Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohsenzadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
کریستوا در کنار [[سیمون دوبوار]]، [[لوس ایریگاری]] و [[الن سیکسو]] یکی از اعضای اصلی [[فمینیسم فرانسوی]] است. او تأثیر قابل توجهی بر [[فمینیسم]] و مطالعات ادبی فمینیستی در ایالات متحده و بریتانیا و همینطور بر خوانش هنر معاصر گذاشتهاست. کریستوا [[ایدهٔ هویتهای متکثر جنسی]] را در برابر [[نشانهشناسی متحد]] «[[زبان یکپارچه زنانه]]» مطرح کردهاست. | کریستوا در کنار [[سیمون دوبوار]]، [[لوس ایریگاری]] و [[الن سیکسو]] یکی از اعضای اصلی [[فمینیسم فرانسوی]] است. او تأثیر قابل توجهی بر [[فمینیسم]] و مطالعات ادبی فمینیستی در ایالات متحده و بریتانیا و همینطور بر خوانش هنر معاصر گذاشتهاست. کریستوا [[ایدهٔ هویتهای متکثر جنسی]] را در برابر [[نشانهشناسی متحد]] «[[زبان یکپارچه زنانه]]» مطرح کردهاست. | ||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
کریستوا از اواسط دههی 1960 در فرانسه زندگی میکند. او اکنون در دانشگاه پاریس دیدرو استاد است. | ژولیا کریستوا در ۱۹۴۱ در بلغارستان متولد شد. در مدرسه راهبان دومنیکن درس خواند و به زبان فرانسه. بلغارستان جزو بلوک شرق بود، به این ترتیب وقتی او در آستانه سال ۱۹۶۵، پس از اخذ دکترا در ادبیات، با یک بورس تحصیلی مخصوص دانشجویان ممتاز به فرانسه رفت با کار فرمالیست های روسی (یاکوبسن و…) و [[میخاییل باختین]] که در غرب هنوز ناشناخته بودند آشنایی داشت. کریستوا با این توشه دانش کمی بعد از ورود به فرانسه به عضویت گروه تل کل Tel Quel، یک گروه روشنفکری اهل فلسفه و سیاست که نشریه ای هم به همین نام داشتند، درآمد و با فیلیپ سولرس نویسنده، یکی دیگر از اعضای گروه، ازدواج کرد. | ||
بعد از وقایع سال ۶۸ پاریس در ۱۹۷۴ به چین رفت اما [[مائوییسم]] چنان دلسردش کرد که تصمیم گرفت سیاست در سطح کلان را رها کند و بعدها مجددا ابتدا به «سیاست ورزی در سطح خرد»، یعنی در سطح فردی و سپس سطح کلان روی آورد. او اخیرا چند رمان هم نوشته است و از جمله رمانی پلیسی. | |||
کریستوا اکنون سرپرست آموزشگاه دکترای زبان، ادبیات و تمدن در شعبه هفتم دانشگاه پاریس است. روانکاوی هم می کند. کریستوا از اواسط دههی 1960 در فرانسه زندگی میکند. او اکنون در دانشگاه پاریس دیدرو استاد است. | |||
برخي نويسندگان با تفكيك فمينيسم روانكاوانه از فمينيسم پسامدرن، ژوليا كريستوا را در رديف فمينيستهاي پسامدرن معرفي ميكنند (Tong, Feminist Thought Rosemarie)؛ درحاليكه نويسندة ديگر با پذيرش همين تفكيك، كریستوا را در رديف فمينيستهاي روانكاو با گرايش لاكاني ذكر ميكند.<ref>کريس بیسلي؛ چيستي فمينيسم: درآمدی بر نظریه فمینیستی؛ ترجمة محمدرضا زمردي؛ ص 109.</ref> | برخي نويسندگان با تفكيك فمينيسم روانكاوانه از فمينيسم پسامدرن، ژوليا كريستوا را در رديف فمينيستهاي پسامدرن معرفي ميكنند (Tong, Feminist Thought Rosemarie)؛ درحاليكه نويسندة ديگر با پذيرش همين تفكيك، كریستوا را در رديف فمينيستهاي روانكاو با گرايش لاكاني ذكر ميكند.<ref>کريس بیسلي؛ چيستي فمينيسم: درآمدی بر نظریه فمینیستی؛ ترجمة محمدرضا زمردي؛ ص 109.</ref> | ||
=== اتهام همکاری با حکومت کمونیستی در بلغارستان === | === اتهام همکاری با حکومت کمونیستی در بلغارستان === |