پرش به محتوا

زینب غزالی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌جنسیت
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱۲: خط ۱۲:
| همسر            =
| همسر            =
}}
}}
زینب محمد الغزالی (زاده ۲ ژانویهٔ ۱۹۱۷) اسلام‌گرای مصری و بنیان‌گذار انجمن زنان مسلمان بود.
زینب غزالی؛ اسلام‌گرای مصری، بنیان‌گذار انجمن [[زنان]] مسلمان.
==زندگی‌نامه==
==زندگی‌نامه==
«زینب الغزالی الجبیلی» به تاریخ 2 ژانویه 1917 در یكی از روستاهای استان البحیره در شمال قاهره به دنیا آمد. نسب پدری وی به یکی از اصحاب پیامبراکرم(صلی الله علیه واله) و نسب مادری اش، به امام حسن مجتبی(علیه السلام) می رسد. پدر بزرگش از تجار معروف پنبه و پدرش از علمای الازهر بود او از همان كودكی در وجود زینب دوستی خیر و فضیلت و مبارزه برای حق را بارور ساخت. او زینب را به بركت نام صحابیة بزرگوار «نسیبة بنت كعب» صدا می زد.<ref group="پانویس"> نسیبه زن صحابیه شجاعی بود كه در روز جنگ احد وقتی مسلمانان بر اثر غافلگیری از حمله ناگهانی كفار از دور و بر پیامبر پراكنده شدند برای دفاع از پیامبر زخم 12 ضربه شمشیر و نیزه را تحمل كرد تا به پیامبر صلی الله علیه و سلم آسیبی نرسد. او می گوید: پدر با گچ بر روی زمین دایره ای می كشید و من را وسط آن قرار می داد و شمشیری چوبی به دستم می داد و به من می گفت: بایست و دشمنان رسول الله را بزن... او هم دشمنان پیامبر را از چپ و راست مورد حمله قرار می داد! یكی! دو تا! سه تا!...</ref>پس ازآنكه در سن ده سالگی پدرش را از دست داد با مادر و برادرانش به قاهره نقل مكان كرد. او بعدها مجبور شد برای ادامه تحصیلاتش در مقابل برادر بزرگش كه به علت پاره ای عقائد موروثی با تحصیل او مخالف بود بایستد. اما او با اصرار فراوان خواهان ادامه تحصیل در شهر بود. برادر بزرگش «محمد» معتقد بود پدر بیش از حد به زینب آزادی داده و او را بیش از حد پسرانه تربیت كرده است. برادر دوم «علی» اما اعتقاد داشت مطالعه و كتاب برای زینب و آینده او مهم است برای همین تعدادی كتاب برای او خرید تا او بتواند در خانه مطالعه كند.
زینب غزالی یا «زینب الغزالی الجبیلی» در تاریخ 2 ژانویه 1917م در یكی از روستاهای استان «البحیره» در شمال «قاهره» به دنیا آمد. نسب پدری وی به یکی از اصحاب پیامبراکرم (صلی الله علیه واله) و نسب مادری‌اش، به امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) می‌رسد. پدربزرگش از تجار معروف پنبه و پدرش از علمای الازهر بود. پدرش از همان كودكی در وجود زینب دوستی، خیر، فضیلت و مبارزه برای حق را بارور ساخت. او زینب را به بركت نام صحابیة بزرگوار «نسیبة بنت كعب» صدا می‌زد.<ref group="پانویس"> نسیبه زن صحابیه شجاعی بود كه در روز جنگ احد وقتی مسلمانان بر اثر غافلگیری از حمله ناگهانی كفار از دور و بر پیامبر پراكنده شدند برای دفاع از پیامبر زخم 12 ضربه شمشیر و نیزه را تحمل كرد تا به پیامبر صلی الله علیه و سلم آسیبی نرسد. او می‌گوید: پدر با گچ بر روی زمین دایره‌ای می‌كشید و من را وسط آن قرار می‌داد و شمشیری چوبی به دستم می‌داد و به من می‌گفت: بایست و دشمنان رسول الله را بزن... او هم دشمنان پیامبر را از چپ و راست مورد حمله قرار می‌داد! یكی! دو تا! سه تا!...</ref>
اما زینب به این حد اكتفا نكرد...<ref>[http://www.bidare2.blogfa.com/post/29 اهل تسنن]</ref>
 
