خانواده در نظریه‌های فمینیستی

از ویکی‌جنسیت
نسخهٔ تاریخ ‏۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۹ توسط Shiri (بحث | مشارکت‌ها)

خانواده؛ از آموزه‌های اصلی مورد چالش در اندیشه فمینیستی.

خانواده از نظر فمینیست‌ها علت فرودستی زنان در طول تاریخ است. خانواده محل تفکیک نقش‌هاست. خانواده منشأ مهمترین نقش زنان، یعنی مادری است. آیا خانواده باید اصلاح شود یا کلا باید برچیده شود؟


رویکرد فمینیست‌ها‌ به خانواده

به طور کلی در نگاه فمنیست‌ها دو رویکرد به خانواده وجود دارد:

  1. موافقت با اصل خانواده:حفطظ اصل خانواده با ایجاد اصلاحات [۱]
  2. مخالفت با اصل خانواده: این رویکرد اساسا با نهاد خانواده مخالف و خواهان حذف خانواده است. [۲]

رویکرد موافقت با اصل خانواده

انتقاد به خانواده و ازدواج از همان آغاز شکل گیری جنبش فمنیسم به وجود آمد.در این میان فمنیست‌های لیبرال اگرچه انتقادات جدی به نهاد خانواده داشتند و گاه آنرا عامل اصلی ستم بر زنان، نهادی ناعادلانه و در جهت انقیاد زن معرفی می‌کردند، اما مایل به براندازی و حذف نهاد خانواده نبودند.بیشتر فمنیست‌های موج اول لیبرال بر لزوم اعمال اصلاحات قانونی و آداب و رسومی در نهاد خانواده تاکید داشتند.موج اعتراض فمنیست‌های لیبرال به از دست رفتن آزادی و استقلال هویتی و فردی زن بعد از ازدواج بود. وگرنه آنها ازدواج را نهادی مقدس و حافظ عفت عمومی بود تصدیق می‌کردند.[۳] [۴]

فمنیست‌های موج اول لیبرال مری ولستون کرافت، جان استورات میل و هریت تیلور هر سه اصل نهاد ازدواج و خانواده را با اصلاحات قانونی و ایجاد فرصت حضور در حوزه عمومی به رسمیت می‌شناسند. به عنوان مثال: ولستون کرافت معتقد بود:«محدودیت و محرومیت زنان از آزادی‌ها و فرصت‌های اجتماعی عامل فرودستی است. تغییرات؛ یعنی زنان را محدود به خانواده و نقش مادری نکنند، بلکه به آنها فرصت‌های اجتماعی و آزادی بدهید. اگر زنان هم به فرصت‌های اجتماعی دسترسی بیابند، رشد عقلانی آنها تکامل می‌یابد و آنها می‌توانند مادران خوبی در عرصۀ خانواده باشند.»[۵] خانم کرافت هیچ مخالفتی با اصل ازدواج و خانواده نداشت. او ازدواج و مادرشدن را جزء سرنوشت زنان می‌دانست. [۶]

از فمنیست‌های موج دوم لیبرال که خواهان تغییر در نهاد خانواده بود می توان به جسی برنارد اشاره کرد. برنارد اولین جامعه شناسی بود که مساله جنسیت در خانواده را به عنوان موضوع جامعه شناسی مطرح کرد.[۷] برنارد در کتاب «آینده زناشویی» علارغم تمام تام بدی‌هایی که برای نهاد ازدواج و خانواده برمی‌شمارد خواستار اصلاحات در نهاد زناشویی و نه براندازی آن است.[۸] >

خانم بتی فریدان: منشأ فرودستی زنان؛ سنت‌ها و ارزش‌های فرهنگی است که نقش زن را در خانواده ستایش می‌کند و نقش سنتی همسری و مادری را برای سعادت زنان کافی می‌داند. این افراد فمینیسم لیبرال؛ معروف به فمینیسم‌های خانواده گرا هستند. [۹]

'''خانم جین تیکه الشتین: موافق خانواده بوده و در مقابل رادیکال‌ها واکنش نشان داده است. در جواب شمار رادیکال‌ها که می‌گفتند: امر شخصی، سیاسی است و زندگی خصوصی هم باید سیاسی شود. ایشان در جواب، از خانواده دفاع می‌کند. زندگی خصوصی باید بدون سیاست‌زدگی، خصوصی بماند. مادری را یک فعالیت پیچیده، غنی، لذت‌بخش و نشاط‌آفرین برای زنان معرفی می‌کند، که زیستی، اجتماعی، طبیعی و عاطفی است.[۱۰]

رویکرد مخالفت با خانواده

فمنیسم مارکسیست و خانواده

فمینیسم مارکسیسم، خانواده را نتیجه و ثمرۀ نابرابری و ستم در جامعه تلقی می‌کند.مارکسیست‌ها خانواده هسته‌ای را؛ نهادی در جهت تامین منافع سرمایه‌داری می‌دانند. آنها معتقدند که خانواده ریشه طبیعی ندارد. از نگاه فمنیسم مارکسیست خانواده هسته‌ای باعث وابستگی شدید زن به مرد شده‌است. به این معنا که، در ادوار تاریخ اول نظام اشتراکی و ازدواج گروهی مطرح بود. با شیوع دام‌پروری و کشاورزی مالکیت خصوصی به وجود آمد. مردان به سبب اینکه ثروت از خانواده بیرون نرود، خانواده تک هسته‌ای را به وجود آوردند که باعث وابستگی شدید زن به مرد شده است. بنابراین با خانواده مخالف هستند.[۱۱]

نظر فمینیست رادیکال درباره خانواده

مرد دشمن اصلی زنان است و خانواده ابزار اصلی ستم مردان بر زنان است و ازدواج را نهادی می‌دانند که انقیاد مستمر زنان را به دنبال دارد.[۱۲]

سیمون دوبووار: از مضرات ازدواج؛ ازدواج نابودکننده زن است. و طلاق را امری ارزشمند و مثبت تلقی می‌کنند و می‌گوید این راهی است که زن را رها می‌کند. [۱۳]

پانویس

  1. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 116
  2. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 116
  3. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 117
  4. مشیرزاده، از جنبش تا نظریه اجتماعی: تاریخ دو قرن فمینیسم، ص 75
  5. ریک ویلفورد؛ فمینیسم، مقدمه‌ای بر ایدئولوژی‌های سیاسی، 1387، ص 358
  6. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 117
  7. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388ش، ص 118
  8. مگی هام و سارا گمبل، فرهنگ نظریه‌های فمنیستی،1382ش، ص 178-177
  9. ریک ویلفورد، «فمینیسم»، مقدمه‌ای بر ایددئولوژی‌های سیاسی، 1387، ص 379
  10. ریک ویلفورد، «فمینیسم»، مقدمه‌ای بر ایددئولوژی‌های سیاسی، 1387، ص 380
  11. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388، ص 120
  12. رودگر، فمینیسم: تاریخچه، نظریات، گرایش‌ها، نقد، 1388، ص 122
  13. رسولی پور و مهدوی، نقد دیدگاه فمنیستی سیمون دوبووار درباره ازدواج و مادری با رویکرد به اندیشه های امام خمینی، 1392، ص 91

منبع

  • رودگر، نرجس، فمینیسم: تاریخچه، گرایش‌ها، نقد، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، تهران: سازمان ملی جوانان، چاپ دوم، 1394
  • ریک ویلفورد؛ فمینیسم، مقدمه‌ای بر ایدئولوژی‌های سیاسی، 1387، موسسه فرهنگي و اطلاع رساني تبيان ، 1387
  • جورج ریترز؛ نظریه جامعه شناسی در دوران معاصر، ترجمه محسن ثلاثی، 1391
  • رسولی‌پور، رسول، مهدوی، ناهید، نقد دیدگاه فمنیستی سیمون دوبووار درباره ازدواج و مادری با رویکرد به اندیشه های امام خمینی، پژوهشنامه متین، سال پانزدهم، تابستان 1392، شماره 59
  • مشیرزاده، حمیرا، از جنبش تا نظریه اجتماعی: تاریخ دو قرن فمینیسم، شیرازه، 1390