سلمان قاسمی (بحث | مشارکتها) پانویس |
سلمان قاسمی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
==ویژگیهای مشترک گرایشهای فمینیستی== | ==ویژگیهای مشترک گرایشهای فمینیستی== | ||
جریان کلی فمینیسم در ارائه عللی که برای فرودستی و ظلم به زنان در طول تاریخ ارائه میدهند با یکدیگر متفاوتاند اما اصول و ویژگیهای مشترکی هم دارند. از مهمترین این اصول میتوان به موارد زیر اشاره کرد. | جریان کلی فمینیسم در ارائه عللی که برای فرودستی و ظلم به زنان در طول تاریخ ارائه میدهند با یکدیگر متفاوتاند اما اصول و ویژگیهای مشترکی هم دارند. از مهمترین این اصول میتوان به موارد زیر اشاره کرد. | ||
#'''اومانیسم و انسانمداری''': این واژه به اصالت بشر یا انسانگرایی تعریف میشود. در تمام گرایشهای فمینیسم، انسان در راس امور قرار دارد. اومانیسم هیچ مرجع اقتداری را برای جهان به رسمیت نمیشناسد و معتقد است که هیچ مرجعیّتی برای تفسیر عالم و نظمبخشی به آن، جز انسان وجود ندارد. حاکمیت سرنوشت در اختیار انسان است. اومانیسم تمام پیوندهای پیشساخته از حیات بشری را نفی میکند و نحوه پیوندهای اجتماعی و غایات حیات انسانی، توسط خود انسان تفسیر و تعیین میشود.<ref>رودگر، تاریخچه، نظریات، گرایشها و نقد فمنیسم، | #'''اومانیسم و انسانمداری''': این واژه به اصالت بشر یا انسانگرایی تعریف میشود. در تمام گرایشهای فمینیسم، انسان در راس امور قرار دارد. اومانیسم هیچ مرجع اقتداری را برای جهان به رسمیت نمیشناسد و معتقد است که هیچ مرجعیّتی برای تفسیر عالم و نظمبخشی به آن، جز انسان وجود ندارد. حاکمیت سرنوشت در اختیار انسان است. اومانیسم تمام پیوندهای پیشساخته از حیات بشری را نفی میکند و نحوه پیوندهای اجتماعی و غایات حیات انسانی، توسط خود انسان تفسیر و تعیین میشود.<ref>رودگر، تاریخچه، نظریات، گرایشها و نقد فمنیسم، 1394ش، ص191-193.</ref> | ||
#'''سکولاریسم''': در یک تبیین اجمالی به بیتفاوتی در برابر دين يا نفی مذهب و آموزههای دينی يا خارج کردن عرصههای مختلف علوم از آموزههای دينی و ملاحظات مذهبی تعریف شدهاست. بر اساس این تعریف، حقوق زنان باید بر اساس بعد مادی و نيازهای ملموس و محسوس بشری تنظیم شود.<ref>کدخدایی، «مبانی | #'''سکولاریسم''': در یک تبیین اجمالی به بیتفاوتی در برابر دين يا نفی مذهب و آموزههای دينی يا خارج کردن عرصههای مختلف علوم از آموزههای دينی و ملاحظات مذهبی تعریف شدهاست. بر اساس این تعریف، حقوق زنان باید بر اساس بعد مادی و نيازهای ملموس و محسوس بشری تنظیم شود.<ref>کدخدایی، «مبانی مقايسه ارزشی نظام حقوق زن در اسلام و فمينيسم»، 1391، ص60. </ref> | ||
