گلوریا استاینم
گلوریا استاینم(اشتاینم)[۱] یکی از رهبران اصلی موج دوم فمینیسم در آمریکا در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی و از طرفداران سقط جنین و همجنسگرایی بود. وی در حالیکه مجرد بود، چندین دوست پسر و روابط نامشروع داشت. او خود را یک فمينيست راديكال میداند ولی بعضی به دلیل نظریات آزادی و فردگراییاش او را فمینیست لیبرال میدانند. وی روزنامه نگار آمريكايي است و بنيانگذار مجله MS بوده است.
اطلاعات شخصی | |
---|---|
زاده | ۲۵ مارس ۱۹۳۴ (۸۷ سال)؛ تولیدو، اوهایو، اوهایو، ایالات متحده |
زندگینامه
استاینم در تولیدو، اوهایو به دنیا آمد. مادر او روث پرسبیتارین از نسل اسکاتلندی و آلمانی بود و پدر او فرزند یهودیان مهاجر از لهستان و آلمان بود. خانواده او مسافرت زیادی میکردند و به فروش وسائل دست دوم اشتغال داشتند.
وقتی او چند ساله بود، مادرش روث سلامت روانی خود را از دست داد. مادر او در بیمارستان روانی بستری شد و در زمانی که او ده سال داشت پدر و مادرش از یکدیگر جدا شدند. پدر او به کالیفرنیا رفت و او به همراه مادرش در اوهایو باقیماند.
جداشدن پدر و مادر او تأثیر زیادی بر استاینم گذاشت. با اینکه او پدرش را مقصر نمیدانست زیرا مادرش شرایط روانی بدی داشت، این جدا شدن تأثیرات دائمی بر روحیه او ایجاد کرد.[۲] او 'از تنها ماندن می ترسید' ، 'نمی توانست به اندازه کافی برای انجام کار در واقعیت تمرکز کند' و 'به ندرت می توانست به اندازه کافی تمرکز کند تا کتاب بخواند.' در سن 66 سالگی، گلوریا استاینم با دیوید بیل (پدر بازیگر کریستین بیل) ازدواج کرد. آنها در لس آنجلس و نیویورک با هم زندگی می کردند تا اینکه در دسامبر سال 2003 از لنفوم مغزی درگذشت. برخی از رسانهها در مورد ازدواج طولانی مدت فمینیست ها با اظهارات دلسرد کننده درباره اینکه آیا در دهه 60 او تصمیم گرفته بود که به یک مرد احتیاج داشته باشد، اظهار داشتند. استاینم با شوخ طبعی خوب، اظهارات را خنثی کرد و گفت که همیشه امیدوار بود که زنان و در صورت انتخاب مناسب برای آنها، ازدواج کنند. وی همچنین ابراز تعجب کرد که مردم نمی دیدند چه میزان ازدواج از دهه 1960 به لحاظ حقوقی که به زنان داده شده تغییر کرده است. گلوریا استاینم عضو هیئت مدیره مرکز رسانه زنان و مدرس و سخنگوی مکرر در موضوعات مختلف بود.
آثار
- هزاران هندوستان (۱۹۵۷)
- کتاب ساحل (۱۹۶۳)
- اعمال متفاوت و شورش روزانه (۱۹۸۳)
- مارلین: نورما جین (۱۹۸۸)
- انقلاب از درون (۱۹۹۲)
- حرکت به دور از لغتها (۱۹۹۳)
- انجام شصت و هفتاد (۲۰۰۶)
- فیلم The glorias فیلمی درباره ی شخصیت رهبر موج دوم فمینیسم گلوریا استاینم.
