زیبا میرحسینی

از ویکی‌جنسیت
زیبا میرحسینی
اطلاعات شخصی
زاده 1330؛ ایران تهران
مکتب فمینیسم اسلامی، سکولار
محل سکونت انگلستان
همسر پرفسور ریچارد تاپر

زیبا میرحسینی؛ پژوهشگر، فیلم‌ساز و استاد دانشگاه رشته مردم‌شناسی.

زیبا میرحسینی به خاطر فیلم‌های «طلاق به سبک ایرانی» و فیلم «فراری» شهرت زیادی دارد. میرحسینی مردم‌شناسی است که مطالعات خود را بر حقوق اسلامی، جنسیت و توسعه متمرکز ساخته است. به دلیل اصالت مذهبی و تعلقات خانوادگی‌اش به اسلام به مسائل زنان از دیدگاه اسلام بسیار پرداخته است. خانم میرحسینی از طرفداران فمنیسم اسلامی است. او اغلب از فعالیت سیاسی سرباز می‌زند اما مانند بسیاری از دانشگاهیان دارای بینش سیاسی اصلاح‌طلبانه می‌باشد.

زندگی‌نامه

میرحسینی در خانواده‌ای از سادات متولد شده‌است. خانواده‌ای که به اصول دین شیعه معتقد بود اما شکل ظاهری قواعد و مناسک برای آنها چندان مهم نبود. میرحسینی کودکی خویش را چنین روایت می‌کند: «به ما تعلیم داده شده بود که دروغ‌گویی، ریا، تقلب، آزار و بی‌رحمی با دیگران گناه است. هم‎چنین در مدرسه یاد گرفتیم که قرآن بخوانیم و کلاس درس عربی و تعلیمات دینی داشتیم. برای ما مذهب امری شخصی بود و به ما تحمیل نمی‌شد. نمازگزاردن، روزه گرفتن، زیارت رفتن و نذرکردن به عهده خودمان بود.»

میرحسینی وقوع انقلاب اسلامی را علت تغییر مناسبات فکری و عقیدتی خویش می‌داند و در این‌باره می‌گوید: «بعد از انقلاب اسلامی همه اینها تغییر کرد و ما با چهره‌ای متفاوت از اسلام رو به رو شدیم: چهره‌ای برگرفته از احکام فقهی. دیگر کافی نبود که ایمان داشته باشیم، بلکه می‌بایست ایمان خود را بر تن می‌کردیم: حجاب برای زنان (و ریش برای مردان). حکومت، الزام به رعایت قوانین مذهبی را که قبلاً در حوزه خانواده‌ها بود به عهده گرفت.» خانم میرحسینی در سال 1359 به ایران باز می‌گردد. «28 ساله، تازه ازدواج کرده و با مدرک دکتری در دست به آینده‌ای روشن امیدوار بودم.»[۱]

پس از وقوع انقلاب فرهنگی در سال 1359، تعطیلی و بسته شدن دانشگاه‌ها دو سال بعد که دانشگاه‌ها بازگشایی شدند به دلیل عدم اعتقاد به حجاب اسلامی از تدریس محروم شدند. از طرفی زندگی شخصی و خصوصی خانم میرحسینی نیز با مشکلات و موانعی مواجه می‌شود. وی چنین تعریف می‌کند: «ازدواجم شروع به از هم پاشیدن کرد و آموختم قراردادی که امضاء کرده بودم مرا تحت سلطه مطلق همسر قرار می‌دهد. او نه حاضر بود با طلاق موافقت کند نه اینکه به من اجازه خروج از کشور را بدهد. تنها راه چاره من مذاکره برای رهایی از طریق دادگاه‌های مدنی خاص بود. از این‌رو شروع به مطالعه قوانین اسلامی خانواده نمودم تا بتوانم طلاق شرعی بگیرم. و بالاخره در سال 1362 توانستم از همسرم جدا شوم و به کمبریج و دنیای آکادمیک بازگردم.» [۲]

تحصیلات

وی لیسانس خود را از دانشگاه تهران (در سال ۱۳۵۳) گرفت و دکترایش در مردم‌شناسی اجتماعی را در سال ۱۳۵۹ از دانشگاه کمبریج اخذ کرد. او هم‌ اکنون استاد محقق در دانشگاه لندن است. زیبا میرحسینی مطالعه‌ای مقایسه‌ای میان مراکش و ایران انجام داده است. از دست‌آوردهای مطالعات وی بر روی قوانین خانواده در ایران، فیلم “طلاق به سبک ایرانی”(۱۳۷۷) و “فراری”(۱۳۷۹) است؛ فیلم‌های که جایزه‌هایی را از آن خود ساخته‌اند. خانم میرحسینی از بنیان‌گذاران جنبش جهانی مساوات؛ برای عدالت و برابری در خانواده مسلمان است و به واسطه فعالیت‌های خود در این جنبش یافته‌های تحقیقاتی فمینیست‌های مسلمان را به برنامه‌های عملی پیوند می‌زند.[۳]

دیدگاه

فمنیست اسلامی

خانم میرحسینی در مقاله «آواهای تازه فمنیسم در جهان اسلام»[۴] در باب عدالت و برابری در دیدگاه اسلام با این پرسش آغاز به نوشتن می‌کند «وقتی عدل و برابری ركن ذاتی اسلام است_ همان‌گونه كه اكثر فقهای معاصر گفته‌اند و مسلمانان باور دارند_ آیا این ركن ذاتی نباید در قوانین و مقرراتی كه رابطه بین زن و مرد و حقوق مربوط به آن را تنظیم می‌كند نیز منعكس شود؟ چرا در متون فقهی، كه در واقع چارچوب شریعت را مشخص می‌كنند، زنان گاه از جایگاه مناسبی برخوردار نیستند؟»

در پاسخ به این پرسش، خانم میرحسینی تحقق عدل الهی و برابری در جامعه اسلامی را مستلزم مدرن‌سازی و دموکراتیک کردن دیدگاه اسلام می‌داند و در این باره می‌گوید: «تحقق عدل اسلامی در دنیای مدرن بدون مدرن‌سازی و دموكراتیك كردن دیدگاه حقوقی آن امكان‌پذیر نیست. برای رسیدن به این هدف، گفتمان‌های اسلامی و اسلام‌گرا باید مسئله حقوق، خصوصاً حقوق زنان، را درك كنند و دریابند در برخی از قوانینی كه امروز عده‌ای از اسلام‌گرایان قصدِ اعمال آن را به نام شریعت دارند عدل اسلامی انعكاسی ندارد.»[۵]

زیبا میرحسینی چگونگی شکل‌گیری خواسته عدالت، برابری و پیدایش «فمنیسم اسلامی» را چنین بیان می‌کند: «هرچه به سال‌های پایانی قرن بیستم نزدیك می‌شویم این سرگشتگی كم‌رنگ‌‌تر می‌شود. یكی از پیامدهای معقول و به ظاهر تناقض‌آمیز ظهور و غلبه اسلام سیاسی در نیمه دوم قرن بیستم به وجود آمدن عرصه و فضایی بود كه در آن زنان مسلمان قادر بودند ایمان و هویت دینی‌شان را با مبارزه برای دستیابی به برابری جنسیتی آشتی دهند. باید تأكید كنم كه این مسئله به آن دلیل نبود كه اسلام‌گرایان چشم‌اندازی مساوات‌طلبانه در مورد روابط جنسیتی عرضه می‌كردند. آنها چنین نكردند، بلكه برنامه آنها برای پیاده كردن ایده‌های جنسیتی مردسالارانه از طریق یك سیستم حقوقی موجب برانگیخته شدن انتقادات روزافزون زنان نسبت به این ایده‌های مردسالارانه و فعال شدن آنان شد.

زنان بسیاری به این ادراك رسیدند كه هیچ رابطه نهادینی بین آرمان‌های اسلامی و مردسالاری وجود ندارد و هیچ‌گونه تضادی بین ایمان اسلامی و فمینیسم نیز نیست و این موجب شد كه بتوانند خود را از قید گفتمان‌های ملی‌گرا و ضداستعماری پیشین رها كنند. آنها با استفاده از زبان اسلام سیاسی توانستند انتقادی منسجم از تبعیضات جنسیتی موجود در برخی از قوانین ارائه كنند؛ انتقادی از درون كه تا آن زمان ممكن نبود.

در اواخر دهه 1980، علائم روشنی از ظهور آگاهی جدیدی بروز كرد؛ یك شیوه جدید تفكر و یك گفتمان جنسیتی كه مطالباتش فمینیستی و درعین حال زبان و منبع مشروعیتش اسلامی بود. برخی از انواع این گفتمان جدید نام «فمینیسم اسلامی» را گرفت، هرچند اكثر اسلام‌گراها و برخی از فمینیست‌های سكولار ایده «فمینیسم اسلامی» را باایدئولوژی‌ها و جهت‌گیری‌های خود مغایر می‌دانند و در واقع آن را مفهومی متضاد می‌پندارند.»[۶]

خانم میرحسینی در دفاع از فمنیست اسلامی بیان می‌کند که «برخی از قوانین و مفاهیم جنسیتی در اسلام_ مانند هر مذهب دیگری_ برساخت‌های اجتماعی هستند. بنابراین در طول تاریخ تابع تغییرات بوده‌اند و امكان گفت‌وگو در مورد آنها وجود دارد»

خانم میرحسینی معتقد است که نص قرآن و روایات باید در بستر متنی، تاریخی و زمانی خود دیده شود و نباید برای برداشت قانونی یا تشریعی از نص آن را از بستر زمانی، مکانی و تاریخی خود جداکرد. لذا تلاش‌های فمنیست‌های مسلمان را باید این چنین بررسی کرد. فمنیست‌های مسلمان از طریق افشای تاریخ ناگفته و بازخوانی متون ثابت می‌كنند كه نابرابری‌های موجود نه تجلی اراده الهی‌اند و نه سنگ بنای نظام اجتماعی و حقوقی‌ای عقب مانده و چاره ناپذیر محسوب می‌شوند، بلكه برساخته‌هایی انسانی‌اند. آنها هم‌چنین نشان می‌دهند كه گاه این برساخته‌ها در تضاد با جوهر عدل الهی هستند، آن‌گونه كه در قرآن آمده است.

آنها مشخص می‌كنند كه چگونه متون مقدس اسلام رنگ و بوی جهانبینی مفسران را به خود گرفته است. مثلاً، این فمینیست‌ها نشان می‌دهند كه نظریات مربوط به حق طلاق و چندهمسری، كه در جوامع اسلامی حاكم است، از دیدگاه فقهای سده‌های اولیه تأثیر پذیرفته و در واقع تمامی آنها از برداشت و تعریف آنان از ازدواج در آن جوامع متأثر است. این فمینیست‌های مسلمان تمام انرژی خود را صرف تفسیر قرآن كرده و لذا توانسته‌اند مفهوم برابری‌خواهانه قرآن را آشكار كنند. برخی از نابرابری‌های جنسیتی در سنت حقوقی موجود، به گفته این محققان، در هنجارهای فرهنگی جوامع اولیه اسلامی ریشه دارد.[۷]

در پایان خانم میرحسینی فمنیسم اسلامی راه رهایی زن می‌داند و چنین می‌گوید: «زندگی روزمره بسیاری از زنان مسلمان و فرصت‌های آنان برای انتخاب در زندگی_ صرف نظر از آنكه تحت لوای یك دولت اسلامی به‌ سر برند یا آنكه بخشی از جامعه مهاجران مسلمان باشند كه در یك دولت لیبرال غربی زندگی می‌كنند_ از طریق باورها و قوانین پدرسالاری شكل می‌گیرد كه مدعی داشتن ریشه‌های الهی و مشروعیت مذهبی‌اند. فقط معدودی از نخبگان و گروه كوچكی از زنان تحصیل‌كرده این انتخاب را دارند كه این باورها و قوانین را به چالش بكشند یا خود را از سلطه آن رها كنند. جنبشی كه پدرسالاری را از آرمان‌ها و متون مقدس اسلامی جدا و ارزش‌های مساوات‌طلبانه اسلام را ترویج می‌كند زنان مسلمان همه قشرها را توانمند می‌كنند و این امكان را می‌دهند كه به گزینشی شرافت‌مندانه در زندگی دست بزنند. این چیزی است كه «فمینیسم اسلامی» به دنبال آن است.[۸]

نشوز زن

زیبا میرحسینی، در مقاله‌ای ذیل‌ عنوان "رام کردن زنان سرکش»" می‌نویسد: "این خوف شوهر از نشوز است که باعث می‌شود گوینده قرآن راهکار سه مرحله‌ی را پیشنهاد دهد. با این‌حال، این کلمه که با ظرافت تمام داخل آیه شده اکثراً با بی‌دقتی تفسیر شده است." اکثر مفسرین سنتی مجبور شدند که، خوف نشوز را علم به نشوز، نه ترس وقوع آن معنا کنند تا بتوانند دلیل شرعی بر راهکار سه مرحله بعنوان تنبیه زن ارائه بدارند. زیرا معنی نداشت که، به صرف خوف از وقوع امری به اصطلاح_ قصاص قبل از جنایت_ کرد و عکس‌العمل تنبیهی نشان داد. به طور مثال شافعی و به تبع او سید قطب، خوف نشوز را به مرحله اول از راهکار (موعظه) و ضرب فزیکی را به زمان واقع شدن نشوز مربوط دانستند.

مفسرین معاصر، خوف نشوز را همان احساس خطر از ناسازگاری زن معنا کرده‌اند. فمینست‌ها با استناد به اینکه خوف نشوز با وقوع نشوز فرق دارد٬ راهکار سه مرحله تنبیه زن را مورد چالش قرار دادند، بدین ترتیب که این تفسیر از آیه به معنای قصاص قبل از جنایت است، و نشان داده‌اند که چگونه کلمات و معنی عبارات آیه تحت تاثیر شرایط اجتماعی-فرهنگی مفسران قرار گرفته است. میرحسینی، می‌افزاید: «نشوز، همان احساس شوهر است. در واقع همین ترس از نشوز است که٬ برای زن عواقب دارد. و راهکار سه مرحله برای جلوگیری از عواقب این ترس برای زن طراحی شده است. به عبارت دیگر، مقصود آیه تعدیل ترس شوهر و عواقب آن برای زن ناشزه است، نه نشوز زن». مفسران نیمه سنتی و فمینست‌ها، عموماً نشوز را [۹] چه از جانب زن یا چه از جانب مرد- ناسازگاری در قرار ازدواج معنی کرده‌اند. ولی اکثر٬ متعرضِ بار منفی نشوز که مفسرین سنتی برای نشوز در نساء ۳۴ قایل شده بودند، نشدند.[۱۰]

قوامیت مرد

در قلب برساخته نابرابر حقوق جنسیتی در سنت حقوقی اسلام این ایده قرار دارد که خداوند به مردان اقتدار و سلطه بر زنان را تفویض کرده است. مدافعان اقتدار مردانه متناوباً به عنوان توجیه اصل قوامیت اغلب آیه ۳۴ سوره نساء را مورد استناد قرار می‌دهند، آیه‌ای که فقهای پیشامدرن از آن مفهوم قوامیت را بیرون می‌کشند و آن را قطب نمای تعریف و تنظیم روابط جنسیتی قرار می‌دهند. بنابراین ما باید از این آیه شروع کنیم و چگونگی تفسیر و ترجمه آن به احکام شرعی را مورد بررسی قرار دهیم.

به نظر من برساخت حقوقی قوامیت، که در متن قرارداد ازدواج جای گرفته، منطقی برای سایر نابرابری‌های حقوقی را نیز فراهم می‌کرده، نابرابری‌هایی چون حق مردان برای چندهمسری و حق طلاق یک طرفه، سهم کمتر زنان در ارث، و ممنوعیت قضاوت یا رهبری سیاسی برای زنان. این بدان معناست که، زنان برای برخورداری از موقعیت‌هایی که با قدرت گره خورده‌اند صلاحیت نداشتند چرا که آنان تحت اقتدار شوهران خود بودند و افرادی آزاد محسوب نمی‌شدند، و بنابراین قادر نبودند عدالت منصفانه‌ای را برقرار سازند. هم‌چنین، از آنجا که مردان تامین کننده زنان بودند، سهم کمتر زنان از ارث عادلانه به نظر می‌رسید.

این نابرابری‌ها در حقوق به واسطه سایر استدلال‌ها نیز منطقی و موجه جلوه می‌کرد، استدلال‌هایی مبتنی بر پیش فرض‌هایی درباره تفاوت‌های ذاتی و طبیعی میان دو جنس، پیش فرض‌هایی که زنان را طبیعتاً ضعیف‌تر و احساساتی‌تر می‌دانست، صفاتی که شایسته یک رهبر نیستند؛ و اینکه زنان برای به دنیا آوردن بچه خلق شده‌اند، کارکردی که آنان را به خانه محدود می‌کند، این بدان معناست که مردان باید زنان را حمایت و تامین کنند.[۱۱]

خانم میرحسینی عدل را به معنای برابری دانسته و از آنجا که به تصریح خود او عدل از ارکان اسلام است، لذابر فقیه و فقها و تفاوت‌های حقوقی زنان، زبان به اعتراض گشوده است و هرگونه نابرابری را خلاف عدالت دانسته است. درحالی‌که مفهوم عدالت قراردادن هر شی در جایگاه مناسب است. لذا تناسب‌محوری به جای تساوی‌ محوری و تفاوت‌ محوری تنها راه رسیدن به عدالت است . و از آنجا که تناسب با تساوی رابطه عموم خصوص من‌وجه دارد، لذا گاه اقتضای تساوی دارد، کما اینکه زن و مرد در بسیاری از شاخصه‌های شخصیتی و بسیاری از حقوق مساوی‌اند و گاه متناسب با تفاوت‌های تکوینی، مقتضی تفاوت در حقوق است کما اینکه در برخی از حقوق متفاوت هستند. باید توجه داشت که هیچ انسان عاقلی تفاوت‌های متناسب را ظلم نمی‌پندارد از طرفی تفاوت‌های حکمی شریعت نیز ریشه در تناسبات حکیمانه دارد، که توسط خداوند حکیم جعل و تشریع شده است.

اما در باب فمنیسم اسلامی نویسنده به شدت از فمنیسم اسلامی دفاع، تعریف و تمجید می‌کند و به تصریح گفته است میان «فمنیسم و اسلام هیچ تفاوتی نیست». چنین اعتقادی ناصواب است زیرا ناسازگاری احکام اسلامی حتی در ادیان دیگر، بااکثر مطالبات فمنیستی از روشن‌ترین مسائل است، که نظر هر آشنا به شریعت اسلامی را به‌خود جلب می‌کند. و به همین دلیل است که اکثر اسلام‌گراها و بسیاری از فمنیست‌ها ایده فمنیسم اسلامی را نمی‌پذیرند. با اندکی تامل در مبانی فکری اسلام و فمنیست، وجه ناهم‌خوانی این دو روشن می‌شود؛ اومانیسم، سکولاریسم، نسبیت‌گرایی و فردگرایی از جمله مبانی فمنیسم هستند در حالی‌که هیچ کدام از این مبانی در اسلام پذیرفتنی نیست.

فمنیسم اسلامی به تصریح ایشان «یک شیوه جدید تفکر و یگ گفتمان جنسیتی است که مطالباتش فمنیستی و در عین حال زبان و منبع مشروعیتش اسلامی است» بطلان این عقیده نیز مشخص است زیرا وقتی عقیده‌ای مبانی وماهیتش ناصواب باشد، به هر زبان گفته شود، ناصواب خواهد بود. مشروعیت بخشیدن به مطالبات فمنیستی چهار تالی فاسد عمده به دنبال دارد که عبارتند از: عملکرد گزینشی در گزاره‌های دینی متناسب با مطالبات فمنیستی، انکار معظم گزاره‌های دینی که بیانگر تفاوت‌ها هستند.اتهام اکثر قریب به اتفاق فقها و مفسران به فهمیدن متون و عملکرد مردسالارانه و تاویل گزاره‌های دینی بر خواسته‌های فمنیستی،

نویسنده در بحث قوامیت تصریح کرده که نابرابری جنسیتی پیش فرض دنیای قدیم بوده و متون دینی به آن تصریحی ندارند. وی معتقد است که این پیش‌فرض از طرف فقها و مفسران به متن دین تحمیل شده‌است. این در حالی ایست که بحث تفاوت‌های زن و مرد مختص به دین اسلام نبوده و در ادیان مسیحیت و یهودیت نیز به این تفاوت‌ها اشاره شده است. اگرچه این ادیان در بسیاری از عقاید و سلایق، فرهنگ‌ها شرایط زمانی و مکانی بایکدیگر تفاوت دارند ولی بر وجود اصل تفاوت بین زن و مرد اتفاق نظر دارند.

چنین پدیده‌ای قطعاً کاشف از این حقیقت است، و آن وجود یک‌سری تفاوت‌ها بین زن و مرد، اگر چه در اثبات موارد میان این ادیان یقیناً اختلافاتی وجود دارد.این در حالی است که فمنیسم پیش فرض برابری را اصل اساسی خود قرار داده است و هرآنچه با این اصل ناسازگار باشد، به انکار و مخالفت با آن بر می‌خیزند.

خلاصه آنکه اسلام دین حکمت است، نه دین تساوی یا تفاوت و خداوند حکیم، متناسب با مصالح واقعی و متناسب با استحقاق‌ها، ظرفیت‌ها و تفاوت‌های تکوینی، احکام را تشریع کرده و به واسطه انبیای خود در زمین پیاده کرده‌است.[۱۲]

فعالیت‌ها

خانم میرحسینی از بنیان‌گذاران جنبش جهانی مساوات؛ برای عدالت و برابری در خانواده‌های مسلمان است و به واسطه فعالیت‌های خود در جنبش مساوات یافته‌های تحقیقاتی فمینیست‌های مسلمان را به برنامه‌های عملی پیوند می‌زند. «مساواه» که در فوریه 2009 در کوالالامپور فعالیت خود را آغاز کرد تلاش می‌کند که با ترکیبی از چهارچوب موازین اسلامی و موازین حقوق بشر، آگاهی بین زنان از اقشار و گروه‌های مختلف اجتماعی را گسترش داده و هدف آن دستیابی به قوانین برابر در خانواده‌های مسلمانان است. زنان در «مساواه» و بسیاری از زنان اصلاح‌طلب در جنبش سبز ایران بر این که شریعت، تجسمی ایده‌آل از عدل در اسلام است، اصرار می‌ورزند. عدلی که امروز باید برابری را در بر بگیرد و بنابراین تفسیرهای مردسالارانه از اسلام کاملاً غیرقابل پذیرش هستند.[۱۳] او همچنین با مرکز مطالعات خاورمیانه، مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن و به عنوان کارشناس در زمینه توسعه مشارکتی با سازمان ملل متحد همکاری می‌کند.[۱۴]

آثار

کتاب

  • اسلام و جنسیت: مباحثات مذهبی در ایران معاصر[۱۵]
  • ازدواج در محکمه: مطالعه‌ای بر قانون خانواده اسلامی در ایران و مراکش
  • کنترل و تمایلات جنسی
  • اسلام و دموکراسی در ایران
  • جنسیت و برابری در قانون خانواده مسلمان: عدالت و اخلاق در سنت حقوقی اسلامی
  • آیا مردان مسئولند؟ بازاندیشی نسبت به اقتدار در سنت حقوقی مسلمانان

فیلم

  • «طلاق به سبک ایرانی» (با همکاری کیم لانجینو، فیلم‌ساز مستقل بریتانیایی) این فیلم و کتاب Marriage on trial بر اساس مطالعه تطبیقی دعاوی خانوادگی دادگاه‌های ایران و مراکش ساخته شده‌اند و فیلم برنده ۱۶ جایزه بین‌المللی و بهترین مستند ۱۹۹۹-۲۰۰۰ شناخته شده‌است. [۱۶]
  • «فراری» (با همکاری کیم لانجینو) درباره فرار دختران از خانه، فیلمبرداری در خانه ریحانه تهران. سال2000[۱۷]

جستارهای وابسته

پانویس

  1. میرحسینی، زیبا، دیباچه کتاب اسلام و جنسیت، زیبا میرحسینی، ترجمه نعمت الله فاضلی و اکرم حلاجی،1999م
  2. میرحسینی، زیبا، دیباچه کتاب اسلام و جنسیت، زیبا میرحسینی، ترجمه نعمت الله فاضلی و اکرم حلاجی،1999م
  3. میرحسینی، زیبا، ترجمه: هدا مبصری، سنت حقوقی مسلمانان و چالش برابری جنسیتی، سایت مدرسه فمنیستی، بازدید 10اردیبهشت 1401
  4. میرحسینی، زیبا،آواهای تازه فمینیستی در جهان اسلام،خرداد 1385ش
  5. میرحسینی، زیبا،آواهای تازه فمینیستی در جهان اسلام،1385ش، ص 2
  6. میرحسینی، زیبا،آواهای تازة فمینیستی در جهان اسلام،1385ش، ص 2
  7. میرحسینی، زیبا،آواهای تازه فمینیستی در جهان اسلام،1385ش، ص 4
  8. میرحسینی، زیبا، آواهای تازه فمینیستی در جهان اسلام، 1385ش ،ص 5
  9. سوره نساء ۳۴ و نساء۱۲۸
  10. میرحسینی، زیبا، ((زن در قرآن))، بی بی سی، ، 28 آذر 1398
  11. میرحسینی، زیبا، سنت حقوقی مسلمانان و چالش برابری جنسیتی، ترجمه: هدا مبصری، 25 بهمن 1394
  12. میرحسینی، زیبا،آواهای تازه فمینیستی در جهان اسلام، ص6-7
  13. میرحسینی، زیبا، مترجم، رویا صحرایی، فمینیسم و اسلام: ایجاد دیالوگی جدید، مدرسه فمنیستی، شهرگان آگوست2011
  14. ویکی پدیا صفحه(زیبا میرحسینی)
  15. سایت کتابکو، بازدید 8 دی 1401
  16. (( طلاق به سبک ایرانی))، ویکی پدیا، بازدید 6دی 1401
  17. ((زیبا میرحسینی))، ویکی پدیا، بازدید 6 دی 1401

منابع

  • میرحسینی، زیبا، دیباچه کتاب اسلام و جنسیت، ترجمه نعمت‌الله فاضلی و اکرم حلاجی، 1999م
  • میرحسینی، ((زیبا، زن در قرآن))، بی بی سی، فریحه ایثار،28 آذر 1398
  • میرحسینی، زیبا، ((سنت حقوقی مسلمانان و چالش برابری جنسیتی))، ترجمه: هدا مبصری، بی بی سی فارسی، 25 بهمن 1394
  • میرحسینی، زیبا،آواهای تازه فمینیستی در جهان اسلام، بازتاب اندیشه، شماره132، خرداد 1385
  • ویکی پدیا صفحه((زیبا میرحسینی))
  • سایت کتابکو، بازدید 8 دی 1401
  • (( طلاق به سبک ایرانی))، ویکی پدیا، بازدید 6دی 1401