Mjamshidi (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
ELHAM (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۹: خط ۱۹:
عالم نسوان یکی از پرسابقه‌ترین مجلات [[زنان]] پس از مشروطه و در آغاز حکومت پهلوی بوده است که حدود 12 سال سابقه نشر داشته است.عمده موضوعات مطرح شده در این نشریه معرفی زن اروپایی به عنوان الگوی زن ایرانی، مساله پوشش و کشف حجاب، مساله آموزش و تعلیم زنان و آشنا کردن زنان ایرانی با مفاهیم مدرنیته برای مشارکت گسترده اجتماعی بوده‌است.   
عالم نسوان یکی از پرسابقه‌ترین مجلات [[زنان]] پس از مشروطه و در آغاز حکومت پهلوی بوده است که حدود 12 سال سابقه نشر داشته است.عمده موضوعات مطرح شده در این نشریه معرفی زن اروپایی به عنوان الگوی زن ایرانی، مساله پوشش و کشف حجاب، مساله آموزش و تعلیم زنان و آشنا کردن زنان ایرانی با مفاهیم مدرنیته برای مشارکت گسترده اجتماعی بوده‌است.   
==پیشینه==
==پیشینه==
عالم نسوان در تهران به صاحب امتیازی [[نوابه‌خانم صفوی]] (ربابه نواب‌صفوی) و تحت نظر مجمع فارغ‌التحصیلان مدرسه‌ی عالی اُناثیّه‌ی آمریکایی ایران بیت‌آل در سال 1299ش تأسیس شد و شمارۀ اول آن در (مهر) 1299ش/سپتامبر 1920 منتشر شد.
عالم نسوان در تهران به صاحب امتیازی نوابه‌خانم صفوی (ربابه نواب‌صفوی) و تحت نظر مجمع فارغ‌التحصیلان مدرسه‌ی عالی اُناثیّه‌ی آمریکایی ایران بیت‌آل در سال 1299ش تأسیس شد و شمارۀ اول آن در (مهر) 1299ش/سپتامبر 1920 منتشر شد.


این مجله هر دو ماه یک شماره در 38 صفحه به قطع کوچک طبع و بنابراین در هر سال شش شماره از آن توزیع می‌شد. محل ادارۀ مجله مدتی در مدرسه عالی آمریکایی و زمانی در مدرسۀ اُناثیه آمریکایی تهران بود. محل توزیع نشریه در سال نخست فقط در مغازه‌ای در خیابان لاله‌زار قید شده، اما با گذشت زمان 42 نمایندگی در شهرهای گوناگون ایران، از رشت تا بندرعباس، دایر کرد.<ref>عالم نسوان، سال 13، شمارۀ 4 (1311)، 2.</ref>
این مجله هر دو ماه یک شماره در 38 صفحه به قطع کوچک طبع و بنابراین در هر سال شش شماره از آن توزیع می‌شد. محل ادارۀ مجله مدتی در مدرسه عالی آمریکایی و زمانی در مدرسۀ اُناثیه آمریکایی تهران بود. محل توزیع نشریه در سال نخست فقط در مغازه‌ای در خیابان لاله‌زار قید شده، اما با گذشت زمان 42 نمایندگی در شهرهای گوناگون ایران، از رشت تا بندرعباس، دایر کرد.<ref>عالم نسوان، سال 13، شمارۀ 4 (1311)، 2.</ref>
خط ۳۳: خط ۳۳:
==محتوا==
==محتوا==
آنچه در شماره‌های مختلف مجله بازنمایی شده‌است را می‌توان در سه محور دسته بندی نمود:  
آنچه در شماره‌های مختلف مجله بازنمایی شده‌است را می‌توان در سه محور دسته بندی نمود:  
* زنان اروپایی الگوی [[زنان]] ایرانی (طرح فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی زنان در سایر کشورها اعم از آسیایی و اروپایی)
* زنان اروپایی الگوی زنان ایرانی (طرح فعالیت‌های سیاسی، اجتماعی، و فرهنگی زنان در سایر کشورها اعم از آسیایی و اروپایی)
آنچه عالم نسوان سعی در ترویج آن داشت، الگویی است که از آن با عنوان زن مترقی و متمدن نام می‌برد و آن را با [[زن]] امریکایی تعریف می‌کند.  