دیدگاههای استاینم
دیدگاه های لیبرالی استاینم
سونیا غفاری در مصاحبهای که از این فعال حقوق مدنی ترجمه کرده؛ آورده: «استاینم؛ کتابهای مختلفی به چاپ رسانده که یکیازآنها بهنام انقلاب از درون، پرفروشترین کتاب سال شد. وقتی از او پرسیدم که اخیراً یکی از دوستانم به من گفت که اطمینان ندارد که آیا یک فمینیست هست یا نه؛ وقت زیادی صرف فکرکردن به ایننکته کردم که چگونه یک زن نمیتواند فمینیست باشد و چرا برخی از زنان اینقدر از اینکه خود را فمینیست بنامند، میترسند؟
او پاسخ داد: فکر میکنم دو دلیل وجود دارد؛ یکی اینکه آنها درباره معنای این واژه مطمئن نیستند؛ اما اگر به لغتنامه مراجعه و تعاریف آنرا نگاه کنند، با این واژه احساس راحتی میکنند. دلیل دوم اینکه میدانند معنای این واژه چیست و با آن مخالفت میکنند. اینعده یا واقعاً به جایگاه سنتی زنان اعتقاد دارند یا از مجازات معین توسط جامعه میهراسند. وقتی شما میگویید که درآمد برابر خودتان برای شما مهم است، این یک اصلاح (رفورم) است؛ اما اگر بگویید یک فمینیست هستید، یعنی درباره همه زنان بهعنوان یک کاست صحبت میکنید و این، یک تغییر اساسیست. بهنظرم، عمدهترین مشکل ایناستکه مردم معنای این واژه را نمیدانند و اینوضعیت بهعلت تلاش راستگرایانی نظیرِ ریگان و بوش برای تبدیل فمینیسم، لیبرالیسم و تبعیض مثبت به واژگانی منفی بوده است». او چنان به ایجاد برابری اهمیت میدهد که آنرا وظیفهای همگانی میداند؛ مثلاً در یک مقاله بهتاریخِ 1 ژوئن 2017 باعنوانِ «چگونه پسرمان را فمینیست بار بیاوریم؟» آمده که اگر قصد داریم جامعهای برابریخواه بسازیم؛ جامعهای که در آن همه بتوانند به شکوفایی برسند، باید به پسرها نیز انتخابهای بیشتری بدهیم و از «گلوریا استاینم» نقلقول کرده: «خوشحالم که داریم دخترانمان را شبیه پسرانمان بار میآوریم؛ اما تازمانیکه پسرانمان را نیز شبیه دخترانمان بار نیاوریم، از اینکار جوابی نخواهیم گرفت».
او میگوید: «آنچه برای مردان رخ میدهد، نام سیاست و آنچه برای زنان اتفاق میافتد، نام فرهنگ میگیرد. ما گام بزرگی درجهت محکومکردن بیشتر جامعه دراینراستا برداشتهایم که زنان میتوانند همان کارهای مردان را انجام دهند؛ اما گام بعدی ایناستکه بگوییم مردان نیز میتوانند کارهای زنان را انجام دهند. تاکنون ما خودمان هم به اینمسئله معتقد نبودیم».
او درپاسخبهاینکه چگونه یک مرد میتواند در جنبش زنان شرکت کند و آیا این تصور غلط است که برای بخشی از جنبش فمینیستی بودن، باید حتماً زن باشید؟ میگوید: «اگر شما به تشابه نژادی فکر کنید، قضیه روشنتر میشود. من و شما سفید هستیم؛ اما میتوانیم برای برابری نژادی فعالیت کنیم. ما میتوانیم فعالان خوبی برای جنبش برابری نژادی باشیم. اگر متوجه شویم که ما هم گتوییزه شدهایم؛ بهلحاظ فرهنگی محرومشده هستیم و در یک گتوی سفید گیر افتادهایم. آنها در مردانگی خود محصور شدهاند و ما، در زنانگی خود. اگر مردی برای خودش و شخصیتش بجنگد، بخواهد بیشتر خلاق باشد، احساسات خود را بیان کند، کارهایی را انجام دهد که جامعه از آن مردان نمیداند، از فرزندان خودش نگهداری کند و ... همه اینها بخشی از جنبش فمینیستیست». او صاحب نشریه جنجالی Ms. است؛ یک مجله فمینیست لیبرال آمریکایی که آنرا با همراهیِ «دوروتی پیتمن هیوز» راهاندازی کرد. این مجله اولبار سال ۱۹۷۱ بهعنوان یک مقدمه در مجله «نیویورک» ظاهر و از ژوئیه ۱۹۷۲ تا ۱۹۸۷، بهصورت ماهانه ظاهر شد. این مجله حالا بهصورت سهماهنامه منتشر میشود. این نشریه در دهه ۱۹۷۰ محبوبیت زیادی بهدست آورد؛ اما همیشه نمیتوانست نگرانیهای ایدئولوژیک خود را با ملاحظات تجاری سازگار کند.
