جریان‌های فکری زنان ( جهان اسلام)

از ویکی‌جنسیت

جریان‌های زنان در جهان اسلام به سه کلان جریان تقسیم می‌شود؛ جریان اصلاحی، جریان تجددگرا، جریان وسط. در جهان اسلام معاصر( نیمه دوم قرن نوزده)، یک پرسش بنیادینی شکل گرفته است. این پرسش، پرسش از عقب‌ماندگی است که تبدیل به بحران هویت در جهان اسلام شده است. این سه کلان‌جریان در جهان اسلام آمده‌اند که به این پرسش پاسخ بدهند.

جریان نوگرا یا اصلاحی

اولین جریانی که این سؤال را درک کرده، جریان نوگرا یا اصلاحی هست. نسل اولش با طحطاوی و خیرالدین تونسی است. با سید جمال و محمدعبده ادامه پیدا می‌کند. بعد از محمدعبده به دو مسیر منحرف می‌شود.

جریان نوگرا با رشیدرضای متأخر به سمت سلفیه منحرف شده است. با شاگردان مسیحی عبده به سمت سکولاریسم و تجددگرایی سوق پیدا کرده است. این که می‌گویم شاگردان مسیحی، افراد و مسلمانانی مثل عبدالرزاق با نوشتن کتاب الاسلام و اصول الحکم بودند که نهادینه کردند. او گفت اصلاً چه کسی گفته است که دین متولی پاسخ‌گویی به مسائل سیاسی ـ اجتماعی است. یک شیخ الازهری همان حرف‌هایی را که روشنفکران مسیحی می‌گفتند را در جهان اسلام مطرح کرد. گفت پیامبر چون مردم به او مراجعه کردند این طوری شد نه اینکه جزو شریعت‌اش و وحی بود که باید این کار را بکند. اگر مردم مراجعه نکرده بودند و پیامبر این کار را نکرده بود پیامبر وظیفه‌اش را انجام داده بود. اینکه گفتم نسل اول شاگردان بودند ولی کسانی از منظر اسلامی آمدند و این را تئوریزه کردند و منجر به جریان سکولار و تجددگرا شد. مشکل جریان سلفیه علی‌رغم کوشش خیلی زیادی که دارد این است که به پرسش امروز پاسخ نمی‌دهد. شما را به گذشته می‌برد و به امروز نمی‌آورد.

جریان تجددگرا

اندیشه تجددگرا از دهه 1920 میلادی شروع به رشد کرد. این اندیشه در فرآیند رشد خود سه مرحله عمومی را طی کرده است. مرحله اول، مرحله لیبرالی است که مربوط به دوران استعمار کشورهای مسلمان است از 1920 تا 1950 را دربر میگیرد. مرحله بعد، دوران ملی‌گرایی است که مربوط به دوره استقلال این کشورها از سال 1950 تا 1970 است . مرحله سوم، دوران تسلط رهیافت مارکسیستی است که از سالهای 1970 تا 1980 را دربرمی‌گیرد.

اندیشه تجددگرا به تجددگرای عرفی و اسلامی تقسیم می شود. رهیافت عرفی از منظر لیبرالی و ملی گرایانه به حقوقق زنان نگاه می کند. رهیافت دینی دگر اندیش در مدرسه اسلامی تجدد به تصویر درآمد. احمد فارس شدیاق، فرح انطوان و بطرس بستانی از نویسندگان گرایش لیبرالی و رفاعه طهطاوی، سید جمال الدین اسد آبادی، عبدالرحمن کواکبی و محمد عبده از نویسندگان گرایش دینی هستند. قاسم امین، نظیره زین‌الدین، الطاهرالحداد، علی شریعتی، محمد شحرور از مهم‌ترین متفکران تأثیرگذار اندیشه تجددگرا هستند. از دهه 1980 به بعد با تکوین نظریات جدید در فلسفه و علوم انسانی، گروه دیگری از نویسندگان اسلام گرا به وجود آمدند که می توان آنها را دگراندیش معرفت شناس نامید. کسانی مانند نصر حامد ابوزید، محمد عابد جابری، عبدالمجید شرفی در جهان عرب و محمد مجتهد شبستری در ایران را می توان در این دسته جای داد.

جریان وسط

ضعیف‌ترین خط، خط وسط هست. بیشترین طرفداران را آن دو جریان دارند. اما جریان وسط سعی می‌کند خلأهای هر دو گروه را پوشش بدهد. هم امروز را ببیند هم شما را به گذشته ببرد و دوباره به همین دنیا برگرداند. مثلاً امام به ما می‌گوید جمهوری. جمهوری مسأله‌ای هست که امروز اتفاق افتاده است. یک فقیه قرن هشتم نهم که به جمهوری فکر نکرده است. چون اصلاً مسأله نبوده است. پس مسأله را از امروز گرفته است. پس موضوع‌شناس است. می‌داند مسأله چیست. چون او دارد از این مسأله رنج می‌برد. چون یا کسی دارد او را به گذشته می‌برد و به امروز برنمی‌گرداند یا امروز را از جایی دیگر برایش برمی‌دارد می‌آورد و برایش کپی می‌کند و گذشته‌اش را قطع می‌کند.

جریان‌ها طیفی هستند، جریان اصلاحی، تجدد. هرکدام از این‌ها یک طیف‌اند. ممکن است ما یک جریان سلفی در اینجا داشته باشیم. مثلاً جریان سلفی سعودی. این جریان سلفی است ولی این مقدار با نوگرایی فاصله دارد. در این جریان تجددگرا هم به همین صورت است. ممکن است یک تجددگرا اینجا باشد یک تجددگرا اینجا. مثلاً ممکن است شما یک تجددگرا مثل جابری داشته باشید و بگویید راز عقب‌ماندگی شما این است که آن فلسفه عقلی که با ابن‌رشد در مغرب عربی شکل گرفته بود، چون در مشرق عربی با ملاصدرا و احادیث و اخبار مخلوط شد و مسلمانان را از آن بحث عقلانی خارج کرد این دلیل عقب‌ماندگی است. اگر به آن عقلانیت ابن رشدی برگردید می‌توانید به این سؤالاتتان پاسخ دهید. یعنی این دارد نقد تراث می‌کند. می‌گوید ما از یک جایی به بعد مسیر را اشتباه رفتیم. باید برگردیم تا جواب مشکلات را پیدا کنید. ولی توی همین طیف یک کسی دیگر را هم داریم فؤاد زکریا، می‌گوید شما مشکل دارید؟ راه حلش چیست؟ القطیع کامل بین التراث یعنی بین گذشته و امروزت را قیچی کن و گذشته‌ات را کنار بگذار. این همه پرسش را جواب داده‌اند بردار و اجرا کن. می‌خواهم بگویم این یک طیف است. یعنی ممکن است جابری، ارگون، ابوزید را در سلفی سنتی که در عربستان است می‌گوید که من‌السیاسه طردالسیاسه، از سیاستمدار انور سادات را چه کسانی ترور کردند؟ چه کسی می‌گوید انورسادات بما انزل الله است. هیچ کس نمی‌گوید. پس هر کس من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الکافرون. قاعده درست است که خروج بر حاکم مسلمان حرام است اما این حاکم مسلمان نیست. بما انزل الله نیست. انور سادات پس حکمش چیست؟ پس وجوب خروج می‌شود. پس جریان‌ها طیف هستند. هر جریانی را باید بررسی کنیم که طیف‌اش از کجا تا کجا را دربرمی‌گیرد. هر متفکری در کجای این جریان قرار می‌گیرد ولی یک اصول مشترکی باید وجود داشته که همه در آن طیف قرار بگیرند. یعنی نوع پیش‌فرض‌ها و نگاه به دین و مسائل علمی بین این‌ها مشترک است. یعنی هیچ متجددی پیدا نمی‌شود که بگوید دین متولی پاسخگویی به همه سؤالات است ولی هیچ نوگرایی هم نیست که دین را قبول نداشته باشد و اینکه به همه سؤالات شما موظف است پاسخ دهد. یا هیچ سلفی نیست که مرجعیت قرون مفضله را زیر سؤال برده باشد.

اما اتفاقی که درباره عقب‌ماندگی در نیمه قرن نوزده افتاد و تبدیل به یک خودآگاهی عمومی شد و به این نتیجه رسیده بودند که مجموعه‌ای از تحولات اتفاق افتاد که منجر به بحران هویت شد. این آدمی که در این وضعیت قرار دارد احساس می‌کند که دارد یک چیزی را از دست می‌دهد.اعلامیه بالفور در 1917 ضربه دیگری بود بر هویت مسلمانان. یهودیان در دوره عثمانی خیلی تلاش کردند که یک جایی را برای خودشان درست کنند اما هیچ‌وقت نتیجه نمی‌داد تا اینکه در نیمه‌های جنگ جهانی اول وزیر خارجه بریتانیا یک نامه به روچیلد می‌زند که نماینده در مجلس عوام انگلستان و از لیدرهای یهودیان هست و به او می‌گوید که بریتانیا رسما متعهد می‌شود که از تأسیس یک کشور یهودی در اسرائیل، همین جایی که الان هست حمایت کند. این برای مسلمانان خیلی وحشتناک بود. همیشه پروژه‌ها شکست خورده بوده است، یک بار در آمریکای جنوبی و حالا در اینجا نهادینه شده است. فلسطین در حوزه عربی اهمیت بسیار زیادی دارد. اسلام سنی در جهان عرب هویت‌اش را که سیزده قرن نظم‌اش بر اساس خلافت شکل گرفته بوده است و خلیفه برایش نماد شوکت اسلامی است و محور امت اسلامی است، از دست داد حالا تأسیس اسرائیل هم اضافه می‌شود. چهار جنگ عرب‌ها با اسرائیل انجام دادند که در همه‌اش شکست خوردند. در 1967 امید می‌بندند که جمال عبدالناصر آنها را از دست اسرائیل نجات می‌دهد اما باز شکست می‌خورند. این شکست در 1968 آنقدر مهم بود که از پا افتادند. پان عربیسم، دهه 20 اخوان که نشان می‌دهد مدام مفاهیم دموکراسی چیست؟ یعنی همه این بحث‌هایی که به لحاظ عملی اتفاق می‌افتد و ورود اندیشه‌ها و شکل‌گیری ایدئولوژی‌ها که خصوصاً در نیمه اول قرن بیستم در حوزه عربی اتفاق می‌افتد از سر جمع اینها می‌توان گفت اتفاقی به نام بحران هویت به وجود آمد. جهان اسلام یکی یکی شاکله‌های هویتی‌اش را از دست می‌دهد و منتظر یک منجی است. چه به لحاظ عملی به خاطر این اتفاقاًتی که افتاده است و چه به لحاظ فکری بتواند به همه پرسش‌های اینها پاسخ بدهد.

داعش اینجا تعریف می‌شود. یک انسانی که از همه جا بریده است، از همه جا ناامید شده است، یک کسی آمده است و به او می‌گوید پرچم خلافت را بلند کن. صرف اینکه یک نفر بخواهد پرچم خلافت را در جهان اسلام بالا کند علی‌الحساب چند میلیون آدم دور او جمع می‌شوند. چرا؟ چون دست روی این نقطه ضعف خیلی‌ها گذاشتند. این یک چیزی است که آن انسان به لحاظ فکری ازش رنج می‌برد. حالا ممکن است به صورت عملیاتی بیاید و بگوید اشتباه کردم ولی روی نقطه مهمی دست گذاشته است. همه کسانی که به داعش پیوستند دیوانه و روانی نبودند. یعنی کسی که در اروپا پزشک است و می‌آید در موصل می‌جنگد او حتماً به لحاظ فکری به این نتیجه رسیده است که این ایده‌ای که اینجا مطرح شده است دارد خلأ هویتی او را پاسخ می‌دهد. اینکه این جریان چه کرده است باید مجزا در مورد آن صحبت کرد که مثلاً سلفیه افراطی یا سلفیه جهادی به قول خودشان، این نظام فکری که پیدا کرده است چیست؟

حداقل سه کلان‌جریان در جهان اسلام در پاسخ به بحران هویتش به وجود آمد. هیچ فردی در جهان اسلام وجود ندارد مگر اینکه در یکی از این سه جریان جا می‌گیرد. می‌خواهد شیعه باشد، زیدی باشد، سنی باشد، هر چه می‌خواهد باشد. مسلمان باشد. هر مسلمانی ذیل یکی از سه تا قرار می‌گیرد.

اندیشمندان زن جریان وسط

در بخش دوم تمرکز ما بر جریان دوم با تکیه بر روی اندیشمندان زن دوره معاصر می‌رود که در الگوی هویت‌بخش ما چند زن شاخص زینب غزالی، عائشه عبدالرحمان یا بنت‌الشاطئ است و منی ابوالفضل که زن طه الوانی است. این دو زن و شوهر اندازه صد تا متفکر در دوره معاصر آورده فکری داشتند.

فاطمه مرنیسی و نوال سعداوی در خط سوم یعنی تجددگرایی جا می‌گیرند. فمینیست‌های مشهور ذیل جریان تجددگرا قرار می‌گیرند. در جریان وسط یکی از نقاط مورد توجه‌شان اتفاقاً بحث مطالعات زنان است. من می‌گویم که تمرکز منی ابوالفضل بر روی سه حوزه است که یکی از آن حوزه‌ها مطالعات زنان است. تمرکز ما هم بر همین جریان است. مطالعات زنان اسلام را اگر بخواهد بر اساس مبانی اسلامی بازخوانی کند خروجی‌اش چه می‌شود؟ این خیلی متفاوت است و جذابیت مطرح کردن چنین متفکرانی در فضای امروز جمهوری اسلامی به این برمی‌گردد که خیلی از کلیات اندیشه را ما با هم مشترکیم و ممکن است آنها خیلی پیشرفت کرده باشند. در این بحث خیلی از ما جلوتر باشند.

اندیشمندان زن هویت‌بخش در جریان وسط عبارتند از زینب غزالی، عائشه عبدالرحمان یا بنت الشاطئ و منی ابوالفضل. دو نفر اول به صورت فردی مطرح‌اند. نفر سوم یک جریان شکل داده است. یک مدرسه شکل داده است.

زینب غزالی یک تک‌ستاره است او مفسر قرآن است. زینب غزالی، عائشه عبدالرحمان یا بنت الشاطئ مؤسس الاخوات المسلمات است. زینب غزالی قبل از اینکه حسن البنا اخوان را تأسیس کند جمعیتی به نام السیدات المسلمات را مدیریت می‌کند. نشریه‌ای را هم با همین عنوان منتشر می‌کنند. وقتی حسن البنا اخوان را در 1928 تأسیس می‌کند به زینب غزالی پیشنهاد می‌دهد که مدیریت شاخه زنان را با نام الاخوات المسلمات بر عهده بگیرد. آن اخوان‌المسلمین هست این اخوات‌المسلمات می‌شود. به دلایلی زینب غزالی این را به صورت رسمی نمی‌پذیرد ولی همکاری‌اش با اخوان ادامه پیدا می‌کند. زینب غزالی، یک متفکری است که در همین خط وسط اصلاحی دارد حرکت می‌کند و آورده‌های قرآنی برای جامعه زنان دارد. زن مسلمانی که کلیات جریان نوگرا را قبول دارد حالا می‌خواهد یک پاسخی به این بحران هویت بدهد. میراث زینب غزالی را از این منظر می‌شود مطالعه کرد.

ایشان 2015 فوت شد. یک کتابی به نام ایام من حیاتی دارد که چند تا ترجمه در ایران شده است. ولی کارهای قرآنی‌اش کمتر دیده شده است. مثلاً نظرات فی کتاب الله، بعث جدید. خود زینب غزالی با حسن البنا بیعت می‌کند. دوره‌ای که جمال عبدالناصر اخوان را منحل می‌کند بخش زیادی از آثار فکری، و کسی که نمایندگی می‌کند از اخوان، آثار زینب غزالی هست تا اینکه خود زینب غزالی را هم زندان می‌کنند. ایام من حیاتی خاطرات زندان هست که زینب غزالی نوشته و چند تا ترجمه هم در ایران از آن شده است. ما در این مرحله با یک چنین متفکری مواجهیم.

در ادامه یک دانشمندی است که سطح طراز بالاتری دارد. خانم عایشه عبدالرحمان یا بنت الشاطئ. بنت الشاطئ پدرش یک الازهری و فارغ التحصیل الازهر هست. بنت الشاطئ لقبی است که خودش به خودش می‌دهد به معنای دختر ساحل. متولد 1913 هست و فوتش هم 1998 است. بنت الشاطئ در بحث‌های اسلامی به جایی می‌رسد که در الازهر کرسی‌های سخنرانی دارد. دومین زنی است که در الاهرام یک ستون ثابت دارد. اولین زنی است که جایزه ملک فیصل که در جهان اسلام جایزه مهمی است، در حوزه علوم اسلامی می‌برد. یک استاد مدعوی در کلیت‌های شریعت یا شریعت است. علوم قرآنی که در الجزایر و بیروت و حتی امارات و مصر شناخته‌شده هست.

عایشه عبدالرحمان زنی است که به لحاظ فکری در خط وسط دارد حرکت می‌کند. همسر امین خولی هست که خودش یک استاد برجسته الازهری هست. مهم‌ترین اثرش همان التفسیر البیان فی علوم القرآن، القران و قضایا الانسان است. یک حوزه تمرکز که عایشه عبدالرحمان یا بنت الشاطی دارد برای اینکه بیاید جایگاه زن مسلمان را احیا کند شروع می‌کند و مجموعه آثاری می‌نویسد با عنوان بنات النبی، و آن شخصیت‌محوری برای عایشه عبدالرحمان حضرت زینب هست. ایشان یک کتابی با عنوان البطله الکربلا دارد، قهرمان کربلا.

وجود این متفکران زن مسلمان خط وسط،اعتماد به نفسی را به وجود آورده که زنان یک قدمی را جلوتر بگذارد.

منابع مرتبط

  1. از جنبش تا نظریه اجتماعی تاریخ دو قرن فمینیسم، تالیف: حمیرا مشیرزاده تهران، نشر شیرازه
  2. فمینیسم و دانش‌های فمینیستی، ترجمه و نقد ادبی از مقالات دائره‌المعارف فلسفی روتلیج، 1382، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان
  3. مبانی فلسفی فمینیسم، خسرو باقری، تهران: وزارت علوم، تحقیقات و فن‌آوری: دفتر برنامه‌ریزی اجتماعی و مطالعات فرهنگی
  4. بستان، فمنیسم، مجید دهقان، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان
  5. دانش‌های فمنیستی، مترجمان عباس یزدانی و بهروز جندقی، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان
  6. فمینیسم، جین فریدمن، ترجمه فیروزه مهاجر، چاپ اول، انتشارات آشیان، 1381
  7. جنس دوم، سیمون دوبوار، ترجمه قاسم صنعوی، چاپ دوم، نشر توس، 1380
  8. جریان‌شناسی دفاع از حقوق زنان، چاپ اول، قم، انتشارات موسسه فرهنگی، ابراهیم شفیعی
  9. المرأة والعمل السیاسی، هبه رئوف، چاپ اول، آمریکا
  10. فمینیسم، نرگس رودگر، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، چاپ دوم، 1394
  • دومین نشست علمی رونمایی از اندیشه تمدنی منی ابوالفضل، پژوهشکده مطالعات تمدنی و مرکز همکاری های علمی و بین الملل ، یکشنبه 1399/4/15 ، ارائه دهنده مختار شیخ حسینی، دبیر علمی حجت السلام والمسلمین دکتر حبیب اله بابایی

https://www.aparat.com/v/SXnib/%D8%AF%D9%88%D9%85%DB%8C%D9%86_%D9%86%D8%B4%D8%B3%D8%AA_%D8%B9%D9%84%D9%85%DB%8C_%D8%A7%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%B4%D9%87_%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86%DB%8C_%D8%AE%D8%A7%D9%86%D9%85_%D9%85%D9%86%DB%8C_%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B6%D9%84