صفحهای تازه حاوی «'''<big>جامعهپذیری جنسیتی از دیدگاه سیمون دوبووار</big>'''؛ آماده شدن فرد برای ایفای نقشهای جنسیتی در آثار سیمون دوبووار. سیمون دوبووار در کتاب جنس دوم، اجتماعیسازی پسران و دختران را عامل اصلی در ساخت نقشهای جنسیتی دانسته و تاکید میکند ای...» ایجاد کرد |
مهدی مهدوی (بحث | مشارکتها) |
||
(۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''<big>جامعهپذیری جنسیتی از دیدگاه سیمون دوبووار</big>'''؛ آماده شدن فرد برای ایفای نقشهای جنسیتی در آثار سیمون دوبووار. | '''<big>جامعهپذیری جنسیتی از دیدگاه سیمون دوبووار</big>'''؛ آماده شدن فرد برای ایفای نقشهای جنسیتی در آثار سیمون دوبووار. | ||
سیمون دوبووار در کتاب جنس دوم، اجتماعیسازی پسران و دختران را عامل اصلی در ساخت نقشهای جنسیتی دانسته و تاکید میکند این تفاوتها بیشتر اجتماعی است نه زیستی. او به این نکته اشاره میکند که دختران به نرمی و انفعال و پسران به قاطعیت و رقابت، ترغیب میشوند. این اجتماعیسازی نهتنها هویتهای شخصی را شکل میدهد، بلکه نابرابریهای سامانمند را نیز تقویت میکند و دوبووار را به فراخوانی برای بازنگری در نحوه پرورش کودکان بهمنظور ترویج برابری و آزادی برای هر دو جنس ترغیب میکند. | سیمون دوبووار در کتاب جنس دوم، اجتماعیسازی پسران و دختران را عامل اصلی در ساخت نقشهای جنسیتی دانسته و تاکید میکند این تفاوتها بیشتر اجتماعی است نه زیستی. او به این نکته اشاره میکند که دختران به نرمی و انفعال و پسران به قاطعیت و رقابت، ترغیب میشوند. این اجتماعیسازی نهتنها هویتهای شخصی را شکل میدهد، بلکه نابرابریهای سامانمند را نیز تقویت میکند و دوبووار را به فراخوانی برای بازنگری در نحوه پرورش کودکان بهمنظور ترویج برابری و آزادی برای هر دو جنس ترغیب میکند. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
جامعهپذیری فرایندی است که | جامعهپذیری فرایندی است که انسانها از طریق آن شیوههای زندگی را یاد میگیرند، شخصیتی کسب میکنند و آمادگی ایفای نقش بهعنوان عضو یک جامعه را پیدا میکنند.<ref>. کوئن، درآمدی بر جامعهشناسی، 1375ش، ص74.</ref> [[جامعهپذیری جنسیتی در خانواده|جامعهپذیری جنسیتی]] فرایندی است که از راه آن دختر و پسر، نگرشها، ارزشها و کنشهای مناسب با جنسیت خود را فرامیگیرند.<ref>. بستان، جامعهشناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی، 1388ش، ص129.</ بستان، اسلام و جامعهشناسی خانواده، 1388ش، ص80.</ref> جامعهپذیری از نخستین روزهای زندگی آغاز میشود و حتی برنامه شیردهی به کودک هم بر روی شخصیت مطمئن یا غیرمطمئن او تاثیر میگذارد.<ref>. بستان، جامعهشناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی، 1388ش، ص129.</ref> | ||
==آموزشوپرورش== | ==آموزشوپرورش== | ||
