پرش به محتوا

فمینیسم: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی‌جنسیت
زهرا زارعی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
زهرا زارعی (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:
هدف تحقیق حاضر بررسی و نقد جریان [[فمینیسم]] و [[فمینیسم]] افراطی و نیز آسیب شناسی
هدف تحقیق حاضر بررسی و نقد جریان [[فمینیسم]] و [[فمینیسم]] افراطی و نیز آسیب شناسی
این پدیده است که به روش کتابخانه ای انجام گرفته است.
این پدیده است که به روش کتابخانه ای انجام گرفته است.
پس از بررسی های انجام گرفته نتایج به دست آمده نشان گر این است که ستمهاي
پس از بررسی های انجام گرفته نتایج به دست آمده نشان گر این است که ستم‌های
روا شده بر [[زن]] از بزرگترین و کهنترین ستمهای تاریخ بشری است و بی شک،
روا شده بر [[زن]] از بزرگترین و کهن‌ترین ستم‌های تاریخ بشری است و بی شک،
خردمندان و نیکخواهان باید به زودي براي این زخم کهنه و درد مزمن انسان، درمانی علمی، منطقی و عملی بجویند. بی تردید نه «مدافع [[حقوق زنان]]» الزاماً [[فمینیسم]] است و نه« منتقد [[فمینیسم]]» حتماً مخالف [[حقوق زنان]] است. به همین دلیل، دفاع از حقوق و منزلت انسانی [[زن]] را نیز با مرام« [[فمینیسم]]» نباید مساوي انگاشت.
خردمندان و نیکخواهان باید به زودی برای این زخم کهنه و درد مزمن انسان، درمانی علمی، منطقی و عملی بجویند. بی تردید نه «مدافع [[حقوق زنان]]» الزاماً [[فمینیسم]] است و نه« منتقد [[فمینیسم]]» حتماً مخالف [[حقوق زنان]] است. به همین دلیل، دفاع از حقوق و منزلت انسانی [[زن]] را نیز با مرام« [[فمینیسم]]» نباید مساوی انگاشت.
جریان [[فمینیسم]] با وجود تبلیغات گسترده، به ویژه در غرب نتوانست گامی مؤثر و عملی براي ارتقای جایگاه
جریان [[فمینیسم]] با وجود تبلیغات گسترده، به ویژه در غرب نتوانست گامی مؤثر و عملی برای ارتقای جایگاه
[[زنان]] جهان بردارد و در برخی موارد با تندروي باعث نتیجه عکس و افول جایگاه [[زنان]] شده است.
[[زنان]] جهان بردارد و در برخی موارد با تندروی باعث نتیجه عکس و افول جایگاه [[زنان]] شده است.
در این مقاله ابتدا تاریخچه [[فمینیسم]]، نحوه شکل گیری آن و امواج سه گانه [[فمینیسم]] بررسی شده است. پس از نقد و بررسی اقسام [[فمینیسم]]، تفاوتهاي میان [[فمینیسم مدرن]] و [[فمینیسم کلاسیک]] بیان شده، در ادامه آسیب شناسی [[فمینیسم]] و نقش [[فمینیسم]] افراطی در افول آمریکا مطرح گردیده است.
در این مقاله ابتدا تاریخچه [[فمینیسم]]، نحوه شکل گیری آن و امواج سه گانه [[فمینیسم]] بررسی شده است. پس از نقد و بررسی اقسام [[فمینیسم]]، تفاوتهای میان [[فمینیسم مدرن]] و [[فمینیسم کلاسیک]] بیان شده، در ادامه آسیب شناسی [[فمینیسم]] و نقش [[فمینیسم]] افراطی در افول آمریکا مطرح گردیده است.
==کلید واژه==
==کلید واژه==
[[زنان]]، [[فمینیسم]]، ستم به [[زنان]]، جایگاه [[زنان]]، [[حقوق زنان]]، نقد.
[[زنان]]، [[فمینیسم]]، ستم به [[زنان]]، جایگاه [[زنان]]، [[حقوق زنان]]، نقد.
==گزارش مقاله==
==گزارش مقاله==
نویسنده در این مقاله به مباحث ذیل پرداخته است:
نویسنده در این مقاله به مباحث ذیل پرداخته است؛


