بدون خلاصۀ ویرایش
منابع
 
خط ۳: خط ۳:
کم‌‌انگاری و نادیده گرفتن منزلت زنان در تعالیم دینی یهود و مسیحیت،<ref>سفر پیدایش، باب 2، صص21 تا 23.</ref> به رسمیت نشناختن حقوق زنان در اعلامیه‌های مختلف حقوق بشر و انکار هرگونه حق و حقوق اخلاقی و قانونی برای زنان، به‌ویژه بعد از ازدواج، سبب ایجاد جنبشی به نام فمینیسم با هدف دفاع از حقوق زنان شد. پس از سال‌ها تلاش و مبارزه، حضور زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی، از جمله به‌دست آوردن حق رأی و دستیابی به مناصب و رده‌های شغلی بالا، بخشی از رهآوردهای این جنبش به شمار می‌آید؛ علاوه بر اینکه بسیاری از تغییرات بنیادین در برخی ساختارهای اجتماعی، از جمله تزلزل در نهاد خانواده، کاهش ازدواج، افزایش آمار طلاق، حمله به مردان در شئون مختلف اجتماعی و خانوادگی از مهمترین پیامدهای فمینیسم به‌شمار می‌رود.<ref>دولتی و دیگران، «بررسی مبانی فلسفی، اخلاقی، کلامی و آثار عملی فمینیسم»، 1389ش.</ref>
کم‌‌انگاری و نادیده گرفتن منزلت زنان در تعالیم دینی یهود و مسیحیت،<ref>سفر پیدایش، باب 2، صص21 تا 23.</ref> به رسمیت نشناختن حقوق زنان در اعلامیه‌های مختلف حقوق بشر و انکار هرگونه حق و حقوق اخلاقی و قانونی برای زنان، به‌ویژه بعد از ازدواج، سبب ایجاد جنبشی به نام فمینیسم با هدف دفاع از حقوق زنان شد. پس از سال‌ها تلاش و مبارزه، حضور زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی، از جمله به‌دست آوردن حق رأی و دستیابی به مناصب و رده‌های شغلی بالا، بخشی از رهآوردهای این جنبش به شمار می‌آید؛ علاوه بر اینکه بسیاری از تغییرات بنیادین در برخی ساختارهای اجتماعی، از جمله تزلزل در نهاد خانواده، کاهش ازدواج، افزایش آمار طلاق، حمله به مردان در شئون مختلف اجتماعی و خانوادگی از مهمترین پیامدهای فمینیسم به‌شمار می‌رود.<ref>دولتی و دیگران، «بررسی مبانی فلسفی، اخلاقی، کلامی و آثار عملی فمینیسم»، 1389ش.</ref>


فمینیسم از یک سو جریانی فکری است که اعتقاد دارد زنان باید به فرصت‌ها و امکانات مساوی با مردان در تمامی جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دست پیدا کنند و از سوی دیگر جنبشی اجتماعی است که تلاش می‌کند تا اعتقادات و باورهای معنای نخست را در افراد و اجتماع نهادینه سازد. این جریان تاکید دارد که در طول تاریخ، زنان بیشتر از مردان تحت ظلم و تبعیض بوده‌اند و این ریشه در جنسیت آنها دارد. اگرچه فمینیست‌ها تاحدودی در احیاء حقوق زن در غرب، نقش قابل ملاحظه‌ای داشته‌اند اما به باور محققان فمینیسم، پس از قرن‌ها تلاش و مبارزه، جز ابهام افزایی، انحراف مسیر مبارزه، غیر قابل دسترس خواندن حقوق حقیقی زنان، دامن زدن به بحران تفاهم انسان‌ها، ایجاد دشمنی بین دو جنس زن و مرد، تلاش در ایجاد همانندی مصنوعی با نادیده گرفتن نقش ها و کارکردهای ویژه زنان و مردان و در نهایت پایین آوردن جایگاه انسانی زن، پیامد دیگری نداشته‌است.<ref>افشون و توفیقیان، فمینیسم در ترازوی نقد، 1388ش، ص88.</ref>
فمینیسم از یک سو جریانی فکری است که اعتقاد دارد زنان باید به فرصت‌ها و امکانات مساوی با مردان در تمامی جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی دست پیدا کنند و از سوی دیگر جنبشی اجتماعی است که تلاش می‌کند تا اعتقادات و باورهای معنای نخست را در افراد و اجتماع نهادینه سازد. این جریان تاکید دارد که در طول تاریخ، زنان بیشتر از مردان تحت ظلم و تبعیض بوده‌اند و این ریشه در جنسیت آنها دارد. اگرچه فمینیست‌ها تاحدودی در احیاء حقوق زن در غرب، نقش قابل ملاحظه‌ای داشته‌اند اما به باور محققان فمینیسم، پس از قرن‌ها تلاش و مبارزه، جز ابهام افزایی، انحراف مسیر مبارزه، غیر قابل دسترس خواندن حقوق حقیقی زنان، دامن زدن به بحران تفاهم انسان‌ها، ایجاد دشمنی بین دو جنس زن و مرد، تلاش در ایجاد همانندی مصنوعی با نادیده گرفتن نقش ها و کارکردهای ویژه زنان و مردان و در نهایت پایین آوردن جایگاه انسانی زن، پیامد دیگری نداشته‌است.<ref>[https://alefbalib.com/index.aspx?pid=256&PdfID=177816 افشون و توفیقیان، فمینیسم در ترازوی نقد، 1388ش، ص88.]</ref>


توجه به این نکته ضروری است که فمینیسم دقیقاً معادل با دفاع از حقوق زنان نیست. فمینیسم جریانی است که در بستر مدرنیته و با پذیرش بسیاری از اصول و  مبانی معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی مدرنیته متولد شد. مسئله دفاع از حقوق زنان از مسائلی که در بسیاری دیگر از جریان‌های فکری، اجتماعی و سیاسی دینی و غیردینی وجود دارد ولی هیچکدام خود را در فضای فکری فمینیسم تعریف نمی‌کنند. علاوه بر اینکه حتی در همان فضای مدرنیته هم نگاه انتقادی به فمینیسم وجود دارد.
توجه به این نکته ضروری است که فمینیسم دقیقاً معادل با دفاع از حقوق زنان نیست. فمینیسم جریانی است که در بستر مدرنیته و با پذیرش بسیاری از اصول و  مبانی معرفت‌شناسی، هستی‌شناسی و انسان‌شناسی مدرنیته متولد شد. مسئله دفاع از حقوق زنان از مسائلی که در بسیاری دیگر از جریان‌های فکری، اجتماعی و سیاسی دینی و غیردینی وجود دارد ولی هیچکدام خود را در فضای فکری فمینیسم تعریف نمی‌کنند. علاوه بر اینکه حتی در همان فضای مدرنیته هم نگاه انتقادی به فمینیسم وجود دارد.
خط ۲۲: خط ۲۲:


