خط ۴: | خط ۴: | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
«اقتدار» در لغت به معنای توانایی انجام کار<ref>. فراهیدی، کتاب العین، 1409ق، ج5، ص113.</ref> و علامت غالب شدن و استیلا<ref>. مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 1430ق، ج7، ص247.</ref> است. اقتدار در خانواده به معنای توان و اجازۀ تصمیمگیری دربارۀ امور مختلف خانواده بوده و مهمترین مؤلفۀ آن، قدرت تصمیمگیری در اموری چون تعداد فرزندان، تربیت فرزندان، امور اقتصادی و هزینهها و خرید است.<ref>. مهدوی و صبوری خسروشاهی، «بررسی ساختار توزیع قدرت در خانواده»، 1382ش، ص31.</ref> در تحلیل توزیع قدرت در خانواده، اصطلاحاتی چون «پدرسالاری»، «زنسالاری» و «مادرسالاری» استفاده شده<ref>. بستان، جامعهشناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی، 1390ش، ص84.</ref> که هر یک، جایگاه یا قدرت مرد و زن در تصمیمگیری و مدیریت خانواده را بهصورت خاصی معنا میکند.<ref>. منادی، مردمنگاری خانواده، 1394ش، ص50.</ref> اندیشمندان دینی از مفهوم قرآنی «قوّامیت» استفاده کردهاند که اقتدار در خانواده را هم حق و هم تکلیف مرد میدانند که در دو بعد قوّامیت شوهر بر زن و ولایت پدر بر فرزند تجلی مییابد و بهطور کلّی بهمعنای سرپرستی، حمایت، محافظت و تشخیص و رعایت مصالح خانواده و اعضای آن توسط مرد (شوهر و پدر خانواده) است.<ref>. مقدادی، ریاست خانواده، 1385ش، ص38-52.</ref> از این منظر، مرد مقتدر در خانوادۀ خود: | «اقتدار» در لغت به معنای توانایی انجام کار<ref>. فراهیدی، کتاب العین، 1409ق، ج5، ص113.</ref> و علامت غالب شدن و استیلا<ref>. مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 1430ق، ج7، ص247.</ref> است. اقتدار در خانواده به معنای توان و اجازۀ تصمیمگیری دربارۀ امور مختلف خانواده بوده و مهمترین مؤلفۀ آن، [[قدرت در خانواده|قدرت]] تصمیمگیری در اموری چون تعداد فرزندان، تربیت فرزندان، امور اقتصادی و هزینهها و خرید است.<ref>. مهدوی و صبوری خسروشاهی، «بررسی ساختار توزیع قدرت در خانواده»، 1382ش، ص31.</ref> در تحلیل توزیع قدرت در خانواده، اصطلاحاتی چون «پدرسالاری»، «زنسالاری» و «مادرسالاری» استفاده شده<ref>. بستان، جامعهشناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی، 1390ش، ص84.</ref> که هر یک، جایگاه یا قدرت مرد و زن در تصمیمگیری و مدیریت خانواده را بهصورت خاصی معنا میکند.<ref>. منادی، مردمنگاری خانواده، 1394ش، ص50.</ref> اندیشمندان دینی از مفهوم قرآنی «قوّامیت» استفاده کردهاند که اقتدار در خانواده را هم حق و هم تکلیف مرد میدانند که در دو بعد قوّامیت شوهر بر زن و ولایت پدر بر فرزند تجلی مییابد و بهطور کلّی بهمعنای سرپرستی، حمایت، محافظت و تشخیص و رعایت مصالح خانواده و اعضای آن توسط مرد (شوهر و پدر خانواده) است.<ref>. مقدادی، ریاست خانواده، 1385ش، ص38-52.</ref> از این منظر، مرد مقتدر در خانوادۀ خود: | ||
