خانواده در نظریه‌های فمینیستی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌جنسیت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:


'''خانواده'''؛ از آموزه‌های اصلی مورد چالش در اندیشه فمینیستی است.


==آموزه‌های [[فمینیستی]]==
'''[[خانواده]]''' از نظر فمینیست‌ها علت فرودستی زنان در طول تاریخ است. برخی قائل به اصلاح ساختار نهاد خانواده و برخی خواهان حذف این نهاد هستند.
[[خانواده]]؛ [[مادری]] و [[تولیدمثل]]؛ برابری و تفاوت؛ کنترل بر بدن؛ [[میل جنسی]] از آموزه‌های اصلی فمینیسم هستند.  


===[[خانواده]] ===
==رویکرد فمینیست‌ها‌ به خانواده ==
چرا [[خانواده]] در بحث [[فمینیست]] مهم است؟ زیرا؛
به طور کلی در نگاه فمنیست‌ها دو رویکرد به خانواده وجود دارد:
#علت فرودستی [[زنان]] در طول تاریخ است.
# موافقت با اصل خانواده:حفظ اصل خانواده با ایجاد اصلاحات<ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 116</ref>
#[[خانواده]] محل تفکیک نقش‌هاست.
#مخالفت با اصل خانواده: این رویکرد اساسا با نهاد خانواده مخالف و خواهان حذف خانواده است.<ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 116</ref>
#[[خانواده]] منشأ مهمترین نقش [[زنان]]، یعنی [[مادری]] است.
تفکیک دو عرصه خصوصی و عمومی باعث شد که اندیشمندان از مسائل حوزه خصوصی یعنی [[خانواده]] غفلت کنند، بنابراین باید این حوزه مورد بازبینی قرار گیرد.


====دو رویکرد کلی [[خانواده]] در بین [[فمینیست]]‌ها====
==رویکرد موافقت با اصل خانواده ==
#موافقت با اصل [[خانواده]]: خواهان تغییر و اصلاحاتی در [[خانواده]] است.
انتقاد به خانواده و [[ازدواج|'''ازدواج''']] از همان آغاز شکل گیری جنبش فمنیسم به وجود آمد.در این میان '''[[فمینیسم لیبرال|فمینیست‌های لیبرال]]''' اگرچه انتقادات جدی به نهاد خانواده داشتند و گاه آنرا عامل اصلی ستم بر زنان، نهادی ناعادلانه و در جهت انقیاد زن معرفی می‌کردند، اما مایل به براندازی و حذف نهاد خانواده نبودند.
#مخالف و خواهان براندازی [[خانواده]] هستند.
این ۲ رویکرد درباره [[مادری]] هم وجود دارد.
===رویکرد موافق [[خانواده]] ===
'''[[فمینیسم لیبرال]]: موج اول:''' اگرچه انتقادات جدی به [[خانواده]] داشتند اما خواهان براندازی آن نبودند و صرفاً قائل به آن هستند که باید اصلاحاتی در نهاد [[خانواده]] ایجاد شود. [[خانواده]] نهادی ناعادلانه است.


==اصلاحات کرافت==
بیشتر فمینیست‌های موج اول لیبرال بر لزوم اعمال اصلاحات قانونی و آداب و رسومی در نهاد خانواده تاکید داشتند.موج اعتراض فمینیست‌های لیبرال  به از دست رفتن آزادی و استقلال هویتی و فردی زن بعد از ازدواج بود. وگرنه آنها ازدواج را  نهادی مقدس  و حافظ عفت عمومی بود تصدیق می‌کردند.<ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 117؛ مشیرزاده، از جنبش تا نظریه اجتماعی: تاریخ دو قرن فمینیسم، ص 75</ref>
محدودیت و محرومیت [[زنان]] از آزادی‌ها و فرصت‌های اجتماعی عامل فرودستی است. تغییرات؛ یعنی [[زنان]] را محدود به [[خانواده]] و نقش [[مادری]] نکنند، بلکه به آنها فرصت‌های اجتماعی و آزادی بدهید.
اگر [[زنان]] هم به فرصت‌های اجتماعی دسترسی بیابند، رشد عقلانی آنها تکامل می‌یابد و آنها می‌توانند [[مادران]] خوبی در عرصۀ [[خانواده]] باشند، پس برای [[همسر]] و [[مادری]] شایسته‌تر است.
اشتغال را محدود به [[زنان]]ی کرد که قصد [[ازدواج]] ندارند.