==زمینه‌های پیدایش فمینیسم==
==زمینه‌های پیدایش فمینیسم==
شهروندی و مزایای آن در يونان باستان كه تمدن آن هنوز زبان‌زد و مبنای تمدن كنونی مغرب زمين تلقي می‌شود، شامل رعايا و زنان نمی‌شد. افلاطون، فيلسوف نامدار يونان با آنكه از برابری مردان با زنان حمايت ميكرد، اما خداوند را سپاس گفته كه مرد آفريده شده است.<ref>زروندی، «نقدی بر دیدگاه‌های رایج فمینیستی»، 1386ش، ص80.</ref>  
شهروندی و مزایای آن در يونان باستان كه تمدن آن هنوز زبان‌زد و مبنای تمدن كنونی مغرب زمين تلقي می‌شود، شامل رعايا و زنان نمی‌شد. افلاطون، فيلسوف نامدار يونان با آنكه از برابری مردان با زنان حمايت ميكرد، اما خداوند را سپاس گفته كه مرد آفريده شده است.<ref>[https://journals.ihu.ac.ir/article_201521_c4466ad1cc6f92a93def93120643b559.pdf زروندی، «نقدی بر دیدگاه‌های رایج فمینیستی»، 1386ش، ص80.]</ref>  


زمینه‌های آغازین شکل‌گیری اندیشه‌های فمینیستی را می‌توان در اعتراضات به نابرابری‌های جنسیتی، به ویژه در قرن نوزدهم و پس از انقلاب فرانسه جستجو کرد. این جنبش در ابتدا ماهیتی اومانیستی داشت و بر اساس ایده‌های برابری حقوق فردی شکل گرفت و سپس با مفاهیمی مانند فمینیسم لیبرال و مارکسیستی تکامل یافت.
زمینه‌های آغازین شکل‌گیری اندیشه‌های فمینیستی را می‌توان در اعتراضات به نابرابری‌های جنسیتی، به ویژه در قرن نوزدهم و پس از انقلاب فرانسه جستجو کرد. این جنبش در ابتدا ماهیتی اومانیستی داشت و بر اساس ایده‌های برابری حقوق فردی شکل گرفت و سپس با مفاهیمی مانند فمینیسم لیبرال و مارکسیستی تکامل یافت.
خط ۳۵: خط ۳۵:
*نداشتن حق ارث و مالکیت زنان در بیشتر جوامع غربی؛
*نداشتن حق ارث و مالکیت زنان در بیشتر جوامع غربی؛
*خشونت [[مردان]] برضد [[زنان]] در خانه و جامعه با استفاده از امکاناتی که [[مردان]] داشتند؛ مثل زور، ثروت و موقعیت اجتماعی.
*خشونت [[مردان]] برضد [[زنان]] در خانه و جامعه با استفاده از امکاناتی که [[مردان]] داشتند؛ مثل زور، ثروت و موقعیت اجتماعی.
*نقش سرمایه داران و بنگاه‌های اقتصادی در قرن ۱۸ و 19 میلادی.<ref>افشون و توفیقیان، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص59.</ref>
*نقش سرمایه داران و بنگاه‌های اقتصادی در قرن ۱۸ و 19 میلادی.<ref>[https://alefbalib.com/index.aspx?pid=256&PdfID=177816 افشون و توفیقیان، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص59.]</ref>


==گونه‌شناسی و امواج فمینیسم==
==گونه‌شناسی و امواج فمینیسم==
به صورت کلی سه گونه از فمینیسم در غرب تعریف شده است. اولین گونه که به فمینیسم اثباتگرا معروف است و در قرون 17 و 18 میلادی شکل گرفت. با حاکمیت بینش مردسالار تا آن زمان، زن، موجودی تبعی قلمداد می‌شد و استقلال موجود مستقلی به نام زن مورد سؤال بود. از این رو مهمترین هدف فمینیست‌ها در آن دوره، اثبات شأن زن در حوزه اجتماعی و نهاد خانواده بود. این گونه از فمینیسم بیشتر، صبغه فلسفی دارد و قائل به استقلال وجودی زن است و با این تلقـی، حـدود اختیـارات و حقـوق زنان را تعریف می کند.<ref>افتخاری، «اثبات، مساوات یا قدرت»،  1379ش، ص91.</ref>
به صورت کلی سه گونه از فمینیسم در غرب تعریف شده است. اولین گونه که به فمینیسم اثباتگرا معروف است و در قرون 17 و 18 میلادی شکل گرفت. با حاکمیت بینش مردسالار تا آن زمان، زن، موجودی تبعی قلمداد می‌شد و استقلال موجود مستقلی به نام زن مورد سؤال بود. از این رو مهمترین هدف فمینیست‌ها در آن دوره، اثبات شأن زن در حوزه اجتماعی و نهاد خانواده بود. این گونه از فمینیسم بیشتر، صبغه فلسفی دارد و قائل به استقلال وجودی زن است و با این تلقـی، حـدود اختیـارات و حقـوق زنان را تعریف می کند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/161822/%D8%A7%D8%AB%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%D8%AA-%DB%8C%D8%A7-%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88 افتخاری، «اثبات، مساوات یا قدرت»،  1379ش، ص91.]</ref>


===موج اول فمینیسم===
===موج اول فمینیسم===
فمنیسیم اثباتگرا همان موج اول فمینیسم به شمار می رود كه از سال 1850 تا 1920 میلادی جریان داشت و معروف به «جنبش حق رأی زنان» است. این موج، بستر ارائه مباحث حقوقى زنـان را در كشـورهای غربـى پـس از انقلاب فرانسه فراهم كرد. مهمترین خواسته‌های فمینیست‌ها در این دوره اصلاح لباس، اصلاحات حقوقی در رابطه با ازدواج، داشتن فرصـت‌های برابـر قـانونى، اصلاحات سیاسی با محوریت حق رأی برای زنان و مردستیزی و نقد ازدواج و خانواده بود.<ref>توحیدفام و عیسی‌وند، «فمینیسم و دموکراسی در گذر تاریخ»،  1389ش، ص37.</ref> از مهمترین دسـتاوردهای ايـن مـوج می‌توان به تثبيـت مالكيـت زنـان، فرصت‌های كم و بيش برابر برای تحصیل و تجربه كار تشكيلاتى اشاره کرد.<ref>مشیرزاده، از جنبش تا نظریه، 1381ش، ص124.</ref>
فمنیسیم اثباتگرا همان موج اول فمینیسم به شمار می رود كه از سال 1850 تا 1920 میلادی جریان داشت و معروف به «جنبش حق رأی زنان» است. این موج، بستر ارائه مباحث حقوقى زنـان را در كشـورهای غربـى پـس از انقلاب فرانسه فراهم كرد. مهمترین خواسته‌های فمینیست‌ها در این دوره اصلاح لباس، اصلاحات حقوقی در رابطه با ازدواج، داشتن فرصـت‌های برابـر قـانونى، اصلاحات سیاسی با محوریت حق رأی برای زنان و مردستیزی و نقد ازدواج و خانواده بود.<ref>[https://journals.iau.ir/article_524629_970d9b08abc2bc9325d4bc63c7f6b6c0.pdf توحیدفام و عیسی‌وند، «فمینیسم و دموکراسی در گذر تاریخ»،  1389ش، ص37.]</ref> از مهمترین دسـتاوردهای ايـن مـوج می‌توان به تثبيـت مالكيـت زنـان، فرصت‌های كم و بيش برابر برای تحصیل و تجربه كار تشكيلاتى اشاره کرد.<ref>مشیرزاده، از جنبش تا نظریه، 1381ش، ص124.</ref>


