فمینیسم: تفاوت میان نسخهها
زهرا زارعی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
زهرا زارعی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
# [[فمینیسم سوسیال]]:این جنبش متاثر از [[فمینیسم رادیکال]] است. این گرایش به بررسی ایرادها و اشکالهاي رویکرد [[فمینیسم لیبرال|لیبرالی]] پرداخته و تلاش کرده ازآنها دور بماند. در این دیدگاه، [[جنس]]، طبقه، نژاد، سن و ملیت، خود عوامل ستم بر [[زنان]] اند.[[فمینیسم سوسیال]]، [[مردسالاری]] را نظامی فراتاریخی میداند؛ به این معنا که [[مردان]] در طول تاریخ، بر [[زنان]] اعمال قدرت نموده اند و معتقد است که این نظام در جوامع سرمایهداری شکل خاصی می یابد. | # [[فمینیسم سوسیال]]:این جنبش متاثر از [[فمینیسم رادیکال]] است. این گرایش به بررسی ایرادها و اشکالهاي رویکرد [[فمینیسم لیبرال|لیبرالی]] پرداخته و تلاش کرده ازآنها دور بماند. در این دیدگاه، [[جنس]]، طبقه، نژاد، سن و ملیت، خود عوامل ستم بر [[زنان]] اند.[[فمینیسم سوسیال]]، [[مردسالاری]] را نظامی فراتاریخی میداند؛ به این معنا که [[مردان]] در طول تاریخ، بر [[زنان]] اعمال قدرت نموده اند و معتقد است که این نظام در جوامع سرمایهداری شکل خاصی می یابد. | ||
# [[فمینیسم مارکسیستی]]:طرفداران [[فمینیسم مارکسیستی]] با تأکید بر [[مادرسالار]] بودن جوامع اولیه، معتقدند که پیدایش مالکیت خصوصی در جوامع، سبب در بند کشیدن [[زنان]] شده است و تا زمانی که نظام وجود دارد، این اسارت وجود خواهد داشت. | # [[فمینیسم مارکسیستی]]:طرفداران [[فمینیسم مارکسیستی]] با تأکید بر [[مادرسالار]] بودن جوامع اولیه، معتقدند که پیدایش مالکیت خصوصی در جوامع، سبب در بند کشیدن [[زنان]] شده است و تا زمانی که نظام وجود دارد، این اسارت وجود خواهد داشت. | ||
# [[فمینیسم]] پست مدرن :واژه [[فمینیسم]] پست مدرن تداعی کننده مجموعهای از مفاهیم و طرز فکرها در مورد [[زنان]] و مسایل [[زنان|زنانه]] است که این مفاهیم، گاه متضاد و متعارض می باشند. این گرایش معتقد است روابطی که بر [[زنان]] تحمیل می شود و رفتارهایی که میان دختر و پسر تفاوت ایجاد می کند، موجب بردگی [[زن]] در تاریخ شده است؛ نه اموری مانند [[ازدواج]] و نقش مادری. | # [[فمینیسم]] پست مدرن :واژه [[فمینیسم]] پست مدرن تداعی کننده مجموعهای از مفاهیم و طرز فکرها در مورد [[زنان]] و مسایل [[زنان|زنانه]] است که این مفاهیم، گاه متضاد و متعارض می باشند. این گرایش معتقد است روابطی که بر [[زنان]] تحمیل می شود و رفتارهایی که میان دختر و پسر تفاوت ایجاد می کند، موجب بردگی [[زن]] در تاریخ شده است؛ نه اموری مانند [[ازدواج]] و نقش [[مادر|مادری]]. | ||
# [[فمینیسم اسلامی]]:این گرایش، تفسیری زنمدارانه از اسلام است که نتیجه آمیختگی اندیشه اسلامی و [[فمینیسم|فمینیستی]] است . این گرایش در دو دهه اخیر در ایران و برخی از کشورهای اسلامی پدید آمده است. این گروه، [[مردسالاری]] را مشکل اصلی [[زنان]] در [[خانواده]]، اجتماع، اقتصاد و سیاست می دانند و احکام متفاوت دینی را در مورد [[زن]] و [[مرد]]، تبعیض آمیز و مخالف با حرمت و آزادی انسان،حقوق بشر و برابری [[زن]] و [[مرد]] می شمرند. محورهای اصلی این گرایش عبارتند از: | # [[فمینیسم اسلامی]]:این گرایش، تفسیری زنمدارانه از اسلام است که نتیجه آمیختگی اندیشه اسلامی و [[فمینیسم|فمینیستی]] است . این گرایش در دو دهه اخیر در ایران و برخی از کشورهای اسلامی پدید آمده است. این گروه، [[مردسالاری]] را مشکل اصلی [[زنان]] در [[خانواده]]، اجتماع، اقتصاد و سیاست می دانند و احکام متفاوت دینی را در مورد [[زن]] و [[مرد]]، تبعیض آمیز و مخالف با حرمت و آزادی انسان،حقوق بشر و برابری [[زن]] و [[مرد]] می شمرند. محورهای اصلی این گرایش عبارتند از: | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
# دین گریزی | # دین گریزی | ||
در ادامه