پاکدامنی
پاکدامنی؛ ویژگی جنسی، گفتاری و رفتاری مشترک میان زنان و مردان آزاده. پاکدامنی در ادبیات فارسی بیشتر یک فضیلت زنانه است که بر پرهیز از شهوت جنسی و دوری از مردان تمرکز دارد؛ اما پاکدامنی در آموزههای دینی بهمعنای عفت، هم فراجنسیتی است و تمام زنان و مردان را در بر میگیرد و هم فراتر از عفت جنسی و پرهیز از گناهان جنسی است.
مفهومشناسی
پاکدامنی در زبان فارسی کنایه از نجابت، پارسایی[۱] و عفاف است.[۲] در لغتنامه دهخدا، «عفیف الازار» و پاکدامن مترادف هستند. مقصود از آزار، جامهای است که قسمت پایین بدن را میپوشاند، بنابراین «عفیف الازار» بهمعنای پرهیزکاری و عفت است.[۳] با رویکرد شرح الاسمی «عفت» را عبارت از پاکدامنی دانستهاند[۴] و «عفاف» نیز در همین معنا درنظر گرفته شده است.[۵]
عفت و عفاف از ریشهٔ «عفّ» هستند که عبارت است از پرهیز از آنچه زشت است، یا شایسته و زیبا نیست، یا آنچه حرام است، یا پرهیز از درخواستکردن است، یا بهمعنای صبر یا درستکاری است؛ پس «عفت» مهارکردن نفس از خواستههای نامناسب است، بسته به موقعیت هر فرد: مرد یا زن، جوان یا پیر، فقیر یا غنی، عالم یا جاهل.[۶] بنابراین پاکدامنی و عفت گسترهٔ زیادی دارد همانند عفت جنسی، عفت شکمی و عفت زبانی.[۷] معادل انگلیسی پاکدامنی، Chastity بهمعنای «پاکی جنسی» است؛ یعنی فرد از هرگونه روابط جنسی خارج از ازدواج پرهیز میکند.[۸]
پاکدامنی در ادبیات فارسی
در شعر و ادب فارسی پاکدامنی، یک فضیلت زنانه است که بهعنوان مهمترین و اساسیترین ویژگی او تلقی میشود. علاوه بر این، زندگی خانوادگی ایرانیان همیشه بهگونهای بوده که زنان با مردان بیگانه در ارتباط نباشند؛ ازاینروی خانهها بهصورت بیرونی و اندرونی ساخته میشد.[۹] زن شایسته نیز در شاهنامهٔ فردوسی زنی عفیف، با حیا، پوشیده و پاکدامن شناخته میشود.[۱۰]
برخی معتقدند، ذکر نکردن حتی نام زنان –چه رسد به توصیف زیباییهای آنها- در غزلهای عاشقانهٔ فارسی برای حفظ اخلاق عمومی و پاسداری از پاکدامنی تلقی شده و هرگونه تصویرپردازی از عشق میان زن و مرد، ضد اجتماعی و توهین به غیرت مردان خانواده محسوب میشده است. از اینرو توصیف مِی نوشی و مستی بهعنوان یکی از درونمایههای برجستهٔ شعر غنایی فارسی بهکار رفته اما چنین امتیازی به توصیف زنان یا ابراز عشق به آنان تعلق نگرفته است.[۱۱]
پاکدامنی در ضربالمثلها
پژوهشهای انجامشده روی ۲۴۰ ضربالمثل فارسی که هفتاد درصد آن دربارهٔ مردان است، نشان میدهد که صفات نیکِ مردان عبارت است از: «عقل و دانایی»، «شجاعت»، «تلاشگری»، «هنرمندی»، «جنگاوری و نامآوری»، «دارای همت بالا»، «رازداری»، «آیندهنگری» و «عاشقی». در حالیکه زن نیک، زنی است که دارای ویژگیهایی چون «زیبایی»، «جوانی»، «پارسایی»، «فرمانبرداری»، «اطاعت»، «پاکدامنی» و «کدبانوگری» باشد.[۱۲] همین امر موجب شده برخی پژوهشگران، زبان فارسی را نسبت به جنسیت، بیطرف ندانسته و آن را دارای خصلتی مردسالار و سلطهجو بدانند.[۱۳]
پاکدامنی و جنسیت
با آنکه در فرهنگ ایرانی و ادبیات فارسی، پاکدامنی فضیلتی نیکو برای زنان در نظر گرفته شده است؛[۱۴] اما کسی را عفیف دانستهاند که چشم را از دیدن نامحرم، گوش را از شنیدن غیبت، دست را از تصرف در مال دیگران، زبان را از گفتار فاحش و نفس را از ناشایست دور نگه دارد.[۱۵] بر همه خلق سرافراز بود هر که چو سرو پاکدامن بود و راسترو و کوتهدست[۱۶]
انواع پاکدامنی
در زبان فارسی «شهوت» و «غریزهٔ جنسی» یکسان تلقی میشود؛[۱۷] اما پرهیز از شهوت جنسی، منحصر به حفظ عورت از حرام نیست؛ بلکه شامل عفت در نگاه، عفت در کلام، عفت در رفتار و عفت در پوشش نیز میشود.[۱۸] بنابراین هر چیزی که موجب تحریک شهوات و برهمزدن عفاف و پاکدامنی شود، در دین ممنوع شده است.[۱۹] همچنین رسول خدا «شهوت شکم» را مستقل از «شهوت جنسی» ذکر کرده و هر دو را برای امت خویش خطرناک دانسته است.[۲۰]
حفظ عورت از حرام
در آیهٔ ۳۵ سورهٔ احزاب[۲۱] مردان و زنان مؤمن موظف هستند در غیر آنچه خدا حلال کرده، عورت خود را بهکار نگیرند[۲۲] و از روابط جنسی حرام مانند زنا، لواط، مساحقه، استمنا و موارد دیگر پرهیز کنند.[۲۳] در سورهٔ مومنون[۲۴] و سورهٔ معارج[۲۵] یکی از ویژگیهای افراد باایمان و بهشتی، مسئلهٔ پاکدامنی و عفت بهطور کامل و پرهیز از هرگونه آلودگی جنسی بیان شده است؛[۲۶] بهگونهای که آنها در هر شرایطی باید از عورت خود محافظت کنند.[۲۷] بنابراین، رابطهٔ جنسی به روابط زناشویی و داشتن کنیز که قوانین گذشته بر اساس دلایلی، انجام آن را مجاز میدانسته، محدود شده است.[۲۸]
نظر علامه طباطبایی دربارهٔ آیات ۳۰ و ۳۱ سورهٔ نور این است که در کنار هم آمدنِ دستورِ غضِّ بصر (چشمپوشی) و حفظ عورت، این معنا را میرساند که مقصود از حفظ عورت، پوشاندن آن از نگاه نامحرمان است، همانطور که امام صادق نیز همین معنا را مدنظر داشته است.[۲۹] شهید مطهری میگوید ممکن است که مقصود پاکدامنی باشد؛ یعنی مؤمنان دامن خود را از هر عمل ناروایی مانند زنا و فحشا و امور زشتی از این مقوله، نگهداری کنند.[۳۰]
پرهیز از زنا
عبارت «وَ لْیَسْتَعْفِفِ»[۳۱] یعنی تلاش در راه عفت و دوریکردن از امور پست؛ بنابراین کسی که خواهان پاکدامنی است، باید عفاف را از خودش طلب کرده و آن را بر خویش تحمیل کند.[۳۲] عبارت «وَ لْیَسْتَعْفِفِ الَّذینَ لا یَجِدُونَ نِکاحاً» به افرادی اشاره دارد که بهدلیل ناتوانی در پرداخت مهریه و نفقه، نمیتوانند ازدواج کنند؛ پس باید مسیر عفت در پیش گیرند و بهسمت فحشا نرفته[۳۳] و از زنا پرهیز کنند.[۳۴]
حفظ پوشش بیشتر
بنا بر نظر مفسران عبارت «وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَ» در آیهٔ ۶۰ سورهٔ نور[۳۵] کنایه از خودپوشی است؛[۳۶] یعنی اگر زن سالخورده خود را بپوشاند بهتر است از اینکه پوشش را کم کند و لباسش را درآورد.[۳۷]
پرهیز از درخواست
آیهٔ ۲۷۳ سورهٔ بقره[۳۸] به گروه خاصی از افراد فقیر اشاره دارد که از درخواستکردن از دیگران با اصرار و پافشاری خودداری کرده و فقر و وضعیت بد خود را با پوشیدن لباسهای آراسته مخفی میکنند؛ چراکه بهدنبال رضایت خداوند بوده و امید به پاداش فراوان او دارند.[۳۹] در واقع وجود فضیلت بلندهمتی در این گروه از فقرا است که سبب میشود آنها حوائج خود را از غیرخداوند مسئلت نکنند و البته این علوّ همت، کار عظیمی است که از عهدهٔ هر کسی برنمیآید.[۴۰]
پرهیز از مال یتیم
پرهیز از ربا، خوردن مال یتیم و دزدی نیز از جمله مصادیق عفت شکمی است و رعایت این موارد همراه با عفت جنسی است که جامعه را عفیف میکند.[۴۱] مقصود از عبارت «فَلْیَسْتَعْفِفْ»[۴۲] امتناع از چیزی و ترک آن است؛ بنابراین عبارت «وَ مَنْ کانَ غَنِیًّا فَلْیَسْتَعْفِفْ» یعنی هر سرپرستی که غنی و بینیاز است، مالش را پاک نگه دارد از اینکه مال یتیم بخورد و نه کم و نه زیاد چیزی از آن برای خودش برندارد.[۴۳] از این رو «فَلْیَسْتَعْفِفْ» یعنی در پیش گرفتن مسیر عفت با اخذ نکردن چیزی از مال یتیم.[۴۴]
پانویس
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه پاکدامن.
- ↑ عمید، فرهنگ فارسی عمید، ذیل واژه پاکدامنی.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه آزار.
- ↑ عبیدزاکانی، اخلاق الاشراف، باب سوم در عفت-مذهب منسوخ، وبسایت گنجور.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ذیل واژه عفاف.
- ↑ مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، 1368ش، ج8، ص180.
- ↑ وفا، «پاکدامنی و پاکدستی»، 1389ش، ص84.
- ↑ « chastity»، وبسایت مجموعه آموزشی بیامور.»،
- ↑ یعقوبی، «پاکدامنی و پوشیدگی زن در جلوهگاه شعر پارسی»، 1396ش، ص46.
- ↑ یعقوبی، «پاکدامنی و پوشیدگی زن در جلوهگاه شعر پارسی»، 1396ش،ص48.
- ↑ Yarshater, "ḠAZAL ii. Characteristics And Conventions", 2006.
- ↑ حسینی، «رویکرد جنسیتی ادبیات فارسی»، انجمن جامعهشناسی ایران.
- ↑ حسینی، «رویکرد جنسیتی ادبیات فارسی»، انجمن جامعهشناسی ایران.
- ↑ یعقوبی، «پاکدامنی و پوشیدگی زن در جلوهگاه شعر پارسی»، 1396ش، ص46.
- ↑ عبیدزاکانی، اخلاق الاشراف، 1374ش، ص94.
- ↑ عبدالرزاق اصفهانی، «دیوان اشعار»، ترکیبات، شماره 2، وبسایت گنجور.
- ↑ شبزندهدار، «عفت و پاکدامنی»، 1343ش، ص9.
- ↑ مرادی، «حیا، عفت و عفاف جزو صفات متعالی انسانی است»، خبرگزاری حوزه.
- ↑ مطهری، مسئله حجاب، ص190، بنیاد علمی و فرهنگی استاد شهید مطهری.
- ↑ مجلسی، بحارالأنوار: الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ۱۴۰۳ق، ج۱۰، ص۳۶۸، ح15.
- ↑ سوره احزاب، آیه 35.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1390ق، ج16، ص314.
- ↑ فضلالله، من وحی القرآن، 1419ق، ج 18، ص308.
- ↑ سوره مومنون، آیه 5.
- ↑ سوره معارج، آیه 29.
- ↑ مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، 1371ش، ج14، ص197.
- ↑ زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل ، 1407ق، ج3، ص177.
- ↑ فضلالله، من وحی القرآن، 1419ق، ج16، ص135.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 13190ق، ج15، ص111.
- ↑ مطهری، مسئله حجاب، ص129، بنیاد علمی و فرهنگی استاد شهید مطهری.
- ↑ سوره نور، آیه 33.
- ↑ زمخشری، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، 1407ق، ج3، ص237.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، 1372ش، ج7، ص220.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن،1390ق، ج15، ص113.
- ↑ سوره نور، آیه 60.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1390ق، ج15، ص164.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، 1372ش، ج7، ص243؛ ابوالفتوحرازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، 1408ق، ج14، ص180-181.
- ↑ سوره بقره، آیه 273.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، 1372ش، ج2، ص666.
- ↑ ابوالفتوحرازی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، 1408ق، ج4، ص87.
- ↑ مرادی، «حیا، عفت و عفاف جزو صفات متعالی انسانی است»، خبرگزاری حوزه.
- ↑ سوره نساء، آیه 6.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، 1372ش، ج3، ص17.
- ↑ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، 1390ق، ج4، ص173.
منابع
- قرآن کریم
- ابوالفتوحرازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، مصحح: محمدمهدی ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۴۰۸ق.
- حسینی، مریم، «رویکرد جنسیتی ادبیات فارسی»، انجمن جامعهشناسی ایران، تاریخ درج مطلب: ۱۰ اسفند ۱۳۹۴ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، وبسایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۳ شهریور ۱۴۰۴ش.
- زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الأقاویل فی وجوه التأویل، مصحح: مصطفی حسین احمد، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ سوم، ۱۴۰۷ق.
- شبزندهدار، حسین، «عفت و پاکدامنی»، معارف جعفری، شماره ۳، اسفند ۱۳۴۳ش.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۰ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مصحح: فضلالله یزدی طباطبایی و هاشم رسولی، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- عبدالرزاق اصفهانی، جمالالدین، «دیوان اشعار»، وبسایت گنجور، تاریخ بازدید: ۱۰ مرداد ۱۴۰۴ش.
- عبیدزاکانی، نظامالدین، اخلاق الاشراف، وبسایت گنجور، تاریخ بازدید: ۳ شهریور ۱۴۰۴ش.
- عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، وبسایت واژهیاب، تاریخ بازدید: ۳ شهریور ۱۴۰۴ش.
- فضلالله، محمدحسین، من وحی القرآن، بیروت، دارالملاک، ۱۴۱۹ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار: الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- مرادی، نفیسه، «حیا، عفت و عفاف جزو صفات متعالی انسانی است»، خبرگزاری حوزه، تاریخ درج مطلب: ۲۴ تیر ۱۳۹۹ش.
- مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ۱۳۶۸ش.
- مطهری، مرتضی، مسئله حجاب، وبسایت بنیاد علمی و فرهنگی استاد شهید مطهری، تاریخ بازدید: ۴ شهریور ۱۴۰۴ش.
- مکارم شیرازی، ناصر و جمعی از نویسندگان، تفسیر نمونه، نویسنده، تهران، دارالکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.
- وفا، جعفر، «پاکدامنی و پاکدستی»، حصون، شماره ۲۴، خرداد و تیر ۱۳۸۹ش.
- یعقوبی، حسن، «پاکدامنی و پوشیدگی زن در جلوهگاه شعر پارسی»، پویش در آموزش علوم انسانی، سال سوم، شماره ۹، زمستان ۱۳۹۶ش.
- Chastity»، وبسایت مجموعه آموزشی بیامور»، تاریخ بازدید: ۴ شهریور ۱۴۰۴ش.
- Yarshater, Ehsan, "ḠAZAL ii. Characteristics And Conventions", Iranica, November 15, 2006.