#توانایی بالایی در تامین نیازهای مادی و معنوی خانوادهاش دارد؛ | #توانایی بالایی در تامین نیازهای مادی و معنوی خانوادهاش دارد؛ | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
==سنجش اقتدار مرد در خانواده== | ==سنجش اقتدار مرد در خانواده== | ||
===1. شاخصهای کمّی=== | ===1. شاخصهای کمّی=== | ||
در تحقیقات کمّی معمولاً بر مبنای نظریه منابع، قدرت در خانواده بر اساس قدرت تصمیمگیری سنجیده میشود؛ بنابراین، میزان تحصیلات، درآمد، اعتبار شغلی، موقعیت اجتماعی مرد نسبت به وضعیت زن، نمایانگر قدرت او در خانواده است که تاثیر آن در تصمیماتی چون نوع ماشین و منزل خریداریشده، انتخاب شغل، امکان اشتغال | در تحقیقات کمّی معمولاً بر مبنای نظریه منابع، قدرت در خانواده بر اساس قدرت تصمیمگیری سنجیده میشود؛ بنابراین، میزان تحصیلات، درآمد، اعتبار شغلی، موقعیت اجتماعی مرد نسبت به وضعیت زن، نمایانگر قدرت او در خانواده است که تاثیر آن در تصمیماتی چون نوع ماشین و منزل خریداریشده، انتخاب شغل، امکان [[اشتغال زنان|اشتغال زن]]، میزان هزینه مواد غذایی، نحوۀ گذران تعطیلات و اینکه چه کسی حرف آخر را میزند، سنجیده میشود.<ref>. محمدی، «شناسایی شاخصهای قدرت در خانواده بهروش کیفی»، 1391ش، ص142-144.</ref> در همین راستا، سه شاخص برای سنجش قدرت در خانواده بهکار میرود: | ||
1. حوزههای تصمیمگیری ( | 1. حوزههای تصمیمگیری ([[حق سلامتی زنان|سلامتی]]، تغذیه، مسکن، ازدواج فرزندان، انتخاب شغل، نحوه هزینه درآمد)؛ | ||
2. ساخت قدرت (یکسویه بودن یا دوسویه بودن قدرت)؛ | 2. ساخت قدرت (یکسویه بودن یا دوسویه بودن قدرت)؛ | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
· اعتماد (عدم اعتماد، نشانه عدم قدرت)؛ | · اعتماد (عدم اعتماد، نشانه عدم قدرت)؛ | ||
· | · [[کرامت]] (تحقیر نشدن، عدم فحاشی و بگومگو)؛ | ||
· قدرشناسی (عدم قدردانی یا طلبکار بودن، نشانه قدرت بالاست)؛ | · قدرشناسی (عدم قدردانی یا طلبکار بودن، نشانه قدرت بالاست)؛ | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
اقتدار مرد در خانوادۀ گسترده، ناشی از مالکیت، مدیریت و تصمیمگیری تام او دربارۀ وسایل تولید اقتصادی بود؛ اما با شکلگیری خانوادۀ صنایع خانگی، مالکیت زمین کشاورزی از دست مرد خارج شد و پس از آن خانوادۀ کارگری شکل گرفت که پدر بهعنوان شخصی که در کارخانه مشغول کار بود. در اواخر قرن نوزدهم، مدارس عمومی و اجباری، جایگاه استادی پدر در آموزش حرفه به پسر را گرفته و تنها عامل باقیماندۀ اقتدار پدر را نیز از بین بردند. همچنین ارزشهای جدیدی چون ملت، کشور و میهن جایگزین ارزشهای خانوادگی شد. طی بحرانهای سرمایهداری نیز نقش نانآوری پدر مکرراً به خطر افتاد و بهتدریج نوجوانانی که به طرق مشروع و نامشروع، کسب درآمد میکردند، صاحب اقتدار در خانواده شدند. در سده نوزدهم، پیدایش افکار آزادیخواهانه و انقلاب فرانسه و تدوین قوانین مبتنی بر آن، اقتدار مردان را با محدودیتهای قانونی نیز مواجه کرد و در اوایل قرن بیستم، اقتدار پدر نه ضرورت داشت و نه مطلوبیت.