| خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
با توجه به این که نورالهدی از کودکی تحت آموزش و تربیت مستقیم معلمان فرانسوی قرار داشته، و طبیعی است که شیفته فرهنگ غرب باشد. او خود و خانواده خویش را روشنفکر معرفی کرده در فعالیتهای اجتماعی، همه تلاش خود را به کار گرفته تا فرهنگ مردم ایران را به سوی فرهنگ و شیوه زندگی غربی سوق دهد. او و همفکرانش تحت تأثیر آموزههای میرزا ملکم خان، بزرگترین روشنفکر آن زمان، میکوشیدند تا آموزههای غربی را در لباس دین، در جامعه آن روز گسترش دهند. در باره عقاید دینی نورالهدی، اطلاعات چندانی در دست نیست و از نوشتههایش هم در این باره چیزی به دست نمیآید؛ اما روش زندگی و عکسهایی که از زمان جوانی او به جای مانده، نشاندهنده عدم تقیدش به [[حجاب]] و پوشش اسلامی است. عضویت او در« [[کانون بانوان]]»( مرکز رسمی کشف حجاب در ایران) و [[جمعیت نسوان وطنخواه]] و تلاش برای دین زدایی از [[زنان]] کشور میتواند دلیلی بر گرایشهای سوسیالیستی وی باشد؛ زیرا این جمعیت، در مجلهای به نام« [[جمعیت نسوان وطنخواه]]»، که ارگان رسمی این جمعیت به شمار میرفت و نورالهدی در آن مقاله مینوشت، دارای گرایشهای سوسیالیستی بود. از سوی دیگر، او در مجله« [[زبان زنان]]» به سردبیری [[صدیقه دولت آبادی]] نیز فعالیت میکرد. این مجله نیز دارای گرایشهای سوسیالیستی بوده است.<ref> فصلنامه گفتگو، زمستان 1382، ش 38 ، ص 63؛ زبان زنان، 7 ربیع الثانی 1339</ref> بنابراین، درباره او میتوان ادعا کرد که به آموزههای دینیِ شیعهای اعتقاد نداشته است. | با توجه به این که نورالهدی از کودکی تحت آموزش و تربیت مستقیم معلمان فرانسوی قرار داشته، و طبیعی است که شیفته فرهنگ غرب باشد. او خود و خانواده خویش را روشنفکر معرفی کرده در فعالیتهای اجتماعی، همه تلاش خود را به کار گرفته تا فرهنگ مردم ایران را به سوی فرهنگ و شیوه زندگی غربی سوق دهد. او و همفکرانش تحت تأثیر آموزههای میرزا ملکم خان، بزرگترین روشنفکر آن زمان، میکوشیدند تا آموزههای غربی را در لباس دین، در جامعه آن روز گسترش دهند. در باره عقاید دینی نورالهدی، اطلاعات چندانی در دست نیست و از نوشتههایش هم در این باره چیزی به دست نمیآید؛ اما روش زندگی و عکسهایی که از زمان جوانی او به جای مانده، نشاندهنده عدم تقیدش به [[حجاب]] و پوشش اسلامی است. عضویت او در« [[کانون بانوان]]»( مرکز رسمی کشف حجاب در ایران) و [[جمعیت نسوان وطنخواه]] و تلاش برای دین زدایی از [[زنان]] کشور میتواند دلیلی بر گرایشهای سوسیالیستی وی باشد؛ زیرا این جمعیت، در مجلهای به نام« [[جمعیت نسوان وطنخواه]]»، که ارگان رسمی این جمعیت به شمار میرفت و نورالهدی در آن مقاله مینوشت، دارای گرایشهای سوسیالیستی بود. از سوی دیگر، او در مجله« [[زبان زنان]]» به سردبیری [[صدیقه دولت آبادی]] نیز فعالیت میکرد. این مجله نیز دارای گرایشهای سوسیالیستی بوده است.<ref> فصلنامه گفتگو، زمستان 1382، ش 38 ، ص 63؛ زبان زنان، 7 ربیع الثانی 1339</ref> بنابراین، درباره او میتوان ادعا کرد که به آموزههای دینیِ شیعهای اعتقاد نداشته است. | ||
== | ==فعالیتهای سیاسی و اجتماعی== | ||
شکست در | شکست در [[ازدواج]]، در آغاز زندگی، خانم منگنه را مدتی منزوی و گوشهگیر کرد؛ ولی پس از چندی، با مشارکت در تأسیس« [[جمعیت نسوان وطنخواه]]»، فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود را آغاز کرد.<ref> ر ک: زن در ایران و جهان، ص 154</ref>. مدت فعالیت سیاسی فرهنگی- اجتماعی او بیش از نیم قرن است.<ref> ر ک: همان، ص 153</ref>. | ||
*مشارکت در تاسیس جمعیت نسوان وطنخواه | *مشارکت در تاسیس جمعیت نسوان وطنخواه | ||
نورالهدی در باره نقش خود در تاسیس این جمعیت | نورالهدی در باره نقش خود در تاسیس این جمعیت میگوید:« [[جمعیت نسوان وطنخواه]]، از بانوان ترقیخواه، در سال 1301 خورشیدی تشکیل گردیده بود. جمعی از بانوان، کمر همت بسته بودیم برای بنیانگذاری ترقیات، آزادی، پیشرفت و تعلیمات و به طور کلی، برای بهبود [[زنان]] عالم قد علم کرده بودیم. هیأت مدیره آن، ده نفر از بانوان منتخب جمعیت بودند که رئیس جمعیت مزبور، با انتخاب اعضا، خانم [[محترم اسکندری]] و این جانب در آن هیأت منشی اول انتخاب شده بودم». خانم منگنه افزون برداشتن مسؤولیت منشی اول، کار دعوت از اعضا و ایراد برخی سخنرانیها را نیز به عهده داشت. وی در این باره مینویسد:« هر هفته، جلسات منظم سخنرانی داشتیم. خود من، هر هفته سیصد کارت دعوت را مینوشتم و به خانه زنان میفرستادم. آن زمان، تلفن در همه خانهها نبود و من این کار را به وسیله مستخدمین خودم انجام میدادم».<ref> نورالهدی منگنه، شمه ای از سرگذشت من</ref> پس از درگذشت نخستین رئیس این جمعیت، باز در رأیگیری تازه، وی دوباره به سمت منشی اول انتخاب شد و همان کارها را تا انحلال این جمعیت انجام میداد. <ref>دیوان منگنه، ص 12 ـ 13</ref> | ||
*نویسندگی | *نویسندگی | ||
# | #مجله جمعیت نسوان وطنخواه: این مجله در سال 1302 شمسی با صاحب امتیازی بانو شاهزاده ملوک اسکندری منتشر شد. | ||
#ستاره ایران و مجله زبان زنان به صاحب امتیازی [[صدیقه دولت آبادی]] | #ستاره ایران و مجله زبان زنان به صاحب امتیازی [[صدیقه دولت آبادی]] | ||
#روزنامه بانوان متعلق به فخر عظمی ارغون | #روزنامه بانوان متعلق به فخر عظمی ارغون | ||
#روزنامه زن امروز به صاحب امتیازی [[بدرالملوک تکین (بامداد)]] مقالات بسیاری نوشت.ه.تالیفات قلمی او | #روزنامه زن امروز به صاحب امتیازی [[بدرالملوک تکین (بامداد)]] مقالات بسیاری نوشت.ه.تالیفات قلمی او عبارتاند از: رهآموز خانواده، دوست شما، صحنه ای زندگی، پندآموز، ناقوس، فانوس، آداب معاشرت، تدبیر منزل، دیوان اشعار، تگرگ، گلگشت.<ref> زنان در تاریخ سیاسی- اجتماعی ایران ، ص 67</ref> | ||
علاوه بر | علاوه بر اینها خود نیز مجله ماهنامه بی بی را از سال 1334 منتشر میکرد که نشریهای علمی، ادبی و انتقادی بود. | ||
* شرکت در | * شرکت در کمیسیونها | ||
خانم منگنه در همه | خانم منگنه در همه کمیسیونهای جمعیت نسوان وطنخواه،<ref> همان، ص 25 و 26</ref>. که مهمترین آنها، کنگره [[زنان]] شرق بود، عضوی مؤثر به شمار میآمد. همسو با سیاستهای دینزدایی و غربگرایی پهلوی اول و در راه تغییر فرهنگ دینی زنان و آمادهسازی زمینه کشف حجاب، در پاییز سال 1311، کنگره زنان شرق، در تهران برگزار شد. در این کنگره، زنان تجددطلب و غربگرا، از کشورهای عرب دعوت شده بودند که در بین آنان میتوان از خانمها نورحماده از بیروت، حنیفه خوری از مصر و سید فاطمه از عراق نام برد. خانم منگنه در این باره مینویسد:« ما چندین کیمسیون تشکیل دادیم... و اینجانب در همه این کمیسیونها شرکت داشتم. هر روز جلسهای به نام کنفرانس و با حضور خانمهای عرب دایر میشد و مذاکراتی درباره بی حجابی و ترقی زنان مطرح میگردید».<ref>دیوان منگنه، ص 15.