زهرا زارعی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
براساس آموزههای یهود، تشکیل [[خانواده]] فریضه دینی مهمی است. در آموزههای یهود بیان شده؛ مردی که برای تشکیل [[خانواده]] فعالیتی نمیکند، مانند کسی است که خونی ریخته است یا سبب شده، که حضور خدا در قوم اسرائیل نباشد. [[خانواده]] درمیان قوم یهود از منزلتی والا برخوردار است. خانه مهمترین مکان برای پرورش کودکان و تداوم بخش حیات [[خانوادگی]] برای [[زوجین]] است. | براساس آموزههای یهود، تشکیل [[خانواده]] فریضه دینی مهمی است. در آموزههای یهود بیان شده؛ مردی که برای تشکیل [[خانواده]] فعالیتی نمیکند، مانند کسی است که خونی ریخته است یا سبب شده، که حضور خدا در قوم اسرائیل نباشد. [[خانواده]] درمیان قوم یهود از منزلتی والا برخوردار است. خانه مهمترین مکان برای پرورش کودکان و تداوم بخش حیات [[خانوادگی]] برای [[زوجین]] است. | ||
==جایگاه [[خانواده]] در یهودیت== | ==جایگاه [[خانواده]] در یهودیت== | ||
در متون مقدس یهودی، [[خانواده]] محوری و پررنگی نقشهای [[خانوادگی]] [[زنان]] وجود دارد. اغلب [[زنان]] (نظیر ساره، ربکا، لیه و راحیل)، [[مادر|مادرانی]] بودهاند که در محیط [[خانواده]] نقش [[همسر|همسری]] و [[مادر|مادری]] خویش را به خوبی ایفا میکردهاند. البته هریک از این [[زنان]]، در تعالی تاریخ یهود نیز تأثیر بسزایی داشتهاند. <ref> | در متون مقدس یهودی، [[خانواده]] محوری و پررنگی نقشهای [[خانوادگی]] [[زنان]] وجود دارد. اغلب [[زنان]] (نظیر ساره، ربکا، لیه و راحیل)، [[مادر|مادرانی]] بودهاند که در محیط [[خانواده]] نقش [[همسر|همسری]] و [[مادر|مادری]] خویش را به خوبی ایفا میکردهاند. البته هریک از این [[زنان]]، در تعالی تاریخ یهود نیز تأثیر بسزایی داشتهاند. <ref>غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص57</ref> | ||
اهمیت نهاد [[خانواده]] در یهودیت سبب شده نقشهای [[جنسیتی]] و سهمبندی حقوق و وظایف میان [[زوجین]]، اهمیتی به خصوص یابد. این نقشها به گونهای میان [[زوجین]] تقسیم شدهاند که بتوانند انتظارات یهودیت از [[خانواده]] را برآورده سازند و کارکردهای ساختار [[خانواده]] را حفظ کند. <ref> | اهمیت نهاد [[خانواده]] در یهودیت سبب شده نقشهای [[جنسیتی]] و سهمبندی حقوق و وظایف میان [[زوجین]]، اهمیتی به خصوص یابد. این نقشها به گونهای میان [[زوجین]] تقسیم شدهاند که بتوانند انتظارات یهودیت از [[خانواده]] را برآورده سازند و کارکردهای ساختار [[خانواده]] را حفظ کند. <ref>غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص81</ref> | ||
از منظر یهودیت، [[خانواده]] عقیم و بدون فرزند به کمال نمیرسد و داشتن [[خانواده]] بزرگ و پرتعداد، نوعی برکت الهی است. شخصی که فرزند ندارد، در واقع مرده محسوب میشود. بنابراین نازایی [[زن]] به مثابه جرمی برای او و ناقض نقشه خدا و امری پلید، موجب حقارت و به مثابه مرگ و گاه نیز به عنوان مجازات گناه و نشانهای از جدایی از خدا به حساب میآید. اهمیت [[فرزندآوری]] به حدی است که؛ اگر فردی با [[زن|زنی]] ازدواج کرده و ده سال با او به سر برد و [[زن]] برایش تعدادی