Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۲۷: خط ۲۷:
'''فاطمه رضازاده محلاتی'''؛ معروف به فاطمه سیاح، عضو کانون بانوان ایران، منتقد ادبی.
'''فاطمه رضازاده محلاتی'''؛ معروف به فاطمه سیاح، عضو کانون بانوان ایران، منتقد ادبی.
==زندگی نامه==
==زندگی نامه==
فاطمه رضازاده محلاتی ، معروف به [[فاطمه سیاح]]، فرزند میرزا جعفرخان رضازاده محلاتی در سال 1281ش در شهر مسکو متولد شد. تحصیلات متوسطه و عالی خود را در مسکو گذراند و از دانشکده ادبیات دانشگاه مسکو، در ادبیات اروپایی مدرک دکتری گرفت. وی در در اواخر سال 1313 ش در سن 32 سالگی وارد ایران شد. در زندگی زناشویی با عدم موفقیت روبه رو می‌شود و پس از سه سال بدون داشتن فرزند از [[همسر]] خود جدا می‌شود. <ref>[http://ensani.ir/fa/article/109388/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%AD- «زندگی و اندیشه دکتر فاطمه سیاح»، پروتال جامع علوم انسانی]</ref>
فاطمه رضازاده محلاتی ، معروف به [[فاطمه سیاح]]، فرزند میرزا جعفرخان رضازاده محلاتی در سال 1281ش در شهر مسکو متولد شد.  
 
تحصیلات متوسطه و عالی خود را در مسکو گذراند و از دانشکده ادبیات دانشگاه مسکو، در ادبیات اروپایی مدرک دکتری گرفت.  
 
وی در در اواخر سال 1313 ش در سن 32 سالگی وارد ایران شد. در زندگی زناشویی با عدم موفقیت روبه رو می‌شود و پس از سه سال بدون داشتن فرزند از [[همسر]] خود جدا می‌شود. <ref>[http://ensani.ir/fa/article/109388/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%AD- «زندگی و اندیشه دکتر فاطمه سیاح»، پروتال جامع علوم انسانی]</ref>


فاطمه سیاح چون در ایران بزرگ نشده بود زبان فارسی را خوب بلد نبود لذا مطالب خود را به زبان روسی می‌نوشت و دیگران به فارسی ترجمه می‌کردند. وی استاد ادبیات و از بنیانگذاران [[کانون بانوان]] در وزارت فرهنگ بود.  
فاطمه سیاح چون در ایران بزرگ نشده بود زبان فارسی را خوب بلد نبود لذا مطالب خود را به زبان روسی می‌نوشت و دیگران به فارسی ترجمه می‌کردند. وی استاد ادبیات و از بنیانگذاران [[کانون بانوان]] در وزارت فرهنگ بود.  
سرانجام ایشان در سال 1326ش در اثر بیماری قند و سکته قلبی درگذشت و در ابن‌بابویه به خاک سپرده شد.<ref>«زندگی و اندیشه دکتر فاطمه سیاح»، پروتال جامع علوم انسانی</ref>
سرانجام ایشان در سال 1326ش در اثر بیماری قند و سکته قلبی درگذشت و در ابن‌بابویه به خاک سپرده شد.<ref>«زندگی و اندیشه دکتر فاطمه سیاح»، پروتال جامع علوم انسانی</ref>
==وضعیت خانوادگی==
==وضعیت خانوادگی==
پدر فاطمه سیاح میرزاجعفر رضازاده محلاتی (سیاح) است و مادر او آلمانی و بزرگ شده  روسیه بوده است.پدر او در ابتدای جوانی به روسیه سفر کرد و در همان‌جا اقامت گزید. پدر خانم سیاح عهده‌دار آموزش زبان فارسی به ماموران و کارمندان ارشد (سفرا، سرکونسول‌ها و ...) روس به ایران بوده است. <ref>[https://bukharamag.com/1390.02.14103.html «فاطمه سیاح و نقد ادبی/ دکتر ایرج پارسی نژاد»، مجله فرهنگی و هنری بخارا]</ref>
پدر فاطمه سیاح میرزاجعفر رضازاده محلاتی (سیاح) است و مادر او آلمانی و بزرگ شده  روسیه بوده است. پدر او در ابتدای جوانی به روسیه سفر کرد و در همان‌جا اقامت گزید.