#'''لزوم تغییر نظام [[خانواده]]''': تغییر و اصلاح نظام سلسله مراتبی خانواده یکی از اهداف بزرگ گرایشهای فمینیستی است. برخی از گرایشها قائل به تغییر قوانین حاکم بر خانواده، برخی قائل به حذف خانواده و برخی خواهان تغییر روابط قدرت در خانواده و برخی نیز خواستار نظام برابری و اشتراک در تمام شئون خانواده هستند. <ref> | #'''لزوم تغییر نظام [[خانواده]]''': تغییر و اصلاح نظام سلسله مراتبی خانواده یکی از اهداف بزرگ گرایشهای فمینیستی است. برخی از گرایشها قائل به تغییر قوانین حاکم بر خانواده، برخی قائل به حذف خانواده و برخی خواهان تغییر روابط قدرت در خانواده و برخی نیز خواستار نظام برابری و اشتراک در تمام شئون خانواده هستند. <ref>توفیقیان و افشون، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص70.</ref> | ||
==فمینیسم و ازدواج== | ==فمینیسم و ازدواج== | ||
فمینیستها ازدواج و نهاد خانواده را مهمترین عامل به زیر سلطه درآوردن زنان میدانند. به لحاظ تاریخی یکی از مهمترین نقدهای فمینیستها به ازدواش این است که ازدواج نهادی اساسی و زمینهساز برای ستم به زنان است. به اعتقاد آنها در طول تاریخ، زنان متأهل به لحاظ حقوقی و قانونی، واجد حقوق مستقل بسیار کمتری نسبت به مردان بودهاند. زنان مسئولیت امور خانه و مراقبت و رسیدگی به شوهران و فرزندان را به عهده دارند و برای کار خارج از خانه نیز دستمزد کمتری به آنان پرداخت میشود علاوه بر اینکه ازدواج و مراسمی که به سبب آن برگزار میشود، پر از تصویرهای جنسیتی است. | فمینیستها ازدواج و نهاد خانواده را مهمترین عامل به زیر سلطه درآوردن زنان میدانند. به لحاظ تاریخی یکی از مهمترین نقدهای فمینیستها به ازدواش این است که ازدواج نهادی اساسی و زمینهساز برای ستم به زنان است. به اعتقاد آنها در طول تاریخ، زنان متأهل به لحاظ حقوقی و قانونی، واجد حقوق مستقل بسیار کمتری نسبت به مردان بودهاند. زنان مسئولیت امور خانه و مراقبت و رسیدگی به شوهران و فرزندان را به عهده دارند و برای کار خارج از خانه نیز دستمزد کمتری به آنان پرداخت میشود علاوه بر اینکه ازدواج و مراسمی که به سبب آن برگزار میشود، پر از تصویرهای جنسیتی است. | ||
به صورت کلی مواجهه فمینیستها با ازدواج در سه دیدگاه قابل دستهبندی است.<ref> | به صورت کلی مواجهه فمینیستها با ازدواج در سه دیدگاه قابل دستهبندی است.<ref>آلبویه و جمشیدی، «فمینیسم و غیراخلاقی بودن ازدواج»، 1403ش، ص24.</ref> | ||
===یک: غیراخلاقی بودن ازدواج=== | ===یک: غیراخلاقی بودن ازدواج=== | ||
از نظر فمینیستها چون ازدواج متضمّن تعهدات و تکالیف خاصی است که با بی عدالتی و ستم در حق زنان ارتباط مستقیم دارد، امری غیراخلاقی است. آنها برای اثبات مدعای خود بر شواهد تاریخی و اجتماعی مصادیق ستم در جوامع غربی تکیه میکنند. همانطور که در ایالت متحدۀ آمریکا تا دهه 1970 میلادی، ازدواج، زنان را از حقوق کامل انسانی محروم میکرد. بر اساس دکترین تصویب شدهای که برگرفته از قانون انگلستان بود، شخصیت حقوقی زنان پس از ازدواج از بین میرفت و زن و شوهر با ازدواج، یک شخص قانونی میشدند. به این معنا که وجود مستقل یا قانونی برای زن در نظر گرفته نمیشد. | از نظر فمینیستها چون ازدواج متضمّن تعهدات و تکالیف خاصی است که با بی عدالتی و ستم در حق زنان ارتباط مستقیم دارد، امری غیراخلاقی است. آنها برای اثبات مدعای خود بر شواهد تاریخی و اجتماعی مصادیق ستم در جوامع غربی تکیه میکنند. همانطور که در ایالت متحدۀ آمریکا تا دهه 1970 میلادی، ازدواج، زنان را از حقوق کامل انسانی محروم میکرد. بر اساس دکترین تصویب شدهای که برگرفته از قانون انگلستان بود، شخصیت حقوقی زنان پس از ازدواج از بین میرفت و زن و شوهر با ازدواج، یک شخص قانونی میشدند. به این معنا که وجود مستقل یا قانونی برای زن در نظر گرفته نمیشد.<ref>همان.</ref> | ||
به گفته سیمون دوبووار نظریه پرداز مطرح فمینیسم، ازدواج، عمیقاً منجر به نابرابری و ستم بر زنان میشود. فریدن دیگر فمینیست مشهور معتقد است ازدواج باعث میشود زندگی زنان بر حسب ضرورت، محدود به آشپزی، تمیزکردن و انجام امور خانهداری، مراقبت و نگهداری فرزندان و اموری از این قبیل شود و زنان شانس حضور در امور دیگر را نداشته باشند. | به گفته سیمون دوبووار نظریه پرداز مطرح فمینیسم، ازدواج، عمیقاً منجر به نابرابری و ستم بر زنان میشود. فریدن دیگر فمینیست مشهور معتقد است ازدواج باعث میشود زندگی زنان بر حسب ضرورت، محدود به آشپزی، تمیزکردن و انجام امور خانهداری، مراقبت و نگهداری فرزندان و اموری از این قبیل شود و زنان شانس حضور در امور دیگر را نداشته باشند. | ||
===دو: الغای کامل ازدواج=== | ===دو: الغای کامل ازدواج=== | ||
برخلاف فمینیستهای لیبرال، فمینیستهای رادیکال با تأکید بر تغییر بنیادین، ازدواج را نهادی میدانند که انقیاد پیوسته زنان را به لحاظ اقتصادی، مالی، حقوقی، سیاسی و عاطفی دربردارد. فمینیستهای رادیکال با ستمگر تلقی کردن مردان، آنان را دشمن اصلی زنان میدانند و ازدواج و خانواده را مهمترین ابزار ستم بر آنان از راه بردگی جنسی و تحمیل مادری قلمداد میکنند. ازاینرو آنها مانند فمینیستهای لیبرال به دنبال اصلاح قوانین ازدواج و خانواده نیستند، بلکه به دنباد براندازی و الغای ازدواج و نهاد خانوادهاند. | برخلاف فمینیستهای لیبرال، فمینیستهای رادیکال با تأکید بر تغییر بنیادین، ازدواج را نهادی میدانند که انقیاد پیوسته زنان را به لحاظ اقتصادی، مالی، حقوقی، سیاسی و عاطفی دربردارد. فمینیستهای رادیکال با ستمگر تلقی کردن مردان، آنان را دشمن اصلی زنان میدانند و ازدواج و خانواده را مهمترین ابزار ستم بر آنان از راه بردگی جنسی و تحمیل مادری قلمداد میکنند. ازاینرو آنها مانند فمینیستهای لیبرال به دنبال اصلاح قوانین ازدواج و خانواده نیستند، بلکه به دنباد براندازی و الغای ازدواج و نهاد خانوادهاند.<ref>همان.</ref> | ||
===سه: اصلاح قوانین ازدواج=== | ===سه: اصلاح قوانین ازدواج=== | ||