===موج دوم فمینیسم===
===موج دوم فمینیسم===
فمینیسم اثباتگرا پس از دستیابی نسبی به شأن مستقل برای زنان، به سمت احقاق حقوق اجتماعی برابر با مردان حرکت کرد که با عنوان فمینیسم مساوات‌طلب شناخته می‌شود. گونه دوم فمینیسم که از سال 1920 شروع و تا سال 1980 ادامه داشت با اعتقاد به برابری جنسیتی به سمت ترسیم حقوق و جایگاه سیاسی–اجتماعی مساوی با مردان حرکت کرد. مطابق با دیدگاه‌ موج دوم، تفاوت‌های جسمی، جنسی و روانشناختی زن و مرد نباید مانع از ورود زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی شود از مسئولیت‌ها و مشاغل مدیریتی سطح بالا تا مشاغل سخت مانند خدمات شهری.<ref>افتخاری، «اثبات، مساوات یا قدرت»، 1379ش، ص87.</ref>
فمینیسم اثباتگرا پس از دستیابی نسبی به شأن مستقل برای زنان، به سمت احقاق حقوق اجتماعی برابر با مردان حرکت کرد که با عنوان فمینیسم مساوات‌طلب شناخته می‌شود. گونه دوم فمینیسم که از سال 1920 شروع و تا سال 1980 ادامه داشت با اعتقاد به برابری جنسیتی به سمت ترسیم حقوق و جایگاه سیاسی–اجتماعی مساوی با مردان حرکت کرد. مطابق با دیدگاه‌ موج دوم، تفاوت‌های جسمی، جنسی و روانشناختی زن و مرد نباید مانع از ورود زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی شود از مسئولیت‌ها و مشاغل مدیریتی سطح بالا تا مشاغل سخت مانند خدمات شهری.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/161822/%D8%A7%D8%AB%D8%A8%D8%A7%D8%AA-%D9%85%D8%B3%D8%A7%D9%88%D8%A7%D8%AA-%DB%8C%D8%A7-%D9%82%D8%AF%D8%B1%D8%AA-%DA%AF%D9%81%D8%AA%DA%AF%D9%88 افتخاری، «اثبات، مساوات یا قدرت»، 1379ش، ص87.]</ref>


سيمون دوبووار با نوشتن كتاب جنس دوم و بتي فریدان با نگارش كتاب زن فریب‌خورده تاثير اصلي و مهمي در برانگيختن موج دوم فمينيسم داشتند.<ref>سینافر، «فمینیسم، تاریخچه، امواج، گرایش‌ها و آثار مثبت و منفی جنبش‌ها»، 1401ش، ص7.</ref> طرفداران موج دوم، به بازسازی و انقلاب مفاهیم (نه فقط اصلاح مفاهیم) معتقد بودند و نظریه‌های موجود را [[جنس|جنس‌گرا]] و غیر قابل اصلاح می‌دانستند. پژوهش‌های این جنبش، فرض‌ها و تعمیم‌های حاصل از پژوهش‌های [[مردان|مردانه]] را انکار می‌کنند و به مبارزه با جهانبینی مردسالاری که فرودستی [[زنان]] را طبیعی می‌دانند، می‌پردازند. موج دوم نسبت به موج اول، گرایش تندتری داشت و فمينيست‌ها این موج، خواستار برابری كامل زن و مرد در تمامي حوزه های اجتماعی، روانی و فرهنگی بودند. برخی از نتایج موج دوم به شرح زیر است.
سيمون دوبووار با نوشتن كتاب جنس دوم و بتي فریدان با نگارش كتاب زن فریب‌خورده تاثير اصلي و مهمي در برانگيختن موج دوم فمينيسم داشتند.<ref>[https://sid.ir/paper/996034/fa#downloadbottom سینافر، «فمینیسم، تاریخچه، امواج، گرایش‌ها و آثار مثبت و منفی جنبش‌ها»، 1401ش، ص7.]</ref> طرفداران موج دوم، به بازسازی و انقلاب مفاهیم (نه فقط اصلاح مفاهیم) معتقد بودند و نظریه‌های موجود را [[جنس|جنس‌گرا]] و غیر قابل اصلاح می‌دانستند. پژوهش‌های این جنبش، فرض‌ها و تعمیم‌های حاصل از پژوهش‌های [[مردان|مردانه]] را انکار می‌کنند و به مبارزه با جهانبینی مردسالاری که فرودستی [[زنان]] را طبیعی می‌دانند، می‌پردازند. موج دوم نسبت به موج اول، گرایش تندتری داشت و فمينيست‌ها این موج، خواستار برابری كامل زن و مرد در تمامي حوزه های اجتماعی، روانی و فرهنگی بودند. برخی از نتایج موج دوم به شرح زیر است.
#جدایی روابط [[جنس و جنسیت|جنسی]] از تولید مثل؛
#جدایی روابط [[جنس و جنسیت|جنسی]] از تولید مثل؛
#آزادي كامل زنان در امور جنسی
#آزادي كامل زنان در امور جنسی
خط ۵۲: خط ۵۲:
#کاهش [[ازدواج]] و زاد و ولد و افزایش آمار [[طلاق]] و تضعیف نظام [[خانواده]]؛
#کاهش [[ازدواج]] و زاد و ولد و افزایش آمار [[طلاق]] و تضعیف نظام [[خانواده]]؛
#ایجاد مؤسسات فراوان فرهنگی و مطبوعاتی ویژه [[زنان]]؛
#ایجاد مؤسسات فراوان فرهنگی و مطبوعاتی ویژه [[زنان]]؛
#به دست آوردن قدرت‌هایی در زمینه اقتصادی  و سیاسی.<ref>افشون و توفیقیان، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص61.</ref>
#به دست آوردن قدرت‌هایی در زمینه اقتصادی  و سیاسی.<ref>[https://alefbalib.com/index.aspx?pid=256&PdfID=177816 افشون و توفیقیان، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص61.]</ref>


===موج سوم فمینیسم===
===موج سوم فمینیسم===
خط ۵۹: خط ۵۹:
موج سوم فمینیسم بيشتر متأثر از دیدگاه پست‌مدرن، تحولات نظام سرمایه‌داری و رویکرد افراطی موج دوم بود. ویژگی مهم موج سوم را «تأكيد برتفاوت‌ها» دانسته‌اند، تفاوت بين زنان و مسائل ایشان در مناطق و فرهنگ‌های مختلف و نيز كاهش تفاوت و ستيز بين زنان و مردان كه هر دو موضوع در سطح نظری و عملي مورد بی‌توجهی فمينيسم در موج دوم بود.<ref>آقاجاني، «چالش فمینیسم با عدالت جنسیتی»، 1386ش، ص9.</ref>
موج سوم فمینیسم بيشتر متأثر از دیدگاه پست‌مدرن، تحولات نظام سرمایه‌داری و رویکرد افراطی موج دوم بود. ویژگی مهم موج سوم را «تأكيد برتفاوت‌ها» دانسته‌اند، تفاوت بين زنان و مسائل ایشان در مناطق و فرهنگ‌های مختلف و نيز كاهش تفاوت و ستيز بين زنان و مردان كه هر دو موضوع در سطح نظری و عملي مورد بی‌توجهی فمينيسم در موج دوم بود.<ref>آقاجاني، «چالش فمینیسم با عدالت جنسیتی»، 1386ش، ص9.</ref>


به عبارت دیگر تحولات نظام سـرمايه‌داری و مطـرح‌شـدن نظريـه پسـت‌مـدرن زمينه ظهور موج سوم فمينيسم را فراهم كرد.<ref>[https://jiss.isca.ac.ir/article_65944_6ba5e9dcf1283a18243217af8b14b939.pdf حاجی‌ده آبادی و زارع، «تبيين و بررسى معرفت‌شناسى فمينيستى»، 1397ش، ص86.]</ref> نتیجه ناپسند زیاده‌روی موج دوم در حرکت‌های [[زن]]<nowiki/>‌مدارانه، افزایش خشونت روزافزون در [[خانواده]] و محیط کار و ناامنی [[جنس و جنسیت|جنسی]] از مهمترین عوامل پیدایش موج سوم فمنیسم در جهان غرب به‌شمار می‌رود.  <ref>افشون و توفیقیان، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص61.</ref>
به عبارت دیگر تحولات نظام سـرمايه‌داری و مطـرح‌شـدن نظريـه پسـت‌مـدرن زمينه ظهور موج سوم فمينيسم را فراهم كرد.<ref>[https://jiss.isca.ac.ir/article_65944_6ba5e9dcf1283a18243217af8b14b939.pdf حاجی‌ده آبادی و زارع، «تبيين و بررسى معرفت‌شناسى فمينيستى»، 1397ش، ص86.]</ref> نتیجه ناپسند زیاده‌روی موج دوم در حرکت‌های [[زن]]<nowiki/>‌مدارانه، افزایش خشونت روزافزون در [[خانواده]] و محیط کار و ناامنی [[جنس و جنسیت|جنسی]] از مهمترین عوامل پیدایش موج سوم فمنیسم در جهان غرب به‌شمار می‌رود.  <ref>[https://alefbalib.com/index.aspx?pid=256&PdfID=177816 افشون و توفیقیان، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص61.]</ref>