فرزند نیاورد، [[مرد]] مجاز است با [[زن]] دیگر [[ازدواج]] کند و لازم نیست که از انجام وظیفه تولیدمثل، خود را معاف کند. <ref> | از منظر یهودیت، [[خانواده]] عقیم و بدون فرزند به کمال نمیرسد و داشتن [[خانواده]] بزرگ و پرتعداد، نوعی برکت الهی است. شخصی که فرزند ندارد، در واقع مرده محسوب میشود. بنابراین نازایی [[زن]] به مثابه جرمی برای او و ناقض نقشه خدا و امری پلید، موجب حقارت و به مثابه مرگ و گاه نیز به عنوان مجازات گناه و نشانهای از جدایی از خدا به حساب میآید. اهمیت [[فرزندآوری]] به حدی است که؛ اگر فردی با [[زن|زنی]] ازدواج کرده و ده سال با او به سر برد و [[زن]] برایش تعدادی فرزند نیاورد، [[مرد]] مجاز است با [[زن]] دیگر [[ازدواج]] کند و لازم نیست که از انجام وظیفه تولیدمثل، خود را معاف کند. <ref>غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص80</ref> | ||
== مسئله [[جنس و جنسیت|جنسی]] در یهودیت== | == مسئله [[جنس و جنسیت|جنسی]] در یهودیت== | ||
در آیین یهودیت، شوق انسان به روابط [[جنسی]] مشروع، مذموم نیست، ولی دستوراتی برای کنترل کردن آن آمده است. تورات در صدد است نیاز [[جنسیت|جنسی]] را از حالت غریزی خارج کرده، به آن تقدس بدهد، تا به این وسیله انسان، هم بتواند خواستهها و غرایز خود را ارضا کند و هم به دلیل اجرای فرمان خداوند، مستحق پاداش باشد. <ref> | در آیین یهودیت، شوق انسان به روابط [[جنسی]] مشروع، مذموم نیست، ولی دستوراتی برای کنترل کردن آن آمده است. تورات در صدد است نیاز [[جنسیت|جنسی]] را از حالت غریزی خارج کرده، به آن تقدس بدهد، تا به این وسیله انسان، هم بتواند خواستهها و غرایز خود را ارضا کند و هم به دلیل اجرای فرمان خداوند، مستحق پاداش باشد. <ref>غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص78</ref> | ||
در یهودیت باکره بودن [[دختر|دختران]] و تلاش آنان بر حفظ پاکدامنی خویش تا زمان [[ازدواج]]، بسیار اهمیت دارد؛ [[دختر]] و پسر نباید پیش از [[ازدواج]] روابط [[جنسی]] داشته باشند. اگر [[دختر]] پیش از [[ازدواج]] با [[مرد|مردی]] بیگانه رابطه داشته و دوشیزگی خود را از دست بدهد، باید او را سنگسار کرد. <ref> | در یهودیت باکره بودن [[دختر|دختران]] و تلاش آنان بر حفظ پاکدامنی خویش تا زمان [[ازدواج]]، بسیار اهمیت دارد؛ [[دختر]] و پسر نباید پیش از [[ازدواج]] روابط [[جنسی]] داشته باشند. اگر [[دختر]] پیش از [[ازدواج]] با [[مرد|مردی]] بیگانه رابطه داشته و دوشیزگی خود را از دست بدهد، باید او را سنگسار کرد. <ref>هولم، بوکر، زن در ادیان بزرگ جهان، 1387ش، ص128</ref> پس از رسیدن به سن [[ازدواج]]، اگر [[دختر]] [[ازدواج]] نکند، تجردش مانع رشد و کمال او شناخته شده است و بی [[شوهر|شوهری]] سبب شرمساری است. اوج کمال [[زن]]، رسیدن به مرحله یک [[مادر]] کامل است. [[زن]] باید در امور [[جنسی]] از [[شوهر]] خود تبعیت کند و هرگونه تمتع [[جنسی]] خواست، با او همراهی کند. او باید هدف اصلی در روابط [[جنسی]] را [[تولیدمثل]] قرار دهد. <ref>غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص78</ref> | ||
