مصطفی الحسنی السباعی
اطلاعات شخصی | |
---|---|
زاده | 1915 م، حمص سوریه |
خدمات | |
دین | اسلام |
تحصیلات | دکتری رشته ی قانون گذاری اسلامی |
محل تحصیل | دانشگاه الازهر |
معروفترین نظرات | سوسیالیسم اسلامی |
مصطفی السباعی؛ مجاهد، عالم و اندیشمند سوری.
مصطفی السباعی طی دهههای چهل تا شصت، جنبش اسلامی اخوان المسلمین را در سوریه رهبری میکرد. او خود را منادی «سوسیالیسم اسلامی» مینامید.دکتر سباعی در اصلاح فرد و خانواده به زن نقش اساسی میدهد و معتقد است زن باید به گونهای تربیت شود که برای رسالت خود در سالم نگه داشتن جامعه و ایجاد فضایی مناسب برای شوهر و فرزندان آماده باشد.
زندگینامه
مصطفی الحسنی السباعی در سال 1334 ق (1915م) در شهر حمص سوریه به دنیا آمد. پدرش، شیخ الحسنی، فردی عالم و مجاهد بود که در مسجد جامع شهر حمص خطبه میخواند. سباعی میگوید: «پدرم از سنین کودکی مرا به حلقههای درس و مباحث دینی میبرد و پیوسته به تحصیل علوم دینی تشویق میکرد. او در جریان اعتصاب عمومی سوریه علیه اشغال فرانسویان، کمیتهی جمعآوری کمکها را در شهر حمص بر پا کرد و با جمع آوری اعانات به کارگران متضرر کمک میکرد. پدرم دارای روحی بزرگ بود، چون از زندانی شدن من در مصر و انتقالم به پادگان صرفند در فلسطین (اوایل جنگ جهانی دوم) آگاه شد، گفته بود: زندان برای مردان عار نیست...».سنگدهی و وحیدفر، «بررسي تطبيقي آراي حسن البنا و مصطفي السباعي رهبران اخو انالمسلمين مصر و سوريه در مورد حكومت »، پروتال علوم انسانی
سباعی با کمک پدرش در سن کودکی قرآن را حفظ کرد. وی دوران ابتدایی را در مدرسه سعودیه گذراند و در سال ۱۹۳۰ از تحصیل در دورهی متوسطه فراغت یافت. او برخی مواقع به جای پدرش در مسجد جامع شهر به موعظه میپرداخت و خطر مدارس تبشیری و برنامههای استعماری را در سوریه گوشزد میکرد.[۱]
سباعی در شهر حعمص منتسب به جمعیت الرابطه الدینیه بود. این جمعیت را علمای دینی از جمله شیخ محمود جُنید تاسیس کرده بودند. پس از آن با جمعیت شباب محمد همکاری میکرد که هدف این جمعیت مبارزه با استعمار و به ویژه برنامههای استعماری آنها در مدارس تبشیری بود. سباعی در جنبش آزادی سوریه علیه فرانسه هم شرکت جست و در سال ۱۹۳۱ به اتهام توزیع اعلامی علیه فرانسه، بازداشت شد.[۲]
تأثیر عمیق شخصیت دینی و فکری حسن البناء، بذر رهبری را در وجود وی بر جا نهاد. جهتگیری ایدئولوژیک او به حسن البناء بسیار نزدیک بود و ریشههای روشنفکرانهی مصری سباعی به دانشگاه الاظهر و دوستیش با حسن البناء باز میگشت. او دربارهی حسن البناء گفته است: «سوگند به خدا که انسانی فداکارتر، صادقتر، سخاوتمندتر و تأثیر گذارتر از البناء ندیدم» همچنین امام بنا از وی خواسته بود در مصر بماند و جانشین او در اخوان المسلملین باشد.[۳]
دیدگاه
اسلام و سیاست
دکتر سباعی اصلاح وضع جوامع اسلامی در همهی زمینهها را رسالت خود و به طور کلی دعوت و جنبش اسلامی میدانست. از همین رواخوان المسلمین را حزبی سیاسی_ به معنای مصطلح حزب نمیدانست، سباعی نیز همچون حسن البنا، اهداف اساسی اخوان را در موارد سه گانهی زیر خلاصه میکرد:
- تربیت نسلی که نمایندهی اخلاق و عقیدهی و در پی تحقق نظام اسلامی باشد؛
- دفاع از اسلام به عنوان دین و دولت و دفع دشمنیها و حملات علیه وطن اسلامی؛
- بالا بردن سطح کمی و کیفی عقیده، تربیت، فرهنگ ومعیشت مردم تا به کرامت انسانی و سعادت دست یابند.
