جنسیت‌پذیری عدالت؛ تناسب حقوق و تکالیف با جنسیت زن و مرد.
جنسیت‌پذیری عدالت ناظر به عدالت جنسیتی است که عنصر مبنائی در رشد جامعه است. عدالت، ارتباط وثیقی با هویت جنسیتی دارد و در تمام حوزه‌های اجتماعیِ مرتبط با جنسیت، موضوعیت می‌یابد. عدالت به‌معنای قرار گرفتن هر چیز در جایگاه شایستۀ خویش، در حوزۀ جنسیت با رویکردهای متفاوتی همراه است؛ در نگرشی که عدالت به مساوات معنا می‌شود، عدالت جنسیتی عبارت است از حقوق، مسئولیت‌ها و فرصت‌های مساوی برای زن و مرد. در رویکرد دیگری که عدالت به‌معنای استحقاق تفسیر می‌شود، مراد از عدالت، رعایت تناسب زنان و مردان در دسترسی به امکانات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است، به‌گونه‌ای که در حق هیچ کدام ستم نشود. شاخص‌های عدالت جنسیتی از‌اشتراک زن و مرد در هویت انسانی و تفاوت‌شان در جنسیت طبیعی برمی‌خیزد. برخی شاخص‌های عدالت جنسیتی عبارتند از: تساوی در ارزش‌ها، تناسب جنسیت با نقش‌های اجتماعی، تقارن اخلاق و حقوق، عدم تبعیض در مزایا. بر مبنای این شاخص‌ها، زن و مرد نه‌تنها به دو جنس فرادست و فرودست تقسیم نمی‌شوند بلکه هر دو از شانیت انسانی، اهلیت حقوقی و منزلت اجتماعی یکسان برخوردار بوده و تفاوت‌های نسبی در نظام حقوقی و ارزشی، متناسب با تفاوت‌های جسمی و روانی انکارناپذیر میان زن و مرد بوده و مقتضای عدالت جنسیتی است. نگرش مردسالارنه، عنصر بنیادین تبعیض علیه زنان است. تا زمانی که زنان و مردان در چهره یکسان انسانیت نگریسته نشوند، عدالت جنسیتی نیز قابل تحقق نیست. برای ایجاد چنین تغییری، برخی تاکید بر تغییرات جدی در وضع قوانین مناسب و نظارت بر تفسیر و اجرای عادلانه قوانین دارند. برخی بر لزوم اصلاح ساختارهای اجتماعی نیز تاکید کرده و معتقدند روابط پیچیدة اجتماعی میان افراد جامعه و نهادهای خرد و کلانی که در آن وجود دارند و شبکه ارتباطی درهم تنیده‌ای که این اجزاء در جامعه ایجاد می‌کنند، لزوم توجه به اصلاحات ساختاری را نمایان می‌کند و تحقق عدالت جنسیتی مبتنی بر بسترسازی مناسب است که باید محقق شود.

ادامهٔ مطلب ...