==نقش زن در خانواده == | ==نقش زن در خانواده == | ||
هویت [[زن]] یهودی با نقشهایش در [[خانواده]] معنا مییابد. [[زن]] در امور خانه نقش تصمیم گیرنده دارد و به دلیل وظایف خطیر خانه و اهتمامی که باید برای [[شوهر]] و تربیت فرزندان مصرف کند، از انجام برخی فرایض و احکام شرعی معاف شده است. در [[خانواده]] یهودی، برای [[زن]] به عنوان [[همسر]]، حقوق و وظایفی تعیین شده است: وی باید در همه کارها کمک حال [[مرد]] باشد؛ در خانهاش ساکن شده، نظم و ترتیب و اداره خانه را به عهده بگیرد؛ پخت و پز، [[خانهداری]] و شستن لباس را انجام دهد و خانه را طوری مرتب کند که [[شوهر]] در آن، آرامش و رضایت خاطر داشته باشد. <ref> | هویت [[زن]] یهودی با نقشهایش در [[خانواده]] معنا مییابد. [[زن]] در امور خانه نقش تصمیم گیرنده دارد و به دلیل وظایف خطیر خانه و اهتمامی که باید برای [[شوهر]] و تربیت فرزندان مصرف کند، از انجام برخی فرایض و احکام شرعی معاف شده است. در [[خانواده]] یهودی، برای [[زن]] به عنوان [[همسر]]، حقوق و وظایفی تعیین شده است: وی باید در همه کارها کمک حال [[مرد]] باشد؛ در خانهاش ساکن شده، نظم و ترتیب و اداره خانه را به عهده بگیرد؛ پخت و پز، [[خانهداری]] و شستن لباس را انجام دهد و خانه را طوری مرتب کند که [[شوهر]] در آن، آرامش و رضایت خاطر داشته باشد. <ref>هولم، بوکر، زن در ادیان بزرگ جهان، 1387ش، ص128</ref> | ||
[[مردان]] در [[خانواده]] حاکم بر [[زنان]] هستند. [[زن]] به طور ازلی محکوم شده که در [[خانواده]]، ریاست [[مرد]] را بپذیرد، [[مرد]] هم محکوم شده که به امرار معاش، کار کردن، رنج و زحمت بپردازد، و زندگی افراد [[خانواده]] را تأمین کند. <ref> | [[مردان]] در [[خانواده]] حاکم بر [[زنان]] هستند. [[زن]] به طور ازلی محکوم شده که در [[خانواده]]، ریاست [[مرد]] را بپذیرد، [[مرد]] هم محکوم شده که به امرار معاش، کار کردن، رنج و زحمت بپردازد، و زندگی افراد [[خانواده]] را تأمین کند. <ref>هولم، بوکر، زن در ادیان بزرگ جهان، 1387ش، ص129</ref> | ||
بدترین بدشانسی [[زن]] یهودی بیفرزندی او است. از [[مادر]] انتظار میرود فرزندان را در طریقه تورات و اجرای دستورات آن راهنمایی کند. او نسبت به [[پدر]] دخالت مستقیمتری در تربیت اولیه فرزندان دارد. زمانی که فرزندان بزرگتر میشوند، [[پدر]] مسئولیت آموزش دادن به [[پسر]] را برعهده میگیرد؛ [[مادر]] نیز تا زمان [[ازدواج]] [[دختر]]، مسولیت تربیت او را بر عهده دارد.<ref> | بدترین بدشانسی [[زن]] یهودی بیفرزندی او است. از [[مادر]] انتظار میرود فرزندان را در طریقه تورات و اجرای دستورات آن راهنمایی کند. او نسبت به [[پدر]] دخالت مستقیمتری در تربیت اولیه فرزندان دارد. زمانی که فرزندان بزرگتر میشوند، [[پدر]] مسئولیت آموزش دادن به [[پسر]] را برعهده میگیرد؛ [[مادر]] نیز تا زمان [[ازدواج]] [[دختر]]، مسولیت تربیت او را بر عهده دارد.<ref>غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص83</ref> | ||
==فلسفه مسئولیتهای [[زن]]== | ==فلسفه مسئولیتهای [[زن]]== | ||
