دوستی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
دوستی (بحث | مشارکت‌ها)
/* در سال ۱۳۴۵ پيش نويس نظام‌نامه سازمان زنان ايران براي تصويب به مجمع نمايندگان زنان سراسر كشور تقديم شد. اين نظام نامه، هدف سازمان را كمك به زنان در اجراي مسئوليت‌هاي اجتماعي آنان و نيز در ايفاي نقش مهم مادري و همسري در واحد متحول خانواده اعلام كرد. افخمي در اين مقاله، اين سازمان را نهادي غيرانتفاعي و غيردولتي مي‌داند كه نمايندگان آن از ميان اعضاي شعباتي برگزيده مي‌شدند كه كوچك‌ترين واحدهاي محلي سازمان بودند. وي پس از تشريح ساختار اين سازمان به نحوه انتخاب اعضا پرداخته، مي‌افزايد: «در همين...
خط ۱۹۶: خط ۱۹۶:
افخمي به كشف حجاب و سياست امريكايي‌ها بعد از كودتاي ۲۸ مرداد و سياست‌هاي دهه ۱۳۴۰ نمي‌پردازد و گويي او مسايل را منقطع و موردي مي‌بيند.
افخمي به كشف حجاب و سياست امريكايي‌ها بعد از كودتاي ۲۸ مرداد و سياست‌هاي دهه ۱۳۴۰ نمي‌پردازد و گويي او مسايل را منقطع و موردي مي‌بيند.


== در سال ۱۳۴۵ پيش نويس نظام‌نامه سازمان زنان ايران براي تصويب به مجمع نمايندگان زنان سراسر كشور تقديم شد. اين نظام نامه، هدف سازمان را كمك به زنان در اجراي مسئوليت‌هاي اجتماعي آنان و نيز در ايفاي نقش مهم مادري و همسري در واحد متحول خانواده اعلام كرد. افخمي در اين مقاله، اين سازمان را نهادي غيرانتفاعي و غيردولتي مي‌داند كه نمايندگان آن از ميان اعضاي شعباتي برگزيده مي‌شدند كه كوچك‌ترين واحدهاي محلي سازمان بودند. وي پس از تشريح ساختار اين سازمان به نحوه انتخاب اعضا پرداخته، مي‌افزايد: «در همين اوان پنجاه و پنج جمعيت كه در زمينه‌هاي مختلف فعاليت مي‌كردند وابستگي خود را به سازمان زنان ايران اعلام كردند. جمعيت‌هاي ديگر از جمله جمعيت زنان حقوق‌دان، جمعيت زنان روزنامه‌نگار، جمعيت زنان دانشگاهي كه برخي از اعضاي آن فعالانه در برنامه‌هاي سازمان زنان ايران شركت مي‌كردند به اين سازمان ملحق نشدند و مستقلا به كار خود ادامه دادند.»<ref group="پانویس">البته اينها همه حركتهايي در داخل حكومت بود و نه برآمده از متن جامعه كه حتي در بسياري از موارد تنها بانام چند چهره درباري مواجه بوديم و نه با تشكيلات منسجم و گسترده.</ref> ==
در سال ۱۳۴۵ پيش نويس نظام‌نامه سازمان زنان ايران براي تصويب به مجمع نمايندگان زنان سراسر كشور تقديم شد. اين نظام نامه، هدف سازمان را كمك به زنان در اجراي مسئوليت‌هاي اجتماعي آنان و نيز در ايفاي نقش مهم مادري و همسري در واحد متحول خانواده اعلام كرد. افخمي در اين مقاله، اين سازمان را نهادي غيرانتفاعي و غيردولتي مي‌داند كه نمايندگان آن از ميان اعضاي شعباتي برگزيده مي‌شدند كه كوچك‌ترين واحدهاي محلي سازمان بودند. وي پس از تشريح ساختار اين سازمان به نحوه انتخاب اعضا پرداخته، مي‌افزايد: «در همين اوان پنجاه و پنج جمعيت كه در زمينه‌هاي مختلف فعاليت مي‌كردند وابستگي خود را به سازمان زنان ايران اعلام كردند. جمعيت‌هاي ديگر از جمله جمعيت زنان حقوق‌دان، جمعيت زنان روزنامه‌نگار، جمعيت زنان دانشگاهي كه برخي از اعضاي آن فعالانه در برنامه‌هاي سازمان زنان ايران شركت مي‌كردند به اين سازمان ملحق نشدند و مستقلا به كار خود ادامه دادند.»<ref group="پانویس">البته اينها همه حركتهايي در داخل حكومت بود و نه برآمده از متن جامعه كه حتي در بسياري از موارد تنها بانام چند چهره درباري مواجه بوديم و نه با تشكيلات منسجم و گسترده.</ref>
افخمي در اينجا به دلايل و علل عدم الحاق اين جمعيت‌ها به سازمان نپرداخته است. وی بر شمردن اصولي كه كوشش‌هاي اصلي زنان بر آن استوار بود را يادآور مي‌شود: «تغيير وضع زنان تنها از طريق دست‌يابي به قدرت عملي است و دست‌يابي به قدرت از طريق تجهيز گروه‌هاي وسيع زنان از قشرهاي مختلف جامعه به منظور گسترش نفوذ طرفداران حقوق زن در نهادها و مؤسسات و تشكيلات مختلف فرهنگي، سياسي، و اقتصادي جامعه ميسر مي‌شود.»  
افخمي در اينجا به دلايل و علل عدم الحاق اين جمعيت‌ها به سازمان نپرداخته است. وی بر شمردن اصولي كه كوشش‌هاي اصلي زنان بر آن استوار بود را يادآور مي‌شود: «تغيير وضع زنان تنها از طريق دست‌يابي به قدرت عملي است و دست‌يابي به قدرت از طريق تجهيز گروه‌هاي وسيع زنان از قشرهاي مختلف جامعه به منظور گسترش نفوذ طرفداران حقوق زن در نهادها و مؤسسات و تشكيلات مختلف فرهنگي، سياسي، و اقتصادي جامعه ميسر مي‌شود.»