فمینیسم: تفاوت میان نسخهها
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
== ویژگیهای مشترک گرایشهای فمینیستی == | == ویژگیهای مشترک گرایشهای فمینیستی == | ||
# اومانیسم و انسانمداری | # اومانیسم و انسانمداری | ||
#سکولاریسم: در یک تبیین اجمالی به بيتفاوتي در برابر دين يا نفي مذهب و آموزههاي ديني يا خارج کردن عرصههاي مختلف علوم از آموزههاي ديني و ملاحظات مذهبي تعریف شدهاست.بر اساس ایت تعریف حقوق زنان باید بر اساس بعد مادي و نيازهاي ملموس و محسوس بشري باشد.<ref>کدخدایی، « بانی مقايسهي ارزشی نظام حقوق زن در اسلام و فمينيسم»، 1391، ص60 </ref> | |||
# نفی ظلم و [[تبعیض علیه زنان]] | # نفی ظلم و [[تبعیض علیه زنان]] | ||
# لزوم تغییر نظام [[خانواده]] | # لزوم تغییر نظام [[خانواده]] |
نسخهٔ ۷ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۳:۵۴
فمینیسم؛ اندیشه و نهضت مدافع حقوق برابر جنسیتی در مسائل سیاسی، اقتصادی، شخصی و اجتماعی.
تعریف لغوی و اصطلاحی
واژه فمینیسم از ریشه feminine به معنای زنانه، زن آسا، مادینه، مؤنث گرفته شده است. این واژه در فارسي به معاني متفاوتی مانند نهضت حمایت از حقوق اجتماعی سیاسی زنان[۱] و نهضت طرفداری از حقوق زن[۲] آمده است.
برای فمینیسم نمیتوان تعریف اصطلاحی دقیق و روشنی به جهت تفاوت رویکرد، ایدئولوژی و مبانی فکری نحلههای مختلف فمینیسم ارائه کرد. اما به طور کلی میتوان فمنیسم را جنبشی سازمان یافته برای اجقاق حقوق زنان و یا نظریهای که به برابری زن ومرد از جنبههای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و حقوقی معتقد است معنا کرد.[۳]
تاریخچه
واژه فمینیسم اولین بار در سال 1871م در یک متن پزشکی به زبان فرانسوی برای تشریح گونهای وقفه در رشد اندامها و خصایص جنسی بیماران مردی که تصور میشد خصوصیات زنانه یافتهاند به کار برده شد.یک سال بعد یک نویسنده ضدفمنیستی فرانسوی این واژه را برای زنانی که مردانه رفتار میکردند به کار برد.استفاده از این واژه تا دهه شصت و هفتاد میلادی برای اشاره به تشکلهای زنانه مرسوم نبود.صـرفا در همین اواخر است كه استفاده از اين واژه، بـرای تمامى گروههـای مـرتبط بـا مسـئله حقـوق زنـان،متداول و فراگير شده اسـت.[۴]
فمينيسم در يك بررسى تاريخى به سه موج تقسيم مىشـود: مـوج اول (1920-1848)، موج دوم (1980-1960) و موج سوم (1980 به بعد). موج اول فمینیسم جنبش اجتماعی زنان فرانسه و دیگر کشورهای مغرب زمین در نیمهي دوم قرن نوزدهم در مقابل نابرابریهای حقوقی، سیاسی و اقتصادی بود، که به گرفتن حق رأی، حق کار و استقلال اقتصادی در برخی از کشورهای غربی منجر شد.بعد از یک دورهي فترت حدود نیم قرني به خاطر جنگهای جهانی اول و دوم و تبعات آن، موج دوم فمینیسم از دههي 1960م و با طرح افکار ایدئولوژیک در تحلیل علل فرودستی زنان و ترسیم آرمان فمینیستی آغاز شد. در دههي هفتاد، فمینیستها به طرح مباحث زنانه در علوم انسانی و از جمله حقوق فمینیستی پرداختند.[۵]
زمینههای پیدایش فمینیسم
مهمترین زمینههای پیدایش فمینیسم عبارتند از؛
- نداشتن حق رأی در بیشتر جوامع؛
- نبود اصل امکان تحصیل یا تحصیلات عالی برای بانوان؛
- فراهم نبودن زمینه اشتغال زنان در کارهای اقتصادی، سیاسی و... ؛
- نبود حق سرپرستی فرزند برای زنان در جوامع گوناگون؛
- وجود دیدگاه فکری و فلسفی نادرست؛
- نگاه کلیسا و دانشمندان مسیحی به زن با عنوان موجود درجه دوم و پست تر از مرد؛
- نداشتن حق ارث و مالکیت زنان در برخی جوامع؛
- خشونت مردان برضد زنان در خانه و جامعه با استفاده از امکاناتی که مردان داشتند؛ مثل زور، ثروت و موقعیت اجتماعی.
- نقش سرمایه داران و بنگاههای اقتصادی در قرن 18 و 19 [۶]
امواج فمینیسم
فمينيسم در يك بررسى تاريخى به سه موج تقسيم مىشـود: مـوج اول (1920-1848)، موج دوم (1980-1960) و موج سوم (1980 به بعد).[۷]
- موج اول فمینیسم:
موج اول فمينيسم كه معروف به «جنبش حق رأی» است، بستر ارائه مباحث حقوقى زنـان را در كشـورهای غربـى پـس از انقلاب فرانسه فراهم كرد. جنبش زنان در اين مرحلـه در پـى كسـب اصـلاحات حقـوقى و فرصـتهای برابـرقـانونى بـود. ازجملـه دسـتاوردهای ايـن مـوج، تثبيـت مالكيـت زنـان، فرصتهای كموبيش برابر برای آموزش زنان و تجربه كار تشكيلاتى است.[۸] [۹]
- موج دوم فمینیسم:
این موج بر اهمیت دیدگاههای زنان تأکید میکند. طرفداران این موج، به بازسازی و انقلاب مفاهیم( نه اصلاح مفاهیم)معتقدند و نظریههای موجود را جنسگرا و غیر قابل اصلاح می دانند. پژوهشهای این جنبش، فرضها و تعمیمهای حاصل از پژوهشهای مردانه را انکار میکنند و به مبارزه با جهانبینی مردسالاری که فرودستی زنان را طبیعی میدانند، میپردازند. دستاوردهای مهم این دوره عبارت اند از:
- مبارزه برای جدایی روابط جنسی از تولید مثل در کشورهای غربی؛
- ظهور جنبش آزادی زنان در تمام امور؛
- کاهش ازدواج و زاد و ولد و افزایش آمار طلاق و تضعیف نظام خانواده؛
- ایجاد مؤسسات فراوان فرهنگی و مطبوعاتی زنان؛
- به دست آوردن قدرتهایی در زمینه اقتصادی و سیاسی، [۱۰]
- موج سوم فمینیسم:
تحولاتى كه از نيمه دهۀ 1970م به بعد در غرب زمينه ظهور موج سوم فمينيسم را فراهم كرد كه از مهمترين آنها تحولات نظام سـرمايهداری و مطـرحشـدن نظريـه پسـتمـدرن است. تأكيد برتفاوتها و نقد شاخههای مختلف علوم، از مشخصههای موج سوم است.[۱۱] نتیجه ناپسند زیاده روی در حرکتهای زن مدارانه، موج دوم، افزایش خشونت روزافزون در خانواده و محیط کار و ناامنی جنسینیز از عوامل دیگر پیدایش موج سوم فمنیسم در جهان غرب بود. [۱۲]
گرایشهای فمینیستی
فمینیسم را به لحاظ گرایشهای غلب و مهم میتوان به چند دسته تقسیم بندیکرد:
- فمینیسم لیبرال: پیروان فمنیسم لیبرال نبودن فرصتهای برابر آموزشی در جامعه را دلیل ستم بر زنان میدانند و تلاش میکنند با انجام اصلاحاتی در این زمینه، بدون آنکه بنیادهای اجتماعی و اساسی موجود در جامعه تغییر کند، موقعیت زنان را بهبود ببخشند. [۱۳]
- فمینیسم مارکسیستی: طرفداران آن، با تأکید بر مادرسالار بودن جوامع اولیه، معتقدند که پیدایش مالکیت خصوصی در جوامع، سبب در بند کشیدن زنان شدهاست و تا زمانی که نظام وجود دارد، این اسارت وجود خواهد داشت. [۱۴]
- فمینیسم رادیکال: طرفداران فمنیسم رادیکال بر این باورند که هیچ حوزه ای از جامعه, از تبیین مردانه بر کنار نیست، در نتیجه باید در هر جنبهای از زندگی زن که طبیعی تلقی میشود، تردید کرد و برای انجام کارها شیوههای جدیدی یافت. [۱۵]
- فمینیسم سوسیال: این جنبش متاثر از فمینیسم رادیکال است. این گرایش به بررسی ایرادها و اشکالهای رویکرد لیبرالی پرداخته و تلاش کرده از آنها دور بماند. در این دیدگاه، جنس، طبقه، نژاد، سن و ملیت، خود عوامل ستم بر زناناند. فمینیسم سوسیال، مردسالاری را نظامی فراتاریخی میداند؛ به این معنا که مردان در طول تاریخ، بر زنان اعمال قدرت نمودهاند و معتقد است که این نظام در جوامع سرمایهداری شکل خاصی مییابد. [۱۶]
- فمینیسم پست مدرن : واژه فمینیسم پست مدرن تداعی کننده مجموعهای از مفاهیم و طرز فکرها در مورد زنان و مسایل زنانه است که این مفاهیم، گاه متضاد و متعارض میباشند. این گرایش معتقد است روابطی که بر زنان تحمیل میشود و رفتارهایی که میان دختر و پسر تفاوت ایجاد میکند، موجب بردگی زن در تاریخ شده است؛ نه اموری مانند ازدواج و نقش مادری. [۱۷]
ویژگیهای مشترک گرایشهای فمینیستی
- اومانیسم و انسانمداری
- سکولاریسم: در یک تبیین اجمالی به بيتفاوتي در برابر دين يا نفي مذهب و آموزههاي ديني يا خارج کردن عرصههاي مختلف علوم از آموزههاي ديني و ملاحظات مذهبي تعریف شدهاست.بر اساس ایت تعریف حقوق زنان باید بر اساس بعد مادي و نيازهاي ملموس و محسوس بشري باشد.[۱۸]
- نفی ظلم و تبعیض علیه زنان
- لزوم تغییر نظام خانواده
- دین گریزی [۱۹]
مهمترین پیامدهایفمینیسم
- فروپاشی نهاد خانواده،
- انکار ارزشها و هنجارهای اخلاقی.
- پرداختن تکسویه و شتابکارانه به برخی از ارزشهای از دست رفته زنان.
- شکست فمینیسم در رسیدن به اهداف پیشبینی شده.
- دامن زدن به تقابل و تعارض میان مرد و زن
- تحقیر نقش مادری
- تزلزل بنیان خانواده و پیدایش فرزندان پرخاشگر و بی عاطفه است. [۲۰]
پانویس
- ↑ فرهنگ عمید، ذیل واژه «فمینیسم»، وبسایت واژه یاب
- ↑ فرهنگ معین، ذیل واژه «فمینیسم»، وب سایت واژه یاب
- ↑ فمینیسم و دانشهای فمنیستی، 1382ش، ص 13و 14
- ↑ فمینیسم و دانشهای فمنیستی، 1382ش، ص14
- ↑ کدخدایی، «مبانی مقايسهي ارزشی نظام حقوق زن در اسلام و فمينيسم»، 1391ش، ص 58و 59
- ↑ افشون و توفیقیان، فمینیسم در ترازوی نقد، 1388، ص 59
- ↑ حاجیده آبادی و زارع، «تبيين و بررسى معرفتشناسى فمينيستى »، 1397ش
- ↑ مشیرزاده، از جنبش تا نظریه، 1381ش، ص 124
- ↑ افشون و توفیقیان، فمینیسم در ترازوی نقد، 1388، ص 60
- ↑ افشون و توفیقیان، فمینیسم در ترازوی نقد، 1388، ص 61
- ↑ حاجیده آبادی و زارع، «تبيين و بررسى معرفتشناسى فمينيستى »، 1397ش
- ↑ افشون و توفیقیان، فمینیسم در ترازوی نقد، 1388، ص 61
- ↑ افشون و توفیقیان، فمینیسم در ترازوی نقد، 1388، ص 63
- ↑ افشون و توفیقیان، فمینیسم در ترازوی نقد، 1388، ص 65
- ↑ افشون و توفیقیان، فمینیسم در ترازوی نقد، 1388، ص 62
- ↑ افشون و توفیقیان، فمینیسم در ترازوی نقد، 1388، ص 64
- ↑ افشون و توفیقیان، فمینیسم در ترازوی نقد، 1388، ص 66
- ↑ کدخدایی، « بانی مقايسهي ارزشی نظام حقوق زن در اسلام و فمينيسم»، 1391، ص60
- ↑ افشون و توفیقیان، فمینیسم در ترازوی نقد، 1388، ص 70
- ↑ افشون و توفیقیان، فمینیسم در ترازوی نقد، 1388، ص 80
منبع
- توفیقیان، خدیجه؛ افشون، مهدی، فمینیسم در ترازوی نقد، پژوهش نامه اسلامی زنان و خانواده، سال دوم بهار و تابستان 1388، شماره 3
- عمید، حسن، فرهنگ عمید، امیرکبیر، 1381، چاپ 23