آنچه عالم نسوان سعی در ترویج آن داشت، الگویی است که از آن با عنوان زن مترقی و متمدن نام می‌برد و آن را با [[زن]] امریکایی تعریف می‌کند.  


یکی از بخش‌های ثابت عالم نسوان «اخبار ترقیات نسوان» بود.و این مطالب را با طرح مطالبی با عنوان « آیا می دانید؟ » انعکاس می‌داد.در این بخش اخبار [[زنان]]ی ذکر می‌شد که به مقام مهمی دست می‌یافتند. بیشتر این اخبار مربوط به [[زنان]] شاخص آمریکایی بود. نویسنده این بخش می‌کوشید برای تأیید دیدگاه‌های خود علاوه بر جامعه آمریکا از برخی کشورهای اروپایی نیز شاهد مثال‌هایی بیاورد. از جمله می‌نویسد که «یک زن انگلیسی به پارلمان راه یافته است»<ref>نواب‌صفوی، «سخن سردبیر،» 4.</ref> یا اینکه «در کانادا بانویی رئیس کابینه شده است.‌»<ref>اخبار ترقیات نسوان: اخبار مختلف از جرائد آمریکا، ترجمۀ مهرانور سمیعی، عالم نسوان، سال 4، شمارۀ 4 (1303)، 17.</ref> یا اشاره می‌کند «از آنجایی که زنان حقوق‌طلب اروپا این نکته را درک نموده‌اند که مقام اجتماعی نسوان هر یک از ممالک متمدنه در وضعیت زنان کلیه عالم تأثیر و مدخلیت کلی دارد، همّ خود را مصروف داشته‌اند که نسوان عالم را به عضویت مجمع بین‌المللی نسوان برای تساوی حقوق با رجال دعوت نمایند و بدین‌ وسیله مقام حقیقی خود را حائز شوند.‌»<ref>سخن سردبیر،« عالم نسوان»، سال 11، شمارۀ 1 (1310)، 4.</ref>
یکی از بخش‌های ثابت عالم نسوان «اخبار ترقیات نسوان» بود.و این مطالب را با طرح مطالبی با عنوان « آیا می دانید؟ » انعکاس می‌داد.در این بخش اخبار زنانی ذکر می‌شد که به مقام مهمی دست می‌یافتند. بیشتر این اخبار مربوط به زنان شاخص آمریکایی بود. نویسنده این بخش می‌کوشید برای تأیید دیدگاه‌های خود علاوه بر جامعه آمریکا از برخی کشورهای اروپایی نیز شاهد مثال‌هایی بیاورد. از جمله می‌نویسد که «یک زن انگلیسی به پارلمان راه یافته است»<ref>نواب‌صفوی، «سخن سردبیر،» 4.</ref> یا اینکه «در کانادا بانویی رئیس کابینه شده است.‌»<ref>اخبار ترقیات نسوان: اخبار مختلف از جرائد آمریکا، ترجمۀ مهرانور سمیعی، عالم نسوان، سال 4، شمارۀ 4 (1303)، 17.</ref> یا اشاره می‌کند «از آنجایی که زنان حقوق‌طلب اروپا این نکته را درک نموده‌اند که مقام اجتماعی نسوان هر یک از ممالک متمدنه در وضعیت زنان کلیه عالم تأثیر و مدخلیت کلی دارد، همّ خود را مصروف داشته‌اند که نسوان عالم را به عضویت مجمع بین‌المللی نسوان برای تساوی حقوق با رجال دعوت نمایند و بدین‌ وسیله مقام حقیقی خود را حائز شوند.‌»<ref>سخن سردبیر،« عالم نسوان»، سال 11، شمارۀ 1 (1310)، 4.</ref>


در چند شماره هم از کشورهایی همانند ترکیه و مصر، که در حال تحول به سوی مدرنیته بودند، مواردی ذکر شده تا [[زنان]] ایرانی به نوگرایی ترغیب شوند.<ref>محمد بدر،«ترقی تعلیمات نسوان در مصر،» عالم نسوان، سال 4، شمارۀ 6 (1303)، 21.</ref> آنچه در این‌گونه مطالب تکرار و تبلیغ می‌شود تأکید بر حضور [[زنان]] در مناصب و تلاش برای ایجاد تشکل‌های زنانه و اجتماع [[زنان]] است. از سوی دیگر، مدیران این نشریه با آوردن این اخبار قصد داشتند با معرفی موفق‌ترین زنان امریکایی، آرمان‌شهری با نام امریکا را به زنان ایرانی معرفی کنند.
