جریان‌های فکری زنان ( جهان اسلام): تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌جنسیت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''جریان‌های زنان در جهان اسلام'''؛ اصلاحی، وسط و تجددگرا.


جریان‌های [[زنان]] در جهان اسلام به سه کلان جریان تقسیم می‌شود؛ جریان اصلاحی، جریان تجددگرا، جریان وسط. در جهان اسلام معاصر( نیمه دوم قرن نوزده)، یک پرسش بنیادینی شکل گرفته است. این پرسش، پرسش از عقب‌ماندگی است که تبدیل به بحران هویت در جهان اسلام شده است. این سه کلان‌جریان در جهان اسلام آمده‌اند که به این پرسش پاسخ بدهند.  
در جهان اسلام معاصر( نیمه دوم قرن نوزده)، یک پرسش بنیادینی شکل گرفته است. این پرسش، پرسش از عقب‌ماندگی است که تبدیل به بحران هویت در جهان اسلام شده است. سه کلان‌ جریان اصلاحی، وسط و تجددگرا در صدد پاسخ‌گویی به علت عقب‌ماندگی [[زنان|'''زنان''']] مسلمان هستند.
[[پرونده:جریان های فکری جهان اسلام.jpg|بندانگشتی]]
==جریان سلفی و نوسلفی==
==جریان سلفی و نوسلفی==
جنبش‌های سلفی از آغاز سده هجدهم میلادی در جهان اسلام شکل گرفتند و تا نیمه سده نوزدهم میلادی تداوم پیدا کردند. این جنبش شامل نهضت [[محمدبن‌عبدالوهاب]] در عربستان، نهضت [[محمدبن‌علی سنوسی]] در شمال آفریقا و لیبی و نهضت [[محمد بن احمد عبدالله]] در سودان می‌شود.<ref>پزشکی، صورت‌بندی مطالعات زنان در جهان اسلام، 1389، ص 38 </ref> نوسلفیان روششان مانند سلفی‌ها، تفسیر تحت‌الفظی متون است. آنان عمل‌گرا هستند و با فن‌آوری، ارتباط نزدیکی دارند و برخلاف جریان سلفی رویکردی آشتی‌آمیز نسبت به [[حقوق زنان]] دارند. <ref>اسماعیلی و غدیری، تأملی در جریان نوسلفی‌ها: محمدالعریفی و تأثیر خطابه در نفوذ آراء، 1399، ص 747</ref>
جنبش‌های سلفی از آغاز سده هجدهم میلادی در جهان اسلام شکل گرفت و تا نیمه قرن نوزدهم میلادی تداوم پیدا کرد. این جنبش شامل نهضت محمدبن‌عبدالوهاب در عربستان، نهضت محمدبن‌علی سنوسی در شمال آفریقا و لیبی و نهضت محمد بن احمد عبدالله در سودان می‌شود.<ref>پزشکی، صورت‌بندی مطالعات زنان در جهان اسلام، 1389ش، ص 38 </ref>  


در حوزه انسان‌شناسی، دیدگاه سلفی(ابن تیمیه، وهابیون ، سلفیه جهادی و برخی شخصیت‌های اخوان‌المسلمین) نگاه منفی به [[زن]] دارند. اما نوسلفی‌ها [[زن]] را در کرامت و انسانیت، همتای مرد می‌دانند. در کارکردشناسی، سلفی‌ها وظیفه [[زن]] را [[خانه‌داری]] می‌دانند و در صورت ضرورت، کارکردی غیر از [[خانه‌داری]] را می‌پذیرند. اما نوسلفی‌ها کارکرد [[زن]] خارج از [[خانه]] را به‌صورت مطلق، جایز می‌دانند. سلفی‌ها دیدگاه سخت‌گیرانه‌ای نسبت به [[زنان]] در حوزه حقوق و وظایف دینی دارند. <ref>فرمانیان، زن از منظر سلفیه، 1399، ص 49</ref>
نوسلفیان مانند سلفی‌ها، به تفسیر تحت‌الفظی متون می‌پردازند. آنها عمل‌گرا هستند و با فن‌آوری، ارتباط نزدیکی دارند و برخلاف جریان سلفی رویکردی آشتی‌آمیز نسبت به [[حقوق زنان|'''حقوق زنان''']] دارند.<ref>[https://www.sid.ir/paper/950238/fa اسماعیلی و غدیری، تأملی در جریان نوسلفی‌ها: محمدالعریفی و تأثیر خطابه در نفوذ آراء، 1399ش، ص 747]</ref>
 
