استضعاف زنان
استضعاف زنان؛ ناتوانسازی زنان بهمنظور بهرهکشی.
در جوامعی که مردها بهدلیل توانمندی جسمی و خشونت روحی به تضعیف زن میپردازند، بهمرور فرهنگ مردسالار نیز ساخت مییابد، استضعاف زنان تبدیل بهرویه رفتاری شده و زنان در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تضعیف میشوند. در تمدن مدرن، استضعاف زنان پیچیدهتر شده و آنها به نیروی کار ارزان و ابزاری برای کامجویی مردان تبدیل میشوند.
مفهومشناسی
استضعاف بهمعنای طلب ناتوانی برای گروهی از مردم از سوی گروه مستکبر است.[۱] استضعاف به جسمی و فکری تقسیم میشود. ولی آنچه برای مستکبران مهم است استضعاف فکری بهمنظور استثمار و بهرهكشى از دسترنج دیگری است.[۲] استضعاف دارای ابعاد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است.[۳] استضعاف گاهی آشکار و زمانی پنهانی است.[۴] معیار کلی استضعاف، ناتوانشدن در رفع مانع و ناآگاهي از راه نجات است.[۵] استضعاف زنان، ناتوانساختن زنان از درک و استحقاق حقوقشان است که عمدتا ناشی از جایگاه برتر مردان در ساختار اجتماعی است و مبتنی بر آن، مردان علیه زنان استکبار ورزیده و اعمال قدرت میکنند.[۶]
تاریخ استضعاف زنان
تاریخ جوامع گوناگون شاهد رویکردهایی است که هدف آنها، استضعاف زنان بوده است. از دیدگاه مفسران قرآن، فرعون در یک دورۀ زمانی، با هدف تضعیف بنیاسرائیل، پسرانشان را نابود کرده، زنان و دختران آنها را به خدمت میگرفت.[۷]
عربها در عصر جاهلیت تنها وظیفه زن را خدمت به مرد و بهدنیا آوردن فرزند پسر برای شوهر میدانستند. در ژاپن قدیم، زنان و دختران را برای بردگی یا روسپیگری میفروختند. در چین، آفریقا و یونان قدیم نیز زنان مانند حیوانات فروخته میشدند. در دنیای مدرن نیز زنان به شیوههای گوناگون برای خدمت به مردان استخدام میشوند.[۸]
دیدگاههای نظری
نظام مردسالار
استضعاف زن بازتابنده نظام مردسالاری است که ایدۀ مرکزی آن، تحقق رابطۀ فرادستی و فرودستی است. کلیدواژۀ کلیشههای جنسیتی، امکان تبعیض جنسیتی علیه زنان را فراهم میسازد. قدرت و سلطۀ مردانه، با عدم امکان دستیابی به فرصتهای برابر و رقابت برای زنان، فاعلیت تعیینکنندگی، محدودسازی و ممنوعسازی را برای مردان، تثبیت میکند.[۹] حضور آزادانۀ مردان در عرصههای گوناگون و محرومیت زنان، تبعیضها را تشدید میکند. ساختار بیولوژیک زنان برای فرزندآوری و وابستگی مالیشان به مردان، تبعیضها علیه زنان را توجیهپذیر ساخته و سرکوب مداوم آنها را مدام تولید و بازتولید میکند.[۱۰] بوردیو معتقد است؛ سلطهگران اعم از گروهها، قومها و جنسها، ارزشهای خود را به دیگران تحمیل میکنند. مردها در ساختاری سلطهای با ویژگیهای خشونت بدنی و نمادین مردانه همچنین با سوء استفاده از ناآگاهی زنان و حمایت نهادهایی مانند خانواده، کلیسا، مدرسه و دولت به سلطه میپردازند.[۱۱]
تقسیم کار جسنیتی
چافز معتقد است؛ قشربندی، به تقسیمکار در جامعه مربوط میشود. اگر این تقسیم برحسب جنس باشد، مردان منابع بیشتری از زنان دریافت میکنند و مزیت منابع مالی، به تفاوتهایی در قدرت بین مردان و زنان میانجامد. هنگامی که مردان امتیازاتی را در نتیجه این تقسیمکار کسب میکنند، احتمال زیادی دارد که مناصب مهم را که در آن منابع قدرت وجود دارد بر عهده گرفته و حفظ کنند.[۱۲]
خاستگاه جسمی
