بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶: خط ۶:
دهۀ ۱۹۶۰ تا دهۀ ۱۹۷۰میلادی با ظهور پژوهش‌ها و مطالعات تأثیرگذار آکادمیک در حوزۀ مطالعات جنسیتی، همراه شد.<ref>. [https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/j.1475-682X.1974.tb00718.x Smith, “Women’s Perspective as a Radical Critique of Sociology”, 1974, p.10-11.]</ref> کتاب پیشگامانه «توسعه تفاوت‌های جنسی» در ۱۹۶۶م، با رویکردی بینارشته‌ای به بررسی عوامل زیستی (هورمونی)، روانی‌اجتماعی و شناختی مؤثر بر شکل‌گیری هویت جنسیتی در کودکان پرداخت. این اثر با ارائۀ چارچوبی تحلیلی، بنیان‌های علمی‌تری برای درک پدیدۀ جنسیت فراهم آورد.<ref>. [http://ndl.ethernet.edu.et/bitstream/123456789/46770/1/29.Merry%20Wiesner-Hanks.pdf Wiesner-Hanks, Gender in History: Global Perspective. Malden, 2011, p.109-110.]</ref>
دهۀ ۱۹۶۰ تا دهۀ ۱۹۷۰میلادی با ظهور پژوهش‌ها و مطالعات تأثیرگذار آکادمیک در حوزۀ مطالعات جنسیتی، همراه شد.<ref>. [https://onlinelibrary.wiley.com/doi/10.1111/j.1475-682X.1974.tb00718.x Smith, “Women’s Perspective as a Radical Critique of Sociology”, 1974, p.10-11.]</ref> کتاب پیشگامانه «توسعه تفاوت‌های جنسی» در ۱۹۶۶م، با رویکردی بینارشته‌ای به بررسی عوامل زیستی (هورمونی)، روانی‌اجتماعی و شناختی مؤثر بر شکل‌گیری هویت جنسیتی در کودکان پرداخت. این اثر با ارائۀ چارچوبی تحلیلی، بنیان‌های علمی‌تری برای درک پدیدۀ جنسیت فراهم آورد.<ref>. [http://ndl.ethernet.edu.et/bitstream/123456789/46770/1/29.Merry%20Wiesner-Hanks.pdf Wiesner-Hanks, Gender in History: Global Perspective. Malden, 2011, p.109-110.]</ref>


در سال ۱۹۷۴م، مقالۀ «روانشناسی تفاوت‌های جنسی» با ارائۀ شواهد تجربی، انگاره‌های سنتی دربارۀ تفاوت‌های ذاتی بین زنان و مردان را به چالش کشید.<ref>. Essed, Goldberg &amp; Kobayashi, A Companion to Gender Studies, 2009, p.29.</ref> یافته‌های این پژوهش نشان داد که رفتارهای زنانه و مردانه در بسیاری از حوزه‌ها شباهت‌های قابل‌توجهی دارند و تفاوت‌های مشاهده‌شده بیشتر محصول فرآیندهای اجتماعی‌سازی هستند تا عوامل ذاتی. این دیدگاه انقلابی، پارادایم جدیدی در روانشناسی [[جنسیت|جنسیت]] ایجاد کرد.<ref>. Essed, Goldberg &amp; Kobayashi, A Companion to Gender Studies, 2009, p.32-38.</ref>
در سال ۱۹۷۴م، مقالۀ «روانشناسی تفاوت‌های جنسی» با ارائۀ شواهد تجربی، انگاره‌های سنتی دربارۀ تفاوت‌های ذاتی بین [[زن|زنان]] و مردان را به چالش کشید.<ref>. Essed, Goldberg &amp; Kobayashi, A Companion to Gender Studies, 2009, p.29.</ref> یافته‌های این پژوهش نشان داد که رفتارهای زنانه و مردانه در بسیاری از حوزه‌ها شباهت‌های قابل‌توجهی دارند و تفاوت‌های مشاهده‌شده بیشتر محصول فرآیندهای اجتماعی‌سازی هستند تا عوامل ذاتی. این دیدگاه انقلابی، پارادایم جدیدی در روانشناسی [[جنسیت|جنسیت]] ایجاد کرد.<ref>. Essed, Goldberg &amp; Kobayashi, A Companion to Gender Studies, 2009, p.32-38.</ref>


در ادامۀ این روند، کتاب «زنان و نقش‌های جنسی» در سال ۱۹۷۸م به‌عنوان یکی از اولین متون آکادمیک نظام‌مند در حوزۀ روانشناسی زنان منتشر شد. این اثر با ترکیب یافته‌های روانشناختی و نظریه‌های فمینیستی، به تحلیل انتقادی ساختارهای اجتماعی نقش‌های جنسیتی پرداخت.<ref>. محمدی، روان­شناسی جنسیت، ۱۴۰۱ش، ص۴.</ref> همزمان با توسعۀ مطالعات زنان، جریان فکری جدیدی با عنوان «مطالعات مردان» شکل گرفت<ref>. [https://www.researchgate.net/publication/316255953_Handbook_of_studies_on_men_masculinities Connell, Hearn, Kimmel, Handbook of Studies on Men and Masculinities, 2005, p.1.]</ref> که با الهام از روش‌شناسی فمینیستی، به بررسی ساختارهای مردانگی، سلامت روانی مردان و روابط قدرت از منظر جنسیت پرداخت.<ref>. هولمز، جنسیت در زندگی روزمره، ۱۳۸۷ش، ص۲۷؛ بارکر، مطالعات فرهنگی: نظریه و عملکرد، ۱۳۸۷ش، ص۵۳۸؛ خسروی و همکاران، مبانی روان‌شناسی جنسیت، ۱۳۸۲ش، ص۲1-۲4.</ref>
در ادامۀ این روند، کتاب «زنان و نقش‌های جنسی» در سال ۱۹۷۸م به‌عنوان یکی از اولین متون آکادمیک نظام‌مند در حوزۀ روانشناسی زنان منتشر شد. این اثر با ترکیب یافته‌های روانشناختی و نظریه‌های فمینیستی، به تحلیل انتقادی ساختارهای اجتماعی نقش‌های جنسیتی پرداخت.<ref>. محمدی، روان­شناسی جنسیت، ۱۴۰۱ش، ص۴.</ref> همزمان با توسعۀ مطالعات زنان، جریان فکری جدیدی با عنوان «مطالعات مردان» شکل گرفت<ref>. [https://www.researchgate.net/publication/316255953_Handbook_of_studies_on_men_masculinities Connell, Hearn, Kimmel, Handbook of Studies on Men and Masculinities, 2005, p.1.]</ref> که با الهام از روش‌شناسی [[فمینیسم|فمینیستی]]، به بررسی ساختارهای مردانگی، سلامت روانی مردان و روابط قدرت از منظر جنسیت پرداخت.<ref>. هولمز، جنسیت در زندگی روزمره، ۱۳۸۷ش، ص۲۷؛ بارکر، مطالعات فرهنگی: نظریه و عملکرد، ۱۳۸۷ش، ص۵۳۸؛ خسروی و همکاران، مبانی روان‌شناسی جنسیت، ۱۳۸۲ش، ص۲1-۲4.</ref>


مطالعات زنان در این دوره از توصیف صرف مشارکت‌های زنان فراتر رفت و به تحلیل نظام‌مند ساختارهای اجتماعی-فرهنگی جنسیت، سلسله مراتب قدرت و مکانیسم‌های بازتولید نابرابری‌های جنسیتی پرداخت.<ref>. Richardson &amp; Robinson, Introducing Gender and Women’s Studies (5th Edition), 2015, p.82-83.</ref> این تحولات نظری نه‌تنها چارچوب‌های تحلیلی جدیدی در علوم انسانی ایجاد کرد، بلکه روش‌شناسی پژوهش در این حوزه را نیز دگرگون ساخت و پایه‌های مطالعات جنسیتی معاصر را بنیان نهاد.<ref>. Anderson, Thinking About Women: Sociological Perspectives on Sex and Gender, 1997, p.75-79.</ref>
مطالعات زنان در این دوره از توصیف صرف مشارکت‌های زنان فراتر رفت و به تحلیل نظام‌مند ساختارهای اجتماعی-فرهنگی جنسیت، سلسله مراتب قدرت و مکانیسم‌های بازتولید نابرابری‌های جنسیتی پرداخت.<ref>. Richardson &amp; Robinson, Introducing Gender and Women’s Studies (5th Edition), 2015, p.82-83.</ref> این تحولات نظری نه‌تنها چارچوب‌های تحلیلی جدیدی در علوم انسانی ایجاد کرد، بلکه روش‌شناسی پژوهش در این حوزه را نیز دگرگون ساخت و پایه‌های مطالعات جنسیتی معاصر را بنیان نهاد.<ref>. Anderson, Thinking About Women: Sociological Perspectives on Sex and Gender, 1997, p.75-79.</ref>
خط ۲۰: خط ۲۰:
===جنسیت(Gender)===
===جنسیت(Gender)===


جنسیت، هم یک پدیدۀ روان­شناختی و هم یک پدیدۀ اجتماعی است. [[جنسیت|جنسیت]] به‌عنوان یک پدیدۀ روان‌شناختی به هویت درونی، تجربۀ ذهنی و احساس تعلق فرد به یک گروه جنسیتی خاص مانند زن، مرد، غیردودویی یا دیگر هویت‌ها، اشاره دارد.<ref>. [https://www.researchgate.net/publication/227157039_Definitions_of_Gender_and_Sex_The_Subtleties_of_Meaning Pryzgoda and Chrisler, “Definitions of Gender and Sex: The Subtleties of Meaning”, 2000, p.557.]</ref> این مفهوم برخاسته از تعامل پیچیدۀ عوامل زیستی، روانی، اجتماعی و فرهنگی است و شامل ادراک فرد از خود، نقش‌های جنسیتی درونی‌شده و نحوۀ بیان خود در جامعه می‌شود.<ref>. بار، جنسیت و روان­شناسی اجتماعی، ۱۳۸۳ش، ص۲۱.</ref>
جنسیت، هم یک پدیدۀ روان­شناختی و هم یک پدیدۀ اجتماعی است. جنسیت به‌عنوان یک پدیدۀ روان‌شناختی به هویت درونی، تجربۀ ذهنی و احساس تعلق فرد به یک گروه جنسیتی خاص مانند زن، مرد، غیردودویی یا دیگر هویت‌ها، اشاره دارد.<ref>. [https://www.researchgate.net/publication/227157039_Definitions_of_Gender_and_Sex_The_Subtleties_of_Meaning Pryzgoda and Chrisler, “Definitions of Gender and Sex: The Subtleties of Meaning”, 2000, p.557.]</ref> این مفهوم برخاسته از تعامل پیچیدۀ عوامل زیستی، روانی، اجتماعی و فرهنگی است و شامل ادراک فرد از خود، نقش‌های جنسیتی درونی‌شده و نحوۀ بیان خود در جامعه می‌شود.<ref>. بار، جنسیت و روان­شناسی اجتماعی، ۱۳۸۳ش، ص۲۱.</ref>


===نقش­های جنسی (Sex Roles)===
===نقش­های جنسی (Sex Roles)===


به مجموعه کارکردهای بیولوژیکِ وابسته به تفاوت‌های آناتومیک و فیزیولوژیکِ دو [[جنس|جنس]] اشاره دارد که عمدتاً در چارچوب تولیدمثل مانند گامتوژنز، بارداری و شیردهی، ظاهر می‌شود. این نقش‌ها ذاتاً تحت کنترل مکانیسم‌های ژنتیکی‌هورمونی هستند و در مقایسه با نقش‌های جنسیتی،<ref>. [https://www.researchgate.net/publication/228173823_Gender_Ideology_Components_Predictors_and_Consequences Davis and Greenstein, “Gender ideology: Components, predictors, and consequences”, 2009, p.91-93.]</ref> از ثبات بین‌فرهنگی بیشتری برخوردارند.<ref>. بار، جنسیت و روان­شناسی اجتماعی، ۱۳۸۳ش، ص۲1-۲2.</ref>
به مجموعه کارکردهای بیولوژیکِ وابسته به تفاوت‌های آناتومیک و فیزیولوژیکِ دو جنس اشاره دارد که عمدتاً در چارچوب تولیدمثل مانند گامتوژنز، بارداری و شیردهی، ظاهر می‌شود. این نقش‌ها ذاتاً تحت کنترل مکانیسم‌های ژنتیکی‌هورمونی هستند و در مقایسه با نقش‌های جنسیتی،<ref>. [https://www.researchgate.net/publication/228173823_Gender_Ideology_Components_Predictors_and_Consequences Davis and Greenstein, “Gender ideology: Components, predictors, and consequences”, 2009, p.91-93.]</ref> از ثبات بین‌فرهنگی بیشتری برخوردارند.<ref>. بار، جنسیت و روان­شناسی اجتماعی، ۱۳۸۳ش، ص۲1-۲2.</ref>


===رفتار جنسی (Sexual Behavior)===
===رفتار جنسی (Sexual Behavior)===


رفتار جنسی به‌عنوان بخشی حیاتی از زندگی زناشویی، تحت تأثیر نظام جنسیتی و هنجارهای اجتماعی شکل می‌گیرد. منظور از رفتار جنسی مجموعه­ای از نگرش­ها، مفاهیم، تجربه­ها، فعالیت­ها، احساسات و اندیشه­های همراه با آن است.<ref>. Dennerstein and et. al, “Short scale to measure female sexuality: adapted from McCoy Female Sexuality Questionnaire”, 2001, p.342-343.</ref> مطالعات نشان می‌دهد کلیشه‌های جنسیتی موجب می‌شود زنان با تنش بین بارداری و ابراز تمایل مواجه شوند، درحالی که مردان تحت فشار برای نمایش مهارت جنسی قرار دارند. این ساختارهای فرهنگی از طریق جامعه‌پذیری، هم هویت جنسی و هم الگوهای رفتار جنسی بهنجار را تعریف می‌کنند. درک این پدیده نیازمند توجه توأمان به عوامل فردی و ساختارهای اجتماعی است.<ref>. Crawford, Mary; Unger, Rhoda K, Women and gender, 2004, p.58.</ref>
رفتار جنسی به‌عنوان بخشی حیاتی از زندگی زناشویی، تحت تأثیر نظام جنسیتی و هنجارهای اجتماعی شکل می‌گیرد. منظور از رفتار جنسی مجموعه­‌ای از نگرش­ها، مفاهیم، تجربه­‌ها، فعالیت­‌ها، احساسات و اندیشه‌­های همراه با آن است.<ref>. Dennerstein and et. al, “Short scale to measure female sexuality: adapted from McCoy Female Sexuality Questionnaire”, 2001, p.342-343.</ref> مطالعات نشان می‌دهد [[کلیشه‌های جنسیتی]] موجب می‌شود زنان با تنش بین بارداری و ابراز تمایل مواجه شوند، درحالی که مردان تحت فشار برای نمایش مهارت جنسی قرار دارند. این ساختارهای فرهنگی از طریق جامعه‌پذیری، هم [[هویت جنسیتی|هویت جنسی]] و هم الگوهای رفتار جنسی بهنجار را تعریف می‌کنند. درک این پدیده نیازمند توجه توأمان به عوامل فردی و ساختارهای اجتماعی است.<ref>. Crawford, Mary; Unger, Rhoda K, Women and gender, 2004, p.58.</ref>


===گرایش جنسی (Sexual Orientation)===
===گرایش جنسی (Sexual Orientation)===


یکی از مفاهیم کلیدی در روان­شناسی و علوم جنسی است که به تمایل عاطفی، رمانتیک و جنسی فرد به جنس‌های خاص اشاره دارد. گرایش جنسی به‌عنوان الگوی پایدار جذب عاطفی، رمانتیک و جنسی نسبت به افراد بر اساس جنسیت تعریف می‌شود که در روانشناسی به سه دستۀ اصلی هم­‌جنس­گرا، دگرجنس­گرا و بدون گرایش جنسی به هیچ کدام از دو جنسیت (جنس­ناگرا) تقسیم‌بندی می‌شود.<ref>. Bentler, “Atypology of transsexualism: Gender identity theory and data”, 1976, p.572-573.</ref>
یکی از مفاهیم کلیدی در روان­شناسی و علوم جنسی است که به تمایل عاطفی، رمانتیک و جنسی فرد به جنس‌های خاص اشاره دارد. گرایش جنسی به‌عنوان الگوی پایدار جذب عاطفی، رمانتیک و جنسی نسبت به افراد بر اساس جنسیت تعریف می‌شود که در روانشناسی به سه دستۀ اصلی [[همجنس‌گرایی|هم­‌جنس­گرا]]، دگرجنس­گرا و بدون گرایش جنسی به هیچ کدام از دو جنسیت (جنس­ناگرا) تقسیم‌بندی می‌شود.<ref>. Bentler, “Atypology of transsexualism: Gender identity theory and data”, 1976, p.572-573.</ref>


بلانچارد (۱۹۸۰م) در مطالعات خود دو الگوی گرایش جنسی در مردان تراجنسی (MFTS) همانند همجنس‌گرایان (آندروفیلیک) و غیرهمجنس‌گرایان (شامل زن‌گرایان، دوجنس‌گرایان و جنس‌نگرایان) شناسایی کرد.<ref>. Blanchard, “The concept of autogynecophilia and the typology of male gender dysphoria”, 1989, p.621-622.</ref> این طبقه‌بندی دوگانه نشان می‌دهد الگوهای گرایش جنسی در این جمعیت با جمعیت عمومی متفاوت است. اگرچه این نظریه تأثیرگذار بوده، اما با انتقادات روش‌شناختی و تاکید بر پیوستار پیچیده‌تر گرایش‌های جنسی مواجه شده است.<ref>. Blanchard, “The classification and labeling of nonhomosexual gender dysphorias”, 1989, p.318.</ref>
بلانچارد (۱۹۸۰م) در مطالعات خود دو الگوی گرایش جنسی در مردان تراجنسی (MFTS) همانند همجنس‌گرایان (آندروفیلیک) و غیرهمجنس‌گرایان (شامل زن‌گرایان، دوجنس‌گرایان و جنس‌نگرایان) شناسایی کرد.<ref>. Blanchard, “The concept of autogynecophilia and the typology of male gender dysphoria”, 1989, p.621-622.</ref> این طبقه‌بندی دوگانه نشان می‌دهد الگوهای گرایش جنسی در این جمعیت با جمعیت عمومی متفاوت است. اگرچه این نظریه تأثیرگذار بوده، اما با انتقادات روش‌شناختی و تاکید بر پیوستار پیچیده‌تر گرایش‌های جنسی مواجه شده است.<ref>. Blanchard, “The classification and labeling of nonhomosexual gender dysphorias”, 1989, p.318.</ref>
خط ۴۴: خط ۴۴:
===تمایز جنسی (Sexual Differentiation)===
===تمایز جنسی (Sexual Differentiation)===


تمایز جنسی فرآیند زیست­شناختیِ تنظیم­شده توسط کروموزوم­های جنسی و هورمون­های استروئیدی است که طی تکوین جنینی و بلوغ، تفاوت­های آناتومیک مانند گنادها و فیزیولوژیک مانند پروفایل هورمونی، بین جنس­ها را ایجاد می­کند.<ref>. Scanlon and Sanders, Essentials of Anatomy and physiology, 2007, p.156.</ref>
تمایز جنسی فرآیند زیست­‌شناختی تنظیم ­شده توسط کروموزوم‌­های جنسی و هورمون­های استروئیدی است که طی تکوین [[جنین|جنینی]] و [[بلوغ]]، تفاوت­های آناتومیک مانند گنادها و فیزیولوژیک مانند پروفایل هورمونی، بین جنس­ها را ایجاد می­کند.<ref>. Scanlon and Sanders, Essentials of Anatomy and physiology, 2007, p.156.</ref>


==رویکردهای نظری روان‌شناسان به جنسیت==
==رویکردهای نظری روان‌شناسان به جنسیت==
خط ۵۰: خط ۵۰:
===فروید (۱۹۰۵م)===
===فروید (۱۹۰۵م)===


از تمام مکاتب روان­شناسی، روان­کاوی در مورد [[جنسیت|جنسیت]] سخن­های بیشتری داشته است و دارای نفوذ بسیار زیادی در این زمینه است. فروید (۱۹۰۵م) رشد جنسیتی را با تمرکز بر تعارض‌های ناخودآگاه در مرحله فالیک (۳-۶ سال) تبیین می‌کند. در این مرحله، پسران با اضطراب اختگی و دختران با پدیدۀ حسادت آلت تناسلی مواجه می‌شوند که منجر به همانندسازی با والد همجنس و درونی‌سازی نقش‌های جنسیتی می‌شود. اگرچه این نظریه، پایه‌ای برای درک رشد جنسیتی فراهم کرد، اما شواهد تجربی کمی برای تأیید آن وجود دارد.<ref>. شولتز و شولتز، نظریه‌های شخصیت، ۱۳۸۴ش، ص۷3-۷5؛ شفیع‌آبادی و ناصری، نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی، ۱۳۸۵ش، ص۴5-۴6.</ref>
از تمام مکاتب روان­شناسی، روان­کاوی در مورد جنسیت سخن­‌های بیشتری داشته است و دارای نفوذ بسیار زیادی در این زمینه است. فروید (۱۹۰۵م) رشد جنسیتی را با تمرکز بر تعارض‌های ناخودآگاه در مرحله فالیک (۳-۶ سال) تبیین می‌کند. در این مرحله، پسران با اضطراب اختگی و دختران با پدیدۀ حسادت آلت تناسلی مواجه می‌شوند که منجر به همانندسازی با والد همجنس و درونی‌سازی نقش‌های جنسیتی می‌شود. اگرچه این نظریه، پایه‌ای برای درک رشد جنسیتی فراهم کرد، اما شواهد تجربی کمی برای تأیید آن وجود دارد.<ref>. شولتز و شولتز، نظریه‌های شخصیت، ۱۳۸۴ش، ص۷3-۷5؛ شفیع‌آبادی و ناصری، نظریه‌های مشاوره و روان‌درمانی، ۱۳۸۵ش، ص۴5-۴6.</ref>


===نانسی چودورو (۱۹۷۸م)===
===نانسی چودورو (۱۹۷۸م)===
خط ۶۲: خط ۶۲:
این نظریه به‌عنوان یک چارچوب بدیل در روانشناسی رشد اخلاقی مطرح می‌شود که با نقد ذات‌باورانۀ نظریۀ مراحل رشد اخلاقی کولبرگ، بر دوگانگی بنیادین در استدلال اخلاقی تأکید دارد. از یک سو «اخلاق عدالت» با محوریت قواعد انتزاعی، برابری و حقوق فردی که عمدتاً در مردان مشاهده می‌شود و از سوی دیگر «اخلاق مراقبت» با تأکید بر مسئولیت‌های بین‌فردی، حفظ روابط و توجه به بافت موقعیتی که بیشتر در زنان نمایان است.<ref>. Gilligan, In a different Voice: Psychological theory and women’s development, 1982, p.68.</ref>  
این نظریه به‌عنوان یک چارچوب بدیل در روانشناسی رشد اخلاقی مطرح می‌شود که با نقد ذات‌باورانۀ نظریۀ مراحل رشد اخلاقی کولبرگ، بر دوگانگی بنیادین در استدلال اخلاقی تأکید دارد. از یک سو «اخلاق عدالت» با محوریت قواعد انتزاعی، برابری و حقوق فردی که عمدتاً در مردان مشاهده می‌شود و از سوی دیگر «اخلاق مراقبت» با تأکید بر مسئولیت‌های بین‌فردی، حفظ روابط و توجه به بافت موقعیتی که بیشتر در زنان نمایان است.<ref>. Gilligan, In a different Voice: Psychological theory and women’s development, 1982, p.68.</ref>  


گلیگان با روش‌شناسی کیفی و تحلیل مصاحبه‌های عمیق نشان داد که نظام ارزشیابی اخلاقی زنان نه ناقص، بلکه متفاوت است و بر سه سطح تکاملی «خودمحوری»، «فداکاری» و «تعادل غیرخشونت‌آمیز» استوار است. این نظریه ضمن تأثیرگذاری بر روانشناسی جنسیت و فلسفۀ اخلاق، با چالش‌هایی مانند ذات‌پنداری جنسیتی و تعمیم‌پذیری فرهنگی روبرو بوده است، اما کاربردهای گسترده‌ای در حوزه‌های تربیتی، پزشکی و سیاست‌گذاری اجتماعی یافته و به‌عنوان سنگ بنای اخلاق فمینیستی معاصر شناخته می‌شود.<ref>. Gilligan, In a different Voice: Psychological theory and women’s development, 1982, p.86.</ref>
گلیگان با روش‌شناسی کیفی و تحلیل مصاحبه‌های عمیق نشان داد که نظام ارزشیابی اخلاقی زنان نه ناقص، بلکه متفاوت است و بر سه سطح تکاملی «خودمحوری»، «فداکاری» و «تعادل غیرخشونت‌آمیز» استوار است. این نظریه ضمن تأثیرگذاری بر روانشناسی جنسیت و فلسفۀ اخلاق، با چالش‌هایی مانند ذات‌پنداری جنسیتی و تعمیم‌پذیری فرهنگی روبرو بوده است، اما کاربردهای گسترده‌ای در حوزه‌های تربیتی، پزشکی و سیاست‌گذاری اجتماعی یافته و به‌عنوان سنگ بنای [[اخلاق فمینیستی]] معاصر شناخته می‌شود.<ref>. Gilligan, In a different Voice: Psychological theory and women’s development, 1982, p.86.</ref>


==پانویس==  
==پانویس==