مهمترین زمینه های پیدایش فمینیسم عبارتند از:
مهمترین زمینه های پیدایش فمینیسم عبارتند از؛
*داشتن حق رأی [[زنان]] در بیشتر جوامع؛
*داشتن [[حق رأی]] [[زنان]] در بیشتر جوامع؛
*نبود اصل امکان تحصیل یا تحصیلات عالی برای [[بانوان]]؛
*نبود اصل امکان تحصیل یا تحصیلات عالی برای [[بانوان]]؛
*فراهم نبودن زمینه [[اشتغال زنان]] در کارهای اقتصادی، سیاسی و... ؛
*فراهم نبودن زمینه [[اشتغال زنان]] در کارهای اقتصادی، سیاسی و... ؛
*نبود حق سرپرستی فرزند برای [[زنان]] در جوامع گوناگون؛
*نبود حق سرپرستی فرزند برای [[زنان]] در جوامع گوناگون؛
*وجود دیدگاه فکری و فلسفی نادرست
*وجود دیدگاه فکری و فلسفی نادرست؛
*نگاه کلیسا و دانشمندان مسیحی به [[زن]] با عنوان موجود درجه دوم و پست تر از [[مرد]]
*نگاه کلیسا و دانشمندان مسیحی به [[زن]] با عنوان موجود درجه دوم و پست تر از [[مرد]]
*نداشتن حق [[ارث]] و مالکیت [[زنان]] در برخی جوامع؛
*نداشتن حق [[ارث]] و مالکیت [[زنان]] در برخی جوامع؛
*خشونت [[مردان]] برضد [[زنان]] در خانه و جامعه با استفاده از امکاناتی که [[مردان]] داشتند؛ مثل
*خشونت [[مردان]] برضد [[زنان]] در خانه و جامعه با استفاده از امکاناتی که [[مردان]] داشتند؛ مثل
زور، ثروت و موقعیت اجتماعی.
زور، ثروت و موقعیت اجتماعی.
*نقش سرمایه داران و بنگاههای اقتصادی در قرن 18 و 19  
*نقش سرمایه داران و بنگاه‌های اقتصادی در قرن 18 و 19
===تاریخچه حضور [[فمینیسم]] در اجتماع===
===تاریخچه حضور [[فمینیسم]] در اجتماع===
الف) موج اول [[فمینیسم]]:
الف) موج اول [[فمینیسم]]:
خط ۳۴: خط ۳۴:


ب) موج دوم [[فمینیسم]]:
ب) موج دوم [[فمینیسم]]:
این موج بر اهمیت دیدگاههای [[زنان]] تأکید میکند. طرفداران این موج، به بازسازي و انقلاب مفاهیم( نه اصلاح مفاهیم)معتقدند و نظریه های موجود را [[جنسگرا]] و غیر قابل اصلاح می دانند. پژوهشهای این جنبش، فرضها و تعمیمهای حاصل از پژوهشهای [[مردان|مردانه]] را انکار میکنند و به مبارزه با جهانبینی [[مردسالاری]] که فرودستی [[زنان]] را طبیعی میدانند، می پردازند. دستاوردهای مهم این دوره عبارت اند از:
این موج بر اهمیت دیدگاه‌های [[زنان]] تأکید می‌کند. طرفداران این موج، به بازسازی و انقلاب مفاهیم( نه اصلاح مفاهیم)معتقدند و نظریه های موجود را [[جنس|جنس‌گرا]] و غیر قابل اصلاح می دانند. پژوهش‌های این جنبش، فرض‌ها و تعمیم‌های حاصل از پژوهش‌های [[مردان|مردانه]] را انکار می‌کنند و به مبارزه با جهانبینی [[مردسالاری]] که فرودستی [[زنان]] را طبیعی می‌دانند، می‌پردازند. دستاوردهای مهم این دوره عبارت اند از:
*مبارزه برای جدایی روابط [[جنس و جنسیت|جنسی]] از تولید مثل در کشورهای غربی؛
*مبارزه برای جدایی روابط [[جنس و جنسیت|جنسی]] از تولید مثل در کشورهای غربی؛
* ظهور جنبش [[آزادی زنان]] در تمام امور
* ظهور جنبش [[آزادی زنان]] در تمام امور؛
* کاهش [[ازدواج]] و زادو ولد و افزایش آمار [[طلاق]] و تضعیف نظام [[خانواده]]؛
* کاهش [[ازدواج]] و زاد و ولد و افزایش آمار [[طلاق]] و تضعیف نظام [[خانواده]]؛
* ایجاد مؤسسات فراوان فرهنگی و مطبوعاتی [[زنان]]؛
* ایجاد مؤسسات فراوان فرهنگی و مطبوعاتی [[زنان]]؛
* به دست آوردن قدرتهایی در زمینه اقتصادی  و سیاسی
* به دست آوردن قدرت‌هایی در زمینه اقتصادی  و سیاسی،
ج) موج سوم فمینیسم:
ج) موج سوم فمینیسم:
از اوایل دهه نود، جهان غرب به نقشهای سنتی [[خانواده]]، رویکردی جدید داشته و از حرکتهای تند [[فمینیسم|فمینیستی]] موج دوم کاسته شد؛ زیرا نتیجه ناپسند زیاده روي در حرکتهای [[زن]] مدارانه، بیش از همه دامان [[زن]] را گرفت و خشونت روزافزون در [[خانواده]] و محیط کار و ناامنی [[جنس و جنسیت|جنسی]]، از این نتایج بود.  
از اوایل دهه نود، جهان غرب به نقشهای سنتی [[خانواده]]، رویکردی جدید داشته و از حرکتهای تند [[فمینیسم|فمینیستی]] موج دوم کاسته شد؛ زیرا نتیجه ناپسند زیاده روی در حرکت‌های [[زن]] مدارانه، بیش از همه دامان [[زن]] را گرفت و خشونت روزافزون در [[خانواده]] و محیط کار و ناامنی [[جنس و جنسیت|جنسی]]، از این نتایج بود.  
===گرایشهای [[فمینیسم|فمینیستی]]===
===گرایش‌های [[فمینیسم|فمینیستی]]===