در حوزه انسان‌شناسی، دیدگاه سلفی(ابن تیمیه، وهابیون ، سلفیه جهادی و برخی شخصیت‌های اخوان‌المسلمین) نگاه منفی به زن دارند. اما نوسلفی‌ها زن را در کرامت و انسانیت، همتای '''[[مرد]]''' می‌دانند. در کارکردشناسی، سلفی‌ها وظیفه زن را خانه‌داری می‌دانند و در صورت ضرورت، کارکردی غیر از خانه‌داری را می‌پذیرند. اما نوسلفی‌ها کارکرد زن خارج از خانه را به‌صورت مطلق، جایز می‌دانند. سلفی‌ها دیدگاه سخت‌گیرانه‌ای نسبت به زنان در حوزه حقوق و وظایف دینی دارند.<ref>[http://salafi.darolelam.ir/article_155681.html فرمانیان، زن از منظر سلفیه، 1399ش، ص 49]</ref>


==جریان تجددگرا==
==جریان تجددگرا==
اندیشه تجددگرا از دهه 1920 میلادی شروع به رشد کرد. این اندیشه در فرآیند رشد خود سه مرحله عمومی را طی کرده است. مرحله اول، مرحله لیبرالی است که مربوط به دوران استعمار کشورهای مسلمان است از 1920 تا 1950 را دربر میگیرد. مرحله بعد، دوران ملی‌گرایی است که مربوط به دوره استقلال این کشورها از سال 1950 تا 1970 است . مرحله سوم، دوران تسلط رهیافت مارکسیستی است که از سالهای 1970 تا 1980 را دربرمی‌گیرد. <ref>پزشکی، صورت‌بندی مطالعات زنان درز جهان اسلام، 1389، ص 167</ref>
اندیشه تجددگرا از دهه 1920 میلادی شروع به رشد کرد. این اندیشه در فرآیند رشد خود سه مرحله عمومی را طی کرده است.  
 
* مرحله اول، مرحله لیبرالی: این مرحله مربوط به دوران استعمار کشورهای مسلمان از 1920 تا 1950 است.  
* مرحله دوم، دوران ملی‌گرایی: این مرحله مربوط به دوره استقلال این کشورها از سال 1950 تا 1970 است.  
* مرحله سوم، دوران تسلط رهیافت مارکسیستی است که از سالهای 1970 تا 1980 را دربرمی‌گیرد.<ref>پزشکی، صورت‌بندی مطالعات زنان درز جهان اسلام، 1389ش، ص 167</ref>
 
اندیشه تجددگرا به تجددگرای عرفی و اسلامی تقسیم می‌شود. رهیافت عرفی از منظر لیبرالی و ملی گرایانه به حقوق زنان نگاه می‌کند. رهیافت دینی دگر‌اندیش در مدرسه اسلامی تجدد به تصویر درآمد. احمد فارس شدیاق، فرح انطوان و بطرس بستانی از نویسندگان گرایش لیبرالی و [[رفاعه طهطاوی|'''رفاعه طهطاوی''']]، سید جمال الدین اسد آبادی، عبدالرحمن کواکبی  و [[محمد عبده|'''محمد عبده''']] از نویسندگان گرایش دینی هستند.
 
[[قاسم امین|'''قاسم امین''']]، [[نظیره زین‌الدین|'''نظیره زین‌الدین''']]، [[طاهر حداد|'''طاهر حداد''']]، [[علی شریعتی|'''علی شریعتی''']]، محمد شحرور از مهم‌ترین متفکران تأثیرگذار اندیشه تجددگرا هستند. از دهه 1980 به بعد با تکوین نظریات جدید در فلسفه و علوم انسانی، گروه دیگری از نویسندگان اسلام گرا به وجود آمدند که می توان آنها را دگراندیش معرفت شناس نامید.
 
