شریعت یهودی و زن
زن در شریعت یهودی
یهودیان بر این باورند که هدایت انسان از سوی خداوند از طریق فرامینی صورت میپذیرد که در اصطلاح یهود «میتصووت»[۱] یا شریعت نام دارد.
علیرغم اشتراک زن و مرد در اصل انجام شرایع یهودی (میتصووت)، در پارهای موارد با یکدیگر متفاوتاند؛ از جمله در دستورهای مربوط به ختنه، قاعدگی و سایر مناسکی که با تفاوتهای جسمانی زن و مرد و جنسیت زنان به طور مستقیم مرتبط است، این تفاوتها به چشم میخورد؛ همچنین در احکامی که دارای علل خاصی است و به طور غیرمستقیم با جنسیت زنان ارتباط دارد، تمایزاتی وجود دارد؛ مانند تفاوت در زیارت و ارث.[۲]از سوی دیگر در هلاخا، برخی احکام اختصاصی نیز برای زنان وجود دارد: 1.مراسم غسل و طهارت مربوط به عادت ماهانه(نیدا) 2.روشن کردن شمع در روز شنبه و اعیاد 3.پختن نان حلا که در روز شنبه خورده میشود. این فرامین اختصاصی زنان، در حقیقت نمادی از نقش سنتی زنان و اختیارات او در خانه و خانواده محسوب میشود. عالمان یهودی به منظور نشان دادن نقش مهم زنان در شریعت یهودی به این نکته اشاره میکنند که در سه آیین مهم یهودی (برپایی احکام شنبه، رعایت قوانین حلال و حرام در خوراکیها (کشروت) و طهارت زناشویی) که جنبه نمادین برای این دین دارند و یهودیت با آنها شناخته میشود، زنان دارای نقشی ویژهاند.
قاعده مهم هلاخایی این است که در همه «نهیهای دینی» (احکام سلبی) زن و مرد یهودی یکساناند؛ ولی در «اوامر» حکم ایجابی، مواردی که محدود به مناسبتهای خاص مذهبی است، بر زنان واجب نیست؛ به عبارت دیگر، زن یهودی تمام نواهی دینی را باید رعایت کند، ولی در اوامر، دارای معافیتها و تخفیفاتی است. دیوید بی یوسف ابودرحام [۳]-مفسر قرون وسطایی، دلیل واجب نبودن میتصووتهای مثبتی را که مربوط به زمان خاصی است، وجود نوعی تعارض بین فرامین الهی و خواستهها و نیازهای شوهر میداند.[۴]
سن و آیین بلوغ و تکلیف مندی در مقابل شریعت
در یهودیت، پسران از پایان سیزده سالگی به بلوغ رسیده، ملزم به رعایت کلیه واجبات دینی شریعت یهود هستند، ولی برای دختران، این سن از دوازده سالگی تعیین شده است. البته این سنین، حد پایین بلوغ است و بسته به بروز نشانهها میتواند افزایش یابد. ممکن است نشانههای بلوغ پسران و دختران، از جمله تغییرات جسمی (مانند روییدن موی زیر بغل و کلفت شدن صدا) در سنین بالاتری بروز یابد که همان، به عنوان سن تکلیف برای آنان تعیین میگردد.
پس از رسیدن پسران به سن تکلیف، برای آنان آیین مذهبی ویژهای همراه با جشن و سرور مذهبی، برگزار میشود. البته در دهههای اخیر، در میان برخی فرقههای یهودی این آیین برای دختران نیز برپا میشود. پسران پس از این آیین، «برمیتصوا»، و دختران «بت میتصوا» میشوند. آنان پس از رسیدن به سن تکلیف، مسئول اعمال و رفتار خویش هستند.
طهارت و نجاست و قوانین خوراکیها
در زمره احکام مهم و پردامنه یهودیت، قوانین مربوط به خوراکیها و نیز بحث طهارت و نجاست است. در بحث قوانین خوراکیها، نقش زنان به جز در ذبح که عملی مردانه است، در رعایت سایر قوانین مرتبط با خوردنیها، بسیار پررنگ است. در قوانین مربوط به حلیت و حرمت در خوراکیها، در نوع حیوانی که ذبح میگردد، شیوه ذبح آنها و نیز برای فرد ذبحکننده، شرایط و قواعدی تعیین شده است. نکته حائز اهمیت از منظر جنسیتی این است که زنان در گذشته نمیتوانستند به ذبح حیوان اقدام کنند؛ در زمره تحولات دوران مدرن، اجازه انجام ذبح به برخی زنان از سوی برخی گرایشهای یهود است.
در قوانین طهارت و نجاست، در برخی برههها زنان، طاهر یا ناپاک (نجس) تلقی میشوند و قوانین سختگیرانهای در خصوص این دوران در یهودیت وضع شده است.[پانویس ۱] ایام قاعدگی را در یهودیت، «نیدا» یا ایام ناپاکی مینامند.[پانویس ۲] [۵] براساس قوانین نیدا، زن در ایام حیض (قاعدگی) و یک روز قبل از آن-در صورتی که قاعدگی منظم دارد، برای شوهرش ناپاک است. این ناپاکی و احکام مربوط به آن، تا هفت روز پس از پاکی ادامه دارد. حاخامها به زنانی که در اواخر دوره عادت ماهانه خود قرار داشتند، توصیه میکردند بیشتر احتیاط کنند و از غسل در حمام آیینی (غسل گاه میقوه)[پانویس ۳] و روابط جنسی با شوهرانشان تا هفت روز بعد از پاکی خودداری ورزند تا کاملاً مطمئن شوند که ناپاکیشان پایان یافته است.[۶]زن پس از تطهیر خود در حمام مخصوص آیینی که باید با حضور زنی جهت نظارت بر صحت انجام آن صورت پذیرد و نیز دادن کفاره به عبادتگاه، [۷] میتواند با همسر خود ارتباط جنسی برقرار کند؛ در تنخ تصریح شده: زنی که عادت ماهانه داشته باشد، به مدت هفت روز ناپاک خواهد بود. آن زن در دوران عادت ماهانه خود، به هرچه دست زند و بر هر چیزی که بخوابد یا بنشیند، آن چیز ناپاک میشود. هر کسی که به بستر آن زن و یا چیزی که آن زن روی آن نشسته باشد، دست بزند، تا غروب نجس خواهد بود و باید لباس خود را بشوید و غسل کند. [۸]چنان چه زن، انجام این غسل را به تأخیر بیندازد، ناپاکی او و احکام آن همچنان ادامه مییابد.
در این ایام، هرگونه تماس جنسی و تحریکآمیز با زن و برقراری رابطه جنسی ممنوع است [۹] و گناه بزرگی در حد زنا شمرده شده است. همچنین مرد حق نزدیک شدن به زن و تماس با اشیایی را که وی با آنها در ارتباط است، ندارد؛ شوهر نمیتواند به هیچ وجه زن را لمس کند و حتی دست دادن با او و گرفتن انگشتان دست وی ممنوع شمرده میشود. مرد صرفاً مجاز به نگاه کردن به اعضایی است که معمولاً پوشیده نیستند. زن و شوهر در دوران قاعدگی نمیتوانند در یک تختخواب یا دو تختخواب به هم چسبیده بخوابند؛ مگر آنکه فاصله زیادی بین آنها باشد.
مرد نمیتواند حتی با وساطت اشیایی دیگر، چیزی از زن بگیرد. مرد نمیتواند با زن بر سر یک میز، غذا بخورد؛ مگر اینکه چیزی که غالباً روی میز غذا استفاده نمیشود، بین ظرفهای آنها فاصله بیندازد. مرد نباید باقی مانده نوشیدنی زن که در لیوان مانده و تهمانده غذای او را بخورد.
استشمام بوی عطر از زن حائض، سفر تفریحی با او با یک وسیله نقلیه، و شنیدن صدای خواندن وی نیز حرام است.[پانویس ۴] آرایش کردن زن حائض، پس از نقض و ابرامهای فراوان، به این دلیل که زن برای مرد در این دوران مشمئز کننده نباشد، مجاز دانسته شد. در قرون وسطی، قوانین مربوط به عادت ماهانه زنان سخت گیرانهتر شد و زن «نیدا» حق ورود به کنیسه را نداشت. همچنین تماس با کتابهای مقدس، نماز یا قرائت نام خدا برای او ممنوع بود. در گزارشهای تاریخی مربوط به اواخر قرن پانزدهم آمده است که زنان حائض چنان چه به کنیسهها وارد میشدند، «مراقب بودند که به صفحه تورات نگاه نکنند».[۱۰]
نکتهی دیگر این است که اگر زنی پسر به دنیا آورد، تا هفت روز نجس است و 33 روز نباید هیچ چیز مقدسی را لمس کند و اگر دختر بزاید، دو برابر آن، یعنی دو هفته نجس خواهد بود و باید 66 روز از نزدیک شدن به معبد خودداری کند.[پانویس ۵] در برخی جوامع یهودی، برای پسر چهل روز پس از تولدش غسل طهارت انجام میشد و برای دختر این غسل هشتاد روز پس از تولد وی انجام میشد.[۱۱]
احکام روز شنبه
شنبه بسیار مقدس شمرده میشود. و جنبه نمادین برای هویت یهودی یافته است.[۱۲] یهودیان باید در این روز، از تمام کارهای ممنوع شده و این روز را تعطیل، و مجموعه قوانین را رعایت کنند؛ به عنوان مثال، در شنبه نمیتوان عقد کرد و نمیتوان طلاق داد و زن نیز نمیتواند موهای سر خود را ببافد و موهای سرش را شانه بزند. با استناد به سفر خروج 3:35، یهودیان از روشنکردن آتش در این روز و انجام کارها و نیز فعالیت اقتصادی خودداری میکنند؛ حتی در میان برخی گرایشها، در روز شنبه، از روشن کردن لامپ، استارتزدن به ماشین، روشن کردن شعله گاز برای پخت و پز و یا برافروختن شعله بخاری اجتناب میکنند. این دسته از یهودیان، از روز قبل چراغ و شعلههای آتش را روشن میسازند.
از احکام مهم روز شنبه، روشنکردن شمعهای شبات است [پانویس ۶] که معمولا زنها این کار را میکنند. زنان در این روز دعایی نیز زمزمه میکنند و مردان هم بر ظرف شراب، دعایی خوانده، در آن میدمند و شراب داخل آن را که با اذکاری تقدیس شده، مینوشند و به دیگر اعضای خانواده نیز میدهند. به دلیل ممنوعیت برافروختن آتش در روز شنبه، زنان یهودی از صبح جمعه برای درست کردن غذای شب و نهار فردا نیز غذای آیینی این روز(شولنت) دست به کار میشوند.[۱۳]
در پاسخ به این پرسش که چرا روشنکردن شمع شنبه بر عهدهی زنان یهودی است، برخی عالمان دینی این مسئله را با گناه حوا در داستان آفرینش و سرپیچی او از فرمان خدا مرتبط دانستهاند. گفته شده است که زن با این گناه، چراغ زندگی بشر را خاموش کرد! اکنون زن با روشن کردن شمعها ایمان را در دل خود روشن میسازد و بدین وسیله گناهش تخفیف مییابد.
سرپرستی مرد بر زن
طبق قوانین شریعت یهود، دختر تا زمان ازدواج، متعلق به پدرش است و در زمانهایی که دختر، مستحق دریافت غرامت و خسارتی میشود، این مبلغ به پدر وی تعلق میگیرد.[۱۴]
در زمان ازدواج، داماد با پرداخت مبلغی به پدر عروس، که بهای دختر باکره نامیده میشود او را از پدر دختر دریافت کرده، صاحب اختیارش میشود.[۱۵]جایگاه مرد نسبت به زن باعث شده که در آموزههای یهودی، پدر تا زمانی که دخترش ازدواج نکرده یا بنا بر برخی اقوال به دوازده سالگی نرسیده، و شوهر تا زمانی که طلاق رخ نداده، بر زن ولایت دارد. نذر دختران و زنان نیز بدون اجازه پدر و شوهرشان پذیرفته نیست[پانویس ۷] [۱۶]و براساس سنت یهودی و قوانین هلاخایی، پدر و شوهر میتوانند عهد و پیمانهای دختر و همسر خویش را باطل کنند.[۱۷] برای زن متاهل، تنها راه کسب استقلال، یا طلاق گرفتن_البته حق طلاق در اختیار شوهر است_ و یا مرگ شوهر است.
در خصوص رابطه زن و شوهر، در تنخ از واژه «بعل» برای مرد به معنای صاحب و مالک استفاده شده است که مؤیدی بر نظام طولی خانواده (شوهر در رأس و همسر و فرزندان تحت مدیریت او) در این بخش از کتاب مقدس است. آیات متعددی، مردان را در موقعیت ریاست بر زنان و صاحب اختیاری آنها قرار میدهند و اطاعت زن از مرد را لازم میشمرند. البته باید توجه داشت که گرچه مرد با ازدواج و ادای کلمات مقدس و میشنایی، صاحب اختیار زنش میشود، این به معنای مالک شدن شوهر بر زنش نیست؛ یعنی شوهر این اختیار را ندارد که همسرش را بفروشد و با او به مثابه شیئی مورد تملک رفتار کند.
در نقطه مقابل، برتری زن بر مردو حاکمیت او بر شوهر و خانواده، منفی تلقی شده و مردان یهودی از چنین مناسباتی با زنان خویش نهی شدهاند، به عنوان مثال در تلمود آمده است: «جزء افرادی که فریاد میزنند، اما کسی به داد آنها نمیرسد، شوهری است که همسرش بر او حکومت میکند».[۱۸]
آداب ولادت فرزند
در یهودیت، هنگام تولد پسر جشنی میگرفتند و برای تبرک، ابتدا نام عبری بر او میگذاشتند و سپس آن نام را تغییر میدادند. در هلاخا آمده است که پس از تولد پسر، در روز هشتم، طی مراسمی مذهبی او را ختنه و نامگذاری میکنند و از این طریق، او یهودی میشود. در گذشته، این مراسم صرفاً برای پسران برپا میشود و به آن «زودهابات»[۱۹] میگویند. در ایام پس از تولد دختر، والدین به کنیسه رفته، خدا را سپاس میگویند. چون زنان اجازه خواندن دعا با صدای بلند در کنیسه را ندارند، پدر به تنهایی در اولین شنبه پس از تولد دخترش به کنیسه میرود و با دعا و قرائت تورات، وی را متبرک میکند.[۲۰]
زن و مجازات
مجازاتها در کتاب مقدس یهودی دامنه وسیعی دارند و شامل قتل، سوزاندن، خفه کردن مجرم، ریختن سرب مذاب در دهان، سر بریدن با شمشیر، حبس، طرد، غرامت مالی و... میشوند و شاهد مجازاتهای سهمگینی برای گناهان هستیم؛ به عنوان مثال، از جمله احکامی که احتمالاً بعدها تعدیل شده یا به بنای مجدد معبد مقدس که برخی احکام صرفاً باید در آن اجرا شود، موکول شده، سوزاندن دختران به صورت زنده زنده، در آتش، و سنگسارکردن در پی زنای آنان بوده است.[۲۱]
در این دین، برای سقط جنین غرامت وضع شده.[۲۲] در زنای محصنه، به قتل زانی و زانیه حکم گردیده[۲۳] و برای زنای با محارم، مجازاتهای مختلف تعیین شده است. برای زنا با دختر باکره، ازدواج با او و یا پرداخت مهرالمثل دوشیزگان تعیین شده است.[۲۴] همچنین تجاوز به زن برده، زنا به عنف محسوب شده و نزدیکی با زن حائض و مساحقه نیز دارای مجازاتهای خاصی است.
در همین راستا، ازدواج اجباری در پی تجاوز به دختر و پرداخت غرامت به پدر آن دختر، از احکام مصرح در کتاب مقدس یهودی است: اگر مردی به دختر باکرهای تجاوز کند و در حین عمل غافلگیر شود (روابط پنهانی او آشکار شود)، باید به پدر دختر پنجاه شقل نقره بپردازد و با آن دختر ازدواج کند و هرگز نمیتواند او را طلاق دهد.[۲۵] همچنین وی باید تاوان درد و رنج، خجلتزدگی و لکهدار کردن دختر را نیز بدهد.[۲۶] در قوانین شریعت یهود آمده: «اگر فردی شایعهای را پیرامون زنای محصنه همسرش شنید، اگرچه درباره صحت آن اطمینان ندارد، باید با یک مرجع حاخامی مشورت کند که آیا با وی زندگی کند یا نه».[۲۷] همچنین در تورات آمده اگر کسی به همسرش اتهام ناروای بیعفتی در دوران پیش از ازدواج بزند و نتواند ثابت کند، «آن گاه رهبران شهر باید مرد را بگیرند و تازیانه بزنند و معادل یک صد تکه نقره جریمهاش کنند و این جریمه باید به پدر دختر پرداخت شود؛ زیرا او به یک دختر باکره اسرائیلی تهمت زده است».[۲۸] گرچه به زن تهمت زده شود غرامت آن به پدرش پرداخت میشود و دختر در این غرامت سهمی ندارد.
در حقوق کیفری یهود، زنا در صورتی محصنه است که زن دارای شوهر باشد؛ چه مرد دارای همسر باشد، چه نباشد. از این رو اگر کسی با زن شوهردار زنا کند، چه زانی مجرد باشد و چه دارای همسر، هر دو کشته میشوند. فلسفه چنین حکمی، تلقی یهودیان از پیوند ازدواج بوده است؛ زیرا ازدواج در یهودیت نوعی پیوند بوده که زن را در مالکیت مرد در میآورده است؛ زنای با زن شوهردار در حقیقت تجاوز به حق مالکیت فردی شوهر تلقی میشد؛ اما زن چنین اختیاری درباره همسرش نداشت.[۲۹]
در کتاب تورات، مردی که احتمال دهد همسرش مرتکب خیانت جنسی شده است، باید به کاهن هدیهای بدهد و کاهن با تشریفات خاصی، آب لعنت تلخ را به زن بنوشاند تا اگر مرتکب گناهی شده که کسی شاهد آن نبوده است، آب لعنت وارد احشای او شده، ران او ساقط و شکمش منتفخ گردد و آن زن در میان قوم خود مورد لعنت خواهد بود.[۳۰]
بر اساس حکم تورات، اگر مردی با زنی ازدواج کرده، ولی پس از مدتی از او سیر شده، به او تهمت زند که تو پیش از زناشویی و در خانه پدرت با مرد دیگری همخوابه شدهای، پدر زن موظف است جامه خونین شب زفاف را که بیانگر باکره بودن دختر بوده است، به دادگاه بنمایاند، و گرنه زن، محکوم به سنگسار میشود.[۳۱]
ارث زن
در کتاب مقدس یهودی در تقسیم ارث تفاوتهایی میان اعضای خانواده لحاظ میشود و هر یک از اعضا و خویشان متوفی سهم متفاوتی از ارث دارند.[پانویس ۸] در ارث، پسر ارشد دو سهم [۳۲]، و سایر پسران، هرکدام یک سهم دارند، و دختران(اگر متوفی دارای پسر باشد) بدون سهم و از ارث محروماند. تنها در صورتی که میت پسر نداشته باشد، دختر ارث میبرد.[۳۳] از همین رو، اگر میت یک پسر یا نوه پسری و ده دختر داشته باشد، هیچ سهمی از ارث به دخترانش نمیرسد؛ البته طبق متن تلمود حتی اگر پدر، پسر دارد، دختر مجرد برای معاش خویش، از اموال پدر ارث میبرد، حتی اگر برادرانش بدون معاش بمانند. این دختران که به سن ازدواج نرسیدهاند، با فوت پدر، به اندازه سهم خواهرانی که جهاز بردهاند، سهم دارند. دختر اگر جهیزیه برده باشد، ارزش جهیزیه با سهم مقایسه میشود و اگر ارثیه بیشتر باشد، مبلغ جهیزیه کسر میشود و مابقی به او تعلق میگیرد.
در یهودیت، زن، تنها در صورتی که اولاد نداشته باشد، از همسرش ارث میبرد. در صورت فوت فرزند، پدر به تنهایی از او ارث میبرد و مادر از ارث فرزندش محروم است.[۳۴] مادر در هیچ طبقهای از ارث قرار ندارد. به عبارت دیگر، مادر شخص میت و همچنین برادران مادر او، با این توجیه که رابطه خانوادگی، بر اساس ارتباط- با پدر برقرار میشود، نه مادر-از سلسله ارث حذف شدهاند.[۳۵] تلمود در بحث مسائل مالی، حکم را تغییرپذیر دانسته است و از همین رو، در بحث ارث، اصلاحاتی در قرون بعدی صورت گرفت. در دوران معاصر و با تحولاتی که رخ داده، در برخی جوامع بر اساس قوانین جدید شرعی، دختران نصف پسران ارث میبرند [پانویس ۹] و در برخی دیگر (مانند یهودیان رفورمیست آمریکایی)، ربیهای یهودی به ارث برابر زنان و مردان حکم کردهاند.
شهادت زن
در متن تنخ، بیان صریحی درباره تفاوت زن و مرد در شهادت وجود ندارد؛ اما مفسرین و تاریخدانان از وجود برخی محدودیتها در شهادت زنان سخن میگویند که از مفاد فرازهای کتاب مقدس یهودی برداشت کردهاند.[پانویس ۱۰]از این رو بیان داشتهاند که در یهودیت نخستین، شهادت زن در دادگاه پذیرفته نمیشد.[۳۶] موسی ابن میمون[۳۷]-از مهمترین عالمان یهودی- از ده دسته نام میبرد که شهادت آنها قبول نیست: زنان، بردگان، خردسالان، مجانین، ناشنوایان، نابینایان، بدکاران، انسانهای پست، اقوام و نزدیکان و گروههای هوادار. وی در توضیح اینکه چرا زنان نمیتوانند شهادت دهند، مینویسد: با استفاده از قاعده قیاس[۳۸] در مطالعه کتاب مقدس، این حکم از تنخ برداشت میشود که تنها مردان میتوانند شاهدانی مورد قبول باشند؛ زیرا وقتی کتاب مقدس یهودی در مورد شاهدان سخن میگوید، از ضمیر و شکل مذکر الفاظ استفاده نموده است.[۳۹]
خرید و فروش دختران
در کتاب مقدس یهودی، خرید و فروش دختران و قرارگرفتن آنان به منزله موضوع هدیه و معامله، و مالکیت پدر بر دختر و به کنیزی فروختن او را شاهد هستیم و برای نحوه انجام آن، احکامی به صراحت آمده است.[۴۰] در تنخ، پدر اجازه دارد دختر خود را در هنگامه فقر و تنگدستی براساس قوانینی که سفر خروج تبیین کرده، به کنیزی بفروشد: «اگر شخصی دختر خود را به کنیزی بفروشد، مثل غلامان بیرون نرود...» و فقط باید از فروش او به بیگانگان اجتناب کند.[۴۱] حق پدر در فروختن دختران با محدودیتهایی در زمینه فروختن آنان به عنوان برده و یا روسپی همراه بود.[۴۲]
یادداشت
- ↑ برخی از محققان بیان کردهاند که دورانهای پیشین یهودیت، زنان در زمان وقوع حیض، از دیگران جدا، و در مکانهای خاصی محصور میشدند (Encyclopedia Judaica, p. 163)
- ↑ حجم قابل اعتنایی از احکام شرعی یهودبه این موضوع میپردازد؛ به طوری که رسالهای کامل در تلمود و هفده باب از کتاب شولحان عاروخ به این مسئله اختصاص دارد
- ↑ میقوه، حمامی خاص است که در یهودیت برای غسلکردن استفاده میشود. با توجه به ویژگیهای خاص این حوضچه و ابعاد ویژه آن، در کنیسه مکان خاصی برای این غسل در نظر گرفته شده است.
- ↑ هلاخا توصیه میکند زن در این ایام لباسهای مخصوصی بپوشد تا ناپاکی او یادآوری شود.
- ↑ البته به دلیل دشواری عمل به این قوانین شرعی، امروزه جز اندکی از یهودیان به این قوانین عمل نمیکنند.
- ↑ شمع در یهودیت همانند بسیاری از ادیان دیگر دارای جایگاه و کارکرد آیینی است. این اهمیت در یهودیت تا بدان حد است که از لحاظ نمادین، شمعدان (منورا)، نماد آیینی یهودیت شناخته میشود. یهودیان از جمعه شب این شمعها را روشن میکنند.
- ↑ برخی علمای یهودی این اجازه را محدود به نذرهایی کردهاند که به روابط زناشویی مربوط میشود.
- ↑ به طور مثال اگر پدری بمیرد و 5 پسر از خود بجای بگذارد، فرزند ارشد یک سوم، و چهار فرزند دیگر هرکدام یک ششم از ارث را مالک میشوند و اگر نه پسر از خود باقی بگذارد، فرزند اول یک پنجم، و هشت فرزند دیگر هرکدام یک دهم از ارث را مالک میشوند.
- ↑ از سال 1355 دختران در ایران نصف پسران ارث میبرند.
- ↑ به عنوان نمونه یوسف فلاوی ( Flavius Josephus ) - تاریخنگار یهودی - بیان میدارد که در جامعه یهودی نخستین، زنان و بردگان اجازه شهادت دادن نداشته اندEncyclopedia Judaica : Witness . [ online ] Available at Jewish Virtual Library( . ( 2008 ) http://www.jewishvirtuallibrary.org/witness [ Accessed I Feb. 2018 ] ) .
پانویس
- ↑ Mitzvoth
- ↑ نتصر،پژوهشنامه یهود ایران (پادیاوند)، ص324-325
- ↑ David ben Abudarham
- ↑ هولم و بوکر، زن در ادیان بزرگ جهان، ترجمه علی غفاری،ص93
- ↑ شختر و دیگران، واژههای فرهنگ یهود، ترجمه منشه امیر و دیگران، ص240
- ↑ Encyclopedia Judaica.p.163
- ↑ لاویان 15: 19-33
- ↑ لاویان 15: 19-33
- ↑ لاویان 18:19
- ↑ Encyclopedia Judaica.p.164
- ↑ مقیسه، پایاننامه ارشد، ترجمه هشتاد صفحه از بخش چهارم کتابCode of Jewish Law،ص54
- ↑ خروج15:31 و 17
- ↑ فرازهایی از کتاب مقدس؛ عیسای ناصر، ج6: زنان در کتاب مقدس، ترجمهای ازLe Dossiers de la Bible،ص17
- ↑ سفر خروج 15-16: 22 و کتاب تثنیه 29-28: 22.
- ↑ هولم و بوکر، زن در ادیان بزرگ جهان، ترجمه علی غفاری، ص87
- ↑ اعداد30: 3-5 و 13-15
- ↑ همان30: 4-6.
- ↑ باوامصیعا 75 ب.
- ↑ Zeved Habat
- ↑ هولم و بوکر، زن در ادیان بزرگ جهان، ترجمه علی غفاری، ص83و 84.
- ↑ پیدایش38: 24؛ لاویان20: 27 و21: 9؛ تثنیه22: 13-21 و 22: 23-29.
- ↑ خروج21: 22-23.
- ↑ لاویان20: 10 و تثنیه 22: 22.
- ↑ خروج22: 16-17
- ↑ تثنیه22: 28-29.
- ↑ سلیمانی، «مجازاتها در حقوق کیفری یهود»، هفت آسمان، ش16، ص158.
- ↑ مقیسه، پایاننامه ارشد، ترجمه هشتاد صفحه از بخش چهارم کتاب Code of Jewish Law، ص15.
- ↑ تثنیه22: 19.
- ↑ سلیمانی، «مجازاتها در حقوق کیفری یهود»، هفت آسمان، ش16، ص155.
- ↑ اعداد5: 11-28
- ↑ تثنیه22: 13-21
- ↑ تثنیه،22: 17.
- ↑ اعداد 27: 8.
- ↑ دیلمی،«مطالعه تطبیقی ارث زن »، نامه مفید، ش29، 1381، ص100.، مقررات اصلاحی ارث کلیمیان جهان، بند 1، ماده 7.
- ↑ Jacobs,J,& Greenstone, J.(n.d.).INHERITANCE-JewishEncylopedia.com. Retrieved from http://www.jewishencylopedia.com/articales/8114-inheritance.[Accessed 28 Jan 2018].
- ↑ فرازهایی از کتاب مقدس؛ عیسای ناصری ، ج ۶ : زنان در کتاب مقدس، ترجمهای از Le Dossiers de la Bible، ص ۲۰
- ↑ Moses Maimonides
- ↑ gezerah shavah
- ↑ Jewish Virtual Library . ( 2008 ) . Encyclopedia Judaica : Witness . [ online ] Available at : http://www.jewishvirtuallibrary.org/witness [ Accessed 1 Feb. 2018 ] .
- ↑ لاویان ۱۹ : ۲۹؛ خروج ۲۱ : ۷ - ۱۲؛ نحمیا ۵ : ۲ – ۵؛ داوران ۱ : ۱۲؛ یوشع ۱۵ : ۱۶– ۱۹.
- ↑ خروج ۲۱ : ۰۷
- ↑ همان ۲۱ : ۷ - ۱۱ و ۲۲ : ۱۵ - ۱۶؛ نحمیا ۵ : ۵ و لاویان ۱۹ : ۲۹.
منابع
- غلامی، علی، حاجاسماعیلی، سمیه، زن و خانواده در ادیان با رویکرد تطبیقی، قم، انتشارات جامعةالزهرا، 1399