Aleayoub (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Aleayoub (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵۷: خط ۵۷:
# در سال 1324ش به اتفاق خانم [[صفیه فیروز]] به نمایندگی از طرف شورای زنان ایران به فرانسه رفت و در کنگره [[زن]] و صلح در پاریس شرکت کرد او همچنین در این سال نخستین شماره مجله حزب زنان ایران را در دی ماه منتشر کرد. <ref>زن در تاریخ سیاسی اجتماعی ص104-106</ref>
# در سال 1324ش به اتفاق خانم [[صفیه فیروز]] به نمایندگی از طرف شورای زنان ایران به فرانسه رفت و در کنگره [[زن]] و صلح در پاریس شرکت کرد او همچنین در این سال نخستین شماره مجله حزب زنان ایران را در دی ماه منتشر کرد. <ref>زن در تاریخ سیاسی اجتماعی ص104-106</ref>
==اندیشه‌های علمی- اجتماعی==
==اندیشه‌های علمی- اجتماعی==
یکی از نکات تاریک و ابهام آمیز در گفتارهای خانم سیاح این است که او همواره در نوشته های خود دم از دموکراسی و تمدن میزند و در همه جا مردم را تشویق به پیروی از آزادیهای غربی میکند، اما نوبت به حکومت منحط و مستبد رضا شاه که میرسد شروع به تمجید و طرفداری از عملکرد شاه در زمانهای مختلف میکند به عنوان نمونه : (( ما زنان ایرانی پس از ملاحظه راهی که زنان مغرب زمین برای کسب حقوق خود پیموده اند باید با جان دل رهبر بزرگ خویش اعلیحضرت همایون شاهنشاه پهلوی را ستایش کنیم و مراتب حق شناسی خود را نسبت به این شاهنشاه بزرگوار فراموش نداریم. ))<ref>فاطمه سیاح، مجله ایران روز، سال اول، اسفند 1317 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 72</ref>
یکی از نکات تاریک و ابهام آمیز در گفتارهای خانم سیاح این است که او همواره در نوشته های خود دم از دموکراسی و تمدن می‌زند و در همه جا مردم را تشویق به پیروی از آزادی‌های غربی می‌کند.  


این تناقض گویی در گفتار خانم سیاح در [[مساله زن]] نیز تسری دارد به گونه ای که ایشان در جایی زن را موجودی میداند که به لحاظ وجودی ناقص‌تر از مرد است و در جایی دیگر [[کمال زن]] را در همانندی او با مردان معرفی میکند. باز در مواردی زن را موجودی متفاوت با مرد به حساب آورده و، سرانجام، خواهان [[تساوی مرد و زن]] است.اودر بسیاری از موارد قائل است که زن در بسیاری از عرصه های زندگی در مقایسه با مرد دچار نقصان میباشد زنان همواره مقلد مردان بوده اند و کمتر توانایی خلاقیت و ابتکار دارند و این امر ریشه در طبیعت زنانه آنان دارد. (( بدون تکلیف باید اقرار کنیم قریحه زن در مرحله ی نقاشی و موسیقی به مرد نمیرسد؛ خاصه از لحاظ ایجاد در مقابل مرد هیچ است.همچنین در مرحله تئاتر، گرچه از حیث تقلید با مرد برابری میکند ولی از جنبه ابتکار تقریبا هیچ است.))<ref> فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 80</ref>
اما نوبت به حکومت منحط و مستبد رضا شاه که می‌رسد شروع به تمجید و طرفداری از عملکرد شاه در زمانهای مختلف می‌کند به عنوان نمونه: «ما زنان ایرانی پس از ملاحظه راهی که زنان مغرب زمین برای کسب حقوق خود پیموده‌اند باید با جان دل رهبر بزرگ خویش اعلیحضرت همایون شاهنشاه پهلوی را ستایش کنیم و مراتب حق شناسی خود را نسبت به این شاهنشاه بزرگوار فراموش نداریم.»<ref>فاطمه سیاح، مجله ایران روز، سال اول، اسفند 1317 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 72</ref>


ایشان در علت عقب ماندگی زنان می گویید: ((اگر بخواهیم علت این واماندگی را علل و شرایط اجتماعی قلمداد کنیم کاملا بی انصافی است؛ تا هر اندازه این علل و شرایط را سنگین بگیریم بازهم مجال استثنا باقی است و لازم نمی آید یک فرد خلاق در میان زنان هم به وجود نیامده باشد.)) <ref>فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، ص81</ref>
این تناقض گویی در گفتار خانم سیاح در مسأله زن نیز تسری دارد به گونه‌ای که ایشان در جایی زن را موجودی می‌داند که به لحاظ وجودی ناقص‌تر از [[مرد]] است و در جایی دیگر کمال زن را در همانندی او با مردان معرفی می‌کند.  


