بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
به عبارت بهتر، تمام مکاتب [[فمینیسم|فمینیستی]] در پاسخ به جایگاه فرودستی [[زنان]] خود را سامان دادند؛ موقعیت فرودستیای که باعث شد تا سوژگی [[زنان]] در طی قرون متمادی در غرب زیر سؤال برود و آنان در هویتی منقاد(تحت انقیاد) به زیست خود ادامه دهند. | به عبارت بهتر، تمام مکاتب [[فمینیسم|فمینیستی]] در پاسخ به جایگاه فرودستی [[زنان]] خود را سامان دادند؛ موقعیت فرودستیای که باعث شد تا سوژگی [[زنان]] در طی قرون متمادی در غرب زیر سؤال برود و آنان در هویتی منقاد(تحت انقیاد) به زیست خود ادامه دهند. | ||
با ظهور مسیحیت و فراگیر شدن دین مسیحیت، سوژگی جدیدی برای [[زنان]] در جامعۀ غرب پدیدار شد که مختصات آن در کتاب مقدس باید یافته شود . پرترۀ کاراکتر [[زن]] در کتاب مقدس او را به شکل یک«دیگری» در کنار [[مرد]] | با ظهور مسیحیت و فراگیر شدن دین مسیحیت، سوژگی جدیدی برای [[زنان]] در جامعۀ غرب پدیدار شد که مختصات آن در کتاب مقدس باید یافته شود . پرترۀ کاراکتر [[زن]] در کتاب مقدس او را به شکل یک«دیگری» در کنار [[مرد]]، آن را فارغ از هر نوع سوژگی مستقل بازشناسی کرده و حتی آن را تحت یک «دیگری شر» تعریف کرده است. با ظهور رنسانس و بالاخره فرارسیدن دورۀ معاصر، مرجعیت مسیحیت فروریخت واز یک سو، تجدیدنظرها و تأویلهای نوین از الهیات مسیحی شکل گرفت و از دیگر سو، با شکلگیری نگرههای اگزیستانسیالیستی در فلسفۀ غرب، گشودگیای برا ی ارائه یک سوژگی نوین برای [[زنان]] بر پایۀ نگر هها ی اگزیستانسیالیستی در حدود الهیات مسیحی وفلسفۀ غرب پدید آمد که امکان نقد و نفی سوژۀ منقاد و فروبستۀ [[زنان]] در کتاب مقدس و ارائه تأویلی نوین از سوژگی [[زنان]] توسط [[فمینیسم]] اگزیستانسیالیست پدید آمد. | ||
بررسی این صیرورت سوژگی [[زنان]] با توجه به زمینهای که در الهیات مسیحی و فلسفه غرب به وجود آمده بود، در [[فمینیسم]] اگزیستانسیالیستی، به اسطورهزدایی از چهرۀ [[زنان]] در کتاب مقدس منجر شد و سوژگی نوینی برای [[زنان]] تعریف شد. در این میان، متفکران اگزیستانسیالیست غیر[[فمینیسم|فمینیست]] و دارای گرایش لیبرال به بررسی انتقادی این سوژگی جدید نیز پرداختهاند؛ سوژگیای که تلاش میکند از سطح مواجهه [[فمینیسم]] با سوژه سنتی محصول نظام معرفتی کلیسا، یک پا فراتر نهد. | بررسی این صیرورت سوژگی [[زنان]] با توجه به زمینهای که در الهیات مسیحی و فلسفه غرب به وجود آمده بود، در [[فمینیسم]] اگزیستانسیالیستی، به اسطورهزدایی از چهرۀ [[زنان]] در کتاب مقدس منجر شد و سوژگی نوینی برای [[زنان]] تعریف شد. در این میان، متفکران اگزیستانسیالیست غیر[[فمینیسم|فمینیست]] و دارای گرایش لیبرال به بررسی انتقادی این سوژگی جدید نیز پرداختهاند؛ سوژگیای که تلاش میکند از سطح مواجهه [[فمینیسم]] با سوژه سنتی محصول نظام معرفتی کلیسا، یک پا فراتر نهد. | ||