یك روز در حالی كه تنها 12 سال داشت از خانه شان در محله شبرا خارج شد و به گشت زدن در خیابانها پرداخت. ناگهان مدرسه ای دخترانه او را متوجه خود ساخت...
زینب درسن ده سالگی پدرش را از دست داد سپس با مادر و برادرانش به قاهره نقل مكان كرد. او بعدها مجبور شد برای ادامه تحصیلاتش در مقابل برادر بزرگش كه به علت پاره‌ای عقائد موروثی با تحصیل او مخالف بود بایستد. اما او با اصرار فراوان خواهان ادامه تحصیل در شهر بود. برادر بزرگش «محمد» معتقد بود پدر بیش از حد به زینب آزادی داده و او را بیش از حد پسرانه تربیت كرده است. برادر دوم «علی» اما اعتقاد داشت مطالعه و كتاب برای زینب و آینده او مهم است برای همین تعدادی كتاب برای او خرید تا او بتواند در خانه مطالعه كند.
در مدرسه را زد؛ وقتی دربان از او پرسید چكار دارد گفت: من با مدیر كار دارم. دربان پرسید چكار داری؟ او هم با اعتماد به نفس گفت: «من زینب الغزالی مشهور به نسیبه بنت كعب مازنی هستم و با آقای مدیر قرار دارم...» دربان با تعجب فراوان از نحوه حرف زدن او اجازه داد تا داخل شود!
اما زینب به این حد اكتفا نكرد.<ref>[http://www.bidare2.blogfa.com/post/29 ابوعامر،(( زینب غزالی... زن در اوج))، سایت اهل تسنن]</ref>
زینب با همان اعتماد به نفس وارد دفتر آقای مدیر شد و بی مقدمه شروع كرد: السلام علیكم و رحمة الله و بركاته... من خانم زینب الغزالی هستم ملقب به نسیبة بنت كعب مازنی... مدیر نگاهی به او انداخت و با تعجب گفت: خوب خانم زینب یا نسیبه چه می خواهی؟ او هم داستان خود و قضیه برادر بزرگش را با مدیر گفت و از او خواست از او برای تحصیل در مدرسه ثبت نام كند. وقتی مدیر از او درباره خانواده اش سوال كرد، پدر و پدر بزرگش را شناخت و از زینب خواست برادر دومش «علی» را كه با تحصیلش موافق بود برای ثت نام به همراه خود به مدرسه بیاورد. زینب توانست طی دو امتحان دو سال تحصیلی را در یك سال به پایان برساند.<ref>[http://www.bidare2.blogfa.com/post/29 اهل تسنن]</ref>
 
زینب به این هم اكتفا نكرد و علوم دینی را نیز در نزد در نزد شخصیت هایی چون: شیخ عبدالمجید اللبان جانشین شیخ الازهر و شیخ محمد سلیمان رئیس بخش وعظ در الازهر، پرداخت و سپس تحت تأثیر خطابه های شیخ حسن البنا، گرایش به «اخوان» پیدا کرد.<ref>[https://rahyafteha.ir/13288/%D8%B2%D9%8A%D9%86%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D8%9B%D9%85%D9%81%D8%B3%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86/ زینب الغزالی]</ref>
زینب در 12 سالگی پس از تلاش فراوان برای ادامه تحصیل توانست وارد مدرسه شود. او توانست طی دو امتحان دو سال تحصیلی را در یك سال به پایان برساند.<ref>[http://www.bidare2.blogfa.com/post/29 ابوعامر،(( زینب غزالی... زن در اوج))، سایت اهل تسنن]</ref>
 
زینب علاوه بر تحصل در مدارس، علوم دینی را نزد شخصیت‌هایی چون: «شیخ عبدالمجید اللبان» جانشین شیخ الازهر و «شیخ محمد سلیمان» رئیس بخش وعظ در الازهر، پرداخت و سپس تحت تأثیر خطابه‌های شیخ «حسن البنا»، گرایش به «اخوان» پیدا کرد.<ref>[https://rahyafteha.ir/13288/%D8%B2%D9%8A%D9%86%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D8%9B%D9%85%D9%81%D8%B3%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86/ ((زینب الغزالی ؛مفسر قرآن و مبارز دوران))، سایت رهیافته‌ها ]</ref>
 
==فعالیت‌==
==فعالیت‌==
پس از آنكه توانست دبیرستان را به پایان برساند در یكی از روزنامه ها خواند «اتحادیه زنان» به ریاست «[[هدی شعراوی]]» تصمیم دارد سه نفر از فارغ التحیلان دبیرستان را برای تحصیل به فرانسه بفرستد. زینب آرزو كرد جزو این سه نفر باشد و فورا به مقر اتحادیه زنان رفت و با [[هدی شعراوی]] دیدار كرد. [[هدی شعراوی]] پس از شنیدن داستان زینب و سختیهایی كه برای تحصیل متحمل شده و فورا او را به عضویت اتحادیه زنان درآورد. او باید برای به دست آوردن زینب خوشحال می شد چون زینب همان كسی بود كه او نیاز داشت. یك سخنران فصیح و شجاع! [[هدی شعراوی]] در زینب همان كسی را می دید كه برای جانشینی خود مناسب می دید.
زینب پس از آنكه توانست دبیرستان را به پایان برساند در یكی از روزنامه‌ها خواند «اتحادیه [[زنان]]» به ریاست «[[هدا شعراوی]]» تصمیم دارد سه نفر از فارغ‌التحصیلان دبیرستان را برای تحصیل به فرانسه بفرستد. زینب آرزو كرد جزو این سه نفر باشد و فوراً به مقر اتحادیه زنان رفت و با هدا شعراوی دیدار كرد. هدا شعراوی پس از شنیدن داستان زینب و سختی‌هایی كه برای تحصیل متحمل شده و فوراً او را به عضویت اتحادیه زنان درآورد. او باید برای بدست‌ آوردن زینب خوشحال می‌شد چون زینب همان كسی بود كه او نیاز داشت. یك سخنران فصیح و شجاع! هدا شعراوی در زینب همان كسی را می‌دید كه برای جانشینی خود مناسب بود.<ref>[http://www.bidare2.blogfa.com/post/29 ابوعامر،(( زینب غزالی... زن در اوج))، سایت اهل تسنن]</ref>
طولی نكشید كه زینب نام خود را در فهرست سه نفره اعزامی به فرانسه دید.پس از یك ماه از اعلام اسامی دانش آموزان اعزامی، موعد سفر آنها نیز اعلام شد. آرزوهای زینب به حقیقت پیوسته بودند. اما یك خواب همه چیز را تغییر داد.
 