کسانی مانند [[نصر حامد ابوزید|'''نصر حامد ابوزید''']]، محمد عابد جابری، [[عبدالمجید شرفی|'''عبدالمجید شرفی''']] در جهان عرب و [[محمد مجتهد شبستری|'''محمد مجتهد شبستری''']] در ایران را می‌توان در این دسته جای داد.<ref>پزشکی، صورت‌بندی مطالعات زنان در جهان اسلام، 1389، ص 168- 173</ref> [[فاطمه مرنیسی|'''فاطمه مرنیسی''']] و [[نوال سعداوی|'''نوال سعداوی''']] در خط  تجددگرایی جا می‌گیرند. فمینیست‌های مشهور جهان اسلام ذیل این جریان قرار می‌گیرند.<ref>[https://www.aparat.com/v/SXnib/%D8%AF%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86_%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA_%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C_%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87_%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86%DB%8C_%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85_%D9%85%D9%86%DB%8C_%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B6%D9%84 شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399ش]</ref>


اندیشه تجددگرا به تجددگرای عرفی و اسلامی تقسیم می شود. رهیافت عرفی از منظر لیبرالی و ملی گرایانه به [[حقوق زنان]] نگاه می کند. رهیافت دینی دگر اندیش در مدرسه اسلامی تجدد به تصویر درآمد. [[احمد فارس شدیاق]]، [[فرح انطوان]] و [[بطرس بستانی]] از نویسندگان گرایش لیبرالی و [[رفاعه طهطاوی]]، [[سید جمال الدین اسد آبادی]]، [[عبدالرحمن کواکبی]]  و [[محمد عبده]] از نویسندگان گرایش دینی هستند. [[قاسم امین]]، [[نظیره زین‌الدین]]، [[طاهر حداد]]، [[علی شریعتی]]، [[محمد شحرور]] از مهم‌ترین متفکران تأثیرگذار اندیشه تجددگرا هستند. از دهه 1980 به بعد با تکوین نظریات جدید در فلسفه و علوم انسانی، گروه دیگری از نویسندگان اسلام گرا به وجود آمدند که می توان آنها را دگراندیش معرفت شناس نامید. کسانی مانند [[نصر حامد ابوزید]]، [[محمد عابد جابری]]، [[عبدالمجید شرفی]] در جهان عرب و [[محمد مجتهد شبستری]] در ایران را می توان در این دسته جای داد.<ref>پزشکی، صورت‌بندی مطالعات زنان در جهان اسلام، 1389، ص 168- 173</ref> [[فاطمه مرنیسی]] و [[نوال سعداوی]] در خط  تجددگرایی جا می‌گیرند. [[فمینیست‌های]] مشهور جهان اسلام ذیل این جریان قرار می‌گیرند.<ref>شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399</ref>
جریان‌ها طیفی هستند، جریان اصلاحی، تجدد. هرکدام از این‌ها یک طیف‌اند. ممکن است ما یک جریان سلفی در اینجا داشته باشیم. مثلاً جریان سلفی سعودی. این جریان سلفی است ولی این مقدار با نوگرایی فاصله دارد. در این جریان تجددگرا هم به همین صورت است.  


==جریان وسط==
ممکن است یک تجددگرا را بتوان در جریان وسط قرار داد در جریان تجددگرا هم جای بگیرد. یک تجددگرا مثل محمد عابد جابری راز عقب‌ماندگی مسلمانان را خروج از بحث عقلانی می‌داند. خروج از عقلانیت به‌دلیل اختلاط فلسفه عقلی که با ابن‌رشد در مغرب عربی شکل گرفته بود، با مشرق عربی به رهبری ملاصدرا و احادیث و اخبار است.  
وسط از نظر طرفدار ضعیف‌ترین خط است. بیشترین طرفداران را آن دو جریان دارند. اما جریان وسط سعی می‌کند خلأهای هر دو گروه را پوشش بدهد. هم امروز را ببیند هم شما را به گذشته ببرد و دوباره به همین دنیا برگرداند. مثلاً [[امام خمینی]] به ما می‌گوید جمهوری. جمهوری مسأله‌ای هست که امروز اتفاق افتاده است. یک فقیه قرن هشتم نهم که به جمهوری فکر نکرده است. چون اصلاً مسأله نبوده است. پس مسأله را از امروز گرفته است. پس موضوع‌شناس است. می‌داند مسأله چیست. چون او دارد از این مسأله رنج می‌برد. چون یا کسی دارد او را به گذشته می‌برد و به امروز برنمی‌گرداند یا امروز را از جایی دیگر برایش برمی‌دارد می‌آورد و برایش کپی می‌کند و گذشته‌اش را قطع می‌کند. <ref>شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399</ref>