<ref>. اعزازی، جامعهشناسی خانواده، 1376ش، ص126-128.</ref> | اقتدار مرد در خانوادۀ گسترده، ناشی از مالکیت، مدیریت و تصمیمگیری تام او دربارۀ وسایل تولید اقتصادی بود؛ اما با شکلگیری خانوادۀ صنایع خانگی، مالکیت زمین کشاورزی از دست مرد خارج شد و پس از آن خانوادۀ کارگری شکل گرفت که پدر بهعنوان شخصی که در کارخانه مشغول کار بود. در اواخر قرن نوزدهم، مدارس عمومی و اجباری، جایگاه استادی پدر در آموزش حرفه به پسر را گرفته و تنها عامل باقیماندۀ اقتدار پدر را نیز از بین بردند. همچنین ارزشهای جدیدی چون ملت، کشور و میهن جایگزین ارزشهای خانوادگی شد. طی بحرانهای سرمایهداری نیز نقش نانآوری پدر مکرراً به خطر افتاد و بهتدریج نوجوانانی که به طرق مشروع و نامشروع، کسب درآمد میکردند، صاحب اقتدار در خانواده شدند. در سده نوزدهم، پیدایش افکار آزادیخواهانه و انقلاب فرانسه و تدوین قوانین مبتنی بر آن، اقتدار مردان را با محدودیتهای قانونی نیز مواجه کرد و در اوایل قرن بیستم، اقتدار پدر نه ضرورت داشت و نه مطلوبیت.<ref>. اعزازی، جامعهشناسی خانواده، 1376ش، ص126-128.</ref> | ||
امروزه اقتدار پدر کاهش یافته و صرفا بهسبب دانش و عقل وی بهعنوان وسیلهای برای انجام وظایف الزامی او است. همچنین قوانین خانواده، ازدواج و طلاق و قوانین مدنی بسیاری از کشورها با لحاظ حقوق بیشتری برای زنان و کودکان و محدودیتزایی برای مردان، از قدرت آنان کاسته است.<ref>. گیدنز، جامعهشناسی، 1373ش، ص420-428.</ref> | امروزه اقتدار پدر کاهش یافته و صرفا بهسبب دانش و عقل وی بهعنوان وسیلهای برای انجام وظایف الزامی او است. همچنین قوانین خانواده، ازدواج و [[حق طلاق|طلاق]] و قوانین مدنی بسیاری از کشورها با لحاظ حقوق بیشتری برای زنان و کودکان و محدودیتزایی برای مردان، از قدرت آنان کاسته است.<ref>. گیدنز، جامعهشناسی، 1373ش، ص420-428.</ref> | ||
==اقتدار مرد در خانواده غربی== | ==اقتدار مرد در خانواده غربی== | ||
در بیشتر جوامع غربی، «پدری» در مقایسه با «مادری»، بیش از آنکه نوعی مقام و منزلت باشد، نوعی فعالیت است و پدران فقط نقش نانآور و عهدهدار کار مزدی هستند و بیشتر کارهای والدگری، برعهده زنان است؛ به همینجهت، اجلاسیه احزاب پارلمانی اروپا بر تقویت نقش پدران برای مشارکت در امور فرزندان تاکید کرده است.<ref>. برناردز، درآمدی به مطالعات خانواده، 1384ش، ص294 و 321.</ref> با این وجود، دولت سوئد هرگونه تنبیه فیزیکی و رفتار توهینآمیز والدین با کودکان را منع کرده و با آموزش جنسی به کودکان در مدارس، بهطور عملی، اقتدار والدین را نادیده گرفته است.<ref>. گاردنر، جنگ علیه خانواده، 1386ش، ص114.