شبی زینب پدرش را در خواب دید. پدر به او گفت: از رفتن به فرانسه چشم پوشی كن خداوند به جای آن در مصر به تو بهتر از آنچه در فرانسه به دست می آوری عطا خواهد كرد... او از پدر پرسید چگونه؟ پدر گفت: خواهی دید... اما هرگز به این سفر نرو چون من راضی نیستم...
طولی نكشید كه زینب نام خود را در فهرست سه نفره اعزامی به فرانسه دید. پس از یك ماه از اعلام اسامی دانش‌آموزان اعزامی، موعد سفر آنها نیز اعلام شد. آرزوهای زینب به حقیقت پیوسته بودند. اما یك خواب همه چیز را تغییر داد.
زینب از رفتن به فرانسه عذر خواست و اصرارهای [[هدی شعراوی]] نیز نتوانست او را از تصمیمش منصرف كند...
شبی زینب پدرش را در خواب دید. پدر به او گفت: از رفتن به فرانسه چشم‌پوشی كن خداوند به جای آن در مصر به تو بهتر از آنچه در فرانسه به دست می‌آوری عطا خواهد كرد... او از پدر پرسید چگونه؟ پدر گفت: خواهی دید... اما هرگز به این سفر نرو چون من راضی نیستم.<ref>[http://www.bidare2.blogfa.com/post/29 ابوعامر،(( زینب غزالی... زن در اوج))، سایت اهل تسنن]</ref>
از آن به بعد زینب به عنوان یكی از اعضای بارز اتحادیه زنان به فعالیت مشغول بود گرچه برخی از اعضا از نحوه سخن گفتن او كه از مفاهیم اسلامی در سخنرانی هایش استفاده می كرد خوششان نمی آمد و آن را نشانه ارتجاع می دانستند!
 
در آن مدت او به مناظره و جدل با تعدادی از علمای الازهر كه با فعالیتهای اتحادیه زنان مخالف بودند پرداخت. حتی تعدادی از علمای الازهر درخواست كردند از سخنرانی او در مساجد ممانعت به عمل بیاید. اما شیخ «محمد النجار» ـ یكی از علمای بزرگ الازهر ـ با این درخواست مخالفت كرد و از طریق گفتگو با زینب الغزالی توانست نظر او را در مورد بسیاری از افكار اتحادیه زنان تغییر دهد.<ref>پایگاه جامع دینی و خبری اهل سنت ایران</ref>
زینب از رفتن به فرانسه منصرف شد. اصرارهای [[هدی شعراوی]] نیز نتوانست او را برای رفتن متقاعد کند.
از آن به بعد زینب به عنوان یكی از اعضای بارز اتحادیه زنان به فعالیت مشغول بود گرچه برخی از اعضا از نحوه سخن‌گفتن او كه از مفاهیم اسلامی در سخنرانی‌هایش استفاده می‌كرد خوش‌شان نمی‌آمد و آن را نشانه ارتجاع می‌دانستند!
در آن مدت او به مناظره و جدل با تعدادی از علمای الازهر كه با فعالیت‌های اتحادیه [[زنان]] مخالف بودند پرداخت. حتی تعدادی از علمای الازهر درخواست كردند از سخنرانی او در مساجد ممانعت به عمل بیاید. اما شیخ «محمد النجار»ـ یكی از علمای بزرگ الازهر ـ با این درخواست مخالفت كرد و از طریق گفتگو با زینب الغزالی توانست نظر او را در مورد بسیاری از افكار اتحادیه زنان تغییر دهد.<ref>[https://www.eslahonline.net/2020/04/21/zainabghazali/ ((زینب غزالی))، پایگاه جامع دینی و خبری اهل سنت ایران]</ref>
 
==نقطه عطف==
==نقطه عطف==
اما با تمام اینها یك حادثه باعث شد زینب الغزالی زندگی و دعوت خود را به طور كامل تغییر دهد. در اثراین حادثه (انفجار سیلندر گاز) او دچار سوختگی شدید شد. وضعیت او روز به روز بدتر می شد حتی او در حین بیداری شنید كه برادرش به خانوده اش می گفت پزشك گفته: «هیچ امیدی به سلامت او نیست!»
اما با تمام اینها یك حادثه باعث شد زینب الغزالی زندگی و دعوت خود را به طور كامل تغییر دهد. در اثر این حادثه (انفجار سیلندر گاز) او دچار سوختگی شدید شد. وضعیت او روز به روز بدتر می شد حتی او در حین بیداری شنید كه برادرش به خانوده‌اش می گفت پزشك گفته: «هیچ امیدی به سلامت او نیست!» در این مدت زینب كه از همه قطع امید كرده بود تیمم می كرد و از پروردگارش طلب سلامت می كرد: «پروردگارا اگر بلایی كه بر سرم آمده به خاطر پیوستنم به گروه [[هدی شعراوی]] است من تصمیم گرفته‌ام تنها در راه تو حركت كنم... . و اگر خشم تو به علت آن است كه كلاه فرنگی بر سر گذاشته‌ام آن را بر خواهم داشت و [[حجاب]] بر تن خواهم كرد..» زینب بلافاصله پس از سلامتی به وعده خود وفا كرد... و با پوشیدن [[حجاب]] شروع به تبلیغ دین اسلام کرد. این‌چنین زینب الغزالی بسیار زود هنگام و در اوج فعالیت‌های [[زنان]] غربی دعوتی براساس نگاه اسلامی تاسیس كرد تا در برابر تمام كسانی كه سعی داشتند واپس گرایی زنان را به اسلام نسبت دهند بایستد و ثابت كند نقش زن مسلمان هیچ‌گاه به پایان نخواهد رسید.
در این مدت زینب كه از همه قطع امید كرده بود تیمم می كرد و از پروردگارش طلب سلامت می كرد: «پروردگارا اگر بلایی كه بر سرم آمده به خاطر پیوستنم به گروه هدی شعراوی است من تصمیم گرفته ام تنها در راه تو حركت كنم... . و اگر خشم تو به علت آن است كه كلاه فرنگی بر سر گذاشته ام آن را بر خواهم داشت و حجاب بر تن خواهم كرد..»زینب بلافاصله پس از سلامتی به وعده خود وفا كرد... و با پوشیدن حجاب شروع به تبلیغ دین اسلام کرد.اینچنین زینب الغزالی بسیار زود هنگام و در اوج فعالیتهای زنانه غربی دعوتی براساس نگاه اسلامی تاسیس كرد تا در برابر تمام كسانی كه سعی داشتند واپس گرایی زنان را به اسلام نسبت دهند بایستد و ثابت كند نقش زن مسلمان هیچگاه به پایان نخواهد رسید.
 