با توجه به اینکه او از کسانی بود که سمت تربیت و آموزش ماموران عالی رتبه روسیه را به عهده داشت و از طرفی می‌دانیم که دولت‌هایی چون روسیه در تربیت نیروهای خود نهایت دقت را داشتند و تربیت آنها به هر کسی نمی‌سپردند، لذا بایستی در وطن‌دوستی او با دیده احتیاط و تردید نگریست؛ بلکه بعید نیست خدمتگذاری او به دولت روس بیش از یک معلم زبان فارسی باشد. علاوه بر این در گزارش‌هایی از دولتمردان ایران آن عصر نقل شده که بیشتر موجب تردید در وطن‌دوستی آنها می‌شود. در گزارشی که علاءالملک دیبا (سفیر ایران در روسیه) به امین‌السطان نوشته چنین آمده است:
پدر خانم سیاح عهده‌دار آموزش زبان فارسی به ماموران و کارمندان ارشد (سفرا، سرکونسول‌ها و ...) روس به ایران بوده است. <ref>[https://bukharamag.com/1390.02.14103.html «فاطمه سیاح و نقد ادبی/ دکتر ایرج پارسی نژاد»، مجله فرهنگی و هنری بخارا]</ref>
«برای اطلاع خاطر مبارک عرض مراتب را لازم دید. عرض دیگر اینکه میرزاجعفر نامی هست دست پرورده‌ی مستشار، به پطرزبوغ افتاده است و لابد کرده‌اند ماموریت مکاره به او رجوع کرده. آدم درست نیست. از هر کس اسم او را برده تحقیق کنید.»


میرزاجعفر پس از 45 سال اقامت در روسیه در سال 1313 به همراه دخترش به ایران بازگشت.<ref>[http://ensani.ir/fa/article/109388/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%AD- «زندگی و اندیشه دکتر فاطمه سیاح»، پروتال جامع علوم انسانی]</ref>
با توجه به اینکه او از کسانی بود که سمت تربیت و آموزش ماموران عالی رتبه روسیه را به عهده داشت و از طرفی می‌دانیم که دولت‌هایی چون روسیه در تربیت نیروهای خود نهایت دقت را داشتند و تربیت آنها به هر کسی نمی‌سپردند، لذا بایستی در وطن‌دوستی او با دیده احتیاط و تردید نگریست؛ بلکه بعید نیست خدمتگذاری او به دولت روس بیش از یک معلم زبان فارسی باشد. 
 
علاوه بر این در گزارش‌هایی از دولتمردان ایران آن عصر نقل شده که بیشتر موجب تردید در وطن‌دوستی آنها می‌شود. در گزارشی که علاءالملک دیبا (سفیر ایران در روسیه) به امین‌السطان نوشته چنین آمده است: «برای اطلاع خاطر مبارک عرض مراتب را لازم دید. عرض دیگر اینکه میرزاجعفر نامی هست دست پرورده‌ی مستشار، به پطرزبوغ افتاده است و لابد کرده‌اند ماموریت مکاره به او رجوع کرده. آدم درست نیست. از هر کس اسم او را برده تحقیق کنید».
 