'''[[جانسون]]:''' معتقد به تفکیک نقش‌ها است و قائل است که زنان هم باید از فرصت‌های حوزه عمومی برخوردار باشند. و اینکه ترجیح [[زنان]] به انتخاب [[همسری]] و [[مادری]] است.
فمنیست‌های موج اول لیبرال [[مری ولستون کرافت|'''مری ولستون کرافت''']]، جان استورات میل و [[هریت تیلور|'''هریت تیلور''']] هر سه اصل نهاد '''ازدواج''' و خانواده را با اصلاحات قانونی و ایجاد فرصت حضور در حوزه عمومی به رسمیت می‌شناسند. به عنوان مثال: ولستون کرافت معتقد بود:«محدودیت و محرومیت زنان از آزادی‌ها و فرصت‌های اجتماعی عامل فرودستی است. تغییرات؛
==نظر [[فمینیسم لیبرال]] درباره [[خانواده]] == 
[[فمینیسم لیبرال]] ۲ قسم است:  
#قسم اول: اولیه (موج اول): هژمونی و گفتار غالب، موافق [[خانواده]] است. 
#قسم دوم- ثانویه (موج دوم): علی‌رغم بدی‌هایی که برای [[ازدواج]] قائل هستند، ولی خواهان اصلاحاتی در نهاد [[زناشویی]] هستند و خواهان براندازی [[خانواده]] نیستند. موج دوم گفتار مسلط آنها [[فمینیسم رادیکال]] است.  


'''خانم [[جسی برنارد]]:''' تصویری از [[ازدواج]] نشان می‌دهد می‌گوید: در [[ازدواج]] موقعیت [[زن]] و [[مرد]] فرق می‌کند، [[مرد]] صاحب استقلال و اقتدار می‌شود، ولی [[زن]] باید خدمات عاطفی و [[جنسی]] و غیره بدهد. پس موازنه در [[ازدواج]] خوب نیست. یعنی [[مردان]] در [[ازدواج]] امتیازات بدست می‌آورند، اما [[زنان]] امتیاز از دست می‌دهند. ولی اینان خواهان براندازی [[خانواده]] نیستند، و قائل به اصلاحات در نهاد [[زناشویی]] هستند.
یعنی زنان را محدود به خانواده و نقش مادری نکنند، بلکه به آنها فرصت‌های اجتماعی و آزادی بدهید. اگر زنان هم به فرصت‌های اجتماعی دسترسی بیابند، رشد عقلانی آنها تکامل می‌یابد و آنها می‌توانند مادران خوبی در عرصۀ خانواده باشند.»<ref>اکلشال، فمینیسم، مقدمه‌ای بر ایدئولوژی‌های سیاسی، 1385ش، ص 358</ref> خانم کرافت هیچ مخالفتی با اصل ازدواج و خانواده نداشت. او ازدواج و مادرشدن را جزء سرنوشت زنان می‌دانست.<ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 117</ref>


'''خانم [[بتی فریدان]]:''' منشأ فرودستی [[زنان]]؛ سنت‌ها و ارزش‌های فرهنگی است که نقش [[زن]] را در [[خانواده]] ستایش می‌کند و نقش سنتی [[همسری]] و [[مادری]] را برای سعادت [[زنان]] کافی می‌داند. این افراد [[فمینیسم لیبرال]]؛ معروف به [[فمینیسم‌های خانواده گرا]] هستند.
از فمینیست‌های موج دوم لیبرال که خواهان تغییر در نهاد خانواده بودند می توان به [[جسی برنارد|'''جسی برنارد''']] اشاره کرد. برنارد اولین جامعه شناسی بود که مساله [[جنسیت]] در خانواده را به عنوان موضوع جامعه شناسی مطرح کرد.<ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 118</ref> برنارد در کتاب «آینده زناشویی» علارغم تمام تام بدی‌هایی که برای نهاد ازدواج و خانواده برمی‌شمارد خواستار اصلاحات در نهاد زناشویی و نه براندازی آن است.<ref>مگی هام و سارا گمبل، فرهنگ نظریه‌های فمنیستی،1382ش، ص 178-177</ref>


