فهیمه شمسینی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Wiki-fazel (بحث | مشارکتها) |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
هلن سیکسو<ref>Hélène Cixous.</ref> زاده (۵ ژوئن ۱۹۳۷) منتقد ادبی، فیلسوف، نمایشنامهنویس و فمینیست فرانسوی. | هلن سیکسو<ref>Hélène Cixous.</ref> زاده (۵ ژوئن ۱۹۳۷) منتقد ادبی، فیلسوف، نمایشنامهنویس و فمینیست فرانسوی. | ||
سیکسو | سیکسو مادر تئوری فراساختارشکن فمینیستی بهشمار میرود. سیکسو اعتقاد دارد که [[جنسیت]] ما مستقیماً با چگونگی ارتباط ما در اجتماع گره خورده است. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
سیکسو در ۵ ژوئن ۱۹۳۷ در آوران، الجزایر فرانسه از مادر یهودی اشکنازی آلمانی به نام ایو (نام اصلی کلین) و پدری یهودی سفاردی الجزایری به نام جرج سیکسو متولد شد. جنایات جنگ جهانی دوم تأثیر بسیاری بر وی گذاشت. هلن سیکسو به مطالعه ادبیات انگلیسی بخصوص آثار شکسپیر و مطالعه اسطوره شناسی و آثار رمانتیک آلمانی از جمله هانریش ون کلیست پرداخت. وی از سنین پایین ادبیات را به زبانهای مختلف مطالعه میکرد از جمله نویسندگانی مانند کافکا، و لیسپکتور و تسوتاوا. | سیکسو در ۵ ژوئن ۱۹۳۷ در آوران، الجزایر فرانسه از مادر یهودی اشکنازی آلمانی به نام ایو (نام اصلی کلین) و پدری یهودی سفاردی الجزایری به نام جرج سیکسو متولد شد. جنایات جنگ جهانی دوم تأثیر بسیاری بر وی گذاشت. هلن سیکسو به مطالعه ادبیات انگلیسی بخصوص آثار شکسپیر و مطالعه اسطوره شناسی و آثار رمانتیک آلمانی از جمله هانریش ون کلیست پرداخت. وی از سنین پایین ادبیات را به زبانهای مختلف مطالعه میکرد از جمله نویسندگانی مانند کافکا، و لیسپکتور و تسوتاوا. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
سیکسو همچنین نقش چشمگیری در ایجاد و ادامه مدلهای آموزشی جدید داشته است. در آمریکا وی در ابتدا به خاطر گسترش روش "écriture féminine" (نوشتار زنانه) شناخته شد، روشی که با تفاوتهای سوژهای (ذهنی- درونی) در نوشتن و جامعه سروکار دارد و بر محدودیتهای لوگوستنریسم (عقل محوری) غربی غلبه میکند. نوشتار زنانه روشی است که دغدغه دائمی سیکسو دربارهٔ تأثیرات تفاوت، محرومیت و مبارزه برای هویت را نشان میدهد. در سال ۱۹۷۵ سیکسو جستاری با عنوان «خنده مدوسا» (Le rire de la Méduse) منتشر کرد که در آن توضیح میدهد زنان چگونه میتوانند بنویسند که از اسطوره و معناشناسیای که آنها را از فعالیت در حوزه عمومی بازمیدارد رها شوند. | سیکسو همچنین نقش چشمگیری در ایجاد و ادامه مدلهای آموزشی جدید داشته است. در آمریکا وی در ابتدا به خاطر گسترش روش "écriture féminine" (نوشتار زنانه) شناخته شد، روشی که با تفاوتهای سوژهای (ذهنی- درونی) در نوشتن و جامعه سروکار دارد و بر محدودیتهای لوگوستنریسم (عقل محوری) غربی غلبه میکند. نوشتار زنانه روشی است که دغدغه دائمی سیکسو دربارهٔ تأثیرات تفاوت، محرومیت و مبارزه برای هویت را نشان میدهد. در سال ۱۹۷۵ سیکسو جستاری با عنوان «خنده مدوسا» (Le rire de la Méduse) منتشر کرد که در آن توضیح میدهد زنان چگونه میتوانند بنویسند که از اسطوره و معناشناسیای که آنها را از فعالیت در حوزه عمومی بازمیدارد رها شوند. | ||
در کنار لوس ایریگاری و ژولیا کریستوا، سیکسو | در کنار لوس ایریگاری و ژولیا کریستوا، سیکسو مادر تئوری فراساختارشکن فمینیستی بهشمار میرود. در سال ۱۹۷۰ سیکسو دربارهٔ جنسیت و زبان آغاز بنوشتن کرد. مانند دیگر نظریهپردازان فراساختاری فمینیست، سیکسو اعتقاد دارد که جنسیت ما مستقیماً با چگونگی ارتباط ما در اجتماع گره خورده است. در سال ۱۹۶۵ سیکسو اثر بسیار تأثیرگذار خود را با عنوان «خنده مدوسا» به چاپ رسانید، که در سال ۱۹۶۷ به انگلیسی برگردانده و چاپ شد. | ||
هلن سیکسو در سال ۱۹۷۷ Angst را منتشر کرد و پس از آن به مدت چند سال بر جنبش فمینیستی تمرکز کرد. در این دوران وی بهطور انحصاری با انتشارات Des Femmes همکاری میکرد. در همین حین با آنتوان فوکو (بنیانگذار «سیاست و روانکاوی» Politique et Psychoanalyse، یکی از گروههای بسیار تأثیرگذار در جنبش زنان و بنیانگذار «جنبش آزادی خواهی زنان» در فرانسه در سال ۱۹۶۸ و انتشارات فمینیستی Des Femmes در سال ۱۹۷۳) همکاری میکرد. | هلن سیکسو در سال ۱۹۷۷ Angst را منتشر کرد و پس از آن به مدت چند سال بر جنبش فمینیستی تمرکز کرد. در این دوران وی بهطور انحصاری با انتشارات Des Femmes همکاری میکرد. در همین حین با آنتوان فوکو (بنیانگذار «سیاست و روانکاوی» Politique et Psychoanalyse، یکی از گروههای بسیار تأثیرگذار در جنبش زنان و بنیانگذار «جنبش آزادی خواهی زنان» در فرانسه در سال ۱۹۶۸ و انتشارات فمینیستی Des Femmes در سال ۱۹۷۳) همکاری میکرد. | ||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
طبق گفتهٔ هلن سیکسو، برای یافتن ادبیات زنانه باید از معیارهای تقابل دو [[جنس]] در متن فاصله گرفت و نوعی از زنانگی را خلق کنند که بتواند خلق اثر را توجیه کند، بدین معنی که زنانگی باید جدا بررسی شده و در عین حال خواستار آن نباشد تا بر مردانگی سلطه ورزد. | طبق گفتهٔ هلن سیکسو، برای یافتن ادبیات زنانه باید از معیارهای تقابل دو [[جنس]] در متن فاصله گرفت و نوعی از زنانگی را خلق کنند که بتواند خلق اثر را توجیه کند، بدین معنی که زنانگی باید جدا بررسی شده و در عین حال خواستار آن نباشد تا بر مردانگی سلطه ورزد. | ||
=== خنده مدوسا<ref group="پانویس">مدوسا در اسطورهشناسی کلاسیک یونان یکی از سه خواهر گورگون است که موهایش با مار بافته شده است و هر [[مرد]]ی که به او نگاه کند تبدیل به سنگ میشود در حالیکه پیش از آن دختر بسیار زیبایی بود که [[مردان]] زیادی خواستگار او بودند. پوسیدون، خدای دریاها بعد از شنیدن جواب منفی از مدوسا او را نفرین و تبدیل به هیولایی ترسناک میکند. این اسطوره نمایانگر سرکوبی | === خنده مدوسا<ref group="پانویس">مدوسا در اسطورهشناسی کلاسیک یونان یکی از سه خواهر گورگون است که موهایش با مار بافته شده است و هر [[مرد]]ی که به او نگاه کند تبدیل به سنگ میشود در حالیکه پیش از آن دختر بسیار زیبایی بود که [[مردان]] زیادی خواستگار او بودند. پوسیدون، خدای دریاها بعد از شنیدن جواب منفی از مدوسا او را نفرین و تبدیل به هیولایی ترسناک میکند. این اسطوره نمایانگر سرکوبی غریزه جنسی و زیبایی [[زنانه]] است. سیکسو بر این باور است که مدوسا تصویریست که [[مردان]] در ناخودآگاه ذهنشان از [[زنان]] دارند، او با احیای این بخشهای سرکوب شده سعی در تخریب تصویر ساختهگی [[مردان]] از [[زنان]] دارد. مدوسا به این تاریخ ساختهگی میخندد و خود روایتاش را از نو مینویسد.</ref> === | ||
وی در این اثر مفهوم اضطراب اختگی فروید را به چالش میکشد. فروید اظهار داشته که این اضطراب در ترس از آلت زنانه ریشه دارد، که در ناخوداگاه جنس مذکر آن را [[[آلت جنسی]] زنانه را] به عنوان نتیجه اختگی مشاهده میکند و بدن زن ناآخودآگاه، "فقدان" فالوس را در خود کشف میکند. فروید پیشنهاد میکند که داستان اسطورهای مدوسا، که در آن انسانها در نتیجه نگاه به سر گورگن که مارها در آن بهم میپیچند به سنگ بدل میشوند را میتوان به عنوان نشانهای از این ترس روانکاوانه در نظر گرفت. | وی در این اثر مفهوم اضطراب اختگی فروید را به چالش میکشد. فروید اظهار داشته که این اضطراب در ترس از آلت زنانه ریشه دارد، که در ناخوداگاه جنس مذکر آن را [[[آلت جنسی]] زنانه را] به عنوان نتیجه اختگی مشاهده میکند و بدن زن ناآخودآگاه، "فقدان" فالوس را در خود کشف میکند. فروید پیشنهاد میکند که داستان اسطورهای مدوسا، که در آن انسانها در نتیجه نگاه به سر گورگن که مارها در آن بهم میپیچند به سنگ بدل میشوند را میتوان به عنوان نشانهای از این ترس روانکاوانه در نظر گرفت. | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
== منابع== | == منابع== | ||
*[https://antimantal.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%AE%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D9%84%D9%86-%D8%B3%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D9%88/ مقاله “خنده مدوسا” از “هلن سیکسو”.] | *[https://antimantal.com/%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87-%D8%AE%D9%86%D8%AF%D9%87-%D9%85%D8%AF%D9%88%D8%B3%D8%A7-%D8%A7%D8%B2-%D9%87%D9%84%D9%86-%D8%B3%DB%8C%DA%A9%D8%B3%D9%88/ مقاله “خنده مدوسا” از “هلن سیکسو”.] | ||
[[رده: ویکیجنسیت]] | [[رده: ویکیجنسیت]] | ||
[[رده: کنشگران]] | [[رده: کنشگران]] | ||