فلسفه اطاعت [[زن]] از [[مرد]]، به سبب روش خلقت [[زن]] و نقش او در گناهِ خوردن از درخت ممنوعه اشاره شده است. در تورات آمده؛ هنگامی که آدم و حوا بر خلاف دستور خداوند از درخت ممنوعه خوردند، خداوند آدم را توبیخ کرد که چرا از این درخت خوردی! آدم گفت: این [[زن|زنی]] که قرین من ساختی، وی از میوه درخت به من داد و خوردم. پس خداوند به [[زن]] گفت: حمل تو را بسیار سخت کنم: با درد، فرزندان خواهی زایید و اشتیاق تو به [[شوهر|شوهرت]] خواهد بود و او بر تو حکمرانی خواهد کرد. انداختن مسئولیت گناه بر عهده [[زن|حوا]] از سوی [[مرد|آدم]] و اینکه گناه با [[زن]] آغاز میشود، موجب شد حکومت [[مرد]] بر [[زن]] و درد زایمان، مجازات الهی شود و در تمام زمانهای بعدی، موجودی شریر، وسوسهانگیز و دروازه ورود گناه تلقی شود. مروری بر سایر آموزههای یهودی نیز این تصویر را به ذهن متبادر میکند که این دین، [[مرد]] را بر [[زن]] مسلط کرده و [[جنس]] [[مرد|مذکر]] را در قیاس با [[مؤنث]] برتری داده است.<ref> | فلسفه اطاعت [[زن]] از [[مرد]]، به سبب روش خلقت [[زن]] و نقش او در گناهِ خوردن از درخت ممنوعه اشاره شده است. در تورات آمده؛ هنگامی که آدم و حوا بر خلاف دستور خداوند از درخت ممنوعه خوردند، خداوند آدم را توبیخ کرد که چرا از این درخت خوردی! آدم گفت: این [[زن|زنی]] که قرین من ساختی، وی از میوه درخت به من داد و خوردم. پس خداوند به [[زن]] گفت: حمل تو را بسیار سخت کنم: با درد، فرزندان خواهی زایید و اشتیاق تو به [[شوهر|شوهرت]] خواهد بود و او بر تو حکمرانی خواهد کرد. انداختن مسئولیت گناه بر عهده [[زن|حوا]] از سوی [[مرد|آدم]] و اینکه گناه با [[زن]] آغاز میشود، موجب شد حکومت [[مرد]] بر [[زن]] و درد زایمان، مجازات الهی شود و در تمام زمانهای بعدی، موجودی شریر، وسوسهانگیز و دروازه ورود گناه تلقی شود. مروری بر سایر آموزههای یهودی نیز این تصویر را به ذهن متبادر میکند که این دین، [[مرد]] را بر [[زن]] مسلط کرده و [[جنس]] [[مرد|مذکر]] را در قیاس با [[مؤنث]] برتری داده است.<ref>مظاهری، شخصیت زن درقرآن و عهدین، 1390ش، ص119</ref> | ||
==آموزش [[دختر]] و پسر در یهودیت== | ==آموزش [[دختر]] و پسر در یهودیت== | ||
یهودیت به مقوله آموزش و تربیت، از زاویه [[جنسیتی]] مینگرد و در زمینه نوع تعلیم، گستره آن و نیز حجم آموزشها به بعضی تفاوتها میان دو [[جنس]] قائل است. از والدین توقع دارند که [[دختر|دختران]] و پسران را با روش متفاوت و متناسب با نقشهای هریک آنها را تربیت کنند.<ref> | یهودیت به مقوله آموزش و تربیت، از زاویه [[جنسیتی]] مینگرد و در زمینه نوع تعلیم، گستره آن و نیز حجم آموزشها به بعضی تفاوتها میان دو [[جنس]] قائل است. از والدین توقع دارند که [[دختر|دختران]] و پسران را با روش متفاوت و متناسب با نقشهای هریک آنها را تربیت کنند.<ref>غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص58</ref> | ||