در چند شماره هم از کشورهایی همانند ترکیه و مصر، که در حال تحول به سوی مدرنیته بودند، مواردی ذکر شده تا زنان ایرانی به نوگرایی ترغیب شوند.<ref>محمد بدر،«ترقی تعلیمات نسوان در مصر،» عالم نسوان، سال 4، شمارۀ 6 (1303)، 21.</ref> آنچه در این‌گونه مطالب تکرار و تبلیغ می‌شود تأکید بر حضور زنان در مناصب و تلاش برای ایجاد تشکل‌های زنانه و اجتماع [[زنان]] است. از سوی دیگر، مدیران این نشریه با آوردن این اخبار قصد داشتند با معرفی موفق‌ترین زنان امریکایی، آرمان‌شهری با نام امریکا را به زنان ایرانی معرفی کنند.
* گسترش مدرنیته
* گسترش مدرنیته
عالم نسوان در دوره انتشارش همانند یک نهاد اجتماعی در ایران گام بر‌می‌داشت. نشریه‌ای که در کنار مدرسه آمریکایی مجمع فارغ‌التحصیلان داشت و می‌کوشید برنامه‌هایی اجتماعی برای بانوان تعریف کند و آنها را کنار هم گرد آورد. از جمله این برنامه‌ها حضور در مظاهر تمدن جدید و از جمله سینما بود.<ref>سرمقاله:« نسوان و قیام بر ضد مسکرات،» عالم نسوان، سال 5، شمارۀ 3 (1304)، 3.</ref>
عالم نسوان در دوره انتشارش همانند یک نهاد اجتماعی در ایران گام بر‌می‌داشت. نشریه‌ای که در کنار مدرسه آمریکایی مجمع فارغ‌التحصیلان داشت و می‌کوشید برنامه‌هایی اجتماعی برای بانوان تعریف کند و آنها را کنار هم گرد آورد. از جمله این برنامه‌ها حضور در مظاهر تمدن جدید و از جمله سینما بود.<ref>سرمقاله:« نسوان و قیام بر ضد مسکرات،» عالم نسوان، سال 5، شمارۀ 3 (1304)، 3.</ref>


ترجیح نشریه آن بود که [[زنان]] از خانه بیرون آمده و در جامعه حضور داشته باشند. در جایی اشاره می‌شود که «کارکنان این مجله در چند ساله اخیر سینمایی برای خواتین طهران به معرض نمایش گذاشته‌اند از جناب رئیس محترم نظمیه خیلی متشکریم که اجازه این سینما را مرحمت فرموده، چون یقین داریم سینما یکی از طرق ترقی است.‌»<ref>«قوۀ سامعۀ شما کاسته می‌شود و ملتفت نیستید،» عالم نسوان، سال 5، شماره 2 (1303)، 4.</ref>مطلبی که در سال 1310ش در این نشریه منتشر شده و عنوان «زن محبوب» دارد، سرفصل‌هایی در زمینه تغییر آداب و رفتار زنان دارد و آنها را به دیگرگونه راه رفتن و نشستن ترغیب می‌کند. عناوین بخش‌هایی از این مطلب عبارت است از چطور باید موقع راه رفتن خودتان را اداره کنید، طرز صحیح نشستن، طرز صحیح ایستادن، وقتی شکم فربه است، برای چاقی ساق پا ران و کفل و . ...<ref>‌م. جلالی، «زن محجوب،» عالم نسوان، سال 12، شماره 1 (بهمن 1310) 35-41.</ref>  
ترجیح نشریه آن بود که زنان از خانه بیرون آمده و در جامعه حضور داشته باشند. در جایی اشاره می‌شود که «کارکنان این مجله در چند ساله اخیر سینمایی برای خواتین طهران به معرض نمایش گذاشته‌اند از جناب رئیس محترم نظمیه خیلی متشکریم که اجازه این سینما را مرحمت فرموده، چون یقین داریم سینما یکی از طرق ترقی است.‌»<ref>«قوۀ سامعۀ شما کاسته می‌شود و ملتفت نیستید،» عالم نسوان، سال 5، شماره 2 (1303)، 4.</ref>مطلبی که در سال 1310ش در این نشریه منتشر شده و عنوان «زن محبوب» دارد، سرفصل‌هایی در زمینه تغییر آداب و رفتار زنان دارد و آنها را به دیگرگونه راه رفتن و نشستن ترغیب می‌کند. عناوین بخش‌هایی از این مطلب عبارت است از چطور باید موقع راه رفتن خودتان را اداره کنید، طرز صحیح نشستن، طرز صحیح ایستادن، وقتی شکم فربه است، برای چاقی ساق پا ران و کفل و . ...<ref>‌م. جلالی، «زن محجوب،» عالم نسوان، سال 12، شماره 1 (بهمن 1310) 35-41.</ref>  