</ref> در آمریکا، قوانین به کاهش بیش از پیش جایگاه مرد و پدر در خانواده و جامعه انجامیده است؛ بهگونهای که حق حضانت پس از طلاق به مادر واگذار شده و مردانِ جداشده، فرزندان خود را یا اصلاً نمیبینند و یا یک روز در هفته میبینند. این پدران اغلب احساس میکنند که هویت و جایگاه خود را در خانواده از دست دادهاند؛ از اینرو، طبق برآوردها، 36% کودکان آمریکایی، جدا از پدران اصلیشان زندگی میکنند و حدود40% این کودکان، حداقل 1 سال پدران خود را ندیدهاند و بیش از نیمی از کودکان، بخش مهمی از دوران کودکیشان را جدا از پدر گذراندهاند.<ref>. سیدل و گاردنر، وایوای اروپا- آمریکا، 1389ش، ص20-22 و ص39.</ref> | در بیشتر جوامع غربی، «پدری» در مقایسه با «مادری»، بیش از آنکه نوعی مقام و منزلت باشد، نوعی فعالیت است و پدران فقط نقش نانآور و عهدهدار کار مزدی هستند و بیشتر کارهای والدگری، برعهده زنان است؛ به همینجهت، اجلاسیه احزاب پارلمانی اروپا بر تقویت نقش پدران برای مشارکت در امور فرزندان تاکید کرده است.<ref>. برناردز، درآمدی به مطالعات خانواده، 1384ش، ص294 و 321.</ref> با این وجود، دولت سوئد هرگونه تنبیه فیزیکی و رفتار توهینآمیز والدین با کودکان را منع کرده و با آموزش جنسی به کودکان در مدارس، بهطور عملی، اقتدار والدین را نادیده گرفته است.<ref>. گاردنر، جنگ علیه خانواده، 1386ش، ص114.</ref> در آمریکا، قوانین به کاهش بیش از پیش جایگاه مرد و پدر در خانواده و جامعه انجامیده است؛ بهگونهای که حق [[حضانت]] پس از طلاق به مادر واگذار شده و مردانِ جداشده، فرزندان خود را یا اصلاً نمیبینند و یا یک روز در هفته میبینند. این پدران اغلب احساس میکنند که هویت و جایگاه خود را در خانواده از دست دادهاند؛ از اینرو، طبق برآوردها، 36% کودکان آمریکایی، جدا از پدران اصلیشان زندگی میکنند و حدود40% این کودکان، حداقل 1 سال پدران خود را ندیدهاند و بیش از نیمی از کودکان، بخش مهمی از دوران کودکیشان را جدا از پدر گذراندهاند.<ref>. سیدل و گاردنر، وایوای اروپا- آمریکا، 1389ش، ص20-22 و ص39.</ref> | ||
==اقتدار مرد در خانوادۀ ایرانی== | ==اقتدار مرد در خانوادۀ ایرانی== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
==گفتمانهای زنگرایی و تساویطلبی== | ==گفتمانهای زنگرایی و تساویطلبی== | ||
درباره نقش و جایگاه زنومرد در خانواده، دو گفتمان شکل گرفته است؛ گفتمان | درباره نقش و جایگاه زنومرد در خانواده، دو گفتمان شکل گرفته است؛ گفتمان زنگرایی به نقد پدرسالاری و مردمَداری، محوریتبخشیدن به [[نقش خانوادگی زن در اندیشهٔ آیتالله خامنهای|نقش زن]] در خانواده و جامعه، بازسازی نظام اجتماعی زنمدار و برابریطلبی با مردان تاکید میکند. گفتمان دوم نیز به افزایش قدرت زنان در جامعه و تنظیم مجدد روابط زنان و مردان در خانه تاکید دارد. این مطالبات، الزامات قانونی همچون مکلفکردن مردان به رعایت حقوق مساوی در مالکیت، سلب [[حق طلاق]] از مرد، حق تحصیل و [[اشتغال زنان|اشتغال]] برای زن را داشته است.<ref>. آزاد ارمکی، خانواده ایرانی، 1393ش، ص148-149.</ref> | ||