او «جمعیت زنان مسلمان» را در سال 1937 م و در زمانی كه تنها 18 سال داشت تاسیس نمود. این جمعیت توانس 15 مسجد تاسیس نماید و در مدت كمی زنان دعوتگر زیادی به جامعه معرفی نماید. جمعیت زنان مسلمان سالانه حدود 119 همایش برگزار می نمود و همچنین مجله ای هم منتشر می كرد كه با استقبال فراوانی روبرو شد. این جمعیت توانست ظرف مدت كوتاهی جمع زیادی از زنان و حتی تعدادی از سران انقلاب را جذب خود كند.<ref>[https://rahyafteha.ir/13288/%D8%B2%D9%8A%D9%86%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D8%9B%D9%85%D9%81%D8%B3%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86/ زینب الغزالی]</ref>
او «جمعیت [[زنان]] مسلمان» را در سال 1937 م و در زمانی كه تنها 18 سال داشت تاسیس نمود. این جمعیت توانست 15 مسجد تاسیس نماید و در مدت كمی زنان دعوت‌گر زیادی به جامعه معرفی نماید. جمعیت زنان مسلمان سالانه حدود 119 همایش برگزار می نمود و هم‍‍‌چنین مجله‌ای هم منتشر می كرد كه با استقبال فراوانی روبرو شد. این جمعیت توانست ظرف مدت كوتاهی جمع زیادی از زنان و حتی تعدادی از سران انقلاب را جذب خود كند.<ref>[https://rahyafteha.ir/13288/%D8%B2%D9%8A%D9%86%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D8%9B%D9%85%D9%81%D8%B3%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86/ ((زینب الغزالی ؛مفسر قرآن و مبارز دوران))، سایت رهیافته‌ها ]</ref>
او طی 53 سال ـ بیش از نیم قرن ـ فعالیت دعوی مستمر با بسیاری از شخصیتهای مشهور مسلمان همكاری كرد و تا حد زیادی تحت تاثیر افكار شیخ حسن البنا قرار گرفت تا اینكه جمعیت زنان مسلمان با پیشنهاد حسن البنا و موافقت زینب غزالی به جماعت اخوان المسلمین پیوست. مساله قابل ذكر این است كه در واقع فعالیت زنان در دعوت اسلامی ـ كه توسط زینب الغزالی شكل گرفت ـ یك فعالیت كاملا مستقل بود كه بدون تاثیر و دخالت مردان شكل گرفت و حتی پس از پیوستن به اخوان المسلمین استقلال خود را تا حد زیادی حفظ نمود.<ref>[https://www.eslahonline.net/2020/04/21/zainabghazali/ اصلاح آنلاین]</ref>  
 
او طی 53 سال_ بیش از نیم قرن_ فعالیت دعوی مستمر با بسیاری از شخصیت‌های مشهور مسلمان همكاری كرد و تا حد زیادی تحت تاثیر افكار شیخ حسن البنا قرار گرفت تا اینكه جمعیت [[زنان]] مسلمان با پیشنهاد حسن البنا و موافقت زینب غزالی به جماعت اخوان المسلمین پیوست. مساله قابل ذكر این است كه در واقع فعالیت زنان در دعوت اسلامی_ كه توسط زینب الغزالی شكل گرفت_ یك فعالیت كاملا مستقل بود كه بدون تاثیر و دخالت [[مردان]] شكل گرفت و حتی پس از پیوستن به اخوان المسلمین استقلال خود را تا حد زیادی حفظ نمود.<ref>[https://www.eslahonline.net/2020/04/21/zainabghazali/ ((زینب عزالی))،اصلاح آنلاین]</ref>
 
