خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
===ریاست [[سازمان زنان]]=== | ===ریاست [[سازمان زنان]]=== | ||
((شروع كار من در زمینه مسائل زنان مربوط | ((شروع كار من در زمینه مسائل زنان مربوط میشد به كار دانشگاهیام به خاطر اینكه در رشته ادبیات تعداد قابل توجهی [از] دختران دانشجو درس میخواندند و این دختران علاقهمند بودند به بحث و گفتگو درباره مسائل زندگی و مشكلاتی كه با آن روبه رو بودند. در همان حال، خانم دكتر رجالی كه روانشناس بود و در همان دانشكده تدریس میكرد، دبیركل سازمان زنان شده بود و خیلی دلش میخواست كه سازمان [تحت] فعالیتش توسعه پیدا كند و به اصطلاح نهضت طرفدار پیدا كند. او از من خواست كه كمك كنم «جمعیت دختران دانشجو» كه تازه تشكیل داده بودیم با سازمان زنان ارتباط برقرار كند و ما این كار را از دانشگاه ملی شروع كردیم و از دانشگاههای دیگر هم بعداً عضو این سازمان شدند. ملاحظه میگردد كه جمعیت دختران دانشجو كه پدیدهای مجزا از تشكیلات اداری و مركزی سازمان زنان بود، فرصتی را فراهم آورد تا این گروه در جلسات كلی سازمان شركت نماید و بدین ترتیب تماس با دبیرخانه این سازمان آغاز شد.))<ref> -جامعه، دولت و جنبش زنان ایران، ص ۲۴</ref> | ||
افخمی در یكی از جلسات مربوط به جمعیت دختران دانشجو درحضور [[اشرف پهلوی]]، ریاست [[سازمان زنان]]، گزارشی ارائه داد كه به این ترتیب، باب آشنایی با وی گشوده شد. اشرف در این دیدار اظهار داشت من واقف هستم كه دانشجو در دنیا دوران پرتلاطمی را طی | افخمی در یكی از جلسات مربوط به جمعیت دختران دانشجو درحضور [[اشرف پهلوی]]، ریاست [[سازمان زنان]]، گزارشی ارائه داد كه به این ترتیب، باب آشنایی با وی گشوده شد. اشرف در این دیدار اظهار داشت من واقف هستم كه دانشجو در دنیا دوران پرتلاطمی را طی میكند و این تلاطم بین دانشجویان ما نیز هست اما اگر ببیند به افكار و عقاید او توجه میشود از آن حالت عصیان بیرون میآیند، باید تحرك بین دانشجویان باشد... در كمیته شما به هرنحوی شده باید تعداد بیشتری از دانشجویان عضویت داشته باشند و وظایف خود را انجام دهند؛ فقط شعاردادن كافی نیست و باید در عمل نشان بدهند كه خواهان پیشرفت هستند و حالا زمان عمل است.<ref> كیهان روزنامه-،۱۳۴۹/۲/۲۴ </ref> از این رو، با پیشنهاد [[سیمین رجالی]]، دبیركل سازمان، افخمی به عنوان یكی از اعضای هیئت نمایندگی ایران، همراه اشــرف در نشست سالیانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۹۶۹ شركت كرد.<ref group="پانویس"> برابر آنچه كه در كتاب سیاستگزاران و رجال سیاسی در روابط خارجی ایران، آمده است، اشرف پهلوی از سال ۱۹۷۰ به عنوان رئیس هیئت نمایندگی ایران در اجلاسیه بیست و پنجم مجمع عمومی سازمان ملل شركت كرد و سال ۱۹۶۹ ،اردشیر زاهدی رئیس هیئت ایرانی بود.</ref> ظاهراً وظیفه وی تهیه متن سخنرانی برای نماینده ایران بود. | ||
