حضور زنانه در شهر
حضور زنانه در شهر؛ تأثیر زندگی شهری بر حیات اجتماعی زنان.
زندگی شهری و الزامات ناشی از آن، تأثیرات چندبعدی بر حیات اجتماعی زنان گذاشته است. از یک سو، این تحولات به ارتقای موقعیت و منزلت اجتماعی زنان انجامیده و از سوی دیگر، چالشهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جدیدی را برای آنان به وجود آورده است.
جایگاه ساختاری زنان در شهر
زنان در ساختارهای شهری جایگاه مناسبتری از زنان روستایی دارند و بهطور کلی الگوی زندگی شهری، امکان ترقی زنان را بیشتر فراهم میکند. زمینههای ساختاری، فعالیتهای زنان شهری را تسهیل میکند.[۱] کنترل بیشتر زنان بر منابع فرهنگی نظیر ارزشها و هنجارها و همچنین دسترسی به منابع اقتصادی نمونهای از آن است. با وجود این دسترسیها، زنان شهری در برابر تحمیل هویت از بیرون، مقاومت میکنند و همچنین به تأمل در هویت زنانه و مؤلفههای آن میپردازند.[۲]
سبک زندگی زنان شهری
آر باولبی بر این باور است که خرید از فروشگاههای بزرگ از دو دهه آخر قرن نوزدهم به یک فعالیت عادی برای زنان مبدل شد.[۳] گافمن معتقد است جنسیت بیشتر یک دستاورد است؛ انسانها برای آن که مذکر یا مؤنث جلوه کنند، باید به اشکال خاصی کنش و گفتوگو کنند.[۴]
محیط کلان شهری و همچنین مراکز خرید شهری باعث شده است که زنان دارای سبک زندگی متفاوت باشند. از جمله تفاوتهای زندگی شهری برای زنان، هزینه فراوان برای پوشش، آرایش و مصرف تظاهری در امور بین فردی است. شهرها امکان نمایشهای جدیدی در خارج از خانه برای زنان فراهم ساختهاند. عواملی نظیر پاساژها، مراکز خرید، هایپرها، کافیشاپها و رستورانها موجب امکان نمایشهای دارایی اعضای جامعه و ایجاد محل مصرف نشانهشناختی، تظاهری، پرسهزنی، هویتیابی و تمایزیابی جنسیتی برای زنان شده است. شهر، امکان تغییر سبک زندگی را فراهم میکند؛ از جمله گذر از زندگی روستایی به زندگی شهری. این تغییر، هم میتواند به بازتعریف هویت زنانه منجر شود و هم عامل انزوای اجتماعی، افسردگی یا پریشانحالی آنان شود. [۵]
منزلت اجتماعی زنان شهری
از نظر وبلن، داشتن سبکهای متمایز در شهرها، بیش از آنکه به اوقات فراغت مربوط باشد، راهی برای ابراز تعلق به گروه اجتماعی خاص است. به نظر وی ثروت مهمترین ابزار کسب منزلت اجتماعی است؛ اما داشتن ثروت بهتنهایی برای کسب منزلت اجتماعی کافی نیست؛ بلکه چگونگی نمایش آن از اصل داشتن آن مهمتر است. حضور زنان در شهرها امکان مصارف تظاهری را فراهم ساخته است و در زندگی شهری زنان نقش اصلی را در ارائه مصارف تظاهری در خانوادههای غربی مورد نظر وبلن داشتهاند. در آن دوره خانوادهها با مصرف نمایشی تلاش داشتند نزد دیگران پایگاه نمادین بیابند تا بتوانند احترام اجتماعی بیشتری کسب کنند.[۶]
تقسیم کار جنسیتی در شهر
در قرن نوزدهم، صنعتیشدن باعث شد رابطۀ بین مصرف و تولید در شهرها بهطور کامل بر اساس جنسیت شکل بگیرد. با این حال، این پیوند امر ثابتی نبوده، بلکه فرایندی متغیر و در حال تحول بوده است. در آغاز این دوره، مصرف بهعنوان کار زنانه و تولید بهعنوان کار مردانه در نظر گرفته میشد. تفاوت اصلی این بود که مصرف برای زنان کاری معنادار تلقی میشد و قدرت انتخاب به افرادی اختصاص مییافت که توانایی انتخاب در مصرف را داشتند. در نتیجه، کالاهای مصرفی نقشهای هویتی و جنسیتی به خود گرفتند.[۷]
صنعتیشدن، تقسیم کاری را به وجود آورد که بر اساس آن، مراقبت از فرزندان بر عهده زنان و تولید و جنگیدن به فعالیت اصلی مردان تبدیل شد. با این وجود، شرایط تغییر کرد و در قرن بیستم، بهدلیل کاهش جنگها، مردان نیز به صف مصرفکنندگان پیوستند. هدف اصلی در این شرایط، بیان هویت از طریق پوشاک، آرایش، سفر و خرید کالاهای لوکس و نمایشی بود. در این دوره، حتی ادعا شد که ارتباط بین مصرف و طبقه برای مردان و زنان از بین رفته است؛ به این معنا که مصرف تنها مختص طبقات بالا نبود و تمام طبقات در آن مشارکت داشتند. بنابراین تنها پیوند بین مصرف و هویت باقی ماند. این پیوند و نحوه مصرف، تحت تأثیر ساختارهای اجتماعی و فرهنگی و همچنین تمایل افراد جامعه به احیای هویت مصرفی خود شکل میگرفت.[۸]
دینداری زنان در شهر
بسیاری از اندیشمندان معتقدند دینداری با شهر ارتباط دارد و یکی از طرق ارتباط دینداری و شهر مصرفگرایی معاصر است. شهر، مصرفگرایی شدید را ترغیب میکند و مصرفگرایی به نوبه خود بر کیفیت دینداری تأثیر منفی دارد.[۹]
اقتصاد زنان شهری
در زندگی شهری زنان از طریق مصرف، هویت زنانه را تثبیت میکنند. دسترسی به منابع اقتصادی و تقویت حق انتخاب، امکان مصرف را برای زنان فراهم میسازد. علاوه بر این، وجود اراده نمایش دادن در خانوادهها امکان مصرف برای زنان را بیش از پیش فراهم میکند. همچنین زنان در فعالیتهای اقتصادی آگاهانهتر مشارکت میکنند. تضعیف ساختار مردسالارانه زمینه کسب استقلال اقتصادی برای زنان در شهر را بیشتر از قبل فراهم کرده است.[۱۰]
جهانیشدن و مسائل زنان
زنان شهری بیشتر از مردان تحت تأثیر فرآیند جهانیشدن قرار گرفتهاند؛ این پدیده سبب شکلگیری منابع متعدد برای هویتسازی در زنان شده است و در عین حال بحران هویت در میان آنان ایجاد کرده است. دسترسی به منابع هویتساز و بروز بحران هویت میان زنان، بیش از پیش با فرآیند جهانیشدن مرتبط است.[۱۱]
به باور گیدنز، در دنیای امروز نهتنها سبکهای زندگی متعددی وجود دارد، بلکه انسانها مجبور به انتخاب از میان آنها هستند. این انتخاب صرفاً یک تصمیم شخصی نیست؛ بلکه بازتابی از تغییرات عمیق در زندگی اجتماعی و بیرونی فرد است. زنان در عصر حاضر ناگزیر به انتخاب سبک زندگی هستند؛ انتخابی که اجتنابناپذیر، اما در عین حال دشوار و چالشبرانگیز است.[۱۲]
امنیت زنان در شهر
شهر در عین حال که به بازیابی هویت زنان کمک کرده، در برخی زمینهها نیز محدودیتهایی برای آنان ایجاد کرده است. در دوران گذشته، فضاهای عمومی مشترک میان زنان و مردان، مانند مساجد، تکایا، مراسم تعزیه، امامزادهها و بازارها، بستری برای حضور اجتماعی زنان فراهم میکردند. ویژگی بارز این مکانها برای زنان ایرانی، امنیت آنها بود؛ اما امروزه فضاهای امن، مشابه گذشته برای زنان وجود ندارد. این تغییر را میتوان در نگرش کنونی زنان به محیطهای شهری مشاهده کرد؛ جایی که آنان فضاها را به امن و ناامن تقسیمبندی میکنند. در حالیکه در گذشته، محلهها بهعنوان حریم امن زنان شناخته میشدند و چنین تقسیمبندیهایی در مورد آنها وجود نداشت.[۱۳]
تفکیک جنسیتی فضاهای شهری
حضور زنان در شهر دارای پیامدهای هویتی، منزلتی، فرهنگی و اجتماعی بوده است. به همین جهت در کشورهای اسلامی راهحلهایی برای این مسئله طراحی شده است که مسئله تفکیک جنسیتی در فضاهای عمومی یکی از آن راهحلها بوده است. در مورد کارآیی تفکیک جنسیتی در شهرها نظریات مختلفی وجود دارد. برخی محققان تفکیک جنسیتی را یک نیاز برای حضور اجتماعی زنان و مقدمه حضور بیشتر آنان در فعالیتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میدانند.[۱۴]
برخی دیگر از محققان نیز معتقدند حضور تفکیکشده باعث تصاحب خدمات عمومی، نظیر ورزش و گذران اوقات فراغت، از سوی زنان خواهد شد؛ اما در عین حال چنین رویهای فضاهای عمومی را از فضای اجتماعی بودن محروم میکند و در چنین فضاهایی نیازهای اجتماعی زنان مرتفع نخواهد شد. پس باید به جای تفکیک فضاها تأمین امنیت عمومی برای زنان یک هدف معتبر و مؤکد باشد. به نظر آنها در کشورهای اسلامی از جمله ایران، تفکیکهای جنسیتی باید نیازسنجی شود و در عینحال تفاوتها و شباهتهای زنان و مردان در نظر گرفته شود؛ مثلاً در حالیکه بخشهای زنانه وسایل حملونقل عمومی ایران جوابگوی نیاز زنان نیست، بخش مردانه آن اکثرا خالی میماند.[۱۵]
نظریه سوم، بر اساس نظرخواهی از مردم، بیان میکند که افراد در شرایطی که زنان جدا از خانواده حضور دارند، مانند اتوبوسها و مترو، از تفکیک جنسیتی استقبال میکنند و آن را برای امنیت زنان ضروری میدانند. در چنین مواردی، زنان و خانوادههای آنها در صورت عدم تفکیک، احساس ناامنی میکنند؛ اما در فضاهایی که سایر اعضای خانواده همراه زنان هستند، مانند پارکها، تفکیک را غیرضروری و حتی مخل زندگی اجتماعی و دارای پیامدهای منفی میدانند.[۱۶]
تأثیر شهر بر حیات زنانه در ایران
در شهرهای ایران، فضاهای تفکیکشدهای مانند پارکهای زنانه به بخشی از زندگی شهری تبدیل شدهاند. این فضاهای اختصاصی زنان تأثیرات قابل توجهی بر ابعاد مختلف زندگی آنان داشتهاند. یکی از این تأثیرات، مسئله «مدیریت بدن» است. در این محیطها، زنان شهری با ایجاد ارتباط بین «بدن ذهنی» و «بدن اجتماعی» سعی میکنند با تنظیم ظاهر خود، جوانتر به نظر برسند.
همچنین، استقبال زنان از فعالیتهای اجتماعی و ورزشی در این فضاها نشاندهنده تلاش آنان برای بازتعریف هویت زنانه در عرصه شهری است. جنبه دیگر تأثیر این فضاها، نمایش جنسیت است. زنان در محیطهای زنانه، با حضور فعال و رؤیتپذیر، به اشتراکگذاری آزادانه احساسات زنانه با همنوعان خود میپردازند. در این فضاها، آنان میتوانند هویت شهری مدرن را با سهولت بیشتری تجربه کنند؛ چرا که در غیاب نگاه مردانه، احساس فرودستی نمیکنند. بر اساس نظریه گافمن، زنان در این محیطها از طریق نمایشهای جنسیتی، هویت زنانه خود را تقویت و مرزهای مشخصی با جنسیت مردانه ترسیم میکنند.
یکی از مهمترین تأثیرات این فضاها، ایجاد احساس امنیت هستیشناختی برای زنان است. در محیطهای تفکیکشده، زنان از امنیت بیشتری برخوردار هستند. البته ناامنی زنان در فضاهای عمومی پدیدهای جهانی است؛ برای مثال، در کشورهایی مانند آمریکا نیز زنان پس از تاریکی هوا سیزده برابر بیشتر از مردان از حضور در مکانهایی مانند فروشگاهها هراس دارند. در ایران، یکی از راهکارهای ایجاد امنیت برای زنان، حضور در فضاهای اختصاصی زنانه است.[۱۷]
براساس پژوهشی درباره پارکهای تفکیکشده جنسیتی در ایران، مشخص شده است که این فضاها نتوانستهاند بهطور کامل احساس ناامنی زنان را برطرف کنند و آنان همچنان دغدغههایی درباره امنیت در این محیطهای شهری مدرن دارند. همچنین، این تحقیق نشان میدهد که حضور در چنین فضاهایی به افزایش فردگرایی زنان منجر شده است؛ چرا که آنان را از گروههای سنتیتر و جمعگراتر دور میکند و به سمت رفتارهای فردمدارانه سوق میدهد.[۱۸]
نگاه زنانه در طراحی شهر
زنان از حساسیت و دقت بالاتری نسبت به مردان در پردازش جزئیات برخوردار هستند. آنان دارای ادراک حسی پیشرفتهتری در زمینههای بینایی، شنوایی و بویایی هستند که این ویژگی، توانایی آنان را در طراحی بصری و توجه به عناصر حسی افزایش میدهد. در حوزه طراحی شهری، زنان در تشخیص رنگها، نورپردازی، ترکیببندی رنگی و تأمین روشنایی باکیفیت، دقت و ظرافت بیشتری از خود نشان میدهند. این قابلیتهای منحصربهفرد، اهمیت مشارکت زنان در طراحی و معماری شهری را برجسته میسازد و میتواند نقش تعیینکنندهای در ایجاد شهرهای امنتر داشته باشد.[۱۹]
پانویس
- ↑ - نقدی و دیگران، «جنسیت و شهر: مطالعه مصرفگرایی و بازتعریف هویت زنان، مورد مطالعه زنان دهههای 50، 60 و 70 شهر اصفهان»، 1397ش، ص9.
- ↑ - ساروخانی و رفعتجاه، «عوامل جامعهشناختی مؤثر در بازتعریف هویت اجتماعی زنان»، 1383ش، ص72.
- ↑ - نقدی و دیگران، «جنسیت و شهر: مطالعه مصرفگرایی و بازتعریف هویت زنان، مورد مطالعه زنان دهههای 50، 60 و 70 شهر اصفهان»، 1397ش، ص11.
- ↑ - ریتزر، نظریههای جامعهشناسی در دوران معاصر، 1377ش، ص377.
- ↑ - نقدی و دیگران، «جنسیت و شهر: مطالعه مصرفگرایی و بازتعریف هویت زنان، مورد مطالعه زنان دهههای 50، 60 و 70 شهر اصفهان»، 1397ش، ص3-6.
- ↑ - کوزر، زندگی و اندیشه بزرگان جامعهشناسی، 1383ش. ص362.
- ↑ - باکاک، مصرف، 1381ش، ص142.
- ↑ - باکاک، مصرف، 1381ش، ص151.
- ↑ - نقدی و دیگران، «جنسیت و شهر: مطالعه مصرفگرایی و بازتعریف هویت زنان، مورد مطالعه زنان دهههای 50، 60 و 70 شهر اصفهان»، 1397ش، ص6.
- ↑ - نقدی و دیگران، «جنسیت و شهر: مطالعه مصرفگرایی و بازتعریف هویت زنان، مورد مطالعه زنان دهههای 50، 60 و 70 شهر اصفهان»، 1397ش، ص9.
- ↑ - نقدی و دیگران، «جنسیت و شهر: مطالعه مصرفگرایی و بازتعریف هویت زنان، مورد مطالعه زنان دهههای 50، 60 و 70 شهر اصفهان»، 1397ش، ص3.
- ↑ - گیدنز، تجدد و تشخص: جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، 1392ش، ص119.
- ↑ - مولایی و لطفی، «نقش زنان در شکلگیری فضای شهری»، 1398ش، ص79.
- ↑ - مدنیپور، طراحی فضای شهری: نگرشی بر فرآیندهای اجتماعی-مکانی، 1379ش، ص50.
- ↑ - تمدن، «زنان و فضاهای شهری»، 1387ش، ص22-23.
- ↑ - غیاثوند، «تأثیر فضاهای شهری مدرن بر بازاندیشی هویت جنسی زنان»، 1393ش، ص89.
- ↑ - غیاثوند، «تأثیر فضاهای شهری مدرن بر بازاندیشی هویت جنسی زنان»، 1393ش، ص91-94.
- ↑ - آقایی حسینآبادی و دیگران، «تأثیر فضاهای شهری مدرن بر بازاندیشی هویت زنان با تأکید بر باغ بانوانهای شهر اصفهان»، 1399ش، ص14 و 16.
- ↑ - مولایی و لطفی، «نقش زنان در شکلگیری فضای شهری»، 1398ش، ص80-81.
منابع
- آقایی حسینآبادی، آسیه و دیگران، «تأثیر فضاهای شهری مدرن بر بازاندیشی هویت زنان با تأکید بر باغ بانوانهای شهر اصفهان»، شمارۀ 35، تابستان 1399ش.
- باکاک، رابرت، مصرف، ترجمۀ خسرو صبری، تهران، شیرازه، 1381ش.
- تمدن، رویا، «زنان و فضاهای شهری»، جستارهای شهرسازی، شماره 24 و 25، بهار و تابستان 1378ش.
- ریتزر، جورج، ترجمه محسن ثلاثی، نظریههای جامعهشناسی در دوران معاصر، تهران، علمی، 1377ش.
- ساروخانی، باقر و رفعتجاه، مریم، «عوامل جامعهشناختی مؤثر در بازتعریف هویت اجتماعی زنان»، زن در توسعه و سیاست، سال دوم، شماره 1، فروردین 1383ش.
- غیاثوند، احمد، «تأثیر فضاهای شهری مدرن بر بازاندیشی هویت جنسی زنان»، سال دوم، شماره اول، 1393ش.
- کوزر، لوئیس، زندگی و اندیشه بزرگان جامعهشناسی، ترجمه محسی ثلاثی، تهران، علمی، 1383ش.
- گیدنز، آنتونی، تجدد و تشخص: جامعه و هویت شخصی در عصر جدید، ترجمه ناصر موفقیان، تهران، نی، 1392ش.
- مدنیپور، علی، طراحی فضای شهری: نگرشی بر فرایندهای اجتماعی-مکانی، ترجمه فرهاد مرتضایی، تهران، شرکت پردازش و برنامهریزی شهری، 1379ش.
- مولایی، محمدمهدی و لطفی، آرزو، «نقش زنان در شکلگیری فضای شهری»، نشریه علمی زن و فرهنگ، سال یازدهم، شماره 42، زمستان 1398ش.
- نقدی، اسدالله و دیگران، «جنسیت و شهر: مطالعه مصرفگرایی و بازتعریف هویت زنان، مورد مطالعه زنان دهههای 50، 60 و 70 شهر اصفهان»، فصلنامه مطالعات جامعهشناختی شهری، سال هشتم، شماره 26، بهار 1397ش.