# [[فمینیسم رادیکال]]  طرفداران [[فمینیسم رادیکال]] بر این باورند که هیچ حوزه ای از جامعه, از تبیین [[مرد|مردانه]] بر کنار نیست، در نتیجه باید در هر جنبهای از زندگی [[زن]] که طبیعی تلقی میشود، تردید کرد و برای انجام کارها شیوه های جدیدی یافت.
# [[فمینیسم رادیکال|فمینیسم رادیکال:]] اینان بر این باورند که هیچ حوزه ای از جامعه, از تبیین [[مرد|مردانه]] بر کنار نیست، در نتیجه باید در هر جنبه‌ای از زندگی [[زن]] که طبیعی تلقی می‌شود، تردید کرد و برای انجام کارها شیوه های جدیدی یافت.
# [[فمینیسم لیبرال]]:[[فمینیسم لیبرال|فمینیستهای لیبرال]] نبودن فرصتهای برابر آموزشی در جامعه را دلیل ستم بر [[زنان]] میدانند وتلاش میکنند با انجام اصلاحاتی در این زمینه، بدون آنکه به بنیادهای اجتماعی و اساسی موجود در جامعه دست بزنند، موقعیت [[زنان]] را بهبود بخشند.
# [[فمینیسم لیبرال]]: اینان نبودن فرصت‌های برابر آموزشی در جامعه را دلیل ستم بر [[زنان]] می‌دانند و تلاش می‌کنند با انجام اصلاحاتی در این زمینه، بدون آنکه به بنیادهای اجتماعی و اساسی موجود در جامعه دست بزنند، موقعیت [[زنان]] را بهبود بخشند.
# [[فمینیسم سوسیال]]:این جنبش متاثر از [[فمینیسم رادیکال]] است. این گرایش به بررسی ایرادها و اشکالهاي رویکرد [[فمینیسم لیبرال|لیبرالی]] پرداخته و تلاش کرده ازآنها دور بماند. در این دیدگاه، [[جنس]]، طبقه، نژاد، سن و ملیت، خود عوامل ستم بر [[زنان]] اند.[[فمینیسم سوسیال]]، [[مردسالاری]] را نظامی فراتاریخی میداند؛ به این معنا که [[مردان]] در طول تاریخ، بر [[زنان]] اعمال قدرت نموده اند و معتقد است که این نظام در جوامع سرمایهداری شکل خاصی می یابد.
# [[فمینیسم سوسیال]]: این جنبش متاثر از [[فمینیسم رادیکال]] است. این گرایش به بررسی ایرادها و اشکال‌های رویکرد [[فمینیسم لیبرال|لیبرالی]] پرداخته و تلاش کرده از آنها دور بماند. در این دیدگاه، [[جنس]]، طبقه، نژاد، سن و ملیت، خود عوامل ستم بر [[زنان]] اند. [[فمینیسم سوسیال]]، [[مردسالاری]] را نظامی فراتاریخی می‌داند؛ به این معنا که [[مردان]] در طول تاریخ، بر [[زنان]] اعمال قدرت نموده اند و معتقد است که این نظام در جوامع سرمایهداری شکل خاصی می یابد.
# [[فمینیسم مارکسیستی]]:طرفداران [[فمینیسم مارکسیستی]] با تأکید بر [[مادرسالار]] بودن جوامع اولیه، معتقدند که پیدایش مالکیت خصوصی در جوامع، سبب در بند کشیدن [[زنان]] شده است و تا زمانی که نظام وجود دارد، این اسارت وجود خواهد داشت.  
# [[فمینیسم مارکسیستی]]: طرفداران آن، با تأکید بر [[مادرسالار]] بودن جوامع اولیه، معتقدند که پیدایش مالکیت خصوصی در جوامع، سبب در بند کشیدن [[زنان]] شده است و تا زمانی که نظام وجود دارد، این اسارت وجود خواهد داشت.  
# [[فمینیسم]] پست مدرن :واژه [[فمینیسم]] پست مدرن تداعی کننده مجموعهای از مفاهیم و طرز فکرها در مورد [[زنان]] و مسایل [[زنان|زنانه]] است که این مفاهیم، گاه متضاد و متعارض می باشند. این گرایش معتقد است روابطی که بر [[زنان]] تحمیل می شود و رفتارهایی که میان دختر و پسر تفاوت ایجاد می کند، موجب بردگی [[زن]] در تاریخ شده است؛ نه اموری مانند [[ازدواج]] و نقش [[مادر|مادری]].  
# [[فمینیسم]] پست مدرن : واژه [[فمینیسم]] پست مدرن تداعی کننده مجموعه‌ای از مفاهیم و طرز فکرها در مورد [[زنان]] و مسایل [[زنان|زنانه]] است که این مفاهیم، گاه متضاد و متعارض می‌باشند. این گرایش معتقد است روابطی که بر [[زنان]] تحمیل می‌شود و رفتارهایی که میان دختر و پسر تفاوت ایجاد می‌کند، موجب بردگی [[زن]] در تاریخ شده است؛ نه اموری مانند [[ازدواج]] و نقش [[مادر|مادری]].  
# [[فمینیسم اسلامی]]:این گرایش، تفسیری زنمدارانه از اسلام است که نتیجه آمیختگی اندیشه اسلامی و [[فمینیسم|فمینیستی]] است . این  گرایش در دو دهه اخیر در ایران و برخی از کشورهای اسلامی پدید آمده است. این گروه، [[مردسالاری]] را مشکل اصلی [[زنان]] در [[خانواده]]، اجتماع، اقتصاد و سیاست می دانند و احکام متفاوت دینی را در مورد [[زن]] و [[مرد]]، تبعیض آمیز و مخالف با حرمت و آزادی انسان،حقوق بشر و برابری [[زن]] و [[مرد]] می شمرند. محورهای اصلی این گرایش عبارتند از:
# [[فمینیسم اسلامی]]: این گرایش، تفسیری [[زن]] مدارانه از اسلام است که نتیجه آمیختگی اندیشه اسلامی و [[فمینیسم|فمینیستی]] است . این  گرایش در دو دهه اخیر در ایران و برخی از کشورهای اسلامی پدید آمده است. این گروه، [[مردسالاری]] را مشکل اصلی [[زنان]] در [[خانواده]]، اجتماع، اقتصاد و سیاست می‌دانند و احکام متفاوت دینی را در مورد [[زن]] و [[مرد]]، تبعیض آمیز و مخالف با حرمت و آزادی انسان،حقوق بشر و برابری [[زن]] و [[مرد]] می‌شمرند. محورهای اصلی این گرایش عبارتند از:


* جدایی دینداری از دین مداری  
* جدایی دینداری از دین مداری.
* تشابه [[حقوق زنان|حقوق زن]] و [[مرد]]  
* تشابه [[حقوق زنان|حقوق زن]] و [[مرد]] .
* ثابت نبودن شریعت  
* ثابت نبودن شریعت.
* توجه به نقش [[زن]] و اهمیت دادن به [[خانواده]]
* توجه به نقش [[زن]] و اهمیت دادن به [[خانواده]].


نویسنده به بررسی ویژگیهاي مشترک گرایشهای [[فمینیسم|فمینیستی]] پرداخته است که شامل:  
نویسنده به بررسی ویژگی‌های مشترک گرایش‌های [[فمینیسم|فمینیستی]] پرداخته است که شامل:  


# اومانیسم و انسانمداری 
# اومانیسم و انسان‌مداری
# نفی ظلم و [[تبعیض علیه زنان]]   
# نفی ظلم و [[تبعیض علیه زنان]]   
# لزوم تغییر نظام [[خانواده]]   
# لزوم تغییر نظام [[خانواده]]   
# دین گریزی  
# دین گریزی  


در ادامه نویسنده به بررسی ومقایسه جهانبینی اسلام و ایدئولوژیی  [[فمینیسم|فمینیستی]] می پردازد. و بیان می کند محور اصلی در تمام نظریه های [[فمینیسم]] اهداف و بهره مادی سازمان است. با گسترش اندیشه سود فردی به جاي اصل بودن بهره جمعی و بیشینه سازی سود مادی و همراهی زنان، این قشر وسیع جامعه، با حمله به [[کار خانگی]] و نقش [[مادر|مادری]] و با این توجیه که این فرایند روندی سنتی و اکتسابی دارد، زمینه برای طرح شعارهای [[فمینیسم|فمینیستی]] مهیا شد.  
در ادامه نویسنده به بررسی و مقایسه جهانبینی اسلام و ایدئولوژیی  [[فمینیسم|فمینیستی]] می پردازد. و بیان می کند محور اصلی در تمام نظریه های [[فمینیسم]] اهداف و بهره مادی سازمان است. با گسترش اندیشه سود فردی به جای اصل بودن بهره جمعی و بیشینه سازی سود مادی و همراهی [[زنان]]، این قشر وسیع جامعه، با حمله به [[کار خانگی]] و نقش [[مادر|مادری]] و با این توجیه که این فرایند روندی سنتی و اکتسابی دارد، زمینه برای طرح شعارهای [[فمینیسم|فمینیستی]] مهیا شد.  
در بینش [[فمینیسم|فمینیستی]]، تشویق [[زنان]] به حضور جدی در صحنه های اقتصادی- اجتماعی جامعه،به مبارزه با [[جنس]] مخالف تبدیل شده، هدف نهایی آن رسیدن [[زن]] به مقام و منزلت [[مردان|مردانی]] است که سالها نردبان های ترقی را پیموده اند. این در حالی است که در بینش اسلام، [[زنا]]<nowiki/>ن نه به دلیل برابری با [[مردان]]، بلکه بر اساس وظیفه شرعی مقام خلیفۀالهی در زمین، باید در صحنه های اجتماع، حضوری مؤثر، جدی و همه جانبه داشته باشند. به نظر میرسد انگاره های اسلامی جدای از [[جنسیت]] و بر اساس اصل انسانیت، [[زنان]] و [[مردان]] را همدوش و همیار در ساختن جامع های انسانی به تلاش برای اصلاح نظام اجتماعی دعوت می نماید،
در بینش [[فمینیسم|فمینیستی]]، تشویق [[زنان]] به حضور جدی در صحنه های اقتصادی- اجتماعی جامعه،به مبارزه با [[جنس]] مخالف تبدیل شده، هدف نهایی آن رسیدن [[زن]] به مقام و منزلت [[مردان|مردانی]] است که سالها نردبان های ترقی را پیموده اند. این در حالی است که در بینش اسلام، [[زنا]]<nowiki/>ن نه به دلیل برابری با [[مردان]]، بلکه بر اساس وظیفه شرعی مقام خلیفۀالهی در زمین، باید در صحنه‌های اجتماع، حضوری مؤثر، جدی و همه جانبه داشته باشند. به نظر می‌رسد انگاره های اسلامی جدای از [[جنسیت]] و بر اساس اصل انسانیت، [[زنان]] و [[مردان]] را همدوش و همیار در ساختن جامع های انسانی به تلاش برای اصلاح نظام اجتماعی دعوت می نماید،
غرب و مسأله [[زنان]]
غرب و مسأله [[زنان]]
با توجه به انعقاد قرادادها و تصویب قوانین مختص به [[زنان]] در غرب همچنان آمار و اطلاعات نشان می دهدکه مشکل همچنان باقی است و در مواردي، ظلم و ستم فقط چهره عوض کرده و با پوششی دیگر خودنمایی می کند.  
با توجه به انعقاد قرادادها و تصویب قوانین مختص به [[زنان]] در غرب همچنان آمار و اطلاعات نشان می دهدکه مشکل همچنان باقی است و در مواردي، ظلم و ستم فقط چهره عوض کرده و با پوششی دیگر خودنمایی می کند.  
خط ۷۰: خط ۷۰:
نویسنده معتقد است گفتمان [[فمینیسم|فمینیستی]] در ایران شامل مبانی فرهنگی و اجتماعی است.
نویسنده معتقد است گفتمان [[فمینیسم|فمینیستی]] در ایران شامل مبانی فرهنگی و اجتماعی است.


# '''مبانی فرهنگی:'''از نظر فرهنگی، جنبش [[فمینیسم|فمینیستی]] در جامعه ایران، دو نقطه را هدف قرار داده است: الف- فرهنگ ملی، ب- فرهنگ مذهبی  
# '''مبانی فرهنگی:''' از نظر فرهنگی، جنبش [[فمینیسم|فمینیستی]] در جامعه ایران، دو نقطه را هدف قرار داده است: الف- فرهنگ ملی، ب- فرهنگ مذهبی  
# '''مبانی اجتماعی:'''وضعیت جدید [[زنان]] در ایران که به برکت انقلاب اسلامی پدید آمد، سبب مشارکت [[زنان]] در سطوح مختلف قدرت همچون مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی، وزارت، ارتش و سپاه، قوه قضاییه، دیوان عالی کشور و... شد، ولی طرفداران گرایشهای افراطی مسئله رهبری را نیز از این مشارکت ها جدا نمیکنند و براي رسیدن به آن تلاش می نمایند.
# '''مبانی اجتماعی:''' وضعیت جدید [[زنان]] در ایران که به برکت انقلاب اسلامی پدید آمد، سبب مشارکت [[زنان]] در سطوح مختلف قدرت شد.


===مهمترین پیامدهای منفی [[فمینیسم]]===  
===مهمترین پیامدهای منفی [[فمینیسم]]===  
*فروپاشی نهاد [[خانواده]]،
*فروپاشی نهاد [[خانواده]]،
* انکار ارزشها و هنجارهای اخلاقی
* انکار ارزشها و هنجارهای اخلاقی.
*پرداختن تکسویه و شتابکارانه به برخی از ارزشهای از دست رفته [[زنان]]
*پرداختن تکسویه و شتابکارانه به برخی از ارزشهای از دست رفته [[زنان|زنان.]]
* شکست [[فمینیسم]] در رسیدن به اهداف پیشبینی شده
* شکست [[فمینیسم]] در رسیدن به اهداف پیشبینی شده.
* دامن زدن به تقابل و تعارض میان [[مرد]] و [[زن]]
* دامن زدن به تقابل و تعارض میان [[مرد]] و [[زن]]
* تحقیر نقش مادری
* تحقیر نقش [[مادری]]
* تزلزل بنیان [[خانواده]] و پیدایش فرزندان پرخاشگر و بی عاطفه است.
* تزلزل بنیان [[خانواده]] و پیدایش فرزندان پرخاشگر و بی عاطفه است.
نویسنده در ادامه به  نقد [[فمینیسم]] پرداخته وآن را از دو منظر بررسی می کند:
نویسنده در ادامه به  نقد [[فمینیسم]] پرداخته وآن را از دو منظر بررسی می کند:
خط ۹۲: خط ۹۲:
تمایزی مشاهده نمی شود، در باورهاي طرفداري از [[زن]] ([[فمینیسم]]) تا آنجا در جداسازی این دو
تمایزی مشاهده نمی شود، در باورهاي طرفداري از [[زن]] ([[فمینیسم]]) تا آنجا در جداسازی این دو
مقوله زیاده روی میشود که تفاوتهای طبیعی ناشی از [[جنس]] [[زن]] در برابر [[جنسیت]] او، که
مقوله زیاده روی میشود که تفاوتهای طبیعی ناشی از [[جنس]] [[زن]] در برابر [[جنسیت]] او، که
منشأ نقشهای [[جنس و جنسیت|جنسیتی]] است و براساس فرایند جامعه پذیری به وی القا می گردد، رنگ می بازد.
منشأ نقش‌های [[جنس و جنسیت|جنسیتی]] است و براساس فرایند جامعه پذیری به وی القا می گردد، رنگ می بازد.
در اسلام - که زیرساخت فکری جوامع مسلمان خاورمیانه است- ضمن آنکه [[تبعیض جنسیت|تبعیض جنسیتی]]
در اسلام - که زیرساخت فکری جوامع مسلمان خاورمیانه است- ضمن آنکه [[تبعیض جنسیت|تبعیض جنسیتی]]
در حق [[زنان]] تأیید نمی شود، تفاوتهاي [[جنسیت|جنسی]] [[زن]] و [[مرد]] نیز نفی نمی  گردد و بر این اساس،
در حق [[زنان]] تأیید نمی‌شود، تفاوتهای [[جنسیت|جنسی]] [[زن]] و [[مرد]] نیز نفی نمی  گردد و بر این اساس،
اندیشه [[فروتری]] یک [[جنس]] و برتری [[جنس]] دیگر، رد میشود.
اندیشه [[فروتری]] یک [[جنس]] و برتری [[جنس]] دیگر، رد می‌شود.