(( آیا از این جمله باید نتیجه گرفت علل حیاتی موجب این تغییر فاحش میان زن و مرد شده است؟آیا نواقصی در ساختمان روحی زنان وجود دارد؟ آیا شوپنهاور و اتوواینینگر حق داشته اند که برای زنان مرتبه ای دون مرتبه ی مردان قائل شده اند.از پاسخ گفتن به این پرسش چشم میپوشیم.)) <ref>فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، ص81</ref>
باز در مواردی زن را موجودی متفاوت با مرد به حساب آورده. سرانجام، خواهان تساوی مرد و زن است. اودر بسیاری از موارد قائل است که زن در بسیاری از عرصه های زندگی در مقایسه با مرد دچار نقصان می‌باشد.
در ادامه خانم سیاح جملاتی دارند که نشان میدهد او مرد بودن را یک کمال میپندارد چرا که وقتی میخواهند زنی را تمجید کند می گوید((این زن روحی مردانه داشت)) <ref>فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 81</ref>
 
یا در مواردی وقتی می‌خواهد از مادام دوستال تعریف کند میگوید: (( میبینم نبوغ و اخلاق مردانه ی مادام دوستال با آن عقل سرشار نتوانسته است احساسات کاملا زنانه او را بگیرد و نقص زندگانی زناشویی او را ترمیم نماید)) جملات و کلمات کلام خانم سیاح در تحقیر احساسات زنانه در مقابل خرد مردانه تحت تاثیر فرهنگ حاکم بر جامعه مردسالار در دنیای مسیحیت است. زیرا در دین مسیحیت زن موجودی شیطانی و دون پایه معرفی میشود. طبیعی است کسی که در آن فضا رشد کرده است  به طور ناخواسته همانند آنان فکر میکند و سخن میگوید. خلاصه نظر ایشان در باب زن و مرد را چنین میتوان بیان کرد: زن باید خود را به پای مرد برساند زیرا رسیدن به مرد کمالی است که زن باید آن را به دست آورد و این مسیر به هر قیمتی بادی پیموده شود ولو به نابودی فرهنگ ملی، دین اسلام و دستکاری در احکام مربوط به حقوق مدنی اسلام و ارث زن منجر شود.
زنان همواره مقلد مردان بوده‌اند و کمتر توانایی خلاقیت و ابتکار دارند و این امر ریشه در طبیعت زنانه آنان دارد. بدون تکلیف باید اقرار کنیم قریحه زن در مرحله‌ی نقاشی و موسیقی به مرد نمی‌رسد؛ خاصه از لحاظ ایجاد در مقابل مرد هیچ است. همچنین در مرحله تئاتر، گرچه از حیث تقلید با مرد برابری می‌کند ولی از جنبه ابتکار تقریبا هیچ است.<ref> فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 80</ref>
در نگاه ایشان نوعی بدبینی جامع نسبت به فرهنگ و ادبیات مردم ایران در تمامی آثار به چشم میخورد. شاید این امر به خاطر نوعی پیشداوری باشد که غربیها نسبت به کشورهای جهان سوم دارند. او پیشنهاد میکند که ایرانیان برای جبران انحطاط به اقتباس و پیروی از غرب روی آورند و معتقد است : (( استفاده از ادبیات بیگانگان به هیچ وجه لطمه ای به غرور ملی نویسندگان و شعرا وارد نمیکندزیرا یا مختصر توجهی میتوان دریافت که اقتباس جنبه فنی ادبیات به هیج وجه با استفاده از اطلاعات صنعتی و علمی بیگانگان فرقی ندارد.))<ref> فاطمه سیاح، ایران امروز، سال دوم شماره 9و10 آذر و دی1319،1324 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص227 </ref>
 