وی در خاطراتش به نقش حمایتی اشرف از او در جریان | وی در خاطراتش به نقش حمایتی اشرف از او در جریان اینگونه سفرها اشاره میكند. سرانجام در ۱۳۵۰ از طریق عبدالرضا انصاری، قائم مقام اشرف، پیشنهاد دبیركلی سازمان به وی داده شد و هم زمان با تدریس در دانشگاه، دبیركلی [[سازمان زنان]] را هم پذیرفت. وی در آستانه ۳۱ سالگی، هدایت سازمانی را به عهده گرفت كه اعضای شورای مركزی آن از حد متوسط سنی بالایی برخوردار بودند و در مورد توانایی او برای انجام امور محوله، شك و تردیدهایی وجود داشت. انتصاب این تحصیلكرده غرب در رشته ادبیات انگلیسی كه با مباحث مربوط به زنان آشنایی خاصی نداشت، كنجكاوی همگان را برانگیخت؛ بویژه آنكه به درستی معلوم نبود چه كسی او را به اشرف معرفی كرده بود؟ آیا اتفاقی بود یا نه؟ در این باره باید به دنبال شواهد و اسناد بیشتری بود. بــه هر روی، حمایت اشــرف از افخمی غیرقابل انكار اســت و حتی «[[مهرانگیز منوچهریان]]» در توصیف عملكرد ســازمان در زمان دبیركلی افخمی، اشــرف را نماد حمایت و مشكل گشــای كارهای ســازمان معرفی میكند زیرا از نظر وی داشتن چنین حامی میتواند هرمانعی را از سر راه بردارد. فرهنگ حاكم بر [[سازمان زنان]] در دوران قبل از افخمی با فرهنگ افخمی تفاوتهای معیاری داشــت. فاصله او با نســل قبلی سازمان بسیار زیاد بود. زندگی تحصیلی در خارج از كشور، تدریس زبان انگلیســی با متون امریكایی، تماس با دانشــجویان به زبان انگلیســی و ســبك و ســیاق زندگی امریكایی، زندگی در بخش شمال شهر و ارتباط با محدوده خاصی از شهر (دربند، محل سكونت و اوین، محل تدریس) او را در فضایی كاملا شبه غربی محصور قرار داده بود. وی در مــورد نقش زن در ایران قرن بیســتم و چارچوبهای حقوقــی مربوط به آن و نیز انتظارات موردنظر از زن آزاد و مســتقل در ایران را با ایدهآلهای غربی مقایســه میكرد و با همان معیارها و مقیاسهای ذهنی خود میسنجید. افخمی در [[ســازمان زنان]] به دنبال ایجاد همبســتگی و تقویت جبههای متحد برای پیشبرد اهداف سازمان بود. به عبارتی، همكاریهای تشكیلاتی را پی میگرفت. الگوی كاری او الگویی امریكایی با الهام از [[ســازمان زنان]] امریكا بود و با این الگو درصدد ســازماندهی این تشكیلات ایرانی برآمده بود. | ||
====[[سازمان زنان]] در دوره افخمی==== | ====[[سازمان زنان]] در دوره افخمی==== | ||
افخمی هدف اصلی خود را در این سازمان، استقلال زن معرفی | افخمی هدف اصلی خود را در این سازمان، استقلال زن معرفی میكند نه رفاه اجتماعی. وی برای دســتیابی به این هدف، در پی تغییر طرز تفكر، روابط و ارزشهای زنان بود و همواره میكوشــید در این راســتا كمترین تنش ایجاد شود و به همین منظور بسیار محتاطانه گام برمیداشت. تحولات تدریجی در رســالت [[سازمان زنان]] بعد از ورود افخمی با تغییر اساسنامه آن در ســال ۱۳۵۲ پدیدار میز گردد كه این تغییر منطبق با نگــرش افخمی به نقش و نیازهای زنان صورت میگیرد. در واقع وی در پی تغییر ســاختار جامعه و روابط میان افراد خانواده به منظور برقراری به اصطلاح تعادل در توزیع حقوق و مسئولیتها بود و بدین طریق نه تنها ساختار سیاسی خانواده