آن اکلی
![]() | |
اطلاعات شخصی | |
---|---|
زاده | 17ژانویه1944، بریتانیا |
همسر | رابین اکلی |
خدمات | |
تحصیلات | دکتری |
محل تحصیل | آکسفورد، دانشگاه لندن، |
شغل | نویسنده، استاد دانشگاه |
آن اُکلی [۱](زاده ۱۹۴۴) جامعهشناس بریتانیایی، نویسنده، استاد دانشگاه و فمینیست است. او مؤسس و مدیر مؤسسه آموزش دانشگاه لندن میباشد و از سال ۲۰۰۵ از کار دانشگاهی تماموقت بازنشسته شدهاست تا بیشتر به نوشتن و رمانهای جدید خود بپردازد.
زندگینامه
ان اکلی متولد 17ژانویه 1944 در لندن می باشد مادرش کاتلین نیمیلر، مددکار اجتماعی و پدرش پروفسور ریچارد تیتماس، تحلیلگر امور اجتماعی و از شالوده گذاران نظام رفاه اجتماعی می باشد.تیموس وقتی «آن» جوان بود او را میستود اما بعدها وقتی «آن» مستقل و یک فمینیست فعال شد، رابطه آنها نیز تیره شد. وی با رابین اکلی ازدواج کرد و ثمره این ازدواج سه فرزند می باشد.او نویسنده و جامعه شناس است. و دو رمان و تعدادزیادی کتابهای غیر داستانی نوشته است .[۲] او اخیرا بر جامعه شناسی بدن و بیوگرافی و زندگی نامه خود متمرکز شده است.
اکلی بهترین کار خود را مطالعه بر روی رابطه جنس و جنسیت، کارهای خانگی ، زایمان و علوم اجتماعی فمینیست میداند.[۳]
اکلی استاد جامعه شناسی و سیاست اجتماعی در موسسه آموزش و پرورش UCL می باشد. وی همچنین تا ژانویه 2002 مدیر واحد تحقیقات علوم اجتماعی (SSRU)در موسسه بود یک جایزه افتخاری در کالج Somerville در آکسفورد دارد .وی عنوان می کند در سال 2011 ،انجمن جامعه شناسی بریتانیا، یکی از نخستین جوایز دستاورد مادام العمر خود را برای کمک فوق العاده به تاریخ توسعه جامعه شناسی در بریتانیا به من داد.[۴]
اودر حال حاضر به صورت نیمه وقت کارتحقیقاتی انجام می دهد و مابقی وقتش ، را به نوشتن در موردآرشیوهای خود، محصولات سازگار با محیط زیست و صرف وقت با نوههایش است.[۵]
دیدگاهها
پژوهشهای آن اکلی تمرکز خاص و ویژه ای بر کار خانگی، مادری و جنسیت دارد لذا در مساله کار خانگی اکلی بر این باور است که تضادهای زندگی زناشویی تصویر ایده آلی که این زندگی برای زوجین تصور میکند را به چالش میکشد و معمولا این تصویر با واقعایت زندگی زناشویی در تضاد است او ریشه ای این تضاد را در 4 حوزه میداند:
- تقسيم كار جنسي: از زنان انتظار مي رود مسؤوليتهاي كارهاي خانه و بچه داري را بر عهده بگيرند و اين يعني كه زنان از نظر مالي به مردان وابسته ميشوند و به پولي كه مال خود بدانند، دسترسي ندارند.
- تفاوتهاي نيازهاي عاطفي زنان و مردان: از زنان انتظار ميرود با كلافگي و عصبانيت شوهر و فرزندانشان بسازند اما خودشان كسي را ندارند كه به او روي بياورند؛
- تفاوت توان بدني و بنيه اقتصادي زن و شوهر: كه ممکن است سبب شود زنان اختياري بر منابع مالي نداشته باشند از شركت در فعاليتهاي اجتماعي ناتوان هستند و حتي با خشونت فيزيکي از جانب شوهر روبرو شوند.
- سپردن اختيار روابط جنسي و كنترل باروري به دست مردان : به اين معنا كه نيازهاي مردان با اهميتتر تلقي مي شود و از زنان انتظار ميرود موجبات «لذت» شوهر را فراهم آورند، به نيازهاي جنسي او توجه كنند و بر اي او بچه بياورند و بچه داري كنند .[۶]
اکلی کارخانگی زن در جوامع مدرن را داراي ويژگي هاي زيرمیداند:
- انحصاراً زنان آن را انجام ميدهند، نه بزرگسا ن هر دو جنس؛
- وابستگي مالي زن به همسرش را نشان ميدهد؛
- كار شمرده نميشود
- بر ديگر نقشهاي زن برتري و پيشي دارد. وي همچنين معتقد است كه گام برداشتن به سوي برابري جنسيتي، حتي اگر سدهاي قانوني و نهادي نيز از سر راه برداشته شوند، با سدي بزرگ به نام وظايف خانه داري زن روبرو است.[۷]
اوکلى براى مادرى کردن به عنوان نماد آشکار تقسیم کار جنسى، جنبهى اسطورهاى قایل میشود. وى اسطورهى مادرى را مشتمل بر سه ادعاى نادرست میداند:
- مادران به کودکان خود نیاز دارند؛
- کودکان به مادران خود نیاز دارند؛
- مادرى مظهر بزرگترین دستاورد زندگى زن است [۸].
وى سپس براى رد ادعاى نیاز مادر و فرزند به یکدیگر به استدلال میپردازد: در مورد نیاز مادران به کودکان معمولاً ادعا میشود که همهى زنان از غریزهى مادرى برخوردارند و سلامت روانى مادران زمانى که بچهاى را به دنیا آورند و پرورش او را به دیگرى واگذار کنند، آسیب جدى میبیند. عقیدهى عدهاى آن است که سقط جنین همواره منجر به احساس گناه و احیانا منجر به تشتّت کامل روانى ـ عاطفى میگردد؛ ولى تحقیقات خلاف این ادعاها را نشان میدهند. معمولاً کسانى که به اختیار خود و به دلیل نخواستن بچه، سقط جنین میکنند، از نظر آزمایشهاى روان درمانى در وضعیت مطلوب و نویدبخشى قرار دارند؛ اما مادرانى که به دلایل پزشکى و علیرغم میل به داشتن بچه سقط جنین مىکنند، ممکن است از احساس ناراحتى و پشیمانى طولانى رنج ببرند و این نه به دلیل مخالفت با «طبیعت»، بلکه به سبب مخالفت با میل داشتن فرزند، دوست داشتن و مراقبت از اوست.[۹]
از سوى دیگر، مادرانِ اجتماعى که کودکان را به فرزندخواندگى مىپذیرند، بدون کمک غریزهى مادرىِ بیولوژیک، در تربیت فرزندخوانده بسیار موفقاند.از این رو در دیدگاه اوکلی مادر خوب، مادرى است که از زمان، وسایل و ارادهى لازم برخوردار باشد، نه مادرى که داراى رابطهى خونى با فرزند و یا داراى غریزهى مادرى باشد. پس مىتوان نتیجه گرفت که میل به مادرى، منشأ فرهنگى دارد و قابلیت مادرى کردن، امرى فراگرفتنى است هر چند تغییرات بیولوژیکی بدن مادر با تولد فرزند نمیتواند زنان را به مادران روانی-اجتماعی تبدیل کند.[۱۰]
اما ادعاى دیگر، یعنى نیاز کودکان به مادران، سه مطلب را مفروض مىگیرد: نخست آنکه، کودکان به طور خاص به مادران بیولوژیک خود نیازمندند؛ دوم آنکه، در یک نگاه وسیعتر، کودکان به مادران نیازمندند و به هیچ نوع مراقب دیگرى نیاز ندارند؛ سوم آنکه، کودکان نیاز دارند که در زمینهى ارتباط یک به یک پرورش یابند. ولى شواهد موجود هیچیک ازمطالب فوق را تأیید نمیکنند. مسئلهى فرزندخواندگى و نیز شیردهى اشتراکى که در بسیارى از جوامع به چشم مىخورد، دلیلى بر نادرستى مطلب اول است.[۱۱]
نقد دیدگاه
آنچه در نقد دیدگاه اکلی مورد توجه قرار میگیرد این مطلب است که خانه داري و کارهاي مربوط به خانه نبايد جزیی از زن بودن تلقي گردد. بنابر ديدگاه اسلام، همهي مردم به صورت مستقيم مکلف به رفع نيازهاي اقتصادي خود نيستند و عدهاي از جمله زنان بنا بر فلسفهي خاصي ميتوانند تحت سرپرستي و کفالت ديگري قرار گيرند. اگرچه اسلام زنان را از دغدغهي اقتصاد خانوار رها ساخته اما توليد ثروت و انتخاب شغل را براي زنان به هيچ وجه ممنوع نساخته است به شرط آنکه شغل آنها با الزامات زندگي خانوادگي و شرعي و قواعد اخلاقي و انساني منافات نداشته باشد. اما مسئلهي مادري و وظايف مربوط به آن امري ً کاملا متمایز است. زنان مادري را وجه مهمي از زندگي خود تلقي ميکنند و آن را يک نوع خلاقيت خاص زنان ميدانند که اين برتري را به زنان ميدهد که در عالم خلقت بي نظير باشند.[۱۲]
مطلب بعدی این است که؛ بسیارى از اظهارات افراطیاى که در مخالفت با نقش مادرى صورت گرفته، در واقع واکنشهایى بودهاند در برابر پارهاى ادّعاهاى اغراق آمیز که در فرهنگ غرب، به ویژه در دو قرن اخیر، دربارهى نقش مادرى صورت گرفتهاست و در عبارات منقول از آن اوکلى به برخى از آنها اشاره شد. به نظر میرسد این ادّعاها از منظر اسلامى نیز تأییدى کسب نمیکنند .در تاریخ صدر اسلام دست کم به سیستمهاى فرزندخواندگى، سپردن کودک شیرخوار به دایه و تربیت در خانواده ى گسترده به طور شایع برمیخوریم و در متون دینى هم احکام فراوانى راجع به این جهات مقرر گردیده است، بدون آنکه هیچ موضع منفیاى در قبال آنها اتخاذ گردد[۱۳]. با این همه، چنین نیست که اسلام همهى مبانى زیستى مادرى را نادیده بگیرد و تعریفى صرفا اجتماعى از آن ارائه دهد. اینکه میل به مادرى کردن جنبه ى غریزى دارد یا نه، مسألهاى پیچیده و قابل بحث است، اما حتى انکار غریزه ى مادرى منطقا این نتیجه را در پى نخواهد داشت که هیچگونه ارتباط ویژه و منحصر به فردى بین مادر طبیعى و فرزند پس از انعقاد نطفه و رشد جنین تا زمان ولادت به وجود نمیآید؛ بلکه برعکس میتوان به استناد یافتههاى روانشناسى بر وجود چنین ارتباطى استدلال کرد.[۱۴]
اگر هم این مطلب صحیح باشد که سقط جنین اختیارى هیچگونه عوارض روانى نامطلوبى براى مادر ایجاد نمی کند، نمیتواند شاهدى بر ردّ هرگونه ارتباط ویژهى عاطفى بین مادر و فرزند باشد، بلکه ممکن است از نتایج تغییرات فرهنگى و پذیرش ارزشهاى جدید توسط بسیارى از زنان امروزى، به ویژه در خصوص کاهش تولیدمثل باشد. چنین استدلالى همانند آن است که زنده به گور کردن دختران توسط پدران آنها در دوران جاهلیت را شاهدى بر ردّ عاطفه ى پدرى تلقى کنیم! واضح است که ارزشهاى فرهنگى گاه میتوانند عمیقترین احساسات درونى افراد را نیز تحت تأثیر قرار دهند؛ بنابراین بدون آنکه دیدگاهى جبرگرایانه را به اسلام نسبت دهیم، میتوانیم تحلیلى کارکردى از دیدگاه اسلام نسبت به مادرى ارائه نماییم که بر اولویت پرورش فرزندان توسط مادران طبیعى نسبت به سایر شیوههاى پرورش کودکان تأکید میورزد. امتیاز شیر مادر نسبت به سایر انواع شیر، که اینک متخصصان تغذیهى کودک هم به آن اذعان دارند، یکى از جنبههاى این تأکید است که در روایات اسلامى مورد توجه قرار گرفته است . همچنین، این واقعیت که در شرایط عادى هیچ عاطفهاى با عاطفهى مادر نسبت به فرزند برابرى نمیکند، از روایات مختلف قابل استفاده است. از جمله میتوان به روایات مربوط به حق حضانت فرزند پس از طلاق اشاره کرد که به طور ضمنى بر نیاز متقابل مادر و فرزند دلالت دارند .[۱۵]
آثار
مهمترین کتابهای او «جنس، جنسیت و جامعه»، «زنان تحت سلطه»، «کار خانگی» وکتاب داستانی " اتاق مردان" می باشد.
موضوع کتابهای وی ، شامل موضوعهای گوناگونی از خانهداری و بارداری گرفته تا خاطره نویسی شخصی می باشد. کتابهای او بیشتر درباره ٔ مسایل زنان و موقعیت آنها در جامعه ٔ مدرن و نقشهای سنتی زنان است. او درکتاب خانهداری که در ۴۷۹۱ منتشر شد برای نخستین بار به خانهداری به عنوان مسئلهای جدی پرداخت و آن را »کار« شمارد. اکلی با همکاری جولیت میچل*چند جلد مجموعه مقالات مهم در زمینه فمینیسم ویراستاری و منتشر کردهاند.او همچنین نوشتههای مهمی درباره ٔ تعارضهای روش تحقیق علوم انسانی دارد. آن اکلی در زمینه ادبیات داستانی رمانهای پرفروشی نوشتهاست که از آن میان میتوان به کتاب" اتاق مردان" اشاره کرد که در تلویزیون بیبیسی تبدیل به مجموعه تلویزیونی شد.
پانویس
- ↑ Ann Oakley
- ↑ وب سایت ان اکلی
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ مقاله
- ↑ همان
- ↑ Oakley, Ann (1976) Woman's Work: The Housewife, Past and Present, Vintage Books, NewYork.
- ↑ بستان، حسین،کارکردهاى خانواده از منظر اسلام و فمینیسم،حوزه و دانشگاه 1382 شماره 35
- ↑ همان
- ↑ همان
- ↑ صادقی فسایی، سهیلا، ضرورت نظريه پردازي در حوزهي مسائل زنان از تحقيق تا نظريه، ص18-22
- ↑ (وسائل الشیعه، ج14، ص 280 ـ 309 و ج15، ص 184 ـ 190)
- ↑ بستان، حسین، کارکردهاى خانواده از منظر اسلام و فمینیسم،حوزه و دانشگاه 1382 شماره 35
- ↑ همان
منبع
- جامعه شناسی کاربردی مقاله
- ویکی پدیا
- ان اکلی
- پدرودختر؛ ازدولت رفاه تا فمینیستی متفاوت/ «ریچارد تیموس»و تاریخ علوم اجتماعی قرن 20
- ضرورت نظريه پردازي در حوزه ي مسائل زنان از تحقيق تا نظريه
- بستان، حسین، کارکردهاى خانواده از منظر اسلام و فمینیسم،حوزه و دانشگاه 1382 شماره 35