اقتدار مرد در خانواده
اقتدار مرد در خانواده؛ پذیرش احترام و محوریت مرد از سوی افراد خانواده.
اقتدار مرد در خانواده در واکنش به قدرت مطلق تاریخی مرد و متاثر ازاندیشهها و پدیدههای مدرنی چون فمینیسم، اشتغال زنان و افزایش تحصیلات و آگاهی آنان، فردگرایی و بازنماییهای رسانهای از نقش زنومرد، تحول یافته است. مرد در جوامع غربی، اکنون حتی حق حضانت یا دیدار فرزند خود را نیز بهسادگی ندارد.
مفهومشناسی
«اقتدار» در لغت به معنای توانایی انجام کار[۱] و علامت غالب شدن و استیلا[۲] است. اقتدار در خانواده به معنای توان و اجازۀ تصمیمگیری دربارۀ امور مختلف خانواده بوده و مهمترین مؤلفۀ آن، قدرت تصمیمگیری در اموری چون تعداد فرزندان، تربیت فرزندان، امور اقتصادی و هزینهها و خرید است.[۳] در تحلیل توزیع قدرت در خانواده، اصطلاحاتی چون «پدرسالاری»، «زنسالاری» و «مادرسالاری» استفاده شده[۴] که هر یک، جایگاه یا قدرت مرد و زن در تصمیمگیری و مدیریت خانواده را بهصورت خاصی معنا میکند.[۵] اندیشمندان دینی از مفهوم قرآنی «قوّامیت» استفاده کردهاند که اقتدار در خانواده را هم حق و هم تکلیف مرد میدانند که در دو بعد قوّامیت شوهر بر زن و ولایت پدر بر فرزند تجلی مییابد و بهطور کلّی بهمعنای سرپرستی، حمایت، محافظت و تشخیص و رعایت مصالح خانواده و اعضای آن توسط مرد (شوهر و پدر خانواده) است.[۶] از این منظر، مرد مقتدر در خانوادۀ خود:
- توانایی بالایی در تامین نیازهای مادی و معنوی خانوادهاش دارد؛
- از خانوادۀ خود محافظت میکند؛
- به اندازه و بهصورت میانه، امورات زندگیاش را پیش میبرد؛
- نزد خانوادۀ خود دارای استحکام، قدر، منزلت و عظمت است؛
- به خانوادۀ خود ظلم و تعدی نمیکند؛
- بر امور خانواده چیرگی و تسلط دارد؛
- دارای انعطاف، قبض و بسط در انجام امور خانواده است.[۷]
سنجش اقتدار مرد در خانواده
1. شاخصهای کمّی
در تحقیقات کمّی معمولاً بر مبنای نظریه منابع، قدرت در خانواده بر اساس قدرت تصمیمگیری سنجیده میشود؛ بنابراین، میزان تحصیلات، درآمد، اعتبار شغلی، موقعیت اجتماعی مرد نسبت به وضعیت زن، نمایانگر قدرت او در خانواده است که تاثیر آن در تصمیماتی چون نوع ماشین و منزل خریداریشده، انتخاب شغل، امکان اشتغال زن، میزان هزینه مواد غذایی، نحوۀ گذران تعطیلات و اینکه چه کسی حرف آخر را میزند، سنجیده میشود.[۸] در همین راستا، سه شاخص برای سنجش قدرت در خانواده بهکار میرود:
1. حوزههای تصمیمگیری (سلامتی، تغذیه، مسکن، ازدواج فرزندان، انتخاب شغل، نحوه هزینه درآمد)؛
2. ساخت قدرت (یکسویه بودن یا دوسویه بودن قدرت)؛
3. شیوۀ اعمال قدرت (اجبار، مجابسازی یا ترکیبی). [۹]
2. شاخصهای کیفی
در تحقیقات کیفی نیز شاخصهای زیر برای سنجش قدرت در خانواده بهکار میرود:
· استقلال (احترام همسر به حریم شخصی و نگرش تساویطلبانه در مقابل سرککشیدن به کارها و عدم تساوی)؛
· آزادی (در نوع پوشش و نحوه انجام کارها)؛
· اعتماد (عدم اعتماد، نشانه عدم قدرت)؛
· کرامت (تحقیر نشدن، عدم فحاشی و بگومگو)؛
· قدرشناسی (عدم قدردانی یا طلبکار بودن، نشانه قدرت بالاست)؛
· رضامندی (استمرار زندگی بدون ناخرسندی)؛
· تحملکردن (تحمل بدون رضایت، نشانه ضعف است). [۱۰]
تاریخچۀ اقتدار مرد در خانواده
اقتدار مرد در خانوادۀ گسترده، ناشی از مالکیت، مدیریت و تصمیمگیری تام او دربارۀ وسایل تولید اقتصادی بود؛ اما با شکلگیری خانوادۀ صنایع خانگی، مالکیت زمین کشاورزی از دست مرد خارج شد و پس از آن خانوادۀ کارگری شکل گرفت که پدر بهعنوان شخصی که در کارخانه مشغول کار بود. در اواخر قرن نوزدهم، مدارس عمومی و اجباری، جایگاه استادی پدر در آموزش حرفه به پسر را گرفته و تنها عامل باقیماندۀ اقتدار پدر را نیز از بین بردند. همچنین ارزشهای جدیدی چون ملت، کشور و میهن جایگزین ارزشهای خانوادگی شد. طی بحرانهای سرمایهداری نیز نقش نانآوری پدر مکرراً به خطر افتاد و بهتدریج نوجوانانی که به طرق مشروع و نامشروع، کسب درآمد میکردند، صاحب اقتدار در خانواده شدند. در سده نوزدهم، پیدایش افکار آزادیخواهانه و انقلاب فرانسه و تدوین قوانین مبتنی بر آن، اقتدار مردان را با محدودیتهای قانونی نیز مواجه کرد و در اوایل قرن بیستم، اقتدار پدر نه ضرورت داشت و نه مطلوبیت.[۱۱]
امروزه اقتدار پدر کاهش یافته و صرفا بهسبب دانش و عقل وی بهعنوان وسیلهای برای انجام وظایف الزامی او است. همچنین قوانین خانواده، ازدواج و طلاق و قوانین مدنی بسیاری از کشورها با لحاظ حقوق بیشتری برای زنان و کودکان و محدودیتزایی برای مردان، از قدرت آنان کاسته است.[۱۲]
اقتدار مرد در خانواده غربی
در بیشتر جوامع غربی، «پدری» در مقایسه با «مادری»، بیش از آنکه نوعی مقام و منزلت باشد، نوعی فعالیت است و پدران فقط نقش نانآور و عهدهدار کار مزدی هستند و بیشتر کارهای والدگری، برعهده زنان است؛ به همینجهت، اجلاسیه احزاب پارلمانی اروپا بر تقویت نقش پدران برای مشارکت در امور فرزندان تاکید کرده است.[۱۳] با این وجود، دولت سوئد هرگونه تنبیه فیزیکی و رفتار توهینآمیز والدین با کودکان را منع کرده و با آموزش جنسی به کودکان در مدارس، بهطور عملی، اقتدار والدین را نادیده گرفته است.[۱۴] در آمریکا، قوانین به کاهش بیش از پیش جایگاه مرد و پدر در خانواده و جامعه انجامیده است؛ بهگونهای که حق حضانت پس از طلاق به مادر واگذار شده و مردانِ جداشده، فرزندان خود را یا اصلاً نمیبینند و یا یک روز در هفته میبینند. این پدران اغلب احساس میکنند که هویت و جایگاه خود را در خانواده از دست دادهاند؛ از اینرو، طبق برآوردها، 36% کودکان آمریکایی، جدا از پدران اصلیشان زندگی میکنند و حدود40% این کودکان، حداقل 1 سال پدران خود را ندیدهاند و بیش از نیمی از کودکان، بخش مهمی از دوران کودکیشان را جدا از پدر گذراندهاند.[۱۵]
اقتدار مرد در خانوادۀ ایرانی
در ایران تا پیش از مشروطه، پدر در راس هرم قدرت و مورد اطاعت و احترام اعضای خانواده بود. با ورود مدرنیته و عواملی چون کشف حجاب، تحصیل فرزندان در خارج و اشتغال در ادارههای دولتی، پدر این جایگاه را در برخی از خرده فرهنگها از دست داد.[۱۶] بهاعتقاد برخی پژوهشگران، جامعه ایران که تا دهۀ 1360ش، بر محور تفکر مردسالارانه بوده، در دهه 1390ش بهسمت تفکر زنسالارانه و سپس کودکسالاری سوق یافته است.[۱۷]
آمارهای چند دهۀ گذشته، نشانگر تحول اساسی در جایگاه زنان در جامعه و خانواده و کاهش اقتدار مردان است. در پیمایش 1374ش، 60% افراد، مردان را در جامعه، مهمتر میدانستند.[۱۸] همچنین فقط 20% خانوارهای تهرانی، پدر را تصمیمگیرندۀ اصلی معرفی کردهاند.[۱۹] بهلحاظ سنّی، 70. 5% افراد مسن و 59. 6% افراد بین 15-24 سال، پدر را تصمیمگیرندۀ اصلی خانوادۀ خود معرفی کردهاند.[۲۰]
گفتمانهای زنگرایی و تساویطلبی
درباره نقش و جایگاه زنومرد در خانواده، دو گفتمان شکل گرفته است؛ گفتمان زنگرایی به نقد پدرسالاری و مردمَداری، محوریتبخشیدن به نقش زن در خانواده و جامعه، بازسازی نظام اجتماعی زنمدار و برابریطلبی با مردان تاکید میکند. گفتمان دوم نیز به افزایش قدرت زنان در جامعه و تنظیم مجدد روابط زنان و مردان در خانه تاکید دارد. این مطالبات، الزامات قانونی همچون مکلفکردن مردان به رعایت حقوق مساوی در مالکیت، سلب حق طلاق از مرد، حق تحصیل و اشتغال برای زن را داشته است.[۲۱]
اقتدار مسئولانۀ مرد
دیدگاه سوم مبتنی بر مبانی دینی، هم با نقد پدرسالاری و قدرت مطلق پیشین مرد در خانواده و هم نقد رویکردهای زنسالارانه و تضعیف اقتدار مرد، بر ضرورت اقتدار مسئولانۀ مرد در خانواده تاکید دارد؛ یعنی اختیار و قدرت مرد را بیشتر بهعنوان یک مسئولیت و مستلزم وظایف مهمی چون مدیریت، تامین هزینهها و حفظ خانواده و مصلحت آن تلقی میکند.[۲۲] بر اساس این الگو:
1. بیشترین حق را بر زن، شوهر او دارد؛
2. پدر اختیاردار منابع مالی خانواده است؛
3. سرپرست (مرد) باید به سلیقه و خواست دیگران توجه داشته، برای رفاه خانواده تلاش کند و رفتاری شایسته با اعضا داشته باشد؛
4. مادر بیشترین خدمات را در خانواده دریافت میکند.[۲۳]
این الگو طبق بسیاری از پژوهشها، کارآمدترین نوع خانواده است؛ در مقابل، الگوی زنسالار کمترین کارآمدی را دارد.[۲۴] طبق برخی پژوهشها نیز زنان در صورت وجود صمیمیت و رضایت زناشویی، از اقتدار مرد، احساس خوشبختی دارند.[۲۵]
پیامدهای اقتدار پدر
نقش ضعیف پدران همراه با نقش مادران سلطهجو، با ابتلای بیشتر به اختلالات رورانی چون شیزوفرنی فرزندان همراه بوده است؛[۲۶] علاوه بر اینکه کاهش اقتدار مرد در خانواده به آسیبهای مختلف اجتماعی، همچون کاهش فرزندآوری زنان،[۲۷] کاهش کارآمدی خانواده و بروز اختلافات و نارضایتی زناشویی یا سلب آرامش خانواده انجامیده و در مقابل، حفظ اقتدار مرد بهدور از آسیبهای مردسالاری و پدرسالاری سنتی، به کاهش اختلافات زناشویی و طلاق فرزندان میانجامد.[۲۸]
قانون و اقتدار مرد در خانواده
طبق ماده 1105 قانون مدنی، «در روابط زوجین، ریاست خانواده از خصائص شوهر است». این ریاست، اختیاری است برای تثبیت و مصلحت خانواده؛ بنابراین، مرد نمیتواند از آن سوءاستفاده کند[۲۹] یا آن را به زن یا کسی دیگر واگذار کند. جایگاه سرپرستی مرد، پیامدهای حقوقی دیگری بهدنبال دارد؛ از جمله اینکه اقامتگاه زن همان اقامتگاه مرد است؛ تعیین مسکن با مرد بوده و زن باید تمکین کند؛ شوهر میتواند زن را از شغلی که منافی مصالح خانواده یا حیثیت خود یا زن باشد، بازدارد؛ طفل صغیر تحت ولایت قهری پدر و جد پدری خود است و هزینه اداره خانواده نیز برعهده مرد قرار دارد.[۳۰]
عوامل کاهش اقتدار مرد در خانواده
شیوع اندیشههای فمینیستی
اندیشههای فمینیستی بهدنبال حذف کلیشهها و نقشهای جنسیتی، ساختار عمودی خانواده که پدر را در جایگاه سرپرستی خانواده میدید را به چالش کشیده و بهجای آن، ابتدا الگوی دوپلهای که پدرومادر را در یک رتبه مینهاد و سپس الگوی افقیِ دموکراتیک (تساوی همۀ اعضای خانواده) را مطرح و در سیاستهای توسعه دنبال کرد؛ درنتیجه، نه خانواده بهمثابه نهادی منسجم و نیازمند رهبری متمرکز لحاظ شد، نه فرزندان نیازمند نظارت تلقی شدند و نه پدر نقش خاصی در خانواده یافت.[۳۱]
افزایش قدرت زنان
طبق نظریه منابع، دستیابی به منابع بیشتر (شغل و درآمد، تحصیلات و اطلاعات) بهمعنای برخورداری از ﻗﺪرت ﺑﻴﺸﺘﺮ اﺳت.[۳۲] اشتغال زنان، افزایش سرمایه اجتماعی، آگاهی از حقوق خود و درآمد بالا سبب قدرتگیری زنان و کاهش اقتدار مردان شده است.[۳۳]
فردگرایی و تغییر الگوهای جنسیتی
سلب اقتدار پدر و جایگزینی گفتمان مشاوره بهجای آن، ناشی از تغییر نگرشها به الگوهای کهن جنسیتی و تقسیم کار است؛ یعنی زنانگی و مردانگی، دیگر با بایدها و نبایدهای فرهنگی گذشته، معنا نمییابد و خانواده تعاریف جدیدی از الگوهای جنسیتی پذیرفته است.[۳۴] گسترش فردگرایی در جامعه، به تمامیتخواهی همۀ اعضا و یکسانسازی نیازها و انتظارات آنان در خانواده و استفاده حداکثری از امکانات در خانواده انجامیده است.[۳۵]
رسانه
مجلات خانوادگی با نمایش سلبریتیهای مرد با ظاهری جذاب در تبلیغ کالاهای آرایشی و بهداشتی و بازنمایی مردانی فاقد ویژگیهای مردانه، اقتدار سنتی مردانه که مبتنی بر کار و قدرت را شکسته و سبب زنانه کردن نقش مردان و تبدیل بدن مردانه که قبلاً در ارتباط با کار بود، به شیئی جنسی و دارای جذابیت ظاهری شدهاند.[۳۶]
در سینمای ایران نیز مرد عموماً فردی بیتدبیر، ظالم، بیعاطفه و خودخواه یا منفعل بازنمایی شده و غیرتورزی و اقتدارگرایی مردانه یا زیر سؤال و یا از بین رفته است و در مقابل، زنان چهرهای مظلوم، فعال، فداکار و درعینحال، غیرمقیّد به هنجارهای اسلامی دارند که اغلب نقش دینی شوهر را نیز نادیده میگیرند.[۳۷]
پانویس
- ↑ . فراهیدی، کتاب العین، 1409ق، ج5، ص113.
- ↑ . مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 1430ق، ج7، ص247.
- ↑ . مهدوی و صبوری خسروشاهی، «بررسی ساختار توزیع قدرت در خانواده»، 1382ش، ص31.
- ↑ . بستان، جامعهشناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی، 1390ش، ص84.
- ↑ . منادی، مردمنگاری خانواده، 1394ش، ص50.
- ↑ . مقدادی، ریاست خانواده، 1385ش، ص38-52.
- ↑ . ملکی و جدیری، «مفهومشناسی اقتدار مرد در خانواده با رویکرد اسلامی و ساخت آزمون اولیه آن»، 1402ش، ص50.
- ↑ . محمدی، «شناسایی شاخصهای قدرت در خانواده بهروش کیفی»، 1391ش، ص142-144.
- ↑ . موحد و همکاران، «مطالعه عوامل زمینهای مرتبط با ساختار توزیع قدرت در خانواده»، 1391ش، ص168.
- ↑ . محمدی، «شناسایی شاخصهای قدرت در خانواده بهروش کیفی»، 1391ش، ص150-155.
- ↑ . اعزازی، جامعهشناسی خانواده، 1376ش، ص126-128.
- ↑ . گیدنز، جامعهشناسی، 1373ش، ص420-428.
- ↑ . برناردز، درآمدی به مطالعات خانواده، 1384ش، ص294 و 321.
- ↑ . گاردنر، جنگ علیه خانواده، 1386ش، ص114.
- ↑ . سیدل و گاردنر، وایوای اروپا- آمریکا، 1389ش، ص20-22 و ص39.
- ↑ . صفری و ظاهری عبدوند، «بررسی تاثیر مدرنیته بر جایگاه پدر/شوهر در خانواده ایرانی»، 1396ش، ص33 و 35؛ شفیعزاده و همکاران، «تحلیل تاثیر تحول ساختار قدرت خانواده بر حق ولایت»، 1398ش، ص169-170.
- ↑ . پیشقدم و همکاران، «واکاوی زباهنگ مردسالاری و زنسالاری در فرهنگ ایرانی»، 1399ش، ص110.
- ↑ . عبدی، مقدمهای بر پژوهش در جامعهشناسی خانواده در ایران، 1393ش، ص103.
- ↑ . گودرزی، ارزشها و نگرشهای فرهنگی-اجتماعی شهروندان تهران، 1390ش، ص54.
- ↑ . آزاد ارمکی، جامعهشناسی خانواده ایرانی، 1384ش، ص73-74.
- ↑ . آزاد ارمکی، خانواده ایرانی، 1393ش، ص148-149.
- ↑ . ابراهیمیپور و همکاران، شاخصهای خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام، 1395ش، ص195-199 و ص556؛ جانبزرگی و دیگران، «بررسی رابطه ساختار قدرت در خانواده با کارآمدی آن»، 1392ش، ص62.
- ↑ . ابراهیمیپور و همکاران، شاخصهای خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام، 1395ش، ص327.
- ↑ . جانبزرگی و دیگران، «بررسی رابطه ساختار قدرت در خانواده با کارآمدی آن»، 1392ش، ص67.
- ↑ . مرتضوی و پاکزاد، «تبیین نگرش زنان نسبت به اقتدارگرایی مردانه با استفاده از مدل پیر بوردیو (مطالعۀ موردی: طایفۀ دهبالایی شهر ایلام)، 1396ش، ص144؛ محمدی، «اﻟﮕﻮی ﺳﻨﺘﻲ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻗﺪرت در ﺑﺮﺧﻲ ﺧﺎﻧﻮادههای ایرانی»، 1393ش، ص111.
- ↑ . کوزر و روزنبرگ، نظریههای بنیادین جامعهشناختی، 1393ش، ص549.
- ↑ . کاوهفیروز و کرمی، «بررسی ابعاد ساختار قدرت در خانواده و رابطه آن با باروری»، 1394ش، ص291.
