Mohsenzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Mohsenzadeh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
3. برداشت او از خوار شماری<ref>abjection.</ref>  به صورت توضیحی برای سرکوب و تبعیض. کریستوا مفهومی از خوارشماری را شکل داد که در تحلیل ساز و کار سرکوب بسیار مفید بوده است. او خوار شماری را عملی روانی می داند که طی آن هویت ذهنی و گروهی با طرد هر چیزی که مرزهای خود شخص را تهدید می کند برساخته می‌شود. خطر عمده برای کودک نو پا وابستگی او به تن مادرانه است.  
3. برداشت او از خوار شماری<ref>abjection.</ref>  به صورت توضیحی برای سرکوب و تبعیض. کریستوا مفهومی از خوارشماری را شکل داد که در تحلیل ساز و کار سرکوب بسیار مفید بوده است. او خوار شماری را عملی روانی می داند که طی آن هویت ذهنی و گروهی با طرد هر چیزی که مرزهای خود شخص را تهدید می کند برساخته می‌شود. خطر عمده برای کودک نو پا وابستگی او به تن مادرانه است.  
=== رد سیاست بازنمایی هویت ===
=== رد سیاست بازنمایی هویت ===
ژولیا کریستوا را برخی فمینیست نمی دانند و [[جامعه شناس فرهنگ]] می دانند. وی با نقد روانکاوی [[زیگموند فروید]] و [[فردینان دو سوسور]]، سعی می کند تصویر دیگری از سرکوب و هویت ارائه کند.  
ژولیا کریستوا را برخی فمینیست نمی دانند و [[جامعه شناس فرهنگ]] می دانند. وی با نقد [[روانکاوی]] [[زیگموند فروید]] و [[فردینان دو سوسور]]، سعی می کند تصویر دیگری از سرکوب و هویت ارائه کند.  
در حالی که بسیاری از نظریه پردازان فمینیست به واقعیات تجربی که زنان را محدود می‌کند توجه دارند، کریستوا به مسائل عمیق تری توجه می‌کند. یکی از این مسائل [[تفاوت جنسی]] است. به نظر کریستوا میان دو جنس تفاوتی اساسی وجود دارد- نه فقط [[تفاوت زیست‌شناختی]] و [[روان‌شناختی]] بلکه تفاوت در نفس نحوه‌ی شکل گیری زنان و مردان. برای مثال، مشهود در طریقه‌ای که قلمروی امر نمادین با ساختار‌های منطقی ذاتی‌اش در باب یکسانی (هویت) و تفاوت جایگاه زنان را به عنوان موجوداتی متفاوت از یا کاملا متضاد با مردان تعیین می‌کند. آیا زن فی نفسه وجود دارد یا صرفا بازی نشانه‌ها در امر نمادین است؟<ref>مک آفی، 2004: 122.</ref>
در حالی که بسیاری از نظریه پردازان فمینیست به واقعیات تجربی که زنان را محدود می‌کند توجه دارند، کریستوا به مسائل عمیق تری توجه می‌کند. یکی از این مسائل [[تفاوت جنسی]] است. به نظر کریستوا میان دو جنس تفاوتی اساسی وجود دارد- نه فقط [[تفاوت زیست‌شناختی]] و [[روان‌شناختی]] بلکه تفاوت در نفس نحوه‌ی شکل گیری زنان و مردان. برای مثال، مشهود در طریقه‌ای که قلمروی امر نمادین با ساختار‌های منطقی ذاتی‌اش در باب یکسانی (هویت) و تفاوت جایگاه زنان را به عنوان موجوداتی متفاوت از یا کاملا متضاد با مردان تعیین می‌کند. آیا زن فی نفسه وجود دارد یا صرفا بازی نشانه‌ها در امر نمادین است؟<ref>مک آفی، 2004: 122.</ref>
آثار کریستوا [[دوگانگی جنس/جنسیت]] را مختل می‌کنند: کارکرد‌ها و طنین‌های نشانه‌ای بخشی از کارکردهای دلالتی ما هستند. بنابراین نمی‌توانیم شکاف دقیقی میان تن و فرهنگ قائل شویم و غیر ممکن است بتوانیم جنسیت را از جنس جدا کنیم.<ref>چانتر1993: 185.</ref> به نظر کریستوا دوپارگی میان مرد و زن هم چون یک ضدیت میان دو رقیب مشکلی مربوط به متافیزیک است.
آثار کریستوا [[دوگانگی جنس/جنسیت]] را مختل می‌کنند: کارکرد‌ها و طنین‌های نشانه‌ای بخشی از کارکردهای دلالتی ما هستند. بنابراین نمی‌توانیم شکاف دقیقی میان تن و فرهنگ قائل شویم و غیر ممکن است بتوانیم جنسیت را از جنس جدا کنیم.<ref>چانتر1993: 185.</ref> به نظر کریستوا دوپارگی میان مرد و زن هم چون یک ضدیت میان دو رقیب مشکلی مربوط به متافیزیک است.
خط ۴۶: خط ۴۶:
کنترل و قید زدن به غریزه سرکوب است.
کنترل و قید زدن به غریزه سرکوب است.


 
با وجود اینکه او معمولاً به عنوان یکی از معماران اصلی [[فمینیسم پسامدرن]] شناخته می‌شود که تا حدی عامل شناساندن مفاهیم «[[صحت سیاسی]]»، «[[چندگانگی فرهنگی]]» و «[[سیاست‌های هویتی]]» است، کریستوا خود اعلام کرده که دانشگاهیان [[فمینیست آمریکایی]] نوشته‌های او را به اشتباه فهمیده‌اند. او معتقد است که بالاتر قرار دادن [[هویت جمعی]] نسبت به [[هویت فردی]] امری است اشتباه و چنین برداشتی از [[هویت‌های جنسی]]، قومی و مذهبی «[[تمامیت خواهانه]]» است.
با وجود اینکه او معمولاً به عنوان یکی از معماران اصلی [[فمینیسم پسامدرن]] شناخته می‌شود که تا حدی عامل شناساندن مفاهیم «صحت سیاسی»، «[[چندگانگی فرهنگی]]» و «[[سیاست‌های هویتی]]» است، کریستوا خود اعلام کرده که دانشگاهیان [[فمینیست آمریکایی]] نوشته‌های او را به اشتباه فهمیده‌اند. او معتقد است که بالاتر قرار دادن [[هویت جمعی]] نسبت به [[هویت فردی]] امری است اشتباه و چنین برداشتی از [[هویت‌های جنسی]]، قومی و مذهبی «[[تمامیت خواهانه]]» است.


== نقد دیدگاه‌های کریستوا ==
== نقد دیدگاه‌های کریستوا ==
خط ۶۰: خط ۵۹:
• در آغاز عشق بود، مترجم امین قضایی، تهران: روزبهان، ۱۳۸۸.
• در آغاز عشق بود، مترجم امین قضایی، تهران: روزبهان، ۱۳۸۸.


• تن بیگانه ،مترجم مهرداد پارسا، تهران: رخداد نو، ۱۳۸۹.
• تن بیگانه، مترجم مهرداد پارسا، تهران: رخداد نو، ۱۳۸۹.


• فردیت اشتراکی، مترجم مهرداد پارسا، تهران: روزبهان، ۱۳۸۹.
• فردیت اشتراکی، مترجم مهرداد پارسا، تهران: روزبهان، ۱۳۸۹.