نویسنده به بررسی ومقایسه جهانبینی اسلام و ایدئولوژیی [[فمینیسم|فمینیستی]] می پردازد. و بیان می کند محور اصلی در تمام نظریه های [[فمینیسم]] اهداف و بهره مادی سازمان است. با گسترش اندیشه سود فردی به جاي اصل بودن بهره جمعی و بیشینه سازی سود مادی و همراهی زنان، این قشر وسیع جامعه، با حمله به کار خانگی و نقش مادری و با این توجیه که این فرایند روندی سنتی و اکتسابی دارد، زمینه برای طرح شعارهای [[فمینیسم|فمینیستی]] مهیا شد. | در ادامه نویسنده به بررسی ومقایسه جهانبینی اسلام و ایدئولوژیی [[فمینیسم|فمینیستی]] می پردازد. و بیان می کند محور اصلی در تمام نظریه های [[فمینیسم]] اهداف و بهره مادی سازمان است. با گسترش اندیشه سود فردی به جاي اصل بودن بهره جمعی و بیشینه سازی سود مادی و همراهی زنان، این قشر وسیع جامعه، با حمله به [[کار خانگی]] و نقش [[مادر|مادری]] و با این توجیه که این فرایند روندی سنتی و اکتسابی دارد، زمینه برای طرح شعارهای [[فمینیسم|فمینیستی]] مهیا شد. | ||
در بینش [[فمینیسم|فمینیستی]]، تشویق [[زنان]] به حضور جدی در صحنه های اقتصادی- اجتماعی جامعه،به مبارزه با [[جنس]] مخالف تبدیل شده، هدف نهایی آن رسیدن [[زن]] به مقام و منزلت [[مردان|مردانی]] است که سالها نردبان های ترقی را پیموده اند. این در حالی است که در بینش اسلام، [[زنا]]<nowiki/>ن نه به دلیل برابری با [[مردان]]، بلکه بر اساس وظیفه شرعی مقام خلیفۀالهی در زمین، باید در صحنه های اجتماع، حضوری مؤثر، جدی و همه جانبه داشته باشند. به نظر میرسد انگاره های اسلامی جدای از [[جنسیت]] و بر اساس اصل انسانیت، [[زنان]] و [[مردان]] را همدوش و همیار در ساختن جامع های انسانی به تلاش برای اصلاح نظام اجتماعی دعوت می نماید، | در بینش [[فمینیسم|فمینیستی]]، تشویق [[زنان]] به حضور جدی در صحنه های اقتصادی- اجتماعی جامعه،به مبارزه با [[جنس]] مخالف تبدیل شده، هدف نهایی آن رسیدن [[زن]] به مقام و منزلت [[مردان|مردانی]] است که سالها نردبان های ترقی را پیموده اند. این در حالی است که در بینش اسلام، [[زنا]]<nowiki/>ن نه به دلیل برابری با [[مردان]]، بلکه بر اساس وظیفه شرعی مقام خلیفۀالهی در زمین، باید در صحنه های اجتماع، حضوری مؤثر، جدی و همه جانبه داشته باشند. به نظر میرسد انگاره های اسلامی جدای از [[جنسیت]] و بر اساس اصل انسانیت، [[زنان]] و [[مردان]] را همدوش و همیار در ساختن جامع های انسانی به تلاش برای اصلاح نظام اجتماعی دعوت می نماید، | ||
غرب و مسأله [[زنان]] | غرب و مسأله [[زنان]] |
نسخهٔ ۱۰ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۳۳
عنوان مقاله
فمینیسم در ترازوی نقد
درجه مقاله
علمی- پژوهشی
چکیده
هدف تحقیق حاضر بررسی و نقد جریان فمینیسم و فمینیسم افراطی و نیز آسیب شناسی این پدیده است که به روش کتابخانه ای انجام گرفته است. پس از بررسی های انجام گرفته نتایج به دست آمده نشان گر این است که ستمهاي روا شده بر زن از بزرگترین و کهنترین ستمهای تاریخ بشری است و بی شک، خردمندان و نیکخواهان باید به زودي براي این زخم کهنه و درد مزمن انسان، درمانی علمی، منطقی و عملی بجویند. بی تردید نه «مدافع حقوق زنان» الزاماً فمینیسم است و نه« منتقد فمینیسم» حتماً مخالف حقوق زنان است. به همین دلیل، دفاع از حقوق و منزلت انسانی زن را نیز با مرام« فمینیسم» نباید مساوي انگاشت. جریان فمینیسم با وجود تبلیغات گسترده، به ویژه در غرب نتوانست گامی مؤثر و عملی براي ارتقای جایگاه زنان جهان بردارد و در برخی موارد با تندروي باعث نتیجه عکس و افول جایگاه زنان شده است. در این مقاله ابتدا تاریخچه فمینیسم، نحوه شکل گیری آن و امواج سه گانه فمینیسم بررسی شده است. پس از نقد و بررسی اقسام فمینیسم، تفاوتهاي میان فمینیسم مدرن و فمینیسم کلاسیک بیان شده، در ادامه آسیب شناسی فمینیسم و نقش فمینیسم افراطی در افول آمریکا مطرح گردیده است.