از طرفی رواج ارزشها و [[فرهنگ غرب]] چیزی است که در نوشته های او به وفور یافت میشود.این موضوع از چند جهت قابل توجه است:  
ایشان در علت عقب‌ماندگی زنان می‌گوید: «اگر بخواهیم علت این واماندگی را علل و شرایط اجتماعی قلمداد کنیم کاملا بی انصافی است؛ تا هر اندازه این علل و شرایط را سنگین بگیریم باز‌هم مجال استثنا باقی است و لازم نمی‌آید یک فرد خلاق در میان زنان هم به وجود نیامده باشد». <ref>فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، ص81</ref>
#ترویج روابط آزاد دختر و پسر: او در تحلیل رمانهای غربی داستانهایی را متذکر میشود که قهرمانان این داستانها دختران و پسران مجردی هستند که به هم روابط پنهانی دارند.<ref>فاطمه سیاح، مقدمه کتاب شبهای روشن، نشریه شماره 2سخن 1324 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 300-303</ref>
 
# معرفی خواننده های زن اروپا: به عنوان نمونه مینویسد(( در همین زمان ستاره دیگری در ایتالیا ظهور کرد که پایه شهرت وی بهتر از همه بالا گرفت و هر زمان زینت بخش یکی از صحنه‌های اروپابود.خواننده مشهور فاتی نام داشت.)) <ref>فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 78</ref>
«آیا از این جمله باید نتیجه گرفت علل حیاتی موجب این تغییر فاحش میان زن و مرد شده است؟ آیا نواقصی در ساختمان روحی زنان وجود دارد؟ آیا شوپنهاور و اتوواینینگر حق داشته‌اند که برای زنان مرتبه‌ای دون مرتبه‌ی مردان قائل شده‌اند؟ از پاسخ گفتن به این پرسش چشم می‌پوشیم». <ref>فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، ص81</ref>
# ترویج رقص: او با اختصاص دادن بخشی از مقاله خود به رقص یانوان آن را از مظاهر تمدن دانسته و نوشته است که زنان توانسته اند در این مورد از مردان پیشی بگیرند.<ref> فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 78</ref>
#خانم سیاح به بهانه معرفی آثار بعضی رمان‌نویسان جدید از قبیل بالزاک روش نو داستان نویسی سعی میکند دست به شکستن ساختارهای موجود بزند و رمانهای هرزه‌نگار را به جامعه معرفی کرده و از قبح آن بکاهد او در توجیه کار بالزاک میگوید(( اما به عقیده بالزاک مطلب کاملا برعکس این است؛ در اینجا همیشه تقوی مغلوب و منکوب میشود.چرا؟ زیرا که این دانشمند تقوی را هم مثل عیب، بدی را هم مانند خوبی نتیجه و مولود محیط اجتماعی دانسته و معتقد است خاصیت منفی این صفت بیش از خاصیت مثبت آن است.))<ref> فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 189-198</ref>
در ادامه خانم سیاح جملاتی دارد که نشان می‌دهد او مرد بودن را یک کمال می‌پندارد چرا که وقتی می‌خواهد زنی را تمجید کند می گوید: «این زن روحی مردانه داشت». <ref>فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 81</ref>
#ارائه الگو زن غربی برای زنان ایرانی: خانم سیاح سعی کرده در مقاله هایی که منتشر میکند الگوی هایی از زنان غربی را برای دخترانو زنان ایرانی مطرح سازد تا جانشین الگوهای مذهبی قرار گیرند: در این مسیر افرادی مانند مادام دوستال را به عنوان الگو مطرح ساخته و میگوید(( افکار او تمام مراحل تربیت بشری را حیات بخشیده و وجود او نیز بهترین نمونه است بر ضد عقیده‌ی دسته‌ای که طبیعت زنان را از مردان پست‌تر شمرده و معتقدند که زن در ترقی و پیشرفت تمدن استعداد مشارکت با مرد را ندارد.))<ref>فطمه سیاح، مجله مهر، سال چهارم شماره های 3و4 مرداد و شهریور 1315 ،مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 64 زن در تاریخ سیاسی اجتماعی 110-120</ref>
یا در مواردی وقتی می‌خواهد از مادام دوستال تعریف کند می‌گوید: «می‌بینم نبوغ و اخلاق مردانه‌ی مادام دوستال با آن عقل سرشار نتوانسته است احساسات کاملا [[زنانه]] او را بگیرد و نقص زندگانی زناشویی او را ترمیم نماید». 
 
جملات و کلمات کلام خانم سیاح در تحقیر احساسات زنانه در مقابل خرد مردانه تحت تأثیر فرهنگ حاکم بر جامعه مردسالار در دنیای مسیحیت است. زیرا در دین مسیحیت زن موجودی شیطانی و دون پایه معرفی می‌شود.
 
طبیعی است کسی که در آن فضا رشد کرده است، به طور ناخواسته همانند آنان فکر می‌کند و سخن می‌گوید. خلاصه نظر ایشان در باب زن و مرد را چنین می‌توان بیان کرد: «زن باید خود را به پای مرد برساند زیرا رسیدن به مرد کمالی است که زن باید آن را به دست آورد و این مسیر به هر قیمتی باید پیموده شود ولو به نابودی فرهنگ ملی، دین اسلام و دستکاری در احکام مربوط به حقوق مدنی اسلام و ارث زن منجر شود.»
در نگاه ایشان نوعی بدبینی جامع نسبت به فرهنگ و ادبیات مردم ایران در تمامی آثار به چشم می‌خورد. شاید این امر به خاطر نوعی پیش‌داوری باشد که غربی‌ها نسبت به کشورهای جهان سوم دارند.
 
او پیشنهاد می‌کند که ایرانیان برای جبران انحطاط به اقتباس و پیروی از غرب روی آورند و معتقد است: «استفاده از ادبیات بیگانگان به هیچ وجه لطمه‌ای به غرور ملی نویسندگان و شعرا وارد نمی‌کند، زیرا یا مختصر توجهی می‌توان دریافت که اقتباس جنبه فنی ادبیات به هیج وجه با استفاده از اطلاعات صنعتی و علمی بیگانگان فرقی ندارد».<ref> فاطمه سیاح، ایران امروز، سال دوم شماره 9و10 آذر و دی1319،1324 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص227 </ref>
از طرفی رواج ارزش‌ها و فرهنگ غرب چیزی است که در نوشته‌های او به وفور یافت می‌شود. این موضوع از چند جهت قابل توجه است:  
#ترویج روابط آزاد دختر و پسر: او در تحلیل رمان‌های غربی داستان‌‌هایی را متذکر می‌شود که قهرمانان این داستان‌ها دختران و پسران مجردی هستند که با هم روابط پنهانی دارند.<ref>فاطمه سیاح، مقدمه کتاب شبهای روشن، نشریه شماره 2سخن 1324 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 300-303</ref>
# معرفی خواننده‌های زن اروپا: به عنوان نمونه مینویسد: «در همین زمان ستاره دیگری در ایتالیا ظهور کرد که پایه شهرت وی بهتر از همه بالا گرفت و هر زمان زینت بخش یکی از صحنه‌های اروپابود. خواننده مشهور فاتی نام داشت.» <ref>فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 78</ref>
# ترویج رقص: او با اختصاص دادن بخشی از مقاله خود به رقص بانوان آن را از مظاهر تمدن دانسته و نوشته است که زنان توانسته اند در این مورد از مردان پیشی بگیرند.<ref> فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 78</ref>
#خانم سیاح به بهانه معرفی آثار بعضی رمان‌نویسان جدید از قبیل بالزاک روش نو داستان نویسی سعی می‌کند دست به شکستن ساختارهای موجود بزند و رمان‌های هرزه‌نگار را به جامعه معرفی کرده و از قبح آن بکاهد او در توجیه کار بالزاک میگوید: «اما به عقیده بالزاک مطلب کاملا برعکس این است؛ در اینجا همیشه تقوا مغلوب و منکوب میشود، چرا؟ زیرا که این دانشمند تقوا را هم مثل عیب، بدی را هم مانند خوبی نتیجه و مولود محیط اجتماعی دانسته و معتقد است خاصیت منفی این صفت بیش از خاصیت مثبت آن است».<ref> فاطمه سیاح، مجله ایران امروز، سال اول شماره 2و3 اردیبهشت 1318، مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 189-198</ref>
#ارائه الگو زن غربی برای زنان ایرانی: خانم سیاح سعی کرده در مقاله‌هایی که منتشر می‌کند الگوی‌هایی از زنان غربی را برای دختران و زنان ایرانی مطرح سازد تا جانشین الگوهای مذهبی قرار گیرند. در این مسیر افرادی مانند مادام دوستال را به عنوان الگو مطرح ساخته و می‌گوید: «افکار او تمام مراحل تربیت بشری را حیات بخشیده و وجود او نیز بهترین نمونه است بر ضد عقیده‌ی دسته‌ای که طبیعت زنان را از [[مردان]] پست‌تر شمرده و معتقدند که زن در ترقی و پیشرفت تمدن استعداد مشارکت با مرد را ندارد».<ref>فطمه سیاح، مجله مهر، سال چهارم شماره های 3و4 مرداد و شهریور 1315 ،مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 64 زن در تاریخ سیاسی اجتماعی 110-120</ref>