به صورت کلی به اعتقاد فمینیستها، مهمترین چیزی که زنان را در موقعیت پستتر و پایینتر از مردان قرار داده ازدواج و نهاد خانواده است. اما در این زمینه اتفاق نظر وجود ندارد و نوعی بلاتکلیفی در موجهای مختلف فمینیستی به چشم میخورد. در کنار غیراخلاقی دانستن ازدواج و تلاش برای الغاء ازدواج و نهاد خانواده، برخی از فمینیستها خواهان اصلاحاتی در قوانین ازدواج هستند و اصلاحات را بسته به اصلاح مردان و روابط میان بین دو جنس میدانند. دیدگاه اصلاحی بیشتر بین فمینیستهای لیبرال جریان دارد. | به صورت کلی به اعتقاد فمینیستها، مهمترین چیزی که زنان را در موقعیت پستتر و پایینتر از مردان قرار داده ازدواج و نهاد خانواده است. اما در این زمینه اتفاق نظر وجود ندارد و نوعی بلاتکلیفی در موجهای مختلف فمینیستی به چشم میخورد. در کنار غیراخلاقی دانستن ازدواج و تلاش برای الغاء ازدواج و نهاد خانواده، برخی از فمینیستها خواهان اصلاحاتی در قوانین ازدواج هستند و اصلاحات را بسته به اصلاح مردان و روابط میان بین دو جنس میدانند. دیدگاه اصلاحی بیشتر بین فمینیستهای لیبرال جریان دارد.<ref>همان.</ref> | ||
==فمینیسم و خانواده== | ==فمینیسم و خانواده== | ||
به اعتقاد فمینیستها ذینفعان واقعی سیستم خانوادگی، مردانی هستند كه منافع آنها مستقیماً با ظلم و ستم زنان در ارتباط است، به عقیده بارت، فمینیست مارکسیست، مردان بیشترین مزیت مادی را از حضور زنان در خانه میبرند. در همه رویکردهای فمینیستی، خانواده نه تنها محور نیست، بلکه ساختاری ستمآلود است که باید دگرگون شود. دگرگونی در ساختار خانواده و سوق دادن زنان به مشاغل عمومی و تضعیف نقش ویژه مادران در نهاد خانواده، از اصول برنامههای فمینیستها است.<ref>چراغی، | به اعتقاد فمینیستها ذینفعان واقعی سیستم خانوادگی، مردانی هستند كه منافع آنها مستقیماً با ظلم و ستم زنان در ارتباط است، به عقیده بارت، فمینیست مارکسیست، مردان بیشترین مزیت مادی را از حضور زنان در خانه میبرند. در همه رویکردهای فمینیستی، خانواده نه تنها محور نیست، بلکه ساختاری ستمآلود است که باید دگرگون شود. دگرگونی در ساختار خانواده و سوق دادن زنان به مشاغل عمومی و تضعیف نقش ویژه مادران در نهاد خانواده، از اصول برنامههای فمینیستها است.<ref>چراغی، «فمینیسم و کارکردهای خانواده»، 1387ش، ص94.</ref> | ||
فمینیسم در اعتراض به نهاد خانواده بهعنوان الگوی بههنجار روابط جنسی در انسان، صراحتاً امور جنسی را پدیدهای متغیر میداند و رابطه جنسی با جنس مخالف در قالب ازدواج را بهتر از سایر الگوهای روابط جنسی نمیداند.<ref>گاردنر، | فمینیسم در اعتراض به نهاد خانواده بهعنوان الگوی بههنجار روابط جنسی در انسان، صراحتاً امور جنسی را پدیدهای متغیر میداند و رابطه جنسی با جنس مخالف در قالب ازدواج را بهتر از سایر الگوهای روابط جنسی نمیداند.<ref>گاردنر، جنگ علیه خانواده، ترجمه معصومه محمدی، 1381ش، ص190.</ref> برخی گرایش های فمینیستی مانند برخی فمینیستهای رادیکال و سوسیال در تئوریزه کردن و دفاع از هم جنسگرایی به منظور رهایی از بند ازدواج و مسئولیتهای خانوادگی چنان افراط کردند، که بتی فریدان یکی از نظریه پردازان مطرح فمینیسم، نگران آن بود که همجنسگرایی به تابلوی اصلی این جریان تبدیل شود.<ref>گاردنر، جنگ علیه خانواده، ترجمه معصومه محمدی، 1381ش، ص174.</ref> | ||