جریان‌ها طیفی هستند، جریان اصلاحی، تجدد. هرکدام از این‌ها یک طیف‌اند. ممکن است ما یک جریان سلفی در اینجا داشته باشیم. مثلاً جریان سلفی سعودی. این جریان سلفی است ولی این مقدار با نوگرایی فاصله دارد. در این جریان تجددگرا هم به همین صورت است. ممکن است یک تجددگرا اینجا باشد یک تجددگرا اینجا. مثلاً ممکن است شما یک تجددگرا مثل [[محمد عابد جابری]] داشته باشید و بگوید راز عقب‌ماندگی شما این است که آن فلسفه عقلی که با ابن‌رشد در مغرب عربی شکل گرفته بود، چون در مشرق عربی با ملاصدرا و احادیث و اخبار مخلوط شد و مسلمانان را از آن بحث عقلانی خارج کرد این دلیل عقب‌ماندگی است. اگر به آن عقلانیت ابن رشدی برگردید می‌توانید به این سؤالاتتان پاسخ دهید. او دارد نقد تراث می‌کند. می‌گوید ما از یک جایی به بعد مسیر را اشتباه رفتیم. باید برگردیم تا جواب مشکلات را پیدا کنیم. ولی توی همین طیف یک کسی دیگر را هم داریم [[فؤاد زکریا]]، می‌گوید شما مشکل دارید؟ راه حلش چیست؟ القطیع کامل بین التراث یعنی بین گذشته و امروزت را قیچی کن و گذشته‌ات را کنار بگذار. پرسش را دیگران جواب داده‌اند باید برداشته شود و اجرا شود. هر جریانی  باید بررسی شود که طیف‌اش از کجا تا کجا را دربرمی‌گیرد. هر متفکری در کجای این جریان قرار می‌گیرد ولی یک اصول مشترکی باید وجود داشته که همه در آن طیف قرار بگیرند.  نوع پیش‌فرض‌ها و نگاه به دین و مسائل علمی بین این‌ها اشتراک وجود دارد. یعنی هیچ متجددی پیدا نمی‌شود که بگوید دین متولی پاسخگویی به همه سؤالات است ولی هیچ نوگرایی هم نیست که دین را قبول نداشته باشد . یا هیچ [[سلفی]] نیست که مرجعیت قرون مفضله را زیر سؤال برده باشد. <ref>شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399</ref>
اگر جهان اسلام به عقلانیت ابن رشدی برگردد، می‌تواند عقب‌ماندن خود را جبران کند. محمد عابد جابری نقد تراث می‌کند. می‌گوید ما از یک جایی به بعد مسیر را اشتباه رفتیم. باید برگردیم تا جواب مشکلات را پیدا کنیم. ولی در همین طیف یک کسی دیگر را هم داریم فؤاد زکریا، می‌گوید شما مشکل دارید؟ راه حلش چیست؟ القطیع کامل بین التراث یعنی بین گذشته و امروزت را قیچی کن و گذشته‌ات را کنار بگذار.  


===اندیشمندان زن جریان وسط===
پرسش را دیگران جواب داده‌اند باید برداشته شود و اجرا شود. هر جریانی  باید بررسی شود که طیف‌اش از کجا تا کجا را دربرمی‌گیرد. هر متفکری در کجای این جریان قرار می‌گیرد ولی یک اصول مشترکی باید وجود داشته که همه در آن طیف قرار بگیرند.


در الگوی هویت‌بخش جهان اسلام چند [[زن]] شاخص  وجود دارد از جمله؛ [[زینب غزالی]]، [[عائشه عبدالرحمان]] یا [[بنت‌الشاطئ]] و [[منی ابوالفضل]] که [[همسر]] [[طه الوانی]] است. [[منی ابوالفضل]] و [[طه الوانی]] اندازه صد تا متفکر در دوره معاصر آورده فکری داشتند. <ref>شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399</ref>
نوع پیش‌فرض‌ها و نگاه به دین و مسائل علمی بین این‌ها اشتراک وجود دارد. یعنی هیچ متجددی پیدا نمی‌شود که بگوید دین متولی پاسخگویی به همه سؤالات است ولی هیچ نوگرایی هم نیست که دین را قبول نداشته باشد. یا هیچ سلفی نیست که مرجعیت قرون مفضله را زیر سؤال برده باشد.<ref>شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399ش</ref>


