Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
Shiri (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۱: خط ۳۱:
}}
}}
== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
هوگلند در 4 ژوئن 1945 در دنور، کلرادو ایالات متحده به دنیا آمد و در سال 2017، هوگلند با [[همسر]] 34 ساله خود، خانم آن لایتون، [[ازدواج]] کرد.
هوگلند در 4 ژوئن 1945م در دنور، کلرادو ایالات متحده به دنیا آمد و در سال 2017، هوگلند با [[همسر]] 34 ساله خود، خانم آن لایتون، [[ازدواج]] کرد.<ref>[https://en.wikipedia.org/wiki/Sarah_Hoagland «Sarah Hoagland»، ویکی پدیا انگلیسی]</ref>
== دیدگاه‌ ==
== دیدگاه‌ ==


=== اخلاق مساحقه ===
=== اخلاق مساحقه ===
در سال 1978، سارا هوگلند، اصطلاح «اخلاق [[همجنس‌گرايی]] زنانه » را در كارگاهی در مؤسسه كارآموزی [[زنان]] در ناحیه میدن راك در ویسكانسین به كار برد و در بوستون، [[مری دیلی]] عنوان فرعی رساله پزشكی [[زنان]]  خود را «فرا اخلاق فمینیسم رادیكال» نهاد.  
در سال 1978م، سارا هوگلند، اصطلاح «اخلاق [[همجنس‌گرايی]] زنانه» را در كارگاهی در مؤسسه كارآموزی [[زنان]] در ناحیه میدن راك در ویسكانسین به كار برد و در بوستون، [[مری دیلی]] عنوان فرعی رساله پزشكی [[زنان]]  خود را «فرا اخلاق فمینیسم رادیكال» نام نهاد.  


وی اظهار می‌دارد كه اخلاق [[مساحقه]]، به جامعه، اهتمام دارد؛ وقتى يك [[زن]] همجنس‌گرا براى خود انتخاب می‌كند، براى ديگر [[زنان]]  همجنس‌گرا انتخاب می‌كند و آن‌ها نيز به نوبه خود براى او انتخاب می‌كنند. از اين ديدگاه، اهتمام اخلاق اين نيست كه [[زن]] همجنس‌گرا به آن‌چه مطلقاً صواب می‌داند، عمل كند، بلكه جامعه همجنس‌گرايان [[زن]]، ارزش‌های اخلاقى را شكل می‌دهند، از اين‌رو، ارزش و معناى اخلاقى در فضاى موجود، بين يك فرد و ديگران به وجود آمده و دوام می‌يابد. اخلاقيون مساحقه‌گرا نمی‌خواهند اشخاصى باشند كه به شركت در روابط سلطه‌گرى و سلطه‌پذيرى عادت كرده‌اند»، و به قول لوگنز می‌خواهند افرادى شوخ و بذله‌گو باشند كه توان قدرت سفر به داخل و خارجِ جهان ديگران را داشته باشند. [[زنان]] همجنس‌گرا هرقدر بياموزند كه چگونه در جهان‌بينى‌های متنوع، سير كرده و لذت ببرند، اخلاق را به‌قول هاگلند به عنوان «ابزار كنترل» به‌کار نمی‌برند.
وی اظهار می‌دارد كه اخلاق [[مساحقه]]، به جامعه، اهتمام دارد؛ وقتى يك [[زن]] همجنس‌گرا براى خود انتخاب می‌كند، براى ديگر [[زنان]]  همجنس‌گرا انتخاب می‌كند و آن‌ها نيز به نوبه خود براى او انتخاب می‌كنند. از اين ديدگاه، اهتمام اخلاق اين نيست كه [[زن]] همجنس‌گرا به آن‌چه مطلقاً صواب می‌داند، عمل كند، بلكه جامعه همجنس‌گرايان [[زن]]، ارزش‌های اخلاقى را شكل می‌دهند، از اين‌رو، ارزش و معناى اخلاقى در فضاى موجود، بين يك فرد و ديگران به وجود آمده و دوام می‌يابد. اخلاقيون مساحقه‌گرا نمی‌خواهند اشخاصى باشند كه به شركت در روابط سلطه‌گرى و سلطه‌پذيرى عادت كرده‌اند»، و به قول لوگنز می‌خواهند افرادى شوخ و بذله‌گو باشند كه توان قدرت سفر به داخل و خارجِ جهان ديگران را داشته باشند. [[زنان]] همجنس‌گرا هرقدر بياموزند كه چگونه در جهان‌بينى‌های متنوع، سير كرده و لذت ببرند، اخلاق را به‌قول هاگلند به عنوان «ابزار كنترل» به‌کار نمی‌برند.<ref>[https://vista.ir/w/a/16/efhzt «اخلاق فمنیستی»، وب سایت مجله وب گردی]</ref>
=== خودآئینی ===
=== خودآئینی ===
سارا لوسيا هوگلند نگرشی بدبينانه به خودآئينی دارد و آنرا كاملاً مضرّ مي‌داند؛ چون معتقد است خودآئينی، ما را ترغيب می‌كند كه باور كنيم پيوند و ارتباط ما با ديگری و پيوستگی با ايشان ما را محدود و معنای خوديت و خويشـتن را در مـا انسـان‌هـا مخدوش می‌كند.<ref>Barclay, Linda (2000). Autonomy and the Social Self, in: Relational Autonomy:  Feminist Perspectives on Autonomy, Agency and the Social Life, Edi. By  Catriona Mackenzie and Natalie Stoljar, New York, Oxford University Press. </ref>
سارا لوسيا هوگلند نگرشی بدبينانه به خودآئينی دارد و آنرا كاملاً مضرّ مي‌داند؛ چون معتقد است خودآئينی، ما را ترغيب می‌كند كه باور كنيم پيوند و ارتباط ما با ديگری و پيوستگی با ايشان ما را محدود و معنای خوديت و خويشـتن را در مـا انسـان‌هـا مخدوش می‌كند.<ref>Barclay, Linda (2000). Autonomy and the Social Self, in: Relational Autonomy:  Feminist Perspectives on Autonomy, Agency and the Social Life, Edi. By  Catriona Mackenzie and Natalie Stoljar, New York, Oxford University Press. </ref>
خط ۴۶: خط ۴۶:
در حقیقت كانون نقدهای اين دو جريان عمدتاً به مبانی ليبرالـی معطوف است، چون ايشان برآناند كه «ليبرال‌ها به جای مسئوليت‌ها بر حقوق تأكيد می‌كننـد. تقابل بالقوه‌ای كه ليبرال‌ها ميان منافع فرد و نيازهای جامعه مشاهده می‌كننـد در تمايلاتشـان به حداقلی‌كردن تعداد و شدت وظايف انعكاس می‌يابد»<ref>فالكس، كيث (1390). شهروندي، ترجمة محمدتقي دلفروز، تهران: كوير، چاپ 2.</ref>
در حقیقت كانون نقدهای اين دو جريان عمدتاً به مبانی ليبرالـی معطوف است، چون ايشان برآناند كه «ليبرال‌ها به جای مسئوليت‌ها بر حقوق تأكيد می‌كننـد. تقابل بالقوه‌ای كه ليبرال‌ها ميان منافع فرد و نيازهای جامعه مشاهده می‌كننـد در تمايلاتشـان به حداقلی‌كردن تعداد و شدت وظايف انعكاس می‌يابد»<ref>فالكس، كيث (1390). شهروندي، ترجمة محمدتقي دلفروز، تهران: كوير، چاپ 2.</ref>


== نقد دیدگاه‌==
=== نقد اخلاق مراقبت‌محور ===
رهيافت‌های مراقبت‌محـور [[فمنيسـتی]]، بـه رغـم ادعـای بـي‌طرفی در دعـاوی اخلاقی و طـرح فضيلت‌های اخلاقی، به دليل حساسيت جنسی، رهیافت‌هايی زن‌مدارانه و يك‌جانبه نگرند، چـون اخلاق نمی‌تواند از منظر خاص زنانه شروع شود و به منزله اخلاق‌ها قلمـداد شـود. طبـق اخـلاق سنتی گرچه با توجه به خصوصيات هريك از [[مرد]] و [[زن]]، برخى فضايل برای [[مردان]] شايسته‌تـر و برخى برازنده [[زنان]]  است، فضايل اصيل اخلاقی عام و مشترك‌اند. پس طبق اين منظـر، منصـفانه نیست بگويم در اخلاق سنتی فضايل و رذایل به دو دسته زنانه و [[مردانـه]] تقسیم مي‌شـوند يـا فضایل [[مردانـه]] را برتر می‌داند . چنانكه [[پيتر سينگر]] با آوردن سخنان زنی در كتاب [[کارول گيليگان]]، كـه در آن صدای اخلاق جهانی شنيده می‌شود، نتيجه می‌گيرد [[زنان]]  نيـز هماننـد [[مردان]] بـه اصـول كلی اخلاقی گرايش دارند و اخـلاق جنسـيت‌مـدار نيسـت. <ref>اسلامی، سید حسن 1387؛ «جنسيت و اخلاق مراقبت»، فصـلنامه مطالعـات راهبـردی زنان، س 11 ، 42؛ ص 32.</ref>
رهيافت‌های مراقبت‌محـور [[فمنيسـتی]]، بـه رغـم ادعـای بـي‌طرفی در دعـاوی اخلاقی و طـرح فضيلت‌های اخلاقی، به دليل حساسيت جنسی، رهیافت‌هايی زن‌مدارانه و يك‌جانبه نگرند، چـون اخلاق نمی‌تواند از منظر خاص زنانه شروع شود و به منزله اخلاق‌ها قلمـداد شـود. طبـق اخـلاق سنتی گرچه با توجه به خصوصيات هريك از [[مرد]] و [[زن]]، برخى فضايل برای [[مردان]] شايسته‌تـر و برخى برازنده [[زنان]]  است، فضايل اصيل اخلاقی عام و مشترك‌اند. پس طبق اين منظـر، منصـفانه نیست بگويم در اخلاق سنتی فضايل و رذایل به دو دسته زنانه و [[مردانـه]] تقسیم مي‌شـوند يـا فضایل [[مردانـه]] را برتر می‌داند . چنانكه [[پيتر سينگر]] با آوردن سخنان زنی در كتاب [[کارول گيليگان]]، كـه در آن صدای اخلاق جهانی شنيده می‌شود، نتيجه می‌گيرد [[زنان]]  نيـز هماننـد [[مردان]] بـه اصـول كلی اخلاقی گرايش دارند و اخـلاق جنسـيت‌مـدار نيسـت. <ref>اسلامی، سید حسن 1387؛ «جنسيت و اخلاق مراقبت»، فصـلنامه مطالعـات راهبـردی زنان، س 11 ، 42؛ ص 32.</ref>