بلكه سلسله مراتب اجتماعی را به چالش میطلبید كه خانواده هسته آن بود. افخمی علاوه بر این درصدد تغییر اساسی در برنامهها و ساختار سازمان بود و بدین منظور، دختران و زنان جوان را در برنامههای خود دخیل كرده با استفاده از آنان به عنوان رابطین شهرستانها بیشترین توجه خود را در ابتدا مصروف سایر نقاط كشور نمود. پس از سفر افخمی به شوروی و چین كه با اجازه شاه صورت گرفته بود، به منظور آشنایی با سه نوع طرز فكر متفاوت از غرب و برای تماس با این نوع گرایشهای فكری، از خانمها «[[بتی فریدان]]» بنیانگذار سازمان زنان امریكایی، «جرمن گریز» انگلیسی و «هلوی سپیلا»ی فنلاندی به عنوان معاون دبیركل سازمان ملل دعوت كرد با حضور در ایران زمینه آشنایی روشنفكران ایرانی با دیدگاههای آنان فراهم آید.<ref>جامعه، دولت و جنبش زنان ایران، ص ۱۵۶</ref> | ||
سازمان تحت مدیریت افخمی بهبود وضع زنان ایران را بدون دگرگونیهای اساسی در قوانین و مقررات ناظر به حقوق و | سازمان تحت مدیریت افخمی بهبود وضع زنان ایران را بدون دگرگونیهای اساسی در قوانین و مقررات ناظر به حقوق و آزادیهای آنان ممكن نمیدانست و از همین رو بسیاری از تلاشهایش معطوف به اصلاح قوانین و مقررات گشت. پیشنهادهای حقوقی سازمان از سوی بسیاری از متدینین به چالش كشیده میشد. روحانیون و شخصیتهای مذهبی از طریق منابر و مساجد، تودههای مردم را با نتایج اینگونه برنامهریزیها آشــنا كرده به آگاهســازی آنان میپرداختند و همگان را به مقاومت در برابر این خواســتهها تشــویق و ترغیب میكردند. این مقاومتها با افزایش فعالیتهای ســازمان جدیتر میشد. مسئولین سازمان برای جلوگیری از این امر دست به سوی برخی به ظاهر دینداران متجدد دراز كرده، از آنان در پارهای از موارد نظرخواهی مینمودند تا وانمود كنند رویههای اصلاحی قوانین با دین مردم سنخیت داشته در تضاد نیست و در واقع به نوعی، آنان را مشروع جلوه داده، وانمود كنند كه برنامههای سازمان با احكام مذهبی بویژه با نص قرآن تضاد ندارد. اما مواردی هم وجود داشت كه سازمان بدون جلب توجه گسترده، مقدمات دگرگونیهای حقوقی در زمینههای خاصی را فراهم آورد. | ||
===مبارزه با حجاب=== | ===مبارزه با حجاب=== | ||
پس از گذشت ۴۱ سال از فرمان پهلوی اول مبنی بر كشف حجاب زنان، افخمی در جایگاه ریاســت [[سازمان زنان]] و وزیر مشاور در امور زنان، چادر را پوششی دست و پاگیر و بازدارنده تحرك و كار و فعالیت زنان قلمداد كرده، آن را (چادر) نشانه ِ ظاهری | پس از گذشت ۴۱ سال از فرمان پهلوی اول مبنی بر كشف حجاب زنان، افخمی در جایگاه ریاســت [[سازمان زنان]] و وزیر مشاور در امور زنان، چادر را پوششی دست و پاگیر و بازدارنده تحرك و كار و فعالیت زنان قلمداد كرده، آن را (چادر) نشانه ِ ظاهری محدودیتها و تاریكیهای فكری و روانی و مانعی اساســی در راه پیشــرفت مملكت برشمرد و در رهنمودهای خود به نخستوزیری طرحی را در جهت محدودسازی پوشش بانوان ارائه كرد. در ۱۳۵۶، طرح محدودیت استفاده از پوشش چادر توسط بانوان، بین افخمی و پرویز ثابتی طی گفتگوهای تلفنی به بحث گذاشته شد و پیشنهادهایی از جانب افخمی به ریاست وقت ساواك ارائه گردید.<ref group="پانویس"> این مطلب در اســناد ســاواك ضبط شده است.</ref> | ||