در جریان وسط یکی از نقاط مورد توجه‌شان  بحث [[مطالعات زنان]] است. تمرکز [[منی ابوالفضل]] بر روی سه حوزه است که یکی از آن حوزه‌ها [[مطالعات زنان]] است. [[مطالعات زنان اسلام]] در اندیشه [[منی ابوالفضل]] بر اساس مبانی اسلامی بازخوانی می‌شود. خروجی‌این بازخوانی چه می‌شود؟ جذابیت مطرح کردن چنین متفکرانی در فضای امروز جمهوری اسلامی به این برمی‌گردد که خیلی از کلیات اندیشه را ما با هم مشترکیم و ممکن است آنها خیلی پیشرفت کرده باشند. در این بحث خیلی از ما جلوتر باشند. <ref>شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399</ref>
==جریان وسط==
در میان جریان‌های حاضر در جهان اسلام جریان وسط کمترین طرفدار را نسبت به دو جریان دیگر به خود اختصاص داده است. جریان وسط سعی می‌کند خلأهای هر دو گروه را پوشش بدهد. جریان وسط مساله را در دیالکتیک گذشته و حال می‌بیند.
 
به عنوان مثال: طرح مساله «جمهوری» در نگاه امام خمینی. «جمهوری» مسأله‌ای است که در قرن 13 مطرح می‌شود. این در حالی است که فقیه قرن هشتم یا نهم به مساله «جمهوری» فکر نکرده‌است، زیرا در این بازه زمانی «جمهوری» مسأله نبوده است.<ref>شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399ش</ref> فقیه معاصر با توجه به مسائل جدید، موضع شناسی می‌کند، و برای حل مساله به گذشته رجوع کرده و حکم مساله را استخراج می‌نماید.<ref>شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399ش</ref>
===اندیشمندان زن جریان وسط===


در الگوی هویت‌بخش جهان اسلام چند زن شاخص وجود دارد [[زینب غزالی|'''زینب غزالی''']]، [[عائشه عبدالرحمان|'''عائشه عبدالرحمان''']] یا '''[[بنت‌الشاطئ]]''' و [[منی ابوالفضل|'''منی ابوالفضل''']] که '''[[همسر]]''' طه الوانی است. منی ابوالفضل و طه الوانی از شخصیت‌های تاثیر گذار معاصر به شمار می‌روند. زینب غزالی و عائشه عبدالرحمان به صورت فردی تاثیرگذار بوده‌اند اما منی ابوالفضل به جهت راه‌اندازی یک جریان تفکری شهرت پیدا کرده است.<ref>شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399ش</ref>


[[اندیشمندان زن]] هویت‌بخش در جریان وسط عبارتند از [[زینب  غزالی]]، [[عائشه عبدالرحمان]] یا [[بنت الشاطئ]] و [[منی ابوالفضل]]. دو نفر اول به صورت فردی مطرح‌اند. نفر سوم یک جریان شکل داده است. جریان او در قالب یک مدرسه ظهور یافته است.
یکی از نقاط مورد توجه‌ جریان وسط بحث مطالعات زنان است. منی ابوالفضل از متفکران تاثیرگذار در این حوزه می‌باشد. منی ابوالفضل به بازخوانی مطالعات زنان اسلام بر اساس مبانی اسلامی می‌پردازد.<ref>شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399ش</ref>


==جستارهای وابسته==
==جستارهای وابسته==
* [[منی ابوالفضل]]
* [[منی ابوالفضل]]
* [[محمدبن‌عبدالوهاب]]
* محمدبن‌عبدالوهاب
* [[محمدبن‌علی سنوسی]]
* محمدبن‌علی سنوسی
* [[محمد بن احمد عبدالله ]]
* محمد بن احمد عبدالله  
* [[احمد فارس الشدیاق]]
* احمد فارس الشدیاق
* [[فرح انطوان]]
* فرح انطوان
* [[بطرس بستانی]]
* بطرس بستانی
* [[فرح انطوان]]
* فرح انطوان
* [[رفاعه طهطاوی]]
* [[رفاعه طهطاوی]]
* [[سید جمال الدین اسد آبادی]]
* سید جمال الدین اسد آبادی
* [[عبدالرحمن کواکبی]]
* عبدالرحمن کواکبی
* [[محمد عبده]]
* [[محمد عبده]]
* [[قاسم امین]]
* [[قاسم امین]]
خط ۴۲: خط ۶۰:
* [[طاهر حداد]]
* [[طاهر حداد]]
* [[علی شریعتی]]
* [[علی شریعتی]]
* [[محمد شحرور]]
* محمد شحرور
* [[نصر حامد ابوزید]]
* [[نصر حامد ابوزید]]
* [[محمد عابد جابری]]
* محمد عابد جابری
* [[عبدالمجید شرفی]]
* [[عبدالمجید شرفی]]
* [[محمد مجتهد شبستری]]
* [[محمد مجتهد شبستری]]
* [[زینب غزالی]]
* [[زینب غزالی]]
* [[عائشه عبدالرحمان]]
* [[عائشه عبدالرحمان]]
* [[زینب بنت الشاطی]]
* زینب بنت الشاطی
* [[طه الوانی]]
* طه الوانی
* [[الاخوات المسلمات ]]
* الاخوات المسلمات  
[[ سیدات المسلمات ]]
*  سیدات المسلمات  


