خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
فریدان که در دهه 1960 عقیده داشت قوانینی فارغ از جنسیت بیش از همه میتوانند برابری میان جنسها را تضمین کنند در دههی1980 آشکارا از قوانینی حمایت کرد که جهتگیری جنسیتی داشتند. | فریدان که در دهه 1960 عقیده داشت قوانینی فارغ از جنسیت بیش از همه میتوانند برابری میان جنسها را تضمین کنند در دههی1980 آشکارا از قوانینی حمایت کرد که جهتگیری جنسیتی داشتند. | ||
== نقد | == نقد دیدگاه == | ||
اگر اگر حق با فریدان باشد، [[لیبرالیسم]] در انکار تفاوتهای میان زنان و مردان و پافشاری بر قوانین فارغ از [[جنسیت]] و یا [[سیاستهای کور جنسیتی]] راه خطایی در پیش گرفتهاست. بنابراین وظیفه [[لیبرال فمینیستها]] تعیین چارچوب [[آزادی]] و برابری اما نه برای افرادی انتزاعی بلکه برای مردان و زنان واقعی است. این وظیفهای دشوار و مخاطرهآمیز است؛ زیرا به قول [[روزالیند رزنبرگ]] «اگر به گروه زنان مزایای ویژهای تعلق گیرد این گروه را در مظان این اتهام قرار دادهایم که از گروه های دیگر کم ارزش تر است. اما اگر هم تمامی تفاوتها را انکار کنیم، چنانکه جنبش زنان غالبا این کار را کردهاست، توجه را از محرومیتهایی که زنان از آن رنج می برند منحرف میسازیم. | اگر اگر حق با فریدان باشد، [[لیبرالیسم]] در انکار تفاوتهای میان زنان و مردان و پافشاری بر قوانین فارغ از [[جنسیت]] و یا [[سیاستهای کور جنسیتی]] راه خطایی در پیش گرفتهاست. بنابراین وظیفه [[لیبرال فمینیستها]] تعیین چارچوب [[آزادی]] و برابری اما نه برای افرادی انتزاعی بلکه برای مردان و زنان واقعی است. این وظیفهای دشوار و مخاطرهآمیز است؛ زیرا به قول [[روزالیند رزنبرگ]] «اگر به گروه زنان مزایای ویژهای تعلق گیرد این گروه را در مظان این اتهام قرار دادهایم که از گروه های دیگر کم ارزش تر است. اما اگر هم تمامی تفاوتها را انکار کنیم، چنانکه جنبش زنان غالبا این کار را کردهاست، توجه را از محرومیتهایی که زنان از آن رنج می برند منحرف میسازیم. | ||
آیا واقعا راهی وجود دارد که با زنان متفاوت اما برابر رفتار شود بدون آن که به دام تلقی مخرب دیگری از مفهوم «جدا اما برابر بیفتیم که تا اوایل دهه ۱۹۶۰ مشخصه مناسبات رسمی نژادی در آمریکا بود؟ آیا [[لیبرال فمینیستها]] باید به منزله نخستین گام در مسیر تحقق برابری واقعی به دنبال حذف تفاوتها باشند؟ و در آن صورت آیا زنان باید برای برابری با مردان مثل مردان شوند؟ یا مردان باید برای برابری با زنان مثل زنان شوند؟ یا آنکه مرد و زن هر دو باید [[دو جنسیتی]] شوند به صورتی که هر فرد ترکیبی از خصوصیات مثبت مردانه و زنانه باشد تا همه افراد با هم برابر شوند؟ | آیا واقعا راهی وجود دارد که با زنان متفاوت اما برابر رفتار شود بدون آن که به دام تلقی مخرب دیگری از مفهوم «جدا اما برابر بیفتیم که تا اوایل دهه ۱۹۶۰ مشخصه مناسبات رسمی نژادی در آمریکا بود؟ آیا [[لیبرال فمینیستها]] باید به منزله نخستین گام در مسیر تحقق برابری واقعی به دنبال حذف تفاوتها باشند؟ و در آن صورت آیا زنان باید برای برابری با مردان مثل مردان شوند؟ یا مردان باید برای برابری با زنان مثل زنان شوند؟ یا آنکه مرد و زن هر دو باید [[دو جنسیتی]] شوند به صورتی که هر فرد ترکیبی از خصوصیات مثبت مردانه و زنانه باشد تا همه افراد با هم برابر شوند؟ | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
در نگاه [[لیبرال فمینیسم]] بتی فریدان، [[اصالت فرد]] شامل اصالت حقوق، خواسته ها، غرایز و عقاید فرد است و از آن درجه از اهمیت برخوردار است که هیچ قانونی قدرت سلب مشروعیت و یا ایجاد محدودیت آن را ندارد. بها دادن به هر آنچه فرد می خواهد، آغاز تفرّد بی پایانی است که به تفرعن بی پایان تری می انجامد، تا آنجا که حتی نهاد محبوب و مقدّسی همچون [[خانواده]]، که در طول تاریخ مورد احترام فرهنگ های گوناگون بشری بوده است، نمی تواند و یا نباید مانع و یا محدودکننده خواسته های شخصی افراد باشد. از این رو، اگر تأمین خواسته فرد منجر به تخریب خانواده شود، باز هم این انتخاب و هنجارسازی از سوی جامعه و قانون ترجیح دارد. بنابراین، می بینیم که در همین موضوع [[خانواده]]، چگونه برای دست رسی آسان فرد به انواع خواستهها، الگوهای جدیدی از خانواده، که بیشتر به خوابگاه شبیه هستند تا خانواده، ارائه می شوند. گاه ماجرا از این هم غم انگیزتر می شود; به گونه ای که وظایف خانوادگی که بر محور «عاطفه و مسئولیت» استوارند، به مؤسساتی که بر اساس «قرارداد و منفعت» تأسیس شده اند واگذار می گردند تا یک حلقه مادی در «سلسله اشتغال» و یک حلقه غیرمادی در «سلسله فرهنگ» برای تأمین خواسته های نظام سرمایه داری پدید آید، آن هم با توجه به تأثیر منفی واگذاری مسئولیت های خانوادگی به دیگر نهادها و بَدیل پذیر دانستن شئون [[خانواده]] و [[مادری]].<ref>مهرى سوئیزى، «کنوانسیون رفع کلیه اشکال ظلم علیه زنان، یک ضرورت»، فصلنامه کتاب زنان، ش 31 (بهار 1385)، ص 11؛ همچنین مریم فرهمند و دیگران، «واگردهاى فمینیستى در ازدواج»، فصلنامه کتاب زنان، ش 31 (بهار 1385)، ص 105.</ref> | در نگاه [[لیبرال فمینیسم]] بتی فریدان، [[اصالت فرد]] شامل اصالت حقوق، خواسته ها، غرایز و عقاید فرد است و از آن درجه از اهمیت برخوردار است که هیچ قانونی قدرت سلب مشروعیت و یا ایجاد محدودیت آن را ندارد. بها دادن به هر آنچه فرد می خواهد، آغاز تفرّد بی پایانی است که به تفرعن بی پایان تری می انجامد، تا آنجا که حتی نهاد محبوب و مقدّسی همچون [[خانواده]]، که در طول تاریخ مورد احترام فرهنگ های گوناگون بشری بوده است، نمی تواند و یا نباید مانع و یا محدودکننده خواسته های شخصی افراد باشد. از این رو، اگر تأمین خواسته فرد منجر به تخریب خانواده شود، باز هم این انتخاب و هنجارسازی از سوی جامعه و قانون ترجیح دارد. بنابراین، می بینیم که در همین موضوع [[خانواده]]، چگونه برای دست رسی آسان فرد به انواع خواستهها، الگوهای جدیدی از خانواده، که بیشتر به خوابگاه شبیه هستند تا خانواده، ارائه می شوند. گاه ماجرا از این هم غم انگیزتر می شود; به گونه ای که وظایف خانوادگی که بر محور «عاطفه و مسئولیت» استوارند، به مؤسساتی که بر اساس «قرارداد و منفعت» تأسیس شده اند واگذار می گردند تا یک حلقه مادی در «سلسله اشتغال» و یک حلقه غیرمادی در «سلسله فرهنگ» برای تأمین خواسته های نظام سرمایه داری پدید آید، آن هم با توجه به تأثیر منفی واگذاری مسئولیت های خانوادگی به دیگر نهادها و بَدیل پذیر دانستن شئون [[خانواده]] و [[مادری]].<ref>مهرى سوئیزى، «کنوانسیون رفع کلیه اشکال ظلم علیه زنان، یک ضرورت»، فصلنامه کتاب زنان، ش 31 (بهار 1385)، ص 11؛ همچنین مریم فرهمند و دیگران، «واگردهاى فمینیستى در ازدواج»، فصلنامه کتاب زنان، ش 31 (بهار 1385)، ص 105.</ref> | ||
=== فشار مضاعف بر زنان === | === فشار مضاعف بر زنان === | ||
وقتی بتی فریدان برای کسب [[هویت زنان]]، راهکار خروج از منزل و مشغول شدن آنها به شغل های بیرون از منزل را ملاک قرار می دهد، زنان در اجتماع یا با مشاغلی روبرو میشوند که با [[جنسیت]] آنها سازگاری ندارد و یا با عدم جمع بین کارهای منزل و کار بیرون از منزل، روبرو میشوند، که این امر باعث فشارهای مضاعف به خصوص بر روح و روان زنان و دختران میگردد.<ref>هاجری، عبدالرسول؛ فمينيسم جهانى و چالشهاى پيش رو؛ قم: بوستان کتاب، چاپ اول، 1393؛ ص93-94.</ref> | وقتی بتی فریدان برای کسب [[هویت زنان]]، راهکار خروج از منزل و مشغول شدن آنها به شغل های بیرون از منزل را ملاک قرار می دهد، زنان در اجتماع یا با مشاغلی روبرو میشوند که با [[جنسیت]] آنها سازگاری ندارد و یا با عدم جمع بین کارهای منزل و کار بیرون از منزل، روبرو میشوند، که این امر باعث فشارهای مضاعف به خصوص بر روح و روان زنان و دختران میگردد.<ref>هاجری، عبدالرسول؛ فمينيسم جهانى و چالشهاى پيش رو؛ قم: بوستان کتاب، چاپ اول، 1393؛ ص93-94.</ref> | ||
== آثار بتی فریدان == | == آثار بتی فریدان == | ||