نامه بانوان
سردبیر | شهناز آزاد |
---|---|
دستهبندی | مجله بانوان |
بسامد | ماهی دوبار |
نخستین شماره | یک مرداد 1299تا 24خردا 1300 |
کشور | ایران |
زبان | فارسی |
بنیانگذاران
نامه بانوان از یک مرداد 1299تا 24خردا 1300 در تهران منتشر میشد.ناشر و سردبیر مجبه شهناز آزاد بود.شهناز آزاد به کمک همسرش ابوالقاسم آزاد که تجربه روزنامه نگاری با روزنامه هایی چون آسایش، آزاد و نامه پارسی را داشت دست به انتشار نامه بانوان زد. شهناز و همسرش از پیشگامان آزادی زنان به خصوص کشف حجاب محسوب میشوند.[۱]
ساختار و چینش مطالب در هر شماره نشریه چنین بود:
- يک مـقاله اسـاسی،
- واردات اداری،
- مهم ترين حوادث داخله و خارجه (به خصوص راجع به زنان)
- در هر شماره، شرح حال يکی از زنان تاريخی دنيا به پارسی خالص
- در پاورقی يک رمـان اخـلاقی بسيار رقت آور و حيرت انگيز راجـع بـه سرگذشت يک شاهزاده خانم ايرانی
- ورق آخرش نیز فرهنگ آزاد به تألیف حاج ميرزا ابوالقاسم خان آزاد از عربي به پارسی خالص و انگليسی بود.
اهداف
نشرية نامه بانوان به دنبال بيداري و آگاه كردن زنان از حقوق و جايگاه خودبود. اين روزنامه به چاپ مقالههايي ميپرداخت كه فقط به قلم زنان نوشته شـده بـود و بحـث اصـلي آن تعلـيم و تربيت دختران و زنان ايران و اصلاح تفكر عدم حضور زن در اجتماع بـود. [۲]
شماره اول اين روزنامه ماهی دو بار با شـعار «زنـان نخسـتين آموزگـار مرداناند» در هشت صفحه به قطع خشتي و با چاپ سربی در مطبعـة حكيميـان تهـران چـاپ ميشد. زير عنوان نامة بانوان در صفحة اول آن نوشته شده بود: «ايـن روزنامـه بـراي بيـداري و رستگاري زنان بيچاره و ستمكش ايران است».[۳]
هر چند شعار نامه بانوان تلاش برای احقاق حقوق زنان از جمله آموزش، تعلیم و تربیت بود اما نشريه در تبليغ آراي خود براي رفع موانع پيشرفت زنان و نقد برخي احكام و باورهاي اعتقادی گاه چنان دچار افـراط و اغراق و داستانپردازی میشد كه با عكـسالعمـلهـای سـخت حكومتيـان، كـه چنـدان هـم پايبندی مذهبی نداشتند، روبه رو میشد.
محتوا
مقاله افتتاحی نامه بانوان با عنوان «وجوب تعليم نسوان يا ششصد كرور زنده به گور» به خوبی رسم و سياق مطالب روزنامه را نشان میدهد. بحـث تعلـيم و تربيـت دختـران و زنـان ايـران و اصلاح تفكر عدم حضور زن در اجتماع از عمده مسائل اين نشـريه بـود. اين نشريه درست سه روز پس از چاپ اولين شماره آن توقيف شد. دليل آن، بنـا بـه گفتـه مراغی، اظهارنظرهای شهناز آزاد درباره حجاب، خرافه و موهومـات اسـت نامه بانوان اما دوباره اجـازه انتشـار گرفـت، بـه ايـن شـرط كـه موافقت كند در نشريه بنويسد منظور از حجاب، حجاب مورد استفاده زنان نيست . بعداز اين، نامه بانوان يازده ماه منتشر و دوباره توقیف شد. علت توقيف و تعطيلی اين نشريه تشويق زنان به كشف حجاب از سوی حكومت اعلام شده بود.
به طور کلی مباحث مطرح شده در طول یازده ماه انتشار نامهی بانوان را میتوان در این چند محور تقسیم بندی کرد:
- اشتراك حقوق، مساوات و برابری
بي شك، يكي از مطالبات اصلی زنان مساوات و برابـری حقـوق آنـان بـا مـردان بـوده اسـت. در مقالات مختلف نامه بانوان به اين موضوع اشاره شده كـه در ممالـك اروپـايی اسـاس كارهـا بـر تساوی حقوق زن و مرد بنا شدهاست. به همين دليل، نامه بانوان مقالاتی درباره زنـان خـارج از ايران هم چاپ و وضعيت اجتماعی و سياسی آنها را رصد ميكرد. اين نشريه در شماره 2 خـود گزارشی از بحثهای صورت گرفته در پارلمان سوريه درباره حق رأی زنان چـاپ كـرده بـود.[۴]
مناقشاتي كه در مجلس مبعوثان سوريه راجع به حق انتخاب زنان به ميـان آمـد و بـالاخره هم به جايي نرسيد، سبب شد نامه بانوان نكاتي درباره حقوق تساوی بين زن و مرد ذكر كند:
« ... اجتماع انسانی كامل و تمام نمیشود مگر با مرد و زن هر دو. زن بدون مرد و مرد بـدون زن حيات ندارد و حقوق هر دو آنها مساوی است و هيچيك بر ديگري امتياز نـدارد، الا اينكـه برای حفظ نظام گاهی كليات هريك از آنها محدود میشود تا يكی بر ديگری تعدی ننمايـد و ازاينرو قسمت زن از زحمات زندگی بيش از مرد است، زيرا از فرايض زن اسـت تـدبير عائلـه و ترتيب خانه و اهتمام به تربيت فرزندان كه مردان آينده هستند و تنها برعهده زن اسـت حفـظ نظام دايره خانه كه درحقيقت مملكت مستقل كوچكی اسـت. پـس ايـن عضـو مهـم در جسـم هيئت اجتماعيه آيا حق ندارد رأی خود را در انتخابات عموميه بدهد؟ پس كسی كه به او حـق اظهار رأی در كيفيت تربيت بچه، كه در بزرگي مرد صاحب حق انتخـاب خواهـد گرديـد، داده شد...»[۵]
ناگفتـه نمانـد خواستههای نشريات زنانه، از جمله نامه بانوان، دربـاره حقـوق زنـان از جايگـاه و حقـوق زن در جوامع مدرن غربی الگوبرداری شده بود؛ مثلاً، در باب حقوق سياسی و مدنی زنان در كشورهاي اروپايی مينويسد:
«...در 14 مملكت حقوق سياسی و مدنی طبقه نسوان تحصيل شـده و زنـان آن ممالـك در انتخابات اعم از انتخابكـردن و انتخـابشـدن مشـاركت دارنـد و در بسـياري از ايـن ممالـك هم اكنون عده كثيری از نسوان عاليه و سياسی در كرسیهای مجلسهـای ملـی خـود جلـوس نمودهاند و در اسورات مملكتی و حكومت خودشان صاحب نفوذ و دخالت مـیباشـند. بنـابراين، حضور زنانی كه در اين كنگره به نمايندگي رسماً از جانب مملكتها و دولتهای خود آمدهاند و غالب از آنها از اعضای دولت بوده و دارای مشاغل عاليه میباشند دارای تأثيرات بزرگ تاريخی است كه مثل و نظير آن در ادوار سابقه ديده نشده است .[۶]
نامه بانوان در مقالاتی به مسئله ازدواج و تشكيل خانواده میپردازد. در اين مقالات، اشاره شـده است كه زن و مرد بايد مثل يكديگر باشند. همچنين زنان بايـد توجـه بيشـتری بـه امـر ازدواج داشته باشند و با دقت و تفكر شوهر آينده خود را انتخـاب كننـد. ايـن نشـريه يكـی از مصـائب اجتماعی و دردهای بیپايان عمومی جامعه ايرانه را همانا سوء جريان تأهل و تزويج ميدانست، زيرا برخلاف عقل و خرد و معمول ممالك متمدنه، كه درباره آن به تحقيق و مطالعه میپردازند، آن را مانند ساير قضايای عادی و سطحی به سـهلانگـاری گرفتـه و «بـا آلـت ملعبـه و بازيچـه هوسات خود قرارداده، اظهارات اقـوام و عشـيره و تمجيـدات خـانواده و آشـنايان را در طـرز و ترتيب وصلت بر عقل و احساسات خود ترجيح و غلبه داده و در نتيجه بدون آنكه طرفين يعنـی زوج و زوجه حقيقی شخصاً از عادات و اخلاق و احساسات يكديگر كمترين اطلاع و كوچكترين سابقه داشته باشند، مانند دو بيگانه كه وحدت هيچگونه عواطف در آنها وجود ندارد، در تحـت عنوان زن و شوهر قرار میگيرند....» [۷]
- حجاب
شايد بتوان عنوان كرد كه يكی از موارد آغازين حضور عمومی زنان در بحث مربـوط بـه حجـاب به نامه بانوان برمیگردد. در دو شماره اول اين نشريه نوشته بود «حجاب خرافه و موهومات و حصار سنت، جلوی دیدگان زنان و مردان را در این کشور سد کردهاست» ، «كفـن سـياه» و شعرهای عشقی، آشكارا از كشف حجاب جانبداری مـیكـرد. كفـن سـياه همـان شـعر مشـهور ميرزاده عشقی است با نام «كفن سياه يا شاهزاده خانم خسرو پرويز در خرابههای مـداين» كـه يكی از متون ادبی مهم ضد حجابی است كه در نامه بانوان به چاپ رسيد.
