Mohsenzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
جین بتکه الشتاین<ref> .Jean Bethke Elshtain</ref>
{{جعبه اطلاعات شخصیت
{{جعبه اطلاعات شخصیت
| عنوان          =جین بتکه الشتاین
| عنوان          =جین بتکه الشتاین
خط ۲۹: خط ۲۸:
|خدمات            =
|خدمات            =
}}
}}
الشتاین در 1940 در بخش روستایی-کشاورز واقع در شمال کلرادو چشم به جهان گشود و در روستای کوچک تیمنات (با 185 نفر جمعیت) بزرگ شد.عمده شهرت وی به سبب مطالعاتش در خصوص "[[جنگ عادلانه]]" بود. همین ایده بود که جنگ علیه تروریسم را برای محافظه کاران دولت بوش توجیه می کرد و بر همین اساس الشتاین از مدافعان حمله دولت بوش آمریکا به عراق و افغانستان بود.
جین بتکه الشتاین<ref> .Jean Bethke Elshtain</ref>از فمنیستهای موج سوم به شمار می رود در کتاب “[[مرد عمومی، زن خصوصی]]” (۱۹۸۱) به تلاش [[فمنیست‌های رادیکال]] برای سیاسی کردن زندگی خصوصی حمله می کند و به دفاع از زندگی خصوصی خانواده‌ی فرزند محور می پردازد و مادر بودن را ” فعالیتی پیچیده، غنی، پر زحمت و شادی آفرین” می داند که “زیستی، طبیعی، اجتماعی، نمادین و عاطفی است”.


ایده جنگ عادلانه ریشه در آرای فیلسوف مسیحی [[سنت آگوستین]] دارد و در دوران معاصر توسط چون الشتاین و [[مایکل والزر]] بسط و گسترش داده شده است. الشتاین در سال 2003 بر اساس ایده جنگ عادلانه کتاب "[[جنگ عادلانه علیه ترور]]" را به نگارش درآورد.
الشتاین به سبب مطالعاتش در خصوص "[[جنگ عادلانه]]" مشهور بود. همین ایده بود که جنگ علیه تروریسم را برای محافظه کاران دولت بوش توجیه می کرد و بر همین اساس الشتاین از مدافعان حمله دولت بوش آمریکا به عراق و افغانستان بود.
 
الشتاین که از فمنیستهای موج سوم به شمار می رود در کتاب “[[مرد عمومی، زن خصوصی]]” (۱۹۸۱) به تلاش [[فمنیست‌های رادیکال]] برای سیاسی کردن زندگی خصوصی حمله می کند و به دفاع از زندگی خصوصی خانواده‌ی فرزند محور می پردازد و مادر بودن را ” فعالیتی پیچیده، غنی، پر زحمت و شادی آفرین” می داند که “زیستی، طبیعی، اجتماعی، نمادین و عاطفی است”.


ایده جنگ عادلانه ریشه در آرای فیلسوف مسیحی [[سنت آگوستین]] دارد و در دوران معاصر توسط جین الشتاین و [[مایکل والزر]] بسط و گسترش داده شده است. الشتاین در سال 2003 بر اساس ایده جنگ عادلانه کتاب "[[جنگ عادلانه علیه ترور]]" را به نگارش درآورد.
== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
الشتاین در 1940 در بخش روستایی-کشاورز واقع در شمال کلرادو چشم به جهان گشود و در روستای کوچک تیمنات (با 185 نفر جمعیت) بزرگ شد. پدرش مدیر [[مدارس تیمنات]] بود و الشتاین در میان پنج فرزند خانواده از همه بزرگ تر بود. در دبیرستان، الشتاین نایب رئیس ملی انجمن آینده سازان آمریکا بود و با بردن جوایز متعددی در مسابقات سخنرانی، استعداد خود را برای ایراد سخنرانی های عمومی ثابت کرد. پس از دبیرستان برای تحصیل در رشته تاریخ به دانشگاه ایالتی کلرادو و بعدها به دانشگاه کلرادو رفت و در همان جا در سال 1963 مدرک کارشناسی خود را گرفت. در این زمان او ازدواج کرده و با داشتن سه فرزند از همسرش جدا شد. در 1973 الشتاین مدرک دکترای خود را از دانشگاه براندیس گرفت و در مقام استادیار به دانشکده [[علوم سیاسی]] دانشگاه ماساچوست در آمرست پیوست. در 1976 به مقام دانشیاری رسید و در 1981 استاد تمام شد. در 1988 الشتاین در مقام استاد علوم سیاسی در دانشگاه وندربیلت مشغول به کار شد (و نخستین زنی بود که در این دانشگاه عهده دار یک کرسی استادی گردید). در 1995 به عنوان نخستین استاد کرسی لورا اسپلمن راکفلر در اخلاقیات اجتماعی و سیاسی در مدرسه الهیات دانشگاه شیکاگو کار خود را شروع کرد.
الشتاین در 1940 در بخش روستایی-کشاورز واقع در شمال کلرادو چشم به جهان گشود و در روستای کوچک تیمنات (با 185 نفر جمعیت) بزرگ شد. پدرش مدیر [[مدارس تیمنات]] بود و الشتاین در میان پنج فرزند خانواده از همه بزرگ تر بود. در دبیرستان، الشتاین نایب رئیس ملی انجمن آینده سازان آمریکا بود و با بردن جوایز متعددی در مسابقات سخنرانی، استعداد خود را برای ایراد سخنرانی های عمومی ثابت کرد. پس از دبیرستان برای تحصیل در رشته تاریخ به دانشگاه ایالتی کلرادو و بعدها به دانشگاه کلرادو رفت و در همان جا در سال 1963 مدرک کارشناسی خود را گرفت. در این زمان او ازدواج کرده و با داشتن سه فرزند از همسرش جدا شد. در 1973 الشتاین مدرک دکترای خود را از دانشگاه براندیس گرفت و در مقام استادیار به دانشکده [[علوم سیاسی]] دانشگاه ماساچوست در آمرست پیوست. در 1976 به مقام دانشیاری رسید و در 1981 استاد تمام شد. در 1988 الشتاین در مقام استاد علوم سیاسی در دانشگاه وندربیلت مشغول به کار شد (و نخستین زنی بود که در این دانشگاه عهده دار یک کرسی استادی گردید). در 1995 به عنوان نخستین استاد کرسی لورا اسپلمن راکفلر در اخلاقیات اجتماعی و سیاسی در مدرسه الهیات دانشگاه شیکاگو کار خود را شروع کرد.
جین الشتاین در ۱۱ آگوست ۲۰۱۳ در سن ۷۲ سالگی درگذشت.
جین الشتاین در ۱۱ آگوست ۲۰۱۳ در سن ۷۲ سالگی درگذشت.


== مهم‌ترین آثار الشتاین ==
== دیدگاه‌==
 
* 1981 public Man,privati Woman:Women in Social and Political Thought,Princeton,New Jersey,princeton University press.
 
* 1982 The Family in political Thought,Brighton,Harvester.
 
* 1982 Reflections on war and political discourse:realism.just war,and feminism in a nuclear age,political Theory 13:39-57.
 
* 1986 Meditations on Modern political Thougth:Masculine/Feminine Themes from Luther to Arendt,New York,praeger.
* 1987 Women and War,New York,Basic Books.
* 1988 The problem with peace,Millenium:Journal of International Studies 17: 441-9.
* 1990 Power Trips and other Journeys:Essays in Feminism as civic Discourse,Madison,wisconsin,UniverSity of Wisconsin press.
* 1992 Just War Theory,Oxford,Basil Blackwell.
* 1992 Soverignty,identity,sacrifice,in v.spike peterson (ed).Gendered States:Feminist
* (Re) Visions of International Relations Theory,Boulder,Colorado,Lynne Reinner,141-54.
* 1993 Bringing it all back home,again,in James N.Rosenau (ed).Global Voices:Dialogues in Internationl Rlations,Boulder,Colorado,Westview press,97-116.
* 1994 The risks and responsibilities of affirming ordinary life,in James Tully (ed).philosophy in and Age of pluralism:philosophy of Charles * Taylor in Question,Cambridge,Cambridgee University press.
* 1995 Democracy on Trial,New York,Basic Books.
* 1995 International politics and politics theory,in ken Booth and Steve Smith(eds).
* International Relations Theory Today,Cambridge,polity press,263-78.
== دیدگاه‌ها ==
=== مرد عمومی، زن خصوصی ===
=== مرد عمومی، زن خصوصی ===
آثار الشتاین در زمینه روابط بین الملل برخاسته از بررسی‌هایی بود که درباره نقش [[جنسیت]] در شکل بخشیدن به شکاف میان حوزه های عمومی و خصوصی در نظرِیه سیاسی انجام داده بود. او در کتاب [[مرد عمومی، زن خصوصی]](1981) برای مشخص ساخت سیر تحول معنای «سیاست» به بررسی این مسئله پرداخت که چگونه این تمایز در تاریخ اندیشه سیاسی دریافت شده است. به گفته او با افول یونان باستان و سربرآوردن مسیحیت، نحوه دریافت انسان از این دو حوزه دستخوش تغییر بارزی شد ولی همچنان [[جنسیت]] درمرزبندی این حوزه ها نقشی تعیین کننده داشت. کتاب یاد شده اهمیت [[جنسیت]] را در شکل بخشیدن به شیوه تشخیص و ملازم دانستن «حوزه سیاسی» با ویژگی های «مردانه» ادعایی محرز ساخت. با روی آوردن الشتین به روابط بین الملل همچنان توجه او روی ساخت و پرداخت جنسیتی تفاوت حوزه امور خانگی با حوزه سیاسی متمرکز بود.
آثار الشتاین در زمینه روابط بین الملل برخاسته از بررسی‌هایی بود که درباره نقش [[جنسیت]] در شکل بخشیدن به شکاف میان حوزه های عمومی و خصوصی در نظرِیه سیاسی انجام داده بود. او در کتاب [[مرد عمومی، زن خصوصی]](1981) برای مشخص ساخت سیر تحول معنای «سیاست» به بررسی این مسئله پرداخت که چگونه این تمایز در تاریخ اندیشه سیاسی دریافت شده است. به گفته او با افول یونان باستان و سربرآوردن مسیحیت، نحوه دریافت انسان از این دو حوزه دستخوش تغییر بارزی شد ولی همچنان [[جنسیت]] درمرزبندی این حوزه ها نقشی تعیین کننده داشت. کتاب یاد شده اهمیت [[جنسیت]] را در شکل بخشیدن به شیوه تشخیص و ملازم دانستن «حوزه سیاسی» با ویژگی های «مردانه» ادعایی محرز ساخت. با روی آوردن الشتین به روابط بین الملل همچنان توجه او روی ساخت و پرداخت جنسیتی تفاوت حوزه امور خانگی با حوزه سیاسی متمرکز بود.
خط ۶۹: خط ۴۷:
میراث خواران فعلی اندیشه [جنگ عادلانه] که هدف شان محدود ساختن خشونت جمعی، تهذیب و پیرایش سیاست واقع بینانه، و شکل دادن به هویت های بشری است چند چیز را مسلم فرض می کنند:
میراث خواران فعلی اندیشه [جنگ عادلانه] که هدف شان محدود ساختن خشونت جمعی، تهذیب و پیرایش سیاست واقع بینانه، و شکل دادن به هویت های بشری است چند چیز را مسلم فرض می کنند:


1.وجود گرایش های اخلاقی- اگر نه اعتقادات اخلاقی-جهان گیر و بنابراین امکان وجود یک [[اخلاق غیرنسبی‌گرایانه]]؛
#وجود گرایش های اخلاقی- اگر نه اعتقادات اخلاقی-جهان گیر و بنابراین امکان وجود یک [[اخلاق غیرنسبی‌گرایانه]]؛


2. لزوم داوری اخلاقی در این باره که چه کسی/چه چیزی تجاوزگر/قربانی، عادلانه/ناعادلانه، پذیرفتنی/غیرقابل پذیرش و ... است؛
#لزوم داوری اخلاقی در این باره که چه کسی/چه چیزی تجاوزگر/قربانی، عادلانه/ناعادلانه، پذیرفتنی/غیرقابل پذیرش و ... است؛


3.تأثیر بالقوه تقاضاها و استدلال‌های اخلاقی در جلوگیری از توسل به زور.  
3.تأثیر بالقوه تقاضاها و استدلال‌های اخلاقی در جلوگیری از توسل به زور.  
خط ۱۰۳: خط ۸۱:
الشتاین از مدافعین خانواده در جنبش [[فمینیسم خانواده­‌گرا]]ست. به نظر می­رسد که در تاریخچه‌ی نظرات الشتاین، زمانی نبوده است که او مخالفتی با خانواده داشته باشد. نظرات وی در موضوع خانواده و زنان را در دو دسته‌ی کلی می­توان مورد بررسی قرار داد:
الشتاین از مدافعین خانواده در جنبش [[فمینیسم خانواده­‌گرا]]ست. به نظر می­رسد که در تاریخچه‌ی نظرات الشتاین، زمانی نبوده است که او مخالفتی با خانواده داشته باشد. نظرات وی در موضوع خانواده و زنان را در دو دسته‌ی کلی می­توان مورد بررسی قرار داد:


1. اعتراض و مخالفت با نظریات فمینیستی در مورد زنان و مادری
#اعتراض و مخالفت با نظریات فمینیستی در مورد زنان و مادری


2. توجه به نقش ویژه‌ی خانواده در همبستگی اجتماعی
#توجه به نقش ویژه‌ی خانواده در همبستگی اجتماعی


الشتاین به بسیاری از نظریات فمینیستی نقدهای جدی داشت. انتقاد و ایراد جدی الشتاین متوجه هر سه گروه فمینیستی [[لیبرال]]، [[رادیکال]] و [[مارکسیست]]ی بود. انتقاد او به لیبرال‌ها این بود که انسان بودن را معادل مرد بودن فرض کرده­‌اند و معتقدند که زنان اگر بخواهند/ می‌خواهند و باید بخواهند که شبیه مردان باشند.<ref>Elshtain، 1995: 427.</ref> او اصرار داشت که «موضوع برخورد و مطالعه‌ی ما انزوا و حقارت زنان تحت سیطره‌ی [[ایدئولوژی مردمحور]] است و نه فعالیت انسان­ساز زنان؛ مادری، آنچه امروزه نزد فمینیست­‌ها با عنوان کار بی­ارزش شمرده می­شود.<ref>Budig، 2004: 416.</ref> الشتاین معتقد بود اصرار بر اینکه زنان شبیه مردان باشند، در نهایت منجر به پرورش خصوصیات مردانه (قاطعیت، دوری از صمیمت و وابستگی و پرورش ارزش­های مردانه) در زنان و از دست رفتن خصوصیات زنان‌ه­ایی می­‌شود که قابلیت خلق و حفظ اجتماع از طریق ارتباط صمیمانه را دارد.
الشتاین به بسیاری از نظریات فمینیستی نقدهای جدی داشت. انتقاد و ایراد جدی الشتاین متوجه هر سه گروه فمینیستی [[لیبرال]]، [[رادیکال]] و [[مارکسیست]]ی بود. انتقاد او به لیبرال‌ها این بود که انسان بودن را معادل مرد بودن فرض کرده­‌اند و معتقدند که زنان اگر بخواهند/ می‌خواهند و باید بخواهند که شبیه مردان باشند.<ref>Elshtain، 1995: 427.</ref> او اصرار داشت که «موضوع برخورد و مطالعه‌ی ما انزوا و حقارت زنان تحت سیطره‌ی [[ایدئولوژی مردمحور]] است و نه فعالیت انسان­ساز زنان؛ مادری، آنچه امروزه نزد فمینیست­‌ها با عنوان کار بی­ارزش شمرده می­شود.<ref>Budig، 2004: 416.</ref> الشتاین معتقد بود اصرار بر اینکه زنان شبیه مردان باشند، در نهایت منجر به پرورش خصوصیات مردانه (قاطعیت، دوری از صمیمت و وابستگی و پرورش ارزش­های مردانه) در زنان و از دست رفتن خصوصیات زنان‌ه­ایی می­‌شود که قابلیت خلق و حفظ اجتماع از طریق ارتباط صمیمانه را دارد.
خط ۱۵۵: خط ۱۳۳:
نمی‌توان بدون تحقیق جامع، مردان را موجوداتی نامید که از ستم بر همنوعان (خویشان) خود لذت می‌برند و در گشودن گره از کار زنان هیچ اهتمامی نمی‌کنند. همچنین بدون پژوهش دقیق نمی‌توان گفت که در صورت حاکمیت زنان به جای مردان، خون کمتری ریخته می‌شد و وضع بشر بهتر می‌گشت. درسی که از گذشته می‌توان آموخت این است که زنان دارای قابلیت‌هایی بوده‌اند که مجالی برای بروز نیافته‌اند و بخشی از این وضع، معلول نگاه مردانه به مسائل زنان است. حال پرسش این است که آیا این نگاه مردانه، مختص مردان بوده است و طبیعت و حتی خود زنان تاثیری در شکل‌گیری مناسبات موجود نداشته‌اند؟! به نظر می‌رسد باید دلیل اصلی مناسبات موجود را در عواملی فراتر از جنسیت دید و جنسیت را فقط یکی از عوامل مؤثر در دوام و قوام مناسبات موجود برشمرد. ایراد کار فمینیست‌ها این است که حاضر به دخیل دانستن عوامل دیگر (نظیر سنت، عقاید، طبیعت و محیط) نیستند.
نمی‌توان بدون تحقیق جامع، مردان را موجوداتی نامید که از ستم بر همنوعان (خویشان) خود لذت می‌برند و در گشودن گره از کار زنان هیچ اهتمامی نمی‌کنند. همچنین بدون پژوهش دقیق نمی‌توان گفت که در صورت حاکمیت زنان به جای مردان، خون کمتری ریخته می‌شد و وضع بشر بهتر می‌گشت. درسی که از گذشته می‌توان آموخت این است که زنان دارای قابلیت‌هایی بوده‌اند که مجالی برای بروز نیافته‌اند و بخشی از این وضع، معلول نگاه مردانه به مسائل زنان است. حال پرسش این است که آیا این نگاه مردانه، مختص مردان بوده است و طبیعت و حتی خود زنان تاثیری در شکل‌گیری مناسبات موجود نداشته‌اند؟! به نظر می‌رسد باید دلیل اصلی مناسبات موجود را در عواملی فراتر از جنسیت دید و جنسیت را فقط یکی از عوامل مؤثر در دوام و قوام مناسبات موجود برشمرد. ایراد کار فمینیست‌ها این است که حاضر به دخیل دانستن عوامل دیگر (نظیر سنت، عقاید، طبیعت و محیط) نیستند.


== آثار ==
* 1981 public Man,privati Woman:Women in Social and Political Thought,Princeton,New Jersey,princeton University press.
* 1982 The Family in political Thought,Brighton,Harvester.
* 1982 Reflections on war and political discourse:realism.just war,and feminism in a nuclear age,political Theory 13:39-57.
* 1986 Meditations on Modern political Thougth:Masculine/Feminine Themes from Luther to Arendt,New York,praeger.
* 1987 Women and War,New York,Basic Books.
* 1988 The problem with peace,Millenium:Journal of International Studies 17: 441-9.
* 1990 Power Trips and other Journeys:Essays in Feminism as civic Discourse,Madison,wisconsin,UniverSity of Wisconsin press.
* 1992 Just War Theory,Oxford,Basil Blackwell.
* 1992 Soverignty,identity,sacrifice,in v.spike peterson (ed).Gendered States:Feminist
* (Re) Visions of International Relations Theory,Boulder,Colorado,Lynne Reinner,141-54.
* 1993 Bringing it all back home,again,in James N.Rosenau (ed).Global Voices:Dialogues in Internationl Rlations,Boulder,Colorado,Westview press,97-116.
* 1994 The risks and responsibilities of affirming ordinary life,in James Tully (ed).philosophy in and Age of pluralism:philosophy of Charles * Taylor in Question,Cambridge,Cambridgee University press.
* 1995 Democracy on Trial,New York,Basic Books.
* 1995 International politics and politics theory,in ken Booth and Steve Smith(eds).
* International Relations Theory Today,Cambridge,polity press,263-78.
== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
* [[بتی فریدان]]
* [[بتی فریدان]]
== منابع ==
گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390.
== پانویس ==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
== منابع ==
*گریفیتس، مارتین؛ (1388)، دانشنامه روابط بین الملل و سیاست جهان، ترجمه ی علیرضا طیب، تهران: نشر نی، چاپ دوم1390.
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: کنشگران]]
[[رده: کنشگران]]
[[رده: فمینیسم خانواده‌گرا]]
[[رده: فمینیسم خانواده‌گرا]]
[[رده: موج سوم فمینیسم]]
[[رده: موج سوم فمینیسم]]