==پانویس==
==پانویس==
خط ۵۹: خط ۷۷:
==منابع مرتبط==
==منابع مرتبط==
*پزشکی، محمد، صورت بندی مطالعات زنان در جهان اسلام، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، 1389 ش.
*پزشکی، محمد، صورت بندی مطالعات زنان در جهان اسلام، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، 1389 ش.
* [https://www.aparat.com/v/SXnib/%D8%AF%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86_%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA_%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C_%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87_%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86%DB%8C_%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85_%D9%85%D9%86%DB%8C_%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B6%D9%84 دومین نشست علمی رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، پژوهشکده مطالعات تمدنی و مرکز همکاری های علمی و بین الملل ، یکشنبه 1399/4/15 ، ارائه دهنده مختار شیخ حسینی، دبیر علمی حجت السلام والمسلمین دکتر حبیب اله بابایی]
* دومین نشست علمی رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، پژوهشکده مطالعات تمدنی و مرکز همکاری های علمی و بین الملل ، یکشنبه 1399/4/15 ، ارائه دهنده مختار شیخ حسینی، دبیر علمی حجت السلام والمسلمین دکتر حبیب اله بابایی
*  
* اسماعیلی، محمد مهدی، غدیری، سید شهاب،  تأملی در جریان نوسلفی‌ها: محمدالعریفی و تأثیر خطابه در نفوذ آراء، فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دوره 50، شماره 3، پاییز 1399
[https://www.sid.ir/paper/950238/fa اسماعیلی، محمد مهدی، غدیری، سید شهاب،  تأملی در جریان نوسلفی‌ها: محمدالعریفی و تأثیر خطابه در نفوذ آراء، فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دوره 50، شماره 3، پاییز 1399]
* فرمانیان، مهدی، زن از منظر سلفیه، دوفصلنامه علمی پژوهشی سلفی پژوهی، سال ششم، شماره دوازدهم، پاییز و زمستان 1399  
* [http://salafi.darolelam.ir/article_155681.html فرمانیان، مهدی، زن از منظر سلفیه، دوفصلنامه علمی پژوهشی سلفی پژوهی، سال ششم، شماره دوازدهم، پاییز و زمستان 1399]  
[[رده: ویکی‌جنسیت]]
[[رده:نظریه‌ها]]
[[رده:نظریه‌ها]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۴:۴۲

جریان‌های زنان در جهان اسلام؛ اصلاحی، وسط و تجددگرا.

در جهان اسلام معاصر( نیمه دوم قرن نوزده)، یک پرسش بنیادینی شکل گرفته است. این پرسش، پرسش از عقب‌ماندگی است که تبدیل به بحران هویت در جهان اسلام شده است. سه کلان‌ جریان اصلاحی، وسط و تجددگرا در صدد پاسخ‌گویی به علت عقب‌ماندگی زنان مسلمان هستند.

خطا در ایجاد بندانگشتی: پرونده وجود ندارد

جریان سلفی و نوسلفی

جنبش‌های سلفی از آغاز سده هجدهم میلادی در جهان اسلام شکل گرفت و تا نیمه قرن نوزدهم میلادی تداوم پیدا کرد. این جنبش شامل نهضت محمدبن‌عبدالوهاب در عربستان، نهضت محمدبن‌علی سنوسی در شمال آفریقا و لیبی و نهضت محمد بن احمد عبدالله در سودان می‌شود.[۱]

نوسلفیان مانند سلفی‌ها، به تفسیر تحت‌الفظی متون می‌پردازند. آنها عمل‌گرا هستند و با فن‌آوری، ارتباط نزدیکی دارند و برخلاف جریان سلفی رویکردی آشتی‌آمیز نسبت به حقوق زنان دارند.[۲]

در حوزه انسان‌شناسی، دیدگاه سلفی(ابن تیمیه، وهابیون ، سلفیه جهادی و برخی شخصیت‌های اخوان‌المسلمین) نگاه منفی به زن دارند. اما نوسلفی‌ها زن را در کرامت و انسانیت، همتای مرد می‌دانند. در کارکردشناسی، سلفی‌ها وظیفه زن را خانه‌داری می‌دانند و در صورت ضرورت، کارکردی غیر از خانه‌داری را می‌پذیرند. اما نوسلفی‌ها کارکرد زن خارج از خانه را به‌صورت مطلق، جایز می‌دانند. سلفی‌ها دیدگاه سخت‌گیرانه‌ای نسبت به زنان در حوزه حقوق و وظایف دینی دارند.[۳]

جریان تجددگرا

اندیشه تجددگرا از دهه 1920 میلادی شروع به رشد کرد. این اندیشه در فرآیند رشد خود سه مرحله عمومی را طی کرده است.

  • مرحله اول، مرحله لیبرالی: این مرحله مربوط به دوران استعمار کشورهای مسلمان از 1920 تا 1950 است.
  • مرحله دوم، دوران ملی‌گرایی: این مرحله مربوط به دوره استقلال این کشورها از سال 1950 تا 1970 است.
  • مرحله سوم، دوران تسلط رهیافت مارکسیستی است که از سالهای 1970 تا 1980 را دربرمی‌گیرد.[۴]

اندیشه تجددگرا به تجددگرای عرفی و اسلامی تقسیم می‌شود. رهیافت عرفی از منظر لیبرالی و ملی گرایانه به حقوق زنان نگاه می‌کند. رهیافت دینی دگر‌اندیش در مدرسه اسلامی تجدد به تصویر درآمد. احمد فارس شدیاق، فرح انطوان و بطرس بستانی از نویسندگان گرایش لیبرالی و رفاعه طهطاوی، سید جمال الدین اسد آبادی، عبدالرحمن کواکبی و محمد عبده از نویسندگان گرایش دینی هستند.

قاسم امین، نظیره زین‌الدین، طاهر حداد، علی شریعتی، محمد شحرور از مهم‌ترین متفکران تأثیرگذار اندیشه تجددگرا هستند. از دهه 1980 به بعد با تکوین نظریات جدید در فلسفه و علوم انسانی، گروه دیگری از نویسندگان اسلام گرا به وجود آمدند که می توان آنها را دگراندیش معرفت شناس نامید.

کسانی مانند نصر حامد ابوزید، محمد عابد جابری، عبدالمجید شرفی در جهان عرب و محمد مجتهد شبستری در ایران را می‌توان در این دسته جای داد.[۵] فاطمه مرنیسی و نوال سعداوی در خط تجددگرایی جا می‌گیرند. فمینیست‌های مشهور جهان اسلام ذیل این جریان قرار می‌گیرند.[۶]

جریان‌ها طیفی هستند، جریان اصلاحی، تجدد. هرکدام از این‌ها یک طیف‌اند. ممکن است ما یک جریان سلفی در اینجا داشته باشیم. مثلاً جریان سلفی سعودی. این جریان سلفی است ولی این مقدار با نوگرایی فاصله دارد. در این جریان تجددگرا هم به همین صورت است.

ممکن است یک تجددگرا را بتوان در جریان وسط قرار داد در جریان تجددگرا هم جای بگیرد. یک تجددگرا مثل محمد عابد جابری راز عقب‌ماندگی مسلمانان را خروج از بحث عقلانی می‌داند. خروج از عقلانیت به‌دلیل اختلاط فلسفه عقلی که با ابن‌رشد در مغرب عربی شکل گرفته بود، با مشرق عربی به رهبری ملاصدرا و احادیث و اخبار است.

اگر جهان اسلام به عقلانیت ابن رشدی برگردد، می‌تواند عقب‌ماندن خود را جبران کند. محمد عابد جابری نقد تراث می‌کند. می‌گوید ما از یک جایی به بعد مسیر را اشتباه رفتیم. باید برگردیم تا جواب مشکلات را پیدا کنیم. ولی در همین طیف یک کسی دیگر را هم داریم فؤاد زکریا، می‌گوید شما مشکل دارید؟ راه حلش چیست؟ القطیع کامل بین التراث یعنی بین گذشته و امروزت را قیچی کن و گذشته‌ات را کنار بگذار.

پرسش را دیگران جواب داده‌اند باید برداشته شود و اجرا شود. هر جریانی باید بررسی شود که طیف‌اش از کجا تا کجا را دربرمی‌گیرد. هر متفکری در کجای این جریان قرار می‌گیرد ولی یک اصول مشترکی باید وجود داشته که همه در آن طیف قرار بگیرند.

نوع پیش‌فرض‌ها و نگاه به دین و مسائل علمی بین این‌ها اشتراک وجود دارد. یعنی هیچ متجددی پیدا نمی‌شود که بگوید دین متولی پاسخگویی به همه سؤالات است ولی هیچ نوگرایی هم نیست که دین را قبول نداشته باشد. یا هیچ سلفی نیست که مرجعیت قرون مفضله را زیر سؤال برده باشد.[۷]

جریان وسط

در میان جریان‌های حاضر در جهان اسلام جریان وسط کمترین طرفدار را نسبت به دو جریان دیگر به خود اختصاص داده است. جریان وسط سعی می‌کند خلأهای هر دو گروه را پوشش بدهد. جریان وسط مساله را در دیالکتیک گذشته و حال می‌بیند.

به عنوان مثال: طرح مساله «جمهوری» در نگاه امام خمینی. «جمهوری» مسأله‌ای است که در قرن 13 مطرح می‌شود. این در حالی است که فقیه قرن هشتم یا نهم به مساله «جمهوری» فکر نکرده‌است، زیرا در این بازه زمانی «جمهوری» مسأله نبوده است.[۸] فقیه معاصر با توجه به مسائل جدید، موضع شناسی می‌کند، و برای حل مساله به گذشته رجوع کرده و حکم مساله را استخراج می‌نماید.[۹]

اندیشمندان زن جریان وسط

در الگوی هویت‌بخش جهان اسلام چند زن شاخص وجود دارد زینب غزالی، عائشه عبدالرحمان یا بنت‌الشاطئ و منی ابوالفضل که همسر طه الوانی است. منی ابوالفضل و طه الوانی از شخصیت‌های تاثیر گذار معاصر به شمار می‌روند. زینب غزالی و عائشه عبدالرحمان به صورت فردی تاثیرگذار بوده‌اند اما منی ابوالفضل به جهت راه‌اندازی یک جریان تفکری شهرت پیدا کرده است.[۱۰]

یکی از نقاط مورد توجه‌ جریان وسط بحث مطالعات زنان است. منی ابوالفضل از متفکران تاثیرگذار در این حوزه می‌باشد. منی ابوالفضل به بازخوانی مطالعات زنان اسلام بر اساس مبانی اسلامی می‌پردازد.[۱۱]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. پزشکی، صورت‌بندی مطالعات زنان در جهان اسلام، 1389ش، ص 38
  2. اسماعیلی و غدیری، تأملی در جریان نوسلفی‌ها: محمدالعریفی و تأثیر خطابه در نفوذ آراء، 1399ش، ص 747
  3. فرمانیان، زن از منظر سلفیه، 1399ش، ص 49
  4. پزشکی، صورت‌بندی مطالعات زنان درز جهان اسلام، 1389ش، ص 167
  5. پزشکی، صورت‌بندی مطالعات زنان در جهان اسلام، 1389، ص 168- 173
  6. شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399ش
  7. شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399ش
  8. شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399ش
  9. شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399ش
  10. شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399ش
  11. شیخ‌حسینی، رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، 1399ش

منابع مرتبط

  • پزشکی، محمد، صورت بندی مطالعات زنان در جهان اسلام، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، 1389 ش.
  • دومین نشست علمی رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، پژوهشکده مطالعات تمدنی و مرکز همکاری های علمی و بین الملل ، یکشنبه 1399/4/15 ، ارائه دهنده مختار شیخ حسینی، دبیر علمی حجت السلام والمسلمین دکتر حبیب اله بابایی
  • اسماعیلی، محمد مهدی، غدیری، سید شهاب، تأملی در جریان نوسلفی‌ها: محمدالعریفی و تأثیر خطابه در نفوذ آراء، فصلنامه سیاست، مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دوره 50، شماره 3، پاییز 1399
  • فرمانیان، مهدی، زن از منظر سلفیه، دوفصلنامه علمی پژوهشی سلفی پژوهی، سال ششم، شماره دوازدهم، پاییز و زمستان 1399