[['''خانم]] [[جین تیکه الشتین]]''': موافق [[خانواده]] بوده و در مقابل [[رادیکال]]‌ها واکنش نشان داده است. در جواب شمار [[رادیکال]]‌ها که می‌گفتند: امر شخصی، سیاسی است و زندگی خصوصی هم باید سیاسی شود. ایشان در جواب، از [[خانواده]] دفاع می‌کند. زندگی خصوصی باید بدون سیاست‌زدگی، خصوصی بماند. [[مادری]] را یک فعالیت پیچیده، غنی، لذت‌بخش و نشاط‌آفرین برای [[زنان]] معرفی می‌کند، که زیستی، اجتماعی، طبیعی و عاطفی است.
==رویکرد مخالفت با خانواده==
===فمنیسم مارکسیست و خانواده===
[[فمینیسم مارکسیست|'''فمینیسم مارکسیسم''']]، خانواده را نتیجه و ثمرۀ نابرابری و ستم در جامعه تلقی می‌کند. مارکسیست‌ها خانواده هسته‌ای را؛ نهادی در جهت تامین منافع سرمایه‌داری می‌دانند. آنها معتقدند که خانواده ریشه طبیعی ندارد.  


==نظر [[فمینیست  مارکسیسم]] درباره [[خانواده]]==
از نگاه فمنیسم مارکسیست خانواده هسته‌ای باعث وابستگی شدید زن به مرد شده‌است. به این معنا که، در ادوار تاریخی؛ اول نظام اشتراکی و ازدواج گروهی مطرح بود. با شیوع دام‌پروری و  کشاورزی مالکیت خصوصی به وجود آمد. '''[[مردان]]''' به سبب اینکه ثروت از خانواده بیرون نرود، خانواده تک هسته‌ای را به وجود آوردند.<ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 120</ref>
نفس [[خانواده]] را نتیجه و ثمرۀ نابرابر و ستم در جامعه تلقی می‌کند. [[خانواده]] هسته‌ای؛ نهادی که در جهت تامین منافع سرمایه‌داری و ریشه طبیعی ندارد. [[خانواده]] هسته‌ای باعث وابستگی شدید [[زن]] به [[مرد]] شده است یعنی در ادوار تاریخ اول نظام اشتراکی بود. [[سوسیالیست جنسی]] برقرار بود، که بعد نظام کشاورزی محور به وجود آمد. [[مردان]] به سبب اینکه ثروت از [[خانواده]] بیرون نرود، [[خانواده]] تک هسته‌ای را به وجود آوردند که باعث وابستگی شدید [[زن]] به [[مرد]] شده است. بنابراین با [[خانواده]] مخالف هستند. معتقدند [[خانواده]] ریشۀ طبیعی ندارد، یعنی در ادوار تاریخ اول [[سوسیالیست جنسی]] بود، بعد اشتراکی و بعد [[خانواده]] بود.


==نظر [[فمینیست رادیکال]] درباره [[خانواده]] ==
خانواده زنان را تحت انقیاد در‌آورد؛ به این صورت که زنان در خانواده مجبورند بیشتر اوقات خود را به کارهایی چون اداره‌ی امور خانه و مراقبت از شوهر و فرزندان اختصاص دهند؛ بدون آنکه در قبال این همه کار، دستمزدی دریافت کنند. به جهت وابستگی اقتصادی که  خانواده هسته‌ای برای زن ایجاد کرد، این وابستگی موجب محرومیت و عقب‌ماندگی زنان شد.<ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 120-121</ref>
[[مرد]] دشمن اصلی [[زنان]] است و [[خانواده]] ابزار اصلی ستم [[مردان]] بر [[زنان]] است و [[ازدواج]] را نهادی می‌دانند که انقیاد مستمر [[زنان]] را به دنبال دارد.


'''[[سیمون دوبووار]]:''' از مضرات [[ازدواج]]؛ [[ازدواج]] نابودکننده [[زن]] است. و [[طلاق]] را امری ارزشمند و مثبت تلقی می‌کنند و می‌گوید این راهی است که [[زن]] را رها می‌کند.
===[[فمینیست رادیکال]] و خانواده ===
بحث خانواده در فمینیسم رادیکال به اوج خود می‌رسد.بر خلاف فمینیسم لیبرال که نگاهی نسبتا حاشیه‌‌ای به مساله خانواده داشت و بر خلاف [[فمینیسم سوسیالیست|'''فمینیسم سوسیال''']] که خانواده را بازتاب نظام اقتصادی می‌دانست، رادیکال‌ها
مرد دشمن اصلی زنان است و خانواده ابزار اصلی ستم مردان بر زنان است و ازدواج را نهادی می‌دانند که انقیاد مستمر زنان را به دنبال دارد.<ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 121-122</ref>


==نظر [[فمینیسم سوسیال]] درباره [[خانواده]] ==
در این دیدگاه ازدواج، نهادی است که انقیاد مستمر زنان را به لحاظ اقتصادی، مالی، حقوقی، سیاسی و عاطفی استمرار می‌بخشد. به این ترتیب ، رادیکل‌ها منکر تکامل‌بخشی ازدواج و زندگی خانوادگی و مفید بودن آن برای '''[[زنان]]''' می‌شوند.<ref>رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 122</ref>
[[فمینیسم سوسیال]]؛ تلفیقی از نظریات [[رادیکال]] و [[مارکسیسم]] است.
==نظر [[فمینیست‌ها]] در مورد ساختار [[خانواده]] ==
از نظر [[فمینیست‌ها]][[خانواده]] ساختار در هم تنیده‌ای برای انقیاد [[زنان]] دارد:
# جایگاه [[زنان]] در مقام [[مادر]] و [[همسر]]؛
# روندهای تربیتی [[خانواده]] که منش [[زنانه]] و [[مردانه]] را در فرزندان نهادینه می‌کند و آنان همین منش‌ها را به فرزندان خود منتقل می‌کنند و به این ترتیب سلطه [[مرد]] و فرودستی [[زن]] را تداوم می‌بخشد. در مقابل [[فمینیست‌های]] [[مارکسیست]] که معتقدند استثمار [[زنان]] در [[خانواده]] به سود سرمایه‌داری است، [[رادیکال فمینیست‌ها]] اصرار می‌ورزند که این استثمار به سود [[مردان]] تمام می‌شود که در نظامی [[مردسالار]] از خدمت بی‌مزد [[زنان]] بهره‌مند می‌شوند. اما هر دو گروه در این مورد توافق دارند که [[خانواده]]، [[زنان]] را تحت ستم قرار می‌دهد و [[زنان]] در درون آن استثمار می‌شوند. به نظر [[فمینیست‌ها]] موقعیت فرودست [[زن]] تا حدی معلول وابستگی اقتصادی است، ولی [[ایدئولوژی‌های فراگیر]] [[خانواده]] نیز در ایجاد آن بی‌تأثیر نیست. [[فمینیست‌ها]] نه تنها فرضیه‌های جامعه‌شناختی درباره [[خانواده]] بلکه باورهای عامه را نیز مورد چون و چرا قرار داده‌اند.


==جمع‌بندی [[خانواده]] ==
[[سیمون دوبووار|'''سیمون دوبووار''']] به عنوان یکی از اندیشمندان فمینیسم رادیکال معتقد است:«ازدواج نابودکننده زن است. و طلاق برای زن امری ارزشمند و مثبت تلقی می‌‌شود.'''[[طلاق]]''' راه رهایی زن است.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/323210/%D9%86%D9%82%D8%AF-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%81%D9%85%D9%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D9%85%D9%88%D9%86-%D8%AF%D9%88%D8%A8%D9%88%D9%88%D8%A7%D8%B1-%D8%AF%D8%B1%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D9%87-%D8%A7%D8%B2%D8%AF%D9%88%D8%A7%D8%AC-%D9%88-%D9%85%D8%A7%D8%AF%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%B1%D9%88%DB%8C%DA%A9%D8%B1%D8%AF-%D8%A8%D9%87-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D8%B3- رسولی پور، مهدوی، نقد دیدگاه فمنیستی سیمون دوبووار درباره ازدواج و مادری با رویکرد به اندیشه های امام خمینی، 1392ش، ص 91]</ref>
* [[فمینیسم لیبرال]]: نگاه حاشیه‌ای به [[خانواده]] دارد، اما خواهان براندازی [[خانواده]] نیست. بنا را بر مشارکت اجتماعی [[زنان]] می‌گذارد، مثل آموزش، تحصیل و اشتغال. می‌گویند: اگر شاغل نباشید [[مادر]] خوبی هم نیستید.  
* [[فمینیسم مارکسیسم]]: [[خانواده]] بازتاب نظام اقتصادی است و به جهت تامین نظام سرمایه داری به وجود آمده تا خدمات را به نظام سرمایه‌داری برساند.
* [[فمینیسم رادیکال]]: [[مرد]] دشمن اصلی [[زنان]] و [[خانواده]] ابزار ستم بر زنان است.
* [[فمینیسم سوسیال]]: بُعد اقتصادی از نظر آنها مهم است.


رویکردهای به شدت رادیکال موج دوم فمنیست(رادیکال‌ها) موجب پیدایش تفکری انتقادی از درون فمنیست نسبت نگاه فمینیست‌های رادیکال در امر ازدواج و خانواده شد. از جمله فمینیست‌هایی که با رویکرد انتقادی در مقابل رادیکال‌ها واکنش نشان داد خانم جین بتیکه الشتاین بود. الشتاین به تلاش‌های فمینیست رادیکال برای سیاسی کردن زندگی خصوصی حمله می‌کند و ضمن دفاع از زندگی خصوصی، مادری را یک فعالیت پیچیده، غنی، لذت‌بخش و نشاط‌آفرین  می‌داند، که زیستی، اجتماعی، طبیعی و عاطفی است.<ref>اکلشال، «فمینیسم»، مقدمه‌ای بر ایددئولوژی‌های سیاسی،1385ش، ص 380</ref>
==پانویس==
{{پانویس}}
==منبع==
==منبع==
'''جزوه:خانم دکتر حاج اسماعیلی'''
* رودگر، نرجس، فمینیسم: تاریخچه، گرایش‌ها، نقد، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، تهران: سازمان ملی جوانان، چاپ دوم، 1394ش
 
*اکلشال، رابرت، فمینیسم، مقدمه‌ای بر ایدئولوژی‌های سیاسی، 1385، موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان، 1385ش
 
*ریترز، جورج، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، 1391ش
* رسولی‌پور، رسول؛ مهدوی، ناهید، نقد دیدگاه فمنیستی سیمون دوبووار درباره ازدواج و مادری با رویکرد به اندیشه های امام خمینی، پژوهشنامه متین، سال پانزدهم، شماره 59، تابستان 1392ش
* مشیرزاده، حمیرا، از جنبش تا نظریه اجتماعی: تاریخ دو قرن فمینیسم، شیرازه، 1390ش


[[رده: سرفصل‌ها]]
[[رده:ویکی‌جنسیت]]
[[رده:مراکز حوزوی]]
[[رده: سطح سه]]
[[رده:مبانی و آثار فمینیسم ۱]]
[[رده:دروس]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۵۵

خانواده؛ از آموزه‌های اصلی مورد چالش در اندیشه فمینیستی است.

خانواده از نظر فمینیست‌ها علت فرودستی زنان در طول تاریخ است. برخی قائل به اصلاح ساختار نهاد خانواده و برخی خواهان حذف این نهاد هستند.

رویکرد فمینیست‌ها‌ به خانواده

به طور کلی در نگاه فمنیست‌ها دو رویکرد به خانواده وجود دارد:

  1. موافقت با اصل خانواده:حفظ اصل خانواده با ایجاد اصلاحات[۱]
  2. مخالفت با اصل خانواده: این رویکرد اساسا با نهاد خانواده مخالف و خواهان حذف خانواده است.[۲]

رویکرد موافقت با اصل خانواده

انتقاد به خانواده و ازدواج از همان آغاز شکل گیری جنبش فمنیسم به وجود آمد.در این میان فمینیست‌های لیبرال اگرچه انتقادات جدی به نهاد خانواده داشتند و گاه آنرا عامل اصلی ستم بر زنان، نهادی ناعادلانه و در جهت انقیاد زن معرفی می‌کردند، اما مایل به براندازی و حذف نهاد خانواده نبودند.

بیشتر فمینیست‌های موج اول لیبرال بر لزوم اعمال اصلاحات قانونی و آداب و رسومی در نهاد خانواده تاکید داشتند.موج اعتراض فمینیست‌های لیبرال به از دست رفتن آزادی و استقلال هویتی و فردی زن بعد از ازدواج بود. وگرنه آنها ازدواج را نهادی مقدس و حافظ عفت عمومی بود تصدیق می‌کردند.[۳]

فمنیست‌های موج اول لیبرال مری ولستون کرافت، جان استورات میل و هریت تیلور هر سه اصل نهاد ازدواج و خانواده را با اصلاحات قانونی و ایجاد فرصت حضور در حوزه عمومی به رسمیت می‌شناسند. به عنوان مثال: ولستون کرافت معتقد بود:«محدودیت و محرومیت زنان از آزادی‌ها و فرصت‌های اجتماعی عامل فرودستی است. تغییرات؛

یعنی زنان را محدود به خانواده و نقش مادری نکنند، بلکه به آنها فرصت‌های اجتماعی و آزادی بدهید. اگر زنان هم به فرصت‌های اجتماعی دسترسی بیابند، رشد عقلانی آنها تکامل می‌یابد و آنها می‌توانند مادران خوبی در عرصۀ خانواده باشند.»[۴] خانم کرافت هیچ مخالفتی با اصل ازدواج و خانواده نداشت. او ازدواج و مادرشدن را جزء سرنوشت زنان می‌دانست.[۵]

از فمینیست‌های موج دوم لیبرال که خواهان تغییر در نهاد خانواده بودند می توان به جسی برنارد اشاره کرد. برنارد اولین جامعه شناسی بود که مساله جنسیت در خانواده را به عنوان موضوع جامعه شناسی مطرح کرد.[۶] برنارد در کتاب «آینده زناشویی» علارغم تمام تام بدی‌هایی که برای نهاد ازدواج و خانواده برمی‌شمارد خواستار اصلاحات در نهاد زناشویی و نه براندازی آن است.[۷]

رویکرد مخالفت با خانواده

فمنیسم مارکسیست و خانواده

فمینیسم مارکسیسم، خانواده را نتیجه و ثمرۀ نابرابری و ستم در جامعه تلقی می‌کند. مارکسیست‌ها خانواده هسته‌ای را؛ نهادی در جهت تامین منافع سرمایه‌داری می‌دانند. آنها معتقدند که خانواده ریشه طبیعی ندارد.

از نگاه فمنیسم مارکسیست خانواده هسته‌ای باعث وابستگی شدید زن به مرد شده‌است. به این معنا که، در ادوار تاریخی؛ اول نظام اشتراکی و ازدواج گروهی مطرح بود. با شیوع دام‌پروری و کشاورزی مالکیت خصوصی به وجود آمد. مردان به سبب اینکه ثروت از خانواده بیرون نرود، خانواده تک هسته‌ای را به وجود آوردند.[۸]

خانواده زنان را تحت انقیاد در‌آورد؛ به این صورت که زنان در خانواده مجبورند بیشتر اوقات خود را به کارهایی چون اداره‌ی امور خانه و مراقبت از شوهر و فرزندان اختصاص دهند؛ بدون آنکه در قبال این همه کار، دستمزدی دریافت کنند. به جهت وابستگی اقتصادی که خانواده هسته‌ای برای زن ایجاد کرد، این وابستگی موجب محرومیت و عقب‌ماندگی زنان شد.[۹]

فمینیست رادیکال و خانواده

بحث خانواده در فمینیسم رادیکال به اوج خود می‌رسد.بر خلاف فمینیسم لیبرال که نگاهی نسبتا حاشیه‌‌ای به مساله خانواده داشت و بر خلاف فمینیسم سوسیال که خانواده را بازتاب نظام اقتصادی می‌دانست، رادیکال‌ها مرد دشمن اصلی زنان است و خانواده ابزار اصلی ستم مردان بر زنان است و ازدواج را نهادی می‌دانند که انقیاد مستمر زنان را به دنبال دارد.[۱۰]

در این دیدگاه ازدواج، نهادی است که انقیاد مستمر زنان را به لحاظ اقتصادی، مالی، حقوقی، سیاسی و عاطفی استمرار می‌بخشد. به این ترتیب ، رادیکل‌ها منکر تکامل‌بخشی ازدواج و زندگی خانوادگی و مفید بودن آن برای زنان می‌شوند.[۱۱]

سیمون دوبووار به عنوان یکی از اندیشمندان فمینیسم رادیکال معتقد است:«ازدواج نابودکننده زن است. و طلاق برای زن امری ارزشمند و مثبت تلقی می‌‌شود.طلاق راه رهایی زن است.[۱۲]

رویکردهای به شدت رادیکال موج دوم فمنیست(رادیکال‌ها) موجب پیدایش تفکری انتقادی از درون فمنیست نسبت نگاه فمینیست‌های رادیکال در امر ازدواج و خانواده شد. از جمله فمینیست‌هایی که با رویکرد انتقادی در مقابل رادیکال‌ها واکنش نشان داد خانم جین بتیکه الشتاین بود. الشتاین به تلاش‌های فمینیست رادیکال برای سیاسی کردن زندگی خصوصی حمله می‌کند و ضمن دفاع از زندگی خصوصی، مادری را یک فعالیت پیچیده، غنی، لذت‌بخش و نشاط‌آفرین می‌داند، که زیستی، اجتماعی، طبیعی و عاطفی است.[۱۳]

پانویس

  1. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 116
  2. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 116
  3. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 117؛ مشیرزاده، از جنبش تا نظریه اجتماعی: تاریخ دو قرن فمینیسم، ص 75
  4. اکلشال، فمینیسم، مقدمه‌ای بر ایدئولوژی‌های سیاسی، 1385ش، ص 358
  5. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 117
  6. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 118
  7. مگی هام و سارا گمبل، فرهنگ نظریه‌های فمنیستی،1382ش، ص 178-177
  8. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 120
  9. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 120-121
  10. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 121-122
  11. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 122
  12. رسولی پور، مهدوی، نقد دیدگاه فمنیستی سیمون دوبووار درباره ازدواج و مادری با رویکرد به اندیشه های امام خمینی، 1392ش، ص 91
  13. اکلشال، «فمینیسم»، مقدمه‌ای بر ایددئولوژی‌های سیاسی،1385ش، ص 380

منبع

  • رودگر، نرجس، فمینیسم: تاریخچه، گرایش‌ها، نقد، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، تهران: سازمان ملی جوانان، چاپ دوم، 1394ش
  • اکلشال، رابرت، فمینیسم، مقدمه‌ای بر ایدئولوژی‌های سیاسی، 1385، موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان، 1385ش
  • ریترز، جورج، نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، 1391ش
  • رسولی‌پور، رسول؛ مهدوی، ناهید، نقد دیدگاه فمنیستی سیمون دوبووار درباره ازدواج و مادری با رویکرد به اندیشه های امام خمینی، پژوهشنامه متین، سال پانزدهم، شماره 59، تابستان 1392ش
  • مشیرزاده، حمیرا، از جنبش تا نظریه اجتماعی: تاریخ دو قرن فمینیسم، شیرازه، 1390ش