==فاطمه سیاح و مساله کشف حجاب==  
==فاطمه سیاح و مساله کشف حجاب==  
همانطور که [[بدرالملوک تکین (بامداد)]] می‌نویسد، [[کانون بانوان]] هشت ماه قبل از صدور [[فرمان کشف حجاب]] و با هدف زمینه‌سازی برای کشف حجاب در سال 1314ه.ش ( درست یک سال بعد از آمدن خانم سیاح به ایران) تاسیس شد. وظیفه اولیه این کانون این بود هر روز افرادی را با حیله‌های پر جاذبه‌ای راضی کنند که چادر از سر بردارند البته با توجه به عکس‌العمل شدید عموم زنان ایرانی که « ترک حجاب را بزرگ‌ترین بی‌ناموسی و بی‌آبرویی می‌دانستند کار به جایی رسید که زنان پیش‌قدم برداشتن حجاب هرگاه در محلات پایین شهر سکونت داشتند ناچار می‌شدند از خانه با چادر خارج شده و در گوشه خلوتی از کوچه‌ها و خیابان‌های بالای شهر چادر را برداشته و در کیف دستی پنهان کنند تا در هنگام بازگشت به خانه سرکنند. <ref>بدرالملوک بامداد زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ص91</ref>
همانطور که [[بدرالملوک تکین (بامداد)]] می‌نویسد، [[کانون بانوان]] هشت ماه قبل از صدور فرمان [[کشف حجاب]] و با هدف زمینه‌سازی برای کشف حجاب در سال 1314ه.ش (درست یک سال بعد از آمدن خانم سیاح به ایران) تأسیس شد.  
 
وظیفه اولیه این کانون این بود، هر روز افرادی را با حیله‌های پر جاذبه‌ای راضی کنند که چادر از سر بردارند. البته با توجه به عکس‌العمل شدید عموم زنان ایرانی که ترک حجاب را بزرگ‌ترین بی‌ناموسی و بی‌آبرویی می‌دانستند کار به جایی رسید که زنان پیش‌قدم برداشتن حجاب هرگاه در محلات پایین شهر سکونت داشتند ناچار می‌شدند از خانه با چادر خارج شده و در گوشه خلوتی از کوچه‌ها و خیابان‌های بالای شهر چادر را برداشته و در کیف دستی پنهان کنند تا در هنگام بازگشت به خانه سرکنند. <ref>بدرالملوک بامداد زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ص91</ref>
 
در چنین اوضاع و احوالی خانم [[فاطمه سیاح]]، با همکاری گروهی از زنان غرب‌زده اقدام به زمینه‌سازی کشف حجاب در ایران نمودند. عملکرد [[فاطمه سیاح]] با توجه به دانستن زبان‌های روسی و فرانسه از همه چشمگیرتر بود، چرا که این کانون وقتی در امر کشف حجاب با ناملایمات بسیار مواجه شد برای اینکه از تجربیات ترک‌ها در این خصوص استفاده کند، او را همراه با [[هاجر تربیت]] برای مدت 45 روز به ترکیه روانه نمودند.
 
او در پاسخ به این سوال که مقصود از مسافرت شما به ترکیه چه بود و به چه ترتیب انجام شد؟ می‌گوید: «حزب زنان ایران درصدد برآمده بود که برای برقراری ارتباط مستقیم با زن‌های ترکیه و ایجاد مناسبات دوستی و تماس با آنها و همچنین برای مطالعه در اطراف پیشرفت زنان (مراد بی حجابی زنان است) موسسات فرهنگی و اجتماعی آنان در کشور دوست همسایه یک هیئت نمایندگی به ترکیه بفرستد، حزب زنان ایران نیز، دو نفر را به نمایندگی برای رفتن به آنکارا فرستادند».  <ref>فاطمه سیاح مجله عالم زنان، سال اول، شمارخ 1 تیرماه 1332 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 354</ref>


در چنین اوضاع و احوالی خانم [[فاطمه سیاح]]، با همکاری گروهی از زنان غرب‌زده اقدام به زمینه‌سازی کشف حجاب در ایران نمودند. عملکرد [[فاطمه سیاح]] با توجه به دانستن زبان‌های روسی و فرانسه از همه چشمگیرتر بود چرا که این کانون وقتی در امر کشف حجاب با ناملایمات بسیار مواجه شد برای اینکه از تجربیات ترکها در این خصوص استفاده کند او را همراه با [[هاجر تربیت]] برای مدت 45 روز به ترکیه روانه نمودند. او در پاسخ به این سوال که مقصود از مسافرت شما به ترکیه چه بود و به چه ترتیب انجام شد؟ می‌گوید: (([[حزب زنان ایران]] درصدد برآمده بود که برای برقراری ارتباط مستقیم بازنهای ترکیه و ایجاد مناسبات دوستی و تماس با آنها و همچنین برای مطالعه در اطراف پیشرفت زنان (مراد بی حجابی زنان است) موسسات فرهنگی و اجتماعی آنان در کشور دوست همسایه یک هیئت نمایندگی به ترکیه بفرستد...و «[[حزب زنان ایران]] » نیز دو نفر را به نمایندگی برای رفتن به آنکارا فرستادند.)) <ref>فاطمه سیاح مجله عالم زنان، سال اول، شمارخ 1 تیرماه 1332 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 354</ref>
دولت ترکیه در مدت این 45 روز سعی کرده بود ضمن آن‌که بهترین پذیرایی از اینان به عمل آورد آنها را با برنامه‌های فرهنگی خود در خصوص رفع حجاب آشنا سازد.


دولت ترکیه در مدت این 45 روز سعی کرده بود ضمن آنکه بهترین پذیرایی از اینان به عمل آورد آنها را با برنامه‌های فرهنگی خود در خصوص رفع حجاب آشنا سازد.
خانم سیاح زنان ترک را به عنوان الگویی از زن مترقی و متمدن معرفی می‌کند و می‌گوید: «زنان ترک از حیث فرهنگ و تمدن پیشرفت شایانی کرده‌اند. طرز فکر و تعلیم و تربیت آنها می‌توان گفت، کاملا غربی و اروپایی است. زنان ترک برای پیشرفت خود و در نتیجه، کشورشان بانوان روشنفکر غربی را در روش خود سرمشق قرار داده‌اند؛ ولی درباره صنایع ملی و احیای هنرهایی که به تاریخ آنها بستگی دارد از برنامه سیاسی دولت ترکیه پیروی می‌کنند. زنان ترک از سال 1925 به بعد موفق شدند تساوی حقوق اجتماعی و سیاسی کامل به دست بیاورند. در 1926تساوی حقوق در [[ازدواج]] و [[طلاق]] و [[ارث]] به آنها داده شد بنابراین از سال1935زنان ترک با مردان تساوی حقوق کامل یافتند». <ref>فاطمه سیاح مجله عالم زنان، سال اول، شمارخ 1 تیرماه 1332 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 355</ref>
خانم سیاح زنان ترک را به عنوان الگویی از زن مترقی و متمدن معرفی می‌کند و می‌گوید : ((زنان ترک از حیث فرهنگ و تمدن پیشرفت شایانی کرده‌اند. طرز فکر و تعلیم و تربیت آنها می‌توان گفت ، کاملا غربی و اروپایی است و زنان ترک برای پیشرفت خود و در نتیجه، کشورشان بانوان روشنفکر غربی را در روش خود سرمشق قرار داده‌اند؛ ولی درباره صنایع ملی و احیای هنرهایی که به تاریخ آنها بستگی دارد از برنامه سیاسی دولت ترکیه پیروی می‌کنند. زنان ترک از سال 1925 به بعد موفق شدند تساوی حقوق اجتماعی و سیاسی کامل به دست بیاورند. در 1926تساوی حقوق در ازدواج و طلاق و ارث به آنها داده شد بنابراین از سال1935زنان ترک با مردان تساوی حقوق کامل یافتند.)) <ref>فاطمه سیاح مجله عالم زنان، سال اول، شمارخ 1 تیرماه 1332 مندرج در «مجموعه مقالات دکتر فاطمه سیاح» به کوشش محمد گلبن، ص 355</ref>


==آثار==
==آثار==