===موج چهارم فمینیسم===
===موج چهارم فمینیسم===
خط ۶۶: خط ۶۶:
==گرایش‌های [[فمینیسم|فمینیستی]]==
==گرایش‌های [[فمینیسم|فمینیستی]]==
فمینیسم به لحاظ گرایش‌های غالب به چند دسته تقسیم می‌شود.
فمینیسم به لحاظ گرایش‌های غالب به چند دسته تقسیم می‌شود.
#[[فمینیسم لیبرال]]: پیروان فمنیسم لیبرال، نبودن فرصت‌های برابر آموزشی در جامعه را دلیل ستم بر [[زنان]] می‌دانند و تلاش می‌کنند با انجام اصلاحاتی در این زمینه، بدون آنکه بنیادهای اجتماعی و اساسی موجود در جامعه تغییر کند، موقعیت [[زنان]] را بهبود بخشند. <ref>افشون و توفیقیان، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص63.</ref>
#[[فمینیسم لیبرال]]: پیروان فمنیسم لیبرال، نبودن فرصت‌های برابر آموزشی در جامعه را دلیل ستم بر [[زنان]] می‌دانند و تلاش می‌کنند با انجام اصلاحاتی در این زمینه، بدون آنکه بنیادهای اجتماعی و اساسی موجود در جامعه تغییر کند، موقعیت [[زنان]] را بهبود بخشند. <ref>[https://alefbalib.com/index.aspx?pid=256&PdfID=177816 افشون و توفیقیان، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص63.]</ref>
#[[فمینیسم مارکسیستی]]: طرفداران این گرایش با تأکید بر مادرسالار بودن جوامع اولیه، معتقدند که پیدایش مالکیت خصوصی در جوامع، سبب در بند کشیدن [[زنان]] شده‌است و تا زمانی که نظام مالکیت خصوصی وجود دارد، این اسارت وجود خواهد داشت. <ref>سینافر، «فمینیسم، تاریخچه، امواج، گرایش‌ها و آثار مثبت و منفی جنبش‌ها»، 1401ش، ص7.</ref>
#[[فمینیسم مارکسیستی]]: طرفداران این گرایش با تأکید بر مادرسالار بودن جوامع اولیه، معتقدند که پیدایش مالکیت خصوصی در جوامع، سبب در بند کشیدن [[زنان]] شده‌است و تا زمانی که نظام مالکیت خصوصی وجود دارد، این اسارت وجود خواهد داشت. <ref>[https://sid.ir/paper/996034/fa#downloadbottom سینافر، «فمینیسم، تاریخچه، امواج، گرایش‌ها و آثار مثبت و منفی جنبش‌ها»، 1401ش، ص7.]</ref>
#[[فمینیسم رادیکال|فمینیسم رادیکال:]] طرفداران فمنیسم رادیکال بر این باورند که هیچ حوزه‌ای از جامعه، از تبیین [[مرد|مردانه]] بر کنار نیست، در نتیجه باید در هر جنبه‌ای از زندگی [[زن]] که طبیعی تلقی می‌شود، تردید کرد و برای انجام کارها شیوه‌های جدیدی یافت. <ref>افشون و توفیقیان، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص62.</ref>
#[[فمینیسم رادیکال|فمینیسم رادیکال:]] طرفداران فمنیسم رادیکال بر این باورند که هیچ حوزه‌ای از جامعه، از تبیین [[مرد|مردانه]] بر کنار نیست، در نتیجه باید در هر جنبه‌ای از زندگی [[زن]] که طبیعی تلقی می‌شود، تردید کرد و برای انجام کارها شیوه‌های جدیدی یافت. <ref>[https://alefbalib.com/index.aspx?pid=256&PdfID=177816 افشون و توفیقیان، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص62.]</ref>
#[[فمینیسم سوسیال]]: این جنبش متاثر از [[فمینیسم رادیکال]] است. این گرایش به بررسی ایرادها و اشکال‌های رویکرد [[فمینیسم لیبرال|لیبرالی]] پرداخته و تلاش کرده از آنها دور بماند. در این دیدگاه، [[جنس]]، طبقه، نژاد، سن و ملیت، خود، عوامل ستم بر زنان‌اند. [[فمینیسم سوسیال]]، مردسالاری را نظامی فراتاریخی می‌داند؛ به این معنا که [[مردان]] در طول تاریخ، بر [[زنان]] اعمال قدرت نموده‌اند و معتقد است که این نظام در جوامع سرمایه‌داری شکل خاصی می‌یابد.<ref>سینافر، «فمینیسم، تاریخچه، امواج، گرایش‌ها و آثار مثبت و منفی جنبش‌ها»، 1401ش، ص7.</ref>
#[[فمینیسم سوسیال]]: این جنبش متاثر از [[فمینیسم رادیکال]] است. این گرایش به بررسی ایرادها و اشکال‌های رویکرد [[فمینیسم لیبرال|لیبرالی]] پرداخته و تلاش کرده از آنها دور بماند. در این دیدگاه، [[جنس]]، طبقه، نژاد، سن و ملیت، خود، عوامل ستم بر زنان‌اند. [[فمینیسم سوسیال]]، مردسالاری را نظامی فراتاریخی می‌داند؛ به این معنا که [[مردان]] در طول تاریخ، بر [[زنان]] اعمال قدرت نموده‌اند و معتقد است که این نظام در جوامع سرمایه‌داری شکل خاصی می‌یابد.<ref>[https://sid.ir/paper/996034/fa#downloadbottom سینافر، «فمینیسم، تاریخچه، امواج، گرایش‌ها و آثار مثبت و منفی جنبش‌ها»، 1401ش، ص7.]</ref>
#فمینیسم پست‌مدرن: واژه [[فمینیسم]] پست‌مدرن تداعی‌کننده مجموعه‌ای از مفاهیم و طرز فکرها در مورد [[زنان]] و مسائل [[زنان|زنانه]] است که این مفاهیم، گاه متضاد و متعارض است. این گرایش معتقد است روابطی که بر [[زنان]] تحمیل می‌شود و رفتارهایی که میان دختر و پسر تفاوت ایجاد می‌کند، موجب بردگی [[زن]] در تاریخ شده است؛ نه اموری مانند [[ازدواج]] و نقش [[مادر|مادری]].<ref>افشون و توفیقیان، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص66.</ref>
#فمینیسم پست‌مدرن: واژه [[فمینیسم]] پست‌مدرن تداعی‌کننده مجموعه‌ای از مفاهیم و طرز فکرها در مورد [[زنان]] و مسائل [[زنان|زنانه]] است که این مفاهیم، گاه متضاد و متعارض است. این گرایش معتقد است روابطی که بر [[زنان]] تحمیل می‌شود و رفتارهایی که میان دختر و پسر تفاوت ایجاد می‌کند، موجب بردگی [[زن]] در تاریخ شده است؛ نه اموری مانند [[ازدواج]] و نقش [[مادر|مادری]].<ref>[https://alefbalib.com/index.aspx?pid=256&PdfID=177816 افشون و توفیقیان، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص66.]</ref>
#فمنیسم اسلامی: در دوران اوج اسلام‌گرایی در خاورمیانه و گسترش دیدگاه‌های متفاوت در اندیشه فمینیستی، جریانی خاص مربوط به مباحث '''[[زنان]]''' در جهان اسلام شکل گرفت که به‌دنبال گسترش برابری در همه عرصه‌های زندگی بود. این جریان به نقد فرهنگ اسلامی پرداخت. عده‌ای از فمینیست‌های مسلمان، از نیمه دوم قرن بیستم با رواج مفهوم حقوق بشر و به‌ویژه حقوق و آزادی‌های زنان در عرصه بین المللی، تصویب اسناد و معاهدات حقوق بشری، به خصوص کنوانسیون منع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان و اوج گرفتن جنبش‌های آزادی‌خواهانه زنان که اغلب سویه سکولاریستی داشت، درصدد نظریه‌پردازی پیرامون فمینیسم اسلامی برآمدند.<ref>شفیعی‌رودپشتی، «نگاهی انتقادی بر فمینیسم اسلامی و ارزیابی میزان گرایش دانشجویان دختر به آن»، 1390ش، ص73.</ref>
#فمنیسم اسلامی: در دوران اوج اسلام‌گرایی در خاورمیانه و گسترش دیدگاه‌های متفاوت در اندیشه فمینیستی، جریانی خاص مربوط به مباحث '''[[زنان]]''' در جهان اسلام شکل گرفت که به‌دنبال گسترش برابری در همه عرصه‌های زندگی بود. این جریان به نقد فرهنگ اسلامی پرداخت. عده‌ای از فمینیست‌های مسلمان، از نیمه دوم قرن بیستم با رواج مفهوم حقوق بشر و به‌ویژه حقوق و آزادی‌های زنان در عرصه بین المللی، تصویب اسناد و معاهدات حقوق بشری، به خصوص کنوانسیون منع کلیه اشکال تبعیض علیه زنان و اوج گرفتن جنبش‌های آزادی‌خواهانه زنان که اغلب سویه سکولاریستی داشت، درصدد نظریه‌پردازی پیرامون فمینیسم اسلامی برآمدند.<ref>شفیعی‌رودپشتی، «نگاهی انتقادی بر فمینیسم اسلامی و ارزیابی میزان گرایش دانشجویان دختر به آن»، 1390ش، ص73.</ref>
برخی پژوهشگران معتقدند با لحاظ ایدئولوژی بودن فمینیسم، وجود فمینیسم اسلامی محل تردید است. زیرا اسلام خود به عنوان یک ایدئولوژی جامع نمی‌تواند ایدئولوژی دیگری را در کنار خود بپذیرد اما با تصور فمینیسم به عنوان یک جنبش اجتماعی مدعی مبارزه با نابرابری و تبعیض علیه زنان، آموزه‌های اسلامی با قدمت بیش از هزار و چهارصد ساله، به عنوان یک مکتب پیشرو در زمینه توجه و کرامت‌بخشی به زنان می‌تواند منبع الهام‌بخشی برای مدافعان و فعالان حقوق زنان به‌شمار رود.<ref>کرمی و محبوبی، «فمینیسم اسلامی، مفاهیم و امکان‌ها»، 1392ش، ص231.</ref>
برخی پژوهشگران معتقدند با لحاظ ایدئولوژی بودن فمینیسم، وجود فمینیسم اسلامی محل تردید است. زیرا اسلام خود به عنوان یک ایدئولوژی جامع نمی‌تواند ایدئولوژی دیگری را در کنار خود بپذیرد اما با تصور فمینیسم به عنوان یک جنبش اجتماعی مدعی مبارزه با نابرابری و تبعیض علیه زنان، آموزه‌های اسلامی با قدمت بیش از هزار و چهارصد ساله، به عنوان یک مکتب پیشرو در زمینه توجه و کرامت‌بخشی به زنان می‌تواند منبع الهام‌بخشی برای مدافعان و فعالان حقوق زنان به‌شمار رود.<ref>[https://www.jwss.ir/article_12179_c97f8a8cfd173b330cca76b7e607614a.pdf کرمی و محبوبی، «فمینیسم اسلامی، مفاهیم و امکان‌ها»، 1392ش، ص231.]</ref>


==ویژگی‌های مشترک گرایش‌های فمینیستی==
==ویژگی‌های مشترک گرایش‌های فمینیستی==
خط ۷۸: خط ۷۸:
#'''اومانیسم و انسان‌مداری''': این واژه به اصالت بشر یا انسان‌گرایی تعریف می‌شود. در تمام گرایش‌های فمینیسم، انسان در راس امور قرار دارد. اومانیسم هیچ مرجع اقتداری را برای جهان به رسمیت نمی‌شناسد و معتقد است که هیچ مرجعیّتی برای تفسیر عالم و نظم‌بخشی به آن، جز انسان وجود ندارد. حاکمیت سرنوشت در اختیار انسان است. اومانیسم تمام پیوندهای  پیش‌ساخته از حیات بشری را نفی می‌کند و نحوه پیوندهای اجتماعی و غایات حیات انسانی، توسط خود انسان تفسیر و تعیین می‌شود.<ref>رودگر، تاریخچه، نظریات، گرایشها و نقد فمنیسم، 1394ش، ص191-193.</ref>
#'''اومانیسم و انسان‌مداری''': این واژه به اصالت بشر یا انسان‌گرایی تعریف می‌شود. در تمام گرایش‌های فمینیسم، انسان در راس امور قرار دارد. اومانیسم هیچ مرجع اقتداری را برای جهان به رسمیت نمی‌شناسد و معتقد است که هیچ مرجعیّتی برای تفسیر عالم و نظم‌بخشی به آن، جز انسان وجود ندارد. حاکمیت سرنوشت در اختیار انسان است. اومانیسم تمام پیوندهای  پیش‌ساخته از حیات بشری را نفی می‌کند و نحوه پیوندهای اجتماعی و غایات حیات انسانی، توسط خود انسان تفسیر و تعیین می‌شود.<ref>رودگر، تاریخچه، نظریات، گرایشها و نقد فمنیسم، 1394ش، ص191-193.</ref>
#'''سکولاریسم''': در یک تبیین اجمالی به بی‌تفاوتی در برابر دين يا نفی مذهب و آموزه‌های دينی يا خارج کردن عرصه‌های مختلف علوم از آموزه‌های دينی و ملاحظات مذهبی تعریف شده‌است. بر اساس این تعریف، حقوق زنان باید بر اساس بعد مادی و نيازهای ملموس و محسوس بشری تنظیم شود.<ref>کدخدایی، «مبانی مقايسه‌ ارزشی نظام حقوق زن در اسلام و فمينيسم»، 1391، ص60. </ref>
#'''سکولاریسم''': در یک تبیین اجمالی به بی‌تفاوتی در برابر دين يا نفی مذهب و آموزه‌های دينی يا خارج کردن عرصه‌های مختلف علوم از آموزه‌های دينی و ملاحظات مذهبی تعریف شده‌است. بر اساس این تعریف، حقوق زنان باید بر اساس بعد مادی و نيازهای ملموس و محسوس بشری تنظیم شود.<ref>کدخدایی، «مبانی مقايسه‌ ارزشی نظام حقوق زن در اسلام و فمينيسم»، 1391، ص60. </ref>
#'''لزوم تغییر نظام [[خانواده]]''': تغییر و اصلاح نظام سلسله مراتبی خانواده یکی از اهداف بزرگ گرایش‌های فمینیستی است. برخی از گرایش‌ها قائل به تغییر قوانین حاکم بر خانواده، برخی قائل به حذف خانواده و برخی خواهان تغییر روابط قدرت در خانواده و برخی نیز خواستار نظام برابری و اشتراک در تمام شئون خانواده هستند. <ref>توفیقیان و افشون، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص70.</ref>
#'''لزوم تغییر نظام [[خانواده]]''': تغییر و اصلاح نظام سلسله مراتبی خانواده یکی از اهداف بزرگ گرایش‌های فمینیستی است. برخی از گرایش‌ها قائل به تغییر قوانین حاکم بر خانواده، برخی قائل به حذف خانواده و برخی خواهان تغییر روابط قدرت در خانواده و برخی نیز خواستار نظام برابری و اشتراک در تمام شئون خانواده هستند. <ref>[https://alefbalib.com/index.aspx?pid=256&PdfID=177816 توفیقیان و افشون، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص70.]</ref>


==فمینیسم و ازدواج==
==فمینیسم و ازدواج==
خط ۱۱۷: خط ۱۱۷:
#افزایش خشونت خانگی و بزه‌کاری در زنان.<ref>رودگر، تاریخچه، گرایش، نظریات و نقد فمینیسم، 1394ش، ص238 و 239.</ref>
#افزایش خشونت خانگی و بزه‌کاری در زنان.<ref>رودگر، تاریخچه، گرایش، نظریات و نقد فمینیسم، 1394ش، ص238 و 239.</ref>
#تحقیر نقش [[مادری]].
#تحقیر نقش [[مادری]].
#تزلزل بنیان [[خانواده]] و پیدایش فرزندان پرخاشگر و بی عاطفه. <ref>توفیقیان و افشون، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص80.</ref>
#تزلزل بنیان [[خانواده]] و پیدایش فرزندان پرخاشگر و بی عاطفه. <ref>[https://alefbalib.com/index.aspx?pid=256&PdfID=177816 توفیقیان و افشون، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص80.]</ref>
==فمینیسم و سیاست==
==فمینیسم و سیاست==
گرایش‌های فمینیستی کنش یکسانی نسبت به حکومت و فعالیت‌های سیاسی ندارند. در این میان فمینیسم لیبرال و فمینیسم رادیکال هر دو سیاست را مهم می‌دانند. فمینیسم لیبرال برای نزدیک شدن به دولت و استفاده از امکانات آن در جهت بهبود وضع موجود و فمینیسم رادیکال برای مبارزه و موضع گرفتن در برابر دولت و معرفی آن به عنوان عامل مهم نامطلوب بودن وضع موجود. مشارکت فمینیسم لیبرال در سیاست و حاکمیت، مشارکت انتقادی است اما فمینیسم رادیکال، مشارکت سیاسی را افتادن در دام نظام پدرسالار می‌داند و معتقد آنچه برای فمینیسم ضروری است مبارزه سیاسی است نه مشارکت سیاسی. به اعتقاد فمینیسم رادیکال مشکلات زنان ریشه در ماهیت حکومت مردسالار دارد برخلاف فمینیسم لیبرال که معتقد است با افزایش مشارکت سیاسی زنان و اصلاح مناسبات جنسیتی مشکلات زنان برطرف خواهد شد.<ref>پاک‌نیا، «فمینیسم و سیاست»، 1383ش، ص56.</ref>
گرایش‌های فمینیستی کنش یکسانی نسبت به حکومت و فعالیت‌های سیاسی ندارند. در این میان فمینیسم لیبرال و فمینیسم رادیکال هر دو سیاست را مهم می‌دانند. فمینیسم لیبرال برای نزدیک شدن به دولت و استفاده از امکانات آن در جهت بهبود وضع موجود و فمینیسم رادیکال برای مبارزه و موضع گرفتن در برابر دولت و معرفی آن به عنوان عامل مهم نامطلوب بودن وضع موجود. مشارکت فمینیسم لیبرال در سیاست و حاکمیت، مشارکت انتقادی است اما فمینیسم رادیکال، مشارکت سیاسی را افتادن در دام نظام پدرسالار می‌داند و معتقد آنچه برای فمینیسم ضروری است مبارزه سیاسی است نه مشارکت سیاسی. به اعتقاد فمینیسم رادیکال مشکلات زنان ریشه در ماهیت حکومت مردسالار دارد برخلاف فمینیسم لیبرال که معتقد است با افزایش مشارکت سیاسی زنان و اصلاح مناسبات جنسیتی مشکلات زنان برطرف خواهد شد.<ref>پاک‌نیا، «فمینیسم و سیاست»، 1383ش، ص56.</ref>
خط ۱۲۴: خط ۱۲۴:
ﻓﻤﯿﻨﯿﺴﻢ که در آﻏﺎز به عنوان یک جریان اجتماعی برای احقاق حقوق زنان ایجاد شده بود، بعد از ورود به عرصه فکر و اندیشه به نظریه‌پردازی روی آورد تا از این طریق با جریان‌های غالب علمی که مدافع وضعیت موجود بودند، مبارزه کند. یکی از مهمترین حوزه‌های اندیشه‌ای عرصه هنر و زیبایی‌شناسی بود. حاصل این تلاش، شکل‌گیری جریانی در میان جریان‌های هنری با عنوان هنر فمینیستی است. آغاز شکل‌گیری هنر فمینیستی را باید دﻫـﻪ 1970 میلادی داﻧﺴﺖ. در آﻏﺎز اﯾﻦ دﻫﻪ، لیندا نوکلین که بعدها به شاخص‌ترین نظریه‌پرداز هنر فمینیستی معروف شد با انتشار کتابی، این سوال مهم را مطرح کرد که چرا تارخ هنر هرگز یک هنرمند برجسته زن را به خود ندیده است؟ و اینکه چگونه می‌توان تمایلات زن‌گرایی در هنر را ارتقاء داد؟ و آیا باید هنر زنان از هنر مردان متفاوت باشد؟<ref>ﺳﻤﯿﻊ‌آذر، «هنر فمینیستی زایش اندیشه‌های زنانه»، 1386ش.</ref>
ﻓﻤﯿﻨﯿﺴﻢ که در آﻏﺎز به عنوان یک جریان اجتماعی برای احقاق حقوق زنان ایجاد شده بود، بعد از ورود به عرصه فکر و اندیشه به نظریه‌پردازی روی آورد تا از این طریق با جریان‌های غالب علمی که مدافع وضعیت موجود بودند، مبارزه کند. یکی از مهمترین حوزه‌های اندیشه‌ای عرصه هنر و زیبایی‌شناسی بود. حاصل این تلاش، شکل‌گیری جریانی در میان جریان‌های هنری با عنوان هنر فمینیستی است. آغاز شکل‌گیری هنر فمینیستی را باید دﻫـﻪ 1970 میلادی داﻧﺴﺖ. در آﻏﺎز اﯾﻦ دﻫﻪ، لیندا نوکلین که بعدها به شاخص‌ترین نظریه‌پرداز هنر فمینیستی معروف شد با انتشار کتابی، این سوال مهم را مطرح کرد که چرا تارخ هنر هرگز یک هنرمند برجسته زن را به خود ندیده است؟ و اینکه چگونه می‌توان تمایلات زن‌گرایی در هنر را ارتقاء داد؟ و آیا باید هنر زنان از هنر مردان متفاوت باشد؟<ref>ﺳﻤﯿﻊ‌آذر، «هنر فمینیستی زایش اندیشه‌های زنانه»، 1386ش.</ref>


از منظر جریان‌های فمینیستی، پاسخ به این سوالات، متفاوت و گاه متناقض بود اما همه جریان‌ها نسبت به سهم بالای مردان در نادیده‌انگاری تاریخی هنر زنان و ایجاد مانع در پرورش و بروز خلاقیت زنان، اتفاق نظر داشتند. با ورورد جریان فمینیسم به عرصه هنر، مبارزه در راستای احقاق حقوق زنان و اثبات و دستیابی به حق تسلط بر بدن و مقابله با بهره‌کشی و سوءاستفاده از بدن زن به عنوان موضوع هنر و ابزار لذت مردان به اوج خود رسید اما این ادعا در میدان دچار سردرگمی و نوعی دوگانگی در فکر و عمل شد. زیرا هنر فمینیستی هم درست بر همان رویه‌ای پیش رفت که مورد رضایت نگرش مردمحورانه بود. به این معنا که در اکثر آثار فمینیست‌ها نیز استفاده از بدن و جذابیت‌های جنسی زن به عنوان موضوع هنری قرار گرفت. علاوه بر اینکه این جریان هنری بر خلاف هدف اصلی که وظیفه خود را مبارزه با نظام ظالمانه و مرمحور سرمایه‌داری می‌دانست کم‌کم به ابزاری جهت تثبیت و تحکیم نظام سرمایه‌داری تبدیل شد.<ref>چراغی کوتیانی، «هنر و زیبایی‌شناسی فمینیسم»، 1390ش، ص35.</ref>
از منظر جریان‌های فمینیستی، پاسخ به این سوالات، متفاوت و گاه متناقض بود اما همه جریان‌ها نسبت به سهم بالای مردان در نادیده‌انگاری تاریخی هنر زنان و ایجاد مانع در پرورش و بروز خلاقیت زنان، اتفاق نظر داشتند. با ورورد جریان فمینیسم به عرصه هنر، مبارزه در راستای احقاق حقوق زنان و اثبات و دستیابی به حق تسلط بر بدن و مقابله با بهره‌کشی و سوءاستفاده از بدن زن به عنوان موضوع هنر و ابزار لذت مردان به اوج خود رسید اما این ادعا در میدان دچار سردرگمی و نوعی دوگانگی در فکر و عمل شد. زیرا هنر فمینیستی هم درست بر همان رویه‌ای پیش رفت که مورد رضایت نگرش مردمحورانه بود. به این معنا که در اکثر آثار فمینیست‌ها نیز استفاده از بدن و جذابیت‌های جنسی زن به عنوان موضوع هنری قرار گرفت. علاوه بر اینکه این جریان هنری بر خلاف هدف اصلی که وظیفه خود را مبارزه با نظام ظالمانه و مرمحور سرمایه‌داری می‌دانست کم‌کم به ابزاری جهت تثبیت و تحکیم نظام سرمایه‌داری تبدیل شد.<ref>[https://www.sid.ir/paper/235434/fa#downloadbottom چراغی کوتیانی، «هنر و زیبایی‌شناسی فمینیسم»، 1390ش، ص35.]</ref>


==فمینیسم در ایران==
==فمینیسم در ایران==
فمینیسم؛ به مثابه جنبش اجتماعی، اگرچه ریشه در وضعیت زنان در غرب پس از رنسانس، اندیشه سیاسی- اجتماعی مدرن و تحولات نظام سرمایه‌داری غرب دارد اما درعین حال به تناسب شرایط مختلف کشورها و مناطق، از ویژگیهای بومی نیز متاثر شده است. این مسئله در ایران به وضوع قابل ردیابی است. در دوران مشروطه با توجه به فضای باز سیاسی، انجمن‌ها و نشریاتی که بر آموزش مادران برای تربیت فرزند تأکید می‌کردند،ایجاد شدند اگرچه مطالبات اولیه زنان در این دوره به هیچ وجه فمینیستی نبود، بلکه رنگ و بوی ضد استعماری و ضد استبدادی داشت، مانند نهضت تنباکو و کمک‌های مالی برای تأسیس بانک ملی که زنان در آن نقش فعالی داشتند.<ref>زیبایی‌نژاد، «خاستگاه فمینیسم در ایران»، 1388ش، ص54.</ref>
فمینیسم؛ به مثابه جنبش اجتماعی، اگرچه ریشه در وضعیت زنان در غرب پس از رنسانس، اندیشه سیاسی- اجتماعی مدرن و تحولات نظام سرمایه‌داری غرب دارد اما درعین حال به تناسب شرایط مختلف کشورها و مناطق، از ویژگیهای بومی نیز متاثر شده است. این مسئله در ایران به وضوع قابل ردیابی است. در دوران مشروطه با توجه به فضای باز سیاسی، انجمن‌ها و نشریاتی که بر آموزش مادران برای تربیت فرزند تأکید می‌کردند،ایجاد شدند اگرچه مطالبات اولیه زنان در این دوره به هیچ وجه فمینیستی نبود، بلکه رنگ و بوی ضد استعماری و ضد استبدادی داشت، مانند نهضت تنباکو و کمک‌های مالی برای تأسیس بانک ملی که زنان در آن نقش فعالی داشتند.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/725788/%D8%AE%D8%A7%D8%B3%D8%AA%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%81%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 زیبایی‌نژاد، «خاستگاه فمینیسم در ایران»، 1388ش، ص54.]</ref>


تاسیس مدارس دخترانه به سبک جدید و اعزام دانشجو به اروپا زمینه آشنایی بیش از پیش ایرانیان با دنیای غرب و ورود افکار و اندیشه‌های فمینیستی را فراهم کرد از این رو دوران مشروطه نقطه عطف شروع فعالیت‌های مستقل زنانه به‌شمار می رود.<ref>ربیعی رودسری، «سرانجام فمینیسم در ایران»، 1385ش، ص7.</ref> در این دوره، جامعه ایران از یک نظام کاملاً سنتی به یک نظام تحول‌یافته و متأثر از فرهنگ غرب مبدّل شد. با این وجود فمینیسم در ایران، به‌مثابه یک نظریه بومی و تولدیافته در لایه‌های معرفتی فرهنگ ایرانی نبود. نظریه‌ای وارداتی بود که در تعاملات فرهنگی با غرب و با انگیزه‌های غیرمعرفتی (سیاسی – اجتماعی) به‌وجود آمد.<ref>اقبالی، ابوالفضل، «ماهیت سیاسی فمینیسم در ایران»، خبرگزاری دانشجو، کد خبر:۱۰۸۰۲۵۲، 10 خرداد 1402ش.</ref>
تاسیس مدارس دخترانه به سبک جدید و اعزام دانشجو به اروپا زمینه آشنایی بیش از پیش ایرانیان با دنیای غرب و ورود افکار و اندیشه‌های فمینیستی را فراهم کرد از این رو دوران مشروطه نقطه عطف شروع فعالیت‌های مستقل زنانه به‌شمار می رود.<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/81555/%D8%B3%D8%B1%D8%A7%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 ربیعی رودسری، «سرانجام فمینیسم در ایران»، 1385ش، ص7.]</ref> در این دوره، جامعه ایران از یک نظام کاملاً سنتی به یک نظام تحول‌یافته و متأثر از فرهنگ غرب مبدّل شد. با این وجود فمینیسم در ایران، به‌مثابه یک نظریه بومی و تولدیافته در لایه‌های معرفتی فرهنگ ایرانی نبود. نظریه‌ای وارداتی بود که در تعاملات فرهنگی با غرب و با انگیزه‌های غیرمعرفتی (سیاسی – اجتماعی) به‌وجود آمد.<ref>[https://snn.ir/fa/news/1080252/%D9%85%D8%A7%D9%87%DB%8C%D8%AA%D9%90-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%DB%8C-%D9%81%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86 اقبالی، ابوالفضل، «ماهیت سیاسی فمینیسم در ایران»، خبرگزاری دانشجو، کد خبر:۱۰۸۰۲۵۲، 10 خرداد 1402ش.]</ref>


==پانویس==
==پانویس==