مانوئل کاستلز در یک تحقیق که به بررسی جنبش فمینیسم در تایوان (تایپه) و تأثیر آن بر هم جنسگرایی میان زنان پرداخته بود، به این نتیجه رسید که جنبشهای فمینیستی با شعار آزادی جنسی و کنترل بر بدن، گروههای پر جمعیت همجنسباز را در دانشگاههای تایوان تأسیس کردند.<ref>کاستلز، | مانوئل کاستلز در یک تحقیق که به بررسی جنبش فمینیسم در تایوان (تایپه) و تأثیر آن بر هم جنسگرایی میان زنان پرداخته بود، به این نتیجه رسید که جنبشهای فمینیستی با شعار آزادی جنسی و کنترل بر بدن، گروههای پر جمعیت همجنسباز را در دانشگاههای تایوان تأسیس کردند.<ref>کاستلز، عصر اطلاعات، ترجمه حسن چاوشیان، 1380ش، ص253.</ref> درواقع فمینیستها با هرگونه آموزش بهمنظور تحکیم تمایلات ناهمجنسخواهانه در مدارس مخالفاند.<ref>گاردنر، جنگ علیه خانواده، ترجمه معصومه محمدی، 1381ش، ص189.</ref> | ||
*از مهمترین نتایج تقابل جریان فمینیسم با نهاد [[خانواده]] میتوان به موارد زیر اشاره کرد. | *از مهمترین نتایج تقابل جریان فمینیسم با نهاد [[خانواده]] میتوان به موارد زیر اشاره کرد. | ||
#دست یابی زنان به حق کنترل موالید، سقط جنین و آزادی جنسی | #دست یابی زنان به حق کنترل موالید، سقط جنین و آزادی جنسی | ||
| خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
#بالا رفتن سن ازدواج | #بالا رفتن سن ازدواج | ||
#رواج زندگیهای مجردی | #رواج زندگیهای مجردی | ||
#گسترش همجنسگرایی<ref>رودگر، تاریخچه، گرایش، نظریات و نقد فمینیسم، 1394ش، ص | #گسترش همجنسگرایی<ref>رودگر، تاریخچه، گرایش، نظریات و نقد فمینیسم، 1394ش، ص 244 و 245.</ref> | ||
#کم کردن فاصله دو جنس در خانه و اجتماع | #کم کردن فاصله دو جنس در خانه و اجتماع | ||
#ایجاد مشکلات جدید اقتصادی برای زنان | #ایجاد مشکلات جدید اقتصادی برای زنان | ||
#ایجاد حس رقابت و ستیزه جویی میان دو جنس | #ایجاد حس رقابت و ستیزه جویی میان دو جنس | ||
#ظهور خلاء شخصیتی و بحران هویت در بسیاری از زنان | #ظهور خلاء شخصیتی و بحران هویت در بسیاری از زنان | ||
#افزایش خشونت خانگی و بزهکاری در زنان.<ref>رودگر، تاریخچه، گرایش، نظریات و نقد فمینیسم، 1394ش، | #افزایش خشونت خانگی و بزهکاری در زنان.<ref>رودگر، تاریخچه، گرایش، نظریات و نقد فمینیسم، 1394ش، ص238 و 239.</ref> | ||
#تحقیر نقش [[مادری]]. | #تحقیر نقش [[مادری]]. | ||