راهکار [[فمینیسم|فمینیستها]] نه [[زنان]] را به سمت منافع واقعی سوق می دهد و نه آرمانهای خود
راهکار [[فمینیسم|فمینیستها]] نه [[زنان]] را به سمت منافع واقعی سوق می دهد و نه آرمانهای خود
[[فمینیسم|فمینیستها]] را محقق میسازد؛ زیرا [[فمینیسم|فمینیستها]] برخلاف اندیشه دینی(که آرامش روحی را
[[فمینیسم|فمینیستها]] را محقق می‌سازد؛ زیرا [[فمینیسم|فمینیستها]] برخلاف اندیشه دینی محرومیت مادی [[زن]] را مهمترین چالش وی بیان کرده اند و از آنجایی که توصیه‌های [[فمینیسم|فمینیستی]] فقط برای  تأمین نیازهای مادی [[زن]] است، نمی‌تواند به اهداف متعالی دست یابد و نمی‌تواند راه سعادت را بر [[زنان]] بگشاید.
برتر از برخورداری مادی میدان( محرومیت مادی [[زن]] را مهمترین چالش وی بیان کرده اند و از آنجایی که توصیه های [[فمینیسم|فمینیستی]] فقط برای  تأمین نیازهای مادی [[زن]] است، نمیتواند به اهداف متعالی دست یابد و نمیتواند راه سعادت را بر [[زنان]] بگشاید.
تنها و بهترین راه فراروی [[زن]] در طول تاریخ راهی است که دین برایش ترسیم کرده است و اگر در مقطعی از تاریخ [[زن]] به آن جایگاه که لایق آن است، نرسیده دلیلش را باید عملکرد نادرست افراد به مبانی دینی دانست نه نقص در قوانین الهی.
تنها و بهترین راه فراروی [[زن]] در طول تاریخ راهی است که دین برایش ترسیم کرده است و اگر در مقطعی از تاریخ [[زن]] به آن جایگاه که لایق آن است، نرسیده دلیلش را باید عملکرد نادرست افراد به مبانی دینی دانست نه نقص در قوانین الهی.
==منبع==
==منبع==

نسخهٔ ‏۱۱ شهریور ۱۴۰۱، ساعت ۱۰:۰۵

عنوان مقاله

فمینیسم در ترازوی نقد

درجه مقاله

علمی- پژوهشی

چکیده

هدف تحقیق حاضر بررسی و نقد جریان فمینیسم و فمینیسم افراطی و نیز آسیب شناسی این پدیده است که به روش کتابخانه ای انجام گرفته است. پس از بررسی های انجام گرفته نتایج به دست آمده نشان گر این است که ستم‌های روا شده بر زن از بزرگترین و کهن‌ترین ستم‌های تاریخ بشری است و بی شک، خردمندان و نیکخواهان باید به زودی برای این زخم کهنه و درد مزمن انسان، درمانی علمی، منطقی و عملی بجویند. بی تردید نه «مدافع حقوق زنان» الزاماً فمینیسم است و نه« منتقد فمینیسم» حتماً مخالف حقوق زنان است. به همین دلیل، دفاع از حقوق و منزلت انسانی زن را نیز با مرام« فمینیسم» نباید مساوی انگاشت. جریان فمینیسم با وجود تبلیغات گسترده، به ویژه در غرب نتوانست گامی مؤثر و عملی برای ارتقای جایگاه زنان جهان بردارد و در برخی موارد با تندروی باعث نتیجه عکس و افول جایگاه زنان شده است. در این مقاله ابتدا تاریخچه فمینیسم، نحوه شکل گیری آن و امواج سه گانه فمینیسم بررسی شده است. پس از نقد و بررسی اقسام فمینیسم، تفاوتهای میان فمینیسم مدرن و فمینیسم کلاسیک بیان شده، در ادامه آسیب شناسی فمینیسم و نقش فمینیسم افراطی در افول آمریکا مطرح گردیده است.

کلید واژه

زنان، فمینیسم، ستم به زنان، جایگاه زنان، حقوق زنان، نقد.

گزارش مقاله

نویسنده در این مقاله به مباحث ذیل پرداخته است؛

مهمترین زمینه های پیدایش فمینیسم عبارتند از؛

  • داشتن حق رأی زنان در بیشتر جوامع؛
  • نبود اصل امکان تحصیل یا تحصیلات عالی برای بانوان؛
  • فراهم نبودن زمینه اشتغال زنان در کارهای اقتصادی، سیاسی و... ؛
  • نبود حق سرپرستی فرزند برای زنان در جوامع گوناگون؛
  • وجود دیدگاه فکری و فلسفی نادرست؛
  • نگاه کلیسا و دانشمندان مسیحی به زن با عنوان موجود درجه دوم و پست تر از مرد
  • نداشتن حق ارث و مالکیت زنان در برخی جوامع؛
  • خشونت مردان برضد زنان در خانه و جامعه با استفاده از امکاناتی که مردان داشتند؛ مثل

زور، ثروت و موقعیت اجتماعی.

  • نقش سرمایه داران و بنگاه‌های اقتصادی در قرن 18 و 19

تاریخچه حضور فمینیسم در اجتماع

الف) موج اول فمینیسم: بیشترین خواسته های موج اول شامل باور داشتن پیشاهنگی اهمیت زنان، جنبش سیاسی گسترده، دستیابی زنان به کارآموزی، آموزش و کار، بهبود وضعیت متأهل در قوانین، حق برابر با مردان برای طلاق و متارکه قانونی، حق رأی برای زنان و مسایل ویژگی جنسی و... . می باشد.

ب) موج دوم فمینیسم: این موج بر اهمیت دیدگاه‌های زنان تأکید می‌کند. طرفداران این موج، به بازسازی و انقلاب مفاهیم( نه اصلاح مفاهیم)معتقدند و نظریه های موجود را جنس‌گرا و غیر قابل اصلاح می دانند. پژوهش‌های این جنبش، فرض‌ها و تعمیم‌های حاصل از پژوهش‌های مردانه را انکار می‌کنند و به مبارزه با جهانبینی مردسالاری که فرودستی زنان را طبیعی می‌دانند، می‌پردازند. دستاوردهای مهم این دوره عبارت اند از:

  • مبارزه برای جدایی روابط جنسی از تولید مثل در کشورهای غربی؛
  • ظهور جنبش آزادی زنان در تمام امور؛
  • کاهش ازدواج و زاد و ولد و افزایش آمار طلاق و تضعیف نظام خانواده؛
  • ایجاد مؤسسات فراوان فرهنگی و مطبوعاتی زنان؛
  • به دست آوردن قدرت‌هایی در زمینه اقتصادی و سیاسی،

ج) موج سوم فمینیسم: از اوایل دهه نود، جهان غرب به نقشهای سنتی خانواده، رویکردی جدید داشته و از حرکتهای تند فمینیستی موج دوم کاسته شد؛ زیرا نتیجه ناپسند زیاده روی در حرکت‌های زن مدارانه، بیش از همه دامان زن را گرفت و خشونت روزافزون در خانواده و محیط کار و ناامنی جنسی، از این نتایج بود.

گرایش‌های فمینیستی

  1. فمینیسم رادیکال: اینان بر این باورند که هیچ حوزه ای از جامعه, از تبیین مردانه بر کنار نیست، در نتیجه باید در هر جنبه‌ای از زندگی زن که طبیعی تلقی می‌شود، تردید کرد و برای انجام کارها شیوه های جدیدی یافت.
  2. فمینیسم لیبرال: اینان نبودن فرصت‌های برابر آموزشی در جامعه را دلیل ستم بر زنان می‌دانند و تلاش می‌کنند با انجام اصلاحاتی در این زمینه، بدون آنکه به بنیادهای اجتماعی و اساسی موجود در جامعه دست بزنند، موقعیت زنان را بهبود بخشند.
  3. فمینیسم سوسیال: این جنبش متاثر از فمینیسم رادیکال است. این گرایش به بررسی ایرادها و اشکال‌های رویکرد لیبرالی پرداخته و تلاش کرده از آنها دور بماند. در این دیدگاه، جنس، طبقه، نژاد، سن و ملیت، خود عوامل ستم بر زنان اند. فمینیسم سوسیال، مردسالاری را نظامی فراتاریخی می‌داند؛ به این معنا که مردان در طول تاریخ، بر زنان اعمال قدرت نموده اند و معتقد است که این نظام در جوامع سرمایهداری شکل خاصی می یابد.
  4. فمینیسم مارکسیستی: طرفداران آن، با تأکید بر مادرسالار بودن جوامع اولیه، معتقدند که پیدایش مالکیت خصوصی در جوامع، سبب در بند کشیدن زنان شده است و تا زمانی که نظام وجود دارد، این اسارت وجود خواهد داشت.
  5. فمینیسم پست مدرن : واژه فمینیسم پست مدرن تداعی کننده مجموعه‌ای از مفاهیم و طرز فکرها در مورد زنان و مسایل زنانه است که این مفاهیم، گاه متضاد و متعارض می‌باشند. این گرایش معتقد است روابطی که بر زنان تحمیل می‌شود و رفتارهایی که میان دختر و پسر تفاوت ایجاد می‌کند، موجب بردگی زن در تاریخ شده است؛ نه اموری مانند ازدواج و نقش مادری.
  6. فمینیسم اسلامی: این گرایش، تفسیری زن مدارانه از اسلام است که نتیجه آمیختگی اندیشه اسلامی و فمینیستی است . این گرایش در دو دهه اخیر در ایران و برخی از کشورهای اسلامی پدید آمده است. این گروه، مردسالاری را مشکل اصلی زنان در خانواده، اجتماع، اقتصاد و سیاست می‌دانند و احکام متفاوت دینی را در مورد زن و مرد، تبعیض آمیز و مخالف با حرمت و آزادی انسان،حقوق بشر و برابری زن و مرد می‌شمرند. محورهای اصلی این گرایش عبارتند از:
  • جدایی دینداری از دین مداری.
  • تشابه حقوق زن و مرد .
  • ثابت نبودن شریعت.
  • توجه به نقش زن و اهمیت دادن به خانواده.

نویسنده به بررسی ویژگی‌های مشترک گرایش‌های فمینیستی پرداخته است که شامل:

  1. اومانیسم و انسان‌مداری
  2. نفی ظلم و تبعیض علیه زنان
  3. لزوم تغییر نظام خانواده
  4. دین گریزی

در ادامه نویسنده به بررسی و مقایسه جهانبینی اسلام و ایدئولوژیی فمینیستی می پردازد. و بیان می کند محور اصلی در تمام نظریه های فمینیسم اهداف و بهره مادی سازمان است. با گسترش اندیشه سود فردی به جای اصل بودن بهره جمعی و بیشینه سازی سود مادی و همراهی زنان، این قشر وسیع جامعه، با حمله به کار خانگی و نقش مادری و با این توجیه که این فرایند روندی سنتی و اکتسابی دارد، زمینه برای طرح شعارهای فمینیستی مهیا شد. در بینش فمینیستی، تشویق زنان به حضور جدی در صحنه های اقتصادی- اجتماعی جامعه،به مبارزه با جنس مخالف تبدیل شده، هدف نهایی آن رسیدن زن به مقام و منزلت مردانی است که سالها نردبان های ترقی را پیموده اند. این در حالی است که در بینش اسلام، زنان نه به دلیل برابری با مردان، بلکه بر اساس وظیفه شرعی مقام خلیفۀالهی در زمین، باید در صحنه‌های اجتماع، حضوری مؤثر، جدی و همه جانبه داشته باشند. به نظر می‌رسد انگاره های اسلامی جدای از جنسیت و بر اساس اصل انسانیت، زنان و مردان را همدوش و همیار در ساختن جامع های انسانی به تلاش برای اصلاح نظام اجتماعی دعوت می نماید، غرب و مسأله زنان با توجه به انعقاد قرادادها و تصویب قوانین مختص به زنان در غرب همچنان آمار و اطلاعات نشان می دهدکه مشکل همچنان باقی است و در مواردي، ظلم و ستم فقط چهره عوض کرده و با پوششی دیگر خودنمایی می کند.

نویسنده معتقد است گفتمان فمینیستی در ایران شامل مبانی فرهنگی و اجتماعی است.

  1. مبانی فرهنگی: از نظر فرهنگی، جنبش فمینیستی در جامعه ایران، دو نقطه را هدف قرار داده است: الف- فرهنگ ملی، ب- فرهنگ مذهبی
  2. مبانی اجتماعی: وضعیت جدید زنان در ایران که به برکت انقلاب اسلامی پدید آمد، سبب مشارکت زنان در سطوح مختلف قدرت شد.

مهمترین پیامدهای منفی فمینیسم

  • فروپاشی نهاد خانواده،
  • انکار ارزشها و هنجارهای اخلاقی.
  • پرداختن تکسویه و شتابکارانه به برخی از ارزشهای از دست رفته زنان.
  • شکست فمینیسم در رسیدن به اهداف پیشبینی شده.
  • دامن زدن به تقابل و تعارض میان مرد و زن
  • تحقیر نقش مادری
  • تزلزل بنیان خانواده و پیدایش فرزندان پرخاشگر و بی عاطفه است.

نویسنده در ادامه به نقد فمینیسم پرداخته وآن را از دو منظر بررسی می کند:

  1. نقد برون دینی
  2. نقد درون دینی

در مورد تقابل دیدگاه فلسفی اسلام و فمینیسم به زن اینظور بیان می کند که در جهان بینی اسلام، زن در آفرینش از همان گوهری آفریده شده است که مرد آفریده شده و هر دو جنس در ماهیت و جوهر یکسان و یگانه اند و فرقی در ماهیت و حقیقت میان زن و مرد نیست. دیدگاه اسلام با نظر فمینیستهای فرامدرن در مبنا تفاوتهای زیادی دارد.

نتیجه

در حالی که در نگرش زیست شناختی به انسانها، که طرفداران دیدگاه سنتی با استناد بدان بسیاری از تبعیض های جنسیتی موجود در جامعه را توجیه میکنند، بین جنس و جنسیت تمایزی مشاهده نمی شود، در باورهاي طرفداري از زن (فمینیسم) تا آنجا در جداسازی این دو مقوله زیاده روی میشود که تفاوتهای طبیعی ناشی از جنس زن در برابر جنسیت او، که منشأ نقش‌های جنسیتی است و براساس فرایند جامعه پذیری به وی القا می گردد، رنگ می بازد. در اسلام - که زیرساخت فکری جوامع مسلمان خاورمیانه است- ضمن آنکه تبعیض جنسیتی در حق زنان تأیید نمی‌شود، تفاوتهای جنسی زن و مرد نیز نفی نمی گردد و بر این اساس، اندیشه فروتری یک جنس و برتری جنس دیگر، رد می‌شود.

راهکار فمینیستها نه زنان را به سمت منافع واقعی سوق می دهد و نه آرمانهای خود فمینیستها را محقق می‌سازد؛ زیرا فمینیستها برخلاف اندیشه دینی محرومیت مادی زن را مهمترین چالش وی بیان کرده اند و از آنجایی که توصیه‌های فمینیستی فقط برای تأمین نیازهای مادی زن است، نمی‌تواند به اهداف متعالی دست یابد و نمی‌تواند راه سعادت را بر زنان بگشاید. تنها و بهترین راه فراروی زن در طول تاریخ راهی است که دین برایش ترسیم کرده است و اگر در مقطعی از تاریخ زن به آن جایگاه که لایق آن است، نرسیده دلیلش را باید عملکرد نادرست افراد به مبانی دینی دانست نه نقص در قوانین الهی.

منبع