</ref> <ref group="پانویس">در پایان این کنگره، خانم مستوره افشار، رئیس جمعیت نسوان وطنخواه، در گزارش خود، از فعالیتهای خانم منگنه و بعضی دیگر از فعالان این جمعیت، مانند محترم اسکندری، نامی نمیبَرد و همین امر، باعث خشنودی آنان میشود، به گونهای که پس از این کنگره، نورالهدی و عدهای از زنان تجدد طلب، از جمعیت نسوان وطنخواه کنارهگیری کردند. کنارهگیری خانم منگنه فقط نه به این دلیل که در گزارش، نامی از او برده نشده است، نشان از آن دارد که شعارهای ایشان در حمایت از زنان و آزادی آنان از واقعیت تهی و تنها برای خودنمایی و کسب شهرت بوده است. نکته جالب، این است که در عکسی که خانم منگنه در کتاب خود( دیوان نورالهدی منگنه) از این کنگره چاپ کرده، دیده میشود که تنها زنان دعوت شده خارجی و بعضی از زنان متجدد، مانند او و [[صدیقه دولت آبادی]]، بی حجاب هستند؛ اما دیگر زنان شرکتکننده در کنگره، چادر و حجاب کامل دارند و این، ریشهدار بودن پوشش چادر، در بین زنان ایرانی عصر رضا شاه را نشان میدهد.</ref> | ||
* شرکت در [[کانون بانوان]] | * شرکت در [[کانون بانوان]] | ||
در سال 1314، رضا شاه به علی اصغر حکمت، وزیر معارف، دستوی | در سال 1314، رضا شاه به علی اصغر حکمت، وزیر معارف، دستوی میدهد که جمعیتی از زنان آزادیخواه تهرانی تشکیل دهد. این جمعیت، میبایست اساسنامهای تهیه کرده، در اختیار وزیر معارف بگذارد و از او بخواهد که حمایت خود را از آنان اعلام کند. بعدها این جمعیت« [[کانون بانوان]]» نامیده شد. [[کانون بانوان]] به ریاست [[شمس پهلوی]] و زیر نظر وزارت معارف، در تاریخ 22 اردیبهشت 1314، برای زمینهسازی رفع حجاب تأسیس شد. ریاست بعدی آن را بر عهده [[هاجر تربیت]] و سپس [[صدیقه دولت آبادی]] گذاشتند <ref>ر. ک: تغییر لباس و کشف حجاب به روایت اسناد، ص 383 و 382</ref> [[نورالهدی منگنه]] نیز آغاز ابتدای تأسیس، در هیأت مدیره کانون، فعالیت میکرد. خود او در این باره میگوید:« بعد از چندی، [[صدیقه دولت آبادی]]( مدیر[[کانون بانوان]]) که از دور و نزدیک با هم آشنایی داشتیم ، از من خواهش کرد، که عضو هیئت مدیره [[کانون بانوان]] شوم. من هم قبول کردم. مدتی در کمیسیون ادبی [[کانون بانوان]] و سایر قسمتها با خانمها همکاری داشتم و در مجله [[زبان زنان]]، که مدیر مسؤولش، خانم دولت آبادی بود، مقالات مینوشتم و تقریبا تمام ترجمههای آن به قلم من بود. همچنین به سخنرانیهای تربیتی و اجتماعی خودم برای روشن نمودن اذهان، ادامه میدادم؛ چنانکه در سخنرانیهای پرورش افکار، در سال 1319، مورد تقدیر ملوکانه واقع شدم».<ref> دیوان منگنه، ص 16. </ref> | ||
*تلاش برای تغییر فرهنگ بومی | *تلاش برای تغییر فرهنگ بومی | ||
اساس فرهنگ هر جامعه را زنان آن جامعه تشکیل | اساس فرهنگ هر جامعه را [[زنان]] آن جامعه تشکیل میدهند؛ زیرا تربیت و پرروش نسل آینده، به عهده آنان است. منگنه نیز پی برده بود که بهترین روش برای تغییر فرهنگ یک جامعه، ایجاد تغییر در زنان، بهویژه زنان طبقه متوسط است. او خود میگوید:« عقیده من این بود که باید [[مادران]] و خانوادهها را اصلاح کرد و مادر آزموده تحویل جامعه داد. این رستاخیز را باید از طبقه پایین آغاز کرد و میباید بدون تظاهر، زنانی را که فاقد پرورش و آموزش هستند، جمع کرد و برای آنها سخنرانی کرد. با مهر و محبت به آنها فهماند که دنیا و جامعه و خانواده، از آنان چه میخواهد. بنابراین، مقالات زیادی تحت عنوان« لزوم تربیت زنان» در [[مجله جمعیت نسوان وطنخواه]] نوشتهام». <ref>منگنه، شمهای از سرگذشت من، مندرج در سایت ]</ref>بنابراین، زنان این کشور، هدف تلاشهای فرهنگی [[نورالهدی منگنه]] و همفکرانش قرار میگیرند؛ زیرا با تغییر فرهنگ زنان یک کشور، فرهنگ همه افراد آن کشور تغییر میکند. او برای زمینهسازی رفع حجاب و کشاندن زن به سوی همدوشی تمام عیار با [[مردان]]، همه تلاش خود را به کار میگیرد و از آنجا که خطی خوش و طبع شعر داشت و به زبان فرانسه نیز مسلط بود، تا حدودی نیز در این زمینه، به موفقیت دست یافت. | ||
==همکاری با دستگاه استبداد== | ==همکاری با دستگاه استبداد== | ||