#تزلزل بنیان [[خانواده]] و پیدایش فرزندان پرخاشگر و بی عاطفه. <ref> | #تزلزل بنیان [[خانواده]] و پیدایش فرزندان پرخاشگر و بی عاطفه. <ref>توفیقیان و افشون، «فمینیسم در ترازوی نقد»، 1388ش، ص80.</ref> | ||
==فمینیسم و سیاست== | ==فمینیسم و سیاست== | ||
گرایشهای فمینیستی کنش یکسانی نسبت به حکومت و فعالیتهای سیاسی ندارند. در این میان فمینیسم لیبرال و فمینیسم رادیکال هر دو سیاست را مهم میدانند. فمینیسم لیبرال برای نزدیک شدن به دولت و استفاده از امکانات آن در جهت بهبود وضع موجود و فمینیسم رادیکال برای مبارزه و موضع گرفتن در برابر دولت و معرفی آن به عنوان عامل مهم نامطلوب بودن وضع موجود. مشارکت فمینیسم لیبرال در سیاست و حاکمیت، مشارکت انتقادی است اما فمینیسم رادیکال، مشارکت سیاسی را افتادن در دام نظام پدرسالار میداند و معتقد آنچه برای فمینیسم ضروری است مبارزه سیاسی است نه مشارکت سیاسی. به اعتقاد فمینیسم رادیکال مشکلات زنان ریشه در ماهیت حکومت مردسالار دارد برخلاف فمینیسم لیبرال که معتقد است با افزایش مشارکت سیاسی زنان و اصلاح مناسبات جنسیتی مشکلات زنان برطرف خواهد شد.<ref>پاکنیا، | گرایشهای فمینیستی کنش یکسانی نسبت به حکومت و فعالیتهای سیاسی ندارند. در این میان فمینیسم لیبرال و فمینیسم رادیکال هر دو سیاست را مهم میدانند. فمینیسم لیبرال برای نزدیک شدن به دولت و استفاده از امکانات آن در جهت بهبود وضع موجود و فمینیسم رادیکال برای مبارزه و موضع گرفتن در برابر دولت و معرفی آن به عنوان عامل مهم نامطلوب بودن وضع موجود. مشارکت فمینیسم لیبرال در سیاست و حاکمیت، مشارکت انتقادی است اما فمینیسم رادیکال، مشارکت سیاسی را افتادن در دام نظام پدرسالار میداند و معتقد آنچه برای فمینیسم ضروری است مبارزه سیاسی است نه مشارکت سیاسی. به اعتقاد فمینیسم رادیکال مشکلات زنان ریشه در ماهیت حکومت مردسالار دارد برخلاف فمینیسم لیبرال که معتقد است با افزایش مشارکت سیاسی زنان و اصلاح مناسبات جنسیتی مشکلات زنان برطرف خواهد شد.<ref>پاکنیا، «فمینیسم و سیاست»، 1383ش، ص56.</ref> | ||
==فمینیسم و هنر== | ==فمینیسم و هنر== | ||
ﻓﻤﯿﻨﯿﺴﻢ که در آﻏﺎز به عنوان یک جریان اجتماعی برای احقاق حقوق زنان ایجاد شده بود، بعد از ورود به عرصه فکر و اندیشه به نظریهپردازی روی آورد تا از این طریق با جریانهای غالب علمی که مدافع وضعیت موجود بودند، مبارزه کند. یکی از مهمترین حوزههای اندیشهای عرصه هنر و زیباییشناسی بود. حاصل این تلاش، شکلگیری جریانی در میان جریانهای هنری با عنوان هنر فمینیستی است. آغاز شکلگیری هنر فمینیستی را باید دﻫـﻪ 1970 میلادی داﻧﺴﺖ. در آﻏﺎز اﯾﻦ دﻫﻪ، لیندا نوکلین که بعدها به شاخصترین نظریهپرداز هنر فمینیستی معروف شد با انتشار کتابی، این سوال مهم را مطرح کرد که چرا تارخ هنر هرگز یک هنرمند برجسته زن را به خود ندیده است؟ و اینکه چگونه میتوان تمایلات زنگرایی در هنر را ارتقاء داد؟ و آیا باید هنر زنان از هنر مردان متفاوت باشد؟<ref>ﺳﻤﯿﻊآذر، | ﻓﻤﯿﻨﯿﺴﻢ که در آﻏﺎز به عنوان یک جریان اجتماعی برای احقاق حقوق زنان ایجاد شده بود، بعد از ورود به عرصه فکر و اندیشه به نظریهپردازی روی آورد تا از این طریق با جریانهای غالب علمی که مدافع وضعیت موجود بودند، مبارزه کند. یکی از مهمترین حوزههای اندیشهای عرصه هنر و زیباییشناسی بود. حاصل این تلاش، شکلگیری جریانی در میان جریانهای هنری با عنوان هنر فمینیستی است. آغاز شکلگیری هنر فمینیستی را باید دﻫـﻪ 1970 میلادی داﻧﺴﺖ. در آﻏﺎز اﯾﻦ دﻫﻪ، لیندا نوکلین که بعدها به شاخصترین نظریهپرداز هنر فمینیستی معروف شد با انتشار کتابی، این سوال مهم را مطرح کرد که چرا تارخ هنر هرگز یک هنرمند برجسته زن را به خود ندیده است؟ و اینکه چگونه میتوان تمایلات زنگرایی در هنر را ارتقاء داد؟ و آیا باید هنر زنان از هنر مردان متفاوت باشد؟<ref>ﺳﻤﯿﻊآذر، «هنر فمینیستی زایش اندیشههای زنانه»، 1386ش.</ref> | ||
از منظر جریانهای فمینیستی، پاسخ به این سوالات، متفاوت و گاه متناقض بود اما همه جریانها نسبت به سهم بالای مردان در نادیدهانگاری تاریخی هنر زنان و ایجاد مانع در پرورش و بروز خلاقیت زنان، اتفاق نظر داشتند. با ورورد جریان فمینیسم به عرصه هنر، مبارزه در راستای احقاق حقوق زنان و اثبات و دستیابی به حق تسلط بر بدن و مقابله با بهرهکشی و سوءاستفاده از بدن زن به عنوان موضوع هنر و ابزار لذت مردان به اوج خود رسید اما این ادعا در میدان دچار سردرگمی و نوعی دوگانگی در فکر و عمل شد. زیرا هنر فمینیستی هم درست بر همان رویهای پیش رفت که مورد رضایت نگرش مردمحورانه بود. به این معنا که در اکثر آثار فمینیستها نیز استفاده از بدن و جذابیتهای جنسی زن به عنوان موضوع هنری قرار گرفت. علاوه بر اینکه این جریان هنری بر خلاف هدف اصلی که وظیفه خود را مبارزه با نظام ظالمانه و مرمحور سرمایهداری میدانست کمکم به ابزاری جهت تثبیت و تحکیم نظام سرمایهداری تبدیل شد.<ref>چراغی کوتیانی، | از منظر جریانهای فمینیستی، پاسخ به این سوالات، متفاوت و گاه متناقض بود اما همه جریانها نسبت به سهم بالای مردان در نادیدهانگاری تاریخی هنر زنان و ایجاد مانع در پرورش و بروز خلاقیت زنان، اتفاق نظر داشتند. با ورورد جریان فمینیسم به عرصه هنر، مبارزه در راستای احقاق حقوق زنان و اثبات و دستیابی به حق تسلط بر بدن و مقابله با بهرهکشی و سوءاستفاده از بدن زن به عنوان موضوع هنر و ابزار لذت مردان به اوج خود رسید اما این ادعا در میدان دچار سردرگمی و نوعی دوگانگی در فکر و عمل شد. زیرا هنر فمینیستی هم درست بر همان رویهای پیش رفت که مورد رضایت نگرش مردمحورانه بود. به این معنا که در اکثر آثار فمینیستها نیز استفاده از بدن و جذابیتهای جنسی زن به عنوان موضوع هنری قرار گرفت. علاوه بر اینکه این جریان هنری بر خلاف هدف اصلی که وظیفه خود را مبارزه با نظام ظالمانه و مرمحور سرمایهداری میدانست کمکم به ابزاری جهت تثبیت و تحکیم نظام سرمایهداری تبدیل شد.<ref>چراغی کوتیانی، «هنر و زیباییشناسی فمینیسم»، 1390ش، ص35.</ref> | ||
==فمینیسم در ایران== | ==فمینیسم در ایران== | ||
فمینیسم؛ به مثابه جنبش اجتماعی، اگرچه ریشه در وضعیت زنان در غرب پس از رنسانس، اندیشه سیاسی- اجتماعی مدرن و تحولات نظام سرمایهداری غرب دارد اما درعین حال به تناسب شرایط مختلف کشورها و مناطق، از ویژگیهای بومی نیز متاثر شده است. این مسئله در ایران به وضوع قابل ردیابی است. در دوران مشروطه با توجه به فضای باز سیاسی، انجمنها و نشریاتی که بر آموزش مادران برای تربیت فرزند تأکید میکردند،ایجاد شدند اگرچه مطالبات اولیه زنان در این دوره به هیچ وجه فمینیستی نبود، بلکه رنگ و بوی ضد استعماری و ضد استبدادی داشت، مانند نهضت تنباکو و کمکهای مالی برای تأسیس بانک ملی که زنان در آن نقش فعالی داشتند.<ref>زیبایینژاد، | فمینیسم؛ به مثابه جنبش اجتماعی، اگرچه ریشه در وضعیت زنان در غرب پس از رنسانس، اندیشه سیاسی- اجتماعی مدرن و تحولات نظام سرمایهداری غرب دارد اما درعین حال به تناسب شرایط مختلف کشورها و مناطق، از ویژگیهای بومی نیز متاثر شده است. این مسئله در ایران به وضوع قابل ردیابی است. در دوران مشروطه با توجه به فضای باز سیاسی، انجمنها و نشریاتی که بر آموزش مادران برای تربیت فرزند تأکید میکردند،ایجاد شدند اگرچه مطالبات اولیه زنان در این دوره به هیچ وجه فمینیستی نبود، بلکه رنگ و بوی ضد استعماری و ضد استبدادی داشت، مانند نهضت تنباکو و کمکهای مالی برای تأسیس بانک ملی که زنان در آن نقش فعالی داشتند.<ref>زیبایینژاد، «خاستگاه فمینیسم در ایران»، 1388ش، ص54.</ref> | ||
تاسیس مدارس دخترانه به سبک جدید و اعزام دانشجو به اروپا زمینه آشنایی بیش از پیش ایرانیان با دنیای غرب و ورود افکار و اندیشههای فمینیستی را فراهم کرد از این رو دوران مشروطه نقطه عطف شروع فعالیتهای مستقل زنانه بهشمار می رود.<ref>ربیعی رودسری، | تاسیس مدارس دخترانه به سبک جدید و اعزام دانشجو به اروپا زمینه آشنایی بیش از پیش ایرانیان با دنیای غرب و ورود افکار و اندیشههای فمینیستی را فراهم کرد از این رو دوران مشروطه نقطه عطف شروع فعالیتهای مستقل زنانه بهشمار می رود.<ref>ربیعی رودسری، «سرانجام فمینیسم در ایران»، 1385ش، ص7.</ref> در این دوره، جامعه ایران از یک نظام کاملاً سنتی به یک نظام تحولیافته و متأثر از فرهنگ غرب مبدّل شد. با این وجود فمینیسم در ایران، بهمثابه یک نظریه بومی و تولدیافته در لایههای معرفتی فرهنگ ایرانی نبود. نظریهای وارداتی بود که در تعاملات فرهنگی با غرب و با انگیزههای غیرمعرفتی (سیاسی – اجتماعی) بهوجود آمد.<ref>اقبالی، ابوالفضل، ماهیت سیاسی فمینیسم در ایران، خبرگزاری دانشجو، کد خبر:۱۰۸۰۲۵۲، خرداد 1402ش.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||