این اهداف سه گانه با اصلاح فرد، خانواده و جامعه ممکن است و در کنار آن، مبارزه با استعمار و تلاش برای وحدت امت اسلامی نیز ضروری است.[۴]
دکتر سباعی در حوزهی سیاست؛ اصلاحات خاصی را مطرح میکند و مهمترین اقدام در این زمینه را دعوت برای برپایی یک حکومت صالح میداند که با انحرافات مبارزه کند. این حکومت صالح از نظر سباعی میتواند یک نظام جمهوری باشد.
تفکر اخوانی، مبنی شمولیت اسلام و عدم جدایی دین از سیاست، از ویژگیهای بارز دکتر سباعی بوده است. در عین حال او به مرحلهای و تدریجی بودن اجرای شریعت اعتقاد داشت. از نظر وی احکام اسلامی دارای انسجام است و رسیدن به آثار و نتایج هر حکم، مشروط به اعمال قوانین دیگری خواهد بود که تنفیذ و اجرای آن جز از طریق یک حکومت و دولت صالح ممکن نخواهد بود.از نظر سباعی حکومت پیامبر «ص» و جامعهای که تأسیس کرد، دولتی عادلانه و بسیار برتر از آنچه فلاسفه و انبیای پیشین آرزوی تحقق آن را داشتند، بود.
در آن جامعه نسلهایی مؤمن و مهذّب پرورش یافته بودند که هم برای دنیا و هم برای آخرت تلاش مینمودند؛ آنها در کسب مال کوشا بودند و در حالی که گرسنگی را تحمل میکردند برای سیری تلاش مینمودند و در راه خدا انفاق میکردند و از غذاهای پاک و لذیذ میخوردند؛ در ورطههای مادی فرو میرفتند، بی آنکه آلوده شوند. از نظر او حکومت پیامبر عالیترین نوع حکومت بوده است که میتواند برای همیشه الگو باشد.[۵]
دکتر سباعی در مبحثی تحت عنوان« بین دور اندیشی واستبداد» پیامدهای بسیار منفی استبداد را در جامعه بیان کرده میگوید: استبداد کاملا متفاوت از دور اندیشی است؛ چرا که استبداد، حق را با باطل در میآمیزد، ظلم و ستم روا میدارد، در حالی که فکر میکند به عدالت رفتار میکند؛ دست به ویرانی میزند، حال آنکه فکر میکند که در حال ساخت و ساز است.[۶]
از نظر او ریشهی استبداد و ظلم حاکمان جور، فراموشی عبودیت خود نسبت به خداست. هیچ کس مانند حاکم مستبد نمیتواند به راحتی حق حیات را از انسان سلب کند. خداوند در بیست و هفت سوره از قرآن کریم، داستان ظلم و تکبر فرعون را بیان کرده است. استبداد با اعتقاد به آزادی بدون قید برای خود، صیانت خود آزادی را هم از بین میبرد. حکمت قوانین و اصول و نظامنامهها صیانت از آزادی میباشد. عبودیت خدا، نهایت آزادی است، چرا که آزادی کامل آن است که انسان تحت عبودیت و محدودیت همنوع خود نباشد. از این رو از نظر سباعی حکومت در محدودهی مقررات، محدود و مشروط است و زمامداران تابع ارادهی مردمند.[۷] حکومت و دولت، خادم مردم است و نمیتواند مالک آنها باشد. حکومت مطلوب باید از سوی خود مردم و برای رسیدگی به امور آنها انتخاب شود.