او درباره این فعالیت میگوید: «در Ms Magazine افراد متفاوتی وجود دارند؛ اما به ارزشهای مشترکی پایبندند. من همیشه برای سخنرانی، ملاقات و سازماندهی به افراد دیگر بهاینسو و آنسو میروم. ما موجوداتی اجتماعی هستیم و نمیتوانیم بهتنهایی کار کنیم. ما نیاز داریم چهار، پنج، شش یا ...نفر را پیدا کرده و با آنها هفتهای یکبار ملاقات کنیم و آنرا بهمانند یک اجتماع کوچک حمایت کنیم. ما نیاز داریم به گزینههای جایگزین واقعی فکر کنیم». او درباره نگاهش به آینده میگوید: «من خوشبینم؛ ولی اینرا هم میدانم که هیچچیز خودکار رخ نمیدهد. تغییر، بستگی به آنچه من و شما هرروز انجام میدهیم، دارد». از کتابهای مطرح وی باید به «هزاران هندوستان» (۱۹۵۷)، «کتاب ساحل» (۱۹۶۳)، «اعمال متفاوت و شورش روزانه» (۱۹۸۳)، «مارلین: نورما جین» (۱۹۸۸)، «انقلاب از درون» (۱۹۹۲)، «حرکت دور از لغتها» (۱۹۹۳) و «انجام شصت و هفتاد» (۲۰۰۶) اشاره کرد. براساس زندگی او؛ فیلمی تحتعنوانِ The Glorias ساخته شد که برپایه کتاب زندگینامهاش My Life on the Road و توسط «جولی تیمور» کارگردانی شده. نقش او را دراینفیلم «جولیان مور» برعهده دارد و اولینبار در فستیوال فیلم «ساندنس» ۲۰۲۰ اکران شد.
مسائل سیاسی
گلوریا استاینم همراه با فعالان مانند Bella Abzug و Betty Friedan، کمیته سیاسی زنان ملی را در سال 1971 تاسیس کرد. NWPC یک سازمان چند حزبی است که به منظور افزایش مشارکت زنان در سیاست و انتخاب زنان انتخاب شده است. از کاندیداهای زن با جمع آوری کمک های مالی، آموزش، آموزش و سایر فعالیت های مردمی حمایت می کند. او در نشست زودرس NWPC معروف "آدرس به زنان آمریكا" معروف استاینم از فمینیسم به عنوان "انقلاب" سخن می گفت كه به معنای مشاركت در جامعه ای است كه مردم به وسیله نژاد و جنس طبقه بندی نمی شوند. او اغلب در مورد فمینیسم به عنوان "انسان گرایی" صحبت می کند.
استاینم به علاوه بررسی نژاد و نابرابری جنسیتی به مدت طولانی متعهد به اصلاح حقوق برابر ، حقوق سقط جنین، پرداخت حقوق برابر برای زنان و خاتمه دادن به خشونت خانگی است. او از طرف کودکانی که در مراکز مراقبت روزانه مورد آزار و اذیت قرار گرفته و از جنگ 1991 خلیج فارس و جنگ عراق در سال 2003 سخن گفته است حمایت کرده است.
گلوریا استاینم در مبارزات سیاسی از زمان ادلا استیونسون در سال 1952 فعال بوده است. در سال 2004، او به هزاران نفر دیگر در سفرهای اتوبوس به کشورهای نوین مانند پنسیلوانیا و بومی اوهایو پیوست. در سال 2008 او نگرانی خود را در مورد نیویورک تایمز اپورت ادعا کرد که نژاد باراک اوباما به عنوان یک عامل متحد شناخته شده بود، در حالی که جنسیت هیلاری کلینتون به عنوان یک عامل تقسیم شده بود.
گلوریا استاینم اتحاد اتحادیه زنان، ائتلاف اتحادیه کارگری زنان و انتخاب ایالات متحده آمریکا را در میان سایر سازمانها تأسیس کرد.
سقط جنین
استاینم از هواداران آزادی سقط جنین است. او به آزادی در این زمینه آزادی تولید مثل اطلاق میکند. او در سن ۲۲ سالگی خود نیز سقط جنینی انجام داد. این مسئله بر روی او تأثیر زیادی گذاشت و او به مدافعان سرسخت این قضیه تبدیل شد.
همجنسگرایی
استاینم از طرفداران آزادی ازدواج همجنسگرایان است. او معتقد است که این ایده که رابطهٔ جنسی حتماً باید به قصد تولید مثل باشد، زنان را محدود میکند.
پورنوگرافی
استاینم از مخالفان صنعت پورنوگرافی است. او معتقد است که این صنعت تسلط مردان بر زنان را افزایش میدهد. او معتقد است که پورنوگرافی تقلید رابطهٔ فاتح-قربانی معمول در رابطهٔ بین زن و مرد است.[۳]
نقد دیدگاههای استاینم
با اینکه انسان به لحاظ تکوینی آزاد و مختار آفریده شده است؛ اما این بدان معنی نیست که در همه امور آزاد بوده و بتواند به دلخواه خود رفتار کند. بلکه علاوه بر حقوق دیگران، ارزشهای اخلاقی و ضوابط دینی یعنی حقوق خداوند و حقوق خود نیز جزو قیدهای آزادی به شمار میروند. از طرفی در مبانی ارزششناسی دینی ارزشها امری واقعی بوده و مبتنی بر واقعیات میباشند؛ لذا فرد با رعایت آنها در مسیر سعادت واقعی قرار میگیرد. پس نمیتوان قائل به آزادی بدون قید و شرط شد؛ زیرا تاثیر هر عملی بر شخصیت و سعادت افراد فارغ از جنسیت آنها، در حوزه ارزششناسی دینی تاثیری واقعی میباشد.[۴]
از دیدگاه مدافعان نظریه آزادي سقط به طور مطلق، سقط جنین امري خصوصي و مسئله اي شخصي است. این گروه براي جنین هیچ شان انساني قائل نیستند و جنین را انسان بالفعل نميدانند.به عبارت دیگر، جنین تا زماني که در مادر است، در واقع جزئي از مادر به شمار آمده و مادر حق دارد، این جز را در صورتيکه به هر دلیل مزاحم و زائد بداند، به دلخواه خود سقط کند.[۵] علاوه بر ضررهایی که از عمل سقط بر مادر متحمل می شود، از بین بردن یک انسان، در همه ی ادیان، مذموم شمرده شده است. به جنین انسان، انسان، گفته می شود پس شأن و منزلت یک انسان را هم دارد و نباید از آن غافل شد. و در رد مدیریت بدن که توسط فمینیستها ارائه می شود باید توجه داشت که جنین از بدن مادر نیست بلکه مهمان بدن مادر است.
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ Gloria Steinem.
- ↑ The Education of A Woman: The Life and Times of Gloria Steinem by Carolyn Heilbrun (1995).
- ↑ Gloria Steinem: Her Passions, Politics, and Mystique by Sydney Ladensohn Stern (1997).
- ↑ زیبایی نژاد، محمدرضا؛ ملاحظات بر مقاله فمینیسم از سوزان جیمز؛ ترجمه عباس یزدانی، در: مجموعه مقالات فمینیسم و دانشهای فمینیستی؛ قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ دوم، 1388؛ ص 122.
- ↑ Zafarghandi N, kalouti M, zarenejad N. Present Views about induced abortion. Daneshvar Medicine. 2010; 17 (88):67- 84.