کلید واژه
زنان، فمینیسم، ستم به زنان، جایگاه زنان، حقوق زنان، نقد.
گزارش مقاله
نویسنده در این مقاله به مباحث ذیل پرداخته است:
مهمترین زمینه های پیدایش فمینیسم عبارتند از:
- داشتن حق رأی زنان در بیشتر جوامع؛
- نبود اصل امکان تحصیل یا تحصیلات عالی برای بانوان؛
- فراهم نبودن زمینه اشتغال زنان در کارهای اقتصادی، سیاسی و... ؛
- نبود حق سرپرستی فرزند برای زنان در جوامع گوناگون؛
- وجود دیدگاه فکری و فلسفی نادرست
- نگاه کلیسا و دانشمندان مسیحی به زن با عنوان موجود درجه دوم و پست تر از مرد
- نداشتن حق ارث و مالکیت زنان در برخی جوامع؛
- خشونت مردان برضد زنان در خانه و جامعه با استفاده از امکاناتی که مردان داشتند؛ مثل
زور، ثروت و موقعیت اجتماعی.
- نقش سرمایه داران و بنگاههای اقتصادی در قرن 18 و 19
تاریخچه حضور فمینیسم در اجتماع
الف) موج اول فمینیسم: بیشترین خواسته های موج اول شامل باور داشتن پیشاهنگی اهمیت زنان، جنبش سیاسی گسترده، دستیابی زنان به کارآموزی، آموزش و کار، بهبود وضعیت متأهل در قوانین، حق برابر با مردان برای طلاق و متارکه قانونی، حق رأی برای زنان و مسایل ویژگی جنسی و... . می باشد.
ب) موج دوم فمینیسم: این موج بر اهمیت دیدگاههای زنان تأکید میکند. طرفداران این موج، به بازسازي و انقلاب مفاهیم( نه اصلاح مفاهیم)معتقدند و نظریه های موجود را جنسگرا و غیر قابل اصلاح می دانند. پژوهشهای این جنبش، فرضها و تعمیمهای حاصل از پژوهشهای مردانه را انکار میکنند و به مبارزه با جهانبینی مردسالاری که فرودستی زنان را طبیعی میدانند، می پردازند. دستاوردهای مهم این دوره عبارت اند از:
- مبارزه برای جدایی روابط جنسی از تولید مثل در کشورهای غربی؛
- ظهور جنبش آزادی زنان در تمام امور
- کاهش ازدواج و زادو ولد و افزایش آمار طلاق و تضعیف نظام خانواده؛
- ایجاد مؤسسات فراوان فرهنگی و مطبوعاتی زنان؛
- به دست آوردن قدرتهایی در زمینه اقتصادی و سیاسی
ج) موج سوم فمینیسم: از اوایل دهه نود، جهان غرب به نقشهای سنتی خانواده، رویکردی جدید داشته و از حرکتهای تند فمینیستی موج دوم کاسته شد؛ زیرا نتیجه ناپسند زیاده روي در حرکتهای زن مدارانه، بیش از همه دامان زن را گرفت و خشونت روزافزون در خانواده و محیط کار و ناامنی جنسی، از این نتایج بود.
گرایشهای فمینیستی
- فمینیسم رادیکال طرفداران فمینیسم رادیکال بر این باورند که هیچ حوزه ای از جامعه, از تبیین مردانه بر کنار نیست، در نتیجه باید در هر جنبهای از زندگی زن که طبیعی تلقی میشود، تردید کرد و برای انجام کارها شیوه های جدیدی یافت.
- فمینیسم لیبرال:فمینیستهای لیبرال نبودن فرصتهای برابر آموزشی در جامعه را دلیل ستم بر زنان میدانند وتلاش میکنند با انجام اصلاحاتی در این زمینه، بدون آنکه به بنیادهای اجتماعی و اساسی موجود در جامعه دست بزنند، موقعیت زنان را بهبود بخشند.
- فمینیسم سوسیال:این جنبش متاثر از فمینیسم رادیکال است. این گرایش به بررسی ایرادها و اشکالهاي رویکرد لیبرالی پرداخته و تلاش کرده ازآنها دور بماند. در این دیدگاه، جنس، طبقه، نژاد، سن و ملیت، خود عوامل ستم بر زنان اند.فمینیسم سوسیال، مردسالاری را نظامی فراتاریخی میداند؛ به این معنا که مردان در طول تاریخ، بر زنان اعمال قدرت نموده اند و معتقد است که این نظام در جوامع سرمایهداری شکل خاصی می یابد.
- فمینیسم مارکسیستی:طرفداران فمینیسم مارکسیستی با تأکید بر مادرسالار بودن جوامع اولیه، معتقدند که پیدایش مالکیت خصوصی در جوامع، سبب در بند کشیدن زنان شده است و تا زمانی که نظام وجود دارد، این اسارت وجود خواهد داشت.
- فمینیسم پست مدرن :واژه فمینیسم پست مدرن تداعی کننده مجموعهای از مفاهیم و طرز فکرها در مورد زنان و مسایل زنانه است که این مفاهیم، گاه متضاد و متعارض می باشند. این گرایش معتقد است روابطی که بر زنان تحمیل می شود و رفتارهایی که میان دختر و پسر تفاوت ایجاد می کند، موجب بردگی زن در تاریخ شده است؛ نه اموری مانند ازدواج و نقش مادری.
- فمینیسم اسلامی:این گرایش، تفسیری زنمدارانه از اسلام است که نتیجه آمیختگی اندیشه اسلامی و فمینیستی است . این گرایش در دو دهه اخیر در ایران و برخی از کشورهای اسلامی پدید آمده است. این گروه، مردسالاری را مشکل اصلی زنان در خانواده، اجتماع، اقتصاد و سیاست می دانند و احکام متفاوت دینی را در مورد زن و مرد، تبعیض آمیز و مخالف با حرمت و آزادی انسان،حقوق بشر و برابری زن و مرد می شمرند. محورهای اصلی این گرایش عبارتند از:
- جدایی دینداری از دین مداری
- تشابه حقوق زن و مرد
- ثابت نبودن شریعت
- توجه به نقش زن و اهمیت دادن به خانواده
نویسنده به بررسی ویژگیهاي مشترک گرایشهای فمینیستی پرداخته است که شامل:
- اومانیسم و انسانمداری
- نفی ظلم و تبعیض علیه زنان
- لزوم تغییر نظام خانواده
- دین گریزی
در ادامه نویسنده به بررسی ومقایسه جهانبینی اسلام و ایدئولوژیی فمینیستی می پردازد. و بیان می کند محور اصلی در تمام نظریه های فمینیسم اهداف و بهره مادی سازمان است. با گسترش اندیشه سود فردی به جاي اصل بودن بهره جمعی و بیشینه سازی سود مادی و همراهی زنان، این قشر وسیع جامعه، با حمله به کار خانگی و نقش مادری و با این توجیه که این فرایند روندی سنتی و اکتسابی دارد، زمینه برای طرح شعارهای فمینیستی مهیا شد. در بینش فمینیستی، تشویق زنان به حضور جدی در صحنه های اقتصادی- اجتماعی جامعه،به مبارزه با جنس مخالف تبدیل شده، هدف نهایی آن رسیدن زن به مقام و منزلت مردانی است که سالها نردبان های ترقی را پیموده اند. این در حالی است که در بینش اسلام، زنان نه به دلیل برابری با مردان، بلکه بر اساس وظیفه شرعی مقام خلیفۀالهی در زمین، باید در صحنه های اجتماع، حضوری مؤثر، جدی و همه جانبه داشته باشند. به نظر میرسد انگاره های اسلامی جدای از جنسیت و بر اساس اصل انسانیت، زنان و مردان را همدوش و همیار در ساختن جامع های انسانی به تلاش برای اصلاح نظام اجتماعی دعوت می نماید، غرب و مسأله زنان با توجه به انعقاد قرادادها و تصویب قوانین مختص به زنان در غرب همچنان آمار و اطلاعات نشان می دهدکه مشکل همچنان باقی است و در مواردي، ظلم و ستم فقط چهره عوض کرده و با پوششی دیگر خودنمایی می کند.
نویسنده معتقد است گفتمان فمینیستی در ایران شامل مبانی فرهنگی و اجتماعی است.
- مبانی فرهنگی:از نظر فرهنگی، جنبش فمینیستی در جامعه ایران، دو نقطه را هدف قرار داده است: الف- فرهنگ ملی، ب- فرهنگ مذهبی
- مبانی اجتماعی:وضعیت جدید زنان در ایران که به برکت انقلاب اسلامی پدید آمد، سبب مشارکت زنان در سطوح مختلف قدرت همچون مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی، وزارت، ارتش و سپاه، قوه قضاییه، دیوان عالی کشور و... شد، ولی طرفداران گرایشهای افراطی مسئله رهبری را نیز از این مشارکت ها جدا نمیکنند و براي رسیدن به آن تلاش می نمایند.
مهمترین پیامدهای منفی فمینیسم
- فروپاشی نهاد خانواده،
- انکار ارزشها و هنجارهای اخلاقی
- پرداختن تکسویه و شتابکارانه به برخی از ارزشهای از دست رفته زنان
- شکست فمینیسم در رسیدن به اهداف پیشبینی شده
- دامن زدن به تقابل و تعارض میان مرد و زن
- تحقیر نقش مادری
- تزلزل بنیان خانواده و پیدایش فرزندان پرخاشگر و بی عاطفه است.
نویسنده در ادامه به نقد فمینیسم پرداخته وآن را از دو منظر بررسی می کند:
- نقد برون دینی
- نقد درون دینی
در مورد تقابل دیدگاه فلسفی اسلام و فمینیسم به زن اینظور بیان می کند که در جهان بینی اسلام، زن در آفرینش از همان گوهری آفریده شده است که مرد آفریده شده و هر دو جنس در ماهیت و جوهر یکسان و یگانه اند و فرقی در ماهیت و حقیقت میان زن و مرد نیست. دیدگاه اسلام با نظر فمینیستهای فرامدرن در مبنا تفاوتهای زیادی دارد.
نتیجه
در حالی که در نگرش زیست شناختی به انسانها، که طرفداران دیدگاه سنتی با استناد بدان بسیاری از تبعیض های جنسیتی موجود در جامعه را توجیه میکنند، بین جنس و جنسیت تمایزی مشاهده نمی شود، در باورهاي طرفداري از زن (فمینیسم) تا آنجا در جداسازی این دو مقوله زیاده روی میشود که تفاوتهای طبیعی ناشی از جنس زن در برابر جنسیت او، که منشأ نقشهای جنسیتی است و براساس فرایند جامعه پذیری به وی القا می گردد، رنگ می بازد. در اسلام - که زیرساخت فکری جوامع مسلمان خاورمیانه است- ضمن آنکه تبعیض جنسیتی در حق زنان تأیید نمی شود، تفاوتهاي جنسی زن و مرد نیز نفی نمی گردد و بر این اساس، اندیشه فروتری یک جنس و برتری جنس دیگر، رد میشود.
راهکار فمینیستها نه زنان را به سمت منافع واقعی سوق می دهد و نه آرمانهای خود فمینیستها را محقق میسازد؛ زیرا فمینیستها برخلاف اندیشه دینی(که آرامش روحی را برتر از برخورداری مادی میدان( محرومیت مادی زن را مهمترین چالش وی بیان کرده اند و از آنجایی که توصیه های فمینیستی فقط برای تأمین نیازهای مادی زن است، نمیتواند به اهداف متعالی دست یابد و نمیتواند راه سعادت را بر زنان بگشاید. تنها و بهترین راه فراروی زن در طول تاریخ راهی است که دین برایش ترسیم کرده است و اگر در مقطعی از تاریخ زن به آن جایگاه که لایق آن است، نرسیده دلیلش را باید عملکرد نادرست افراد به مبانی دینی دانست نه نقص در قوانین الهی.
منبع
- نویسندگان: خدیجه توفیقیان- مهدي افشون، طهورا سال دوم بهار و تابستان 1388 شماره 3
- لینک پرتال جامع علوم انسانی
- لینک پایگاه مگیران
- لینک نورمگز