در این طرح آمده است: «اینك چند سالی است كه | در این طرح آمده است: «اینك چند سالی است كه میبینیم با اینكه تودههای وسیع زنان ایران همگام با مردان ایرانی در راه انقلابی خود به سوی تمدن بزرگ به ســرعت پیش میروند، گروههایــی از زنان به دلیل نفــوذ افكار آنان كه به اشتباه چادر را با حجاب یكی میدانند، بــه دلیل جهل و نادانی یا بــه دلیل عادت، به اســتفاده چادر گرایــش پیــدا كردهاند. چون زمــان پهلــوی دوم زمانی نیســت كــه مردم ایــران به گذشــتههای عقب افتــاده و تاریك بــاز گردند، زمانی نیســت كــه از تحرك باز ایستند، زمانی نیست كه هیچ گروهی غیرفعال و كنار گذاشته شــده باشند، زمانی نیست كه مغزها و زندگیها بسته و تهی بمانند، بایستی كوششــی همهجانبه و فراگیرنده [از ســوی] تمام گروهها، قشرها و سازمانها انجام شود تا در این زمینه نیز ســایه گذشتهها از چهره زن ایرانی زدوده شود.» برای مبارزه با چادر كه به زعم افخمی، پوششــی حقیركننده بود، راههایی در مقاطع مختلف زمانی پیشنهاد میشود كه از جمله آن عبارت است از: | ||
* | *بهرهگیری از خدمات رسانههای گروهی | ||
*ایجاد هماهنگی لازم بین | *ایجاد هماهنگی لازم بین رسانههای گروهی و متون كتابهای درسی برای دگرگونی باورداشتها، در زمینه ارتباط چادر با معتقدات اخلاقی و مذهبی. *ایجاد هماهنگی كامل بین برنامههای تلویزیون، رادیو، محتوای مطبوعات با متون كتب درسی در تغییر تصویر ذهنی از زن و در جهت ارتقای مقام و نقش او در پیشبرد هدفهای توسعه اقتصادی و اجتماعی. | ||
* | *بهرهگیری از سهم تلویزیون در بزرگداشت پوشاك محلی و نشاندادن جنبههای دست و پاگیر چادر. | ||
بدین ترتیب شــكل | بدین ترتیب شــكل تازهای از مبارزه با چادر با اســتفاده از ابزارهــای فرهنگی و برای ایجاد تغییرات در بلندمدت به صحنه میآید. اقدامات جنبی كه در این مورد در نظر گرفته شــده بود شامل تحقیق و نگارش و چاپ مقالاتی با استنادات خاص در ارتباط با عقبماندگی و جنبههای منفی چادر بود. بهرهگیری از فعالیتهای ســازمانهای آموزشی و اجتماعی از جمله كانون پرورش فكری كودكان و نوجوانان در تهیه كتابها و فیلمهایی در جهت دگرگونیهای لازم،القای دگرگونیهای ذكرشده در آموزش دانشآموزان و دانشجویان، گنجاندن موادی خاص در دستورات مباحث كانونهای حزبی، و همچنین، ممنوعیت زنان چادری از مراجعه به وزارتخانهها و سازمانهای دولتی، ممنوعیت زنان چادری از مسافرت با شركت هواپیمایی ملی ایران، ممنوعیت ورود زنان چادری به فرودگاهها، ممنوعیت استفاده زنان چادری از اتوبوسهای شركتهای واحد، ممنوعیت ورود زنان چادری به سینماها، ممنوعیت زنان چادری از خرید در فروشگاههای شركتهای تعاونی شهر و روستا، ممنوعیت استفاده زنان چادری از خدمات سازمانهای اجتماعی مانند جمعیت بهزیستی و آموزشی فرح پهلوی، جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران و انجمن ملی حمایت ً از كودكان، ممنوعیت ورود كودكان و نوجوانان چادری به كتابخانهها، و نهایتاً محرومیت از شركت در هرگونه مجامع عمومی، پیشنهادهای فوق، زمینههای اجرایی كشف حجاب مجدد توسط افخمی و همفكرانش را فراهم میكرد؛ در حالی كه این گروه مدعی آزاداندیشی و ارتقای مقام زن و توجه به سرنوشت و حقوق كودكان بودند. اقدامات جنبی كه برای تحقق این توصیهها اندیشیده شده بود توسعه كارخانجات پوشاك و در دسترس قراردادن لباسهای ارزانقیمت همراه با روسری به عنوان جایگزین چادر بود.<ref>بایگانی مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی</ref>این برنامهها در حالی پیشنهاد و اجرایی میشود كه گزارشهای مكرر شهربانی كل كشور به ساواك حاكی است كه استفاده از پوشش چادر در بین دختران دانشجوی دانشگاههای كشور افزایش یافته وضعیت نگرانكنندهای برای رژیم به وجود آورده بود. رژیمی كه بر همانندسازی تعمدی مبتنی بر طرحهای غربگرایانه پای میفشرد و به پیرایش جامعه ایران از نمادهای مذهبی همت میگمارد، اكنون به استیصال افتاده، دست به دامان افخمی شده بود. | ||
[[مسئله حجاب]] و پوشش بانوان در كتاب خاطرات افخمی هم بخشی را به خود اختصاص داده است. او | [[مسئله حجاب]] و پوشش بانوان در كتاب خاطرات افخمی هم بخشی را به خود اختصاص داده است. او مینویسد: «تعداد قابل توجهی از دبیران منتسب به سازمان، معلم بودند و به ما میگفتند كه دلشان میخواهد بتوانند آزادانه و بیچادر به مدرسه بروند ولی محیط شان و خانوادهشان اجازه نمیدهد كه رأسا این تصمیم را بگیرند. اگر دستورالعمل از وزارت آموزش و پرورش بیاید كه در داخل مدرسه شاگرد و معلم نمیتوانند چادر به سر بگذارند، كار معلمین را خیلی آسان میكرد. ما این موضوع را با خانم پارسا مطرح كردیم.<ref>برای اطلاعات بیشتر ر.ك: زنان دربار به روایت اسناد ساواك ـ فرخ رو پارسای، مركز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، تهران، ۱۳۸۲ش. </ref> برای اینكه خیلی طبیعی به نظر میرسید چون به هر حال لباس مناسب كار را میتوانست هر كارفرمایی تعیین كند، چیزی نبود كه بشود به آن ایراد زیادی گرفت. این مربوط به زندگی خصوصی افراد نمیشد مربوط به محیط داخل مدرسه میشد. خانم پارسا موافق این موضوع بود و دستورالعمل فرستاد برای تمام مدارس و این هم یكی از مواردی بود كه موجب مجازات خانم پارسا شد.<ref>جامعه، دولت و جنبش زنان ایران، ص ۹۲.</ref> | ||
سیاست حذف حجاب از فرهنگ زنان ایرانی، در برنامه های افخمی جایگاه | سیاست حذف حجاب از فرهنگ زنان ایرانی، در برنامه های افخمی جایگاه ویژهای داشت. وی در تبیین نقش سپاهیان (دانش و بهداشت و ترویج و آبادانی) دختر كه در برنامههای شاه لحاظ شده بود، حضور این دختران را مهم توصیف كرده، بیشتر بر جنبه الگوسازی نقش آنان و اثربخشی آن تأكید میورزید: «زنانی جوان كه میتوانند مستقلا بیحجاب در یونیفرم در ده آزادانه به عنوان یك فرد مستقل زندگی كنند و به توسعه افكار مربوط به نهضت آزادی زنان بپردازند و در این زمینه مؤثر باشند.»<ref>جامعه، دولت و جنبش زنان ایران، ص 89</ref> و این همان پدیده نمادین و نمایشی موردنظر رژیم شاه بود. به اعتقاد افخمی برخی از مسائلی كه با اعتقادات مذهبی ملت عجین بود نیازمند بسترسازی مناسب بوده تلاش میشد تا فكر ملت برای پذیرش آن خواستهها آماده شود و به همین جهت ســعی میشــد در هر موردی كه قانونی مطرح میشــود آن را در جای خوبی و به زبانی ارائه كنند كه آشكارا با آنچه در متون مذهبی مطرح شده، صراحتاً منافات نداشته باشد. در واقع در بســیاری موارد با ظرافت و دقت این كار انجام میشــد و در بســیاری مواقع به دلیل ماهیت ضددینی تفكرات و برنامهها نمیتوانستند پنهانكاری كنند. | ||
===طرح مساله سقط جنین=== | ===طرح مساله سقط جنین=== | ||
در دوران مدیریتی افخمی، آزادی [[سقط جنین]] در چارچوب قانونی به نحوی مطرح شد كه جراح و پزشك عامل، | در دوران مدیریتی افخمی، آزادی [[سقط جنین]] در چارچوب قانونی به نحوی مطرح شد كه جراح و پزشك عامل، براساس مواد قانون، تحت تعقیب یا مجازات قرار نمیگرفت. افخمی در این مورد در خاطرات خود مینویســد: «در مورد ســقط جنین آییننامه مربوطه طوری تنظیم شــد كه زن هر زمانی كه بخواهد با توافق شــوهر در صورتی كه زن شوهر نداشته باشد با خواست خود تصمیم به ســقط جنین بگیرد و این تغییر را ما از طریق آییننامههای داخلی وزارت بهداری و اطلاعیههای ســازمان به اطلاع پزشكان رساندیم و سعی كردیم از طرح آن در جراید و ایجاد سر و صدا درباره آن جلوگیری شود.»<ref>همان، ص 102</ref> علاوه بر آن در زمان تصدی افخمی در [[سازمان زنان]]، طرحی در مورد اصلاح قانون حمایت از خانواده تهیه شده بود كه در آن مسائلی از جمله منع مطالبه بكارت در مراحل بدوی ازدواج منظور شــده بود كه ساواك در نظریه خود در این مورد آورده است: «این مسئله مدتی است در سازمان زنان مطرح است. اگر هدف از تهیه این طرح در سازمان زنان (منع مطالبه بكارت در ازدواج و یا حذف كلمه باكره) كافی است به ثبت كل، محرمانه دستور داده شود كه عبارت (باكره) را در قبالههای عقد و نكاح به مرور حذف نمایند مگر طرفین مصراً خواستار قید موضوع در عقدنامه باشند. از طرفی مسئله ازدواج یك نوع معامله است و در معاملات هرگونه شرطی جایز است، بنابراین حسن آثار ناشی از این اقدام این است كه نه نیازی به تدوین ماده قانونی است و نه با رفتن لایحه به مجلس از ناحیه متعصبین مذهبی و روحانیون سر و صدا وعلم مخالفت برداشته میشود و نه این كه رأسا در قانون جزا مداخلهای به عمل آمده، به این ترتیب با رواج زمزمه موضوع به صورت اســتمراری و از بین رفتن قبح این قضیه طبیعی است. اشكالات مترتبه دیگر تحتالشعاع قرار خواهد گرفت.»<ref>همان، ص ۱۲۷</ref>۲۰ در چنین مواردی سازمان ناگزیر بود بدون جلب توجه گسترده عمومی، مقدمات دگرگونیهای حقوقــی را در زمینههای مربوط فراهم آورد. افخمــی در همین باره میگوید: «مقامات وزارت بهداری و بهزیستی، كه بیشتر به خاطر اهمیتی كه قانونیشدن سقط جنین از لحاظ رعایت ضوابط پزشكی و نیز كنترل جمعیت داشت و نه لزوماً به خاطر حق زن برای انتخاب زمان بارداری و تعداد اطفــال خود با آن موافقت كرده بودند، پذیرفتند كه برای كاهش حملات ســازمانیافته از ســوی مخالفان، از تبلیغات وسیع در مورد این قانون خودداری شود. بنابراین قانونی شدن حق سقط جنین تنها از طریق بخشنامهها و اطلاعیههای داخلی وزارت بهداری و بهزیســتی، وزارت دادگســتری و سازمان زنان ایران بازتاب یافت.»<ref>همان، ص ۴۰۰</ref> | ||
===فراهم کردن شرایط ورود [[سازمان زنان]] به عرصههای | ===فراهم کردن شرایط ورود [[سازمان زنان]] به عرصههای بینالمللی=== | ||
به منظور اثربخشی | به منظور اثربخشی فعالیتهای [[سازمان زنان]] ایران و هم زمان با فعالیتهای داخلی، تماسهای بینالمللی برقرار گردید و در این ارتباط تأثیر متقابلی در عرصه داخلی و نیز جهانی داشت كه در نهایت جنبههایی از منافع رژیم را تأمین میكرد. و این چیزی نبود جز خواست [[اشرف پهلوی]] رئیس افتخاری سازمان زنان كه میكوشید در صحنه بینالمللی حضور خود را متجلی نماید. این سازمان اگرچه سازمانی دولتی و در حمایت مقامات دولتی بود ولی به عنوان سازمانی غیردولتی (NGO)وارد عرصه شده بود. چهار كنفرانس بینالمللی سازمان ملل متحد (مكزیك، چین، اسپانیا، امریكا) شاهد حضور ایران بود. اختصاص منابع مالی از سوی دولت ایران برای تأسیس مؤسسات تحقیقاتی منطقهای و بینالمللی درباره وضع زن امری بود كه پرستیژ ایران را در مجامع بینالمللی مترقیانه و توسعهطلبانه معرفی میكرد و افخمی مكانیسم و سازوكارهای لازم را در این رابطه تدارك میدید. در اســناد لانه جاسوســی در مورد برگزاری كنفرانس بینالمللی زنان در تهران (كه هرگز برگزار نشــد) آمده است: «ســفیر (امریــكا) گفــت كنفرانــس بینالمللــی زنان در تهــران خواهد بود. وی تقاضا كــرد یــك تلگراف برای پشــتیبانی امــور زنان فرســتاده شود. لازم است با خانم افخمی تماس بگیرید شاید خانم لوری تریس این مأموریت را پس از ورودش انجام دهد.»<ref>دخالتهای امریكا در ایران، اسناد لانه جاسوسی، ج ۱۲ ،سند شم ۴۹ ،۶ سپتامبر ۱۹۷۸ /شهریور ۱۳۵۷</ref> | ||
==سازمان زنان درنگاه افخمی== | ==سازمان زنان درنگاه افخمی== | ||
مهناز افخمی در مقاله ای تحت عنوان «انقلاب مسالمت آمیز» به تشریح جنبش زنان ایران در دو دهه قبل از انقلاب اسلامی با تكیه بر اهداف و برنامه ها و فعالیتهای [[سازمان زنان]] ایران و چگونگی روابط و رویارویی آن با مراكز تصمیم گیری دولتی از سویی و با عوامل محافظه كار سنتی جامعه از سوی دیگر پرداخته است.<ref>جامعه، دولت و جنبش زنان ایران، ص ۳۸۹</ref> | مهناز افخمی در مقاله ای تحت عنوان «انقلاب مسالمت آمیز» به تشریح جنبش زنان ایران در دو دهه قبل از انقلاب اسلامی با تكیه بر اهداف و برنامه ها و فعالیتهای [[سازمان زنان]] ایران و چگونگی روابط و رویارویی آن با مراكز تصمیم گیری دولتی از سویی و با عوامل محافظه كار سنتی جامعه از سوی دیگر پرداخته است.<ref>جامعه، دولت و جنبش زنان ایران، ص ۳۸۹</ref> |