*پوشش زنان
*پوشش زنان
یکی از موضوعاتی که از آغاز مورد توجه گردانندگان و نویسندگان عالم نسوان بود و حتی برای آن جایگاه ویژه‌ای در نشریه در نظر گرفته بودند، موضوع پوشش و لباس بانوان بود. در بخش چهارم اعلام موضوعات در مرام عالم نسوان در شماره نخست چنین آمده است:
یکی از موضوعاتی که از آغاز مورد توجه گردانندگان و نویسندگان عالم نسوان بود و حتی برای آن جایگاه ویژه‌ای در نشریه در نظر گرفته بودند، موضوع پوشش و لباس بانوان بود. در بخش چهارم اعلام موضوعات در مرام عالم نسوان در شماره نخست چنین آمده است:
خط ۵۴: خط ۵۴:
در مقاله‌ای که در بهمن 1310ش به قلم م.ر. از مسجد سلیمان در این نشریه با عنوان «حجاب در ایران» منتشر شده‌است، در آغاز اشعاری از شاعران قدیمی از سعدی تا ایرج‌میرزا آمده است تا زمینه تاریخی نبودن حجاب را مطرح کند و در ادامه با بیان مطالبی مذهبی و درج چند حدیث و روایت از آنها تأویلی به دست داده که حجاب اسلامی فقط در وقت عبادت منظور است و اسلام با نبودن حجاب در جامعه مشکلی ندارد.<ref>م.ر. هزار، «حجاب در ایران،» عالم نسوان، سال 12، شمارۀ 1 (1310)، 21.</ref> در ادامه هم نویسنده استدلال‌هایی اقتصادی می‌آورد که هر ساله مقدار زیادی پارچه چادر وارد می‌شود و در انتها هم می‌گوید: «ضرر علمی و تربیتی هم این است که دختران و خواهران کوچک ما یقیناً با نداشتن حجاب بیشتر و بهتر می‌توانند تحصیل علم نمایند و جزء تربیت‌شدگان گردند به‌خصوص در نقاطی که مدارس مخصوص برای دوشیزگان موجود نیست.‌»‌<ref>همان،ص 23</ref>
در مقاله‌ای که در بهمن 1310ش به قلم م.ر. از مسجد سلیمان در این نشریه با عنوان «حجاب در ایران» منتشر شده‌است، در آغاز اشعاری از شاعران قدیمی از سعدی تا ایرج‌میرزا آمده است تا زمینه تاریخی نبودن حجاب را مطرح کند و در ادامه با بیان مطالبی مذهبی و درج چند حدیث و روایت از آنها تأویلی به دست داده که حجاب اسلامی فقط در وقت عبادت منظور است و اسلام با نبودن حجاب در جامعه مشکلی ندارد.<ref>م.ر. هزار، «حجاب در ایران،» عالم نسوان، سال 12، شمارۀ 1 (1310)، 21.</ref> در ادامه هم نویسنده استدلال‌هایی اقتصادی می‌آورد که هر ساله مقدار زیادی پارچه چادر وارد می‌شود و در انتها هم می‌گوید: «ضرر علمی و تربیتی هم این است که دختران و خواهران کوچک ما یقیناً با نداشتن حجاب بیشتر و بهتر می‌توانند تحصیل علم نمایند و جزء تربیت‌شدگان گردند به‌خصوص در نقاطی که مدارس مخصوص برای دوشیزگان موجود نیست.‌»‌<ref>همان،ص 23</ref>


این استدلالات به اشکال گوناگون مطرح می‌شد و هدف نویسندگان آن طرح این نکته بود که تفکر سنتی درباره [[حجاب]] به پرسش کشیده شود و از سوی دیگر، زمینه‌های تفکر سنتی درباره [[حجاب]] بازنگری شوند. در نتیجه، آنها می‌کوشیدند با در اختیار قرار دادن آگاهی‌های فکری به خوانندگان بستر فکری و اجتماعی [[کشف حجاب]] و آزادی‌های زنان را در آینده نزدیک فراهم کنند.
این استدلالات به اشکال گوناگون مطرح می‌شد و هدف نویسندگان آن طرح این نکته بود که تفکر سنتی درباره [[حجاب]] به پرسش کشیده شود و از سوی دیگر، زمینه‌های تفکر سنتی درباره حجاب بازنگری شوند. در نتیجه، آنها می‌کوشیدند با در اختیار قرار دادن آگاهی‌های فکری به خوانندگان بستر فکری و اجتماعی [[کشف حجاب]] و آزادی‌های زنان را در آینده نزدیک فراهم کنند.


بخشی از مطالبی که در دفاع از حذف [[حجاب]] در این نشریه درج می‌شد، به‌ویژه در سال‌هایی که موضوع [[کشف حجاب]] مطرح بود، در پی جدا کردن [[عفت]] از [[حجاب]] بود و از این طریق [[حجاب]] را خالی از محتوا ساخته و آن را به صورت سدی در راه پیشرفت زنان ایرانی جلوه می‌داد. برای نمونه، در مقاله‌ای در حمایت از [[کشف حجاب]] چنین اظهار نظر شده است:
بخشی از مطالبی که در دفاع از حذف حجاب در این نشریه درج می‌شد، به‌ویژه در سال‌هایی که موضوع کشف حجاب مطرح بود، در پی جدا کردن عفت از حجاب بود و از این طریق حجاب را خالی از محتوا ساخته و آن را به صورت سدی در راه پیشرفت زنان ایرانی جلوه می‌داد. برای نمونه، در مقاله‌ای در حمایت از کشف حجاب چنین اظهار نظر شده است:


«بعضی خانم‌های محترمه بی‌حجابی را حمل بر بی‌عفتی فرض نموده‌اند و اگر از روی دقت کامل پی به اصل مطلب ببرند معلوم خواهد شد که این خود یک خیال موهوم باطلی است که در مغز خود جای داده‌اند، چرا که اگر شخص دارای عفت و عصمت حقیقی باشد، بی‌حجابی او مانع از حفظ عصمت نخواهد شد و اگر شخص هم دارای حجاب باشد، حجاب او دلیل عصمتش نمی‌شود. با این خیال موهوم خود را از قسمت اجتماعی محروم ساخته و راه ترقی و سعادت را به روی خود مسدود نموده‌ایم . . . چیزی که ما را به قهقرا برده حجاب است که ما را پابند و خانه‌نشین نموده است. اکنون که مملکت در ید قدرت پدر تاجدار ما اعلیحضرت پهلوی قرار گرفته ما نسوان ایرانی هم بایستی به نوبۀ خود جنبشی نموده و از این ذلت و بدبختی خود را خلاص و برای اولادهای آتیۀ این مملکت راه ترقی و سعادت را مفتوح نماییم. بندرعباس – فاطمه خانم اردشیری.»<ref>‌فاطمه‌خانم اردشیری، «راه ترقی،» عالم نسوان، سال 11، شمارۀ 6 (آبان 1310)، 278.</ref>
«بعضی خانم‌های محترمه بی‌حجابی را حمل بر بی‌عفتی فرض نموده‌اند و اگر از روی دقت کامل پی به اصل مطلب ببرند معلوم خواهد شد که این خود یک خیال موهوم باطلی است که در مغز خود جای داده‌اند، چرا که اگر شخص دارای عفت و عصمت حقیقی باشد، بی‌حجابی او مانع از حفظ عصمت نخواهد شد و اگر شخص هم دارای حجاب باشد، حجاب او دلیل عصمتش نمی‌شود. با این خیال موهوم خود را از قسمت اجتماعی محروم ساخته و راه ترقی و سعادت را به روی خود مسدود نموده‌ایم . . . چیزی که ما را به قهقرا برده حجاب است که ما را پابند و خانه‌نشین نموده است. اکنون که مملکت در ید قدرت پدر تاجدار ما اعلیحضرت پهلوی قرار گرفته ما نسوان ایرانی هم بایستی به نوبۀ خود جنبشی نموده و از این ذلت و بدبختی خود را خلاص و برای اولادهای آتیۀ این مملکت راه ترقی و سعادت را مفتوح نماییم. بندرعباس – فاطمه خانم اردشیری.»<ref>‌فاطمه‌خانم اردشیری، «راه ترقی،» عالم نسوان، سال 11، شمارۀ 6 (آبان 1310)، 278.</ref>




در  ششم دی‌ماه 1307  که قانون «متحدالشکل نمودن البسۀ اتباع ايران در داخلۀ مملکت» در مجلس هفتم تصويب شد. عالم نسوان از این اقدام حمایت کرد. در آبان همان سال، عالم نسوان مقاله‌اي با عنوان «زن مگر بشر نيست؟ » به چاپ رساند که سراسر بدگويی و هتاکی به [[حجاب]] اسلامی و [[زنان]] محجبه بود: «جامعۀ ايران به واسطه حجاب نصف هيئت خود را گندانده‌اند، به طوری که به انجام هيچ‌گونه امری قادر نيست و با نصف ديگر (اگرچه اين نيم ديگر نيز گنديده است) مي‌خواهد جادۀ پُرپيچ‌و‌خم تکامل را بپيمايد.» در این مقاله حجاب مظهر اسارت و سيه‌روزی زنان دانسته شده و داروی اين به اصطلاح درد را رفع [[حجاب]] پنداشته و از دولت خواسته می‌شود که رسماً مسئوليت [[کشف حجاب]] را به‌ عهده گيرد. در مقالات ديگری که به صورت محاوره بين زنان درج می‌شد، [[حجاب]] عامل فلج کردن نيمی از افراد جامعه تلقی می‌شد که آنان را به قهقرا سوق ‌داده و ديکتاتوری پهلوی بهترين فرصتی شمرده می‌شد که برای مبارزه با اين سنت ملی و اسلامی پيش آمده است.<ref>‌‌خلیلی، «انتقاد از راجع به رفع حجاب»، 192.</ref>
در  ششم دی‌ماه 1307  که قانون «متحدالشکل نمودن البسۀ اتباع ايران در داخلۀ مملکت» در مجلس هفتم تصويب شد. عالم نسوان از این اقدام حمایت کرد. در آبان همان سال، عالم نسوان مقاله‌اي با عنوان «زن مگر بشر نيست؟ » به چاپ رساند که سراسر بدگويی و هتاکی به حجاب اسلامی و زنان محجبه بود: «جامعۀ ايران به واسطه حجاب نصف هيئت خود را گندانده‌اند، به طوری که به انجام هيچ‌گونه امری قادر نيست و با نصف ديگر (اگرچه اين نيم ديگر نيز گنديده است) مي‌خواهد جادۀ پُرپيچ‌و‌خم تکامل را بپيمايد.» در این مقاله حجاب مظهر اسارت و سيه‌روزی زنان دانسته شده و داروی اين به اصطلاح درد را رفع حجاب پنداشته و از دولت خواسته می‌شود که رسماً مسئوليت کشف حجاب را به‌ عهده گيرد. در مقالات ديگری که به صورت محاوره بين زنان درج می‌شد، حجاب عامل فلج کردن نيمی از افراد جامعه تلقی می‌شد که آنان را به قهقرا سوق ‌داده و ديکتاتوری پهلوی بهترين فرصتی شمرده می‌شد که برای مبارزه با اين سنت ملی و اسلامی پيش آمده است.<ref>‌‌خلیلی، «انتقاد از راجع به رفع حجاب»، 192.</ref>
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}