/* ابوزید، به جدایی معنا و فحوا باور دارد و معتقد است که فهم متن، نیازمند پیمودن دو گام مهم است. یکی بازگشت به معنا در سیاق و بافت تاریخی و فرهنگی. دیگری دست یافتن به فحوای متن در بافت زمان حاضر.ابوزید، نصرحامد المنهج الوافی فی فهم النصوص الدینیه،ص230 وی تفاوت معنا و فحوا را چنین بیان میکند: معنا، جنبهای تاریخی دارد که از طریق شناخت دقیق زبانی-متنی و بافت فرهنگی- اجتماعی بیرون متنی، میتوان به آن رسید. فحوا هر چند که از معنا، جداییناپذیر بوده و وابسته به آن است و از آن نشأت میگیرد، جنبها... |
/* اگر چه انسانها تفاوتهای زیادی از نظر مکانی، زمانی و فرهنگی با یکدیگر دارند، اما همچنان اشتراکات بسیاری در بینشها، فطریات، غرایز و روابط دارند. با توجه به این امور مشترک میان انسانها، آن دسته از قوانین و احکام که ناظر به این امور مشترک وضع میشوند، ثابت هستند و تفاوتهای فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی انسانها، موجب تغییر در این قوانین نمیشوند. به عبارت دیگر، دین هم از نظر مبدأ فاعلی و هم از نظر مبدأ قابلی، ثابت است؛ زیرا منشأ دین، حقیقتی ثابت است و مقصد و مخاطب آن، ذات و فطرت انسانها است... |
||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
لازمه دیدگاه ابوزید مبنی بر محصول فرهنگی و بشری دانستن قرآن این است که قوانین و احکام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اسلام از جمله احکام مرتبط با زنان، منطبق با فرهنگ و برهه تاریخی عصر نزول باشد و در جهان معاصر اعتباری نداشته باشد. بنابراین، متن دینی، امروزه فاقد اعتبار است و انسان به واسطه عقل خود میتواند قوانینی متناسب با زمان حال وضع کند؛ زیرا عقل انسان، معیار و مالک سنجش و داوری در هر امری بوده و بهترین قانونگذار است.<ref>توسلی، سمیه،بررسی و نقد مسئله زن از دیدگاه دکتر نصر حامد ابوزید،ص16</ref> | لازمه دیدگاه ابوزید مبنی بر محصول فرهنگی و بشری دانستن قرآن این است که قوانین و احکام سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی اسلام از جمله احکام مرتبط با زنان، منطبق با فرهنگ و برهه تاریخی عصر نزول باشد و در جهان معاصر اعتباری نداشته باشد. بنابراین، متن دینی، امروزه فاقد اعتبار است و انسان به واسطه عقل خود میتواند قوانینی متناسب با زمان حال وضع کند؛ زیرا عقل انسان، معیار و مالک سنجش و داوری در هر امری بوده و بهترین قانونگذار است.<ref>توسلی، سمیه،بررسی و نقد مسئله زن از دیدگاه دکتر نصر حامد ابوزید،ص16</ref> | ||
اگر چه انسانها تفاوتهای زیادی از نظر مکانی، زمانی و فرهنگی با یکدیگر دارند، اما همچنان اشتراکات بسیاری در بینشها، فطریات، غرایز و روابط دارند. با توجه به این امور مشترک میان انسانها، آن دسته از قوانین و احکام که ناظر به این امور مشترک وضع میشوند، ثابت هستند و تفاوتهای فرهنگی، جغرافیایی و تاریخی انسانها، موجب تغییر در این قوانین نمیشوند. به عبارت دیگر، دین هم از نظر مبدأ فاعلی و هم از نظر مبدأ قابلی، ثابت است؛ زیرا منشأ دین، حقیقتی ثابت است و مقصد و مخاطب آن، ذات و فطرت انسانها است که مشترک میان تمتم انسانها است و به گفته قرآن کریم تبدیل پذیر نیست.« فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ» <ref>سوره روم، آیه 30</ref> بنابراین اسا آموزههای قرآن تاریخمن نیست و گذشت زمان آن را تغییر نمیدهد. | |||
مهمترین مبانی که ابوزید در مسئله زنان از آن بهره گرفته، مبانی فکری او در تأویل و تفسیر متون دینی است. ابوزید، به هرمنوتیک با عنوان پیشرفت علمی غرب در پژوهشهای غربی مینگریست و مبهوت آن شده بود. بنابراین، تلاش داشت تا این پدیده نوظهور را در متون اسلامی به ویژه قرآن کریم و فرهنگ متنی دین به کار بندد. این نوع نگرش او به هرمنوتیک باعث شد که نتواند مشکلات آشکار آن را نبیند. مشکلاتی مانند نسبیت در فهم متون، انسداد باب علم و خودشکنی این نظریه.<ref>همان</ref> | مهمترین مبانی که ابوزید در مسئله زنان از آن بهره گرفته، مبانی فکری او در تأویل و تفسیر متون دینی است. ابوزید، به هرمنوتیک با عنوان پیشرفت علمی غرب در پژوهشهای غربی مینگریست و مبهوت آن شده بود. بنابراین، تلاش داشت تا این پدیده نوظهور را در متون اسلامی به ویژه قرآن کریم و فرهنگ متنی دین به کار بندد. این نوع نگرش او به هرمنوتیک باعث شد که نتواند مشکلات آشکار آن را نبیند. مشکلاتی مانند نسبیت در فهم متون، انسداد باب علم و خودشکنی این نظریه.<ref>همان</ref> | ||