همچنين، سرمقاله نخستين شماره نامة بـانوان پرسـشهـای انتقـادی را در زمينـه حجـاب مطرح كرده بود:
«وجوب تعليم نسوان يا ششصد كرور زنده به گور، به گفتن آسـان اسـت و تصـورش خـارج از امكان! آيا در همه روی زمين يك تن پيدا میشود كه بتوانـد ايـن عـدد را در مـد نظـر داشـته باشد؟ ... آيا سنگدلی در جهان هست كه ببيند سيصد ميليون پشه زنده به گور است، دلش ريش نگردد؟... آيا يك نفر ذیشعور و آگاه هست كه بگويد مسلمانان زنده به گور نيستند؟... آن عبارت است از حجاب موهومات و قيدهای كهنه پرستی [۸]
- کار زنان
شهناز آزاد، مانند بسياري از زنان ديگر، به مطالبات اجتماعي زنان توجه خاصـي داشـت. انگيـزة عمدة بانوان بيش از آنكه اقتصادي باشد، اجتماعي بود. آنان بر اين باور بودند كه زنان بيبضاعت يا كساني كه طلاق گرفتهاند يـا بـه هـر صـورتي بـدون شـوهر زنـدگي مـيكننـد، بايـد بـراي مصونماندن از آسيبهاي اجتماعي شغلي ميداشتند. اي واي بر اين رجال كه از كردار زشـت و رفتـار نكوهيـدة خـود دسـت بـرنمـيدارنـد و از خرابكاريهـاي گذشـته پشـيمان نمـيشـوند. واقعـاً عجـب امتحـاني دادنـد كـه هـر انسـان حقيقتپرستي را متأثر و متألم ميسازد و باز هم به خرافات و موهومات عهد دقيـانوس قائـل و حاضر نميشوند كه زنان با آنان در كارهاي اجتماعي شركت و در امورات سياسي دخالت داشته باشند... ديگر از صفات حسـنه كـه در نسـوان موجـود اسـت آن صـبر و تحمـل در مشـقات و مشكلات زندگاني است و از براي اثبات اين مسئله زاييـدن و بـزرگكـردن اطفـال و پرسـتاري كودكان خود بهترين دليل برهان است و اگر شخص مدعي شود و برخلاف اين مدعا اظهار دارد، به كمال ادب به ايشان عرض ميكنيم كه هرگاه مسئله غير از اين است، خوب است قدم رنجـه فرموده در ميدان آزمايش و امتحان درآييد تا سيهروي شويد [نامة بانوان، ش9 ،دوشنبه 25 دلو1299 ،ص3 نويسنده توصيه ميكند كه مردان تساوي و برابر بـودن حقـوق را در همـهچيـز قبـول كننـد و از اين به بعد حاضر شوند كه زنان در كارها با مـردان شـركت و دخالـت كننـد و «مخصوصـاً پيشـنهاد ميكنم كه در پارلمانهاي عالم نمايندگان زنان بايد بيشتر از نمايندگان مردان باشد و يا لااقـل برابـر و مساوي باشند تا مردان بي رحم و مروت نتوانند عوض وضع قوانين بـراي راحتـي و آسـايش نـوع و تساويبودن حقوق جميع افراد در مقابل آن به تدوين قوانين جنگي بپردازند» [نامة بانوان، ش9 ،دوشنبه 25 دلو1299 ، ،ص4 نشرية نامة بانوان پيشنهاد ميدهد براي جلوگيري از فواحش و فقر عمومي، دولـت بايـد بـه فوريت چند بـاب كارخانـه بـراي زنهـا تأسـيس و همـة فـواحش را مجبـور بـه دخـول در آن كارخانهها بنمايد. از نظر اين نشريه، فايدة تأسيس اين كارخانهها نهتنها تقليل فواحش و تـأمين حيات و ناموس ملت است، بلكه خيلي فوايد ديگر دارد كه لازم بـه نوشـتن