==اقتدار مسئولانۀ مرد== | ==اقتدار مسئولانۀ مرد== | ||
دیدگاه سوم مبتنی بر مبانی دینی، هم با نقد پدرسالاری و قدرت مطلق پیشین مرد در خانواده و هم نقد رویکردهای زنسالارانه و تضعیف اقتدار مرد، بر ضرورت اقتدار مسئولانۀ مرد در خانواده تاکید دارد؛ یعنی اختیار و قدرت مرد را بیشتر بهعنوان یک مسئولیت و مستلزم وظایف مهمی چون مدیریت، تامین هزینهها و حفظ خانواده و مصلحت آن تلقی میکند.<ref>. ابراهیمیپور و همکاران، شاخصهای خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام، 1395ش، ص195-199 و ص556؛ جانبزرگی و دیگران، «بررسی رابطه ساختار قدرت در خانواده با کارآمدی آن»، 1392ش، ص62.</ref> بر اساس این الگو: | دیدگاه سوم مبتنی بر مبانی دینی، هم با نقد پدرسالاری و قدرت مطلق پیشین مرد در خانواده و هم نقد رویکردهای زنسالارانه و تضعیف اقتدار مرد، بر ضرورت اقتدار مسئولانۀ مرد در خانواده تاکید دارد؛ یعنی اختیار و قدرت مرد را بیشتر بهعنوان یک مسئولیت و مستلزم وظایف مهمی چون مدیریت، تامین هزینهها و [[خانواده طیب|حفظ خانواده]] و مصلحت آن تلقی میکند.<ref>. ابراهیمیپور و همکاران، شاخصهای خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام، 1395ش، ص195-199 و ص556؛ جانبزرگی و دیگران، «بررسی رابطه ساختار قدرت در خانواده با کارآمدی آن»، 1392ش، ص62.</ref> بر اساس این الگو: | ||
1. بیشترین حق را بر زن، شوهر او دارد؛ | 1. بیشترین حق را بر زن، شوهر او دارد؛ | ||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
==پیامدهای اقتدار پدر== | ==پیامدهای اقتدار پدر== | ||
نقش ضعیف پدران همراه با نقش مادران سلطهجو، با ابتلای بیشتر به | نقش ضعیف پدران همراه با نقش مادران سلطهجو، با ابتلای بیشتر به اختلالات رورانی چون شیزوفرنی فرزندان همراه بوده است؛<ref>. کوزر و روزنبرگ، نظریههای بنیادین جامعهشناختی، 1393ش، ص549.</ref> علاوه بر اینکه کاهش اقتدار مرد در خانواده به آسیبهای مختلف اجتماعی، همچون کاهش فرزندآوری زنان،<ref>. کاوهفیروز و کرمی، «بررسی ابعاد ساختار قدرت در خانواده و رابطه آن با باروری»، 1394ش، ص291.</ref> کاهش کارآمدی خانواده و بروز اختلافات و نارضایتی زناشویی یا سلب آرامش خانواده انجامیده و در مقابل، حفظ اقتدار مرد بهدور از آسیبهای مردسالاری و پدرسالاری سنتی، به کاهش اختلافات زناشویی و طلاق فرزندان میانجامد.<ref>. زارعی توپخانه، «بررسی ساختار توزیع قدرت در خانواده»، 1392ش، ص111.</ref> | ||
==قانون و اقتدار مرد در خانواده== | ==قانون و اقتدار مرد در خانواده== | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
===افزایش قدرت زنان=== | ===افزایش قدرت زنان=== | ||
