Haddadi1992 (بحث | مشارکتها) صفحهای تازه حاوی «==عنوان کتاب== آسیب شناسی شخصیت زن ==مقدمه== زن جلوهای از جمال، محبت، خلاقیت و ربوبیت الهی و رکن اساسی در تعلیم و تربیت است. اگر زنان به این منزلت واقف شوند و در پاسداری از آن بکوشند، فرآیند تربیتی و شخصیتی آنان و همه اجتماع سالم مانده و ب...» ایجاد کرد |
Haddadi1992 (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
| خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:Dsc09899.jpg|جایگزین=کتاب آسیب شناسی شخصیت زن|بندانگشتی|]] | |||
==عنوان کتاب== | ==عنوان کتاب== | ||
آسیب شناسی شخصیت [[زن]] | آسیب شناسی شخصیت [[زن]] | ||
| خط ۸: | خط ۹: | ||
این گروه با این بینش محدود و خطاآلود خود، درواقع شخصیت [[زن]] را از بین برده و او را از منزلت انسانی و اجتماعی فروکاستهاند. | این گروه با این بینش محدود و خطاآلود خود، درواقع شخصیت [[زن]] را از بین برده و او را از منزلت انسانی و اجتماعی فروکاستهاند. | ||
اما نگرگاه دیگر از آن اسلام است که با توجه به ساختار وجودی و فطری انسان، دستورهایی دارد که تضمین کننده شخصیت انسان است. نویسنده در اثری که اینک پیش روی شماست کوشیدهاست با الهام از عقل و فطرت و فرمانهای شخصیت ساز اسلام، به آسیب شناسی شخصیت [[زن]] بپردازد. | اما نگرگاه دیگر از آن اسلام است که با توجه به ساختار وجودی و فطری انسان، دستورهایی دارد که تضمین کننده شخصیت انسان است. نویسنده در اثری که اینک پیش روی شماست کوشیدهاست با الهام از عقل و فطرت و فرمانهای شخصیت ساز اسلام، به آسیب شناسی شخصیت [[زن]] بپردازد. | ||
روش این پژوهش، میدانی و کتابخانهای بوده که در ضمن آن با افراد، نهادهای اجتماعی- تربیتی، نمونههای آسیب دیده و نیز | روش این پژوهش، میدانی و کتابخانهای بوده که در ضمن آن با افراد، نهادهای اجتماعی- تربیتی، نمونههای آسیب دیده و نیز خانوادههای موفق، مشورتهای زیادی شده و منابع زیادی را از نظر گذراندهاست. با این ویژگیها اثر حاضر برای همه خانوادهها و نیز برای مبلغان و مربیان جهت تدریس در مراکز زیربط میتواند مفید باشد. | ||
امید که بدین وسیله گامی جهت آگاهسازی | امید که بدین وسیله گامی جهت آگاهسازی دختران جوان و بهسازی فضای معنوی جامعه برداشتهشود. | ||
==گزارش کتاب== | ==گزارش کتاب== | ||
موضوع این اثر، آسیب شناسی شخصیت [[زن]]؛ با تاکید بر رفتار ناهنجار، [[ | موضوع این اثر، آسیب شناسی شخصیت [[زن]]؛ با تاکید بر رفتار ناهنجار، بد[[حجاب]]ی و لاقیدی است؛ یعنی سهلانگاری درباره [[حجاب]] و بیاعتنایی به حدود و مرزهای آن، که خداوند متعال براساس فطرت برای حفظ کیان شخصیت و محبوبیت [[زن]]، تعیین فرموده، پیآمدهای ناگواری درجهت تخریب و نابودی حرمت و شخصیت وی دارد. نویسنده این کتاب را در 8 فصل تدوین کردهاست: | ||
===فصل اول=== | ===فصل اول=== | ||
| خط ۱۸: | خط ۱۹: | ||
===فصل دوم=== | ===فصل دوم=== | ||
'''پیآمدهای ناگوار لاقیدی و | '''پیآمدهای ناگوار لاقیدی و بدحجابی بر فرآیند رشد و تکامل انسان:''' خداوند حکیم برای آفرینش انسان و نیز جهان هستی، هدف والایی در نظر گرفتهاست. تمایلات و گرایشهای عالی انسانی و نغمههای ملکوتی درونی و لذتهای معنوی ناشی از تامین آنها، هدفدار بودن جهان و انسان و راه رسیدن به آن را گوشزد میکند. پس نباید فریب خوشیها و لذتهای زودگذر دنیا و رفاه و آسایش ظاهری این جهان را خورد و از بلندای مقام ذاتی خویشتن و به دست آوردن تجارتی بزرگ در این تجارتخانه دنیا غافل ماند زیرا ضرر و زیان آخرت به هیچ وجه قابل مقایسه با این دنیا نیست. | ||
از آنجا که دین مقدس اسلام دین فطرت و کرامت و تکامل است، تمام اوامر و نواهی آن در حیات معنوی و مادی انسان بر محور همین اصل تنظیم شده است، نهایت تلاش آن آیین بزرگ الهی حفظ فطرت، پرورش کرامت و وصول انسان به تکامل و سعادت است، لذا در مرحله مانع زدایی، با تمام موانع، مبارزه جدی نموده که یکی از مهمترین آنها لاقیدی و خودنمایی و | از آنجا که دین مقدس اسلام دین فطرت و کرامت و تکامل است، تمام اوامر و نواهی آن در حیات معنوی و مادی انسان بر محور همین اصل تنظیم شده است، نهایت تلاش آن آیین بزرگ الهی حفظ فطرت، پرورش کرامت و وصول انسان به تکامل و سعادت است، لذا در مرحله مانع زدایی، با تمام موانع، مبارزه جدی نموده که یکی از مهمترین آنها لاقیدی و خودنمایی و بدحجابی [[زنان]] در اجتماع و اماکن و مجالس عمومی است که نه تنها مانع رشد و کمال است که عاملی برای نابودی استعدادهای عظیم انسانی و سقوط انسانیت و فرورفتن در تاریکی گمراهیها بدبختیهاست. | ||
===فصل سوم=== | ===فصل سوم=== | ||
'''پیآمدهای ناگوار [[ | '''پیآمدهای ناگوار بد[[حجاب]]ی بر [[خانواده]] و اجتماع:''' در اسلام نقش [[خانواده]] بسیار مهم تلقی شدهاست، زیرا در پرتو [[خانواده]] است که عواطف و غرایز [[زن]] و [[مرد]] در کنار هم ارضا میشود. محیط [[خانواده]] در صورتی از ویژگی های نام برده برخوردار خواهد شد که پایه آن، محبت و عشق [[زوجین]] به هم دیگر باشد. البته چنین عشقی تنها بر مبنای ارزشهای الهی و فضایل الهی استوار است. | ||
در بینش توحیدی هدف از [[ازدواج]] و پیوند میان [[زن]] و [[مرد]] و تشکیل [[خانواده]]، دو چیز است: آرامش | در بینش توحیدی هدف از [[ازدواج]] و پیوند میان [[زن]] و [[مرد]] و تشکیل [[خانواده]]، دو چیز است: آرامش زوجهاو تولید نسل و تربیت درست آنها. خداوند حکیم برای تکامل و ترقی [[زن]] و [[مرد]] و بقای نوع انسان و تربیت نسل پاک، در نظام تکوین و خلقت از یک سو و در نظام تشریع و وضع مقررات دینی به نام شریعت از دیگر سو تدابیری مقرر نموده که زمینه ایجاد نظام سالم خانوادگی و در نتیجه رسیدن به اهداف فوق و در نهایت رشد، تعالی و پیشرفت جامعه را فراهم میسازد. | ||
===فصل چهارم=== | ===فصل چهارم=== | ||
'''ابزارهای کارآمد [[زن]] در تحکیم شخصیت و ازدیاد محبوبیت در نظام [[خانواده]]:''' [[زن]] و[[مرد]] از نظر ساختار روانی و جسمی تام و کامل آفریده شدهاند، اما در مقایسه با یکدیگر، هرکدام دارای ویژگیهایی هستند که دیگری در پارهای از آنها ضعیفتر است و برخی دیگر را هم به کلی ندارد. این امر ضمن آنکه وظایف آنها را در زندگی روشن میسازد، سبب میشود که هرکدام از [[مرد]] و [[زن]] به یکدیگر احساس نیاز نموده و زمینه جذب به سوی هم و تشکیل [[خانواده]] فراهم گردد. از همین رو اگر هرکدام از [[زن]] و [[شوهر]] رفتار و اعمال خود را در زندگی بر اساس ساختار وجودی، ویژگیها و وظایف تکوینی( خلقت) و تشریعی( دستورهای الهی و دینی) خویش تنظیم کنند و جایگاه و منزلت خود را شناخته و از آن تجاوز نکنند، زندگی آنان سرشار از صلح، صفا و | '''ابزارهای کارآمد [[زن]] در تحکیم شخصیت و ازدیاد محبوبیت در نظام [[خانواده]]:''' [[زن]] و[[مرد]] از نظر ساختار روانی و جسمی تام و کامل آفریده شدهاند، اما در مقایسه با یکدیگر، هرکدام دارای ویژگیهایی هستند که دیگری در پارهای از آنها ضعیفتر است و برخی دیگر را هم به کلی ندارد. این امر ضمن آنکه وظایف آنها را در زندگی روشن میسازد، سبب میشود که هرکدام از [[مرد]] و [[زن]] به یکدیگر احساس نیاز نموده و زمینه جذب به سوی هم و تشکیل [[خانواده]] فراهم گردد. از همین رو اگر هرکدام از [[زن]] و [[شوهر]] رفتار و اعمال خود را در زندگی بر اساس ساختار وجودی، ویژگیها و وظایف تکوینی( خلقت) و تشریعی( دستورهای الهی و دینی) خویش تنظیم کنند و جایگاه و منزلت خود را شناخته و از آن تجاوز نکنند، زندگی آنان سرشار از صلح، صفا و همسردوستی خواهد بود. | ||
براین اساس خداوند حکیم [[زن]] را به جاذبهها و ویژگیهای خاصی مجهز نمود که از یک سو [[مرد]] خود را نیازمند به او دیده و به سمت [[زن]] گرایش مییابد و از سوی دیگر [[زن]] در پرتو آن خصوصیتها نزد [[همسر]] خود از محبوبیت و جایگاه ویژهای برخوردار میشود. | براین اساس خداوند حکیم [[زن]] را به جاذبهها و ویژگیهای خاصی مجهز نمود که از یک سو [[مرد]] خود را نیازمند به او دیده و به سمت [[زن]] گرایش مییابد و از سوی دیگر [[زن]] در پرتو آن خصوصیتها نزد [[همسر]] خود از محبوبیت و جایگاه ویژهای برخوردار میشود. | ||
===فصل پنجم=== | ===فصل پنجم=== | ||
'''نقش لاقیدی و | '''نقش لاقیدی و بدحجابی در ناکارآمد ساختن ابزارهای شخصیتی [[زن]]:''' فصل قبل به استعدادهای [[زن]] پرداخته شد. در صورتیکه در اثر کمتوجهی یا بیمبالاتی [[زن]]، این تواناییها و سازو کارها در معرض تهدید قرار گیرد یا کمرنگ شود، نتایجی به دست میآید که نه تنها به سود [[زن]] نخواهد بود، بلکه او را به سمت انحطاط و شکست خواهد کشاند. | ||
===فصل ششم=== | ===فصل ششم=== | ||
'''نقش لاقیدی و | '''نقش لاقیدی و بدحجابی در بروز ناهنجاریهای تربیتی [[خانواده]]:''' هدف این بحث پرداختن به نقش سوء [[والدین]] و محیط [[خانواده]] بر شخصیت [[فرزندان]] و آسیبهای فراوان دیگری است که در اثر ضعف غیرت [[پدران]] و عدم اهتمام [[مادران]] به [[عفت]] و پوشش اسلامی و فطری خویش، از جهات گوناگون بر [[فرزندان]] خود وارد میکنند که مهمترین عامل گمراهی، فساد و یا عدم تربیت صحیح [[فرزندان]] محسوب میشود. | ||
===فصل هفتم=== | ===فصل هفتم=== | ||
| خط ۴۰: | خط ۴۱: | ||
===فصل هشتم=== | ===فصل هشتم=== | ||
'''شیوههای شناخت حقانیت [[حجاب]] و بطلان لاقید و | '''شیوههای شناخت حقانیت [[حجاب]] و بطلان لاقید و بدحجابی:''' شناختن حق و باطل و پی بردن به حقانیت یا بطلان چیزی، به ویژه پدیدههای نو مانند بی بندوباری، بدحجابی، خودآرایی در برابر نامحرمان و مدها، هرچند در هردوره وعصری ضرورت دارد اما در برخی از زمانها همچون عصر ما که از ترفندهای شیاطین انسی، آمیختن و مشتبه ساختن حق و باطل و مبهم و تاریک نشان دادن فضای جامعه اسلامی و ابزارهای مختلف شیطانی و لطایفالحیل است، آگاهی و شناخت از اهمیت بسیار فراوان و ویژهای برخوردار میگردد. و اما معیارهای سنجش فضیلت و رذلیت شامل: عقل سلیم، قانون سنخیت و جاذبه، معیار حیات آفرینی و کمال بخشی، ظهور از بعد انسانی و حیوانی، حس، تجربه و عاقبت اندیشی، فطرت و وجدان، وحی و دین الهی و نماز میشود. | ||
'''آسیه حدادی دلاور''' | '''آسیه حدادی دلاور''' | ||