نيسـت. تعليم و تربيت تعليم و تربيت و علل اهميت آن و همچنين ضرورت گسترش آن بين بانوان از موضوعات اصـلي نشرية نامة بانوان بود كه همراه با طرح مسائلي همچون مدارس نسـوان، لـزوم تعلـيم و تربيـت زنان و... بود كه به دلايلي نميتوانستند در امر تعليم و تربيت از حقوق مساوي نسبت به مـردان برخوردار باشند. مسئلة تعليم و تربيت زنان در ايـن دوره يكـي از مسـائلي بـود كـه مخالفـان و موافقاني به همراه داشت. يكي از مقولات اصلي مورد علاقة نشريات بانوان تأكيد بر لزوم تعليم و تربيت زنان بهعنـوان همسر و مادران آينده بود كه ايشان خود متقبل تربيـت فرزنـدان و تأثيرگـذار در رفتـار مـردان خواهند بود. براي نمونه روزنامة شكوفه دربارة اهميت اين امر مينويسد: ... در مملكتي كه مادرهاي آنجا با تربيت باشد، دزدي نميشود، وطنفروشي و خيانـت بـه مــال وجــود نــدارد، بــدبختي نخواهــد مانــد، فقــر عمــومي از ميــان مرتفــع خواهــد شــد... .[ امة بانوان، ش 4 ،دوشنبه 27 سنبله 1299 ،ص4 .ونامة بانوان، ش 3 ،شنبه 12 سنبله 1299 ،ص، 17] نشرية نامة بانوان به اهميت تعليم و تربيت براي زنان اشاره ميكـرد. در ايـن نشـريه، زنـان انديشهها و خواستههاي خود را از حكومت و اجتماع، به اشكال مختلف، بيان ميكردند. درواقـع، مسئلة آموزش و تعليم زنان از موضوعات اصلي اين نشريه بود. يكي از موضـوعات مهـم در بـاب تعليم و تربيت زنان، مقايسة وضعيت تعليم و تربيت زنـان اروپـا و ممالـك شـرق اسـت كـه در نشرية نامة بانوان بهوضوح ديده ميشود. اين نشريه متذكر ميشود كه تربيت زنان و دختران در ممالك اروپايي از امور مهـم محسـوب مـيشـود، امـا در آسـيا، بـه جـز ژاپـن، ايـن امـر بسـيار سهلانگاري شده است. همچنين، اهميتي كه به تعليم پسران ميدهند، هـرچنـد نـاقص اسـت، نسبت به دختران بيشتر است. بهداشت فردي و اجتماعي
از موضوعاتي كه نويسندگان مقالات روزنامهها بسيار به آن مـيپرداختنـد، توجـه بـه بهداشـت فردي و اجتماعي بود. در اين ميـان، گـاه نويسـنده فرصـت مـييافـت تـا بـا لحـن انتقـادي از برخوردهايي كه اجتماع مردانه با جماعت خانمها داشت ياد كند و نيز زيانهاي بـيتـوجهي بـه سلامت و بهداشت زنان را، كه به دليـل شـرايط و ويژگـيهـاي طبيعـي خـود بسـيار از مـردان آسيبپذيرند، گوشزد كند.
پانویس
منابع
- ↑ ویکی پدیا
- ↑ بهشتیسرشت محسن، پریوش ، محسن، مقاله بررسي مطالبات اجتماعی و فرهنگی زنان در مطبوعات عصر قاجار، ص 3217
- ↑ همان، ص330
- ↑ بهشتیسرشت محسن، پریوش ، محسن، مقاله بررسي مطالبات اجتماعی و فرهنگی زنان در مطبوعات عصر قاجار، ص 332
- ↑ نامه بانوان، ش 3 ،شنبه 12 سنبله 1299 ،ص4و5
- ↑ نامه بانوان، ش 3 ،شنبه 12 سنبله 1299 ،ص6
- ↑ نامه بانوان، ش11 ،دوشنبه 22 حمل 1300 ،ص1و 2
- ↑ نامه بانوان، ش 1 ،جمعه 1 اسد 1299 ،.ص1تا5