آموزشوپرورش متفاوت دختر و پسر بهمنظور دستیابی به نقشهای اجتماعی متفاوت دارای پیشینهای طولانی در تاریخ جوامع است. آموزشوپرورش رسمی و غیررسمی، تا حد زیادی تابع نظام تقسیمکار اجتماعی است. گسترش و تثبیت آموزشوپرورش جنسیتی به پذیرش جهانی تقسیمکار جنسیتی میانجامد. بسیاری از طرفداران | آموزشوپرورش متفاوت دختر و پسر بهمنظور دستیابی به نقشهای اجتماعی متفاوت دارای پیشینهای طولانی در تاریخ جوامع است. آموزشوپرورش رسمی و غیررسمی، تا حد زیادی تابع نظام تقسیمکار اجتماعی است. گسترش و تثبیت آموزشوپرورش جنسیتی به پذیرش جهانی تقسیمکار جنسیتی میانجامد. بسیاری از طرفداران [[فمینیسم]]، تحقق و آرمان برابری جنسی را در گروی القاء تقسیمکار جنسیتی میدانستند. انتقادات آنان به این الگو که از ابعاد گوناگونی صورت گرفته، تاثیر فراوانی بر حرکت نظامهای غربی معاصر بهسمت الگوی آموزشی غیرجنسیتی داشته است. دوبووار بر این باور بود که شخصیت دختران و زنان میتوانست بسیار متفاوت با الگوی نابرابر کنونی شکل گیرد.<ref>. بستان، اسلام و تفاوتهای جنسیتی، 1390ش، ص141.</ref> | ||
==نقد درونیسازی نقشهای جنسیتی== | ==نقد درونیسازی نقشهای جنسیتی== | ||
سیمون دوبووار جامعهپذیری نقشهای جنسیتی را عامل مهمی در استمرار سلطه مردان بر زنان میداند. به اعتقاد او، شخصیت دختران و زنان میتوانست متفاوت از الگوی کنونی شکل گیرد؛ بهشرط آنکه از کودکی، دختران تحت همان توقعات، پاداشها، سختگیریها و آزادیهایی قرار میگرفتند که پسران تجربه میکنند، در همان تحصیلات و بازیها مشارکت داشتند، وعدههای آیندهای برابر با پسربچهها به آنها داده میشد و توسط مردان و زنانی احاطه میشدند که در نظرشان بهوضوح برابر و یکسان بودند. در همین راستا، بسیاری از فمینیستها بهمنظور دستیابی به جامعهای عاری از نابرابریهای جنسیتی، خواهان جایگزینی الگوی سنتی جامعهپذیری دختران و پسران با الگوهای دیگری هستند که بر تربیت انسانهایی دوجنسیتی تمرکز دارند؛ افرادی که در آنها بهترین ویژگیهای جنسیتی مردانه و زنانه بهطور تلفیقی نمود پیدا میکند.<ref>. بستان، «کارکردهای خانواده از منظر اسلام و فمینیسم»، 1388ش، ص61-60.</ref> | [[جنسیت از منظر سیمون دوبوار|سیمون دوبووار]] جامعهپذیری نقشهای جنسیتی را عامل مهمی در استمرار سلطه مردان بر زنان میداند. به اعتقاد او، شخصیت دختران و زنان میتوانست متفاوت از الگوی کنونی شکل گیرد؛ بهشرط آنکه از کودکی، دختران تحت همان توقعات، پاداشها، سختگیریها و آزادیهایی قرار میگرفتند که پسران تجربه میکنند، در همان تحصیلات و بازیها مشارکت داشتند، وعدههای آیندهای برابر با پسربچهها به آنها داده میشد و توسط مردان و زنانی احاطه میشدند که در نظرشان بهوضوح برابر و یکسان بودند. در همین راستا، بسیاری از فمینیستها بهمنظور دستیابی به جامعهای عاری از نابرابریهای جنسیتی، خواهان جایگزینی الگوی سنتی جامعهپذیری دختران و پسران با الگوهای دیگری هستند که بر تربیت انسانهایی دوجنسیتی تمرکز دارند؛ افرادی که در آنها بهترین ویژگیهای جنسیتی مردانه و زنانه بهطور تلفیقی نمود پیدا میکند.<ref>. بستان، «کارکردهای خانواده از منظر اسلام و فمینیسم»، 1388ش، ص61-60.</ref> | ||
==شباهت دختر و پسر در دوران کودکی== | ==شباهت دختر و پسر در دوران کودکی== | ||