در جوامع سنتی یهودی، آموزش متون و زبان مقدس یا سنتهای شرعی برای اکثر [[دختر|دختران]] رواج نداشت. [[زنان]] حق سوادآموزی داشتند، اما شریعت و احکام یهود را آموزش نمیدیدند. خواندن متون مقدس در کنیسا در انحصار [[مرد|مردان]] بود و قرائت متون فقط به آنان تعلیم داده میشد؛ البته گاهی [[دختر|دختران]] طبقهی ثروتمند و [[خانواده|خانوادههای]] مرفه برای قرائت متون دینی تعلیم میدیدند. معمولاً [[زنان]]، آن بخشهایی از شریعت یهود را میدانستند که به [[جنس]] [[مونث]] اختصاص داشت و این آموزشها غالباً از طریق [[مادر]] صورت میگرفت. برخی علمای یهود، [[مردان]] را از آموزش تورات به [[دختر|دختران]] به دلیل آنچه «ضایع شدن تورات» نامیدهاند، نهی کردهاند و پدر فقط درباره تعلیم تورات به پسر وظیفهمند است. لذا [[زنان]] از مطالعهی تورات معافند. بعضی از ربیهای يهود به شدت تابع اين عقيدهاند كه بهتر است كلمات تورات به آتش بسوزد تا اين كه به [[زنان]] تعلیم داده شود و از آن بهرهمند شوند. و هر كس تورات را به [[دختر|دخترش]] تعليم دهد گویا به او وقاحت و مطالب بیهوده آموخته است.<ref> | در جوامع سنتی یهودی، آموزش متون و زبان مقدس یا سنتهای شرعی برای اکثر [[دختر|دختران]] رواج نداشت. [[زنان]] حق سوادآموزی داشتند، اما شریعت و احکام یهود را آموزش نمیدیدند. خواندن متون مقدس در کنیسا در انحصار [[مرد|مردان]] بود و قرائت متون فقط به آنان تعلیم داده میشد؛ البته گاهی [[دختر|دختران]] طبقهی ثروتمند و [[خانواده|خانوادههای]] مرفه برای قرائت متون دینی تعلیم میدیدند. معمولاً [[زنان]]، آن بخشهایی از شریعت یهود را میدانستند که به [[جنس]] [[مونث]] اختصاص داشت و این آموزشها غالباً از طریق [[مادر]] صورت میگرفت. برخی علمای یهود، [[مردان]] را از آموزش تورات به [[دختر|دختران]] به دلیل آنچه «ضایع شدن تورات» نامیدهاند، نهی کردهاند و پدر فقط درباره تعلیم تورات به پسر وظیفهمند است. لذا [[زنان]] از مطالعهی تورات معافند. بعضی از ربیهای يهود به شدت تابع اين عقيدهاند كه بهتر است كلمات تورات به آتش بسوزد تا اين كه به [[زنان]] تعلیم داده شود و از آن بهرهمند شوند. و هر كس تورات را به [[دختر|دخترش]] تعليم دهد گویا به او وقاحت و مطالب بیهوده آموخته است.<ref>الهی امیرآباد، رشیدیزاده، آفرینش زن (از دیدگاه اسلام، یهود و مسیحیت)، 1396ش، ص73</ref> | ||
به تدریج در اواخر قرون وسطی، گفتوگوهای حاخامی به سمت دفاع از آموزش [[زنان]] سوق یافت و دلیل های بیشتر مؤید تعلیم و تربیت [[زنان]] گردید؛ گرچه اختلافهای میان حاخامها در اجازه به [[زنان]] برای آموزش یا منع آنها از آموزش به پایان نرسیده است.<ref> | به تدریج در اواخر قرون وسطی، گفتوگوهای حاخامی به سمت دفاع از آموزش [[زنان]] سوق یافت و دلیل های بیشتر مؤید تعلیم و تربیت [[زنان]] گردید؛ گرچه اختلافهای میان حاخامها در اجازه به [[زنان]] برای آموزش یا منع آنها از آموزش به پایان نرسیده است.<ref>غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص60</ref> | ||
==حقوق مالی [[زنان]]== | ==حقوق مالی [[زنان]]== | ||
