پرش به محتوا

حرمت بدن

از ویکی‌جنسیت

حرمت بدن، احترام و ارزش بدن و تأثیر آن بر رفتار با بدن.

بدن مورد توجه ادیان و علوم مختلفی قرار گرفته است. در این توجه، برخی از رویکردها برای بدن، احترام و ارزش قائل بوده و انسان را از انجام رفتارهای نامناسب با آن پرهیز می‌دهند، اما برخی دیگر از رویکردها برای بدن ارزش و احترامی قائل نیستند.

مفهوم‌شناسی

حرمت به‌معنای احترام، عزت، فروتنی، حرام بودن و حرمت‌داشتن به معنای احترام‌داشتن، ارجمندداشتن و محترم‌شمردن است.[۱] حرمت بدن به‌معنای احترام‌داشتن بدن و حرام‌بودن برخی رفتارهای نامناسب با بدن است. دربارهٔ حرمت بدن انسان، فلسفه‌های مدافع برهنگی پاسخ منفی می‌دهند و فرهنگ‌های دینی علاوه بر روح برای بدن نیز احترام قائل هستند. از این‌رو بدن فردی که از دنیا رفته را نیز محترم می‌شمارند.[۲]

حرمت دینی بدن

دورکیم از حرمت دینی بدن میان قبائل استرالیا حکایت می‌کند. به‌نظر او توتمیزم شامل عقایدی است که مردم آن را محترم می‌شمردند. طبق این عقاید خالکوبی‌هایی بر روی بدن‌ها انجام می‌شد که نشانهٔ کلان قبیله بود. بدن همهٔ افراد قبیله مطابق نشانهٔ کلان قوم، زینت می‌یافت و همگان دارای هویت یکسان و مشترک می‌شدند. این هویت یکسان کلان را با اعضای قبیله مرتبط می‌ساخت اما از کلان‌های دیگر متمایز می‌کرد. حرمت بدنی یکسان میان همهٔ اعضای قبیله تحقق می‌یافت که فاقد مؤلفهٔ فردگرایی بود.[۳] طبق این روایت دورکیم، حرمت دینی بدن انسان با بدن جسمانی او گره خورده است.[۴]

حرمت بدن در جامعه‌شناسی

نویسندگان غربی مدعی هستند که قدرت انسان در ایجاد تغییرات در زندگی روزمره منوط به مدیریت بدن در طول زمان و مکان است.[۵] فعالیت‌های معطوف به بدن نظیر مسواک‌زدن دندان‌ها، شستن بدن، کوتاه‌کردن ناخن‌ها، آرایش‌کردن یا اصلاح صورت و نظافت پاها در واقع رعایت حرمت بدن و حقوق دیگران است؛ لذا باید مراقبت زنان از بچه‌ها را نیز به‌عنوان یک فعالیت بدنی در این راستا تفسیر کرد.[۶]

بدن به منزله یک کیش

برخی جامعه‌شناسان از حرمت جسمانی بدن به «کیش بدنی» تعبیر کرده‌اند. بودریار معتقد است که بدن از «هیچ» به یک «کیش» بدل شده است و «کیش بدن» صرفاً متضاد با «کیش روح» نیست، بلکه جانشین آن است.[۷] کیش بدنی، ایدئولوژی‌هایی همانند ایدئولوژی معنوی ارائه می‌دهد. علاوه بر این یک نوع اخلاق جدید است که در آن جنبهٔ لذت‌گرایی غلبه دارد. سیستم ارزشی آن فردگرایانه است. علاوه بر این، ادعا می‌کند که بدن، یک جسم صرف نیست، بلکه اسطورهٔ راهنمای اخلاق مصرفی، تکیه‌گاه تولید اقتصادی و استراتژی کنترل اجتماعی است.[۸]

فرانک بخش اقتصادی کیش بدنی را توضیح می‌دهد؛ بدنی وجود دارد که در رحم شکل می‌گیرد، در زندگی تغییر شکل می‌یابد و با مردن تجزیه خواهد شد. هستی جسمانی، مؤلفهٔ مهم بدن را تشکیل می‌دهد. ویژگی جسمانی بدن‌ها واقعیت سرسخت است که ابزار عمل و همچنین محدودیت‌هایی پیش روی افراد قرار می‌دهند.[۹]

بدن به منزله سرمایه فیزیکی

در نگاه بوردیو، بدن در ابتدا سرمایهٔ فیزیکی است، اما در مرحلهٔ بعد قابل تبدیل به سرمایهٔ اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی است. بخشی از ارزش بدن به کالایی‌شدن آن مرتبط است، این نوع حرمت‌گذاری نه‌تنها به‌معنای نقش بدن در خرید و فروش نیروی کار، بلکه به‌عنوان دارندهٔ قدرت، جایگاه و اشکال نمادین متمایز، برای انباشت منابع مختلف ضروری است. سرمایهٔ فیزیکی به‌معنای امکان تبدیل مشارکت بدنی در کار، اوقات فراغت و سایر عرصه‌ها به اَشکال مختلف سرمایه؛ مثلاً تبدیل سرمایهٔ فیزیکی به سرمایهٔ اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی است. کنش‌گری که دارای سرمایهٔ فیزیکی است، از طریق سبک‌های راه‌رفتن، صحبت‌کردن و لباس‌پوشیدن می‌تواند آن را به سرمایه‌های دیگر تبدیل کند، به شرطی که چنین تبدیل سرمایه‌ها را آموزش دیده باشد. عادت‌واره، سلایق و میادین اجتماعی می‌توانند بر توسعهٔ سرمایهٔ فیزیکی افراد تأثیر بگذارد. نوع نگاه زنان و فرصت‌های آنان برای توسعهٔ سرمایهٔ فیزیکی تفاوت اساسی با مردان دارد. زنان فرصت کمتری برای تبدیل سرمایه‌ها دارند و بیشتر به تأمین نیازهای ضروری مشغول هستند، هرچند که تشویق‌های زنان برای توسعهٔ سرمایهٔ فیزیکی، در جامعه بیشتر از مردان است.[۱۰]

طبقات پائین نیز از برخی سرمایه‌های فیزیکی خاص برخوردار هستند، از جمله عضلات قوی و قدرتمند که برای تبدیل به سرمایه‌های اقتصادی و اجتماعی مفید خواهد بود.[۱۱]

حرمت بدن در اسلام

در اسلام فرد، مالک تام‌الاختیار بدن خود نیست و مکلف به نگهداری از آن است.[۱۲] بدن در آموزه‌های دینی احترام دارد و هر کاری که برای بدن ضرر داشته باشد،[۱۳] حتی اعمال عبادی،[۱۴] منع شده است.[۱۵]

اسکات کگل در پژوهشی با بررسی شش عارف بزرگ مسلمان نظر اسلام راجع به بدن را استخراج کرده است؛ از نظر او عرفای بزرگ مسلمان بدن را منبع نمادین ایجاد معنای دینی، انسجام اجتماعی و تجربهٔ قدسی می‌دانستند؛ یعنی بدن در عین حال که جسمش احترام دارد؛ دارای جنبه‌های معنوی قابل احترام نیز هست.[۱۶]

بهداشت فردی

برخی آموزه‌های دینی بر بهداشت فردی تأکید دارند.[۱۷] به‌عنوان نمونه بر حفظ بهداشت فردی در ایام مقدس نظیر اعیاد اسلامی قربان،[۱۸] فطر[۱۹] و غدیر خم[۲۰] و روزهای مقدس نظیر روزهای جمعه بیشتر از ایام معمولی تأکید دارند.[۲۱] همچنین پاکی بدن در مکان‌های مقدس نظیر مساجد مورد تأکید ویژه است.[۲۲]

پوشش بدن

اسلام دلالت‌های نمادین مصرفی پوشش را با رعایت حرمت بدن می‌پذیرد و بر حرمت بدن زنان بیشتر از مردان تأکید کرده است. به همین دلیل به زنان توصیه شده که از مزایای جسمانی به‌صورت صحیح استفاده کنند و برای حل مسائلی نظیر بهبود روابط همسران مورد بهره‌برداری قرار دهند. اگر مدیریت بدن در راستای تقویت خانواده و تقویت علقهٔ خانوادگی باشد، نه‌تنها مضر نیست، بلکه توصیه نیز شده است. اسلام با مدیریت بدن با هدف سیراب‌کردن افراد چشم‌چران مخالف است، چون بدن را مقدس‌تر از این مسائل می‌داند.[۲۳]

آرایش بدن

در اسلام زینت بدن زنان و مردان از جمله عوامل تقویت ارتباط انسان با خدا شمرده شده است و کسانی که آراستگی را مغایر با بندگی خدا می‌دانند، سرزنش می‌کند و امور تزئینی را برای بندگان خوب خدا می‌داند تا هیچ شبهه‌ای در ضرورت تزئین بدن برای مسلمانان باقی نماند.[۲۴]

اسلام به‌دلیل حرمت‌داشتن بدن، برای آرایش بدنی در عرصه‌های عمومی محدودیت‌هایی نیز قائل شده است، اما روابط میان اعضای خانواده را کمتر مقید کرده است، تا برقراری ارتباط میان اعضای خانواده‌ها آسان‌تر امکان‌پذیر شود.[۲۵]

سلامت بدن

تلاش برای حفظ سلامتی بدن یکی از وجوه مهم مدیریت بدن است؛ اسلام برای سلامت بدن اهمیت فراوانی قائل است و در قرآن آیات فراوانی به سلامت بدن پرداخته است.[۲۶] کارهایی که بدن انسان را به هر شکل ممکن به خطر بیاندازد، در اسلام روا نیست.[۲۷] اهتمام ائمهٔ معصومین به معالجه‌کردن بدن‌های انسان‌ها مثل اهتمام آنها به ضرورت معالجهٔ روح آنان بوده است.[۲۸]

تفاوت مهم سلامت بدن در اسلام با دیگران در نحوهٔ نگاه به سلامتی است، اسلام سلامت بدن را با حرمت بدن مرتبط می‌داند، به‌دلیل این‌که سلامتی بدن را به‌عنوان یک نعمت الهی برای بشر می‌داند.[۲۹]

پانویس

  1. . دهخدا، لغت‌نامه، ذیل واژه حرمت.
  2. . رحیم‌پور ازغدی، «آیا بدن انسان حرمت دارد؟»، وب‌سایت جهان‌نیوز.
  3. -پرستش و همکاران، «بررسی جامعه‌شناختی مدیریت ظاهر و هویت فردی در بین جوانان) مطالعه موردی شهر بابلسر)»، 1378ش، ص28.
  4. -آزاد ارمکی و غراب، «جایگاه بدن در دین»، 1389ش، ص33.
  5. - Shilling, The Body and Social Theory, 1993, p23.
  6. - Shilling, The Body and Social Theory, 1993, p120.
  7. - مزینانی و محمدی، «تحلیل فرهنگی مصرف بدن در اسلام و لیبرالیسم»، 1400ش، ص49.
  8. - Baudrillard, The Consumer Society: Myth & Structures, 1998, p135.
  9. - Frank, For a sociology of the body: an analytical review', 1991, p48.
  10. -Bourdieu, Distinction: A Social Critique of the Judgement of Taste, 1984, p198.
  11. - Bourdieu, 'The forms of capital', 1986, p246.
  12. - ابن‌باویه، معانی الاخبار، 1403ق. ص408.
  13. - حرانی، تحف العقول، 1404ق، ص٣٣٧.
  14. - سوره بقره، آیه 184.
  15. - حرانی، تحف العقول، 1404ق، ص٣٣٧.
  16. - آزاد ارمکی و غراب، «جایگاه بدن در دین»، 1389ش، ص21.
  17. - سوره بقره، آیه 222.
  18. - شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، 1413ق، ج1، ص507.
  19. - حرعاملی، وسائل الشیعه، 1409ق، ج‏3، ص329.
  20. - نوری، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، 1408ق، ج‏2، ص520.
  21. - ابن‌طاووس، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع‏، 1330ق، ص366.
  22. - حر عاملی، الجواهر السنیه فی الأحادیث القدسیة (کلیات حدیث قدسی)، 1380ش، ص298.
  23. - سوره نور، آیه 31.
  24. -سوره اعراف، آیه 31؛ کاشانی، تفسیر صافی، 1415ق، ج2، ص191.
  25. -سوره نور، آیه 31.
  26. -«نگاهی گذرا به تأکیدات قرآن در بخش سلامت بدن»، خبرگزاری بین‌المللی قرآن.
  27. - سوره بقره، آیه 195.
  28. - فرزندان بسطام، طب الائمه، 1385ق، ص3.
  29. - صدوق، خصال، 1362ش، ج1، ص34.

منابع

  • قرآن.
  • آزاد ارمکی، تقی و غراب، ناصر الدین، «جایگاه بدن در دین»، فصلنامه انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات، سال ششم، شماره ۱۸، بهار ۱۳۸۹ش.
  • ابن‌طاووس، علی بن موسی‏، جمال الأسبوع بکمال العمل المشروع‏، قم، دار رضی، ۱۳۳۰ق.
  • پرستش، شهرام و همکاران، «بررسی جامعه‌شناختی مدیریت ظاهر و هویت فردی در بین جوانان) مطالعه موردی شهر بابلسر)»، مجله علوم اجتماعی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد، سال پنجم، شماره ۲، ۱۳۷۸ش.
  • حر عاملی، محمد بن حسن، الجواهر السنیهٔ فی الأحادیث القدسیة (کلیات حدیث قدسی)، تهران، دهقان، ۱۳۸۰ش.
  • حر عاملی، محمد حسن، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل‌البیت‏، ۱۴۰۹ق.
  • حرانی، حسن بن علی، تحف العقول، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۴ق.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغت‌نامه، وب‌سایت واژه‌یاب، تاریخ بازدید: ۸ تیر ۱۴۰۴ش.
  • رحیم‌پور ازغدی، حسن، «آیا بدن انسان حرمت دارد؟»، وب‌سایت جهان‌نیوز، تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۳۹۰ش.
  • صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.
  • صدوق، محمد بن علی، معانی الاخبار، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، ۱۴۰۳ق.
  • صدوق، محمد بن علی، الخصال، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ش.
  • فرزندان بسطام، عبدالله و حسین، طب الائمهٔ، مترجمان: حسین صابری و محمد صالحی، قم، چاپخانه حیدریه، ۱۳۸۵ق.
  • کاشانی، محمد، تفسیر صافی، تهران، مکتبهٔ صدر، ۱۴۱۵ق.
  • مزینانی، مهدی و محمدی، حمیدرضا، «تحلیل فرهنگی مصرف بدن در اسلام و لیبرالیسم»، معرفت فرهنگی اجتماعی، سال دوازدهم، شماره ۴، پیاپی ۴۸، پاییز ۱۴۰۰ش.
  • «نگاهی گذرا به تأکیدات قرآن در بخش سلامت بدن»، خبرگزاری بین‌المللی قرآن، تاریخ انتشار: ۵ خرداد ۱۳۹۳ش.
  • نوری، حسین بن محمدتقی‏، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسة آل‌البیت‏، ۱۴۰۸ق.
  • Bourdieu, Distinction: A Social Critique of the Judgement of Taste, London, Routledge, 1984.
  • Bourdieu, Pierre, “The forms of capital”, in J. Richardson (ed.), Handbook of Theory and Research for the Sociology of Education, 1986.
  • Baudrillard, Jean, The Consumer Society: Myth & Structures, London. Thousand Oaks. New Delhi, Sage, 1998.
  • Frank, Arthur, W, 'For a sociology of the body: an analytical review', in M. Featherstone, M. Hepworth and B. Turner (eds), The Body: Social Process and Cultural Theory(chapter2), London: Sage, 1991.
  • Shilling, Chris, The Body and Social Theory, London, Newbury Park and New Delhi, Sage Publications, 1993.