==مبارزه==
==مبارزه==
از آنجا كه هدف جمعیت زنان مسلمان دفاع از زندگی اسلامی و درخواست برپایی شریعت اسلامی و دعوت مسلمان به كتاب خدا و سنت پیامبرش بود با تمام احزاب سیاسی آن زمان مصر و حكومت انقلاب برخورد كرد.
از آنجا كه هدف جمعیت [[زنان]] مسلمان دفاع از زندگی اسلامی و درخواست برپایی شریعت اسلامی و دعوت زنان مسلمان به كتاب خدا و سنت پیامبرش بود با تمام احزاب سیاسی آن زمان مصر و حكومت انقلاب برخورد كرد.
این برخورد هنگامی به اوج خود رسید كه او از دیدار با جمال عدالناصر خودداری كرد و به فرستاده عبدالناصر با جرات همیشگی خود گفت: «من با دستی كه به خون عبدالقادر عوده  <ref group="پانویس">دانشمند و حقوقدان برجسته مسلمان. در دوران جمال عبدالناصر با تهمت واهي اقدام عليه امنيت ملي دستگير و به شهادت رسيد. از آثار او مي توان به «التشريع الجنائي في الاسلام» اشاره كرد.</ref> آلوده است مصافحه نخواهم كرد...»
این برخورد هنگامی به اوج خود رسید كه او از دیدار با جمال عبدالناصر خودداری كرد و به فرستاده عبدالناصر با جرات همیشگی خود گفت: «من با دستی كه به خون عبدالقادر عوده  <ref group="پانویس">دانشمند و حقوقدان برجسته مسلمان. در دوران جمال عبدالناصر با تهمت واهی اقدام عليه امنيت ملي دستگير و به شهادت رسيد. از آثار او مي توان به «التشريع الجنائي في الاسلام» اشاره كرد.</ref> آلوده است مصافحه نخواهم كرد...»
پس از آن زینب و بسیاری از همقطارانش در زندانهای عبدالناصر دچار شكنجه و سختی های فراوانی شدند... او تمام آن سالهای سخت را در خاطراتش با عنوان «ایام من حیاتی» روایت می كند . این كتاب سند مهمی است از دعوت اسلامی در مصر در بین سالهای 1964 تا 1971 كما اینكه او در این كتاب از شخصیتهای مهمی نام می برد كه بسیاری از آنها در همان سالهای محنت و شكنجه به شهادت رسیدند مانند شهید سید قطب و شهید عبدالفتاح اسماعیل و ...بعدها با پادرمیانی ملك فیصل بن عبدالعزیز پادشاه سعودی او پس از 6 سال در ماه آگست سال 1971 در دوران ریاست جمهوری انور سادات از زندان آزاد شد.<ref>[https://rahyafteha.ir/13288/%D8%B2%D9%8A%D9%86%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D8%9B%D9%85%D9%81%D8%B3%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86/ زینب الغزالی]</ref>
پس از آن زینب و بسیاری از هم‌قطارانش در زندان‌های عبدالناصر دچار شكنجه و سختی‌های فراوانی شدند... او تمام آن سال‌های سخت را در خاطراتش با عنوان «ایام من حیاتی» روایت می‌كند.  
 
این كتاب سند مهمی است از دعوت اسلامی در مصر در بین سالهای 1964 تا 1971 كما اینكه او در این كتاب از شخصیت‌های مهمی نام می‌برد كه بسیاری از آنها در همان سال‌های محنت و شكنجه به شهادت رسیدند مانند شهید سید قطب و شهید عبدالفتاح اسماعیل و ...بعدها با پادرمیانی ملك فیصل بن عبدالعزیز پادشاه سعودی او پس از 6 سال در ماه آگست سال 1971 در دوران ریاست جمهوری انور سادات از زندان آزاد شد.<ref>[https://rahyafteha.ir/13288/%D8%B2%D9%8A%D9%86%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D8%9B%D9%85%D9%81%D8%B3%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86/ ((زینب الغزالی ؛مفسر قرآن و مبارز دوران))، سایت رهیافته‌ها ]</ref>
==آثار==
==آثار==
*«الی ابنتی» برای دخترم، در دو جلد
*«الی ابنتی» برای دخترم، در دو جلد
*« مشکلات الشباب و الفتیات» مشکلات دختران و پسران، در دو جلد
*«مشکلات الشباب و الفتیات» مشکلات دختران و پسران، در دو جلد
*« نحو بعث جدید» به سوی حرکتی نو
*«نحو بعث جدید» به سوی حرکتی نو
*«نظرات فی کتاب الله» نگرشی در کتاب خدا
*«نظرات فی کتاب الله» نگرشی در کتاب خدا
*«تفسیر سوره هایی از قرآن مجید (دو جلد)»
*«تفسیر سوره هایی از قرآن مجید (دو جلد)»
خط ۴۶: خط ۵۶:
*شرح «اسماء الله الحسنی»
*شرح «اسماء الله الحسنی»
* «ایام من حیاتی» (روزهایی از زندگی من)
* «ایام من حیاتی» (روزهایی از زندگی من)
کتابخانه زینب الغزالی هم در قاهره مرکز اطلاع رسانی و آگاهی بخش بانوان مسلمان و در واقع کتابخانه عمومی برای بانوان مصری بود و صدها جلد کتاب در زمینه های مختلف و از مذاهب اسلامی از جمله «شیعه» در کتابخانه وی موجود بود که نشان دهنده وسعت نظر وی درباره مذاهب اسلامی بود. یک دوره کامل از تفسیر «مجمع البیان» علا مه طبرسی (چاپ قاهره، دارالتقریب) و یک دوره تفسیر «المیزان» علا مه طباطبایی (چاپ بیروت) در کتابخانه ایشان موجود بود که گفت:«در بحثهای تفسیری خود از این تفاسیر استفاده می کنیم.»زینب الغزالی هوادار تقریب بین مذاهب اسلامی بود<ref>[https://rahyafteha.ir/13288/%D8%B2%D9%8A%D9%86%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D8%9B%D9%85%D9%81%D8%B3%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86/ زینب غزالی مفسر قرآن]</ref>
کتابخانه زینب الغزالی هم در قاهره مرکز اطلاع رسانی و آگاهی بخش بانوان مسلمان و در واقع کتابخانه عمومی برای بانوان مصری بود و صدها جلد کتاب در زمینه‌های مختلف و از مذاهب اسلامی از جمله «شیعه» در کتابخانه وی موجود بود که نشان دهنده وسعت نظر وی درباره مذاهب اسلامی بود. یک دوره کامل از تفسیر «مجمع البیان» علامه طبرسی (چاپ قاهره، دارالتقریب) و یک دوره تفسیر «المیزان» علا مه طباطبایی (چاپ بیروت) در کتابخانه ایشان موجود بود که گفت:«در بحث‌های تفسیری خود از این تفاسیر استفاده می کنیم.»زینب الغزالی هوادار تقریب بین مذاهب اسلامی بود<ref>[https://rahyafteha.ir/13288/%D8%B2%D9%8A%D9%86%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D8%9B%D9%85%D9%81%D8%B3%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86/ ((زینب الغزالی ؛مفسر قرآن و مبارز دوران))، سایت رهیافته‌ها ]</ref>
 