هر چيزی در تصرف [[مرد]] است برای اوست. اعم از اموال، دارایی و حتی [[زن]] ملک [[شوهر]] محسوب میشود. در آمد و هر چه در خيابانها به دست میآورد مال [[شوهر]] است. متاع در خانه، حتی خردهنانهای روی ميز مال [[شوهر]] است [[زن]] اگر مهمانی را به خانه دعوت كند و غذايش دهد از [[شوهر]] خويش دزدی نموده است. حق [[شوهر]] بر دارايیهای [[همسر|همسرش]] را به عنوان يک نتيجهی فرعی از مالكيت [[شوهر]] بر [[همسر]] میدانند. <ref> | هر چيزی در تصرف [[مرد]] است برای اوست. اعم از اموال، دارایی و حتی [[زن]] ملک [[شوهر]] محسوب میشود. در آمد و هر چه در خيابانها به دست میآورد مال [[شوهر]] است. متاع در خانه، حتی خردهنانهای روی ميز مال [[شوهر]] است [[زن]] اگر مهمانی را به خانه دعوت كند و غذايش دهد از [[شوهر]] خويش دزدی نموده است. حق [[شوهر]] بر دارايیهای [[همسر|همسرش]] را به عنوان يک نتيجهی فرعی از مالكيت [[شوهر]] بر [[همسر]] میدانند. <ref>الهی امیرآباد، رشیدیزاده، آفرینش زن(از دیدگاه اسلام، یهود و مسیحیت)، 1396ش، ص75</ref> | ||
از منظر اقتصادی، [[زنان]] یهودی در قرون نخستین میتوانستند صاحب اموال شوند و دارای استقلال اقتصادی و مالکیت بر داراییهای خود بودهاند؛ اما مانند [[زنان]] یونانی و مصری، اجازه انجام معاملات تجاری را نداشتند و این حق در انحصار [[شوهر|شوهران]] بود. در برهههای بعدی تاریخ یهودی، [[زنان]] از برخی آزادیهای عمل برخوردار شدند و نقشهای اقتصادی جدیتر را بر عهده گرفتند و به مشاغل متنوعی اقدام کردند.<ref> | از منظر اقتصادی، [[زنان]] یهودی در قرون نخستین میتوانستند صاحب اموال شوند و دارای استقلال اقتصادی و مالکیت بر داراییهای خود بودهاند؛ اما مانند [[زنان]] یونانی و مصری، اجازه انجام معاملات تجاری را نداشتند و این حق در انحصار [[شوهر|شوهران]] بود. در برهههای بعدی تاریخ یهودی، [[زنان]] از برخی آزادیهای عمل برخوردار شدند و نقشهای اقتصادی جدیتر را بر عهده گرفتند و به مشاغل متنوعی اقدام کردند.<ref>غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص102</ref> | ||
==جایگاه [[دختر]] در [[خانواده]]== | ==جایگاه [[دختر]] در [[خانواده]]== | ||
نظارت [[پدر]] بر [[دختر]]، آن اندازه مطلق است كه حتی اگر [[پدر]] بخواهد، میتواند [[دختر|دخترش]] را بفروشد، ولی [[مادر]] نمیتواند، [[پدر]] میتواند [[دختر]] را نامزد كند، اما [[مادر]] نمیتواند این کار را بکند.<ref> | نظارت [[پدر]] بر [[دختر]]، آن اندازه مطلق است كه حتی اگر [[پدر]] بخواهد، میتواند [[دختر|دخترش]] را بفروشد، ولی [[مادر]] نمیتواند، [[پدر]] میتواند [[دختر]] را نامزد كند، اما [[مادر]] نمیتواند این کار را بکند.<ref>الهی امیرآباد، رشیدیزاده، آفرینش زن (از دیدگاه اسلام، یهود و مسیحیت)، 1396ش، ص73</ref> | ||
==چند [[همسر|همسری]]== | ==چند [[همسر|همسری]]== | ||
کتاب مقدس یهودی [[تعدد زوجات]] را به رسمیت شناخته است. گاه در رسومی مانند حلیصا ([[ازدواج]] [[مرد]] با [[زن]] برادر متوفای خود) نه تنها چند[[همسر|همسری]] مجاز دانسته شده، بلکه الزام شده است. همچنین [[مرد|مردی]] که [[همسر]] نازا دارد و ده سال از [[ازدواج]] آنان گذشته و صاحب فرزند نشدهاند، تشویق شده که [[همسر]] خود را [[طلاق]] دهد یا در کنار او [[زن]] دومی بگیرد، این [[زن]] اغلب ندیمه [[همسر]] اول میشد و گاه نیز هر دو [[همسر]]، جایگاه یکسانی داشتند.<ref> | کتاب مقدس یهودی [[تعدد زوجات]] را به رسمیت شناخته است. گاه در رسومی مانند حلیصا ([[ازدواج]] [[مرد]] با [[زن]] برادر متوفای خود) نه تنها چند[[همسر|همسری]] مجاز دانسته شده، بلکه الزام شده است. همچنین [[مرد|مردی]] که [[همسر]] نازا دارد و ده سال از [[ازدواج]] آنان گذشته و صاحب فرزند نشدهاند، تشویق شده که [[همسر]] خود را [[طلاق]] دهد یا در کنار او [[زن]] دومی بگیرد، این [[زن]] اغلب ندیمه [[همسر]] اول میشد و گاه نیز هر دو [[همسر]]، جایگاه یکسانی داشتند.<ref>غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص89</ref> | ||
چند [[همسر|همسری]] در [[خانواده]] شاهان و ثروتمندان کاملا مرسوم و با مواجهه مثبت متن مقدس همراه بود. از فرماندهان شجاع نیز انتظار میرفت که [[همسر|همسران]] متعددی داشته باشند و [[پدر]] فرزندان بسیاری باشند. ولی در متونی مانند تلمود، چند[[همسر|همسری]] حرام دانسته نشده، ولی مذموم تلقی، و بر شرایط و محدودیتهای آن تأکید بیشتری شده است؛ به عنوان مثال، قدرت مالی [[مرد]] از عوامل مؤثر در تعداد [[همسر|همسران]] دانسته شده است. [[مرد]] میتواند با چندین [[زن]] [[ازدواج]] کند، و این در صورتی است که قدرت تامین مخارج همگی آنها را داشته باشد. بر این اساس [[مرد]] اجازه دارد هر اندازه که داراییاش به او اجازه میدهد، [[زن]] اختیار کند و یا از بازار، کنیز و هم خوابه خریداری نماید. طبق متن تلمود تعداد [[زنان]] یک [[مرد]] از چهار [[زن]] نباید بیشتر شود. از سوی دیگر از آیه 21 سفر خروج چنین استفاده میشود که، بدرفتاری نکردن با [[زن]] اول پس از [[ازدواج]] اول را در زمره شروط جواز [[تعدد زوجات]] میداند. همچنین در تلمود آمده؛ اگر به هنگامی که [[مرد]] میخواهد [[زوجه]] دومی برای خود انتخاب کند، [[همسر]] اولش ادعای [[طلاق]] کند، [[شوهر]] باید او را [[طلاق]] دهد. <ref> | چند [[همسر|همسری]] در [[خانواده]] شاهان و ثروتمندان کاملا مرسوم و با مواجهه مثبت متن مقدس همراه بود. از فرماندهان شجاع نیز انتظار میرفت که [[همسر|همسران]] متعددی داشته باشند و [[پدر]] فرزندان بسیاری باشند. ولی در متونی مانند تلمود، چند[[همسر|همسری]] حرام دانسته نشده، ولی مذموم تلقی، و بر شرایط و محدودیتهای آن تأکید بیشتری شده است؛ به عنوان مثال، قدرت مالی [[مرد]] از عوامل مؤثر در تعداد [[همسر|همسران]] دانسته شده است. [[مرد]] میتواند با چندین [[زن]] [[ازدواج]] کند، و این در صورتی است که قدرت تامین مخارج همگی آنها را داشته باشد. بر این اساس [[مرد]] اجازه دارد هر اندازه که داراییاش به او اجازه میدهد، [[زن]] اختیار کند و یا از بازار، کنیز و هم خوابه خریداری نماید. طبق متن تلمود تعداد [[زنان]] یک [[مرد]] از چهار [[زن]] نباید بیشتر شود. از سوی دیگر از آیه 21 سفر خروج چنین استفاده میشود که، بدرفتاری نکردن با [[زن]] اول پس از [[ازدواج]] اول را در زمره شروط جواز [[تعدد زوجات]] میداند. همچنین در تلمود آمده؛ اگر به هنگامی که [[مرد]] میخواهد [[زوجه]] دومی برای خود انتخاب کند، [[همسر]] اولش ادعای [[طلاق]] کند، [[شوهر]] باید او را [[طلاق]] دهد. <ref>غلامی، زن و خانواده در ادیان (با رویکرد تطبیقی)، 1398ش، ص89- 90</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |