Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴۵: خط ۴۵:
==دیدگاه==
==دیدگاه==
حضور او در آذربایجان که جریان های روشنفکری در آن فعال بودند و قرار گرفتن در کنار افراد روشنفکر، مشروطه خواهان و... او را متمایل کرد تا به عقاید روشنفکری روی آورد سفر او به تفلیس عقاید او را محکم تر کرد
حضور او در آذربایجان که جریان های روشنفکری در آن فعال بودند و قرار گرفتن در کنار افراد روشنفکر، مشروطه خواهان و... او را متمایل کرد تا به عقاید روشنفکری روی آورد سفر او به تفلیس عقاید او را محکم تر کرد
او موافق مشروطه بود به همین سبب مورد مخالفت اطرافیان و ملاهای اطرافش بود.او با آزادیخواهان آن روز آشنا می شود و به آن ها تمایل پیدا می کند که این افراد در او تاثیرگذار می باشند،  مطالعه کتاب های روشنفکران  و علوم روز در گرویدن او به دیدگاه های روشنفکری موثر بوده است.<ref>رک: زندگانی من، کسروی، احمد</ref>
او موافق مشروطه بود به همین سبب مورد مخالفت اطرافیان و ملاهای اطرافش بود.او با آزادیخواهان آن روز آشنا می شود و به آن ها تمایل پیدا می کند.دیدگاه این افراد در او تاثیر می‌گذارد؛ همچنین مطالعه کتاب های روشنفکران  و علوم روز در گرویدن او به دیدگاه های روشنفکری موثر بوده است.<ref>رک: زندگانی من، کسروی، احمد</ref>


کسروی، چهره شاخص و سرشناس مکتب تاریخ‌نگاری مشروطه ایران است که دو اثر مشهورش درباره تاریخ مشروطیت ایران، در هفتاد سال اخیر مصدر و محور بسیاری از دیدگاه‌ها و داوری‌های تاریخی قرار گرفته و احیاناً مندرجات آن‌ها، همچون مطالب دیگر آثار او، جای‌ جای توسط نویسندگان، نقد شده است. جایگاه کسروی در مکتب تاریخ‌نگاری مشروطیت، تا بدانجاست که بررسیِ صحت و سقم گزارش‌ها و داوری‌های او بر پایه اسناد و مدارک معتبر تاریخی، می‌تواند آزمون خوبی برای درک میزان صحت و اصالت «مکتب تاریخ‌نگاری مشروطه» باشد.<ref>https://fa.wikifeqh.ir/احمد_کسروی</ref>
کسروی، چهره شاخص و سرشناس مکتب تاریخ‌نگاری مشروطه ایران است که دو اثر مشهورش درباره تاریخ مشروطیت ایران، در هفتاد سال اخیر مصدر و محور بسیاری از دیدگاه‌ها و داوری‌های تاریخی قرار گرفته و احیاناً مندرجات آن‌ها، همچون مطالب دیگر آثار او، توسط نویسندگان، نقد شده است. جایگاه کسروی در مکتب تاریخ‌نگاری مشروطیت، تا بدانجاست که بررسیِ صحت و سقم گزارش‌ها و داوری‌های او بر پایه اسناد و مدارک معتبر تاریخی، می‌تواند آزمون خوبی برای درک میزان صحت و اصالت «مکتب تاریخ‌نگاری مشروطه» باشد.<ref>https://fa.wikifeqh.ir/احمد_کسروی</ref>


شهرت کسروی، عمدتاً مرهون تک‌روی‌های فکری و عملی، به‌ویژه تالیفات بحث‌ برانگیز او می‌باشد که درباره موضوعات گوناگون (تاریخی، مذهبی، عرفانی و ...) تحریر نموده است و اساساً همین مخالفت‌های «بی‌پروا» با باورها و عقاید اصولیِ هم‌وطنان مسلمان خویش (همچون نگارش کتاب «شیعی‌گری» بر ضدّ عقاید تشیع، و سوزاندن بعضی از کتب مذهبی و عرفانی نظیر مفاتیح‌الجنان و دیوان سعدی و حافظ) بود که به بحث‌ها و جنجال‌های بسیاری در زمان او دامن زد و نهایتاً موجبات خشم مسلمانان، و تکفیر و قتل وی را فراهم ساخت.
شهرت کسروی، عمدتاً مرهون تک‌روی‌های فکری و عملی، به‌ویژه تالیفات بحث‌ برانگیز او می‌باشد که درباره موضوعات گوناگون (تاریخی، مذهبی، عرفانی و ...) تحریر نموده است و اساساً همین مخالفت‌های «بی‌پروا» با باورها و عقاید اصولیِ هم‌وطنان مسلمان خویش (همچون نگارش کتاب «شیعی‌گری» بر ضدّ عقاید تشیع، و سوزاندن بعضی از کتب مذهبی و عرفانی نظیر مفاتیح‌الجنان و دیوان سعدی و حافظ) بود که به بحث‌ها و جنجال‌های بسیاری در زمان او دامن زد و نهایتاً موجبات خشم مسلمانان، و تکفیر و قتل وی را فراهم ساخت.
خط ۵۳: خط ۵۳:
مواضع تند کسروی بر ضد آیین تشیع و پیشوایان دین، بسیاری از آثار وی (از آن جمله: تاریخ مشروطه ایران) را دقیقاً و عمیقاً پوشش داده و بررسی این مساله، می‌تواند نقطه شروع خوبی برای آشنایی با «زاویه نگاه» و «شیوه عمل» وی در عرصه تاریخ‌نگاری مشروطیت باشد.<ref>https://fa.wikifeqh.ir/احمد_کسروی</ref>
مواضع تند کسروی بر ضد آیین تشیع و پیشوایان دین، بسیاری از آثار وی (از آن جمله: تاریخ مشروطه ایران) را دقیقاً و عمیقاً پوشش داده و بررسی این مساله، می‌تواند نقطه شروع خوبی برای آشنایی با «زاویه نگاه» و «شیوه عمل» وی در عرصه تاریخ‌نگاری مشروطیت باشد.<ref>https://fa.wikifeqh.ir/احمد_کسروی</ref>


کسروی تشیع و روحانیت را مایه بدبختی و عقب‌ماندگی ایران شمرده و معتقد است که باید از هر وسیله و افزاری (از جمله: نگارش و تحلیل تاریخ) برای مقابله با این دین و فرهنگ بهره جست <ref>https://fa.wikifeqh.ir/احمد_کسروی</ref>
کسروی تشیع و روحانیت را مایه بدبختی و عقب‌ماندگی ایران شمرده و معتقد است که باید از هر وسیله و ابزاری (از جمله: نگارش و تحلیل تاریخ) برای مقابله با این دین و فرهنگ بهره جست <ref>https://fa.wikifeqh.ir/احمد_کسروی</ref>


اهل نظر نوعاً به وسعت دانسته‌ها و معلومات کسروی در بعضی از رشته‌ها و موضوعات علمی، معترف‌اند. اما، به لحاظ منش و روش اخلاقی و عملی، او را واجد خصوصیات منفی زیر می‌شمارند: محدودیت اطلاعات و در عین‌حال اظهارنظر و داوری تند و جزمی در همه زمینه‌ها و موضوعات علمی (بدون داشتن آگاهی و تخصص کافی در آن‌ها)، بی‌ذوقی و کج‌سلیقگی و استبداد به رای، جزم‌اندیشی و یک‌دندگی، پرخاشگری و خشونت‌زبانی، قلمی و حتی یدی با مخالفان فکری و سیاسی، و بالاخره: عناد و غرض‌ورزی روش او بود.<ref>https://fa.wikifeqh.ir/احمد_کسروی</ref>
اهل نظر نوعاً به وسعت دانسته‌ها و معلومات کسروی در بعضی از رشته‌ها و موضوعات علمی، معترف‌اند. اما، به لحاظ منش و روش اخلاقی و عملی، او را واجد خصوصیات منفی زیر می‌شمارند: محدودیت اطلاعات و در عین‌حال اظهارنظر و داوری تند و جزمی در همه زمینه‌ها و موضوعات علمی (بدون داشتن آگاهی و تخصص کافی در آن‌ها)، بی‌ذوقی و کج‌سلیقگی و استبداد به رای، جزم‌اندیشی و یک‌دندگی، پرخاشگری و خشونت‌زبانی، قلمی و حتی یدی با مخالفان فکری و سیاسی، و بالاخره: عناد و غرض‌ورزی روش او بود.<ref>https://fa.wikifeqh.ir/احمد_کسروی</ref>
خط ۶۴: خط ۶۴:
به عقیدۀ کسروی تنها دینی که همۀ جهانیان بپذیرند، پاک‌دینی است.و این همان دین خردمندانه ‌ایست که قبلا پیش زمینه‌های آن را در ذهن مردم ایجاد کرده بود. ‌در نتیجه او فرقه‌ایی به نام کسروی‌گرایی یا همان پاکدینی را تشکیل می‌دهد.  
به عقیدۀ کسروی تنها دینی که همۀ جهانیان بپذیرند، پاک‌دینی است.و این همان دین خردمندانه ‌ایست که قبلا پیش زمینه‌های آن را در ذهن مردم ایجاد کرده بود. ‌در نتیجه او فرقه‌ایی به نام کسروی‌گرایی یا همان پاکدینی را تشکیل می‌دهد.  


با آنکه او دینی بنیاد نهاد و کتاب دینی به نام ورجاوند بنیاد (اصول مقدسه) نوشت و پاکدینان را در حزبی به نام باهماد آزادگان که هدف نهایی‌اش دست زدن به شورش و ایجاد سر رشته‌داری توده (حکومت مردم) و مذهبش پاکدینی است، ‌گردآورد و خود به کررات مدعی برانگیختگی (بعثت) و پیمان‌داری با خدا شد. ‌با این‌حال در بحث با مخالفان خود منکر پیغمبری و دین‌آوری شد
با آنکه او دینی بنیاد نهاد و کتاب دینی به نام ورجاوند بنیاد (اصول مقدسه) نوشت و پاکدینان را در حزبی به نام باهماد آزادگان که هدف نهایی‌اش دست زدن به شورش و ایجاد سر رشته‌داری توده (حکومت مردم) و مذهبش پاکدینی است، ‌گردآورد و خود به کررات مدعی برانگیختگی (بعثت) و پیمان‌داری با خدا شد. ‌با این‌حال در بحث با مخالفان خود منکر پیغمبری و دین‌آوری شد.
<ref>https://fa.wikifeqh.ir/احمد_کسروی</ref>
<ref>https://fa.wikifeqh.ir/احمد_کسروی</ref>


خط ۷۲: خط ۷۲:
اولين شماره مجله پيمان، در اول آذرماه 1312ش منتشر شد؛ ديدگاه‌هاى اجتماعى و عقيدتى كسروى را مى‌توان در خلال شماره‌هاى پيمان بدست آورد. كسروى در شماره‌هايى ابتدائى پيمان سعى كرد چهره حقيقى خود را برملا نسازد و با ارائه مقالات مختلف، از اسلام تعريف و تمجيد مى‌كرد. ولى به تدريج با بى‌پروايى جملات خويش را عليه فرهنگ اسلام شروع كرد.[https://wikinoor.ir/%DA%A9%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%8C_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF ویکی نور]
اولين شماره مجله پيمان، در اول آذرماه 1312ش منتشر شد؛ ديدگاه‌هاى اجتماعى و عقيدتى كسروى را مى‌توان در خلال شماره‌هاى پيمان بدست آورد. كسروى در شماره‌هايى ابتدائى پيمان سعى كرد چهره حقيقى خود را برملا نسازد و با ارائه مقالات مختلف، از اسلام تعريف و تمجيد مى‌كرد. ولى به تدريج با بى‌پروايى جملات خويش را عليه فرهنگ اسلام شروع كرد.[https://wikinoor.ir/%DA%A9%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%8C_%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF ویکی نور]


او در مجله پیمان نظرات خود را در موضوع زن و خانواده می نوشت. اما بنابر در خواستی که از او شد آنچه نوشته بود و یا تمایل داشت بگوید در قالب کتابچه کوتاهی با نام« خواهران و دختران ما»منتشر کرد. این کتاب شامل مباحث متعددی در موضوع حجاب و عفاف، روابط زن و مرد، نقش زن در خانواده و اجتماع، حقوق تضییع شده زنان، مبنای تعیین حقوق، تکالیف و نقش زنان
او در مجله پیمان نظرات خود را در موضوع [[زن]] و [[خانواده]] می نوشت. اما بنابر در خواستی که از او شد آنچه نوشته بود و یا تمایل داشت بگوید در قالب کتابچه کوتاهی با نام« خواهران و دختران ما»منتشر کرد. این کتاب شامل مباحث متعددی در موضوع [[حجاب]] و [[عفاف]]، روابط [[زن]] و مرد، نقش [[زن]] در [[خانواده]] و اجتماع، حقوق تضییع شده [[زنان]]، مبنای تعیین حقوق، تکالیف و نقش [[زنان]].
 
 
====حجاب و عفاف====
====حجاب و عفاف====
کسروی به توصیف حجاب زنان ایرانی می پردازد و عوامل موثر در کاستن حجاب زنان در دوره معاصر را توصیف می کند. او مشروطیت را آغاز موج روشنفکری علیه حجاب می داند، و  مدارس را عامل کاهش روگیری زنان معرفی می کند. رخ دادن تحولات متعدد موجب کاستن حجاب زنان و غیرت مردان در موضوع حجاب می شود . تا اینکه رضاخان گام آخر را بر می دارد و حجاب را برای زنان منع می کند، کسروی روباز شدن زنان را آرمان نیکخواهان ایران می داند که افرادی مثل او سال ها قبل از کشف حجاب اجباری، در روزنامه ها نوشته ها به ترویج آن می پردازند. او سیاست بدخواهانه دوره پهلوی دوم را موجب لغو قانون کشف حجاب اجباری می داند و عملکرد مسئولان دوره پهلوی دوم را در این موضوع ضعیف معرفی می کند. که موجب شده آخوندها، کهنه پرستان و زنان نافهم و... به حجاب بازگردند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>
کسروی به توصیف [[حجاب]] [[زنان]] ایرانی می پردازد و عوامل موثر در کاستن [[حجاب]] [[زنان]] در دوره معاصر را توصیف می کند.او مشروطیت را آغاز موج روشنفکری علیه [[حجاب]] می داند، و  مدارس را عامل کاهش روگیری [[زنان]] معرفی می کند. رخ دادن تحولات متعدد موجب کاستن [[حجاب]] [[زنان]] و غیرت مردان در موضوع [[حجاب]] می شود . تا اینکه رضاخان گام آخر را بر می دارد و [[حجاب]] را برای زنان منع می کند، کسروی روباز شدن [[زنان]] را آرمان نیکخواهان ایران می داند که افرادی مثل او سال ها قبل از کشف [[حجاب]] اجباری، در روزنامه‌ها نوشته ها به ترویج آن می پردازند. او سیاست بدخواهانه دوره پهلوی دوم را موجب لغو قانون کشف [[حجاب]] اجباری می داند و عملکرد مسئولان دوره پهلوی دوم را در این موضوع ضعیف معرفی می کند. که موجب شده آخوندها، کهنه پرستان و زنان نافهم و... به حجاب بازگردند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>
 
کسروی چادر را پوشش زنان توانگر دوره باستان می داند که به سایر زنان هم رسوخ می کند ولی عمومیت پیدا نمی کند زیرا زنان عشایر به سبب شرایط و اقتضائاتی که دارند چادر ندارند و معتقد است ورود چادر و حجاب به زندگی مسلمانان حاصل تاثیر فرهنگ ایران باستان بر مسلمانان است. او روندی تاریخی را را تحلیل می کند که چادر و حجاب از فرهنگ ایرانی، پس از فتح ایران به دربار پادشاهان و حرمسراهای آنان ورود می کند و پس از آن در اشراف و زنان شهری رواج پیدا می کند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>


کسروی چادر را پوشش [[زنان]] توانگر دوره باستان می داند که به سایر [[زنان]] هم رسوخ می کند ولی عمومیت پیدا نمی کند زیرا زنان عشایر به سبب شرایط و اقتضائاتی که دارند چادر ندارند و معتقد است ورود چادر و [[حجاب]] به زندگی مسلمانان حاصل تاثیر فرهنگ ایران باستان بر مسلمانان است. او روندی تاریخی را تحلیل می کند که چادر و [[حجاب]] از فرهنگ ایرانی، پس از فتح ایران به دربار پادشاهان و حرمسراهای آنان ورود می کند و پس از آن در اشراف و [[زنان]] شهری رواج پیدا می کند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>


باید دانست که حجاب در دوره پیش از اسلام در تمدن هایی مثل ایرانیان وجود داشته است اما در اسلام این حکم بسیار ساده تر برای زنان در نظر گرفته شده است. مسلمانان پیش از آنکه با ایرانیان و فرهنگ آن مواجه شوند با حکم حجاب در آیات و روایات روبه رو بوده اند.<ref>مسئله حجاب، مطهری، مرتضی، ص19تا27 </ref> به طور مثال درسوره نور به پوشیدن سر و سینه اشاره شده است<ref>قرآن کریم، سوره نور، آیه31</ref>در کنار این آیه روایاتی از ائمه وجود دارد که تایید کننده پوشاندن سر می باشد. در تاریخ هم به عملکرد زنان پس از نزول آیه اشاره شده است به طور مثال از عایشه، همسر پیامبر(صل الله علیه و آله) نقل شده است: «مرحبا به زنان انصار. همینکه آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید. سر خود را با روسریهای مشکی می پوشیدند . گویی کلاغ روی سرشان نشسته است.»<ref>مسئله حجاب، مطهری، مرتضی، ص23و24</ref>، به طور کلی در نگاه شرق شناسان  و ایران شناسان این نگاه وجود داشته است که حجاب اسلام از سایر فرهنگ ها وارد فرهنگ اسلام و مسلمانان شده است. ref>مسئله حجاب، مطهری، مرتضی، ص23و24</ref> در حالی که این نگاه ناقص حاصل عدم شناخت از اسلام و آیات و روایات است. کسروی وجود آیات مرتبط با حجاب را نفی می کند و وجود این موضوع در اسلام را به تعبیر خودش به عقب افتادگی ملایان ربط می دهد.
باید دانست که [[حجاب]] در دوره پیش از اسلام در تمدن هایی مثل ایرانیان وجود داشته است اما در اسلام این حکم بسیار ساده تر برای [[زنان]] در نظر گرفته شده است. مسلمانان پیش از آنکه با ایرانیان و فرهنگ آن مواجه شوند با حکم [[حجاب]] در آیات و روایات روبه رو بوده اند.<ref>مسئله حجاب، مطهری، مرتضی، ص19تا27 </ref> به طور مثال درسوره نور به پوشیدن سر و سینه اشاره شده است<ref>قرآن کریم، سوره نور، آیه31</ref>در کنار این آیه روایاتی از ائمه وجود دارد که تایید کننده پوشاندن سر می باشد. در تاریخ هم به عملکرد [[زنان]] پس از نزول آیه اشاره شده است به طور مثال از عایشه، همسر پیامبر(صل الله علیه و آله) نقل شده است: «مرحبا به زنان انصار. همینکه آیات سوره نور نازل شد یک نفر از آنان دیده نشد که مانند سابق بیرون بیاید. سر خود را با روسریهای مشکی می پوشیدند . گویی کلاغ روی سرشان نشسته است.»<ref>مسئله حجاب، مطهری، مرتضی، ص23و24</ref>، به طور کلی در نگاه شرق شناسان  و ایران شناسان این نگاه وجود داشته است که [[حجاب]] اسلام از سایر فرهنگ ها وارد فرهنگ اسلام و مسلمانان شده است. ref>مسئله حجاب، مطهری، مرتضی، ص23و24</ref> در حالی که این نگاه ناقص حاصل عدم شناخت از اسلام و آیات و روایات است. کسروی وجود آیات مرتبط با حجاب را نفی می کند و وجود این موضوع در اسلام را به تعبیر خودش به عقب افتادگی ملایان ربط می دهد.
   
   
کسروی هرچند از سویی مخالف حجاب است اما با آزاد شدن روابط زن و مرد، حتی آرایش کردن زنان مخالف است. او فعالیت های زنان در اروپا را مدح می کند و از سوی دیگر عملکرد اروپا در موضوع زنان را بسیار ضعیف می داند و می گوید زنان در اروپا گرامی نیستند و ابزار خوش گذرانی مردان هستند. و نقش آرایش زنان در ابزار شدن آنان را موثر می داند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>
کسروی هرچند از سویی مخالف [[حجاب]] است اما با آزاد شدن روابط [[زن]] و [[مرد]]، حتی آرایش کردن [[زنان]] مخالف است. او فعالیت های [[زنان]] در اروپا را مدح می کند و از سوی دیگر عملکرد اروپا در موضوع [[زنان]] را بسیار ضعیف می داند و می گوید [[زنان]] در اروپا گرامی نیستند و ابزار خوش گذرانی مردان هستند. و نقش آرایش [[زنان]] در ابزار شدن آنان را موثر می داند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>
 
====فعالیت اجتماعی====
====فعالیت اجتماعی====
کسروی حجاب را مانع فعالیت اجتماعی و حضور زنان در اجتماع می داند و حتی حجاب را مانع عقب افتادگی زنان در خرد و دانش معرفی می کند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref> در حالی که  در اسلام، علت وضع حجاب، حضور زن در اجتماع است و اگر اینطور نبود زن در خانه و در زمان عدم حضور نامحرم چه نیاری به حجاب دارند. <ref>رک:مسئله حجاب، مطهری، مرتضی،</ref> علاوه بر این موضوع پیشرفت زنان در دانش و خرد و حضور زنان در فعالیت های اجتماعی پس از انقلاب اسلامی نشان می دهد آنچه مانع رشد زنان هست، حجاب نیست. بلکه زنان توانسته اند رشد بسیاری کنند.
کسروی [[حجاب]] را مانع فعالیت اجتماعی و حضور [[زنان]] در اجتماع می داند و حتی [[حجاب]] را مانع عقب افتادگی [[زنان]] در خرد و دانش معرفی می کند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref> در حالی که  در اسلام، علت وضع حجاب، حضور زن در اجتماع است و اگر اینطور نبود زن در خانه و در زمان عدم حضور نامحرم چه نیاری به حجاب دارند. <ref>رک:مسئله حجاب، مطهری، مرتضی،</ref> علاوه بر این موضوع پیشرفت [[زنان]] در دانش و خرد و حضور [[زنان]] در فعالیت های اجتماعی پس از انقلاب اسلامی نشان می دهد آنچه مانع رشد [[زنان]] هست، [[حجاب]] نیست. بلکه [[زنان]] توانسته اند رشد بسیاری کنند.
او در مورد فعالیت اجتماعی لزومی برای فعالیت مداووم اجتماعی نمی بیند بلکه مادری را ارجح برای زنان می داند و قائل است در زمان لازم باید زنان هوشیار باشند تا بتوانند حضور داشته باشند. به طور مثال او حتی قضاوت، وکالت، نمایندگی در پارلمان را وظیفه ای مردانه می داند که مردان به دلیل دوراندیشی، راز داری، خونسردی توانمند ترند و زنان چنین نیستند. او قائل است زنان کوتاه خرد نیستند مگر اینکه به امور مردانه بپردازند که اگر اینطور شود کمی خرد آنها نمایان می شود. خرد در نظر او به معنی روش نیک است.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>


او در مورد فعالیت اجتماعی لزومی برای فعالیت مداووم اجتماعی نمی بیند بلکه مادری را ارجح برای [[زنان]] می داند و قائل است در زمان لازم باید [[زنان]] هوشیار باشند تا بتوانند حضور داشته باشند. به طور مثال او حتی قضاوت، وکالت، نمایندگی در پارلمان را وظیفه ای مردانه می داند که مردان به دلیل دوراندیشی، راز داری، خونسردی توانمند ترند و [[زنان]] چنین نیستند. او قائل است [[زنان]] کوتاه خرد نیستند مگر اینکه به امور مردانه بپردازند که اگر اینطور شود کمی خرد آنها نمایان می شود. خرد در نظر او به معنی روش نیک است.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>
====تساوی آموزشی، تفاوت آموزشی====
====تساوی آموزشی، تفاوت آموزشی====
او قائل به تساوی پسران و دختران در حق آموزش است اما در مورد محتوای آموزش قائل به تفاوت است یعنی هر جنس به تناسب وظایفی که دارد لازم است آموزش های متفاوتی را ببیند البته او برخی علوم را برای زنان هم مجاز می داند مثل پزشکی، جراحی، دندانسازی و.. و برخی علوم مثل حقوق و مهندسی را مردانه می داند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>  
او قائل به [[تساوی]] پسران و دختران در حق آموزش است اما در مورد محتوای آموزش قائل به تفاوت است یعنی هر [[جنس]] به تناسب وظایفی که دارد لازم است آموزش های متفاوتی را ببیند البته او برخی علوم را برای [[زنان]] هم مجاز می داند مثل پزشکی، جراحی، دندانسازی و.. و برخی علوم مثل حقوق و مهندسی را مردانه می داند.<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>
====تساوی ارزشی و تفاوت حقوقی====
او قائل به نساوی ارزشی زن و مرد است اما بر مبنای ویژگی های طبیعی قائل به تفاوت حقوق و تکالیف [[زن]] و [[مرد]] است البته برخی از احکام اسلام را که تفاوت حقوقی در آن هست نمی پذیرد. و در آن ها قائل به برابری است مثل برابری در [[طلاق]]<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>  


====آیین پاک دینی در مسائل [[زن]] و [[خانواده]]====
کسروی در عین نفی سایر ادیان، پاک دینی را معرفی می کرد که از آن به کسروی گرایی نیز یاد می شود. او در کتاب خواهران و دختران ما؛ مکرر اشاره می کند در آیین ما، کدام گزاره برای [[زنان]] وجود دارد و کدام گزاره وجود ندارد، در این کتاب برخی احکام اسلام  را پذیرفته است و برخی احکام اسلام را رد کرده است. او در پایان عمر به نحوی قائل به پیامبری بود.


====تساوی ارزشی و تفاوت حقوقی====
به طور مثال او احکام [[ازدواج]] را با این عنوان طرح و بحث می کند:«اگر کسانی آیین ما را بخواهندما چنین می گوییم» .<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>
او قائل به نساوی ارزشی زن و مرد است اما بر مبنای ویژگی های طبیعی قائل به تفاوت حقوق و تکالیف زن و مرد است البته برخی از احکام اسلام را که تفاوت حقوقی در آن هست نمی پذیرد. و در آن ها قائل به برابری است مثل برابری در طلاق<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>  
 
====آیین پاک دینی در مسائل زن و خانواده====
کسروی در عین نفی سایر ادیان، پاک دینی را معرفی می کرد که از آن به کسروی گرایی نیز یاد می شود. او در کتاب خواهران و دختران ما؛ مکرر اشاره می کند در آیین ما، کدام گزاره برای زنان وجود دارد و کدام گزاره وجود ندارد، در این کتاب برخی احکام اسلام  را پذیرفته است و برخی احکام اسلام را رد کرده است. او در پایان عمر به نحوی قائل به پیامبری بود.


به طور مثال او احکام ازدواج را با این عنوان طرح و بحث می کند:«اگر کسانی آیین ما را بخواهندما چنین می گوییم» .<ref>رک:خواهران و دختران ما، کسروی، احمد</ref>
==آثار==
==آثار==
کسروی علاوه بر روزنامه‌ها و ماهنامه‌ها، کتاب‌ها و رساله‌های بسیاری در زمینه‌های مختلف تالیف کرد که تعداد آن‌ها بیش از هفتاد جلد به‌صورت رساله‌های کوچک است. تالیفات وی را می‌توان از لحاظ مفهوم و محتوی بر سه دسته طبقه‌بندی کرد: کتاب‌های تاریخی، کتاب‌های تحقیقی در زبان‌شناسی و کتاب‌های انتقادی در زمینه‌های اجتماعی، ادبی و مذهبی. تاریخ مشروطه ایران و تاریخ هیجده سالۀ آذربایجان، از نوشته‌های برجستۀ کسروی است.<ref>https://fa.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%DA%A9%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C</ref>
کسروی علاوه بر روزنامه‌ها و ماهنامه‌ها، کتاب‌ها و رساله‌های بسیاری در زمینه‌های مختلف تالیف کرد که تعداد آن‌ها بیش از هفتاد جلد به‌صورت رساله‌های کوچک است. تالیفات وی را می‌توان از لحاظ مفهوم و محتوی بر سه دسته طبقه‌بندی کرد: کتاب‌های تاریخی، کتاب‌های تحقیقی در زبان‌شناسی و کتاب‌های انتقادی در زمینه‌های اجتماعی، ادبی و مذهبی. تاریخ مشروطه ایران و تاریخ هیجده سالۀ آذربایجان، از نوشته‌های برجستۀ کسروی است.<ref>https://fa.wikifeqh.ir/%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF_%DA%A9%D8%B3%D8%B1%D9%88%DB%8C</ref>