اصول تقسیم جنسیتی مشاغل در اسلام
اصول تقسیم جنسیتی مشاغل در اسلام؛ بایدها و نبایدهای تقسیم مشاغل به زنانه و مردانه از منظر اسلام.
از منظر معارف اسلامی، اصولی مبتنی بر ویژگیهای جسمی، روانی و اجتماعی دو جنس وجود دارد که مشاغل را به مشاغل مشترک بین زنان و مردان، مشاغل مختص مردان و مشاغل مختص زنان، تقسیم میکند، اما برخی نگرشهای فمینیستی، تلاش میکنند، تمامی مرزهای شغلی میان زن و مرد را بردارند.
مفهومشناسی
مشاغل جنسیتی، آن دسته از شغلهایی است که جنسیت در آن نقش دارد و هنجارهای اجتماعی از طریق جامعهپذیری جنسیتی، آنها را تحقق میبخشد و به نسلهای بعد منتقل میکند. اصول به گزارههایی هنجاری اشاره دارد که حدود اختصاصی اشتغال زنان و مردان را تعیین میکند. تفاوتهای طبیعی و اجتماعی در افراد، زمینه همکاری و خدمت بهیکدیگر را فراهم میآورد. تفاوت در بهره هوشی و استعدادها و تفاوت در ثروت و فقر، افراد را بهسوی کارهای متفاوتی سوق میهد که لازمه زندگی اجتماعی بوده و تقسیم کار اجتماعی را به دنبال دارد.[۱]
اصول تقسیم کار
مهمترین اصول تقسیم کار جنسیتی در اسلام، عبارتند از:
حاکمیت عدالت اجتماعی
تقسیم کار اجتماعی کاملا ضروری و لازمه زندگی اجتماعی است. طبیعی است به دنبال تقسیم کار، برخورداری افراد از قدرت، ثروت و منزلت اجتماعی نیز متفاوت خواهد بود. اما این تفاوتها تا جایی که به تفاوتهای طبیعی بازمیگردد منطقی و قابل پذیرش است اما تفاوتهای بیشتر حاکی از تبعیض و ظلم و استثمار است و باید برای رفع آن کوشید. بنابراین تقسیم کار جنسیتی تا جایی که مبتنی بر تفاوتهای طبیعی زن و مرد باشد، نه تنها قابل قبول بلکه ضروری است، اما تفاوتهای فراتر از آن، تبعیض جنسیتی است.[۲]
کار به قدر استعداد و استحقاق به قدر کار
جامعه مطلوب تحت حاکمیت اصل «كار به قدر استعداد و استحقاق به قدر كار» سامان مییابد. افراد از امکانات و فرصتهای برابر برخوردار میشوند و به اندازه تلاش، کار و تولیدات خود، مستحق دریافت امتیاز میشوند.[۳] بنابراین زنان و مردان متناسب با استعداد و توان خود کار میکنند و متناسب با کار خود حقالزحمه دریافت میکنند. مطابق این اصل، کمتر بودن حقوق زنان در ازای کار برابر با مردان مصداقی از تبعیض جنسیتی است.
حفظ سلامت و زیبایی زنان
از منظر اسلام، زن مظهر جمال است. زنان نباید مشاغلی را برگزینند که به سلامت و زیبایی ظاهری آنان آسیب میرساند. از منظر آموزههای دینی، زنان باید اموری که سبب زیبایی در آنان میشود را رعایت کنند.[۴] خداوند سیمای زن را در رخسار او و سیمای مرد را در گفتارش قرار داده و اصلا خردِ زنان در زیبایی آنها است.[۵] اما مردان نباید همچون زنان، خود را آرایش کنند.[۶]
توجه به بعد عاطفی و جسمانی زنان
بهطور معمول، زنان به لحاظ جسمی نسبت به مردان کمتوانتر و از مردان عاطفیتر هستند. از امام علی نقل شده که زنان را با آزاردادن تحریک نکنید، [۷] چراکه زن مانند گل است که باید با آن با لطافت و نرمی برخورد کرد و نباید زن را قهرمانی پنداشت که میتوان پنجه در پنجه او افکند.[۸]
حساسیت نسبت به حریمها
زنان نوعاً نسبت به حریم جنسی خود بسیار حساس هستند و از این که دیگران بخواهند به این حریم وارد شوند پیوسته هراس دارند؛ این ویژگی به حراست حریم جنسی آنان بسیار کمک میکند. اشتغال زنان نباید باعث تضعیف این ویژگی شود. در بیان امام علی، برخی از نیکوترین خلقوخوی زنان، زشتترین اخلاق مردان است؛ مانند تکبر، ترس و بخل. هرگاه زنی متکبر باشد بیگانه را به حریم خود راه نمیدهد و اگر بیمناک باشد از هر چیزی که به آبروی او زیان رساند فاصله میگیرد.[۹]
رعایت حیا و عفاف
نگرش اسلامی بر زندگی عفیفانه و حفظ و رعایت حیا در ارتباطات میان زن و مرد تاکید ویژه دارد. اشتغال زنان نباید موجب نقض این اصل مهم شود. قرآن کریم به زنان توصیه میکند در معاشرت با مردان حتی در کیفیت سخن گفتن نیز حریم عفاف و حیا را رعایت کنند و طریقه صحبت کردنشان با نامحرم طوری نباشد که باعث تحریک غریزه جنسی شود.[۱۰] همچنین به مسلمانان توصیه میکند هنگامی که برای درخواست چیزی از همسران پیامبر به منزل آن حضرت مراجعه میکنند رویارویی مستقیم با آنان نداشته باشند و از پشت پرده و مانند آن، درخواست خود را مطرح کنند.[۱۱] از رسول خدا چنین نقل شده که حیا ده جزء دارد؛ نُه جزء آن در زنان و یک جزء آن در مردان است.[۱۲] عفت و باحیا بودن، یکی از ویژگیهای زنان برتر دانسته شده است.[۱۳]
تفکیک جنسیتی
اسلام نسبت به روابط بین زن و مرد نامحرم بسیار حساس است و شرایط ویژه ای برای آن مقرر کرده و بسیار تاکید دارد این روابط تا حد ممکن، حداقلی بوده و موجب تحریک غریزه جنسی و ایجاد فضای گناهآلود نشود. بر اساس آیات قرآن، مردان و زنان باید چشمان خویش را فروگیرند و شرمگاه خود را نگه دارند، همچنین زنان باید مقنعههای خود را تا گریبان فروگذارند و زینتهای خود را آشکار نکنند.[۱۴] از اینرو، نباید مردی با زنی خلوت کند، زیرا سومی آنها شیطان خواهد بود.[۱۵]
محوریت خانواده
از دیدگاه اسلامی در الگوی مطلوب روابط بین نهادی، خانواده نهاد محوری است. اشتغال زنان نباید موجب سستی و تضعیف این نهاد شود. هیچ بنایی در اسلام نزد خداوند، محبوبتر از ازدواج و تشکیل خانواده نیست.[۱۶]
تقویت نقشهای خانگی زنان
زنان دو نقش بسیار مهم در زندگی خانوادگی دارند که در حفظ و سلامت خانواده و جامعه تاثیرگذار است: تربیت فرزندان و ایفای مسئولیتهای مربوط به همسرداری. اشتغال زنان نباید بهگونهای باشد که به این دو شان اساسی لطمهای وارد کند، زیرا زن مدیر داخلی خانه است و او در این جایگاه باید پاسخگو باشد.[۱۷]
اولویت اشتغال مردان
در غیر عرصههای زنانه، مثل معلمی زن برای دختران و پزشکی زن برای زنان، اشتغال مردان دارای اولویت است. البته از دیدگاه اسلامی، اصل اشتغال زنان بهعنون فعالیت اقتصادی و کسب درآمد توسط آنان اشکالی ندارد؛ البته در برخی موارد، این امر ممکن است منوط به اذن همسر یا پدر باشد. مردان و زنان از آنچه بهدست میآورند نصیبی دارند.[۱۸] اما طبق احکام اسلامی، تامین مخارج زن و فرزندان بر عهده مرد است و این امر نیازمند آن است که مقدمات اشتغال و کسب درآمد توسط مردان در جامعه فراهم باشد. بنابراین اشتغال زنان نباید موجب شود در جامعه وضعیتی بهوجود آید که مردان به سبب اشتغال زنان نتوانند کار پیدا کنند. حق زنان بر مردان این است که نیازهای آنان را بهطور متعارف تامین کنند.[۱۹] زن در مورد نیازمندیهایش عائله مرد حساب میشود و بر مرد واجب است که نفقۀ زن را بپردازد، ولی بر عهده زن نیست که شوهر خود را تامین کند و یا اگر مرد محتاج شد، نفقۀ وی را بپردازد.[۲۰]
پانویس
- ↑ خواجه نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، بیتا، ص251.
- ↑ نادریقمی و فهیمی، «مشاغل جنسیتی در نگرش اسلامی»، 1393ش، ص91-92.
- ↑ مطهری، مجموعه آثار،(جهانبينى توحيدى)، ج2، 1372ش، ص113
- ↑ . کلینی، کافی، 1407ق، ج6، ص491.
- ↑ . محمدی ریشهری، میزانالحکمه، 1393ش، ج2، ص253.
- ↑ . کلینی، کافی، 1407ق، ج6، ص520.
- ↑ . فیضالاسلام، نهجالبلاغه، 1368ش، ص373.
- ↑ . کلینی، کافی، 1407ق، ج6، ص510.
- ↑ . فیضالاسلام، نهجالبلاغه، 1368ش، ص509.
- ↑ . سوره احزاب، آیه 33.
- ↑ . سوره احزاب، آیه 53.
- ↑ . محمدی ریشهری، میزانالحکمه، 1393ش، ج3، ص287.
- ↑ . کلینی، کافی، 1407ق، ج5، ص324.
- ↑ . سوره نور، آیات 30 و 31.
- ↑ . ابنحیون، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، 1385ش، ج2، ص204.
- ↑ . ابنبابویه، من لایحضرهالفقیه، 1413ق، ج3، ص383.
- ↑ . ورام، تنبیه الخواطر و نزهۀ النواظر، 1410ق، ج1، ص6.
- ↑ . سوره نساء، آیه 32.
- ↑ . ابنشعبه حرانی، تحفالعقول، 1363ش، ص33-34.
- ↑ . ابن بابویه، من لایحضرهالفقیه، 1413ق، ج4، ص350
منابع
- قرآن کریم.
- ابنبابویه، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین، چاپ دوم، 1413ق.
- ابنحیون، نعمان بن محمد، دعائم الاسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الاحکام، قم، مؤسسۀ آلالبیت، 1385ش.
- ابنشعبۀ حرانی، حسن بن علی، تحفالعقول عن آلالرسول، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، 1404ق.
- خواجه نصیرالدین طوسی، اخلاق ناصری، تهرن، علمیه اسلامیه، بیتا.
- مهطری، مرتضی، مجموعه آثار، قم، صدرا، 1372ش.
- فیضالاسلام، علینقی، نهج البلاغه، تهران، فقیه، 1368ش.
- کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، 1407ق.
- محمدیریشهری، محمد، میزان الحکمه، قم، دارالحدیث، چاپ چهاردهم، 1393ش.
- نادریقمی، محمدمهدی و فهیمی، رجبعلی، «معرفی مشاغل جنسیتی از منظر اسلام»، اسلام و پژوهشهای مدیریتی، دوره4، شماره1، سال 1393ش.
- ورام بن ابیفراس، مسعود، تنبیه الخواطر و نزهۀ النواظر، قم، مکتبه فقیه، 1410ق.
- هوفمن، سول و سوزان، اورت، زنان و اقتصاد، ترجمه محمود دانشور کاخکی و همکاران، مشهد، دانشگاه فردوسی، 1390ش.