میرزاجعفر پس از 45 سال اقامت در روسیه در سال 1313 به همراه دخترش به ایران بازگشت.<ref>«زندگی و اندیشه دکتر فاطمه سیاح»، پروتال جامع علوم انسانی</ref>


==فعالیت‌های سیاسی-اجتماعی==
==فعالیت‌های سیاسی-اجتماعی==
فاطمه سیاح به محض ورود به ایران فعالیت‌های سیاسی-اجتماعی خود را آغاز کرد در مصاحبه خودش در مجله عالم [[زنان]] در سال 1332ش می‌گوید: «از اولین سال ورود به ایران با یک عده از زنان روشنفکر به اقداماتی برای آزادی و نهضت بانوان دست زده‌ام و هنگامی که وزارت فرهنگ [[کانون بانوان]] را تشکیل داد جزء هیئت مدیره این انجمن شدم. در همان سال پس از برداشته شدن [[حجاب]] در ایران از طرف دولت ایران به سمت عضویت هیئت نمایندگی ایران در هفدهمین دوره جامعه ملل تعیین و به ژنو رهسپار شدم.» <ref>فاطمه سیاح مجله عالم زنان، سال اول، شمارخ 1 تیرماه 1332 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 353</ref>
فاطمه سیاح به محض ورود به ایران فعالیت‌های سیاسی_ اجتماعی خود را آغاز کرد.  


به طور خلاصه و فهرست وار می‌توان فعالیت‌های سیاسی – اجتماعی خانم سیاح را چنین بیان کرد:
در مصاحبه خودش در مجله عالم [[زنان]] در سال 1332ش می‌گوید: «از اولین سال ورود به ایران با یک عده از زنان روشنفکر به اقداماتی برای آزادی و نهضت بانوان دست زده‌ام و هنگامی که وزارت فرهنگ [[کانون بانوان]] را تشکیل داد جزء هیئت مدیره این انجمن شدم. در همان سال پس از برداشته شدن [[حجاب]] در ایران از طرف دولت ایران به سمت عضویت هیئت نمایندگی ایران در هفدهمین دوره جامعه ملل تعیین و به ژنو رهسپار شدم». <ref>فاطمه سیاح مجله عالم زنان، سال اول، شمارخ 1 تیرماه 1332 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 353</ref>
 