دختربچهها و پسربچهها جهان را از طریق چشمها و دستها درک میکنند و نه بهواسطهاندامهای جنسی. فرآیند تولد و از شیر گرفتهشدن برای کودکان شیرخوار، صرفنظر از جنسیت، به یکشکل انجام میشود و آنها دارای منافع و میلهای مشابهی هستند.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص13.</ref> کودک از زمانی که تصویر خود را در آینه میبیند بهتدریج هویت خود را شکل میدهد. خودِ او چنان با این تصویر آمیخته میشود که تنها با بیگانهشدن از خود، شکل میگیرد.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص15. سیمون دوبووار، خاطرات، ج4، 1364ش، ص245.</ref> | دختربچهها و پسربچهها جهان را از طریق چشمها و دستها درک میکنند و نه بهواسطهاندامهای جنسی. فرآیند تولد و از شیر گرفتهشدن برای کودکان شیرخوار، صرفنظر از جنسیت، به یکشکل انجام میشود و آنها دارای منافع و میلهای مشابهی هستند.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص13.</ref> کودک از زمانی که تصویر خود را در آینه میبیند بهتدریج هویت خود را شکل میدهد. خودِ او چنان با این تصویر آمیخته میشود که تنها با بیگانهشدن از خود، شکل میگیرد.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص15. سیمون دوبووار، خاطرات، ج4، 1364ش، ص245.</ref> | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
در سه یا چهار سال اول، بین رفتار دختربچهها و پسربچهها تفاوتی وجود ندارد. هر دو گروه تلاش میکنند حالت سعادتمندانهای را ادامه دهند که در دوران شیرخوارگی تجربه کردهاند. رفتارهای اغواگرانه و خودنمایانه در دختران و پسران به یکاندازه وجود دارد. پسران نیز بهاندازه خواهران خود میل دارند که مورد توجه قرار گیرند و سعی کنند دیگران به آنها لبخند بزنند و تحسین کنند.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص16-15.</ref> | در سه یا چهار سال اول، بین رفتار دختربچهها و پسربچهها تفاوتی وجود ندارد. هر دو گروه تلاش میکنند حالت سعادتمندانهای را ادامه دهند که در دوران شیرخوارگی تجربه کردهاند. رفتارهای اغواگرانه و خودنمایانه در دختران و پسران به یکاندازه وجود دارد. پسران نیز بهاندازه خواهران خود میل دارند که مورد توجه قرار گیرند و سعی کنند دیگران به آنها لبخند بزنند و تحسین کنند.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص16-15.</ref> | ||
دختربچه تا 12 سالگی بهاندازه برادرانش قوی است و همان تواناییهای عقلانی را از خود آشکار میکند؛ رقابت کردن با آنها در هیچ حیطهای بر او ممنوع نیست؛ اگر خیلی پیش از دوران | دختربچه تا 12 سالگی بهاندازه برادرانش قوی است و همان تواناییهای عقلانی را از خود آشکار میکند؛ رقابت کردن با آنها در هیچ حیطهای بر او ممنوع نیست؛ اگر خیلی پیش از دوران [[بلوغ]]، دختربچه در نظر ما دارای جنسیت متفاوت جلوه میکند، به این دلیل نیست که غرایزی مرموز، بلافاصله او را به انفعال و دلربایی مادری اختصاص میدهد؛ بلکه به این دلیل است که دخالت دیگری در زندگی کودک تقریباً از آغاز صورت میگیرد و از نخستین سالهای زندگی استعدادش به نحوی آمرانه در او دمیده شده است.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص14.</ref> | ||
==آغاز تفاوت در جامعهپذیری== | ==آغاز تفاوت در جامعهپذیری== | ||
در مراحل اولیه | در مراحل اولیه [[جامعهپذیری جنسیتی در خانواده|جامعهپذیری]]، دختربچهها بهعنوان کودکان دارای حق تقدم بهنظر میرسند. بااینحال، بهتدریج و بهویژه در فرآیند از شیر گرفتن، از آغوشهای محبتآمیز کمتر بهرهمند میشوند. در این میان، پسربچهها بهتدریج از بوسهها و نوازشها محروم میشوند. برخلاف این روند، برای دختربچهها همچنان چاپلوسی و محبت ادامه دارد؛ او مجاز است در دامان مادر بماند، پدرش او را بر زانوهایش مینشاند و موهایش را نوازش میکند. در مواجهه با اشکها و تمایلاتش، از او اغماض میشود و با دقت موهایش را آرایشکرده و از طنازیهایش لذت میبرند. این تماسهای جسمانی و نگاههای محبتآمیز به او در برابر اضطراب تنهایی حمایت میکند.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص17.</ref> | ||
در مقابل، دلربایی و اغواگری پسربچهها بهشدت محدود میشود. نمایشهای آنها بزرگترها را خسته میکند و به آنها گفته میشود که «مرد درخواست نمیکند که او را ببوسند، مرد خود را در آینه تماشا نمیکند، مرد گریه نمیکند.» از پسربچهها خواسته میشود که مردان کوچکی باشند؛ آنها با جدایی از بزرگترها مورد تصدیق قرار میگیرند و برعکس، هنگامیکه تلاش میکنند دیگران را خوشایند کنند، به تایید نمیرسند.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص17.</ref> | در مقابل، دلربایی و اغواگری پسربچهها بهشدت محدود میشود. نمایشهای آنها بزرگترها را خسته میکند و به آنها گفته میشود که «مرد درخواست نمیکند که او را ببوسند، مرد خود را در آینه تماشا نمیکند، مرد گریه نمیکند.» از پسربچهها خواسته میشود که مردان کوچکی باشند؛ آنها با جدایی از بزرگترها مورد تصدیق قرار میگیرند و برعکس، هنگامیکه تلاش میکنند دیگران را خوشایند کنند، به تایید نمیرسند.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص17.</ref> | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
پسربچه ازآنجاکه هویت «منِ دیگری» را دارد، بهواسطۀ این آگاهی، قادر است نقش ذهنیت خویش را بهگونهای جسورانه بر عهده بگیرد؛ این وضعیت، بهطور نمادین برای او نمادی از خودمختاری، تعالی و قدرت میشود. اواندازۀ آلت خود را میسنجد، جهش ادرار خود را با دیگران مقایسه میکند؛ اینها بعدها به منابعی برای تحریک و رضایت و همچنین رقابت بدل میشوند. در مقابل، دختربچه قادر نیست در بخش خاصی از بدن خود تجسمی مشابه بیابد. برای پر کردن این خلا، عروسکی به او میدهند تا بهنوعی «منِ دیگر» را نمایندگی کند.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص28-27.</ref> | پسربچه ازآنجاکه هویت «منِ دیگری» را دارد، بهواسطۀ این آگاهی، قادر است نقش ذهنیت خویش را بهگونهای جسورانه بر عهده بگیرد؛ این وضعیت، بهطور نمادین برای او نمادی از خودمختاری، تعالی و قدرت میشود. اواندازۀ آلت خود را میسنجد، جهش ادرار خود را با دیگران مقایسه میکند؛ اینها بعدها به منابعی برای تحریک و رضایت و همچنین رقابت بدل میشوند. در مقابل، دختربچه قادر نیست در بخش خاصی از بدن خود تجسمی مشابه بیابد. برای پر کردن این خلا، عروسکی به او میدهند تا بهنوعی «منِ دیگر» را نمایندگی کند.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص28-27.</ref> | ||
تفاوت اساسی در این است که عروسک، از یکسو نمایانگر بدن کامل است و از سوی دیگر، عنصری منفعل به شمار میآید. از همینجا است که دختربچه تشویق میشود تا در ذهنیت خود ازخودبیگانه شود و خویشتن را مانند دادهای بدون حس و حرکت بپذیرد؛ درحالیکه پسربچه در آلت خود، عاملی مستقل را میجوید. دختربچه برای عروسک لالایی میگوید و آن را همانگونه آرایش میکند که خود دوست دارد، آرایش شود و برایش لالایی خوانده شود؛ او خود را بهطور معکوس عروسکی شگفتانگیز تصور میکند. حالت انفعالی که بهطور ذاتی ویژگی زنانه را تشکیل میدهد، از همان سالهای اولیۀ زندگی او شکل میگیرد و نادرست است که این روند را امری بیولوژیک بدانیم؛ بلکه این تقدیری است که مربیان و جامعه بر او تحمیل کردهاند.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص28-27.</ref> | تفاوت اساسی در این است که عروسک، از یکسو نمایانگر [[بدن]] کامل است و از سوی دیگر، عنصری منفعل به شمار میآید. از همینجا است که دختربچه تشویق میشود تا در ذهنیت خود ازخودبیگانه شود و خویشتن را مانند دادهای بدون حس و حرکت بپذیرد؛ درحالیکه پسربچه در آلت خود، عاملی مستقل را میجوید. دختربچه برای عروسک لالایی میگوید و آن را همانگونه آرایش میکند که خود دوست دارد، آرایش شود و برایش لالایی خوانده شود؛ او خود را بهطور معکوس عروسکی شگفتانگیز تصور میکند. حالت انفعالی که بهطور ذاتی ویژگی زنانه را تشکیل میدهد، از همان سالهای اولیۀ زندگی او شکل میگیرد و نادرست است که این روند را امری بیولوژیک بدانیم؛ بلکه این تقدیری است که مربیان و جامعه بر او تحمیل کردهاند.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص28-27.</ref> | ||
==غرور پسرانه== | ==غرور پسرانه== | ||
پسربچه دوران رشد خود را بهمثابه حرکتی آزاد بهسمت جهان میبیند؛ در این مسیر با خشونت و استقلال، با سایر پسربچهها رقابت و دخترها را تحقیر میکند. او با بالا رفتن از درخت، بازیهای خشن و کشمکشهای پرشور، جسم خود را ابزاری برای تسلط بر طبیعت و وسیلهای برای مبارزه تلقی میکند؛ به عضلاتش، همچون جنسیتش، باافتخار مینگرد. از بازیهای ورزشی، مبارزات و رقابتها بهعنوان بسترهایی برای آزمودن و بهکارگیری نیروهای خود بهره میگیرد؛ درعینحال، درسهای دشوار خشونت را نیز میآموزد: یاد میگیرد ضربه بخورد، درد را بیاهمیت بشمارد و اشکهای کودکی را پس بزند؛ به عمل و ابتکار دست میزند و شجاعت پیدا میکند. میان میل به خودنمایی و خواست او برای تحقق این تمایلات در طرحهای واقعی، تضادی وجود ندارد؛ او با یک حرکت واحد، هم خود را میسازد و هم بهمثابه هستیای مستقل نمود مییابد.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص30.</ref> | پسربچه دوران رشد خود را بهمثابه حرکتی آزاد بهسمت جهان میبیند؛ در این مسیر با [[خشونت علیه زنان|خشونت]] و استقلال، با سایر پسربچهها رقابت و دخترها را تحقیر میکند. او با بالا رفتن از درخت، بازیهای خشن و کشمکشهای پرشور، جسم خود را ابزاری برای تسلط بر طبیعت و وسیلهای برای مبارزه تلقی میکند؛ به عضلاتش، همچون جنسیتش، باافتخار مینگرد. از بازیهای ورزشی، مبارزات و رقابتها بهعنوان بسترهایی برای آزمودن و بهکارگیری نیروهای خود بهره میگیرد؛ درعینحال، درسهای دشوار خشونت را نیز میآموزد: یاد میگیرد ضربه بخورد، درد را بیاهمیت بشمارد و اشکهای کودکی را پس بزند؛ به عمل و ابتکار دست میزند و شجاعت پیدا میکند. میان میل به خودنمایی و خواست او برای تحقق این تمایلات در طرحهای واقعی، تضادی وجود ندارد؛ او با یک حرکت واحد، هم خود را میسازد و هم بهمثابه هستیای مستقل نمود مییابد.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص30.</ref> | ||
==شیءانگاری دخترانه== | ==شیءانگاری دخترانه== | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
==تابآوری زنانه== | ==تابآوری زنانه== | ||
آشپزخانه برای زن، روزانه درسی از بردباری و انفعال را تکرار میکند؛ نوعی کیمیاگری است که او را به تبعیت از آبوآتش وامیدارد و انتظار برای ذوب شدن شکر، پف کردن خمیر، خشک شدن لباس و رسیدن میوهها را به او میآموزد. کارهای خانگی شاید به فعالیتهای فنی نزدیک باشد، اما بهاندازهای ابتدایی و تکراری است که او را به قوانین علت و معلولی چندان پایبند نمیکند. حتی در این حوزه نیز عناصر بیثباتی وجود دارد؛ پارچهها یا لکهها گاه از | آشپزخانه برای زن، روزانه درسی از بردباری و انفعال را تکرار میکند؛ نوعی کیمیاگری است که او را به تبعیت از آبوآتش وامیدارد و انتظار برای ذوب شدن شکر، پف کردن خمیر، خشک شدن لباس و رسیدن میوهها را به او میآموزد. کارهای خانگی شاید به فعالیتهای فنی نزدیک باشد، اما بهاندازهای ابتدایی و تکراری است که او را به قوانین علت و معلولی چندان پایبند نمیکند. حتی در این حوزه نیز عناصر بیثباتی وجود دارد؛ پارچهها یا لکهها گاه از شستوشو تمیز میشوند و گاه اینگونه نیست، برخی اشیاء بیهیچ دلیلی میشکنند و غبارها مانند گیاهان میرویند. ذهنیت زن، بازتابی از ذهنیت تمدن کشاورزی است که جادوی زمین را ستایش میکند.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص505.</ref> | ||
==اسطورههای مردانه== | ==اسطورههای مردانه== | ||
عوامل بسیاری این سلسله مراتب را برای دختر تحکیم میکنند؛ فرهنگ تاریخی و ادبی، ترانهها و افسانههایی که او را با آنها بزرگ میکنند، همگی تجلیات مردانه هستند. مردان کسانی هستند که تمدنها و کشورها را بناکردهاند؛ ابزارهایی برای بهرهبرداری از زمین ابداع کردهاند و با خلق آثار هنری، دنیا را پربار ساختهاند. ادبیات کودکانه، اسطورهها، قصهها و روایات همه بازتابی از اسطورههای مردانهاند که غرور و آرزوهای آنها را تجسم میبخشند. دختربچه جهان را از | عوامل بسیاری این سلسله مراتب را برای دختر تحکیم میکنند؛ فرهنگ تاریخی و ادبی، ترانهها و افسانههایی که او را با آنها بزرگ میکنند، همگی تجلیات مردانه هستند. مردان کسانی هستند که تمدنها و کشورها را بناکردهاند؛ ابزارهایی برای بهرهبرداری از زمین ابداع کردهاند و با خلق آثار هنری، دنیا را پربار ساختهاند. ادبیات کودکانه، اسطورهها، قصهها و روایات همه بازتابی از اسطورههای مردانهاند که غرور و آرزوهای آنها را تجسم میبخشند. دختربچه جهان را از دریچه چشمان مردان میبیند و سرنوشت خود را از نگاه آنان درک میکند.<ref>. دوبووار، جنس دوم، ج2، 1381ش، ص41.</ref> | ||
==دو جنس برساخته== | ==دو جنس برساخته== | ||
از دیدگاه دوبووار، مطالعات انسانشناختی | از دیدگاه دوبووار، مطالعات انسانشناختی دهههای قبل بیانگر آن است که در همه جوامع، واکنشی به تفاوت زیستشناختی میان مردان و زنان وجود دارد که به تقسیمبندی دو وجهی میان دو جنس شکل میدهد، اما چگونگی تصور و برداشت یا معنای هر یک از دو جنس (یعنی زنبودن و مردبودن) در جوامع گوناگون متفاوت است. ازنظر آنها این مسئله نشان میدهد که تمایلات جنسیتی (بهمثابه انتظارات متفاوتی که از زن و مرد در جامعه هست) امری طبیعی نیست، بلکه برساخته و پرداخته جامعه و فرهنگ است.<ref>. مشیرزاده، از جنبش تا نظریه اجتماعی، ص313-312.</ref> | ||
طبق نظر دوبووار، تفاوتهایی که بین زنان و مردان وجود دارد، ذاتی نیست، بلکه نتیجه اجتماعی شدن و شرطیسازی نقشهای جنسیتی است؛ زیرا با پسرها و دخترها از لحظه تولد، با شیوههای متفاوتی رفتار میشود که [[زنان]] را از پرورش همه استعدادشان بهمثابه انسان بازمیدارد. ازنظر آنها برای آزاد کردن زنان از ظلم و ستمی که بر آنها میرود، ضروری است که ثابت کنیم مردان و زنان ازلحاظ استعداد باهم برابرند؛ زنان انسانهایی کامل هستند و تفاوتهای میان مردان و زنان از روشهای متفاوتی که پسران و دختران با آنها تربیت میشوند، انتظارات اجتماعی متفاوتی که با آنها روبرو هستند، همراه با قوانین تبعیضآمیز ناشی شده است.<ref>. پاملا و والاس، درآمدی بر جامعهشناسی نگرشهای فمینیستی، ص246- 247</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۶۸: | خط ۶۶: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* بستان، حسین، «کارکردهای خانواده از منظر اسلام و فمینیسم»، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره 35، زمستان 1388. | *بستان، حسین، «کارکردهای خانواده از منظر اسلام و فمینیسم»، فصلنامه حوزه و دانشگاه، شماره 35، زمستان 1388. | ||
* بستان، حسین، اسلام و تفاوتهای جنسیتی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390ش. | *بستان، حسین، اسلام و تفاوتهای جنسیتی، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1390ش. | ||
* بستان، حسین، اسلام و جامعهشناسی خانواده، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1388ش. | *بستان، حسین، اسلام و جامعهشناسی خانواده، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1388ش. | ||
* بستان، حسین، جامعهشناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1388ش. | *بستان، حسین، جامعهشناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1388ش. | ||
* پاملا، آبوت و والاس، کلر، درآمدی بر جامعهشناسی نگرشهای فمینیستی، ترجمه مریم خراسانی و حمید احمدی، تهران، دنیای مادر، 1376ش. | *پاملا، آبوت و والاس، کلر، درآمدی بر جامعهشناسی نگرشهای فمینیستی، ترجمه مریم خراسانی و حمید احمدی، تهران، دنیای مادر، 1376ش. | ||
* دوبووار، سیمون، جنس دوم، مترجم قاسم صنعوی، تهران، توس، 1381ش. | *دوبووار، سیمون، جنس دوم، مترجم قاسم صنعوی، تهران، توس، 1381ش. | ||
* دوبووار، سیمون، خاطرات، مترجم قاسم صنعوی، تهران، توس، 1363ش. | *دوبووار، سیمون، خاطرات، مترجم قاسم صنعوی، تهران، توس، 1363ش. | ||
* کوئن، بروس، درآمدی بر جامعهشناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، توتیا، 1375ش. | *کوئن، بروس، درآمدی بر جامعهشناسی، ترجمه محسن ثلاثی، تهران، توتیا، 1375ش. | ||
* مشیرزاده، حمیرا، از جنبش تا نظریه اجتماعی، شیرازه، تهران، 1385ش. | *مشیرزاده، حمیرا، از جنبش تا نظریه اجتماعی، شیرازه، تهران، 1385ش. | ||
[[رده: ویکیجنسیت]] | [[رده: ویکیجنسیت]] |