خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
== دیدگاهها == | == دیدگاهها == | ||
پژوهشهای آن اکلی تمرکز خاص و ویژه ای بر کار | پژوهشهای آن اکلی تمرکز خاص و ویژه ای بر [[کار خانگی]]، [[مادری]] و [[جنسیت]] دارد لذا در مساله [[کار خانگی]] اکلی بر این باور است که تضادهای زندگی زناشویی تصویر ایده آلی که این زندگی برای [[زوجین]] تصور میکند را به چالش میکشد و معمولا این تصویر با واقعایت زندگی زناشویی در تضاد است او ریشه ای این تضاد را در 4 حوزه میداند: | ||
#تقسيم كار [[جنسي]]: از زنان انتظار مي رود مسؤوليتهاي كارهاي خانه و بچه داري را بر عهده بگيرند و اين يعني كه زنان از نظر مالي به مردان وابسته ميشوند و به پولي كه مال خود بدانند، دسترسي ندارند. | |||
#تقسيم كار جنسي: از زنان انتظار مي رود مسؤوليتهاي كارهاي خانه و بچه داري را بر عهده بگيرند و اين يعني كه زنان از نظر مالي به مردان وابسته | |||
#تفاوتهاي نيازهاي عاطفي زنان و مردان: از زنان انتظار ميرود با كلافگي و عصبانيت شوهر و فرزندانشان بسازند اما خودشان كسي را ندارند كه به او روي بياورند؛ | #تفاوتهاي نيازهاي عاطفي زنان و مردان: از زنان انتظار ميرود با كلافگي و عصبانيت شوهر و فرزندانشان بسازند اما خودشان كسي را ندارند كه به او روي بياورند؛ | ||
#تفاوت توان بدني و بنيه اقتصادي زن و شوهر: كه ممکن است سبب شود زنان اختياري بر منابع مالي نداشته باشند از شركت در فعاليتهاي اجتماعي | #تفاوت توان بدني و بنيه اقتصادي زن و شوهر: كه ممکن است سبب شود زنان اختياري بر منابع مالي نداشته باشند از شركت در فعاليتهاي اجتماعي ناتوان هستند و حتي با خشونت فيزيکي از جانب شوهر روبرو شوند. | ||
#سپردن اختيار روابط جنسي و كنترل باروري به دست مردان : به اين معنا كه نيازهاي مردان با | #سپردن اختيار [[روابط جنسي]] و كنترل باروري به دست مردان : به اين معنا كه نيازهاي مردان با اهميتتر تلقي مي شود و از زنان انتظار ميرود موجبات «لذت» شوهر را فراهم آورند، به نيازهاي جنسي او توجه كنند و بر اي او بچه بياورند و بچه داري كنند .<ref>[https://jas.ui.ac.ir/article_21165_84b4c40da008144a24fe5515c2d5ae7b.pdf مقاله ] </ref> | ||
اکلی | اکلی [[کارخانگی]] [[زن]] در جوامع مدرن را داراي ويژگي هاي زيرمیداند: | ||
#انحصاراً زنان آن را انجام | #انحصاراً [[زنان]] آن را انجام ميدهند، نه بزرگسا ن هر دو [[جنس]]؛ | ||
#وابستگي مالي زن به همسرش را نشان ميدهد؛ | #وابستگي مالي [[زن]] به همسرش را نشان ميدهد؛ | ||
#كار شمرده | #كار شمرده نميشود | ||
# بر ديگر نقشهاي زن برتري و پيشي دارد. وي همچنين معتقد است كه گام برداشتن به سوي برابري | # بر ديگر نقشهاي زن برتري و پيشي دارد. وي همچنين معتقد است كه گام برداشتن به سوي [[برابري جنسيتي]]، حتي اگر سدهاي قانوني و نهادي نيز از سر راه برداشته شوند، با سدي بزرگ به نام وظايف خانه داري [[زن]] روبرو است.<ref>همان</ref> | ||
اوکلى براى مادرى کردن به عنوان نماد آشکار تقسیم کار جنسى، | اوکلى براى [[مادرى]] کردن به عنوان نماد آشکار تقسیم کار جنسى، جنبهى اسطورهاى قایل میشود. وى اسطورهى مادرى را مشتمل بر سه ادعاى نادرست میداند: # مادران به کودکان خود نیاز دارند؛ # کودکان به مادران خود نیاز دارند؛# مادرى مظهر بزرگترین دستاورد زندگى [[زن]] است <ref>Oakley, Ann (1976) Woman's Work: The Housewife, Past and Present, Vintage Books, NewYork.</ref>. | ||
وى سپس براى رد ادعاى نیاز مادر و فرزند به یکدیگر به استدلال میپردازد: | وى سپس براى رد ادعاى نیاز مادر و فرزند به یکدیگر به استدلال میپردازد: | ||
در مورد نیاز مادران به کودکان معمولاً ادعا | در مورد نیاز مادران به کودکان معمولاً ادعا میشود که همهى [[زنان]] از غریزهى [[مادرى]] برخوردارند و سلامت روانى مادران زمانى که بچهاى را به دنیا آورند و پرورش او را به دیگرى واگذار کنند، آسیب جدى میبیند. عقیدهى عدهاى آن است که سقط جنین همواره منجر به احساس گناه و احیانا منجر به تشتّت کامل روانى ـ عاطفى میگردد؛ ولى تحقیقات خلاف این ادعاها را نشان میدهند. معمولاً کسانى که به اختیار خود و به دلیل نخواستن بچه، سقط جنین میکنند، از نظر آزمایشهاى روان درمانى در وضعیت مطلوب و نویدبخشى قرار دارند؛ اما مادرانى که به دلایل پزشکى و علیرغم میل به داشتن بچه سقط جنین مىکنند، ممکن است از احساس ناراحتى و پشیمانى طولانى رنج ببرند و این نه به دلیل مخالفت با «طبیعت»، بلکه به سبب مخالفت با میل داشتن فرزند، دوست داشتن و مراقبت از اوست.<ref>بستان، حسین،کارکردهاى خانواده از منظر اسلام و فمینیسم،حوزه و دانشگاه 1382 شماره 35</ref> | ||
از سوى دیگر، مادرانِ اجتماعى که کودکان را به فرزندخواندگى مىپذیرند، بدون کمک | از سوى دیگر، مادرانِ اجتماعى که کودکان را به فرزندخواندگى مىپذیرند، بدون کمک غریزهى مادرىِ بیولوژیک، در [[تربیت]] فرزندخوانده بسیار موفقاند.از این رو در دیدگاه اوکلی [[مادر]] خوب، [[مادرى]] است که از زمان، وسایل و ارادهى لازم برخوردار باشد، نه [[مادرى]] که داراى رابطهى خونى با فرزند و یا داراى غریزهى [[مادرى]] باشد. پس مىتوان نتیجه گرفت که میل به مادرى، منشأ فرهنگى دارد و قابلیت مادرى کردن، امرى فراگرفتنى است هر چند تغییرات بیولوژیکی بدن مادر با تولد فرزند نمیتواند زنان را به مادران روانی-اجتماعی تبدیل کند.<ref>همان</ref> | ||
اما ادعاى دیگر، یعنى نیاز کودکان به مادران، سه مطلب را مفروض مىگیرد: نخست آنکه، کودکان به طور خاص به مادران بیولوژیک خود نیازمندند؛ دوم آنکه، در یک نگاه وسیعتر، کودکان به مادران نیازمندند و به هیچ نوع مراقب دیگرى نیاز ندارند؛ سوم آنکه، کودکان نیاز دارند که در | اما ادعاى دیگر، یعنى نیاز کودکان به مادران، سه مطلب را مفروض مىگیرد: نخست آنکه، کودکان به طور خاص به مادران بیولوژیک خود نیازمندند؛ دوم آنکه، در یک نگاه وسیعتر، کودکان به مادران نیازمندند و به هیچ نوع مراقب دیگرى نیاز ندارند؛ سوم آنکه، کودکان نیاز دارند که در زمینهى ارتباط یک به یک پرورش یابند. | ||
ولى شواهد موجود هیچیک ازمطالب | ولى شواهد موجود هیچیک ازمطالب فوق را تأیید نمیکنند. مسئلهى فرزندخواندگى و نیز شیردهى اشتراکى که در بسیارى از جوامع به چشم مىخورد، دلیلى بر نادرستى مطلب اول است.<ref>همان</ref> | ||
== نقد دیدگاه == | == نقد دیدگاه == |