استضعاف زنان ریشه در ساختار متفاوت جسمی، عاطفی و ادراکی زنانه و مردانه دارد. مردان دارای عضلات نیرومند بوده و بهلحاظ روانی حالات تهاجمی و پرخاشگری دارند، اما زنان از ظرافت بدنی برخوردار بوده و دارای عواطف آرامبخش و منعطف هستند.[۱۳]
خاستگاه ذهنی
از دیدگاه کارول گیلیگان؛ رقابتهای اجتماعی نیازمند اتخاذ بینش فردگرایانه و رقابتی است و زنان ذاتا با این نوع بینش فاصله دارند؛ مردان، دنیای اجتماعی را دنیایی فردگرایانه و مبتنی بر قواعد و حقوق میبینند و زنان آن را دنیای ارتباطات متقابل و مسئولیتپذیری در قبال دیگران دانسته و در نتیجه نمیتوانند با مردان رقابت کنند.[۱۴]
جامعهپذیری جنسیتی
گروهی دیگر، استضعاف زنان را ناشی از جامعهپذیری جنسیتی دانسته و معتقدند؛ تبعیض علیه زنان ناشی از نقش جنسیت مادر در تربیت فرزندان و عدم حضور پدر در این فرآیند است؛ دختران در فرایند جامعهپذیری سعی در شکلدهی هویت خود مانند مادرشان داشته و مجموعهای از احساساتی را در خود میپرورانند که متضمن ساخت ارتباط با دیگران و دیگرخواهی باشد، در مقابل، پسران سعی در تمایز خود از مادرانشان داشته و در پی آن هستند که بخش نامنعطف وجودی خود را توسعه دهند. این فرایند زمانی منجر به استضعاف زنان و سرکوب نقشهای زنانه میشود که قوانین و هویت زنانه توسط مردان تعریف شده، نقشهای اجتماعی شکلگرفته نیز بر بنیادهای مردسالاری استوار باشند.[۱۵]
انواع استضعاف زنان
استضعاف سیاسی زنان
استضعاف سیاسی زنان ناظر به انکار حضور آنها در عرصه قدرت است.[۱۶] در تاریخ زیست سیاسی بشر، زنان معمولا در عرصه سیاست، ضعیف شمرده شده و حق مشارکت در امور سیاسی را نداشتند؛ ﻧﻘـﺶ زﻧﺎن ﻋﻤﺪﺗﺎ ﺑﻪ کارﻫﺎي ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺜﻞ و ﺗﺮﺑﯿﺖ بچه ﻣﺤﺪود میشد؛ ﺗﺼـﻤﯿﻢگیـﺮي ﻋﻤـﻮمی و ﻗﺪرت ﺳﯿﺎسی ﺑﻪﻃﻮر ﻣﺴﻠﻄ در ﻗﻠﻤﺮو ﻣﺮدان ﺑﻮد. چون سیاست ﺑـﺎ ﺳـﺎزﻣﺎﻧﺪهی ﻧﯿﺮوي اﺟﺒﺎر ﺑﺮاي دﻓﺎع، اﺟﺮاي ﻗﺎﻧﻮن و تنظیم نظم عمومی همراه است و زنان در این حوزهها ضعیف تلقی میشدند، تسلط مردان بر قدرت سیاسی راه آنها را برای تسلط در دیگر عرصههای عمومی نیز هموار میساخت. نقطه شروع کاهش استضعاف زنان در این عرصه، اﻋﻄﺎي ﺣﻖ رأي ﺑﻪ زﻧﺎن پس از ﺟنگ ﺟﻬﺎنی اول در ﺑﻌضی از کشـﻮرﻫﺎ بود، اﯾـﻦ اﻣـﺮ موجب گـﺮاﯾﺶ گسترده زنان برای نمایندگی در پارﻟﻤـانهای ملی و دیگر عرصههای سیاسی شد و به موازات آن ﻋﻘﯿـﺪه ﺳـﻨتی ﻣـﺮدان سیاسی نیز تا حدودی تغییر یافت.[۱۷]
در دموکراسیهای مدرن، زنان در حق رای، شرکت در انتخابات و رقابت برای دستیابی به هر منصبی با مردان شریک هستند، اما هنوز فرهنگ مردسالاری، مانع اولیه و مهم برای رشد سیاسی زنان است؛ رواج مدل مردانه سیاست و مقاومت مردان برای حضور زنان در عرصه قدرت، عدم اعتماد رایدهندگان به زنان، موجب شده است که زنان به منزلت سیاسی متناسب با شأنیت انسانی خود نرسند.[۱۸]
استضعاف اقتصادی زنان
محرومیت زن از حقوق مالی یکی از ستمهایی است که در گذشته بر زنان اعمال میشد. زن، پیش از اسلام از هرگونه بهره اقتصادی محروم بود و خود نیز بهره مردان بهشمار میرفت.[۱۹] ریشه این محرومیت عمدتا ناشی از این بود که ﻓﻌﺎﻟﯿﺖﻫﺎي ﺗﻮﻟﯿﺪي در ﺑﺮگیرﻧﺪه کـﺎرهای ﻓﯿﺰیکـی ﺳنگین ﺑﻮد که ﺑﻪ ﺳﻠطه ﻣﺮدان در اﯾـﻦ عرصه ﻣﻨﺠـﺮ ﺷـﺪ.[۲۰] در دوران انتقال قدرت اقتصادی از مردان به زنان، مردان احساس خطر کرده و در نتیجه تلاشهای زنان را سرکوب میکنند.[۲۱] در جهان مدرن، زنان بهگونههای پیچیدهتری به استضعاف مالی کشیده شدند. کارخانهدار برای بهرهکشی از نیروی اقتصادی، زن را از خانه به کارخانه کشید؛ در این سیستم، زن بهرغم تحصیلات مشابه و یا بالاتر از مردان تبدیل به نیروی کار ارزان در کارخانه شد و در محیط خانه نیز خدمتکار مرد باقی ماند؛ حتی تنفروشی زنان و صنعت سکس رواج یافت و زن بهمثابه کالا در معرض فروش برای خانههای فساد قرار گرفت.[۲۲]
استضعاف فرهنگی زنان
مراد از استضعاف فرهنگی ناتوانسازی زنان بهلحاظ فکری و ارزشهای اخلاقی است. استضعاف فکری موجب میشود که افراد مصالح و مفاسد خود را تشخیص ندهند و قادر به انجام وظایف خود نباشند.[۲۳] زن در جوامع سنتی به ندرت میتوانست انتخاب کند و موقعیت زن، تابعی از موقعیت پدر یا همسر تلقی میشد.[۲۴] تعابیری از قبیل شوهرکردن، زن گرفتن و نشانکردن، حاکی از تبعی بودن جنس زن است.[۲۵] چنین موقعیتی مانع دسترسی زنان به منابع آگاهی شده و آنها در بسیاری از جوامع محروم از تحصیل میشوند. برخی از رهبران طالبان بر این عقیده هستند که تحصیل برای زنان فقط در آموزش مباحث دینی جواز دارد و دختران نیازی به آموزش علوم روز ندارند. برخی دیگرشان معتقدند؛ تحصیل دختران در خارج از منزل موجب فساد میشود و به همین دلیل تحصیل دختران جوازی ندارد.[۲۶] در تمدّن مردسالار مدرن نیز زن به گمان اینکه مستقل و آزاد است الگوی خودش را مرد قرار میدهد، بهدنبال کارهای مردانه رفته و از هویت خود دور میشود.[۲۷] از چنین خاستگاهی، بردهداری مدرن جنسی پدید میآید؛ قاچاق زنان برای بازار سکس تشدید شده و بهمثابه کالا فروخته میشوند.[۲۸] سازمان حمایت از قربانیان بردهداری مدرن در لندن اعلام کرد حدود یک چهارم از زنانی که موفق به رهایی شدهاند باردار هستند و اکثر این زنان از مراقبتهای حیاتی مورد نیاز دوران حاملگی محروم بوده و در وضعیت بدی قرار دارند.[۲۹]
واکنشهای زنان علیه استکبار مردان
واکنشهای جامعه زنان برای رهایی از استضعاف شامل طیفی از رفتارهای فردی و جمعی، انفعالی و فعال میشود؛ زنان در مواردی بهدلیل ناتوانی فکری، مالی و حقوقی، اجتناب از آسیبدیدن فرزندان و ترس از آبروریزی، به اجبار سکوت میکنند. گاهی بهدلیل مدارا، اصلاح و تغییر شرایط، سکوت را انتخاب میکنند. در سطح بالاتر سعی میکنند از طریق اشتغال به استقلال برسند و در برخی موارد راهبرد اعتراضی را اتخاذ کرده و با انجام ندادن تعهدات در خانه و محل کار نارضایتی خود را نشان میدهند. راهبرد شدیدتر از آن، رو آوردن زن به راهبرد تنبیهی است و برای تغییر وضعیت موجود اقدام به قهرهای موقت، ترک همبستری و بیتفاوتی نسبت به نیازهای همسر میکند. راهبرد دیگر زنان برای رهایی، دادخواست نفقه و مهریه و در نهایت طلاق است. مهمترین راهبرد زنان برای مقابله با استضعاف آنها در خانواده و محیطهای کاری، کسب و توسعه آگاهی است تا با اصلاح فرهنگ عمومی منزلت زن نیز ارتقا یابد.[۳۰] از این منظر، زمانی این نابرابریها تبدیل به احساس نابرابری در زنان میشود که آنها به خودآگاهی برسند و از حقوق خود بهعنوان یک انسان آگاه شوند و تا زمانی که به این آگاهی نرسند تحت انقیاد جامعه مردسالار باقی خواهند ماند.[۳۱]
پانویس
- ↑ مصطفوى، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، 1360ش، ذیل واژه ضعف.
- ↑ خوشرو، «استضعاف و مستضعف از نــگاه قــرآن»، خبرگزاری کیهان.
- ↑ هدایتی، «معنای حقیقی «مستضعفین» از منظر قرآن چیست؟»، وبسایت آیتالله خامنهای.
- ↑ بهروز لک، «ابعاد جامعه شناختی استضعاف و اینده مستضعفان در قرآن کریم»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه.
- ↑ جوادی آملی، تسنيم، 1389ش، ج20، ص234.
- ↑ قلی پور و دیگران، «زنان و بازتولید پدرسالاری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)»، 1393ش.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج16، ص14-13.
- ↑ محمدپور، «زن در میان دو جاهلیت»، 1385ش، ص54-53.
- ↑ هدی و دیگران، «راهبردهای زنان در مواجهه با نابرابریها، تبعیضها و خشونتها: امکانها و محدویتها»، 1401ش، ص210.
- ↑ هدی و دیگران، «راهبردهای زنان در مواجهه با نابرابریها، تبعیضها و خشونتها: امکانها و محدویتها»، 1401ش، ص207.
- ↑ نیازی و دیگران، «طراحی الگو و ابعاد نابرابری جنسیتی با رویکرد فراترکیب»، 1402ش، ص108.
- ↑ نیازی و دیگران، «طراحی الگو و ابعاد نابرابری جنسیتی با رویکرد فراترکیب»، 1402ش، ص112.
- ↑ غلامی، «زن، مرد؛ تفاوتها»، وبسایت حجتالاسلام محسنزاده.
- ↑ حسینوند، «تبعیض جنسیتی از دیدگاه سه علم»، روزنامه دنیای اقتصاد.
- ↑ حسینوند، «تبعیض جنسیتی از دیدگاه سه علم»، روزنامه دنیای اقتصاد.
- ↑ سوره سبأ، آیه 33-31.
- ↑ اﺣﻤﺪي و دیگران، «ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺧﺘی ﺑﺮاﺑﺮي ﺟﻨﺴﯿتی در روﯾکﺮدﻫﺎ و اﻫﺪاف ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧی»، ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن1393ش، ص.156-158
- ↑ حاجیپور ساردویی، «زنان در کجای سیاست ایران قرار دارند؟»، 1403ش، ص15.
- ↑ طاهری نیا، «زن و استقلال اقتصادی»، 1384ش.
- ↑ اﺣﻤﺪي و دیگران، «ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺧﺘی ﺑﺮاﺑﺮي ﺟﻨﺴﯿﺘی در روﯾکﺮدﻫﺎ و اﻫﺪاف ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧی»، ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن1393ش، ص157.
- ↑ نیازی و دیگران، «طراحی الگو و ابعاد نابرابری جنسیتی با رویکرد فراترکیب»، 1402ش، ص116.
- ↑ محمدپور، «زن در میان دو جاهلیت»، 1385ش، ص54-52.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسير نمونه، 1374ش، ج4، ص87.
- ↑ نیازی و دیگران، «طراحی الگو و ابعاد نابرابری جنسیتی با رویکرد فراترکیب»، 1402ش، ص110-109.
- ↑ همدانیان و دیگران، «بررسی موانع فرهنگی دسترسی زنان به عدالت خانوادگی»، 1398ش، ص200.
- ↑ «دیدگاه ایدئولوگ القاعده در باره ممنوعیت تحصیل دختران توسط طالبان»، خبرآنلاین، 1403ش.
- ↑ نقیبی،«چالشهای زیست مدرن برای زنان»، خبرگزاری برنا.
- ↑ محمدپور، «زن در میان دو جاهلیت»، 1385ش، ص54-53.
- ↑ «نگاهی به بردهداری مدرن در انگلیس»، خبرگزاری میزان.
- ↑ هدی و دیگران، «راهبردهای زنان در مواجهه با نابرابریها، تبعیضها و خشونتها: امکانها و محدویتها»، 1401ش، ص215-214.
- ↑ نیازی و دیگران، «طراحی الگو و ابعاد نابرابری جنسیتی با رویکرد فراترکیب»، 1402ش، ص110.
منابع
- قرآن کریم
- اﺣﻤﺪي، ﯾﻌﻘﻮب، ﺳﻬﺮابزاده، ﻣﻬﺮان و ﻋﺸﺎﯾﺮي، ﻃﺎﻫﺎ، «ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺟﺎﻣﻌﻪﺷﻨﺎﺧﺘی ﺑﺮاﺑﺮي ﺟﻨﺴﯿﺘی در روﯾکﺮدﻫﺎ و اﻫﺪاف ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻧﺴﺎﻧی»، در ﻓﺼﻠﻨﺎﻣﻪ ﺗﻮﺳﻌﻪاﺟﺘﻤﺎعی، دوره ﻫﺸﺘﻢ، ﺷﻤﺎره4، ﺗﺎﺑﺴﺘﺎن1393ش.
- بهروز لک، غلامرضا، «ابعاد جامعه شناختی استضعاف و اینده مستضعفان در قرآن کریم»، پایگاه اطلاع رسانی حوزه، تاریخ درج: 27 دی 1400ش.
- جوادی آملی، عبدالله، تسنیم، ج20، قم، اسراء، 1389ش.
- حاجیپور ساردویی، سیمین، «زنان در کجای سیاست ایران قرار دارند؟»، در روزنامه فرهیختگان، شنبه 26 خرداد 1403ش.
- حسینوند، کیوان، «تبعیض جنسیتی از دیدگاه سه علم»، روزنامه دنیای اقتصاد، تاریخ درج: 25 اردیبهشت 1403ش.
- خوشرو، محمد، «استضعاف و مستضعف از نــگاه قــرآن»، خبرگزاری کیهان، تاریخ درج: 23 مرداد 1402ش.
- «دیدگاه ایدئولوگ القاعده در باره ممنوعیت تحصیل دختران توسط طالبان»، خبرآنلاین، تاریخ درج: 28 تیر 1403ش.
- طاهری نیا، احمد، «زن و استقلال اقتصادی»، در معرفت شماره 89، سال 1384ش.
- غلامی، علی، «زن، مرد؛ تفاوتها»، وبسایت حجتالاسلام محسنزاده، تاریخ بازدید: 7 خرداد 1403ش.
- قلیپور، سیاوش، امیری، نادر و تیزچنگ، مهسا، «زنان و بازتولید پدرسالاری (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)»، در مجله جامعهشناسی ایران، دوره 15، شماره 4، دی 1393ش.
- محمدپور، مهین، «زن در میان دو جاهلیت»، در فرهنگ پویا، شماره1، شهریور 1385ش.
- مصطفوى، حسن، التحقيق في كلمات القرآن الكريم، تهران، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360ش.
- مکارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، تهران، دارالکتاب الاسلاميه، 1374ش.
- نقیبی، مهدیهسادات،«چالشهای زیست مدرن برای زنان»، خبرگزاری برنا، تاریخ درج: 6 آبان 1402ش.
- «نگاهی به بردهداری مدرن در انگلیس»، خبرگزاری میزان، تاریخ درج: 5 فروردين 1397ش.
- نیازی، محسن، فرهادیان، علی، عیوضی، فریده و خوش بیانی آرانی، فاطمه، «طراحی الگو و ابعاد نابرابری جنسیتی با رویکرد فراترکیب»، در نشریة علوم اجتماعي دانشگاه فردوسي مشهد، سال بیستم، شماره 4، زمستان 1402ش.
- هدایتی، براتمحمد، «معنای حقیقی «مستضعفین» از منظر قرآن چیست؟»، وبسایت آیتالله خامنهای، تاریخ درج: 8 آذر 1398ش.
- هدی، محبوبه سادات، کرمی قهی،محمدتقی و میرزایی، خلیل، «راهبردهای زنان در مواجهه با نابرابریها، تبعیضها و خشونتها: امکانها و محدویتها»، در فصلنامه مطالعات توسعه اجتماعی-فرهنگی، دوره یازدهم، شماره1، تابستان 1401ش.
- همدانیان، فاطمه، شاکری گلپایگانی، طوبی، فرجیها، محمد و بهار، مهری، «بررسی موانع فرهنگی دسترسی زنان به عدالت خانوادگی»، در فصلنامة مطالعات توسعه اجتماعی-فرهنگی، دوره هفتم، شماره 4، بهار 1398ش.