==یادداشت==
==یادداشت==
{{پانویس|۲|گروه=پانویس|اندازه=ریز}}
{{پانویس|۲|گروه=پانویس|اندازه=ریز}}
خط ۵۲: خط ۶۳:
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
==منابع==
*پایگاه جامع دینی و خبری اهل سنت ایران
 
*[https://www.eslahonline.net/2020/04/21/zainabghazali/ اصلاح آنلاین]
*((زینب الغزالی ؛مفسر قرآن و مبارز دوران))، سایت رهیافته‌ها، تاریخ درج: 2 بهمن 1393ش، تاریخ بازدید:6 دی 1401ش
*[https://rahyafteha.ir/13288/%D8%B2%D9%8A%D9%86%D8%A8-%D8%A7%D9%84%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%D9%8A-%D8%9B%D9%85%D9%81%D8%B3%D8%B1-%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86-%D9%88-%D9%85%D8%A8%D8%A7%D8%B1%D8%B2-%D8%AF%D9%88%D8%B1%D8%A7%D9%86/ زینب غزالی مفسر قرآن]
*((زینب غزالی))، ویکی پدیا، تاریخ بازدید: 6 دی 1401ش
*[https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%DB%8C%D9%86%D8%A8_%D8%BA%D8%B2%D8%A7%D9%84%DB%8C ویکی پدیا]
*((زینب عزالی))،اصلاح آنلاین، تاریخ بازدید: 6 دی 1401ش
*ابوعامر،(( زینب غزالی... زن در اوج))، سایت اهل تسنن، تاریخ بازدید: 6 دی 1401ش
*((زینب غزالی… زن در اوج))، پایگاه جامع دینی و خبری اهل سنت ایران، تاریخ درج: 26 دی 1398ش، تاریخ بازدید: 6 دی 1401ش
 
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: کنشگران]]
[[رده: کنشگران]]
[[رده: مصری]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ خرداد ۱۴۰۳، ساعت ۰۹:۵۵

زینب غزالی
اطلاعات شخصی
زاده ۲ ژانویهٔ ۱۹۱۷؛مصر
درگذشت ۳ اوت ۲۰۰۵ (۸۸ سال)؛مصر
محل سکونت محمودیه،مصر
خدمات
مذهب اهل تسنن
خدمات تاسیس کننده انجمن زنان مسلمان

زینب غزالی؛ اسلام‌گرای مصری، بنیان‌گذار انجمن زنان مسلمان.

زندگی‌نامه

زینب غزالی یا «زینب الغزالی الجبیلی» در تاریخ 2 ژانویه 1917م در یكی از روستاهای استان «البحیره» در شمال «قاهره» به دنیا آمد. نسب پدری وی به یکی از اصحاب پیامبراکرم (صلی الله علیه واله) و نسب مادری‌اش، به امام حسن مجتبی(علیه‌السلام) می‌رسد. پدربزرگش از تجار معروف پنبه و پدرش از علمای الازهر بود. پدرش از همان كودكی در وجود زینب دوستی، خیر، فضیلت و مبارزه برای حق را بارور ساخت. او زینب را به بركت نام صحابیة بزرگوار «نسیبة بنت كعب» صدا می‌زد.[پانویس ۱]

زینب درسن ده سالگی پدرش را از دست داد سپس با مادر و برادرانش به قاهره نقل مكان كرد. او بعدها مجبور شد برای ادامه تحصیلاتش در مقابل برادر بزرگش كه به علت پاره‌ای عقائد موروثی با تحصیل او مخالف بود بایستد. اما او با اصرار فراوان خواهان ادامه تحصیل در شهر بود. برادر بزرگش «محمد» معتقد بود پدر بیش از حد به زینب آزادی داده و او را بیش از حد پسرانه تربیت كرده است. برادر دوم «علی» اما اعتقاد داشت مطالعه و كتاب برای زینب و آینده او مهم است برای همین تعدادی كتاب برای او خرید تا او بتواند در خانه مطالعه كند. اما زینب به این حد اكتفا نكرد.[۱]

زینب در 12 سالگی پس از تلاش فراوان برای ادامه تحصیل توانست وارد مدرسه شود. او توانست طی دو امتحان دو سال تحصیلی را در یك سال به پایان برساند.[۲]

زینب علاوه بر تحصل در مدارس، علوم دینی را نزد شخصیت‌هایی چون: «شیخ عبدالمجید اللبان» جانشین شیخ الازهر و «شیخ محمد سلیمان» رئیس بخش وعظ در الازهر، پرداخت و سپس تحت تأثیر خطابه‌های شیخ «حسن البنا»، گرایش به «اخوان» پیدا کرد.[۳]

فعالیت‌

زینب پس از آنكه توانست دبیرستان را به پایان برساند در یكی از روزنامه‌ها خواند «اتحادیه زنان» به ریاست «هدا شعراوی» تصمیم دارد سه نفر از فارغ‌التحصیلان دبیرستان را برای تحصیل به فرانسه بفرستد. زینب آرزو كرد جزو این سه نفر باشد و فوراً به مقر اتحادیه زنان رفت و با هدا شعراوی دیدار كرد. هدا شعراوی پس از شنیدن داستان زینب و سختی‌هایی كه برای تحصیل متحمل شده و فوراً او را به عضویت اتحادیه زنان درآورد. او باید برای بدست‌ آوردن زینب خوشحال می‌شد چون زینب همان كسی بود كه او نیاز داشت. یك سخنران فصیح و شجاع! هدا شعراوی در زینب همان كسی را می‌دید كه برای جانشینی خود مناسب بود.[۴]

طولی نكشید كه زینب نام خود را در فهرست سه نفره اعزامی به فرانسه دید. پس از یك ماه از اعلام اسامی دانش‌آموزان اعزامی، موعد سفر آنها نیز اعلام شد. آرزوهای زینب به حقیقت پیوسته بودند. اما یك خواب همه چیز را تغییر داد. شبی زینب پدرش را در خواب دید. پدر به او گفت: از رفتن به فرانسه چشم‌پوشی كن خداوند به جای آن در مصر به تو بهتر از آنچه در فرانسه به دست می‌آوری عطا خواهد كرد... او از پدر پرسید چگونه؟ پدر گفت: خواهی دید... اما هرگز به این سفر نرو چون من راضی نیستم.[۵]

زینب از رفتن به فرانسه منصرف شد. اصرارهای هدی شعراوی نیز نتوانست او را برای رفتن متقاعد کند. از آن به بعد زینب به عنوان یكی از اعضای بارز اتحادیه زنان به فعالیت مشغول بود گرچه برخی از اعضا از نحوه سخن‌گفتن او كه از مفاهیم اسلامی در سخنرانی‌هایش استفاده می‌كرد خوش‌شان نمی‌آمد و آن را نشانه ارتجاع می‌دانستند! در آن مدت او به مناظره و جدل با تعدادی از علمای الازهر كه با فعالیت‌های اتحادیه زنان مخالف بودند پرداخت. حتی تعدادی از علمای الازهر درخواست كردند از سخنرانی او در مساجد ممانعت به عمل بیاید. اما شیخ «محمد النجار»ـ یكی از علمای بزرگ الازهر ـ با این درخواست مخالفت كرد و از طریق گفتگو با زینب الغزالی توانست نظر او را در مورد بسیاری از افكار اتحادیه زنان تغییر دهد.[۶]

نقطه عطف

اما با تمام اینها یك حادثه باعث شد زینب الغزالی زندگی و دعوت خود را به طور كامل تغییر دهد. در اثر این حادثه (انفجار سیلندر گاز) او دچار سوختگی شدید شد. وضعیت او روز به روز بدتر می شد حتی او در حین بیداری شنید كه برادرش به خانوده‌اش می گفت پزشك گفته: «هیچ امیدی به سلامت او نیست!» در این مدت زینب كه از همه قطع امید كرده بود تیمم می كرد و از پروردگارش طلب سلامت می كرد: «پروردگارا اگر بلایی كه بر سرم آمده به خاطر پیوستنم به گروه هدی شعراوی است من تصمیم گرفته‌ام تنها در راه تو حركت كنم... . و اگر خشم تو به علت آن است كه كلاه فرنگی بر سر گذاشته‌ام آن را بر خواهم داشت و حجاب بر تن خواهم كرد..» زینب بلافاصله پس از سلامتی به وعده خود وفا كرد... و با پوشیدن حجاب شروع به تبلیغ دین اسلام کرد. این‌چنین زینب الغزالی بسیار زود هنگام و در اوج فعالیت‌های زنان غربی دعوتی براساس نگاه اسلامی تاسیس كرد تا در برابر تمام كسانی كه سعی داشتند واپس گرایی زنان را به اسلام نسبت دهند بایستد و ثابت كند نقش زن مسلمان هیچ‌گاه به پایان نخواهد رسید.

او «جمعیت زنان مسلمان» را در سال 1937 م و در زمانی كه تنها 18 سال داشت تاسیس نمود. این جمعیت توانست 15 مسجد تاسیس نماید و در مدت كمی زنان دعوت‌گر زیادی به جامعه معرفی نماید. جمعیت زنان مسلمان سالانه حدود 119 همایش برگزار می نمود و هم‍‍‌چنین مجله‌ای هم منتشر می كرد كه با استقبال فراوانی روبرو شد. این جمعیت توانست ظرف مدت كوتاهی جمع زیادی از زنان و حتی تعدادی از سران انقلاب را جذب خود كند.[۷]

او طی 53 سال_ بیش از نیم قرن_ فعالیت دعوی مستمر با بسیاری از شخصیت‌های مشهور مسلمان همكاری كرد و تا حد زیادی تحت تاثیر افكار شیخ حسن البنا قرار گرفت تا اینكه جمعیت زنان مسلمان با پیشنهاد حسن البنا و موافقت زینب غزالی به جماعت اخوان المسلمین پیوست. مساله قابل ذكر این است كه در واقع فعالیت زنان در دعوت اسلامی_ كه توسط زینب الغزالی شكل گرفت_ یك فعالیت كاملا مستقل بود كه بدون تاثیر و دخالت مردان شكل گرفت و حتی پس از پیوستن به اخوان المسلمین استقلال خود را تا حد زیادی حفظ نمود.[۸]

مبارزه

از آنجا كه هدف جمعیت زنان مسلمان دفاع از زندگی اسلامی و درخواست برپایی شریعت اسلامی و دعوت زنان مسلمان به كتاب خدا و سنت پیامبرش بود با تمام احزاب سیاسی آن زمان مصر و حكومت انقلاب برخورد كرد. این برخورد هنگامی به اوج خود رسید كه او از دیدار با جمال عبدالناصر خودداری كرد و به فرستاده عبدالناصر با جرات همیشگی خود گفت: «من با دستی كه به خون عبدالقادر عوده [پانویس ۲] آلوده است مصافحه نخواهم كرد...» پس از آن زینب و بسیاری از هم‌قطارانش در زندان‌های عبدالناصر دچار شكنجه و سختی‌های فراوانی شدند... او تمام آن سال‌های سخت را در خاطراتش با عنوان «ایام من حیاتی» روایت می‌كند.

این كتاب سند مهمی است از دعوت اسلامی در مصر در بین سالهای 1964 تا 1971 كما اینكه او در این كتاب از شخصیت‌های مهمی نام می‌برد كه بسیاری از آنها در همان سال‌های محنت و شكنجه به شهادت رسیدند مانند شهید سید قطب و شهید عبدالفتاح اسماعیل و ...بعدها با پادرمیانی ملك فیصل بن عبدالعزیز پادشاه سعودی او پس از 6 سال در ماه آگست سال 1971 در دوران ریاست جمهوری انور سادات از زندان آزاد شد.[۹]

آثار

  • «الی ابنتی» برای دخترم، در دو جلد
  • «مشکلات الشباب و الفتیات» مشکلات دختران و پسران، در دو جلد
  • «نحو بعث جدید» به سوی حرکتی نو
  • «نظرات فی کتاب الله» نگرشی در کتاب خدا
  • «تفسیر سوره هایی از قرآن مجید (دو جلد)»
  • «نظرات فی الدین و الحیاه» (نگرشی بر دین و زندگی، دو جلد)
  • شرح «الاربعین النوویه»
  • شرح «اسماء الله الحسنی»
  • «ایام من حیاتی» (روزهایی از زندگی من)

کتابخانه زینب الغزالی هم در قاهره مرکز اطلاع رسانی و آگاهی بخش بانوان مسلمان و در واقع کتابخانه عمومی برای بانوان مصری بود و صدها جلد کتاب در زمینه‌های مختلف و از مذاهب اسلامی از جمله «شیعه» در کتابخانه وی موجود بود که نشان دهنده وسعت نظر وی درباره مذاهب اسلامی بود. یک دوره کامل از تفسیر «مجمع البیان» علامه طبرسی (چاپ قاهره، دارالتقریب) و یک دوره تفسیر «المیزان» علا مه طباطبایی (چاپ بیروت) در کتابخانه ایشان موجود بود که گفت:«در بحث‌های تفسیری خود از این تفاسیر استفاده می کنیم.»زینب الغزالی هوادار تقریب بین مذاهب اسلامی بود[۱۰]

یادداشت

  1. نسیبه زن صحابیه شجاعی بود كه در روز جنگ احد وقتی مسلمانان بر اثر غافلگیری از حمله ناگهانی كفار از دور و بر پیامبر پراكنده شدند برای دفاع از پیامبر زخم 12 ضربه شمشیر و نیزه را تحمل كرد تا به پیامبر صلی الله علیه و سلم آسیبی نرسد. او می‌گوید: پدر با گچ بر روی زمین دایره‌ای می‌كشید و من را وسط آن قرار می‌داد و شمشیری چوبی به دستم می‌داد و به من می‌گفت: بایست و دشمنان رسول الله را بزن... او هم دشمنان پیامبر را از چپ و راست مورد حمله قرار می‌داد! یكی! دو تا! سه تا!...
  2. دانشمند و حقوقدان برجسته مسلمان. در دوران جمال عبدالناصر با تهمت واهی اقدام عليه امنيت ملي دستگير و به شهادت رسيد. از آثار او مي توان به «التشريع الجنائي في الاسلام» اشاره كرد.

پانویس

منابع

  • ((زینب الغزالی ؛مفسر قرآن و مبارز دوران))، سایت رهیافته‌ها، تاریخ درج: 2 بهمن 1393ش، تاریخ بازدید:6 دی 1401ش
  • ((زینب غزالی))، ویکی پدیا، تاریخ بازدید: 6 دی 1401ش
  • ((زینب عزالی))،اصلاح آنلاین، تاریخ بازدید: 6 دی 1401ش
  • ابوعامر،(( زینب غزالی... زن در اوج))، سایت اهل تسنن، تاریخ بازدید: 6 دی 1401ش
  • ((زینب غزالی… زن در اوج))، پایگاه جامع دینی و خبری اهل سنت ایران، تاریخ درج: 26 دی 1398ش، تاریخ بازدید: 6 دی 1401ش