خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
=== توجه یک بعدی به مفهوم قدرت === | === توجه یک بعدی به مفهوم قدرت === | ||
در تحلیل فمینیستی، میتوان به جای انقلابهای خونین، تحولاتی نرم و آرام داشت و تغییرات را بدون خونریزی به انجام رساند.<ref>Mieke Verloo, 2001, p.5.</ref> وقوع برخی تحولات آرام و بدون خونریزی در سالهای اخیر، دفاع از چنین فرضیهای را میسر کرده، ولی پرسش این است که تأکید فمینیستها بر بعد اقناعی قدرت، خود نوعی تک بعدی نگریستن به معنای قدرت نیست؟ اگر مردان فقط به وجه تنبیهی قدرت توجه داشتند، گویا الشتاین نیز قصد دارد پاسخ افراط مردان را با تفریط داده و فقط به وجه نرم قدرت تأکید بورزند. واقعیت این است که بسیاری از نگرشهای تجدیدنظر طلبانه الشتاین، پسینی است، یعنی تحلیل و تجزیهای است که بر تجربیات پیشین استوار است. مدافعین و فعالان حقوق زنان، به جای آسیبشناسی رفتارهای اشتباه گذشته، رویکارگزار یا تصمیمگیرندگان- که مردان بودهاند- انگشت تأکید مینهند و ساده انگارانه تصریح میدارند که اگر به جای مردان، زنان تصمیم میگرفتند ناامنی از مناسبات انسانها و کشورها رخت برمیبست و دنیا به سیاق بهتر و عادلانهتری اداره میشد. | در تحلیل فمینیستی، میتوان به جای انقلابهای خونین، تحولاتی نرم و آرام داشت و تغییرات را بدون خونریزی به انجام رساند.<ref>Mieke Verloo, 2001, p.5.</ref> وقوع برخی تحولات آرام و بدون خونریزی در سالهای اخیر، دفاع از چنین فرضیهای را میسر کرده، ولی پرسش این است که تأکید فمینیستها بر بعد اقناعی قدرت، خود نوعی تک بعدی نگریستن به معنای قدرت نیست؟ اگر مردان فقط به وجه تنبیهی قدرت توجه داشتند، گویا الشتاین نیز قصد دارد پاسخ افراط مردان را با تفریط داده و فقط به وجه نرم قدرت تأکید بورزند. واقعیت این است که بسیاری از نگرشهای تجدیدنظر طلبانه الشتاین، پسینی است، یعنی تحلیل و تجزیهای است که بر تجربیات پیشین استوار است. مدافعین و فعالان حقوق زنان، به جای آسیبشناسی رفتارهای اشتباه گذشته، رویکارگزار یا تصمیمگیرندگان- که مردان بودهاند- انگشت تأکید مینهند و ساده انگارانه تصریح میدارند که اگر به جای مردان، زنان تصمیم میگرفتند ناامنی از مناسبات انسانها و کشورها رخت برمیبست و دنیا به سیاق بهتر و عادلانهتری اداره میشد. | ||
=== تفسیر جنسیت محور از مفهوم عدالت === | === تفسیر جنسیت محور از مفهوم عدالت === | ||
انتقاد متعارف و مصطلح فمینیستی الشتاین نسبت به [[عدالت]] مورد قبول مردان این است که عدالت مردان، تحمیل انواع و سطوح مختلف تبعیض علیه زنان است.<ref>پتمن، 1383: ص1299.</ref> فمینیستها در بحث عدالت بیشتر از موارد دیگر استدلال و سند ارائه میکنند؛ محرومیتهای زنان از مشاغل و مناصب اداری گرفته تا رنجهای آنان در [[خانواده]]، مناطق جنگی، روستاها و مزارع کشاورزی، همگی شواهد مظلوم شدن زنان توسط مردان برشمرده میشود. ضمن قبول بخش مهمی از این استدلال، پرسش مغفول و بسیار مهم این است که بدیل مورد نظر فمینیستها تا چه اندازه از اعمال ستم و تبعیض علیه مردان مبری است؟ این بیم وجود دارد که فمینیستها در قبال ستم ناخودآگاه مردان علیه زنان، سیاستی آگاهانه علیه مردان تدارک دیده و به جای رهایی، به انتقام از جنس مخالف مبادرت ورزند. مردانگاری زنان یا ستایش نرمنشی، نوعی اعتراف به موقعیت برتر و مسلط مردان است، اگر این برتری جنسیت پایه، مذموم است، فمینیستها باید از آن پرهیز کنند و به جای نگرش جنسیت محور، نگاهی انسانی به مناسبات و سیاست داشته باشند. | انتقاد متعارف و مصطلح فمینیستی الشتاین نسبت به [[عدالت]] مورد قبول مردان این است که عدالت مردان، تحمیل انواع و سطوح مختلف تبعیض علیه زنان است.<ref>پتمن، 1383: ص1299.</ref> فمینیستها در بحث عدالت بیشتر از موارد دیگر استدلال و سند ارائه میکنند؛ محرومیتهای زنان از مشاغل و مناصب اداری گرفته تا رنجهای آنان در [[خانواده]]، مناطق جنگی، روستاها و مزارع کشاورزی، همگی شواهد مظلوم شدن زنان توسط مردان برشمرده میشود. ضمن قبول بخش مهمی از این استدلال، پرسش مغفول و بسیار مهم این است که بدیل مورد نظر فمینیستها تا چه اندازه از اعمال ستم و تبعیض علیه مردان مبری است؟ این بیم وجود دارد که فمینیستها در قبال ستم ناخودآگاه مردان علیه زنان، سیاستی آگاهانه علیه مردان تدارک دیده و به جای رهایی، به انتقام از جنس مخالف مبادرت ورزند. مردانگاری زنان یا ستایش نرمنشی، نوعی اعتراف به موقعیت برتر و مسلط مردان است، اگر این برتری جنسیت پایه، مذموم است، فمینیستها باید از آن پرهیز کنند و به جای نگرش جنسیت محور، نگاهی انسانی به مناسبات و سیاست داشته باشند. |