خط ۹: خط ۹:


===انواع بدن از حیث فعال یا منفعل بودن عامل===
===انواع بدن از حیث فعال یا منفعل بودن عامل===
جامعه‌شناسان در پاسخ به اين مسئله که کنش‌گر در [[مدیریت بدن|مديريت بدن]] خود فعال است يا منفعل، نظريه‌هاي مختلفي مطرح کرده‌اند. دسته‌اي، کنش‌گر را آگاه و فعال شمرده و او را در مديريت بدن داراي اختيار مي‌شمارند و دسته‌اي ديگر، کنش‌گر را منفعل و تحت هژموني فرهنگي تلقي می‌کنند؛ اما در هر دو رويکرد، بدن امری تغییرپذیر قابل برنامه‌ریزی و بازاندیشی انتقادی و به‌طور کلی پروژه‌ای ناتمام تلقي مي‌شود.<ref>پرهیزکار و جمعی از نویسندگان، آشنایی با جامعه‌شناسی، 1403ش، ص445.</ref>
جامعه‌شناسان در پاسخ به اين مسئله که کنش‌گر در [[مدیریت بدن|مديريت بدن]] خود فعال است يا منفعل، نظريه‌هاي مختلفي مطرح کرده‌اند. دسته‌اي از نظریه‌های [[جامعه شناسی بدن|جامعه‌شناسی بدن]]، کنش‌گر را آگاه و فعال شمرده و او را در مديريت بدن داراي اختيار مي‌شمارند و دسته‌اي ديگر، کنش‌گر را منفعل و تحت هژموني فرهنگي تلقي می‌کنند؛ اما در هر دو رويکرد، بدن امری تغییرپذیر قابل برنامه‌ریزی و بازاندیشی انتقادی و به‌طور کلی پروژه‌ای ناتمام تلقي مي‌شود.<ref>پرهیزکار و جمعی از نویسندگان، آشنایی با جامعه‌شناسی، 1403ش، ص445.</ref>


====بدن‌هاي رام====
====بدن‌هاي رام====
از منظر گروهی از انديشمندان، در جامعه سرمايه‌داري تلاش مي‌شود تا با انقياد بدن، آن را به سرمايه تبديل کنند. رويکرد انفعالي که نقش جامعه و ساختارها را پر رنگ مي‌کند، بدن را محور فعاليت‌هاي فرهنگي و سياسي مي‌شمارد و دغدغه اصلي جامعه را مهار بدن و نظارت و کنترل بر تعامل‌هاي آن مي‌داند.<ref>Regulating Bodies: Essays in Medical Sociology, 1992, p12.</ref>سازوکارهاي انفعالي، افراد را مطيع مديريت گفتمان‌هاي حاکم مي‌شمارد که آنها را به انضباط درمي‌آورند. انضباط شامل سازمان‌دهي فرد در فضا از طريق تقسيم عملکردها، آموزش و استانداردسازي است.<ref>پرهیزکار و جمعی از نویسندگان، آشنایی با جامعه‌شناسی، 1403ش، ص446.</ref>
از منظر گروهی از انديشمندان، در جامعه سرمايه‌داري تلاش مي‌شود تا با انقياد بدن، آن را به سرمايه تبديل کنند. رويکرد انفعالي که نقش جامعه و ساختارها را پر رنگ مي‌کند، بدن را محور فعاليت‌هاي فرهنگي و سياسي مي‌شمارد و دغدغه اصلي جامعه را مهار بدن و نظارت و کنترل بر تعامل‌هاي آن مي‌داند.<ref>Regulating Bodies: Essays in Medical Sociology, 1992, p12.</ref> سازوکارهاي انفعالي، افراد را مطيع مديريت گفتمان‌هاي حاکم مي‌شمارد که آنها را به انضباط درمي‌آورند. انضباط شامل سازمان‌دهي فرد در فضا از طريق تقسيم عملکردها، آموزش و استانداردسازي است.<ref>پرهیزکار و جمعی از نویسندگان، آشنایی با جامعه‌شناسی، 1403ش، ص446.</ref>


به باور ميشل فوكو،‌ بدن‌هاي فيزيكي هميشه و همه‌ جا، بدن‌هاي اجتماعي هستند. از منظر وی بدن در عصر كلاسيك، به‌منزلة ابژه و آماج قدرت است. بدني كه دست‌كاري و مديريت مي‌شود؛ ساخته مي‌شود؛ تربيت و رام مي‌شود؛ بدني كه اطاعت مي‌كند؛ پاسخ مي‌دهد؛ مهارت مي‌يابد يا نيروهايش افزايش مي‌يابد؛<ref>فوكو، ديرينه‌شناسي دانش، 1400ش، ص170.</ref> چنین بدنی، واسطه‌اي براي إعمال و ابراز قدرت است. از نظر فوکو بدن در جامعه از طرق پزشکي، آموزش، اصلاح اجتماعي، جمعيت‌شناسي و جرم‌شناسي مدیریت می‌شود.<ref>بارکر، مطالعات فرهنگي نظريه و عملکرد، 1395ش، ص218.</ref>
به باور ميشل فوكو،‌ بدن‌هاي فيزيكي هميشه و همه‌ جا، بدن‌هاي اجتماعي هستند. از منظر وی بدن در عصر كلاسيك، به‌منزلة ابژه و آماج قدرت است. بدني كه دست‌كاري و مديريت مي‌شود؛ ساخته مي‌شود؛ تربيت و رام مي‌شود؛ بدني كه اطاعت مي‌كند؛ پاسخ مي‌دهد؛ مهارت مي‌يابد يا نيروهايش افزايش مي‌يابد؛<ref>فوكو، ديرينه‌شناسي دانش، 1400ش، ص170.</ref> چنین بدنی، واسطه‌اي براي إعمال و ابراز قدرت است. از نظر فوکو بدن در جامعه از طرق پزشکي، آموزش، اصلاح اجتماعي، جمعيت‌شناسي و جرم‌شناسي مدیریت می‌شود.<ref>بارکر، مطالعات فرهنگي نظريه و عملکرد، 1395ش، ص218.</ref>