طبق نظریه منابع، دستیابی به منابع بیشتر (شغل و درآمد، تحصیلات و اطلاعات) بهمعنای برخورداری از ﻗﺪرت ﺑﻴﺸﺘﺮ اﺳت.<ref>. منصوریان و همکاران، «عوامل اجتماعی، اقتصادی مؤثر بر ساخت قدرت در خانواده»، 1388ش، ص128.</ref> اشتغال | طبق نظریه منابع، دستیابی به منابع بیشتر (شغل و درآمد، تحصیلات و اطلاعات) بهمعنای برخورداری از ﻗﺪرت ﺑﻴﺸﺘﺮ اﺳت.<ref>. منصوریان و همکاران، «عوامل اجتماعی، اقتصادی مؤثر بر ساخت قدرت در خانواده»، 1388ش، ص128.</ref> [[اشتغال زنان]]، افزایش سرمایه اجتماعی، آگاهی از حقوق خود و درآمد بالا سبب قدرتگیری زنان و کاهش اقتدار مردان شده است.<ref>. مالمیر و ابراهیمی، «نوعشناسی ساختار قدرت در خانواده ایرانی»، 1399ش، ص11؛ عنایت و رئیسی، «سنجش عوامل مؤثر بر توزیع قدرت در خانواده»، 1391ش، ص37؛ مهدوی و صبوری خسروشاهی، «بررسی ساختار توزیع قدرت در خانواده»، 1382ش، ص60-63.</ref> | ||
===فردگرایی و تغییر الگوهای جنسیتی=== | ===فردگرایی و تغییر الگوهای جنسیتی=== | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
==رسانه== | ==رسانه== | ||
مجلات خانوادگی با نمایش سلبریتیهای مرد با ظاهری جذاب در تبلیغ کالاهای آرایشی و بهداشتی و بازنمایی مردانی فاقد ویژگیهای مردانه، اقتدار سنتی مردانه که مبتنی بر کار و قدرت را شکسته و سبب زنانه کردن نقش مردان و تبدیل بدن مردانه که قبلاً در ارتباط با کار بود، به شیئی جنسی و دارای جذابیت ظاهری شدهاند.<ref>. بازیار و همکاران، «بازنمایی مردانگی در آگهیهای تبلیغاتی مجلات خانوادگی»، 1398ش، ص85-92.</ref> در سینمای ایران نیز مرد عموماً فردی بیتدبیر، ظالم، بیعاطفه و خودخواه یا منفعل بازنمایی شده و غیرتورزی و اقتدارگرایی مردانه یا زیر سؤال و یا از بین رفته است و در مقابل، زنان چهرهای مظلوم، فعال، فداکار و درعینحال، غیرمقیّد به هنجارهای اسلامی دارند که اغلب نقش دینی شوهر را نیز نادیده میگیرند.<ref>. اسماعیلی، بازنمایی الگوی شخصیت زنومرد در سینمای ایران، 1393ش، ص320-328</ref> | مجلات خانوادگی با نمایش سلبریتیهای مرد با ظاهری جذاب در تبلیغ کالاهای آرایشی و بهداشتی و بازنمایی مردانی فاقد ویژگیهای مردانه، اقتدار سنتی مردانه که مبتنی بر کار و قدرت را شکسته و سبب زنانه کردن نقش مردان و تبدیل بدن مردانه که قبلاً در ارتباط با کار بود، به شیئی جنسی و دارای جذابیت ظاهری شدهاند.<ref>. بازیار و همکاران، «بازنمایی مردانگی در آگهیهای تبلیغاتی مجلات خانوادگی»، 1398ش، ص85-92.</ref> | ||
در سینمای ایران نیز مرد عموماً فردی بیتدبیر، ظالم، بیعاطفه و خودخواه یا منفعل بازنمایی شده و غیرتورزی و اقتدارگرایی مردانه یا زیر سؤال و یا از بین رفته است و در مقابل، زنان چهرهای مظلوم، فعال، فداکار و درعینحال، غیرمقیّد به هنجارهای اسلامی دارند که اغلب نقش دینی شوهر را نیز نادیده میگیرند.<ref>. اسماعیلی، بازنمایی الگوی شخصیت زنومرد در سینمای ایران، 1393ش، ص320-328</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |