بدون خلاصۀ ویرایش
مهدی مهدوی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۴: خط ۴:


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
از منظر‌ اندیشمندانی مانند وبلن و زیمل، ساختارهای کلان جامعه چگونگی ارتباط بدن و مصرف را تعیین می‌کند. در اجتماعاتی که نیازهای اقتصادی اولویت اصلی است، مصرف، مقوله اقتصادی قلمداد شده و تامین‌کننده نیازهای جسمانی تفسیر می‌شود؛ چنانچه در نگاه کلاسیک علوم انسانی مصرف پدیده اقتصادی است. در همه این دیدگاه‌ها مصرف ارتباط نزدیکی با بدن و جنسیت دارد.<ref>-کرایب، ‌ نظریه اجتماعی مدرن، 1388ش، ص277.</ref>
از منظر‌ اندیشمندانی مانند وبلن و زیمل، ساختارهای کلان جامعه چگونگی ارتباط [[بدن]] و مصرف را تعیین می‌کند. در اجتماعاتی که نیازهای اقتصادی اولویت اصلی است، مصرف، مقوله اقتصادی قلمداد شده و تامین‌کننده نیازهای جسمانی تفسیر می‌شود؛ چنانچه در نگاه کلاسیک علوم انسانی مصرف پدیده اقتصادی است. در همه این دیدگاه‌ها مصرف ارتباط نزدیکی با بدن و جنسیت دارد.<ref>-کرایب، ‌ نظریه اجتماعی مدرن، 1388ش، ص277.</ref>


==رویکردهای نظری==
==رویکردهای نظری==
برخی‌اندیشمندان، پیوند تجارب کامل انسان با‌اندام‌های حسی را مورد توجه قرار داده‌اند؛ به‌عنوان نمونه مارکس آگاهی تازه‌ای به ‌نقش بدن افزود و ایدۀ ساخت محیط زیست از طریق کار را مطرح کرد. از نظر‌ هایدگر، درک انسان از انسانیت، زمانی معنا پیدا می‌کند که درکی از میرایی به‌مثابه یک مسئله بدنی داشته باشد. ساندل باور دارد که توانایی پذیرش ارزش‌ها تنها از راه تجربه جسمانی حاصل می‌شود. فوکو در تحلیل بدن، مسئله مراقبت‌های بدنی‌ را به‌منزله عامل کنترل‌کننده زندان‌ها مطرح کرد و پیوند بدن و قدرت را از طریق زندان مورد بررسی قرار داد. فمینیست‌ها، مصرف زیبایی‌شناختی بدن عریان را زیر سئوال بردند و معتقدند بدن عریان به‌‌‌دلیل ارزش ‌ذاتی مصرف نمی‌شود و زمینه‌هایی همچون پدرسالاری یا ایدئولوژی قدرت در غرب، ارزش بدن عریان را برساخته‌اند. امبرتواکو بدن را ماشین ارتباطی دانست که از طریق فرایندها‌ی مصرفی نظیر پوشش، استفاده از جواهرات یا نمایه‌هایی مثل خال‌کوبی، ورزیدگی بدنی و رژیم غذایی کسب هویت می‌کند و با محیط سازگار می‌شود یا در برابر آن مقاومت می‌کند. در نهایت نگاه به بدن از یک پدیده خشن طبیعی به پدیده‌ای فرهنگی تغییر کرد.<ref>- ادگار و سجویک، مفاهیم کلیدی در نظریه فرهنگی، 1388ش، ص95.</ref>
برخی‌اندیشمندان، پیوند تجارب کامل انسان با‌اندام‌های حسی را مورد توجه قرار داده‌اند؛ به‌عنوان نمونه مارکس آگاهی تازه‌ای به ‌نقش بدن افزود و ایدۀ ساخت محیط زیست از طریق کار را مطرح کرد. از نظر‌ هایدگر، درک انسان از انسانیت، زمانی معنا پیدا می‌کند که درکی از میرایی به‌مثابه یک مسئله بدنی داشته باشد. ساندل باور دارد که توانایی پذیرش ارزش‌ها تنها از راه تجربه جسمانی حاصل می‌شود. فوکو در تحلیل بدن و [[مدیریت بدن|مدیریت آن]]، مسئله مراقبت‌های بدنی‌ را به‌منزله عامل کنترل‌کننده زندان‌ها مطرح کرد و پیوند بدن و قدرت را از طریق زندان مورد بررسی قرار داد. فمینیست‌ها، مصرف زیبایی‌شناختی بدن عریان را زیر سئوال بردند و معتقدند بدن عریان به‌‌‌دلیل ارزش ‌ذاتی مصرف نمی‌شود و زمینه‌هایی همچون پدرسالاری یا ایدئولوژی قدرت در غرب، ارزش بدن عریان را برساخته‌اند. امبرتواکو بدن را ماشین ارتباطی دانست که از طریق فرایندها‌ی مصرفی نظیر پوشش، استفاده از جواهرات یا نمایه‌هایی مثل خال‌کوبی، ورزیدگی بدنی و رژیم غذایی کسب هویت می‌کند و با محیط سازگار می‌شود یا در برابر آن مقاومت می‌کند. در نهایت نگاه به بدن از یک پدیده خشن طبیعی به پدیده‌ای فرهنگی تغییر کرد.<ref>- ادگار و سجویک، مفاهیم کلیدی در نظریه فرهنگی، 1388ش، ص95.</ref>


==عوامل مؤثر بر ارتباط بدن و مصرف==
==عوامل مؤثر بر ارتباط بدن و مصرف==
خط ۴۳: خط ۴۳:
==پیامدهای مصرف تظاهری==
==پیامدهای مصرف تظاهری==


طبقات بالای جامعه، به‌مصرف تظاهری و تفننی، شهرت دارند.<ref>شریعتی، تاریخ تمدن، 1378ش، ص36</ref> آنها مصرف خود را با هدف متمایز شدن از دیگران، برنامه‌ریزی می‌کنند، که اصالت مصرف را به‌دنبال دارد و موجب کاهش آسایش و فراغت<ref>شریعتی، انسان بی‌خود، 1379ش، ص258.</ref> و حاکمیت روزمرگی می‌شود.<ref>شریعتی، چه باید کرد، 1378ش، ص189</ref> این افراد مرفه به‌ویژه زنان، برای فراموشی پوچی و بی‌معنایی زندگی خود، به‌مصرف تظاهری و خرید لباس‌های گران‌قیمت و جواهر آلات روی می‌آورند، اما این رویکرد نتیجه‌ای جز اعتیاد به خرید و مسخ‌شدگی ندارد. قابلیت خرید این افراد تنها وجه تمایزشان از حیوانات است.<ref>شریعتی، زن، 1390ش، ص143و144</ref>
طبقات بالای جامعه، به‌مصرف [[مصرف نمایشی|نمایشی]] و تفننی، شهرت دارند.<ref>شریعتی، تاریخ تمدن، 1378ش، ص36</ref> آنها مصرف خود را با هدف متمایز شدن از دیگران، برنامه‌ریزی می‌کنند، که اصالت مصرف را به‌دنبال دارد و موجب کاهش آسایش و فراغت<ref>شریعتی، انسان بی‌خود، 1379ش، ص258.</ref> و حاکمیت روزمرگی می‌شود.<ref>شریعتی، چه باید کرد، 1378ش، ص189</ref> این افراد مرفه به‌ویژه زنان، برای فراموشی پوچی و بی‌معنایی زندگی خود، به‌مصرف تظاهری و خرید لباس‌های گران‌قیمت و جواهر آلات روی می‌آورند، اما این رویکرد نتیجه‌ای جز اعتیاد به خرید و مسخ‌شدگی ندارد. قابلیت خرید این افراد تنها وجه تمایزشان از حیوانات است.<ref>شریعتی، زن، 1390ش، ص143و144</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۷۸: خط ۷۸:
*Aaken،Dominik van، Splitter Violetta، and Seidl،David، Why do corporate actors engage in pro-social behavior? (A Bourdieusian perspective on corporate social responsibility)،  University of Zurich، Department of Business Administration، UZH Business Working Paper No. 319، October 17، 2012.  
*Aaken،Dominik van، Splitter Violetta، and Seidl،David، Why do corporate actors engage in pro-social behavior? (A Bourdieusian perspective on corporate social responsibility)،  University of Zurich، Department of Business Administration، UZH Business Working Paper No. 319، October 17، 2012.  
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: بدن]]