تاثیر فرد گرایی بر فرزند آوری و سقط جنین

فردگرایی به معنای محوربودن خواست فردی است و چون خواست فردی تابع ارزش‌های مدرنیته و لیبرالیسم است، افراد به دنبال ارزش‌های مدرن و آزادی بی‌انتها است. بنابراین نمی‌تواند چندفرزندی و نگه داشتن جنین را بپذیرد.

تعریف فردگرایی

در اندیشه مدرنیسم انسان به مثابه یک فرد دارای احترام و منزلت است این دیدگاه در مقابل اهمیت و اصالت جامعه قرار می‌گیرد افرادی که به اصالت جامعه معتقد هستند برای افراد به عنوان اجزای جامعه اهمیت ثانویه قائل هستند اما در دیدگاه فردگرایی فرد بر جامعه مقدم‌تر است. در دیدگاه فردگرایی فرد نقطه مرکزی و محوری و مالک جسم و جان خویش است و همه چیز اعم از مذهب فلسفه، قانون، اخلاق و.. تابع او هستند و او تابع همه چیز نمی‌باشند. در این منطق طبق گفته هیوم، حتی عقل نیز برده شهوات و خواهش‌هاست.

در فردگرایی انسان‌ها از یکدیگر جدا هستند چرا که هریک از آنها در پی برآوردن امیال و خواسته های خویشند لذا دیگران را به مثابه اشیائی تلقی می‌کنند که اگر بر سر راهشان قرار نگیرند خنثی هستند و گرنه یاور و یا مانع تحقق مقاصد و امیال فردی هستند.

نقد فردگرایی

اصولا تاکید و توجه افراطی به جنیه‌های فردی انسان و غفلت از بعد اجتماعی او، باعث بروز آسیب‌هایی در حیات اجتماعی و حتی فردی انسان می‌شود. زیرا انسان‌ها به یکدیگر نیازمند و با آزادی فردی لزوماً این نیازها تامین نمی‌شود.

خانواده نهادی است که توام با ایثار و فداکاری و از خودگذشتگی است. وقتی فردگرایی در جامعه زنان و خصوصاً در عرصه خانواده وارد شود نتیجه‌ای جز تضعیف، تزلزل و فروپاشی خانواده ندارد.

نقش فردگرایی در کاهش فرزندآوری و سقط جنین

فمنیست‌ها و جنبش‌های زنانه با ادبیات مدرنیته همراه شدند و خواست‌های فردی را مهم‌تر از خواست جامعه و خانواده دانستند. آن‌ها براساس آرمان‌های فردگرایانه، به دنبال حق تسلط بر بدن و حق سقط جنین بودند و جنبش‌های متعددی را بر این اساس ایجاد کردند. نتایج این اقدامات آزادی سراب‌گونه‌ای بود که منتهی به کاهش فرزند و آزادی سقط جنین شد.

الیزابت فاکس جنووس می‌گوید: «رفتارهای جنسی» که در پرتو اصل فردگرایی معنا و مفهوم می‌یابد، در ابتدا قلمرویی محدود و مشخص داشت و بسیاری از تحلیل‌گران و حتی مردم عادی آن را موجّه می‌یافتند، اما به یکباره ابعاد نوینی پیدا کرد که در نهایت به فروپاشی «خانواده» و انحراف فمینیسم در راستای اهداف و اغراض مردانه منجر می‌شود. شاخص اصلی این بحث را موضوع حقوقی «سقط جنین» شکل می‌دهد. اثبات این حق از سوی فمینیست‌ها و پذیرش حقوقی آن توسط نهادهای رسمی و اجتماعی، فضای اجتماعی تازه‌ای را بوجود آورد که در آن به بهانه نفی سلطه مرد بر رفتار جنسی زن، عملاً امنیت و آرامش خاطر «زن»، «مرد» و بیشتر از همه «کودکان»، تضعیف شده و رو به نابودی گذارده است.

فمینیست‌ها سقط جنین را حق خود و خاتمه‌دادن به حاملگی یا پایان‌دادن وابستگی جسمانی جنین به مادر می‌دانند. طرفداران نظریه آزادی مطلق سقط جنین معتقدند؛ کلیه محدودیت‌ها نسبت به سقط جنین باید لغو گردد و خواستار آزادی بی‌قید و شرط آن هستند و برای توجیه و اثبات نظریه خود به حق انتخاب زنان تمسک می‌کنند. هیچ فردی حتی جامعه حق تحمیل ادامه بارداری به زن را ندارد.

فردگرایی و اولویت خواست‌های فردی

بر پایه فردگرایی و لیبرالیسم که از نتیج مدرنیته هستند در جهان هیچ حقیقت اخلاقی ثابتی وجود ندارد و اساساً برای شناخت ارزش‌ها هیچ ملاک و ابزاری در دست نیست و ارزش‌های انسانی جز بر پایه تمایلات افراد قابل تعریف و توصیف نمی‌باشد. بنابراین وقتی فردگرایی مبنای فکری زن می‌شود. تمایلات فردی زن، که برای او ارزش تلقی شده، مورد اهمیت قرار می‌گیرد بنابراین اگر تحصیل، اشتغال، تجمل‌گرایی، سرمایه‌داری و... خواست فرد باشد. زن حاضر است برای ارزش‌های فردی کم فرزند بیاورد و یا فرزندش را به خاطر آزادی‌ها و تمایلاتش سقط(اسقاط) کند.

فابری معتثد است. فردگرایی به زنان اجازه می‌دهد که تصمیم آنان در خصوص تشکیل خانواده و فرزندآوری بر علائق شخصی مبتنی باشد.

جستار وابسته

نقش اشتغال در کاهش فرزندآوری

منابع

• رودگر، نرجس، فمنیسم، تاریخچه نظریات گرایش‌ها نقد، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ اول، 1388
• اسماعیل چراغی کوتیانی، رویکرد اسلام و فمینیسم به جمعیت و باروری، معرفت فرهنگی اجتماعی سال هشتم بهار 1396 شماره 2 (پیاپی 30)
• سیاح ، مونس، نگرش سیستمی به اشتغال زنان، شورای فرهنگی و اجتماعی زن و خانواده، چاپ اول، 1397، تهران
• محمدرضا زیبایی نژاد، محمد تقی سبحانی، در آمدی بر نظام شخصیت زن در اسلام
• محمد نوذری فردوسیه، «سقط جنین در حقوق اسلامی و فمینیسم»، کتاب زنان، شماره ۲۸، تابستان ۱۳۸۴، ص ۴۸. به نقل از: Tom Beauchamp.Leroy Walters, Contemporary Issues in Bioethics, Wards Worth, 1999, p. 239)