- ↑ . زارعی توپخانه، «بررسی ساختار توزیع قدرت در خانواده»، 1392ش، ص111.
- ↑ . فتحی و کوهی اصفهانی، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بههمراه نظرات تفسیری شورای نگهبان، 1397ش، اصل40.
- ↑ . قانون مدنی، مواد 1005، 1114، 1117، 1180، 1199، وبسایت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی.
- ↑ . جمعی از نویسندگان، آسیبشناسی خانواده، 1388ش، ص40و53.
- ↑ . منصوریان و همکاران، «عوامل اجتماعی، اقتصادی مؤثر بر ساخت قدرت در خانواده»، 1388ش، ص128.
- ↑ . مالمیر و ابراهیمی، «نوعشناسی ساختار قدرت در خانواده ایرانی»، 1399ش، ص11؛ عنایت و رئیسی، «سنجش عوامل مؤثر بر توزیع قدرت در خانواده»، 1391ش، ص37؛ مهدوی و صبوری خسروشاهی، «بررسی ساختار توزیع قدرت در خانواده»، 1382ش، ص60-63.
- ↑ . چراغی کوتیانی و شرفالدین، بحران خاموش، 1397ش، ص228.
- ↑ . آزاد ارمکی، خانواده ایرانی، 1393ش، ص174و182.
- ↑ . بازیار و همکاران، «بازنمایی مردانگی در آگهیهای تبلیغاتی مجلات خانوادگی»، 1398ش، ص85-92.
- ↑ . اسماعیلی، بازنمایی الگوی شخصیت زنومرد در سینمای ایران، 1393ش، ص320-328
منابع
- آزاد ارمکی، تقی، خانواده ایرانی، تهران، علم، 1393ش.
- آزاد ارمکی، تقی، جامعهشناسی خانواده ایرانی، تهران، سمت، 1386ش.
- ابراهیمیپور، قاسم و همکاران، شاخصهای خانواده مطلوب از دیدگاه اسلام، قم، مؤسسه امام خمینی، 1395ش.
- اسماعیلی، رفیعالدین، بازنمایی الگوی شخصیت زنومرد در سینمای ایران، قم، مؤسسه امام خمینی، 1393ش.
- اعزازی، شهلا، جامعهشناسی خانواده، تهران، روشنگران و مطالعات زنان، 1376ش.
- بازیار، فرزانه و همکاران، «بازنمایی مردانگی در آگهیهای تبلیغاتی مجلات خانوادگی»، نشریه جامعهپژوهی فرهنگی، شماره 3، 1398ش.
- برناردز، جان، درآمدی به مطالعات خانواده، ترجمه حسین قاضیان، تهران، نی، 1384ش.
- بستان، حسین، جامعهشناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی، قم، حوزه و دانشگاه، 1390ش.
- پیشقدم، رضا و همکاران، «واکاوی زباهنگ مردسالاری و زنسالاری در فرهنگ ایرانی»، نشریه زن در فرهنگ و هنر، شماره 1، 1399ش.
- جمعی از نویسندگان، آسیبشناسی خانواده، تهران، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1388ش.
- جانبزرگی، مسعود و دیگران، «بررسی رابطه ساختار قدرت در خانواده با کارآمدی آن»، نشریه روانشانسی دین، ش3، 1392ش.
- چراغی کوتیانی، اسماعیل و شرفالدین، سیدحسین، بحران خاموش، قم، مؤسسه امام خمینی)، 1397ش.
- زارعی توپخانه، محمد، «بررسی ساختار توزیع قدرت در خانواده»، نشریه معرفت، ش186، 1392ش.
- سیدل، روث و گاردنر، ویلیام، وایوای اروپا- آمریکا، ترجمه پریسا پورعلمداری و دیگران، تهران، معارف، 1389ش.
- شفیعزاده، فرزانه و همکاران، «تحلیل تاثیر تحول ساختار قدرت خانواده بر حق ولایت»، پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده، شماره 17، 1398ش.
- صفری، جهانگیر و ظاهری عبدوند، ابراهیم، «بررسی تاثیر مدرنیته بر جایگاه پدر/شوهر در خانواده ایرانی»، نشریه پژوهشهای ادبی، شماره 56، 1396ش.
- عبدی، عباس، مقدمهای بر پژوهش در جامعهشناسی خانواده در ایرن، تهران، نی، 1393ش.
- عنایت، حلیمه و رئیسی، طاهره، «سنجش عوامل مؤثر بر توزیع قدرت در خانواده»، نشریه زن در توسعه و سیاست، شماره 1، 1391ش.
- فتحی، محمد و کوهی اصفهانی، کاظم، قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بههمراه نظرات تفسیری شورای نگهبان، تهران، پژوهشکده شورای نگهبان، 1397ش.
- کاوهفیروز، زینب و کرمی، فریبا، «بررسی ابعاد ساختار قدرت در خانواده و رابطه آن با باروری»، نشریه زن در توسعه و سیاست، شماره 2، 1394ش.
- کوزر، لوئیس و روزنبرگ، برنارد، نظریههای بنیادین جامعهشناختی، تهران، نی، 1393ش.
- گاردنر، ویلیام، جنگ علیه خانواده، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات زنان، 1386ش.
- گودرزی، محسن، ارزشها و نگرشهای فرهنگی-اجتماعی شهروندان تهران، تهران، دفتر مطالعات فرهنگی-اجتماعی، 1390ش.
- گیدنز، آنتونی، جامعهشناسی، ترجمه منوچهر صبوری، تهران، نی، 1373ش.
- فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، هجرت، قم، 1409ق.
- قانون مدنی، وبگاه مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، تاریخ بازدید: 8 شهریور 1403ش.
- مالمیر، مهدی و ابراهیمی، مرضیه، «نوعشناسی ساختار قدرت در خانواده ایرانی»، نشریه مطالعات راهبردی زنان، شماره 87، 1399ش.
- محمدی، سیدبیوک، «شناسایی شاخصهای قدرت در خانواده بهروش کیفی»، نشریه جامعهپژوهی فرهنگی، شماره 1، 1391ش.
- محمدی، سیدبیوک، «اﻟﮕﻮی ﺳﻨﺘﻲ ﺳﺎﺧﺘﺎر ﻗﺪرت در ﺑﺮﺧﻲ ﺧﺎﻧﻮادههای ایرانی»، نشریه پژوهشنامه زنان، شماره 2، 1393ش.
- مرتضوی، سیدخدایار و پاکزاد، شهیندخت، «تبیین نگرش زنان نسبت به اقتدارگرایی مردانه با استفاده از مدل پیر بوردیو (مطالعۀ موردی: طایفۀ دهبالایی شهر ایلام)»، پژوهشنامۀ زنان، شماره 3، 1396ش.
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، بیروت-لندن-قاهره، دارالکتب العالمیه، 1430ق.
- ملکی، روحالله و جدیری، جعفر، «مفهومشناسی اقتدار مرد در خانواده با رویکرد اسلامی و ساخت آزمون اولیه آن»، نشریه اسلام و پژوهشهای روانشناختی، شماره 20، 1402ش.
- مقدادی، محمدمهدی، ریاست خانواده، تهران، شورای فرهنگی-اجتماعی زنان، 1385ش.
- منادی، مرتضی، مردمنگاری خانواده، تهران، آوای نور، 1394ش.
- منصوریان، محمدکریم و همکاران، «عوامل اجتماعی، اقتصادی مؤثر بر ساخت قدرت در خانواده»، نشریه علوم اجتماعی، شماره 7، 1388ش.
- موحد، مجید و همکاران، «مطالعه عوامل زمینهای مرتبط با ساختار توزیع قدرت در خانواده»، نشریه مطالعات و تحقیقات اجتماعی، شماره 3، 1391ش.
- مهدوی، محمدصادق و صبوری خسروشاهی، حبیب، «بررسی ساختار توزیع قدرت در خانواده»، نشریۀ مطالعات زنان، شماره 2، 1382ش.
ّ