به طور خلاصه و فهرست وار می‌توان فعالیت‌های سیاسی– اجتماعی خانم سیاح را چنین بیان کرد:
# در سال 1313ه.ش به ایران آمد.
# در سال 1313ه.ش به ایران آمد.
#در سال1313ه.ش در کنگره هزاره فردوسی شرکت کرد.
#در سال1313ه.ش در کنگره هزاره فردوسی شرکت کرد.
خط ۴۸: خط ۵۸:
# در سال 1314ه.ش به عضویت هیئت مدیره کانون بانوان ایران انتخاب شد.
# در سال 1314ه.ش به عضویت هیئت مدیره کانون بانوان ایران انتخاب شد.
# در سال 1315 در دانشسرای عالی به تدریس زبان‌های خارجی پرداخت و در همان سال از طرف وزارت خارجه به ژنو رفت و در هفدهمین دوره‌ی جامعه ملل شرکت کرد.
# در سال 1315 در دانشسرای عالی به تدریس زبان‌های خارجی پرداخت و در همان سال از طرف وزارت خارجه به ژنو رفت و در هفدهمین دوره‌ی جامعه ملل شرکت کرد.
# در سال 1322 ه.ش که حزب زنان ایران تشکیل شد به عضویت دبیرخانه و به عنوان منشی انجمن برگزیده شد. فخری قویمی، کارنامه زنان مشهور ایران، ص 169و نیز در همین ایام به عضویت انستیتوی ایران و انگلیس درآمد. او همچنین در همین سال به عضویت هیئت مدیره انجمن روابط فرهنگی ایان و شوروی درآمد.
# در سال 1322 ه.ش که حزب زنان ایران تشکیل شد به عضویت دبیرخانه و به عنوان منشی انجمن برگزیده شد. فخری قویمی، کارنامه زنان مشهور ایران، ص 169 و نیز در همین ایام به عضویت انستیتوی ایران و انگلیس درآمد. او همچنین در همین سال به عضویت هیئت مدیره انجمن روابط فرهنگی ایان و شوروی درآمد.
#در سال 1332 از طرف حزب زنان ایران به اتفاق بانو هاجر تربیت به ترکیه رفت و مدت یک ماه و نیم سفر او به طول انجامید.
#در سال 1332 از طرف حزب زنان ایران به اتفاق بانو هاجر تربیت به ترکیه رفت و مدت یک ماه و نیم سفر او به طول انجامید.
# در سال 1324ش به اتفاق خانم [[صفیه فیروز]] به نمایندگی از طرف شورای زنان ایران به فرانسه رفت و در کنگره [[زن]] و صلح در پاریس شرکت کرد او همچنین در این سال نخستین شماره مجله حزب زنان ایران را در دی ماه منتشر کرد. <ref>[http://ensani.ir/fa/article/109388/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87-%D8%AF%DA%A9%D8%AA%D8%B1-%D9%81%D8%A7%D8%B7%D9%85%D9%87-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%AD- «زندگی و اندیشه دکتر فاطمه سیاح»، پروتال جامع علوم انسانی]</ref>
# در سال 1324ش به اتفاق خانم [[صفیه فیروز]] به نمایندگی از طرف شورای زنان ایران به فرانسه رفت و در کنگره [[زن]] و صلح در پاریس شرکت کرد او همچنین در این سال نخستین شماره مجله حزب زنان ایران را در دی ماه منتشر کرد. <ref>«زندگی و اندیشه دکتر فاطمه سیاح»، پروتال جامع علوم انسانی</ref>
==اندیشه‌های علمی- اجتماعی==
==اندیشه‌های علمی- اجتماعی==
یکی از نکات تاریک و ابهام آمیز در گفتارهای خانم سیاح این است که او همواره در نوشته‌های خود دم از دموکراسی و تمدن می‌زند و در همه جا مردم را تشویق به پیروی از آزادی‌های غربی می‌کند.  
یکی از نکات تاریک و ابهام آمیز در گفتارهای خانم سیاح این است که او همواره در نوشته‌های خود دم از دموکراسی و تمدن می‌زند و در همه جا مردم را تشویق به پیروی از آزادی‌های غربی می‌کند.  


اما نوبت به حکومت منحط و مستبد رضا شاه که می‌رسد شروع به تمجید و طرفداری از عملکرد شاه در زمان‌های مختلف می‌کند به عنوان نمونه: «ما زنان ایرانی پس از ملاحظه راهی که زنان مغرب زمین برای کسب حقوق خود پیموده‌اند باید با جان دل رهبر بزرگ خویش اعلیحضرت همایون شاهنشاه پهلوی را ستایش کنیم و مراتب حق شناسی خود را نسبت به این شاهنشاه بزرگوار فراموش نداریم.»<ref>فاطمه سیاح، مجله ایران روز، سال اول، اسفند 1317 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 72</ref>
اما نوبت به حکومت منحط و مستبد رضا شاه که می‌رسد شروع به تمجید و طرفداری از عملکرد شاه در زمان‌های مختلف می‌کند به عنوان نمونه: «ما زنان ایرانی پس از ملاحظه راهی که زنان مغرب زمین برای کسب حقوق خود پیموده‌اند باید با جان دل رهبر بزرگ خویش اعلی‌حضرت همایون شاهنشاه پهلوی را ستایش کنیم و مراتب حق شناسی خود را نسبت به این شاهنشاه بزرگوار فراموش نداریم».<ref>فاطمه سیاح، مجله ایران روز، سال اول، اسفند 1317 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 72</ref>


این تناقض گویی در گفتار خانم سیاح در مسأله زن نیز تسری دارد به گونه‌ای که ایشان در جایی زن را موجودی می‌داند که به لحاظ وجودی ناقص‌تر از [[مرد]] است و در جایی دیگر کمال زن را در همانندی او با مردان معرفی می‌کند.  
این تناقض گویی در گفتار خانم سیاح در مسأله زن نیز تسری دارد به گونه‌ای که ایشان در جایی زن را موجودی می‌داند که به لحاظ وجودی ناقص‌تر از [[مرد]] است و در جایی دیگر کمال زن را در همانندی او با [[مرد|مردان]] معرفی می‌کند.  


باز در مواردی زن را موجودی متفاوت با مرد به حساب آورده. سرانجام، خواهان تساوی مرد و زن است. اودر بسیاری از موارد قائل است که زن در بسیاری از عرصه های زندگی در مقایسه با مرد دچار نقصان می‌باشد.  
باز در مواردی زن را موجودی متفاوت با مرد به حساب آورده. سرانجام، خواهان تساوی مرد و زن است. اودر بسیاری از موارد قائل است که زن در بسیاری از عرصه های زندگی در مقایسه با مرد دچار نقصان می‌باشد.  
خط ۶۲: خط ۷۲:
زنان همواره مقلد مردان بوده‌اند و کمتر توانایی خلاقیت و ابتکار دارند و این امر ریشه در طبیعت زنانه آنان دارد. بدون تکلیف باید اقرار کنیم قریحه زن در مرحله‌ی نقاشی و موسیقی به مرد نمی‌رسد؛ خاصه از لحاظ ایجاد در مقابل مرد هیچ است. همچنین در مرحله تئاتر، گرچه از حیث تقلید با مرد برابری می‌کند ولی از جنبه ابتکار تقریبا هیچ است.<ref> فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 80</ref>
زنان همواره مقلد مردان بوده‌اند و کمتر توانایی خلاقیت و ابتکار دارند و این امر ریشه در طبیعت زنانه آنان دارد. بدون تکلیف باید اقرار کنیم قریحه زن در مرحله‌ی نقاشی و موسیقی به مرد نمی‌رسد؛ خاصه از لحاظ ایجاد در مقابل مرد هیچ است. همچنین در مرحله تئاتر، گرچه از حیث تقلید با مرد برابری می‌کند ولی از جنبه ابتکار تقریبا هیچ است.<ref> فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 80</ref>


ایشان در علت عقب‌ماندگی زنان می‌گوید: «اگر بخواهیم علت این واماندگی را علل و شرایط اجتماعی قلمداد کنیم کاملا بی انصافی است؛ تا هر اندازه این علل و شرایط را سنگین بگیریم باز‌هم مجال استثنا باقی است و لازم نمی‌آید یک فرد خلاق در میان زنان هم به وجود نیامده باشد». <ref>فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، ص81</ref>
ایشان در علت عقب‌ماندگی زنان می‌گوید: «اگر بخواهیم علت این واماندگی را علل و شرایط اجتماعی قلمداد کنیم کاملا بی‌انصافی است؛ تا هر اندازه این علل و شرایط را سنگین بگیریم باز‌هم مجال استثنا باقی است و لازم نمی‌آید یک فرد خلاق در میان زنان هم به وجود نیامده باشد». <ref>فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، ص81</ref>


«آیا از این جمله باید نتیجه گرفت علل حیاتی موجب این تغییر فاحش میان زن و مرد شده است؟ آیا نواقصی در ساختمان روحی زنان وجود دارد؟ آیا شوپنهاور و اتوواینینگر حق داشته‌اند که برای زنان مرتبه‌ای دون مرتبه‌ی مردان قائل شده‌اند؟ از پاسخ گفتن به این پرسش چشم می‌پوشیم». <ref>فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، ص81</ref>
«آیا از این جمله باید نتیجه گرفت علل حیاتی موجب این تغییر فاحش میان زن و مرد شده است؟ آیا نواقصی در ساختمان روحی زنان وجود دارد؟ آیا شوپنهاور و اتوواینینگر حق داشته‌اند که برای زنان مرتبه‌ای دون مرتبه‌ی مردان قائل شده‌اند؟ از پاسخ گفتن به این پرسش چشم می‌پوشیم». <ref>فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، ص81</ref>
خط ۷۲: خط ۸۲:
جملات و کلمات کلام خانم سیاح در تحقیر احساسات زنانه در مقابل خرد مردانه تحت تأثیر فرهنگ حاکم بر جامعه مردسالار در دنیای مسیحیت است. زیرا در دین مسیحیت زن موجودی شیطانی و دون پایه معرفی می‌شود.   
جملات و کلمات کلام خانم سیاح در تحقیر احساسات زنانه در مقابل خرد مردانه تحت تأثیر فرهنگ حاکم بر جامعه مردسالار در دنیای مسیحیت است. زیرا در دین مسیحیت زن موجودی شیطانی و دون پایه معرفی می‌شود.   


طبیعی است کسی که در آن فضا رشد کرده است، به طور ناخواسته همانند آنان فکر می‌کند و سخن می‌گوید. خلاصه نظر ایشان در باب زن و مرد را چنین می‌توان بیان کرد: «زن باید خود را به پای مرد برساند زیرا رسیدن به مرد کمالی است که زن باید آن را به دست آورد و این مسیر به هر قیمتی باید پیموده شود ولو به نابودی فرهنگ ملی، دین اسلام و دستکاری در احکام مربوط به حقوق مدنی اسلام و ارث زن منجر شود.»
طبیعی است کسی که در آن فضا رشد کرده است، به طور ناخواسته همانند آنان فکر می‌کند و سخن می‌گوید. خلاصه نظر ایشان در باب زن و مرد را چنین می‌توان بیان کرد: «زن باید خود را به پای مرد برساند زیرا رسیدن به مرد کمالی است که زن باید آن را به دست آورد و این مسیر به هر قیمتی باید پیموده شود ولو به نابودی فرهنگ ملی، دین اسلام و دستکاری در احکام مربوط به حقوق مدنی اسلام و ارث زن منجر شود».
   
   
در نگاه ایشان نوعی بدبینی جامع نسبت به فرهنگ و ادبیات مردم ایران در تمامی آثار به چشم می‌خورد. شاید این امر به خاطر نوعی پیش‌داوری باشد که غربی‌ها نسبت به کشورهای جهان سوم دارند.   
در نگاه ایشان نوعی بدبینی جامع نسبت به فرهنگ و ادبیات مردم ایران در تمامی آثار به چشم می‌خورد. شاید این امر به خاطر نوعی پیش‌داوری باشد که غربی‌ها نسبت به کشورهای جهان سوم دارند.   
خط ۸۰: خط ۹۰:
از طرفی رواج ارزش‌ها و فرهنگ غرب چیزی است که در نوشته‌های او به وفور یافت می‌شود. این موضوع از چند جهت قابل توجه است:  
از طرفی رواج ارزش‌ها و فرهنگ غرب چیزی است که در نوشته‌های او به وفور یافت می‌شود. این موضوع از چند جهت قابل توجه است:  
#ترویج روابط آزاد دختر و پسر: او در تحلیل رمان‌های غربی داستان‌‌هایی را متذکر می‌شود که قهرمانان این داستان‌ها دختران و پسران مجردی هستند که با هم روابط پنهانی دارند.<ref>فاطمه سیاح، مقدمه کتاب شبهای روشن، نشریه شماره 2سخن 1324 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 300-303</ref>
#ترویج روابط آزاد دختر و پسر: او در تحلیل رمان‌های غربی داستان‌‌هایی را متذکر می‌شود که قهرمانان این داستان‌ها دختران و پسران مجردی هستند که با هم روابط پنهانی دارند.<ref>فاطمه سیاح، مقدمه کتاب شبهای روشن، نشریه شماره 2سخن 1324 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 300-303</ref>
# معرفی خواننده‌های زن اروپا: به عنوان نمونه مینویسد: «در همین زمان ستاره دیگری در ایتالیا ظهور کرد که پایه شهرت وی بهتر از همه بالا گرفت و هر زمان زینت بخش یکی از صحنه‌های اروپابود. خواننده مشهور فاتی نام داشت.» <ref>فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 78</ref>
# معرفی خواننده‌های زن اروپا: به عنوان نمونه مینویسد: «در همین زمان ستاره دیگری در ایتالیا ظهور کرد که پایه شهرت وی بهتر از همه بالا گرفت و هر زمان زینت بخش یکی از صحنه‌های اروپابود. خواننده مشهور فاتی نام داشت». <ref>فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 78</ref>
# ترویج رقص: او با اختصاص دادن بخشی از مقاله خود به رقص بانوان آن را از مظاهر تمدن دانسته و نوشته است که زنان توانسته اند در این مورد از مردان پیشی بگیرند.<ref> فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 78</ref>
# ترویج رقص: او با اختصاص دادن بخشی از مقاله خود به رقص بانوان آن را از مظاهر تمدن دانسته و نوشته است که زنان توانسته اند در این مورد از مردان پیشی بگیرند.<ref> فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 78</ref>
#خانم سیاح به بهانه معرفی آثار بعضی رمان‌نویسان جدید از قبیل بالزاک روش نو داستان نویسی سعی می‌کند دست به شکستن ساختارهای موجود بزند و رمان‌های هرزه‌نگار را به جامعه معرفی کرده و از قبح آن بکاهد او در توجیه کار بالزاک میگوید: «اما به عقیده بالزاک مطلب کاملا برعکس این است؛ در اینجا همیشه تقوا مغلوب و منکوب میشود، چرا؟ زیرا که این دانشمند تقوا را هم مثل عیب، بدی را هم مانند خوبی نتیجه و مولود محیط اجتماعی دانسته و معتقد است خاصیت منفی این صفت بیش از خاصیت مثبت آن است».<ref> فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 189-198</ref>
#خانم سیاح به بهانه معرفی آثار بعضی رمان‌نویسان جدید از قبیل بالزاک روش نو داستان نویسی سعی می‌کند دست به شکستن ساختارهای موجود بزند و رمان‌های هرزه‌نگار را به جامعه معرفی کرده و از قبح آن بکاهد او در توجیه کار بالزاک میگوید: «اما به عقیده بالزاک مطلب کاملا برعکس این است؛ در اینجا همیشه تقوا مغلوب و منکوب میشود، چرا؟ زیرا که این دانشمند تقوا را هم مثل عیب، بدی را هم مانند خوبی نتیجه و مولود محیط اجتماعی دانسته و معتقد است خاصیت منفی این صفت بیش از خاصیت مثبت آن است».<ref> فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 189-198</ref>
خط ۹۰: خط ۱۰۰:
وظیفه اولیه این کانون این بود، هر روز افرادی را با حیله‌های پر جاذبه‌ای راضی کنند که چادر از سر بردارند. البته با توجه به عکس‌العمل شدید عموم زنان ایرانی که ترک حجاب را بزرگ‌ترین بی‌ناموسی و بی‌آبرویی می‌دانستند کار به جایی رسید که زنان پیش‌قدم برداشتن حجاب هرگاه در محلات پایین شهر سکونت داشتند ناچار می‌شدند از خانه با چادر خارج شده و در گوشه خلوتی از کوچه‌ها و خیابان‌های بالای شهر چادر را برداشته و در کیف دستی پنهان کنند تا در هنگام بازگشت به خانه سرکنند. <ref> بامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید،1347، ص91</ref>
وظیفه اولیه این کانون این بود، هر روز افرادی را با حیله‌های پر جاذبه‌ای راضی کنند که چادر از سر بردارند. البته با توجه به عکس‌العمل شدید عموم زنان ایرانی که ترک حجاب را بزرگ‌ترین بی‌ناموسی و بی‌آبرویی می‌دانستند کار به جایی رسید که زنان پیش‌قدم برداشتن حجاب هرگاه در محلات پایین شهر سکونت داشتند ناچار می‌شدند از خانه با چادر خارج شده و در گوشه خلوتی از کوچه‌ها و خیابان‌های بالای شهر چادر را برداشته و در کیف دستی پنهان کنند تا در هنگام بازگشت به خانه سرکنند. <ref> بامداد، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید،1347، ص91</ref>


در چنین اوضاع و احوالی خانم [[فاطمه سیاح]]، با همکاری گروهی از زنان غرب‌زده اقدام به زمینه‌سازی کشف حجاب در ایران نمودند. عملکرد [[فاطمه سیاح]] با توجه به دانستن زبان‌های روسی و فرانسه از همه چشمگیرتر بود، چرا که این کانون وقتی در امر کشف حجاب با ناملایمات بسیار مواجه شد برای اینکه از تجربیات ترک‌ها در این خصوص استفاده کند، او را همراه با [[هاجر تربیت]] برای مدت 45 روز به ترکیه روانه نمودند.  
در چنین اوضاع و احوالی خانم [[فاطمه سیاح]]، با همکاری گروهی از زنان غرب‌زده اقدام به زمینه‌سازی کشف حجاب در ایران نمودند. عملکرد فاطمه سیاح با توجه به دانستن زبان‌های روسی و فرانسه از همه چشمگیرتر بود، چرا که این کانون وقتی در امر کشف حجاب با ناملایمات بسیار مواجه شد برای اینکه از تجربیات ترک‌ها در این خصوص استفاده کند، او را همراه با [[هاجر تربیت]] برای مدت 45 روز به ترکیه روانه نمودند.  


او در پاسخ به این سوال که مقصود از مسافرت شما به ترکیه چه بود و به چه ترتیب انجام شد؟ می‌گوید: «حزب زنان ایران درصدد برآمده بود که برای برقراری ارتباط مستقیم با زن‌های ترکیه و ایجاد مناسبات دوستی و تماس با آنها و همچنین برای مطالعه در اطراف پیشرفت زنان (مراد بی حجابی زنان است) موسسات فرهنگی و اجتماعی آنان در کشور دوست همسایه یک هیئت نمایندگی به ترکیه بفرستد، حزب زنان ایران نیز، دو نفر را به نمایندگی برای رفتن به آنکارا فرستادند».  <ref>فاطمه سیاح مجله عالم زنان، سال اول، شمارخ 1 تیرماه 1332 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 354</ref>
او در پاسخ به این سوال که مقصود از مسافرت شما به ترکیه چه بود و به چه ترتیب انجام شد؟ می‌گوید: «حزب زنان ایران درصدد برآمده بود که برای برقراری ارتباط مستقیم با زن‌های ترکیه و ایجاد مناسبات دوستی و تماس با آنها و همچنین برای مطالعه در اطراف پیشرفت زنان (مراد بی حجابی زنان است) موسسات فرهنگی و اجتماعی آنان در کشور دوست همسایه یک هیئت نمایندگی به ترکیه بفرستد، حزب زنان ایران نیز، دو نفر را به نمایندگی برای رفتن به آنکارا فرستادند».  <ref>فاطمه سیاح مجله عالم زنان، سال اول، شمارخ 1 تیرماه 1332 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 354</ref>
خط ۱۱۲: خط ۱۲۲:
*بامداد، بدرالملوک،  زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ابن سینا، 1347ش.
*بامداد، بدرالملوک،  زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ابن سینا، 1347ش.
*«زندگی و اندیشه دکتر فاطمه سیاح»، پروتال جامع علوم انسانی، تاریخ بازدید: 25 بهمن 1401ش.
*«زندگی و اندیشه دکتر فاطمه سیاح»، پروتال جامع علوم انسانی، تاریخ بازدید: 25 بهمن 1401ش.
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده: کنشگران]]
[[رده: کنشگران]]
[[رده:ایرانی]]
[[رده:قبل از انقلاب]]
[[رده: فعالان]]