مساله زن
دکتر سباعی در اصلاح فرد و خانواده به زن نقش اساسی میدهد و معتقد است زن باید به گونهای تربیت شود که برای رسالت خود در سالم نگه داشتن جامعه و ایجاد فضایی مناسب برای شوهر و فرزندان آماده باشد. محافظت از بنیان خانواده و تقویت روابط میان زن، شوهر و فرزندان از لوازم دیگر اصلاح است.[۸]
کتاب دکتر مصطفی السباعی، با عنوان «المرأة بین الفقه و القانون» منتشره در 1962 در دمشق است. وی در فصلی کوتاه، به بیان اوضاع زن در جوامع و فرهنگهای پیش از اسلام میپردازد، سپس وضع زن در اسلام را، با ذکر «اصول اصلاحی اسلامی» بیان میکند. این اصول دوازدهگانه عبارتند از: برابری زن و مرد در انسانیت؛ در ایمان؛ مولود پسر بر دختر برتری ندارد، در اشاره به ناخشنودی اعراب از نوزادی که دختر بود؛ استقلال مالی؛ جواز کلی کار و فعالیت؛ حق طلاق؛ ارث بَری زنان؛ تربیت فرزند؛ تفاوت با مردان در شهادت و گواهی؛ در ارث؛ در دیه و ریاست دولت.
دکتر سباعی کوشید با دلایلی که چندان تفاوتی با دلایل رشید رضا ندارد، اصول و فرق میان زن و مرد را تجزیه و تحلیل کند. وی پذیرفت در زمینه احوال شخصیه و حقوق سیاسی و اجتماعی، نیاز به اصلاح هست. [۹]سباعی به قانون لبنان ایراد میگیرد که چرا میگوید زن استقلال مالی نداشته، باید از شوهر اجازه بگیرد! حال آنکه اسلام چهارده قرن پیش مالکیت زن را پذیرفته است. [۱۰]
مسأله معناداری که در عقیده سباعی در مورد چندهمسری هست و قانون 1953 سوریه شرط کرده، توان مرد بر دادن نفقه به همسر دوم است. سخن دیگر شیخ در موارد ضروری تعدد زوجات است که میان شریعتهای مختلف مقایسه کرده و برای تأیید نظر خود، داستانهای رشید رضا و دیگران را آورده و از نظریات شیخ محمد ابوزهره کمک گرفته است. وی قانون کشور تونس، که چندهمسری را تحریم کرده، نیز قانون پاکستان را که در آن وقت، شروط بسیاری برای این کار وضع کرده بود، تقبیح میکند.
سباعی به دلایلی که رشید رضا آورده، یعنی برتری و توان جنسی مرد تصریح نمیکند، بلکه نص قرآن و عُرف مسلمانان را دلیل چندهمسری میداند. وی شخصا بر تک همسری تأکید دارد، گو اینکه شریعت و وضع اجتماع چندهمسری را روا میداند. [۱۱]. در مورد حقوق سیاسی زن، شیخ سباعی فعالیت سیاسی زن را نمیپسندد، ولی مانعی در راه حق وی برای انتخاب و رأی نمیبیند، و عضویت پارلمان و منصب ریاست دولت را حق زن نمیداند[۱۲]. سباعی خوش ندارد زن، کاری جز شوهرداری و وظیفه مادری داشته باشد [۱۳] وی سخن خود را درباره کار کردن زن با آیه پنجاه مائده که مورد استدلال بیشتر اسلامگرایان در دهه شصت و هفتاد بود، به پایان میبرد: «أفحُکْم الجاهلیة یبغون و مَن أحسنُ مِن اللّه حُکما؛ آیا خواهان حکم جاهلیت اند؟! و داوری چه کسی از خدا بهتر است؟». شیخ سباعی معتقد است: از آن رو که میان حکم جاهلیت و اسلام، یکی را باید برگزید، لازمه حکم اسلام عدم اختلاط مرد و زن است، مگر برای فراگیری دانش و نماز جماعت و بسیج عمومی. جز این موارد، گمراهی به اسم آزادی است و پس از آنکه اسلام، به زن آزادی داده، چیزی در کشورهای اسلامی به نام آزاد کردن زنان وجود ندارد، بلکه این مشکل غربیان است. [۱۴].
سوالی که مطرح است اینکه چرا السباعی اصرار دارد نظریه عدالتخواهانه خود را در چارچوب «سوسیالیسم» توضیح دهد؟ اگر اسلام یک دین کامل است که هر آنچه السباعی میخواهد در آن هست، پس چه نیازی به الصاق آن به مکاتب دیگر وجود دارد؟ این سوالی است که هیچگاه پاسخ قانعکنندهای از جانب السباعی دریافت نکرده است.
البته باید به این نکته اشاره کرد که نظریه السباعی در دهههای میانی قرن بیستم در شرایطی مطرح شد که نه تنها در جهان اسلام و نه حتی در جهان سوم، که حتی در غرب نیز رویکردهای سوسیالیستی سیطرهای همهجانبه بر مجامع دانشگاهی و روشنفکری داشتند. لذا متفکران آن دوره حتی اگر اسمی از سوسیالیسم نمیآوردند، نمیتوانستند از سیطره بیچونوچرای آن خلاصی یابند. همانطور که امروزه بسیاری از متفکران مسلمان نمیتوانند از سیطره رویکردهای لیبرالیستی حاکم بر دنیا رها شوند و سعی میکنند تفسیری از اسلام ارائه دهند که با فضای فکری لیبرالی جهان کمترین تضاد را داشته باشد.
به این نکته نیز باید اشاره کرد که گرایش السباعی به سوسیالیسم هیچگاه باعث نشد که او از دایره اسلامگرایان خارج شود. حتی میتوان گفت که هویت اسلامگرایانه او به هویت سوسیالیستیاش میچربید. او به تعارض ماهوی اسلام با تجدد – که سوسیالیسم هم مصداقی از مصادیق آن بود – آگاه نبوده و جذب شعارهای ظاهرالصلاح و عدالتخواهانه سوسیالیسم شد، بی آنکه به مبانی فلسفی آن توجه کافی داشته باشد. او سادهانگارانه گمان میکرد که میشود اسلام را با سوسیالیسم جمع کرد.[۱۵]
فعالیتها
سباعی که قبل از ورود به مصر با مجلهی الفتح آشنا شده بود، با ورود به مصر به دفتر این مجله رفت و نوشتن را در آنجا آغاز کرد. او میگوید: « با آشنایی با نشریه ، الفتح گویا به چیزی ارزشمند دست یافتم» دکتر مصطفی سباعی نسبت به قانونِ « احوال شخصیه طوائف» که از سوی دولت فرانسه تنظیم و در سوریه اجرا شد، شدیداً اعتراض کرد.[۱۶]
وی همچنین نسبت به اقدامات آتاتورک در محو دین اسلام و قومیت عرب و مهمتر از آن به مرثیهها و بزرگداشتهای و از سوی مجلات و نشریات سوری و مصری شدیداً انتقاد کرد. مصطفی سباعی در سال ۱۹۳۴ به دنبال مبارزه علیه استعمار بریتانیا در مصر به زندان افتاد ولی با وساطت علمای اظهر به ویژه شیخ محمد مصطفی المراغی آزاد شد. البته پس از این دکتر سباعی با وساطت شیخ مراغی از پادگان صرفند در فلسطین آزاد شد، انگلیسیها او را به نیروهای فرانسوی در شام تحویل دادند و نیروهای فرانسوی به جای آنکه او را آزاد کنند، او را به مدت دو سال و نیم در بازداشت نگه داشتند[۱۷]
مهمترین دغدغهی دکتر سباعی اشغال فلسطین و حضور استعمار در سرزمینهای اسلامی بود، از نظر او امروزه اسرائیل نه تنها از طریق نظامی بلکه، از طریق فکری به مبارزه با امت اسلامی برخاسته است. او فلسطین را مسئلهی اول وطنی، قومی و عربی میدانست.
مصطفی الحسنی السباعی در سال ۱۹۴۱ رسماً شعبهی اخوان المسلمین را در شهر حمص تأسیس کرد و در پی وحدت گروههای مختلف شباب المسلمین، شباب محمد و… بر آمد. از همینرو در اجتماعی که با حضور همهی گروهها در سال ۱۹۴۴ در شهر حلب تشکیل داد، ادغام همهی گروهها را در جماعت اخوان المسلمین خواستار شد.[۱۸] دکتر سباعی از سال ۱۹۴۵ به بعد اخوان المسلمین سوریه را با همکاری اخوان المسلمین مصر رهبری کرد. در پی این امر، جمعیت در تمام شهرهای سوریه دارای شعبه شد و سباعی نیز از شهر حمص به شهر دمشق نقل نقل مکان داد.
آثار
سباعی علاوه بر مقالاتی که در نشریات مختلف نوشته، دارای حدود پانزده اثر است.
- کتاب «السنه و مکانتها فی التشریع الاسلامی»:این کتاب پایاننامهی دکتری او در الازهر است و نقش سنت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را در قانون گذاری اسلامی بیان میکند.
- کتاب «اشتراکیه الاسلام»: این کتاب نه تنها به خاطر عنوانش سوسیالیسم اسلامی، بلکه به خاطر نظریاتی که در آن دربارهی مسائل اقتصادی و اجتماعی ارائه داده است، جنجال برانگیزترین اثر او محسوب میشود.
- کتاب «دعوه الاسلام واقعیه لاخیال»: این کتاب به ردّ افکار و اتهاماتی پرداخته است که تحقق عملی دعوت اسلام را غیر ممکن میپندارند.
- کتاب «أخلاقنا الاجتماعیه»:سباعی در این کتاب به مجموعهای از احادیث اشاره دارد که اخلاق اجتماعی و علل و عوامل ضعف و قوّت جامعه را بیان میکند.
- کتاب «عظماؤنا فی التاریخ» : سباعی در این کتاب به نقش بزرگان و قهرمانان اسلامی در پیشبرد دین و تمدن اسلامی اشاره میکند.
- کتاب «المرأه بین الفقه و القانون»:وی در این کتاب با بررسی وضعیت زنان در جوامع غربی، به دفاع از وضعیت زن در فرهنگ اسلامی در مقابل اتهامات و حملات مستشرقان متعصّب پرداخته است. سباعی مسئلهی زن را معطوف به جامعه میداند و معتقد است که زن به دلایل مختلف در جوامع متعدد مشکلات زیادی داشته است؛ بنابراین لازم است اندیشمندان به این مسئلهی به عنوان یک مسئلهی اجتماعی بنگرند و در پی رهایی زن از قیودی باشند که بر دست و پای او بسته شده است. از نظر سباعی دین اسلام جایگاه زن را در سه حوزهی انسانی، اجتماعی و حقوقی به نحو شایستهای تعالی بخشیده است. وی عقیده دارد ظلم و ستمی که در برخی از جوامع اسلامی بر زنان میرود ناشی از عادات و عرف غیر اسلامی آن جوامع در طی تاریخ است. سباعی زنان را به طور کامل دارای حقوق سیاسی و اجتماعی (حق انتخاب و نمایندگی، آموزش، کار و ...) میداند. البته برای بعضی از این حقوق، قیود وشرایطی را نیز ذکر میکند و معتقد است این قیود، تضییع حقوق زن نیست، بلکه نشاندن زن در جایگاه صحیح خود در جامعه متناسب با فطرت وی و رعایت اخلاق اسلامی است. مجموعهی نامههای سباعی که دربارهی اندیشهی اسلامی مدرن است تحت عنوان هذا هو الاسلام منتشر شده است.
- هذا هو الاسلام
- السیرة النبویة
- هکذا علمتنی الحیاة
- احکام الصیام و فلسفته
. . . . .
پانویس
- ↑ تاران، «دکتر مصطفی السباعی را بهتر بشناسیم»، پایگاه خبری سوزی میحراب
- ↑ تاران، «دکتر مصطفی السباعی را بهتر بشناسیم»، پایگاه خبری سوزی میحراب
- ↑ تاران، «دکتر مصطفی السباعی را بهتر بشناسیم»، پایگاه خبری سوزی میحراب
- ↑ تاران، «دکتر مصطفی السباعی را بهتر بشناسیم»، پایگاه خبری سوزی میحراب
- ↑ «اندیشه سیاسی مصطفی سباعی (1)»،راسخون
- ↑ «اندیشه سیاسی مصطفی سباعی (1)»،راسخون
- ↑ «اندیشه سیاسی مصطفی سباعی (1)»،راسخون
- ↑ «اندیشه سیاسی مصطفی سباعی (1)»،راسخون
- ↑ المرأة بین الفقه و القانون، ص9 ـ 57
- ↑ المرأة فی التشریع اللبنانی، سعاد مقبل، مجله مواقف، ش 73 ـ 74، 1993 ـ 1994، ص248 ـ 259.
- ↑ المرأة بین الفقه و القانون، ص71 ـ 121
- ↑ المرأة بین الفقه و القانون، ص151 ـ 163
- ↑ المرأة بین الفقه و القانون، ص170 ـ 184.
- ↑ المرأة بین الفقه و القانون، ص199
- ↑ «نگاهی به آرای مصطفی السباعی؛ ندای سوسیالیسم اسلامی»، وبسایت شعوبا
- ↑ صالحی، «شیخ مصطفی سباعی، مردی از تبار قرآن»، سایت النجم
- ↑ صالحی، «شیخ مصطفی سباعی، مردی از تبار قرآن»، سایت النجم
- ↑ تاران، «دکتر مصطفی السباعی را بهتر بشناسیم»، پایگاه خبری سوزی میحراب
منابع
- سنگدهی، لیلا و سعیده وحیدفر، «بررسي تطبيقي آراي حسن البنا و مصطفي السباعي رهبران اخو انالمسلمين مصر و سوريه در مورد حكومت »، مطالعات تاريخ اسلام، سال هشتم، شمارة 31، زمستان 1395ش.
- تاران، کریم، «دکتر مصطفی السباعی را بهتر بشناسیم»، پایگاه خبری سوزی میحراب، تاریخ درج مطلب: ۸ شهریور ۱۳۹۴ش، تاریخ بازدید: 16 اسفند 1401ش.
- صالحی، عبدالقدیر، «شیخ مصطفی سباعی، مردی از تبار قرآن»، سایت النجم، تاریخ درج مطلب: 19 فوریه 2013م، تاریخ بازدید: 16 اسفند 1401ش.
- «نگاهی به آرای مصطفی السباعی؛ ندای سوسیالیسم اسلامی»، وبسایت شعوبا، تاریخ درج مطلب: 8 آبان 1398ش، تاریخ بازدید: 16 اسفند 1401ش.
- «اندیشه سیاسی مصطفی سباعی (1)»، راسخون،تاریخ درج مطلب: 15 مهر 1395ش، تاریخ بازدید: 16 اسفند 1401ش.