بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
دایره معنای عفاف گسترده است، اما مصداق روشن عفاف در تعامل میان زن و مرد مطرح می شود و منظور از آن داشتن حجاب اسلامی، مهار کردن نگاه و پرهیز از خودنمایی در برابر نامحرمان و ارتباط جنسی با آنان است و این اختصاص به زنان ندارد... | دایره معنای عفاف گسترده است، اما مصداق روشن عفاف در تعامل میان [[زن و مرد]] مطرح می شود و منظور از آن داشتن [[حجاب]] اسلامی، مهار کردن [[نگاه]] و پرهیز از [[خودنمایی]] در برابر [[نامحرمان]] و [[ارتباط جنسی]] با آنان است و این اختصاص به زنان ندارد... | ||
=='''مفهوم عفاف'''== | =='''مفهوم عفاف'''== | ||
دایره معنای عفاف گسترده است، اما مصداق روشن عفاف در تعامل میان زن و مرد مطرح می شود و منظور از آن داشتن حجاب اسلامی، مهار کردن نگاه و پرهیز از خودنمایی در برابر نامحرمان و ارتباط جنسی با آنان است و این اختصاص به زنان ندارد، بلکه امری درونی است که شامل مردان هم می شود. البته چون زنان مظهر | دایره معنای عفاف گسترده است، اما مصداق روشن عفاف در تعامل میان [[زن و مرد]] مطرح می شود و منظور از آن داشتن [[حجاب]] اسلامی، مهار کردن [[نگاه]] و پرهیز از [[خودنمایی]] در برابر [[نامحرمان]] و [[ارتباط جنسی]] با آنان است و این اختصاص به [[زنان]] ندارد، بلکه امری درونی است که شامل [[مردان]] هم می شود. البته چون [[زنان]] مظهر [[زیبایی]] ، [[جمال]] و [[جاذبه]] هستند، حفظ [[عفت]] از آنان بیشتر انتظار می رود.<ref>علی اکبر قرشی ، قاموس قرآن،ج 5،ص 18</ref> «العفّه حصول حاله للنفسِ تمنعُ بها عن غلبه الشهوه»: «عفت حـالت درونـي و نفساني است كه توسط آن از غلبه [[شهوت]] جلوگيري ميشود» و در ادامه ميافزايد: «و أصله الإقتصار علي تـناول الشـيء القـليل»: «اصل آن، اكتفا به بهرهمندي كم از چيزي است» <ref>راغب اصفهانی ، مفردات ، ص 573</ref> | ||
==='''معنای لغوی عفاف'''=== | ==='''معنای لغوی عفاف'''=== | ||
واژه: عفاف ؛ نقش دستوری: اسم ؛ آواشناسی: 'efAf ؛ الگوی تکیه: WS ؛ شمارگان هجا: 2 | واژه: عفاف ؛ نقش دستوری: اسم ؛ آواشناسی: 'efAf ؛ الگوی تکیه: WS ؛ شمارگان هجا: 2 | ||
عفاف . [ ع َ ] (ع اِمص ) پارسائی و پرهیزگاری . (غیاث اللغات ). نهفتگی . (دهار). پاکدامنی . خویشتن داری . عفت .<ref>علی اکبر دهخدا ، فرهنگ لغت آنلاین</ref> | عفاف . [ ع َ ] (ع اِمص ) [[پارسائی]] و [[پرهیزگاری]] . (غیاث اللغات ). نهفتگی . (دهار). [[پاکدامنی]] . [[خویشتن داری]] . [[عفت]] .<ref>علی اکبر دهخدا ، فرهنگ لغت آنلاین</ref> | ||
[ ع . عفة ] (اِمص .) پاکدامنی ، ترک شهوت <ref>محمد معین ، فرهنگ لغت آنلاین </ref> | [ ع . عفة ] (اِمص .) [[پاکدامنی]] ، [[ترک شهوت]] <ref>محمد معین ، فرهنگ لغت آنلاین </ref> | ||
خودداري از آنچه که زیبا و شایسته نیست، خودداري از حرامها و طمـع هـاي پست. <ref>لسان العرب ، ابن منظور252/9</ref> | خودداري از آنچه که [[زیبا]] و [[شایسته]] نیست، خودداري از حرامها و طمـع هـاي پست. <ref>لسان العرب ، ابن منظور252/9</ref> | ||
خودداري از آنچه زیبا و شایسته نیست تعف و تعفّف .<ref>قاموس المحیط فیروز آبادي،177/3</ref> | خودداري از آنچه [[زیبا]] و [[شایسته]] نیست تعف و تعفّف .<ref>قاموس المحیط فیروز آبادي،177/3</ref> | ||
==='''معنای اصطلاحی عفاف'''=== | ==='''معنای اصطلاحی عفاف'''=== | ||
عفاف و عـفت از اصـطلاحاتي است كه در علم اخلاق از آن بحث ميشود و علماي اخلاق در تعريف آن گفتهاند: «عفت آن است كهـ قـوه شـهويه در خوردن و نكاح (امور جنسي) از حيث كم و كيف مطيع و فرمانبر عقل باشد و از آنچه عقل نهي ميكند، اجتناب كنـد و اين هـمان حـد اعتدال است كه عقل و شرع پسنديده است» <ref>مجتبوي، علم اخلاق اسلامى ، ج2، ص15</ref> . شهيد مطهري «عفاف» را اينـگونه تـعريف ميكند: «عفاف و | عفاف و [[عـفت]] از اصـطلاحاتي است كه در علم اخلاق از آن بحث ميشود و علماي اخلاق در تعريف آن گفتهاند: «عفت آن است كهـ [[قـوه شـهويه]] در خوردن و [[نكاح]] [[(امور جنسي)]] از حيث كم و كيف مطيع و فرمانبر عقل باشد و از آنچه عقل نهي ميكند، اجتناب كنـد و اين هـمان حـد اعتدال است كه عقل و شرع پسنديده است» <ref>مجتبوي، علم اخلاق اسلامى ، ج2، ص15</ref> . شهيد مطهري «عفاف» را اينـگونه تـعريف ميكند: «عفاف و [[پاکدامنی]] يك حالت نفساني است؛ يعني رام بودن [[قوه شهواني]] تحت حكومت عقل و ايمان، تحت تـأثير [[قـوه شهواني]] نبودن، شره نداشتن» <ref>مطهري، مسئله حجاب ، ص152</ref> . عفت در حقيقت كنترل [[شهوت]] است و [[شهوت]] در لغـت يك مـفهوم عام دارد كه هرگونه [[خواهش نفس]] و [[ميل]] و رغبت بـه [[لذات مـادي]] را شـامل ميشود. اما [[شهوت]] يك مفهوم خاص هم دارد كه هـمان [[شـهوت جنسي]] است. بنابراين [[عفت]] نيز دو مفهوم دارد؛ يك مفهوم عام كه عبارت است از [[خويشتنداري]] در بـرابر هـرگونه [[تمايل افراطي نفساني]] و مفهوم خـاص آنـ خودداري از [[تـمايلات افـراطي جـنسي]] است. غالباً در روايات وكتب اخلاق منظور از [[عـفت]] ، [[خـويشتنداري]] در خوردن و [[امورجنسی]] است كه برترين عبادات شمرده شده و به آن بسيار تـأكيد شـده است. چنانكه امام باقر (ع) فرمودهاند: «مـَا عُبِدَ اللَّهُ بِشَيْءٍ أَفـْضَلَ مـِنْ عِفَّه بَطْنٍ وَ فَرْجٍ» و در روايت ديگري از ايشـان آمـده: «[[عفت]] شکم و [[پاکدامنی]] بهترين عبادت است» <ref>کليني، کافی ، ج2، ص1</ref>. | ||
=='''ابعاد عفاف'''== | =='''ابعاد عفاف'''== | ||
در تـعريف عـفاف گفتيم كه عفاف يك حالت دروني و نفساني است كه مصاديق و نشانههايي دارد. آنچه به عنوان ابعاد عفاف بیان ميكنيم، در حقيقت همان مصاديق و نمودهاي عفاف هستند كه در سه شاخه اصلي قابل تقسيمبندي است: | در تـعريف عـفاف گفتيم كه عفاف يك حالت دروني و نفساني است كه مصاديق و نشانههايي دارد. آنچه به عنوان ابعاد عفاف بیان ميكنيم، در حقيقت همان مصاديق و نمودهاي عفاف هستند كه در سه شاخه اصلي قابل تقسيمبندي است: | ||
==='''الف) عـفاف در كردار (عـفت رفتار)'''=== | ==='''الف) عـفاف در كردار (عـفت رفتار)'''=== | ||
===='''1. عفاف درنگاه'''==== | ===='''1. عفاف درنگاه'''==== | ||
يکي از تمايلاتي که بهطور فطري در انسان وجود دارد، گرايش به جنس مخالف است، از اين رو در اسـلام تـاكيد فراواني در مورد كنترل نگاه شده است. از امام علي(ع) روايت داريم «چشم راهبر(پيام رسـان) دل اسـت» <ref>تـميمي آمدي، غـرر الحكم و درر الكلم، ص60</ref> | يکي از تمايلاتي که بهطور فطري در انسان وجود دارد، گرايش به [[جنس مخالف]] است، از اين رو در اسـلام تـاكيد فراواني در مورد [[كنترل نگاه]] شده است. از امام علي(ع) روايت داريم «چشم راهبر(پيام رسـان) دل اسـت» <ref>تـميمي آمدي، غـرر الحكم و درر الكلم، ص60</ref> ونیزامـيرالمؤمنين علي (ع) در حديثي كوري چشم را از [[چشم چـراني]] بـهتر دانـستهاند <ref>همان</ref>. همچنین امام صادق ( ع ) ميفرمايد: « [[نگاه]] بعد از [[نگاه (به حرام) شهوت]] را در دل ميروياند و همين براي هلاك صاحب آن كافي اسـت» <ref>شيخ صدوق، من لايحضره الفقيه ، ج4، ص18</ref> . | ||
حاصل بحث آن كه از آنجا كه عامل اصلي و اوليه بسياري از انحرافات | حاصل بحث آن كه از آنجا كه عامل اصلي و اوليه بسياري از [[انحرافات]] «[[نگاه حرام]]» است، لذا خداوند در سوره نور (آيات 31 و30) اولين دستوري كه در زمينه عفاف ميدهد، [[حفظ نـگاه]] و [[پرهـيز از چـشمچراني]] است. به خاطر اهميت فوقالعاده اين موضوع، در رواياتـ مـعصومان (ع) احاديث مختلفي هم در مدح و تشويق كساني كه در [[نگاه]] خود [[عفت]] را دارند و هم ذم افراد [[چشمچران]] بيان شده است . | ||
===='''2) عـفاف در پوشـش'''==== | ===='''2) عـفاف در پوشـش'''==== | ||
يكي از مهمترين مصاديق «عفاف»، مسأله | يكي از مهمترين مصاديق «عفاف»، مسأله «[[حجاب]] و [[پوشش]]» است. نفس انسان بـه او امر ميكند كه [[زيباييهاي جسمي]] خود را نمايان كند تا بيشتر مورد توجه ديگران باشد. اين مسأله در مورد [[زنان]] كه مـظهر [[زيبـايي]] و [[جـمال]] هستند و از طرفي ذاتاً دوست دارند كه [[زيباييهاشان]] را نمايان كنند، بيشتر مطرح اسـت. عـفاف در [[پوشش]] در حقيقت [[كنترل نفس]] در اين بعد است. يعني عفاف باعث ميشود كه انسان در نمايان كردن [[زيباييهاي]] خود پا را از حـد فـراتر نـنهد. در اسلام، [[پوشش]] يكي از نشانههاي برجسته عفاف است. عفت در پوشش مقتضي آن است كه انسان از پوشـيدن لبـاسهاي تـنگ و چسبان و يا نازك و بدن نما كه موجب جلب انظار ديگران و خودنمايي ميشود، اجتناب كند و در كيفيت پوشـش خـود جـانب وقار و سنگيني را برگزيند. امام علي (ع) ميفرمايد: «شما را به پوشش لباس ضخيم توصيه ميكنم، چـرا كه هـر كس لباسش نازك باشد، دينش نازك است» <ref>حرعاملي، وسائل الشيعه، ج4، ص389</ref>. اينگونه افراد در حقيقت پوشيدگان برهنه هـستند؛ يعـني كسـاني كه پوشش آنها با برهنگي چندان تفاوتي ندارد.به همين دليل است كه خداوند در قرآن دستور مـيدهد كه زنـان طوري روسري خود را بر روي سينههايشان بيندازند كه گردن و سينههايشان پوشيده شود. | ||
===='''3) عفاف در «زينت و آرايش»'''==== | ===='''3) عفاف در «زينت و آرايش»'''==== | ||
آيين مقدس اسلام كه بـرنامه جـامع سـعادت و كاميابي بشر است به موضوع زيبايي و زيبا دوستي و آرايش و پيرايش توجه مخصوص دارد و پيروان خود را به زيبايي و آرايش و اسـتفاده از نـعمتها تـوصيه ميكند، تا يكي از خواهشهاي طبيعي بشر يعني جمال دوستي وي ارضاء شود. امام بـاقر(ع) مـيفرمايد: «شايسته نيست كه زن خود را به زيور آرايش ندهد، لااقل بايد گردنبندي به گردن بياويزد»<ref>کليني، کافی، ج5، ص509</ref>.امام صادق (ع)نـيز تـأكيد كردهاند كه «وقتي خداوند به بندهاش نعمتي عطا ميكند، دوست دارد آن را بـببيند، چـرا كه خـداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد» <ref>همان، ج6، ص439</ref>. | آيين مقدس اسلام كه بـرنامه جـامع سـعادت و كاميابي بشر است به موضوع زيبايي و زيبا دوستي و آرايش و پيرايش توجه مخصوص دارد و پيروان خود را به زيبايي و آرايش و اسـتفاده از نـعمتها تـوصيه ميكند، تا يكي از خواهشهاي طبيعي بشر يعني جمال دوستي وي ارضاء شود. امام بـاقر(ع) مـيفرمايد: «شايسته نيست كه زن خود را به زيور آرايش ندهد، لااقل بايد گردنبندي به گردن بياويزد»<ref>کليني، کافی، ج5، ص509</ref>.امام صادق (ع)نـيز تـأكيد كردهاند كه «وقتي خداوند به بندهاش نعمتي عطا ميكند، دوست دارد آن را بـببيند، چـرا كه خـداوند زيباست و زيبايي را دوست دارد» <ref>همان، ج6، ص439</ref>. | ||