بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| حرفه = | | حرفه = | ||
}} | }} | ||
فاطمه رضازاده محلاتی ، معروف به [[فاطمه سیاح]]، فرزند میرزا جعفرخان رضازاده محلاتی در سال | فاطمه رضازاده محلاتی ، معروف به [[فاطمه سیاح]]، فرزند میرزا جعفرخان رضازاده محلاتی در سال 1281 در شهر مسکو متولد شد. تحصیلات متوسطه و عالی خود را در مسکو گذراند و از دانشکده ادبیات دانشگاه مسکو، در ادبیات اروپایی مدرک دکتری گرفت. | ||
وی در در اواخر سال 1313 ش در سن 32 سالگی وارد ایران شد. در زندگی زناشویی با عدم موفقیت روبه رو میشود و پس از سه سال بدون داشتن فرزند از [[همسر]] خود جدا میشود. | |||
وی چون در ایران بزرگ نشده بود زبان فارسی را خوب بلد نبود لذا مطالب خود را به زبان روسی مینوشت و دیگران به فارسی ترجمه میکردند. وی استاد ادبیات و از بنیانگذاران [[کانون بانوان]] در وزارت فرهنگ بود. | |||
سرانجام ایشان در سال 1326ش در اثر بیماری قند و سکته قلبی درگذشت و در ابنبابویه به خاک سپرده شد.<ref>زن در تاریخ سیاسی اجتماعی، ص 100-99</ref> | |||
==وضعیت خانوادگی== | ==وضعیت خانوادگی== | ||
پدر | پدر فاطمه سیاح میرزاجعفر رضازاده محلاتی (سیاح) است و مادر او آلمانی و بزرگ شده روسیه بوده است. | ||
پدر او در ابتدای جوانی به روسیه سفر کرد و در همانجا اقامت گزید. پدر خانم سیاح عهدهدار آموزش زبان فارسی به ماموران و کارمندان ارشد (سفرا، سرکونسولها و ...) روس به ایران بوده است. | |||
با توجه به اینکه او از کسانی بود که سمت تربیت و آموزش ماموران عالی رتبه روسیه را به عهده داشت و از طرفی میدانیم که دولتهایی چون روسیه در تربیت نیروهای خود نهایت دقت را داشتند و تربیت آنها به هر کسی نمیسپردند، لذا بایستی در وطندوستی او با دیده احتیاط و تردید نگریست؛ بلکه بعید نیست خدمتگذاری او به دولت روس بیش از یک معلم زبان فارسی باشد. | |||
علاوه بر این در گزارشهایی از دولتمردان ایران آن عصر نقل شده که بیشتر موجب تردید در وطندوستی آنها میشود. در گزارشی که علاءالملک دیبا (سفیر ایران در روسیه) به امینالسطان نوشته چنین آمده است: | |||
«برای اطلاع خاطر مبارک عرض مراتب را لازم دید. عرض دیگر اینکه میرزاجعفر نامی هست دست پروردهی مستشار، به پطرزبوغ افتاده است و لابد کردهاند ماموریت مکاره به او رجوع کرده. آدم درست نیست. از هر کس اسم او را برده تحقیق کنید.» | |||
میرزاجعفر پس از 45 سال اقامت در روسیه در سال 1313 به همراه دخترش به ایران بازگشت.<ref> زن در تاریخ سیاسی اجتماعی ص101</ref> | |||
==فعالیتهای سیاسی-اجتماعی== | ==فعالیتهای سیاسی-اجتماعی== | ||
فاطمه سیاح به محض ورود به ایران فعالیتهای سیاسی-اجتماعی خود را آغاز کرد در مصاحبه خودش در مجله عالم [[زنان]] در سال 1332 میگوید: «از اولین سال ورود به ایران با یک عده از زنان روشنفکر به اقداماتی برای آزادی و نهضت بانوان دست زدهام و هنگامی که وزارت فرهنگ [[کانون بانوان]] را تشکیل داد جزء هیئت مدیره این انجمن شدم. در همان سال پس از برداشته شدن [[حجاب]] در ایران از طرف دولت ایران به سمت عضویت هیئت نمایندگی ایران در هفدهمین دوره جامعه ملل تعیین و به ژنو رهسپار شدم.» <ref>فاطمه سیاح مجله عالم زنان، سال اول، شمارخ 1 تیرماه 1332 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 353</ref> | |||
به طور خلاصه و فهرست وار میتوان فعالیتهای سیاسی – اجتماعی خانم سیاح را چنین بیان کرد: | به طور خلاصه و فهرست وار میتوان فعالیتهای سیاسی – اجتماعی خانم سیاح را چنین بیان کرد: | ||
# در سال 1313ه.ش به ایران آمد. | # در سال 1313ه.ش به ایران آمد. | ||
#در | #در سال1313ه.ش در کنگره هزاره فردوسی شرکت کرد. | ||
#در سال 1314 ه.ش در وزارت فرهنگ استخدام | #در سال 1314 ه.ش در وزارت فرهنگ استخدام شد و معاون اداره تعلیمات نسوان گردید. | ||
# در | # در سال 1314ه.ش به عضویت هیئت مدیره کانون بانوان ایران انتخاب شد. | ||
# در سال 1315 در دانشسرای عالی به تدریس | # در سال 1315 در دانشسرای عالی به تدریس زبانهای خارجی پرداخت و در همان سال از طرف وزارت خارجه به ژنو رفت و در هفدهمین دورهی جامعه ملل شرکت کرد. | ||
# در سال 1322 ه.ش که حزب زنان ایران تشکیل شد به عضویت دبیرخانه و به عنوان منشی انجمن برگزیده شد.فخری قویمی، کارنامه زنان مشهور ایران، ص 169و نیز در همین | # در سال 1322 ه.ش که حزب زنان ایران تشکیل شد به عضویت دبیرخانه و به عنوان منشی انجمن برگزیده شد. فخری قویمی، کارنامه زنان مشهور ایران، ص 169و نیز در همین ایام به عضویت انستیتوی ایران و انگلیس درآمد. او همچنین در همین سال به عضویت هیئت مدیره انجمن روابط فرهنگی ایان و شوروی درآمد. | ||
#در سال 1332 از طرف حزب زنان ایران به اتفاق بانو هاجر تربیت به ترکیه رفت و مدت یک ماه و نیم سفر او به طول انجامید. <ref>روزنامه اطلاعات، 16 اسفند 1326 ص1</ref> | #در سال 1332 از طرف حزب زنان ایران به اتفاق بانو هاجر تربیت به ترکیه رفت و مدت یک ماه و نیم سفر او به طول انجامید. <ref>روزنامه اطلاعات، 16 اسفند 1326 ص1</ref> | ||
# در سال 1324ش به اتفاق خانم صفیه فیروز به نمایندگی از طرف شورای زنان ایران به فرانسه رفت و در کنگره زن و صلح در پاریس شرکت کرد او همچنین در این سال نخستین شماره مجله حزب زنان ایران را در دی ماه منتشر کرد. <ref>زن در تاریخ سیاسی اجتماعی ص104-106</ref> | # در سال 1324ش به اتفاق خانم [[صفیه فیروز]] به نمایندگی از طرف شورای زنان ایران به فرانسه رفت و در کنگره [[زن]] و صلح در پاریس شرکت کرد او همچنین در این سال نخستین شماره مجله حزب زنان ایران را در دی ماه منتشر کرد. <ref>زن در تاریخ سیاسی اجتماعی ص104-106</ref> | ||
==اندیشههای علمی- اجتماعی== | ==اندیشههای علمی- اجتماعی== | ||
یکی از نکات تاریک و ابهام آمیز در گفتارهای خانم سیاح این است که او همواره در نوشته های خود دم از دموکراسی و تمدن میزند و در همه جا مردم را تشویق به پیروی از آزادیهای غربی میکند، اما نوبت به حکومت منحط و مستبد رضا شاه که میرسد شروع به تمجید و طرفداری از عملکرد شاه در زمانهای مختلف میکند به عنوان نمونه : (( ما زنان ایرانی پس از ملاحظه راهی که زنان مغرب زمین برای کسب حقوق خود پیموده اند باید با جان دل رهبر بزرگ خویش اعلیحضرت همایون شاهنشاه پهلوی را ستایش کنیم و مراتب حق شناسی خود را نسبت به این شاهنشاه بزرگوار فراموش نداریم. ))<ref>فاطمه سیاح، مجله ایران روز، سال اول، اسفند 1317 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 72</ref> | یکی از نکات تاریک و ابهام آمیز در گفتارهای خانم سیاح این است که او همواره در نوشته های خود دم از دموکراسی و تمدن میزند و در همه جا مردم را تشویق به پیروی از آزادیهای غربی میکند، اما نوبت به حکومت منحط و مستبد رضا شاه که میرسد شروع به تمجید و طرفداری از عملکرد شاه در زمانهای مختلف میکند به عنوان نمونه : (( ما زنان ایرانی پس از ملاحظه راهی که زنان مغرب زمین برای کسب حقوق خود پیموده اند باید با جان دل رهبر بزرگ خویش اعلیحضرت همایون شاهنشاه پهلوی را ستایش کنیم و مراتب حق شناسی خود را نسبت به این شاهنشاه بزرگوار فراموش نداریم. ))<ref>فاطمه سیاح، مجله ایران روز، سال اول، اسفند 1317 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 72</ref> |